نام پژوهشگر: نعمت الله کرم الهی

بررسی انتقادی مدل های بومی سنجش دینداری وارائه مدل پیشنهادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  قاسم جوکار   نعمت الله کرم الهی

چکیده بیش از چند دهه نمی گذرد که در دنیا، بررسی میزان و تغییرات انواع دینداری، موضوع مطالعات تجربی و میدانی قرار گرفته است و حدودا در دهه هفتاد این بحث علمی در کشور ایران به صورت جدی در محافل علمی وارد شده و بر همین اساس برای رفع کاستی های مدل های غیر بومی، مدل های متعددی نیز طراحی شده است. با این حال به نظر می رسد هنوز برخی کاستی هایی در این مسیر وجود دارد که لازم است در راستای اصلاح آنها اقدام شود. از این رو در این پژوهش تلاش شده است، با بررسی انتقادیِ مشهورترین مدل هایِ بومی، بر اساس مبانی دین اسلام و فرهنگ خاصِ جامعه ایرانی، مدلی ارائه شود که علاوه بر قابلیت توصیفِ تقریباً دقیقِ جامعه ایران از لحاظ دینداری، وضعیت آرمانی را نیز ترسیم کند. برای این منظور پس از بررسی انتقادی این مدل ها و با کمک گیری از نقاط قوت آنها، با اِلهام از قرآن به عنوان یکی از مهمترین منابع دین اسلام و بر اساس اندیشه علامه طباطبایی، برای اسلام، چهار مرتبه اسلام به معنای خاص، ایمان، تخلق و اخلاص در نظر گرفته شده که هر کدام از این مراتب دارای شرایط تحقق، نشانه، پیامد، آثار و ابعاد خاص خود است. در ادامه با بهره گیری از انسان شناسی صدرالمتألهین، انسان متأله تعریف و ابعاد وجودی آن در دو بخش جسم و نفس با وجوه سه گانه رفتار، معرفت و گرایش در سه وضعیت عادی، ملکه و سعه وجودی ترسیم شده است که نتیجه آن، انسانِ دیندارِ مسلمان، مومن، متقی یا متشرع و مخلص است و در پایان، انسان متأله را بر مراتب دینداری تطبیق داده که حاصل آن، طرح مدل سنجش دینداری مبتنی بر دین اسلام و با توجه به فرهنگ خاص ایرانی است. از آنجا که مراتب چهار گانه دین اسلام و به تبع آن انسان متأله، مراتبی ترتیبی و اتصالی است؛ این مدل، علاوه بر توصیف وضعیت موجود، وضعیت مطلوب را نیز ترسیم می کند. واژگان کلیدی: دین، دینداری، فرهنگ، اخلاق، سنجش دینداری، مدل سنجش دینداری، انسان متأله.

دین در دنیای مجازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  سمانه خالدی   حسن خیری

بی شک ظهور و گسترش فضای مجازی نقش بسزایی در زندگی نوع بشر داشته و دارد. این فضا به طور مستقیم بر کلیه نهادهای جامعه تأثیر گذار است. دین نیز به عنوان یکی از این نهادها از این قاعده مستثنی نبوده و در اثر پیدایش و رشد فضای مجازی دستخوش تحولاتی شده که به راستی غیر قابل انکار است. در این تحقیق به توصیف قابلیتهای فضای مجازی پرداخته شد.روش پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی است بدین معنا که با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در این زمینه به بررسی رابطه دین و دنیای مجازی پرداختیم. در فصل دوم چارچوب مفهومی تحقیق حاضر را بیان کردیم که در آن مفاهیم اصلی ما یعنی دین و اینترنت توضیح داده شده وسپس سه رویکرد ابزارگرایانه ،ذات گرایانه و متعامل را تشریح نمودیم. در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تعاملی این پیش فرض را داریم که دین و دنیای مجازی اینترنت در یک ارتباط دو سویه با یکدیگر در تعامل است. حاصل این تعامل آن است که دین با فضای اینترنت به دو صورت در تعامل است، اگر دین از اینترنت به عنوان ابزار استفاده کند حاصل آن تبلیغ ادیان و مذاهب سنتی و اطلاع یابی مخاطبان اینترنت از مباحث و متون دینی و اطلاع یابی در مورد ادیان واقعی است. دین همچنین می تواند از اینترنت به عنوان محیط استفاده کند که حاصل آن دین اینترنتی (مجازی) خواهد بود. دین اینترنتی سبب پدیدار شدن، زیارتگاه و معابد مجازی زیارت مجازی، آئین مجازی و تجارب نوین دینی در اینترنت خواهد شد. با استفاده از آراء اندیشمندان به توصیف هر یک از این ابعاد پرداخته ایم. در فصل سوم نتایج حاصل از این تعامل دوسویه بیان گردید بدین معنا که با شناخت قابلیتهای فضای مجازی، نحوه تبلیغ دین در اینترنت و آسیبها و آفتهای فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفت.

بررسی میزان آشنایی نسل سوم انقلاب اسلامی ایران با اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) (مورد مطالعه: طلّاب و دانشجویان شهر قم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  علی اکبری معلم   عماد افروغ

اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مبنای تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد و حفظ و انتقال درست و به موقع آن اندیشه، موجب بقا و استمرار حاکمیّت نظامِ بر آمده از آن می شود؛ بنابراین، « بررسی میزان آشنایی نسل سوم انقلاب اسلامی ایران با اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» حایز اهمیّت است؛ چون مرحله آشنایی، مقدمه و پایه مرحله التزام و رفتار است؛ پس لازم است بدانیم، نسل سوم انقلاب اسلامی که فرزندان نسل دوم انقلاب هستند و دوران مبارزه با رژیم پهلوی و دفاع مقدس را درک نکرده اند، به چه میزان با اندیشه سیاسی امام در ابعاد مختلف آشنایی دارند؟ تا به میزان امیدواری خود در استمرار حاکمیت نظام توسط نسل سوم پی ببریم. برای انجام این پژوهش، پس از تعیین مهم ترین شاخص های مربوط به ابعاد گوناگون اندیشه سیاسی امام، موضوع تحقیق با روش پیمایش مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت آماری این پژوهش، جوانان مرد و زن 20 تا 30 ساله حوزوی و دانشگاهی هستند. حجم نمونه آماری تحقیق حاضر، 600 نفر از طلّاب حوزه علمیه قم و دانشجویان دانشگاه های شهر قم در دو مقطع تحصیلی کارشناسی/ سطح دو و کارشناسی ارشد/ سطح سه می باشند. با اجرای پیمایش و تکمیل پرسش نامه محقق ساخته، داده ها، استخراج و طبقه بندی شد و پس از آن با کمک نرم افزار spss و تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برابر یافته های پژوهش، میزان آشنایی طلّاب و دانشجویان شهر قم با ابعاد فلسفه سیاسی، هستی شناسی، آثار سیاسی، اخلاق سیاسی، معرفت شناسی، مفاهیم بنیادی و فقه سیاسی اندیشه سیاسی امام به ترتیب 61/89 ، 89/82 ، 21/81 ، 04/78 ، 86/77 ، 48/75 و 01/74 و با میانگین 86/79 درصد است. در میزان آشنایی آنان با ابعاد مختلف اندیشه سیاسی امام، از نظر جنس مرد و زن، تأهل/ تجرد، شهری/ روستایی و مقطع تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد؛ ولی از نظر سن و محل تحصیل آنان رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی میزان آشنایی آنان در برخی از گروه های سنی و در بعضی از مدارس حوزه علمیه و در دانشگاه های دولتی بیش تر از مدارس و دانشگاه های دیگر بوده است. انجام پژوهش مستقل در بررسی میزان آشنایی قشرهای دیگر نسل سوم انقلاب اسلامی، مطالعه گروه وسیع تری از جمعیت نسل سوم، بررسی نقش عوامل جامعه پذیری سیاسی و تعیین سهم هر یک در انتقال اندیشه سیاسی امام و توجه مسوولان آموزشی و پژوهشی کشور، رسانه ها و نهادهای مذهبی به نتایج پژوهش در برنامه ریزی های آتی از مهم ترین پیشنهادهای این تحقیق است. کلمات کلیدی: اندیشه سیاسی، امام خمینی(ره)، نسل سوم، انقلاب اسلامی ایران

بررسی تأثیر عملکرد مبلغان روحانی مدارس بر نحوه نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1392
  حبیب الله اسداللهی   نعمت الله کرم الهی

تبلیغ دین در فرهنگ اسلامی از جایگاه رفیعی برخوردار است و از وظایف پیامبران، اولیای الهی و علمای دین می باشد. تبلیغ دینی از منظر هدف، علاوه بر آگاهی بخشی به جنبه تربیتی توجه ویژه دارد و کمال تبلیغ در این است که در نگرش ها، گرایشات، عقاید و نهایتاً رفتار مخاطبان تغییر جدّی ایجاد کند. روحانیت به عنوان فرستندگان اصلی پیام دینی در امر تبلیغ نقش بسیار اساسی دارند. توجه به ویژگی های مخاطب و تناسب پیام با شرایط فکری و سنی و اقتضائات روانی او، میزان اثربخشی تبلیغ را افزایش می دهد. با توجه به اهمیت مخاطبان نوجوان و نیازهای دینی دانش آموزان، برنامه اعزام مبلغان به مدارس از سوی متولیان تبلیغی، با همکاری آموزش و پرورش در دهه اخیر صورت گرفته است. در این پژوهش به منظور سنجش اثربخشی حضور مبلغان در مدارس بر نحوه نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت، پس از تعیین مهم ترین شاخص های مربوط به عملکرد مبلغان مدارس و ابعاد نگرش، مدلی برگرفته از نظریه اقناعی هاولند ترسیم گردید و با توجه به این مدل، عملکرد مبلغان مدارس مورد ارزیابی قرار گرفت و نحوه نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت و رابطه عملکرد مبلغان مدارس و نحوه نگرش دانش آموزان نسبت به روحانیت با روش پیمایش بررسی شد. جمعیت آماری این پژوهش، دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر استان چهارمحال و بختیاری هستند که مبلغان روحانی در مدارس آن ها حضور داشته اند. حجم نمونه آماری تحقیق حاضر بر اساس فرمول کوکران 352 نفر از دانش آموزان تمامی مقاطع تحصیلی دبیرستان، در رشته های تجربی، ریاضی و انسانی، در سه شهر شهرکرد، سامان و بروجن از شهرهای اصلی استان چهارمحال و بختیاری که مبلغان حضور بیشتری در مدارس آن ها داشته اند، در نظر گرفته شد.

بررسی انتقادی روش شناختی مکتب فرانکفورت از منظر رئالیسم صدرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  فاطمه عبداله ابادی کهن   حمید پارسانیا

مارکوزه، آدورنو و هورکهایمر سه تن از مهمترین متفکران نسل اول مکتب فرانکفورت هستند که پایه های نظریه انتقادی را بنا نهاده اند. مکتب فرانکفورت متاثر از مارکس به نقد سرمایه داری پرداخته و دامنه نقد آن را در حوزه های فرهنگی گسترش داده است. نظریه انتقادی رسالت خود را آگاهی دادن به انسان ها جهت رهایی از سلطه خرد ابزاری و آگاهی های کاذب می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به استخراج مبانی این نظریه در چهارچوب روش - شناسی بنیادین پرداخته و سپس این مبانی را از منظر رئالیسم صدرایی مورد نقد قرار میدهیم. مبانی هستی شناسی نظریه انتقادی ماتریالیستی است، در حیطه معرفت شناسی، وجود واقعیت بیرونی را پذیرفته اند، ولی فهم آن را برساخته تاریخ و متاثر از ایده ها می دانند. آنچه معرفت شناسی این نسل از مکتب فرانکفورت را از دیگر نسل های آن جدا ساخته است، معرفت شناسی مبتنی بر نفی و نقد مداوم آن ها است. همچنین اگرچه نظریه پردازان انتقادی به سختی در برابر نسبی اندیشی مقاومت می کنند، راه یافتن ایده در عمیق ترین لایه های معرفتی این نظریه پردازان، آن ها را به نسبیتی مستتر مبتلا کرده است. در حیطه انسان شناسی، متفکرین انتقادی در انسان توانایی آگاهی از فردیت را می بینند و او را مستقل و دارای اختیار توصیف می کنند و با آمیختن نظریات فروید با مبانی مارکسیستی خود، ریشه های پذیرفتن سلطه را در شخصیت انسان جستجو کرده و سرکوب و تصعید غرایز او را از اولین مراحل درونی شدن سلطه در تاریخ انسان می دانند. نقد سرکوب غرایز انسانی به عنوان اولین شیوه های سلطه، از سویی و نقد خرد ابزاری از سوی دیگر، ایشان را بین دو ساحت از جامعه متحیر می گذارد جامعه متمدنی تحت سلطه خرد ابزاری یا حیات متوحشی بدور از سرکوب غرایز انسانی.