نام پژوهشگر: طاهره توکلی
زهرا ارایی طاهره توکلی
امام علی رنخ راحالتی عارضی مداند که بر بشر عارض می شود وجزو ذات او نیست وراه رسیدن به فرح واقعی رسیدن به مرحله تقواست دراین مورد دیدگاه بودا متفاوت است
فاطمه مهدیه بخشعلی قنبری
َچکیده قباله؛ سنت قبول شده ، بدنه ی اصلی عرفان یهود است که درپی تفسیر و کشف رموزکتاب مقدس می باشد. این مکتب عرفانی دارای روحی گنوسی است و بسیاری از اصطلاحات، باورها و اسطوره های گنوسی ازطریق قدیمی ترین کتاب این مکتب، سفر هاباهیر وارد جریان اصلی عرفان یهود شد. قباله همه ی اعتقادات وآیین های عمده ی یهودیت را مطابق الاهیات باطنی خود از نو تعبیر کرد. تمثیل های مستحکم قباله، به طور یکسان برای عارفان و غیر عارفان همواره جذابیت داشته است. اساس اندیشه های قباله سفیروت یا تجلیات الهی است؛ سلسله ای از فیضانات که ازطریق مقام الوهیت یا ان سوف صادرشده است. این تجلیات دهگانه به شخینا یعنی حضور دایمی خداوند درجهان ختم می شود. هدف عارف نظری قباله دوقوت یا اتحاد باذات لایتناهی است. کتاب اصلی مکتب قباله؛ زوهر در اسپانیای قرن سیزدهم منتشر شد. مهم ترین تحول در اندیشه های زوهری، ظهور قباله ی اسحاق لوریا درقرن 16 بود که با نظریه ی صیمصوم «انقباض خداوند به درون خود» وفاجعه ی شکست ظروف مشخص می شود. این فاجعه که منجر به رسوخ شر درجهان گشت با فعل تیقون مرمت می یابد. درجریان تیقون « بازسازی» ممکن است عده ای از ارواح که وظایف معنوی خودشان را به انجام نرسانده اند دچار تناسخ «گیلگول» شوند وجهت تطهیر خود واصلاح اعمال، در کالبد های دیگر به این جهان رجعت کنند. با ظهور ماشیح وبازگشت قوم اسراییل به فلسطین، فرایند تیقون به پایان می رسد وجهان به الگوی اولیه ی خود که اعتدال کامل بود بر می گردد.
نرجس صادقی عبدالحسین طریقی
درادیان ابراهیمی انسان دارای دوبعدروح وجسم است. دراوستاوجودانسان ازپنج عنصرترکیب یافته است که هریک ازاین عناصرماموروموکل انجام اموری خاص ازامورمادی ومعنوی انسان می باشد. این گوهرهاپس ازگسستن پیوندجان وتن باقی مانده ودرجهان مینویی برابرقانون پروردگاری مسیرتکامل خودرادنبال کرده ودرعوالم دیگربدون قیدزمان ومکان -باکسب تجارب جدیدوتحصیل کمالات معنوی زندگی خودراادامه می دهد. دردیدگاه اوستایی انسان درنبردبابدی کمک کارویاوراهوراست وانسانی که دراین نبردپیروزمندترگرددگرامی تراست. اخلاق وتربیت انسان درمتن آیین اوستایی همچنان جایگاهش رادراوج حفظ کرده است. قانون مندبودن انسان زیرمجموعه ی اخلاق انسان است. انسانی که صادقانه درمسیرزندگی -درمعیت اچلاق قدم میزندآسان تربه سرمنزل مقصودمیرسد. درنهایت پس ازسپری کردن دوران عمردرجهان مادی بامرگ به سرای ?خرت می رود. ودرپل چینودبه تحویل گزارش اعمالش پرداخته ودرپایان دربهشت یادوزخ منزل میگزیند. انسان آرمانی خداپرست است وپرستش وی عاشقانه است که خدارادرذهنش ازلی وابدی معرفی میکند.
سودابه خان زاده طاهره توکلی
چکیده زییائی محض، نهفته در حقیقت مطلق است که به واسطه سمبل ها و نمادها در قالب شعر و ادبیات و عرفان قابل کشف است؛ تضادها و تفاوت هائی در طبیعت وجود دارد که همانند دیگر پدیده های زشت و زیبا، خوب و بد، خوشایند و ناخوشایند به چشم می آید؛ همین تفاوت هاست که جهان خلقت را دلنشین و خواستنی نموده است چرا که حقیقتِ نمادی را متبلورمی سازند که گویای جمال و جلال ذات باری تعالی است به عبارت دیگر طبیعت و مخلوقات خدا، صفات گوناگون حق تعالی را متجلی می سازند. جلوه های طبیعت، رازهای نهفته ای است حاوی مفاهیم معرفتی که باید آن ها را کشف کرد. نوعی بینش و نگرش ماورایی می خواهد که به کنه و ذات اشیاء برسد که حتی از پست ترین و حقیرترین اشیاء و پدیده ها عمیق ترین حکمت ها و معارف را بیرون بکشد؛ این بینش، بینش نمادین است که با زبان بی زبانی عظمت آفرینش را در پس معانی بلند حکمی و عرفانی به تصویر می کشاند. دو تن از عارفان و شاعران بنام فارسی زبان که دارای این بینش می باشند، عطار و مولوی هستند که آثار آن ها از لحاظ تاریخی اوج شعر عرفانی است. آن ها با تکیه بر جهان بینی عرفانی و فرهنگ های پیشین و آموزه های اسلامی و همچنین ذوق و ادب فارسی خود نمادهایی را به تصویر کشیده اند که از پست ترین و حقیرترین اشیاء و پدیده ها، عمیق ترین حکمت ها و معارف را بیرون کشیده اند. البته در این بین مولوی دارای جایگاه و شأن ویژه ای است چون حتی او بر پنهانی ترین لایه های عناصر خاک و رستنی ها تعمق نموده و کنه ذات پدیده ها را به نظاره نشسته است و حکمت و معرفت در لوای تصویرهای عادی و معمولی را نشانه و سمبل برای حقایق معنوی قرار داده است و با ذوق هنری خود دشوارترین تجربه های عرفانی را در سمبل ها و نمادهای برگرفته از زندگی عادی بیان می کند. جنبه رمزی و سمبلیک در آثار عطار و مولوی نسبت به دیگر شاعران پیشین برجسته تر است. زیرا این ویژگی در آثار آن بزرگواران را در زمره آثار عرفانی قرار داده است اما نمادپردازی در آن ها به گونه ای نیست که آثار گذشتگان مشاهده می کنیم که مفاهیم تکراری بر نمادهای طبیعی حتی بر زیباترین تصاویر، آثارشان را ملال آور نموده است بلکه عطار و مولوی با تکیه بر ذوق هنری خود، سمبل های زیبائی را آفریدند که خاص تعابیر خود آنهاست و اگر تکرار و تشابهی هم مشاهده می شود، آن ها آن نماد تکراری را به طرزی زیباتر و هنری تر دوباره بازآفرینی کرده اند. آن ها نمادهای خاک و رستنی ها را برای زیبا جلوه دادن و احساسی نمودن آثارشان به کار نبرده اند، بلکه آن نمادها را صرفاً برای بیان حقیقت درونی خود و همچنین انتقال حکمت و معرفت و معانی بلند عرفانی و مخاطب تشنه خود ارائه کرده اند. عطار و مولوی هر یک دارای تجربه های روحانی خاص خود می باشند که بینش نمادین را در آن ها ایجاد نموده است اما تجربه های روحانی آن ها از نوع تجربه های عادی و مشترک میان افراد نیست؛ بلکه تجربه های روحانی آن ها ناشی از قابلیت های روحی هر یک است که در وحی و الهام و رویا و عوالم روحانی فعلیت می یابد. با این تفاوت که عطار با «درد» این واقعه را تجربه کرده است اما مولوی با «عشق». اما درد و عشق از یک سنخند: کسی که دردمند است عاشق است و کسی که طعم عشق را چشیده است طعم تلخ درد را نیز خواهد چشید. چنین انسانی می تواند جایگاه خود را در عالم و کل کائنات بیابد و به دیگران نیز جایگاه شان را متذکر شود. بنابراین یکی از ابزارهای معرفتی، نماد و نمادپردازی است؛ ابزاری که از حقیقت و هستی شیء سخن می گوید و معنای نهفته در آن را آشکار می سازد، به اشیاء روح می بخشد و آن را متعالی می سازد؛ ذهن و روح انسان را به کمال می رساند و او را به خالق یکتا پیوند می دهد و جهان و طبیعت را همچون ظهور و نشانه خداوند معرفی می کند. چرا که هدف از خلقت شناخته شدن ذات باریتعالی بوده است و خداوند خود این آیات و نشانه ها را برای درک اسرار در انسان به ودیعه گذاشته است و به انسان متذکر می شود که در وادی سرگردانی پرسه نزنند و عمل کنندگان به حکمت و معرفتی باشند که زیبائی گفتارشان شده است تا اینکه رستگار شوند.
مرضیه السادات حسنی طاهره توکلی
عرفان یهود آغاز پیدایش خود سه سنت عرفانی مرکاوا، قبالا و حسیدیسم و نیز دو گرایش عملی و نظری را پشت سر نهاده و به رشد و شکوفایی خود رسیده است.دوره ی کمال و پختگی عرفان یهود در سنت عرفانی قبالا آشکار شده و نیز مطالعات صورت گرفته در عرفان یهود مربوط به این سنت عرفانی می شود. مهم ترین اثر در زمینه این سنت عرفانی زهر است. این سنت عرفانی رابطه ی نزدیکی با سحر و جادو دارد. این مسئله زمانی خود را به وضوح نشان می دهد. که عارف بخواهد به مراحل بالاتر سیر و سلوک عرفانی نایل شود. عرفان مرکاوا بیشتر از دو سنت عرفانی دیگر توجه خود را به افسون های صورت گرفته و طلسم ها و تعویذها و کلمات رمزی معطوف کرده است. بدون شک پژوهش های صورت گرفته در این زمینه تا زمان حاضر بسیار کم است و بایستی دنش پژوهان در این حوزه فعالیت بیشتری انجام دهند. اما امید است این رساله بتواند راه را برای دانش پژوهان آتی هموارتر سازد.
لیلا جعفر کریمی بهزاد سالکی
چکیده تاریخ عرفان و دین سرشار از تجارب دینی است که اساس سنتها و عقاید دینی را تشکیل می دهد. فرهنگ، دین و عرفان ویژگی اساسی حیات بشری است. در حال حاضر و با رشد و توسعه دانش و در عصر شک و تردید بشر نسبت به دین، عصری که اعتقاد به دین و بی دینی هر دو ظاهری و سطحی شده اند و می رود که جهان رفته رفته به امور معنوی کم توجه شود، هیچ چیز به اندازه تحقیق و مطالعه در عرفان دارای اهمیت نیست. بی شک جامعه ای با ارتباطات سالم انسانی اداره می شود که پرتویی از عرفان بر اندیشه و اراد? انسان تابیده باشد، و این مهم جز با بررسی و تأثیر عرفان در ادوار و ادیان مختلف ممکن نیست، لذا لازم است در عمق افکار و اندیش? متفکرانی وارد شویم که در شکل گیری عرفان سهم و مشارکتی داشته اند. هدف از انتخاب این موضوع پژوهشی پیرامون حقیقتی روانی و انکار نشدنی تحت عنوان "عرفان" در ادیان جهان می باشد. وصف احوالی غریب برای اقوام و ملل مختلف که در مواجهه با حضوری روحانی فراتر از انسانیت خویش رفته اند. نوشته حاضر فرصتی فراهم آورده است تا تأثیر و تطور عرفان را از آغاز مورد بررسی قرار دهد. در این اثر نویسنده شیوه ای بکار می گیرد که کاملا مبتنی بر ارائه نقل قول هایی متعدد از نوشته های عارفان است و بدنبال آن است تا مشترکاتی را در عرفان های سراسر دنیا جستجو کند. این پایان نامه تحقیق و ترجمه سه فصل نخست از کتاب " سیدنی اسپنسر" با نام" عرفان در ادیان جهان " همراه با مقدمه و تحقیق است که توسط شرکت نیکل در سال 1963 به چاپ رسیده است. کلید واژه ها : دین- عرفان- حیات بشر- تجارب دینی- حضور روحانی- ادیان جهان-
شیرین سادات بطحایی طاهره توکلی
درفلسفه هند دو گروه ناستیکه وآستیکه پدید آمده است که هر کدام از آنها دارای ویژگیها، مفاهیم و ارکان و عقایدخاص به خود می باشند. آستیکه شامل شش گروه فکری نیایه، وایشیشکه، سانکهیه، یوگه، میمامسا و ودانته است که سندیت وده ها رامیپذیرند. اما در دسته ناستیکه که شامل آیین های بودا، جین و چارواکه است سندیت وده ها موردپذیرش نیست. درفلسفه هندی بطور کلی مشترکاتی اساسی از قبیل تناسخ، کرمه، موکشه و...وجود داردکه در تمامی مکاتب هندی دیده می شود.شش مکتب کلی در دسته ارتودکسی به شرح ذیل قابل تعریف می باشد: مکتب نیایه مکتب منطق گرایی بوده و به ساختارمنطقی و دسته بندی مقوله ها می پردازد. مکتب وایشیشکه مکتب ذره گرایی است و تمام جهان را متشکل از عناصر مادی و غیر مادی می داند. مکتب سانکهیه مکتبی ثنوی گرا بوده و اعتقاد بر دو جوهر پوروشه(روح یا نفس)و پرکریتی(ماده) دارد. درمکتب یوگه فرد با انجام فعالیتها و تمرینات ذهنی، جسمی و کنترل حواس خود می کوشد که به معرفتی کامل از نیروهای درونی خود دست پیدا کند. مکتب میمامسا مکتب زبان گرایی و تفسیر متون وده ای و آداب و شعایر آن است و بر پایه اصول وساختار زبان شناختی قرارگرفته است. مکتب ودانته بر اساس تفسیر برهمه سوتره ها بنا شده است. آتمن و برهمن دو رکن اصلی است که کلیه اعتقادات این مکتب بر اساس آنها استوار است و خود به سه زیر شاخه تقسیم می شود. که عبارتند از: ادویته ودانته که مکتب غیر ثنوی مطلق ویا وحدت وجود مطلق است و اعتقاد به یگانگی آتمن و برهمن دارد. سپس مکتب ویشیشته ادویته می باشد که مکتب غیر ثنوی مشروط است و معتقد به وحدت وجود می باشد اما نوعی وجود برای موجودات دیگر نیز قایل است ودر انتها مکتب دویته که ثنوی مطلق می باشد و معتقد است برهمن دارای حقیقت است ولی آتمن نیز حقیقت مستقل دارد و دارای قدرت متناهی است و تحت امر برهمن می باشد.
افسانه کاظمی طاهره توکلی
از دیدگاه مکتب دائو طبیعت دارای قداست است و ارتباط بسیار تنگاتنگی با دائو و انسان دارد، دائو قانون حیات است که طبیعت جزیی از آن بشمار می آید، که انسان نیز به عنوان جزیی از این مجموعه می تواند با داشتن رفتار خودبخودی (زی- ژان) و بدون عمل (وو- وی) بطور طبیعی با طبیعت و دائو همنوا و هماهنگ عمل نماید. در کنار این سه، یعنی انسان، دائو و طبیعت که رئوس ارتباطی مثلث جهان هستی در دائو ده جینگ را تشکیل می دهند، مفاهیم و عوامل دیگری از قبیل یین- یانگ به عنوان دو اصل فعّال و پذیرا و 5 عنصر (وو- شینگ) وجود دارند که منطبق و مکمّل با یکدیگر عمل می کنند و در حفظ تعادل کیهانی و نظم طبیعت نقش برجسته ای را بر عهده دارند. از دیدگاه قرآن، طبیعت مخلوق خداوند است و آیت و نشانه ای است که بشر را به سوی خالق یکتا رهنمون می سازد؛ بدین خاطر آن مطلوب بالذات نیست بلکه در صورتی که زمینه رشد و تعالی انسان را فراهم سازد مطلوبیت می یابد. با نگاهی به عالم در می یابیم که خالق آن، جهان را بر مبنایی متقن و تغییر ناپذیر به نام حق آفریده و بواسطه آن جهان را نظامند ساخته است. از این روی به منظور تحقق حق، خداوند در خلقت خود همه چیز را موزون و به اندازه و مقدار خاص (قدر) خلق نموده و برای آنها زوجی قرار داده است که از طریق کنش متقابل بین آنها کثرات پدید می آیند و موجودات واقعیت بخشیده می شوند. در این میان انسان نیز به عنوان احسن مخلوقات و خلیفه خداوند بر روی زمین در برقراری و حفظ این نظام نقش مهمّی را ایفاء می کند؛ او می تواند با داشتن رفتار مطابق با فطرتی که خداوند او را آفریده است در این راستا تأثیرگذار باشد. از این حیث می بینیم که هر دو بستر دائویی و اسلامی، برای طبیعت اصالتی ذاتی قائلند و قوانین حاکم بر آن را همچون ناموسی گرانبها بر می شمرند که تجاوز به آن و یا برهم زدن نظم و انسجام ذاتی اش، اولاً و بالذات خسران فراوانی متوجه خود انسان خواهد کرد و درواقع آدمی را از مسیر اصلی خود یا همان فطرتش منحرف خواهد ساخت. نوشتار حاضر به بررسی و تحلیل جایگاه طبیعت و نظم آن در قرآن و دائو ده جینگ و تشابهات و تمایزات میان این دو می پردازد. واژه های کلیدی: دائوده جینگ، دائو، یین- یانگ، وو- شینگ، زی- ژان، وو- وی، قرآن، آیت، حق، قدر، موزون، زوج، فطرت.
طاهره لیونا اسدی مقدم بهزاد سالکی
در طول تاریخ، خدا به وسیله پیامبران از آدم تا خاتم ، با بشر سخن گفته است. پیامبران پس از فهم وحی و سخن خدا، مأمور بودند که با مردم براساس ظرفیت فهمشان صحبت کنند و کلام خدا به گونه ای به مردم القا شود که همه آنها بتوانند از آن استفاده کنند. ازاین رو، کتاب های آسمانی باید سطوح معنایی مختلفی داشته باشند تا برای همه مردم قابل استفاده باشند. ازآنجا که پیامبران کلام واحدی را با توجه به شرایط زمان و مکان، به صورت های گوناگون و با سطوح مختلف بیان کرده اند، به یقین در کتاب های آنان اشتراکات فراوانی وجود دارد. بنابراین، همه پیامبران، کتاب های پیشینیان را تصدیق و تأیید می کردند. هارولد کوارد، نویسند? این کتاب ارزشمند، که اینجانب افتخار ترجم? فصل اول و دوم آن را به کمک اساتید محترم و به عنوان پایان نام? خود داشتم، ادیان جهان و کتب مربوط به آنان را مورد بررسی و تحقیق قرار داده است که اینجانب تلاش خود را نمودم تا حق مطلب رابه طور کامل و بدون هیچ تصرفی ادا نمایم. در فصل اول به بررسی ماهیت و عملکرد کتاب مقدس در آیین یهود، موسی و تورات مکتوب، خاخام ها و تورات شفاهی، تفسیر کتاب مقدس، تورات در ارتباط با دیگر کتب مقدس و نقش آن در زندگی یهودیان خواهیم پرداخت. در فصل دوم ماهیت و عملکرد کتاب مقدس در آیین و زندگی مسیحی، عیسی و سنت شفاهی، شکل گیری کتب مکتوب عهد جدید و مجموعه قوانین آن، لوازم و روش های نوشتن، نسخه ها و ترجمه های انجیل، معانی مستتر در هر پاراگراف، تفاسیر و دیدگاههای متفاوت از تفاسیر سنت مسیحی و ارتباط کتاب عهد جدید با دیگر کتب مقدس را مورد بررسی قرار خواهیم داد. کلید واژه ها: وحی – کتب مقدس – آیین یهود – تورات مکتوب – خاخام ها – تورات شفاهی – تفسیر – آیین مسیحی – سنت شفاهی – عهد جدید -
لیلا رضایی کمازانی عزیزالله افشار کرمانی
یکی از مباحث مهم در فلسفه، اثبات عالم تجرد و مثال است. مساله عالم مثال از قدیم مورد بحث بوده که در میان فیلسوفان نامدار جهان اسلام حکمای مشاء به ویژه شیخ الرئیس بوعلی سینا، منکر وجود این عالم است. شیخ اشراق با طرح ادله ی عقلی و با استنباط به مکاشفات شهودی خود کوشیده است وجود این عالم را اثبات کند و ابن عربی علاوه بر قبول عالم مثال ویژگی های ذآن را ذکر کرده اما استدلال و برهانی در این زمینه ارائه نکرده است. در این مقاله بعد از طرح بحث عالم مثال از نظر سهروردی و ابن عربی به بررسی مراتب این عالم و ارتباط ان با خیال و در نهایت مقایسه این دو دیدگاه و نقاط افتراق و اشتراک آنها پرداخته شده است. در تهیه این مقاله به روش تحقیقات کتابخانه ای و به خصوص استفاده از تعریفات این دو فیلسوف و شارحان آنها عمل شده است.
احمد شاه علی فردویی عباس همامی
از جمله مسائلی که در تاریخ پر فراز و نشیب بشر از چالش های همگانی و همه جایی بوده است اندیشه ی نجات و رسیدن به امنیت و آرامش در آخرالزمان بوده است، در بیشتر ادیان الهی مانند اسلام و مسیحیت با این اندیشه مواجه می شویم.در این میان نقش کتاب مکاشفات یوحنا، در پرداختن به دور نمایی از آینده جهان و ویژگی های آن از جایگاه ویژه ای برخوردار است. حال با بررسی و تبیین محتوای مکاشفات یوحنا و مقایسه ی آن با آیات قرآن کریم و روایات امامیه در مورد آخرالزمان می توان شباهت های زیادی را بین آنها مشاهده کرد، که این تشابهات، زمینه ای مناسب برای مقایسه ی دو دیدگاه می باشد، از جمله می توان به مباحث مشترکی مانند، ظهور و بروز پدیده های کیهانی و انسانی در آخرالزمان، ظهور مصلح و منجی، حکومت صالحان، خارج کردن شیطان از صحنه، شکست و نابودی نیروهای شرور، زندگی همراه با امنیت و آرامش اشاره کرد، صدور روایات فرجام شناسانه از یک منبع غیبی واحد و ابلاغ آنها بر پیامبران و مخاطبان خاص در ادیان آسمانی، باعث شده که بسیاری از این پیام های غیبی که در اصول معرفت و ارکان شریعت از همسانی و هم سخنی برخوردارند با همت پیروان ادیان الهی با گذشت زمان دستخوش تغییر جدی نگردیده و شکل کلی خود را حفظ کنند، در برخی موارد، که تفاوت های جزئی و اختلافات فرعی دیده می شود، این تمایزات ناشی از فرهنگ، اعتقادات و درک و فهم مخاطبان و مقتضیات زمان و مکان صدور، تصحیف و تحریف برخی از متون می باشد، در این بین آیات قرآن کریم و روایات امامیه به عنوان منابع متأخر و مکمل در سیر نزول معارف آخرت شناسی از جامعیت بیشتری برخوردار است. واژگان کلیدی: آخرالزمان، یوحنا، قرآن، شیعه، مکاشفه
زینب احقر طاهره توکلی
با توجه به اهمیت بنیادین آموزه فدیه در مسیحیت و تأثیر و تاثرهایی که در نظام الهی این آیین داشته است بر آن شدیم که کلیات تعالیم مسیحیت را در رابطه با این آموزه بررسی نموده و به تعریف و توضیح فدیه و بسترهای تاریخی آن آموزه های مرتبط با فدیه و هم چنین نظریات متکلمان و مکاتب مختلف درباره فدیه و نقد آن نظریات بپردازیم . در رابطه به این آموزه مهم و اساسی در مسیحیت به شرح و تبیین مسئله کفاره بسترهای تاریخی آن و آنچه را که این آموزه مسیحی تحت تأثیر آن بود پرداخته شده است آموزه های دیگری به وفور در الهیات مسیحی وجود دارد که با فدیه در ارتباط اند. ماننده گناه (بخصوص گناه نخستین)، حلول، تجسم، غسل تعمید، تثلیث، عادل شمردگی، رستاخیز و غیره که به خاطر این ارتباط شرح داده شده اند. همچنین متکلمان بزرگ مسیحی در رابطه فدیه و کفاره نظریات مختلفی دارند که هم به نظر متکلمان اولیه و همچنین متاخران پرداخته ایم و برخی در بستر الهیات مسیحی مورد نقد قرار داده ایم که مهمترین و تاثیرگذارترین آنها نظر آنسلم است و شبیه ترین نظریه به دیدگاه اسلامی در این باب نظریه پیتر آبلار می باشد که معتقد به «الگوی اخلاقی» در آموزه فدیه است. در بخش اسلام در مورد شهید و شهادت به تعاریف مختلف از دیدگاههای زبان شناسی فقهی و عرفانی اشاره شد. بهترین تعاریف از این آموزه ی اسلامی ارائه شد. بنابر قرآن آنچه را که خداوند در مورد شهادت گفته است و وجوه شهادت در قرآن را بررسی کردیم و در آخر سعی شد که به وجهی از شهادت در عرفان نیز بپردازیم. نتیجه گرفتیم که فدیه از جوانب مختلف در مفهوم شبیه به مساله ی مهم شهادت در اسلام است، از جهت فداکاری که در راه خدا در بطن آن صورت می گیرد فلذا در بحث تطبیق این دو آموزه اساسی از دو دین، برآمدیم. در نتیجه ی این تطبیق امید بر این است که تلاش برای تبیین این دو آموزه و مقایسه آن دو با یکدیگر شامل، کامل و جامع بوده باشد.