نام پژوهشگر: محمد هادی دانش
ایوب یعقوبی گرجی محمد هادی دانش
عصرحاضر را می توان عصر بحران نامید .ازجمله بحران طبیعی وغیر طبیعی. بحران طبیعی مانند: سیل ،زلزله،وغیره. بحران غیر طبیعی که ساخته دست بشر است مانند :جنگ، بحران زیست محیطی ، بحران اقتصادی ، فرهنگی وغیره ،که در جای جای این کره خاکی به وقوع می پیوندد ، بشر ازهمه آنها به عنوان بحران و معضل نام می برد.پیش آگاهی و پیشگیری در کلیه امور بهتر از مبارزه و درمان است. در بسیاری از مواقع پیشگیری صدمات و خسارات جانی و اقتصادی ناشی از این گونه بلایا را به حداقل ممکن می رساند و این مهم نیازمند آگاهـــی و شناخت آحـــاد جامعه از بحران است و باید در سطــح جوامع انسانی بسـط و گسترش بیشتری پیدا کند . یکی ازعواملی که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا بر روی آن سرمایه گذاری می شود. ارتقای آگاهی ورشد فکری افراد جامعه می باشد . تاثیر المانهای تصویری و گرافیکی ، و همچنین توجه به علائم هشدار دهنده ونقش وتاثیرات علائم بازدارنده وکلیه عوامل گرافیکی بر افزایش آگاهی قبل و بعد از وقوع حوادث امری انکا ر ناپذیر است . در کشوری پیشرفته نظیر ژاپن بعد از وقوع حادثه ، در مدت کوتاهی گروههای امداد و کمک رسان در صدد کمک به زلزله زدگان بر می آینداگر چه در این سونامی اخیر خسارات جبران ناپذیری به این کشور وارد شد که سالیان سال طول می کشد تا این کشور به حالت عادی برگردد . طبق گزارشها ی رسانه ای چون مردم آمادگی مواجه شدن با حوادث را داشتند ، امر کمک رسانی بهتر وسهل تر انجام می شد . بعضی از مواقع که حوادثی طبیعی یا غیر طبیعی روی می دهد ،بسیاری از افراد نجات جان خود و خانواده شان را مدیون کمک رسانی اشخاصی می دانندکه از طریق عناصرآگاهی دهنده نظیر تابلوها،علائم ساده گرافیکی، بیلبوردها و... به آمادگی وهوشیاری فکری خوب و بالایی رسیده اند .همچنین نقش وتاثیر سازمانهاونهادهای بین المللی و کمک رسان را در شرایط بحرانی نمی توان نادیده گرفت. از جمله سازمان بین المللی نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر ، سازمان ملل متحد یونسکو، برنامه جهانی غذا، برنامه زیست محیطی سازمان ملل، کنترل تسلیحات وخلع سلاح حفظ صلح، حقوق بشر ، یونیسف وغیره.مدیریت بحران سازمانی به عنوان فرایندی نظام یافته است که طی این فرایند سازمان تلاش می کند بحرانهای بالقوه را شناسایی و پیش بینی کند. سپس در مقابل آنها اقدامات پیشگیرانه انجام دهد تا اثر آن را به حداقل برساند. برای اجرای این فرایند باید مشخص شود که بحران در چه مرحله از عمر خود قرار دارد تا بتوان نسبت به اقدامات پیشگیرانه و یا هر اقدام مناسب، تصمیم درستی اتخاذ کرد و روشهای صحیحی را به اجرا درآورد. بنابراین نقش و اهمیت گرافیک وعملکرد طراحان گرافیک در دنیای کنونی و شرایط بحرانی تا حدی است که با زندگی روزمره ما آمیخته شده است.
نازنین عباسی میاندوآب محمد هادی دانش
هنر و تفکر چندرسانه ای ازآغاز قرن بیستم حضوری پرشور داشته است . اشتیاق به خلاقیت و التزام به ابداع ، باعث بوجود آمدن کثرت بی سابقه ای از سبک ها و فرم ها شده است. اساسا مهمترین خصیصه هنر این قرن، وجه تجربی آن و نوع برخورد و بهره برداری هنرمند از عناصر، مواد مختلف و ابزارهای متفاوت است. اکنون که مرزهای سنتی میان شعبه های متفاوت هنرهای تجسمی مخدوش شده است، نفس خلاقیت و نوآوری، موضوع هنر شده و هنرمند آزاد است تا منبع الهام خود رادر هر جایی جستجو کند، و این بدین معنی است که اکنون هنرمند، خود در مرکزیت ابداع هنری قرار گرفته است. اندیشه چندرسانه ای برای رسیدن به زبان هنری کاملتر، با تلفیق رشته ها و رسانه هایی که به طور سنتی از هم جدا هستند و با از بین بردن فاصله و یکپارچه سازی آن ها در یک اثر جامع ، قابلیتهایی فراتر از قالبهای سنتی فراهم آورده است و ما را قادر می سازد با ایده های مبهم و متنوع و ویژگیهای خاص دنیای امروز آشنا شویم . در این پژوهش سعی بر آن شده با بررسی زمینه های هنر چند رسانه ای (میکس مدیا) و آشنایی با فضای هنر پست مدرن ، راه و روشی نوین در خلق آثار تصویر سازی پیشنهاد شود زیرا استفاده از تکنیک های ترکیبی و بکارگیری هوشمندانه از رسانه های مختلف در تصویرگری، هم باعث کمرنگ شدن مرز میان تصویرگری کتاب های مصور و دیگر رسانه های بصری شده و هم سبب تنوع و گوناگونی تکنیکها و پیدایش دیدگاههای بدیع و نوظهور در ایجاد و خلق فریمهای تصویر سازانه و رسیدن به زبان هنری کاملتر برای ارتباط با مخاطب میشود.
ثمین امیدیزدانی محمد هادی دانش
این پایان نامه در مورد یکی از برجسته ترین شعرای معاصر، به نام سهراب سپهری است، که در نقاشی نیز دستی داشته و آثارش سرشار از عرفان لطیف بوده است. عناصر متشکله ی آثار او در مجموع، جستجویی در خود، سرزدن به زوایای پنهان و گمشده هستی، به منظور مکاشفه و اشراق می باشد. از مهمترین اهداف این پژوهش، درک مفاهیم آثار سهراب، از لحاظ موضوع، فرم و رنگ و بررسی نمادهای تصویری آن است. همینطور مقایسه ی عرفان کلاسیک شرقی با عرفان خاص سهراب سپهری است. نتایج بدست آمده از این پژوهش، این است که دست مایه اصلی نقاشیهای سپهری، اشکال ساده طبیعت بوده است. او کوشیده که خود را از قیدهای مصنوعی زندگی تزکیه کرده و در آثارش، بیشتر به طبیعت نزدیک شود. فرم ها نیز کاملآ ساده، در فضایی خلوت و رنگها، شفاف و بدون کنتراست بوده است. در مورد نمادهای تصویری نیز چنین دریافت شده که برگرفته از اندیشه های عرفانی اوست. حتی به آثار سمبولیست ها بیشتر نزدیک است. زیرا در آثار سپهری نیز، همانند آنان، ابهام به وفور دیده می شود. همینطور از دلایلی که باعث شده عرفان سهراب با عرفان کلاسیک شرقی تفاوت داشته باشد، این است که سپهری، نگرشی وسیع نسبت به تمان مخلوقات داشته و همه موجودات در یک ردیف و با هم برابرند. و هدف او ستایش جهان و بازگشت به آن عالم بوده است در صورتی که در عرفان کلاسیک، به ابر انسان ، بیشتر از موجودات دیگر اهمیت می دادند. همچنین آنها، جهان را بی ارزش دانسته و هدفشان گریز از آن بود. نتیجه گیری با بررسی عرفان و نمادهای عارفانه ی سهراب سپهری می توان دریافت که سهراب نقاش و شاعری جستجوگر و در جستجوی رستگاری و با آثارش به دنبال جهانی آرمانی بود و بیشترین موضوع آثار سهراب، مناظر و طبیعت بوده است. فرم نقاشی های او خیلی ساده از یک زندگی که سال ها در لابه لای درختان یک دره در جریان بوده و رنگ ها، شفاف، هماهنگ، با وضوح بیشتر و بدون کنتراست، تصویر شده است. در مجموع نیز، ویژگی های کار سهراب، رفتن به عمق، هرچه ساده تر شدن، خلاصه تر بودن، همگونی و وضوح رنگ ها، فضای رها شده بر سطح و ترکیب های باز است. در مورد نمادهای آثار سپهری نیز چنین دریافت شده که نمادها، دارای معانی و مفاهیم تصویری اند. که در نقاشی ها به وفور دیده شده است. و این مفاهیم از عقاید و اندیشه های او سرچشمه گرفته است. حرکت سپهری نیز در قلمرو ذهنیات عارفانه، به هیچ وجه عرفانی از دست آنچه در گذشته می توان شناخت، نیست. زیرا در عرفان کلاسیک به مسائلی اهمیت داده می شد، که با عرفان سهراب کاملاً متفاوت بود. عرفان کلاسیک در آثارشان به ابرانسان، ابرموجود، و جسم انسان می پرداختند. و تنها انسان در مرکز توجه شان بود. در صورتی که در آثار سپهری، عاطفه با گرایشی خاص از عرفان گره خورده و این عرفان به هیچ روی ساختگی نبود. سهراب دیدی وسیع، جامع و فلسفی نسبت به انسان و کل کائنات داشته است. زیرا در عرفان او قدرت و ابرانسانی وجود نداشته،و همه ی موجودات در یک ردیف و با هم برابر بوده اند. او انسان را کنار همه ی موجودات در طبیعت ترسیم کرده،و اشیا به اندازه ی انسان در این هستی ارزشمندند. در آثار سپهری همه چیز دست به دست هم داده و عدالت و معرفت را ساخته اند. و کرکس و گل شبدر هیچ فرقی با موجودات و گل های با ارزش ندارند. او خدا را لا به لای شب بوها کشانده و این نشان دهنده ی نزدیکی موجودات و اشیا و برابری آنها با خداست. و اینگونه نمایانده که خدا با انسان از طریق باد، نسیم، موج، صداقت آبی، بالش تنهایی و پرنده ی کوچک گفتگو می کند. سپهری در آثارش به ابدیت اندیشیده و درد او «درد جاودانگی» بوده و این اندیشه به شکلی خاص دردمندانه است و گاه به هیجان و احساسی پرشور می انجامد و باعث می شود از لذت و اندوه سرشار شود. در واقع سهراب از برخورد عاطفه در نقاشی ها و اشعارش سود جسته، و ذات اشیا را و اینکه اشیا به سوی مرزهای بیکرانه ای روانند درک می کند. و هم آوا و هم صدا با آنان در حرکت است. این حرکت، لذت غم انگیزی در درونش ایجاد کرده و هم سویی و هم جهتی با آنها است که سهراب را بی اختیار به درون ذات اشیا هدایت می کند. برای او تمام اشیا، معنویت داشته، در عمق آنها فرو رفته و به آنها زندگی بخشیده است. از این روست،که همیشه در آثار او، شیء همان طرف قرار داشته که روح. برای او تمام ذرات عالم توانسته اند، دارای معنویت، روح، عاطفه و احساس باشد. به طور کلی آثار سپهری بیننده را به افق های تازه می کشاند. و آثارش پر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، و در مجموع از جریان های زمان به دور است، در آثار او نقد و پیام اجتماعی کمرنگ و به همه چیز رنگ شعر داده است. در کل سپهری در آثارش به زبان ساده مترنم و دلنشین، انسان ها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن به آن دعوت کرده و تبحر دوگانه ی او در شعر و نقاشی، گویای این نکته ی مهم است، که مخاطب وقتی تابلوهای او را می بیند، در واقع همان است که اشعارش را می خواند. منتهی با زبان تصویر. نیز، هدف او ستایش جهان و طبیعت و بازگشت به آن عالم بوده است. در صورتی که عرفان کلاسیک، دنیا را بی قدر و قیمت می دانستند و هدفشان گریز از آن بود. در مجموع می توان چنین دریافت که عرفان سهراب تجربه ی آگاهی های گسترده ی خود اوست. اگرچه همه ی ادیان الهی را به خوبی مطالعه کرده، اما هیچگاه از رنگ و بوی عرفان او نکاسته، بلکه شکل خاص و ویژه ای به عرفان او داده است.
نیکو عابدزاده محمد هادی دانش
یکی از رشته های هنری که در ایران علاقه مندان و هنرمندان زیادی دارد و یکی از بزرگترین نمایشگاه های جهان را در کشورمان دارد کاریکاتور است. رشته ای که کمتر به آن پرداخته می شود. نمایشگاه دوسالانه کاریکاتور تهران یکی از بزرگ ترین و مهم ترین نمایشگاه های کاریکاتوردنیاست که موجب معرفی کاریکاتور ایران در گستره جهانیو رشد کاریکاتور و کاریکاتوریست های ایرانی شده است. اگر تاریخ معاصر کاریکاتور ایران را به عنوان پدید های در عرصه هنرهای تجسمی پیش رو داشته باشیم، بی شک نقش مهم دوسالانه های کاریکاتور در ساماندهی، رشد و اعتلای این زمینه هنری در ایران مشخص م یشود. در این مقاله دوسالانه از نظر کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفته است. در مورد شرکت کنندگان و کاریکاتوریست های ایرانی و خارجی دوسالانه، برترین ها، کیفیت هر دوره نسبت به دوره قبل و بزرگان کاریکاتور تحقیق به عمل آمده است، هم از طریق مصاحبه با اهالی این هنر و هم از طریق مقالات و کتابهای منتشرشده و مجلاتی که اختصاص به این هنر دارند. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از پیشرفت روزافزون این هنر دارد نه فقط به عنوان یک طنز بلکه به عنوان هنری که قابل تامل است و حرف های زیادی برای گفتن دارد.
مجید ایرایی محمد هادی دانش
هدف از مصور سازی دیواره ها، متن ها و کتاب ها، ارسال هرچه موثرتر پیام، برقراری ارتباط لازم، ایجاد تفهیم و تفاهم، نفوذ بیشتر-نسبت به نوشتارتنها- بوده است. برخی از اهداف تصویرسازی کتاب ها عبارتند از: جذاب و دلنشین ساختن اثر در جهت جلب هرچه بیشتر مشتری، حیثیت بخشی به کل یک واحد انتشاراتی، ایجاد ارزش های فرا اقتصادی، کمک به درک هرچه بیشتر مفاهیم، غنی و موثرتر کردن نوشته، نفوذ هرچه بیشتر در ذهن مخاطب، پاسخ صریح و مناسب به نیازهای بصری نوشته، عینی و محسوس کردن موضوع، آسان و سهل الوصول کردن موضوع، کمک به ثبت و ضبط نوشته در ذهن، قابل حس و لمس کردن فضای نوشته، تشویق کردن فرد به شنیدن مکرر داستان، افزودن بر اطلاعات و آگاهی افراد، کمک به جایگزینی نوشته و موضوع در ذهن، برانگیزی کنجکاوی، افزایش قدرت تخیل، تقویت روحیه شاعرانه، تمایلات هنری و ... برخی از ویژگی های تصویرسازی کتاب ها عبارتند از: تصویر باید در خدمت هدف های مصورسازی باشد و با موضوع رابطه ای رنگی، خطی، شکلی و فضایی داشته باشد، تصویر باید متناسب با گروه سنی و سواد افراد باشد، تصویر باید از اندیشه مواج دفاع کند و القا کننده نوعی حرکت باشد، تصویر باید دارای ارزش های رنگی و کیفی بالایی باشد و ...
صادق محسن نیا عمران مجتبی الهیاری
مازندران را تنها به سرسبزی و طراوت و روح پهلوانی آن نمی توان شناخت، بلکه ذوق سرشار معماران وطراحان آن در گذشته و آثار معماری آن همچون برج های آرامگاهی قلاع باستانی و تکایا و مساجد در طول تاریخ شهره بوده است . سقا تالارها یکی از غنی ترین گنجینه های بر جای مانده در این سرزمین سبز است که روح هنری با معماری کهن که در ریشه در فرهنگ و معماری آیینی دارد سرچشمه می گیرد.سقا تالارها، گونه ای معماری آیینی اند که به پیروی از معماری بومی و سنتی مازندران ساخته شده است.بخش مهمی از سقا تالارهاوجود تصویرسازیهای متنوع ذر آن می باشد،به خصوص تصویر سازیهای اسطوره ای، که بر گرفته از اساطیر کهن می باشد. در این بحث موضوعاتی که به صورت اجمالی مد نظر قرار گرفته اند عبارتند از : تعاریف کلی و جامع از اسطوره با توجه به وجودتصویر سازیهای اسطوره ای در سقا تالار ها ومیزان تاثیر این اساطیر با مصور کردن آن در اماکن آیینی وبررسی مفاهیم باطنی اجزا و عناصر تشکیل دهنده معماری سقاتالار ها و معرفی انواع تصویر سازی در آن و به طور ویژه بررسی ویژگیهای تصویر سازی های اسطوره ای اژدها،ملک باران و خور شید خانم. سقاتالار،اسطوره،ملک بارن و خورشید خانم.
سارا شمسی محمد هادی دانش
مکزیکی بودن باید بسیار جالب باشد زیرا مکزیک جایی است که چیزی را دفع نمی کند. در آن جا هر نوع تاثیر خارجی پذیرفته می شود و به دلایل ناشناخته ای این تاثیرات هویت قوی مکزیکی را از بین نمی برند. آنها اندوخته و به فرهنگ محلی اضافه می شوند تا با یکدیگر زندگی کنند. مکزیکی ها وارث یکی از پیشرفته ترین فرهنگهای سرخپوستی در سراسر قارهی آمریکا هستند. آزتکها و مایاها، دو تمدنی که غنی در تصاویر شگفت انگیزند و مجذوب مرگ در مفاهیم پیدایش و تکامل جهان. این مجذوبیت در عین حال شوخی و طنز را همراه خود دارد که به بخشی از فرهنگ واقعی آنها تبدیل شده است. آنها وارث فرهنگ خرافات کاتولیکی، تابوها، تصویرها و نمادها هستند. خرافاتی که به فرهنگ آنها تحمیل نشده، بلکه اضافه شده است.
سارا اسدالهی محمد هادی دانش
این پژوهش که به شیوه ی کتابخانه ای تدوین شده است ، سعی در بررسی اصل اولیه ای که به خلق اثر هنری می انجامد ، یعنی ایده و چگونگی جاودانگی و استمرار آن در ذهن مخاطب را در دوران معاصر دارد . در دوران معاصر ، عوامل مختلفی موجب تغییراتی اصولی در نحوه نگرش و جهان بینی شدند که در طی پژوهش به ذکر آن ها پرداخته ام . جاودانگی ایده در دوران معاصر با توجه به دیدگاه همین عصر ، دستخوش تغییرات فراوانی گشته است . هنرمندان گاهی حتی بیان ایده های خود را ، آفرینش می دانند و نیازی به ثبت آن به لحاظ فیزیکی احساس نمی کنند . یعنی معتقدند که ایده آنان احتیاجی به اجرا ندارد . بنابراین جاودانگی نیز برای آنان به مفهوم باقی ماندن اثر هنری ، همچون یک سند برای آیندگان و همچنین حفظ و نگهداری از آن نیست . برخی از آنان اثر خود را در چند لحظه می آفرینند ، حال آن که در چند لحظه دیگر ، اثر آنان وجود ندارد . آن ها به ماندگاری اثرشان برای تاریخ بی اهمیت هستند و گاه حتی خود ایشان ، طرح فنای اثرشان را پی ریزی می کنند . به عبارت دیگر اثر به واسطه ی فنا است ، جاودان می شود . برای این هنرمندان جاودانگی در لحظه اهمیت دارد یعنی آفرینش یا خلق اثری که لحظه ای را جاودان کند . پژوهش حاضر این نکته را بیان می کند که چگونه ایده در اثری که دیگر از لحاظ فیزیکی موجود نیست می تواند جاودان باقی بماند .
رویا ورپائی محمد هادی دانش
این رساله به بررسی هنر بدوی دو سده اخیر در جهان می پردازد و قصد دارد تاثیر آن را بر روی هنرمندان معاصر نشان دهد. در فصل اول ، کلیات پژوهش همچون بیان مساله،هدف ها، اهمیت موضوع،روش تحقیق و پیشینه آن به اجمال معرفی می شود.فصل دوم به تعاریف ،قلمرو و فرهنگ جوامع بدوی اختصاص دارد . در این فصل همچنین ، اصول مذاهب بدوی و عناصر آن چون اشیاء مقدس ، سحر و جادو ، شمنیزم ، تابو، آنیمیسم ، آیین قربانی و آیین های مراسمی در حد اجمال ، همراه با تصاویر لازم ، معرفی می شود . در فصل بعدی، هنر جوامع بدوی و اهمیت آن مورد بحث قرار می گیرد. در همین فصل ، انواع هنرهای جوامع بدوی ، چون نقاشی بدن ، رقص و آواز ،ماسک و سایر تولیدات هنری آنان به اجمال معرفی می شود .و در فصل انتهایی که موضوع اساسی این رساله است ،به تاثیر هنر بدوی در جهان معاصر می پردازد.در این فصل ضمن معرفی هنرمندانی که از هنر بدوی در یک قرن اخیر متاثر بوده اند ، دیدگاه های آنان در کنار نامشان ارائه می شود . در انتها نیز نتیجه گیری و سپس منابع و مآخذ مورد استفاده در این رساله فهرست شده است .
هدی ابراهیمی نژاد رفسنجانی مجتبی الهیاری
مسئله موشن گرافیک علاوه بر تکنیک و حرکت متاثر از عوامل مختلفی مثل فرهنگ، محیط، تکنولوژی، ارتباطات جهانی و فرامرزی، شخصیت هنرمند، ارتباطات اجتماعی و تحول زبان بصری و ... دارد. مسئله این پژوهش، تحقیق و بررسی این عوامل و شدت تاثیرگذاری آن ها بر حرکت و مفهوم موشن گرافیک می باشد. مسلماً در طی مقاطع مختلف زمانی این عوامل تحت تاثیر ارتباطات خاصی متحول می شود. که نتیجتاً این تحول در شکل ارائه موشن گرافیک تاثیر زیادی خواهد داشت. یکی از این عوامل مهم فرهنگ جامعه و تاثیر آن بر حرکات و اطوار اجتماعی است که تحت تاثیر کالاهای مصرفی و شکل محیط و نیازهای اجتماعی و مسائل ارتباطی می باشد. فرهنگ های اجتماعی تحت تاثیر فرهنگ جهانی قرار می گیرد و این حرکت در نوع زمان بندی و سرعت موشن تاثیرگذار است و همینطور نگاه اجتماعی که از دانش فرهنگی سرچشمه می گیرد دارای یک سواد بصری است که این سواد مفهوم موشن گرافیک را برای مخاطب دگرگون می کند. ارتباطات فرامرزی بر موشن گرافیک هر منطقه تاثیر می گذارد و دیدگاه عموم را نسبت به موشن آن منطقه تعریف می کند و تفاوت ها را شکل می دهد. در نتیجه این عوامل به صورت گسترده و عمیق با عنوان مسئله تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. موشن گرافیک توان مندی لازم را جهت ایفای نقش رسانه ای دارد و می تواند به مثابه رسانه ای جادویی در تبادل فرهنگ ها با سرعت و فراگیر، عمل کند. موشن گرافیک ، موجزترین، سریع ترین و تأثیرگذارترین هنر رسانه ای است.
طناز مهدوی محمد هادی دانش
در پژوهش حاضر به بررسی نقش چشم در آثار ده تصویرگر معاصر جهان پرداخته شده است. از آنحایی که چشم از دیرباز در فرهنگ و هنر های مختلف دارای اهمیت بوده ، تداعی های بیشماری داشته است. در نتیجه از لحاظ ساختار و عملکرد، جغرافیای چشم ( فرم و شکل ظاهری چشم در سرزمین ها و نژادهای مختلف ) ، کاربرد آن در زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی در فرهنگ های گوناگون و روان شناسی چشم ها ( ارتباط آن با خصوصیات روحی و روانی ) مورد بررسی قرار گرفت . سپس احساسات پایه از جمله خشم، ترس، غم، تحقیر، تنفر، تعجب و شادی به طور جداگانه توضیح داده شده و نقش چشم در هنگام مواجه شدن انسان با این احساسات گوناگون بررسی شده است. به طور اجمالی به بیان احساس و چهره نگاری در نقاشی ایرانی پرداخته شده و ایموتیکان های رایج در دنیای امروزی نیز با توجه به انواع مختلفشان ( غربی، ژاپنی، کره ای، یونیکد و تصویری ) توضیح داده شده است. سپس به نماد چشم می پردازیم. چشم برای هزاران سال به عنوان یک نماد به کار رفته است و امروزه نیز همچنان استفاده شده و به طور رایج به کار می رود زیرا در تمامی جوامع با وجود زبان های مختلف، قابل تشخیص است. بنابر این چشم جهان بین، چشم هوروس، چشم سوم و ... ( که معنای نمادین مثل بصیرت ، علم لا یتناهی ، روشنایی ، آگاهی ، بیداری ، هوشیاری ، باطن معنوی ، و صداقت دارند ) مورد بررسی قرار گرفت. به چشم در دنیای دیجیتال و پیشرفته امروز نیز پرداختیم : (علم عنبیه شناسی و تشخیص بیماری با مشاهده آن ، نگاه فناورانه به حالات مختلف چهره و متحول شدن صنایعی چون ساخت ربات های انسان نما و انیمیشن و ... ). و در نهایت چشم از لحاظ ظاهری و معنایی در آثار ده تصویرگر معاصر جهان : رمدیوس وارو، اندرو بنکر، شولتو واکر، ترنس لیندال، استاسیس ادیگوسیوس، ویسلاو روسوچا، آکی آکانه، تیم برتون، جان جود پالنکارو الخاندرو ماگایانس مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه اینکه سیر تحول و پویایی شکل چشم در آثار هنری و در آثار این ده هنرمند، منعکس کننده حالت های مختلفی است. به همین سبب هیچ گاه قالب و صورتی واحد در بستر هنر های تصویری پیدا نکرده است. شکل چشم انسان به لحاظ استعداد و قابلیت های زیادی که در بیان احساسات و ذهنیات هنرمند دارد، متناسب با جهان بینی و طرز تلقی هنرمندان تغییر شکل داده و متناسب با این دگرگونی ها ، پیام های مختلف و بیان های متنوع را ابراز داشته است.
پویا ارمغان محمد هادی دانش
عبارت است از اصل حرکت و پویایی در نوشتار و حروف که در رسان ههای مختلف و متفاوت به type in motion در فرهنگ هنری متعارف جهان خصوص در رسان هها و ابزارهایی که فاکتور زمان در آن ها وجود دارد که معمولاً با مقاصد اطلاع رسانی و مارکتینگ و یا استفاده های فرهنگی و زیبا سازی و حتی در جهت کمک به استفهام موضوع مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش تلاش شده است که علاوه بر اشار های به تاریخچه و نوع نگرش انسان و نیز کاربردهای روزمره و رسان هها و ابزار و ادوات به مقوله حرکت در تصاویر و همچنین موضوع تایپوگرافی و شیوه نگارش در ادوار مختلف و زبان ها و فرهن گهای متفاوت، پدیده حرکت در نوشتار که با گسترش تکنولوژی و گشایش راهکارهای جدید و فنون متفاوت در ارایه این سبک و سیاق از گرافیک مدرن و زبان بصری روز مورد بررسی قرار گرفته و تا حدودی تخصصی تر و امروزی تر به قضیه نگاه کرده و آثار روز هنرمندان آزاد و شرک تها و موسسات حرف های در این زمینه مورد بررسی و پژوهش قرار بگیرد. در جهت شفاف سازی و به انجام رسیدن این چالش از منابع مکتوب به روز دنیا و کانال های تلویزیونی و سایت های معتبر و فعال جهان در این تحقیق به وفور استفاده شده و مثا لهای بسیاری با نمونه های تصویری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و سبک ها و تکنیک های مورد استفاده در آثار متنوعی که اشاره شده تفسیر شده و شرح داده شده است. در نتیجه به این موضوع پرداخته می شود که اکنون با توجه به تنوع و غنای آثار خارجی و به خصوص انگلیسی و لاتین و فنون و پرداخت ها و نرم افزارهایی که در وهله اول برای زبان های لاتین مناسب هستند، چه راهکارهایی می توان ارایه داد در خصوص این هنر جدید و نو در ایران که با تلاش و زحمت جوانان ایرانی و نوگرا هر روز در حال گسترش و پیشرفت است و تلاش شده با پیشنهاداتی راه را هرچند بسیار کم ولی اندکی هموارتر کرد. نظراستادراهنما برای چاپ درپژوهش نامه دانشگاه مناسب است تاریخ وامضا
سیده بهاره میرفتحی بازکیایی محمد هادی دانش
در این پژوهش به اهمیت ایده پردازی در تابلوهای فضای شهری میپردازیم. تابلوهای تبلیغاتی در فضای شهری دارای اهمیت در اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ یک شهر میباشد. ایده پردازی در این تابلوها از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به رشد فرهنگ در یک جامعه کمک مینماید و هم از لحاظ تجاری حائز اهمیت است. در این پژوهش به بررسی روند این ایده پردازی با توجه به تکنولوژی جدید پرداخته شده است.
عاطفه میرزایی محمد هادی دانش
در تحقیق مورد نظر علاوه بر بررسی بیشتر این تکنیک تصویرگرانی که از این تکنیک به صورت گسترده در آثارشان استفاده می کنند (اریک کارل- لئولیونی) و ویژگی آثار آن ها و نحوه کارشان بررسی می شود . همچنین آثار تصویرسازانی هم که به صورت محدود و در کنار سایر تکنیک ها از این تکنیک استفاده می کنند و دلیل این تنوع و انتخاب مورد بررسی قرار می گیرد همچنین تأثیر این تکنیک در ایجاد زیبایی بصری تصویر و همچنین جذب مخاطب بررسی می شود و ژانرهنری تصویر گرانی که به این شیوه کار نموده اند مورد بررسی قرار گرفته و عوامل تأثیرگذار آثار آنان معرفی می گردد.دراین تحقیق تجزیه وتحلیل اطلاعات به شیوه توصیف وتحلیل محتوایی انجام می شود.