نام پژوهشگر: نگین میری

بررسی سوابق پیش از تاریخ ـ تاریخی فرهنگی بناها و بقاع متبرکه شهرستان آستارا
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  داود عدالت میناآباد   نگین میری

این شهرستان در طول اعصار متأثر از طالش و همسایگان شمالی خود بوده، سکونت و رفت و آمد عده ی کثیری از اقوام پیش از تاریخ و تاریخی را شاهد بوده است، کما اینکه در دوران اسلامی نیز از سابقه ی خوبی برخوردار است. آنچه در مطالعات ومنابع حاصل می شود نشانگر ردپایی ازتمدن اقوام پیش از تاریخ و تاریخی ، به خصوص در ارتفاعات این شهرستان است. وجود خنجری از هزاره ی اول قبل از میلاد از این منطقه در مجموعه ی موزه ملی باستان این ادعا را ثابت می کند حفاریهای هیئت فرانسوی تحت سرپرستی ژاک دومرگان در آستارا و لنکران روسیه سابق نیز هم عصر و همزمان با این منطقه است و این هیئت صراحتاً نتایج کار خود را به آستارای ایران نیز تعمیم داده اند و طالش روسیه را با طالش ایران در یک دوره ی زمانی مطرح می نمایند. به هرحال از لحاظ باستان شناسی منطقه ی آستارا همزمان با طالش ایران در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره ی اول پیش از میلاد مسیح و عصر آهن مطرح می باشد و آثار بدست آمده در مناطق مذکور را باید باهم مشابه دانست. اهداف این پایان نامه بررسی سوابق پیش از تاریخ ـ تاریخی و فرهنگی این شهرستان بوده و با روش های کتابخانه ای و میدانی به اجرا در آمده است. نتیجه این که این شهرستان دارای سوابق تاریخی و آثار بدست آمده از آن متعلق به دوران های مختلف تاریخی به خصوص تاریخ اسلامی بوده و در مجموع عصر آهن 3 را تدایی می کند.

معماری و شهرسازی قرون میانه اسلامی در حوزه شمالی خلیج فارس به استناد کاوشهای جزیره کیش
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سمیرا نجفی   نگین میری

معماری پدیده است انسانی که همواره در خدمت نیازهای انسان قرار می گیرد و همچون دیگر هنرها نه تنها در مرزهای جغرافیایی یا سیاسی متوقف نمی شود بلکه از مناطق جغرافیایی همجوار نیز متاثر می شود و وارث اصول و تعلقاتی است که از گذشته نیز خواهد بود و بعبارتی هنر و معماری در یک محدوده زمانی و مکانی ساکن نخواهد ماند لذا به این جهت درک شناخت معماری اسلامی باید معماری قبل از اسلام و نیز تاثیر همجواری با دیگر تمدن ها مورد مطالعه قرار گیرد این پایان نامه با موضوع معماری و شهرسازی و قرون میانه اسلامی در خلیج فارس با استناد با کاوشهای حریره بر پایه اطلاعات و داده های باستان شناسی و گزارش های انجام شده در مناطق نوشته شده است این پایان نامه شامل 6 فصل به ترتیب شامل کلیات طرح تحقیق و گستره جغرافیایی و تاریخی مکان مورد مطالعه یعنی خلیج فارس و استان فارس ، پیشینه و معماری اسلامی در استان فارس ، شامل معرفی 5 کوره ایالت فارس و معماری آنها ، معرفی بنادر حاشیه شمالی خلیج فارس و بندر مهم سیراف جزایر هرمز و کیش می شود . در این 5 فصل به بررسی معماری بناها پرداخته و فصل ششم نتیجه گیری می باشد . روش کار در این پایان نامه کتابخانه ای بوده و از متون قدیمی و گزارشات باستان شناسی و منابع مربوطه بهره جسته ایم. با توجه به سیر معماری نتیجه می گیریم که هنر اسلامی جزء ادامه هنر ساسانی چیزی نیست و ما ادامه معماری پارت ساسانی و پارت اشکانی را در معماری اسلامی مشاهده می کنیم . شرایط آب و هوایی و جغرافیایی بر معماری تاثیر گذار است و بیشتر در هر معماری از مصالح بومی استفاده می شود مگر به ندرت هنر بومی و هنرهای رومی و یونانی دیده می شود و استفاده از سنگ لاشه و ملات گچ در ساختار تمام بناها دیده می شود و بطور کلی در تمامی شیوه های معماری ساختمان به دو گونه پوشش می شده است در یکی سقف با تیر چوبی یا خر پشته بوده و روش دیگر با طاق و گنبد و از این رو در معماری ایران انواع گوناگون طاق و گنبد پدیده آمده که بیشتر آنها ویژه ایران است و از ایران به کشورهای دیگر راه یافته است . کلید واژه : معماری و شهرسازی ، خلیج فارس ، قرون میانه اسلامی ، بنادر و جزایر ، استان فارس .

بررسی و مطالعه مهر های انگشتری در دوران ساسانی ( براساس آثار موجود در موزه های ایران)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مینا کریمی کلاته شامحمد   نگین میری

مهر ها از جمله عناصر فرهنگی به جای مانده مهمی هستند که می توانند پیام آور گذشته های دور باشند و از نظر مطالعات باستان شناسی ، مهر سهم به سزایی در شناسایی فرهنگ ؛ تمدن و چگونگی وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و تجاری هر دوره را دارد.مهرهای انگشتری نیز همواره از اسناد بسیار مهم در مطالعات باستان شناسی محسوب میشوند که با بررسی بر روی آنها ، سهم خود را در باز شناسی زندگی مادی و معنوی ادوار گذشته که به آن متعلق بوده اند ، ادا می کند. دوره و عصر ساسانی از جمله ادواری است که حجم قابل توجه ای از مهرهایی انگشتری را به خود اختصاص داده است که هم اکنون زینت بخش موزه های دنیا و مجموعه های خصوصی است .فرآیند فوق ، نشانگر اهمیت آن در روند مطالعات تاریخی ، سیاسی ، اقتصادی و زبان شناسی این دوره مهم فرهنگی است. در این راستا ، ما نیز درصدد بررسی و شناسایی مهرهای انگشتری دوران ساسانی برآمده و از میان آنها تعداد 33 مهر انگشتری که دارای نقوش و صحنه های مربوط به حکومت ساسانی بودند ، جهت بررسی و مطالعه مد نظر قرار گرفتند.این آثار مشخصا از لحاظ فرم ، نقش و بیان اسطوره ای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. نقوش انسانی ، حیوانی و گیاهی آنها ضمن توصیف ، دسته بندی هم شده است.نتایج این بررسی نشان داد که هنر ساسانیان ، هنری کاملا دریاری است ، چرا که تعدادی زیادی از مهرهای انگشتری مورد مطالعه را ، نقش نیم تنه افراد والا مقام و پادشاهان ساسانی تشکیل می دهد. علاوه بر آن ، قابل ذکر است که ساسانیان دارای مذهبی بودند که طبق آن مذهب ، بسیاری از نقوش ، اعم از پرندگان را که در آیین زرتشت نماد و سمبل خیر ، نیکی و خوش یمنی بوده اند را ، بر روی بسیاری از آثار خود ، از جمله مهرهای انگشتری مصور نموده اند.واژگان کلیدی : هنر ، ساسانی ، درباری، مهر ، مهر انگشتری ، نقوش ، سمبل ، مذهب

معرفی معماری قلعه اولتان قالاسی دردوره ساسانی تا قرن سوم هجری قمری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  معصومه جاویدخواه   فرزاد مافی

پژوهش بر روی محوطه اولتان قالاسی انجام شده است، این محوطه در ساحل جنوبی رود ارس وغرب روستای اولتان واقع شده است و در 13 کیلومتری جنوب غربی شهر پارس اباد، سر راه پارس اباد به اصلاندوز قراردارد و با شماره 2654 در فهرست اثار ملی به ثبت رسیده است. این پژوهش در قالب 4 فصل حفاری و گرداوری اطلاعات ( فصل اول، دوم و سوم به سرپرستی اقای دکتر کریم علیزاده و فصل چهارم به سرپرستی اقای دکتر عبدالرضا مهاجری نژاد ) انجام پذیرفت و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی و تغییرات و تطورات فرهنگی دشت مغان در دوره تاریخی ( ساسانی ) و صدر اسلام، شناسایی فضاهای معماری قلعه اولتان، کسب اطلاعات جدید از نحوه ساخت یکی از قلعه های دشتی ساسانی با چنین عظمت و بزرگی و تجزیه و تحلیل عناصر معماری در این دوره، علت استفاده از این قلعه در دوره تاریخی و اینکه ایا قلعه اولتان یک قلعه سیاسی- نظامی در دوران تاریخی بوده است؟ انجام پذیرفت. مطالعه گونه شناسی سفال ساسانی و صدر اسلام قلعه و دریافت کلی الگوهای معماری قلعه در دوره ساسانی از نتایج مهم این پژوهش است و بر اساس ان مشخص گردید این محوطه باستانی شهری بوده که همچون بسیاری از شهرهای کهن ایران از بخش های مختلفی تشکیل شده است، از جمله بخش محصور شارستان یا ارگ و بخش بیرونی و پیرامونی ارگ که احتمالا به عنوان نقاط استقراری و کارگاهی مورد توجه بوده است، بخش های استقراری و کارگاهی (ربض) درقسمت های غربی وشرقی و جنوبی قرار گرفته است که قسمت های جنوبی ان در زیرخانه های ساکنین روستای امروزی اولتان مدفون شده است. ارگ شهر به ابعاد تقریبی 412 *732 متر می باشد که بارو و حصاری خشتی با برج های متعدد دور ان را فراگرفته است. روی حصار، پستی و بلندی هایی با فواصل مختلف دیده می شود که به نظرمی رسد نمایشگر برجک های نگهبانی ودیده بانی باشد و گرداگرد ارگ را خندقی با عرض تقریبی 10 متر احاطه کرده است. شمال ارگ نیز با توجه به وجود رود ارس عاری از خندق بوده است؛ زیرا شکل گیری اولتان قالاسی بی تاثیر از وجود و جریان رود ارس نبوده است، به طوری که استفاده از اب با استفاده از کانال های شماره یک و دو و انشعاب ان به داخل خندق و داخل محوطه ارگ با استفاده از سیستم تمپوشه های سفالی موید این موضوع است. واژه های کلیدی : اولتان قالاسی، قلعه اولتان، معماری، رود ارس، قلعه های ساسانی

جغرافیای تاریخی و تقسیمات اداری آتورپاتگان(آذربایجان) دوره ساسانی براساس منابع مکتوب و داده های باستان شناسی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  زینب سامانی   نگین میری

در این پژوهش سعی شده تا مدارک پراکنده ای را که تاکنون از منطقه آذربایجان مربوط به دوره ساسانی بدست آمده را به طور یکجا ارائه دهد و به تحلیل و بررسی آنها بپردازد. هدف اصلی مشخص نمودن تقسیمات اداری و نام مکان هایی است که در منابع دوره ساسانی بخصوص منابع نوشتاری مانند کتیبه ها، مهرها و ... آمده است . باتوجه به مطالب ارائه شده در رساله حاضر در می یابیم که حدود آتورپاتگان در زمان ساسانیان(که از شرق به گیلان، از جنوب شرقی به مادستان، از جنوب به آسورستان، از غرب به نود ارد خشیرگان و از شمال به ارمنستان و اران محدود می شد) تقریبا همان حدود فعلی است که ما از استان های امروزی واقع در شمال غربی ایران(اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی) می شناسیم همچنین اغلب منابع جغرافیایی قرون اسلامی، رود ارس را مرز شمال آذربایجان ذکر کرده اند چیزی که امروز نیز شاهد آن هستیم . اوضاع سیاسی و اداری آذربایجان دوره ساسانی به دلیل هم مرز بودن با ارمنستان و کشمکش های روی داده در این نواحی و همچنین قرار گرفتن یکی از مهمترین کانون های مذهبی ساسانیان یعنی همان آتشکده آذرگشنسب در ایالت مذکور دارای اهمیت است. اعتقاد به اینکه زادگاه زرتشت پیامبر در آذربایجان بوده و یکی دانستن تعدادی از نام مکان های اساطیری با مناطقی در آذربایجان که در دوره ساسانی اتفاق افتاد، همچنین بدست امدن مهرهایی از مناصب اداری- مذهبی مانند: مغ، موبد و مدافع درویشان و دادور میتواند نشان دهنده نقش والای مذهبی آتورپاتگان در زمان حکومت ساسانیان باشد. مهرهای دیگری از آمارگر آتورپاتگان، شهراب آتورپاتگان و فرماندار آتورگشنسب بدست آمده است . آثار و مدارک بدست آمده کنونی تعداد اندکی از مناصب و تقسیمات اداری آتورپاتگان را در اختیار ما قرار می دهند که بخاطر مطالعات اندک و فعالیت های باستان شناسی است که به کندی درمورد این ایالت مهم ساسانی انجام میگیرد .

بررسی باستان شناختی مجموعه سکه های ساسانی موجود در موزه بابل، مازندران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حسام الدین درویش   نگین میری

چکیده دوران ساسانی یکی از ادوار مهم تاریخی ایران به شمار می رود که در آن شاهد شکوفایی انواع هنرهای گوناگون هستیم. سکه ها از جمله مهم ترین انواع دست ساخته های هنری دوره ساسانی به شمار می رود که نقش اساسی در سازمان اقتصادی این دوره برعهده داشته است. سکه های ساسانی به تعداد فراوان از محوطه های باستانی مربوط به این دوره بدست آمده است. در این پژوهش تعداد 21 عدد سکه ساسانی که هم اکنون در موزه بابل (مازندران) نگهداری می شود مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است تا از راه تجزیه و تحلیل داده های مرتبط با آنها و انطباق آن با شواهد تاریخی موجود به اطلاعاتی درباره اقتصاد و تجارت استان مازندران در دوره ساسانی دست یابیم. هدف نگارنده معرفی مجموعه جدیدی از سکه های ساسانی به منظور تکمیل داده های مو جود درباره سکه شناسی می باشد و امید است به دست دادن اطلاعات ارائه شده روی این مجموعه سکه ها برای مطالعات تطبیقی بعدی موثر واقع شود. واژگان کلیدی: سکه ساسانی، موزه بابل، اقتصاد ساسانی.

گونه شناسی وطبقه بندی سفال های شهر کازرون
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فرهاد رستمی   لیلی نیاکان

مطالعات،بررسی،کاوش های باستان شناسی بسیاری در استان فارس انجام گرفته است. و حوزه جغرافیایی شهرستان کازرون که یک منطقه کوهستانی با وسعت 4119 کیلومتر مربع در غرب استان فارس واقع شده است.به دلیل فقدان بررسی ها منظم باستان شناسی هنوز ناشناخته باقی مانده است و تنها اطلاعات اندکی در مورد ادوار مختلف فرهنگی و ساختار های اقتصادی،اجتماعی این منطقه وجود دارد. هدف از مطالعه مطالعه و بررسی بر روی سفالینه های این حوزه فرهنگی،شناخت ئوره های فرهنگی و ارتباط آن با فرهنگ های هم جوار در فارس و خوزستان بوده است. بطوریکهتوانستیم حولات ناشی از کنش های فرهنگی را در این محدوده جغرافیایی آشکار کنیم. بر این اساس از سفال های برجای مانده در محوطه های باستانی مورد مطالعات که یکی از مهمترین مواد فرهنگی برای شناخت گذشتان ما از نظر شیوه زندگی ،تشکیلات اجتماعی،اقتصادی و ...توانستیم اطلاعات با ارزشی را بدست آوریم. یکی از ارزشمندترین مدارک بر جامانده در حیطه های متفاوت تحقیقاتی در باستان شناسی که می تواند مورد استفاده قرار گیرد. یافته های سفالین در بررسی و کاوشهای باستان شناسی جز فراوان ترین و بادوام ترین و مهمترین ماده فرهنگی می باشد،که راهنمای باستان شناسان در بدست آوردن اطلاعاتی در مورد شناخت فرهنگ های بر جای مانده از نیاکان ما است. طبقه بندی و گونه شناسی سفال که یکی از مهمترین مطالعات باستان شناسی در این حوزه محسوب می شود در حوزه فرهنگی کازرون به انجام رسیده است. کلید واژگان:فارس،کازرون،بررسی،سفال،طبقه بندی،گونه شناسی

بررسی نقوش انسانی برروی مهرهای دوره ساسانی و مقایسه ی آن ها با نقوش برجسته های این دوره
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا سرحدی   علیرضا جعفری زند

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): به طور کلی پژوهش در برگیرنده بررسی نقوش انسانی برروی مهر های دوره ساسانی ومقایسه آن ها با نقوش برجسته های این دوره می باشد.هدف از طرح این موضوع ، بررسینقوش انسانی برروی مهرهای دوره ساسانی از لحاظ فنی، هنری و ابعاد آنها، ارتباط بین حکاکان مهرها وحجاران نقش برجسته می باشد. همچنین از جهات موضوعی وتزئینات به کاررفته در آن دو، قابل بحث وگفتگومی باشند .برای رسیدن به این اطلاعات در هشت فصل به شرح ذیل ارائه گردیده است. فصل اول:کلیات فصل دوم :به جغرافیای تاریخی و تاریخ سیاسی روزگار ساسانیان پرداخته شده است . فصل سوم:مروری برمهر وکاربرد آن اختصاص دارد. فصل چهارم:روش های بدیع در ساخت مهرهای ساسانی شرح داده شده است. فصل پنجم:مهرهابراساس جنس ونوع نقش انسانی برروی آنها(زن یا مرد) تقسیم بندی شده اند. فصل ششم: بررسی ومطالعه نقوش برجسته های صخره ای . فصل هفتم:مهرهای کتیبه داربراساس کاربرد آنها توسط اقشار جامعه تقسیم بندی شده است. فصل هشتم: نقش برجسته ها با مهرها شده ونتایج آن بیان گردیده است. در پایان این نتیجه حاصل گشت که،نقش مهرهاو نقش برجسته های ساسانی از لحاظ شیوه آرایش مو،نشان دادن افراد از نیم رخ ونقش جواهرات اشخاص، لباس وکلاه آنها وموضوعات صحنه شباهت های بسیاری با یکدیگر دارند که به احتمالا می تواندبیانگرآن باشد که، حجاران وحکاکان این دوره با یکدیگرتبادل نظر داشته اندویااز یک قرار دادویامکتب خاص پیروی می کرده اند. امید است این پژوهش وبررسی صورت گرفته راهگشایی در شناخت بیشتر نقوش انسانی در هنر ساسانی باشد.

بررسی و تحلیل نقوش انسانی در گچبری اشکانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فهیمه صادق زاده   نگین میری

بناهای ایرانی با توجه به تنوع و کیفیت مصالح، سلیقه سازندگان آن با شیوه های مختلفی ( سنگ، آجر، نقاشی و گچ) تزئین شده اند. با تغییراتی که در معماری پس از دوران هخامنشی بوجود آمد، تزئین بنا با گچبری و نقاشی رونق پیدا کرد. استفاده از گچبری برای تزئین بنا پس از ورود سلوکیان به ایران و در دوران پارتی رونق وگسترش یافت. در این دوران بسیاری از ابنیه مذهبی و غیر مذهبی با نهقوش هندسی ، گیاهی و حیوانی و انسانی در زمینه گچی آراسته شد. در این پژوهش ، مطالعه نقوش انسانی در هنر گچبری اشکانی به منظور شناخت و دست یابی به پیشینه استفاده از این نقوش در هنر گچبری، مفاهیم و مضامین نفهته در نقوش و میزان تاثیرپذیری از هنر دیگر سرزمین ها انجام شده است. نقوش انسانی مورد پژوهش از دیرباز در هنر آرایش بنا استفاده شده است. کاربرد این نقش مایه با تاثیر از پیشینه پربار دوران پیش از خود ( هخامنشی) و تاثیر از هنر سنگ تراشی هلنی شکوفا شد. این نقوش با نمایش ویژه دوران اشکانی (تمام رخ) و یا تاثیر از هنر پیش از خود ( نیم رخ) و گاه با تاثیر از هنر هلنیسم ( واقعیت گرایی و حجم گرایی در نمایش) ، به صورت تمام قد، نیم تنه ، سر و به گونه ای است که در نه مفاهیم مذهبی و اساطیری ، بلکه مضامین اجتماعی و سیاسی را نیز در بر دارد . کاربرد نقوش انسانی در گچبری در زمینه مذهبی بیشتر تحت تاثیر عناصر بیگانه و نقوش غیر مذهبی با تاثی از هنر شرقی ایرانی بوده و گاه در ارتباط با کاربری بنا است.

مدارک باستان شناسی منابع و مدیریت آب پاسارگاد در دوره هخامنشی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حمید رضا کرمی   نگین میری

در گستره دشت پاسارگاد و مناطق پیرامون آن آثار گوناگون و ارزشمندی شناسایی شده که هر کدام از آنها جدای از کارکرد ویژه¬ای که دارند ارتباط مستقیمی نیز با محوطه حکومتی پاسارگاد داشته و تاثیر مستقیمی در شکل¬گیری، رشد و توسعه آن داشته¬اند. از جمله این آثار سدها، بندها و کانال¬های گسترده آب¬رسانی است که در قسمت¬های مختلف دشت پاسارگاد و مناطق پیرامون شناسایی شده اند. در فاصله حدود 22 کیلومتری شمال شرق پاسارگاد در ابتدای تنگه¬ای که به تنگ حنا معروف است دو سد تاریخی شناسایی شده که مربوط به دوره هخامنشی می¬باشند. هرکدام از این سدها سازه¬ای سنگی دارند که با دقت و مهندسی دقیق ساخته شده¬اند. سدها به وسیله کانالی به طول 2700 متر به هم متصل شده¬اند. در بخش دیگری از دشت و در محدوده دشت علفی در 15 کیلومتری شمال شرق محوطه پاسارگاد دو سد دیگر وجود دارد که به سدهای علفی معروفند. این سدها روی چند جریان فصلی جهت کنترل سیلاب و ذخیره آب ایجاد شده¬اند. همچنین در پایین دست چشمه بناب یک بند تاریخی وجود دارد که به به نظر می رسد جهت کنترل آب چشمه بناب و هدایت آن به محوطه پاسارگاد ساخته شده باشد. بند تاریخی دیگری نیز در جنوب پاسارگاد در محلی که به دم دریا معروف است وجود دارد که جدای از کارکرد آن به عنوان بند، راه ارتباطی میان دشت پاسارگاد و دشت کمین بوده است. در انتهای جنوبی دشت پاسارگاد و نزدیک تنگ سعادت¬شهر سد دیگری وجود دارد که به سد سرپنیران معروف است و روی یک جریان فصلی ساخته شده است. در تنگ بلاغی، منطقه توابع ارسنجان نیز سدهای تاریخی دیگری شناسایی شده است. جدای از این سدها کانال¬ها و شبکه¬های گسترده آب¬رسانی جهت انتقال آب سدها به مناطق مورد نظر ایجاد شده که گسترده¬ترین آنها کانال بخش شرقی دشت پاسارگاد است که نزدیک به 45 کیلومتر درازا دارد. همچنین در دو سمت تنگ بلاغی نیز کانال¬های آب¬رسانی وجود دارد که در برخی از قسنت¬ها با برش صخره ها ساخته شده¬اند. کاربری این سدها کنترل سیلاب¬، تامین آب مورد نیاز مناطق مسکونی، زمین¬های کشاورزی، باغ¬ها، پردیس کوروش و محوطه حکومتی پاسارگاد است. با توجه به مطالعات و بررسی¬های انجام شده تاریخ ساخت سدها و کانال¬های آب¬رسانی منطقه پاسارگاد مربوط به دوره هخامنشی است.

بررسی محوطه هخامنشی قدمگاه ارسنجان (فارس) و مقایسه آن محوطه های همزمان همان منطقه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  ابراهیم روستایی فارسی   بهمن فیروزمندی شیره جین

چکیده: در شمال روستای چاشت خور از توابع ارسنجان فارس، در انتهای جنوب کوه رحمت (مهر) اثر صخره ای به صورت سه صفه رو باز حجاری و تراشیده شده است که اهالی بدان قدمگاه می گویند. با توجه به شواهد باقی مانده در این اثر صخرهای از ابزارهای سنگ تراشی همانند ابزارهای سنگ تراشی در پاسارگاد و تخت جمشید استفاده شده است. می توان نتیجه گرفت که این اثر صخره ای متعلق به دوره هخامنشی است ولی در کاربری و کاربرد این بنا پژوهشگران با هم اختلاف دارند. اهداف این پژوهش شامل: تهیه نقشه دقیق موضع نگاری (توپوگرافی) از محوطه و پیرامون آن، شناسایی دقیق ابزرارهای سنگ تراشی به کار رفته در بنا و روش حجاری سنگ در بنا، پژوهش درباره کاربری واقعی اثر، تلاش برای یافتن سر نخ هایی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید. در این پژوهش از دو روش میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد که در ابتدا مطالعات میدانی شامل: نقشه برداری موضع نگاری از محوطه و پیرامون آن، بررسی سیستماتیک باستان شناسی، تهیه نقشه های دقیق با استفاده از روش فتوگرامتری (اسکن لیز) و در نهایت فن شناسی سنگ. پس از اتمام بررسی های باستان شناسی مطالعات کتابخانه ای با توجه به اطلاعات کسب شده از بنا شروع و در نهایت با مقایسه تجزیه و تحلیل آن داده ها با سایر بناها و داده های شبیه به اثر صخره ای قدمگاه به پایان رسید. نتایج به دست آمده از این پژوهش حکایت از آن داشت که بنا به گفته بسیاری از پژوهشگران این بنا آرامگاهی به سبک آرامگاه های شاهان هخامنشی نبوده و کاربری آرامگاه نداشته است. براساس داده های کسب شده نشان از به اتمام رسیدن ساخت و حجاری این بنا دارد. با توجه به آثار باقی مانده از حجاری های این بنا، می توان تاریخ ساخت این بنا را اواسط دوره هخامنشی دانست و با توجه به این موضوع می توان گفت که شواهد اندکی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید که متعلق به اوایل دوره هخامنشی است، وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده نشان از آن داشت این بنا یک نیایشگاه صخره ای مربوط به خدایان ایران باستان میترا و آناهیتا بوده و ساخت این بنا به اتمام رسیده است. چکیده: در شمال روستای چاشت خور از توابع ارسنجان فارس، در انتهای جنوب کوه رحمت (مهر) اثر صخره ای به صورت سه صفه رو باز حجاری و تراشیده شده است که اهالی بدان قدمگاه می گویند. با توجه به شواهد باقی مانده در این اثر صخرهای از ابزارهای سنگ تراشی همانند ابزارهای سنگ تراشی در پاسارگاد و تخت جمشید استفاده شده است. می توان نتیجه گرفت که این اثر صخره ای متعلق به دوره هخامنشی است ولی در کاربری و کاربرد این بنا پژوهشگران با هم اختلاف دارند. اهداف این پژوهش شامل: تهیه نقشه دقیق موضع نگاری (توپوگرافی) از محوطه و پیرامون آن، شناسایی دقیق ابزرارهای سنگ تراشی به کار رفته در بنا و روش حجاری سنگ در بنا، پژوهش درباره کاربری واقعی اثر، تلاش برای یافتن سر نخ هایی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید. در این پژوهش از دو روش میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد که در ابتدا مطالعات میدانی شامل: نقشه برداری موضع نگاری از محوطه و پیرامون آن، بررسی سیستماتیک باستان شناسی، تهیه نقشه های دقیق با استفاده از روش فتوگرامتری (اسکن لیز) و در نهایت فن شناسی سنگ. پس از اتمام بررسی های باستان شناسی مطالعات کتابخانه ای با توجه به اطلاعات کسب شده از بنا شروع و در نهایت با مقایسه تجزیه و تحلیل آن داده ها با سایر بناها و داده های شبیه به اثر صخره ای قدمگاه به پایان رسید. نتایج به دست آمده از این پژوهش حکایت از آن داشت که بنا به گفته بسیاری از پژوهشگران این بنا آرامگاهی به سبک آرامگاه های شاهان هخامنشی نبوده و کاربری آرامگاه نداشته است. براساس داده های کسب شده نشان از به اتمام رسیدن ساخت و حجاری این بنا دارد. با توجه به آثار باقی مانده از حجاری های این بنا، می توان تاریخ ساخت این بنا را اواسط دوره هخامنشی دانست و با توجه به این موضوع می توان گفت که شواهد اندکی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید که متعلق به اوایل دوره هخامنشی است، وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده نشان از آن داشت این بنا یک نیایشگاه صخره ای مربوط به خدایان ایران باستان میترا و آناهیتا بوده و ساخت این بنا به اتمام رسیده است.

مطالعه نقوش و سبک شناسی،سرستون های ساسانی محوطه طاق بستان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم 1392
  روح الله قلی نژاد   علیرضا جعفری زند

در محوطه باز طاق بستان کرمانشاه تعداد14 سرستون در اندازه های متفاوت وجود دارند که در ادامه روند مطالعات باستان شناسی محوطه طاق بستان بارها مورد اشاره پ‍ژوهشگران قرار گرفته اند نحوه گرد آوری سرستون ها هم به مرور زمان و به شکل های مختلف انجام شده است. این سرستونها در محدوده بیستون، روستای قلعه کهنه، روستای وندرنی در نزدیکی کامیاران و همچنین در محوطه مسجد جامع شهر کرمانشاه خصوصا در سالهای اخیر و بعد از بازسازی و خاکبرداری از صحن مسجد در دهه 80 کشف شده اند. این سرستونها را می توان از نظر شکل و ظاهر هندسی، متاثر از سرستونهای کرنتی با قاعده گرد و سطح چهار گوش دانست و از لحاظ ابعاد به دو گروه در اندازه های بزرگ و کوچک تقسیم نمود، که بیانگر کارکرد مختلف آنها در بناهایی که احتمالا با اندازه های متفاوت است . بر حسب مدارک و شواهد احتمالا سرستونهای بزرگتر مربوط به کاخ ناتمام ساسانی در بیستون است که ظاهرا هرگز ساخت آن به پایان نرسید. از چهار سطح قابل رویت این سرستونها دو سطح دارای نقوش انسانی و دو سطح دیگر، دارای نقوش گل و بوته و طرحهای اسلیمی است ظاهرا نحوه چیدمان آنها به صورت سه گانه بوده است تا صحنه ای را مجسم سازد که شاید حاوی این روایت بوده: پادشاه ساسانی در حال تاج ستانی از پیکره موسوم به اهورامزدا و آناهیتا می باشد، در حالی که سطوح نقش گل و بوته در زاویه دیگر قرار میگیرند و این روند در دو سوی سرستونها تکرار میگردد. میدانیم موضوع تاج ستانی پادشاه ساسانی از اهورمزدا و آناهیتا یکی از نقوش سیاسی و سمبلیک در تمام این دوره می باشد، که به علت بحران مشروعیت همواره مورد تایید و تاکید هنرمندان درباری دوره ساسانی بوده است. از نظر سبک و ویژگهای هنری و بازشناسی نقش پادشاه بر حسب ویژگیهای اختصاصی هر پادشاه در دوره ساسانی مطالعه تطبیقی انجام شده و این سرستونها بیشترین انطباق با سکه ها و دیگر مدارک مربوط به خسرو پرویز از شاهان اواخر دوره ساسانی را دارند. ضمنا نمونه سنگ سرستون ها مورد آزمایش قرار گرفت و معدن این سنگ ها شناسایی گردید و نشان داد که سرستون ها تولید محلی است.

بررسی و گاه نگاری تپه جعفرآباد a و b و c (ارسنجان)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  لیلا شفیعی   نگین میری

یافته های (دانسته های اطلاعات) ما از دوره نوسنگی دشت ارسنجان بسیار اندک است. بررسی هایی که تاکنون در این منطقه با حوزه توسط آقایان ایکیدا واندنبرگ و سامنر انجام شده ببنظرمی رسدروشمند نبوده و اهداف خاصی را به دنبال نداشته است، تنها در دوره پارینه سنگی ،انسان شناسی موردتوجه قرارگرفته که توسط پژوهشکده باستان شناسی ایران و دانشگاه تسوکوبای ژاپن پژوهش هایی در حال انجام است. با توجه به عدم بررسی روشمند محوطه ای در این منطقه اساس این پژوهش بر این مهم قرار گرفت. تپه ی جعفرآباد که در انتهای جنوب شرقی سلسله کوه های زاگرس واقع شده است. مورد بررسی مقدماتی واقع گردید و ثبت آثار توسط میراث فارس در سال 1385 انجام شده که بیانگر اهمیت این محوطه از دوره نوسنگی تا صدر اسلام است. مطالعه آثار گردآوری شده نشان می دهد که این حوزه در دوره پیش از تاریخ دارای جایگاه فرهنگی خاصی درسرزمین فارس داشته است و ارتباط بسیار نزدیکی با محوطه های همزمان در دشت مرودشت برقرار کرده است و نقش گذرگاه ارتباطی در حوزه های فرهنگی فلات مرکزی و جنوب غربی ایران مخصوصاً دشت شوشان ایفا نموده است. بنابراین برای هرچه بهتر شناخت اهمیت تپه هایی جعفرآباد منوط به انجام گمانه زنی، لایه نگاری و کاوش های باستان شناسی آینده است که و مطالعه روابط فرهنگی و تأثیر و تأثر این منطقه با دیگر نقاط با انجام بررسی های هدفمند و منظم میسر خواهد شد.

بررسی باستان شناسی و گاهنکاری قلعه های دشت مغان براساس داده های باستان شناختی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  جاوید قهرمانزاده   نگین میری

حوزه جغرافیایی دشت مغان در استان اردبیل به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی اش وضعیتی دارد تا شناخت کم و کیف تطورات فرهنگی آن منطقه در دوره ساسانی می تواند ما را در درک بهتر توبات فرهنگی در آذربایجان ، دشت مغان ، ساسانی یاری دهد. این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه و تغییرات و تطورات فرهنگی منطقه و تغییرات دشت مغان شامل شهرستان گری، پارساباد، بیله سوار در دو فصل انجام شد و در نتیجه 6 قلعه و یا دژ باستانی شناسایی گردید که همه این قلعه ها متعلق به دوره اسلامی تا سده 4 و 5 می باشند. مطالعه گونه شناسی سفال های دوره ساسانی و اسلامی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دوره ساسانی از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آنها مشخص گردید در دوره ساسانی استقرارها نسبت دوره قبل اشکانی از نظر تعداد و وسعت افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرار در این قلعه ها در دوره های بعد دوران اسلامی پیش از دوره ساسانی پررونق بوده. این نشانگر وضعیت نامساعد یا به دلیل قرارگرفتن در مسیر تجاری جاده قفقاز برای نظم بخشی به امور تجاری میان راهی و یا تغییر الگوی پرکنش استقرارها شاه نشین، نسبت به دوره قبل است، و همچنین مشخص شد که قلعه های دشت مغان به دو گروه تقسیم شده اند. 1- قلعه هایی که در دشت قرار گرفتند و قلعه هایی که در کوهستان ها قرار گرفتند. با این وضعیت قلعه هایی که دردشت قرار گرفتند عنوان قلعه شهری را به خود دادند. 2- قلعه هایی که در کوهستان قرار گرفته اند استقرار کوچکی دارند و صرفاً کاربرد نظامی به خود دارند.