نام پژوهشگر: ابولقاسم کامکار روحانی
مصطفی استکی ابولقاسم کامکار روحانی
برداشت های ژئوفیزیک شامل روش های مقاومت ویژه الکتریکی و لرزه نگاری انکساری در منطقه بروجن استان چهارمحال و بختیاری جهت مطالعه ساختگاه سد انجام شده است. برای برداشت سونداژهای الکتریکی مقاومت ویژه در منطقه سد از آرایش الکترودی شلومبرژه در نقاطی در طول 6 پروفیل در راستای شمال غربی- جنوب شرقی و در امتداد رودخانه استفاده شده و سپس تفسیر این سونداژهای مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده از آباک ها یا منحنی های استاندارد و با کمک نرم افزارهای موجود نظیر res2dinv به منظور تعیین لایه های زمین شناسی در منطقه مورد نظر صورت گرفته است. برداشت داده های لرزه نگاری انکساری با استفاده از آرایش های معمول در طول 5 پروفیل تقریباً عمود بر گسترش پروفیل های الکتریکی و با انجام 7 انفجار و استفاده از 24 ژئوفون که فاصله ژئوفون ها از هم 15 متر بوده است. سپس بر اساس زمان های رسید امواج لرزه ای به ژئوفون ها، تفسیرداده ها به منظور تعیین لایه های زمین شناسی در منطقه مورد نظر انجام گرفته است. به منظور مدل سازی دو بعدی داده های لرزه ای از نرم افزار winsism 10 استفاده شده است. نتایج مدل سازی انجام گرفته بر روی داده های الکتریکی و لرزه ای تفکیک دو لایه را در راستای مقاطع نشان می دهد که لایه اول مربوط به آبرفت شامل رسوبات واریزه ای وسنگ هوازده ولایه دوم مربوط به سنگ کف محدوده است. ضخامت آبرفت در منطقه بین صفر تا 30 متر متغیر است. ضخامت آبرفت در حواشی و مسیر رودخانه و همچنین در مخروط افکنه رسی سیلتی در غرب، دارای ضخامتی که حداکثر20 تا 30 متر و در ارتفاعات آهکی شمال، شمال شرق و جنوب غرب منطقه به ضخامت حداقل 0 تا 10 متر است. سنگ بستر از نوع آهک و در ارتفاعات دارای مقاومت ویژه بالا و درصد شکستگی و هوازدگی کم بوده که البته در بعضی موارد در عمق زیاد مقاومت ویژه پایین می آید که می تواند ناشی از وجود حفرات آبدار و یا تغییر سازند باشد. در مسیر رودخانه، سنگ آهک به دلیل شکستگی های ناشی از گسلش و هوازدگی دارای مقاومت ویژه الکتریکی پایین می باشد.
محمدرضا آزاد ابولقاسم کامکار روحانی
داده های برداشت شده در ژئوفیزیک مجموع برهم نهی مولفه های مختلف در مقیاس های متفاوت می-باشند. لذا برای جدایش این ساختارها بایستی هر کدام از مولفه ها اعم از مولفه ناحیه ای، مولفه محلی و مولفه نویز داده ها شناسایی شود. این واقعیت (ساختارهای فضایی تودرتو) بطور مستقیم در فیلترهای معمول ژئوفیزیکی مورد توجه قرار نمی گیرد. هدف از این پایان معرفی و بکارگیری ابزاری است که با تشخیص این ساختارها بتواند مولفه های مختلف را از هم تفکیک نماید. آنالیز کریجینگ فاکتوری (fka) اساساً یک روش فیلترینگ می باشد. این روش تلفیقی از آنالیز فاکتوری کلاسیک و زمین آمار است. با استفاده از این روش می توان ساختار فضایی داده ها را که هر کدام مربوط به یک مقیاس فضایی ویژه می باشد تشخیص داد و یک سری فاکتورهای ناحیه ای ایجاد نمود که سیمای اصلی داده ها را در مقیاس فضایی مربوطه ترسیم می کند. در ابتدا از این روش برای تفسیر داده های مصنوعی استفاده گردید و مشاهده شد که، این روش در تشخیص ساختارهای فضایی روشی قدرتمند می باشد. همچنین آنالیز حساسیت این روش نسبت به پارامترهای اصلی تاثیرگذار در تخمین مانند فاصله نمونه برداری، شعاع جستجو و دامنه واریوگرام ساختارهای تودرتو بررسی شد. این مطالعات نشان می دهد که، با افزایش فاصله نمونه برداری، همبستگی بین مولفه های اصلی و مولفه های فیلترشده کاهش می یابد. همچنین با بررسی تغییرات شعاع جستجو و دامنه واریوگرام ساختارهای فضایی مشخص گردید که شعاع جستجو به علت اثر زمینه سیستم کریجینگ نمی تواند پارامتری حساس در نتایج تخمین بوده در حالیکه با افزایش دامنه واریوگرام همبستگی بین مولفه ها کاهش نشان می دهد. کاربرد این روش در تفسیر داده های واقعی میدان پتانسیل برداشتی از منطقه فاریاب و حوضه های نفتی جنوب شرق ویتنام بررسی گردید. براساس آنالیز واریوگرافی داده ها، سه ساختار فضایی مستقل از همدیگر تشخیص داده است. تفسیرهای ژئوفیزیکی نیز برای هر سه سری داده معرفی شده انجام و با نتایج حاصل از روشfka مقایسه شده است. ملاحظه می شود که در قیاس با فیلترهای معمول ژئوفیزیکی، fka روشی مناسب در تفکیک آنومالی های ناحیه ای از آنومالی های محلی و یا در واقع تفکیک نویز از سیگنال در داده های میدان پتانسیل می باشد.