نام پژوهشگر: سید مصطفی نوعی
معصومه نیکنام بایگی سید مصطفی نوعی
یکی از مشکلاتی که در خطوط انتقال گاز، سیستم ها و تجهیزات مربوط به گاز طبیعی ممکن است به وجود آید تشکیل هیدرات است. تشکیل هیدرات علاوه بر ایجاد افت فشار، در بسیاری از موارد باعث مسدود شدن و قطع جریان گاز می شود، بنابراین تخمین تشکیل هیدرات از اهمیت زیادی برخوردار است. روشهای مختلفی برای تخمین تشکیل هیدرات گازی تاکنون پیشنهاد شده است که شامل: نمودارهای چگالی گاز، انبساط ژول تامسون، روش کَتز و کارسُن ، تریکل-کَمبل، مَک لُد-کَمبل، معادلات تجربی، ترمودینامیک آماری و شبکه های عصبی مصنوعی است که هر یک دارای مزایا و معایبی می باشند که در فصل های دوم، سوم و ششم این پایان نامه به این روشها پرداخته خواهد شد. در فصل چهارم به معادلات تجربی و روشهای متعددی که برای محاسبه شرایط تشکیل هیدرات در هنگام استفاده از مواد بازدارنده تشکیل هیدرات وجود دارد اشاره خواهد شد. معادلات تجربی، نمودارهای چگالی گاز و روشهایی که در فصل دوم به آنها پرداخته می شود، فقط برای گازهای شیرین صادق است، بنابراین در فصل پنجم به روشهای مختلف تخمین تشکیل هیدرات در گازهای ترش اشاره می شود. کلیه داده های تجربی موجود برای انواع گازهای شیرین و ترش جمع آوری و دمای تشکیل هیدرات با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی مدل rbf و mlp در محیط نرم افزار مطلب شبیه سازی و این نتایج با داده های تجربی مقایسه شده که میانگین مربعات خطا برای این شبکه های عصبی مصنوعی کمتر از مقدار مطلوب می باشد. برای گازهای شیرین معادلات تجربی موجود شبیه سازی و با شبکه های عصبی مصنوعی مقایسه شده است. نمودارها و جداول فصل هفتم نشانگر این است که شبکه های عصبی مصنوعی متوسط خطای کمتری نسبت به معادلات تجربی دارد. برای چندگاز مختلف در حضور مواد بازدارنده تشکیل هیدرات، تخمین دمای تشکیل هیدرات با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی شبیه سازی شده است. همچنین برای گاز طبیعی که در شبکه گازرسانی شرکت گاز استان خراسان رضوی مورد استفاده قرار می گیرد، دمای تشکیل هیدرات با استفاده از این شبکه ها محاسبه گردیده است.
بهاره مهرجو سید حسین نوعی
لوله های با سطح مقطع غیردایره ای به طور گسترده در بسیاری از صنایع استفاده می شوند. اما در شرایطی که از لوله های مدور استفاده نمی شود عملکرد انتقال حرارتی کاهش پیدا می کند. اگرچه، می توان انتقال حرارت را با استفاده از نانوسیال به عنوان سیال انتقال حرارتی در این لوله ها بهبود بخشید. در این مطالعه، انتقال حرارت جابه- جایی اجباری نانوسیال آب/al2o3 و آب/cuo در جریان درهم در محدوده عدد رینولدز 4000 تا 10000 تحت شرایط شار حرارتی ثابت داخل دو نوع لوله با سطح مقطعهای مربعی و مثلثی به طور تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب انتقال حرارت و عدد ناسلت نانوسیال در غلظتهای متفاوتی از نانوذرات ودر عدد رینولدز های متفاوت مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که ضریب انتقال حرارت با افزایش غلظت نانوذرات و عدد رینولدز افزایش می یابد. بیشینه افزایش ضریب انتقال حرارت جابه جایی نانوسیال در هر دو لوله مربعی و مثلثی مربوط به نانوسیال آب/cuo در غلظت حجمی 8/0% است که به ترتیب مقدار 8/1 و 2/1 را نسبت به آب خالص نشان می دهند.
عفت سعیدی سید مصطفی نوعی
امروزه مبدل های حرارتی از جایگاه ویژه ای در صنایع مختلف برخوردارند، بطوریکه تلاش های بیشماری در راستای بالابردن راندمان حرارتی و نیز کوچک نمودن اندازه آنها توسط محققان صورت پذیرفته است. جایگزین نمودن کانال های مدور درون مبدل های پوسته – لوله با کانال های چندوجهی، ازجمله راهکارهایی است که علاوه برکاهش افت فشاردرطول کانال، باعث افزایش نسبت سطح به حجم در مبدل ها و نیزفشردگی و کاهش حجم سیستم می گردد. مشکل این کانال ها نسبت به کانال های مدور، کاهش میزان انتقال حرارت در آنها بدلیل کاهش سطوح تماس سیال با دیواره است. بنابراین برای بهره گیری از مزایای کانال های چندوجهی و نیز جبران انتقال حرارت کم آنها، می توان ازروش بهبود خواص حرارتی سیالات جاری در آنها استفاده نمود. جهت بهبود خواص حرارتی سیال معمول مورداستفاده در مبدل ها، ذرات ریز جامد در مقیاس نانو را که ضریب انتقال حرارت بالاتری دارند، درون آن معلق می کنند و نانوسیالات را ایجاد می کنند. دراین مطالعه انتقال حرارت جابجایی جریان آرام نانوسیال آب/al2o3 و آب/cuo درون کانالهای با سطح مقطع مربعی و مثلثی با شرط مرزی شار حرارتی ثابت در دیواره بصورت عددی با استفاده از نرم افزار فلوئنت بررسی شده است. با استفاده از نتایج بدست آمده از فلوئنت تاثیرعواملی همچون غلظت حجمی نانوسیال، سایز نانوذرات و عدد رینولدز برروی میزان ضریب انتقال حرارت بررسی گردیده است. نتایج بیانگر افزایش میزان ضریب انتقال حرارت بوسیله افزایش غلظت حجمی نانوسیال و نیز کاهش اندازه نانوذرات معلق است. همچنین افزایش رینولدز نیز باعث بالا رفتن ضریب انتقال حرارت می گردد. درتمام موارد، بالابودن ضریب انتقال حرارت نانوسیال نسبت به آب خالص قابل مشاهده است. همچنین نتایج بدست آمده، بالاتر بودن مقدار ضریب انتقال حرارت رادرکانال مربعی نسبت به مثلثی تایید می کند. بعنوان مثال در رینولدز 700 میزان ناسلت نانوسیال آب/آلومینا باغلظت حجمی 5/0% و اندازه ذرات 40 نانومتر، رشد 84/1% رانسبت به آب خالص نشان میدهد. این میزان رشد با افزایش غلظت به 2% و کاهش اندازه ذرات به 10 نانومترو در رینولدز 2000 به 56% می رسد. همچنین برای همین نانوسیال با غلظت 5/1% برای محدوده رینولدز700 تا 2000، میزان رشد ناسلت در کانال مربعی نسبت به کانال مثلثی به ترتیب برابر با 34/17 و 44/16 و 87/9 و 13/9 درصد است.
میثم مرادقلی سید حسین نوعی
پانل های فتوولتائیک که متشکل از سلول های خورشیدی می باشند، انرژی تابشی خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل می- کنند. در سلول های خورشیدی بیشتر تابش خورشید به گرما تبدیل می شود، که منجر به بالا رفتن دمای سلول های خورشیدی و در نتیجه کاهش راندمان الکتریکی پانل، به دلیل افت ولتاژ می شود. محققین نشان داده اند که با خنک کردن پانل فتوولتائیک می توان دمای سلول های خورشیدی را کاهش داد، در نتیجه پانل فتوولتائیک می تواند توانی نزدیک به توان اسمی خود تولید نماید. در این تحقیق یک سیستم فتوولتائیک/حرارتی ساخته شده از لوله های گرمایی (نوع ترموسیفون) جهت خنک کردن پانل فتوولتائیک استفاده شده است. ترموسیفون دو فازی بسته یک لوله گرمایی بدون نیاز به فتیله برای بازگشت سیال عامل چگالیده شده از بخش چگالنده به بخش تبخیرکننده به علت گرانش است. ترموسیفون دوفازی بسته، به علت تغییر فاز سیال عامل در آن، یک هادی حرارتی بسیار موثر می باشد. از متانول و نانو سیال اکسید آلومینیوم/متانول به عنوان سیال عامل در ترموسیفون ها استفاده شده است. پس از تعیین زاویه شیب بهینه برای پانل های فتوولتائیک، متانول در نسبت های پر شدن متفاوت درون ترموسیفون ها ریخته شد. در نسبت پر شدن 50 درصد که سیستم فتوولتائیک/حرارتی در مقایسه با سیستم فتوولتائیک انرژی الکتریکی و حرارتی بیشتری تولید نمود به عنوان بهترین نسبت پر شدن انتخاب شد. در نسبت پر شدن 50 درصد سیستم فتوولتائیک/حرارتی در مقایسه با سیستم فتوولتائیک، 67/5 درصد توان بیشتری تولید نمود. هم چنین سیستم فتوولتائیک/حرارتی به طور متوسط 35/16 درصد راندمان حرارتی تولید نمود. در نسبت پر شدن 50 درصد، نانو سیال اکسید آلومینیوم/متانول با غلظت های متفاوت به عنوان سیال عامل در ترموسیفون ها استفاده شد. نتایج تجربی نشان دادند که در صورت استفاده از نانو سیال اکسید آلومینیوم/متانول به جای متانول، راندمان الکتریکی و راندمان حرارتی سیستم فتوولتائیک/حرارتی افزایش می یابد. به طوریکه در غلظت 5/1 درصد سیستم فتوولتائیک/حرارتی در مقایسه با سیستم فتوولتائیک، 7/7 درصد توان بیشتری تولید نمود. هم چنین سیستم فتوولتائیک/حرارتی به طور متوسط 11/28 درصد راندمان حرارتی تولید نمود.
محمد بهاریه سید مصطفی نوعی
در این مطالعه یک کلکتور خورشیدی از نوع لوله تخلیه با لوله گرمایی طراحی و جهت یافتن عملکرد گرمایی تحت آزمایش در محیط باز قرار گرفت. تاثیرات انواع نانوذرات، درصد پرشدگی سیال عامل و غلظت جرمی نانوذرات بر روی بازده ی تک لوله کلکتور خورشیدی با لوله گرمایی بررسی و نتایج تشریح شدند. از آب دوبار تقطیر، اتانول، نانوسیال اکسید آلومینیوم پایه آب و نانوسیال اکسید مس پایه اب به عنوان سیالات عامل استفاده شدند. نتایج آزمایشات نشان دادند که درصد پرشدگی بهینه سیال عامل آب دوبارتقطیر و اتانول به ترتیب 30% و 40% بود.جایگزینی نانوسیالات اکسید آلومینیوم و مس پایه آب بهبود قابل توجهی در بازده ی سیستم نشان داد به طوری که در مقایسه با آب دوبار تقطیر به عنوان سیال عامل ?? و ?? درصد به ترتیب افزایش بازده ی مشاهده شد.غلظت جرمی نانوذرات به کار رفته نیز تاثیر قابل مشاهده ای برروی بازده ی گذاشتند و 5/0 و 0/1 درصد جرمی به ترتیب برای نانوذرات اکسید آلومینیوم و اکسید مس بیشترین بازدهی را برای کلکتور خورشیدی نشان دادند.
آزاده شیرافکن سید مصطفی نوعی
امروزه مسئله حذف آلودگی های موجود در فاضلاب های صنعتی که ناشی از فعالیت های روزمره انسان می باشند از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که هر روز شاهد ارائه روش ها و تکنولوژی های نوینی در این عرصه خواهیم بود. از جمله این روش ها می توان به کارگیری فرآیند انعقادسازی را ذکر کرد که از جایگاه ویژه ای در زمینه تصفیه فاضلاب ها برخوردار است و استفاده از منعقدکننده های جدید روز به روز گسترده تر می شود. پلی آلومینیوم کلرید از جمله این مواد است که در سال های اخیر به عنوان یک منعقدکننده مناسب در تصفیه فاضلاب مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مطلوبی را به همراه داشته است. اوزوناسیون یکی دیگر از مراحل تصفیه به حساب می آید که به علت داشتن خاصیت اکسیدکنندگی بالا قادر است به عنوان یک اکسیدکننده قوی مورد استفاده قرار گیرد. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به مطالعه و بررسی اثر منعقدکننده های مختلف از جمله آلوم، کلرید فریک و پلی-آلومینیوم کلرید در حذف کدورت فاضلاب حاصل از یک کارخانه تولید محصولات دارویی پرداخته شود تا از این طریق برتری کیفیت منعقدکننده پلی آ لومینیوم کلرید اثبات گردد. تعیین بهترین نوع عملکرد در بین این سه ماده از طریق تست جار صورت گرفته است. با انتخاب بهترین نوع منعقدکننده و انجام مراحل تصفیه از قبیل انعقادسازی، ته نشینی و فیلتراسیون توسط مناسب ترین منعقدکننده، به بررسی پارامترهای زیست محیطی از جمله ph، cod، ec، tss، tds و ts و فلزاتی از قبیل آهن، مس، روی و نیکل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این منعقدکننده با نتایج حاصل از منعقدکننده مورد استفاده در واحد تصفیه کارخانه تولیدی یعنی کلرید فریک مورد مقایسه قرار گرفته و برای این مسیر از تصفیه نیز روند تغییرات پارامترهای زیست محیطی اندازه-گیری شده است. به منظور بهبود نتایج این دو مسیر از تصفیه، فرآیند اوزوناسیون بر روی پساب انجام شده و تأثیر این ماده اکسیدکننده قوی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها نیز خروجی به دست آمده با ترکیب سدیم سولفید مورد واکنش قرار می گیرد. در بین هریک از مراحل انعقادسازی، اوزوناسیون و اضافه نمودن سدیم سولفید پارامترهای زیست محیطی اندازه-گیری شده است. در مجموع نتایج حاصل از اثر منعقدکننده های ذکر شده نشان می دهد که پلی آلومینیوم کلرید در ph بهینه 5 و با غلظت ppm200 توانسته میزان کدورت موجود را تا 86/97 درصد کاهش داده و در مقایسه با دو ماده دیگر تأثیر مطلوبی بر روی فرآیند تصفیه فاضلاب دارویی از خود نشان دهد. همچنین استفاده از فرآیند اوزوناسیون در طول مسیر تصفیه تأثیر قابل توجهی در کاهش مقادیر cod، tds و tss محلول و نیز افت غلظت مقادیر آهن موجود در فاضلاب داشته باشد، به گونه ای که این مقادیر در محدوده استاندارد خود قرار گرفته اند.
آرش ریوف شیبانی سید مصطفی نوعی
در این پایان نامه بررسی عملکردی و طراحی پایه یک راکتور fbc جهت حذف سختی کلسیمی از یک نمونه آب مشخص مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. پس از تعریف مسئله (ساخت یک واحد سختی گیری برای تصفیه خانه آب بجنورد) نتایج کیفی خوراک ورودی بررسی شده و مقادیر پارامتر های مدنظر برای طراحی تعیین گردید. سپس جهت تعیین پارامترهای عملکردی، آزمایشات پایلوت توسط یک راکتور نیمه صنعتی بر روی یک نمونه با حجم m3 1 ازخوراک و با استفاده از انواع و مقادیرمختلف مواد شیمیایی و سرعت های بالاروندگی انجام شد. در طی آزمایش های پایلوت مواردی مانند: دبی ها (خوراک و مواد شیمیایی)، ph جریان ها، دما، میزان ec در ورودی و خروجی، ارتفاع بستر ثابت و سیال شده و میزان غلظت کلسیم و منیزیم کل در ورودی و خروجی مورد سنجش قرار گرفت. سپس با تحلیل نتایج حاصل، بهترین نوع ماده شیمیایی (naoh) جهت سختی گیری، بهترین سرعت بالاروندگی (m/hr 80) در راکتور و بهترین مقدار ph (5/9)جهت انجام واکنش سختی گیری تعیین شد. سپس نتایج حاصل جهت افزایش مقیاس درطراحی یک راکتور با دبی معادل l/s 950 از خوراک ورودی صورت گرفت و مشخصات راکتور از قبیل شکل سطح مقطع، مساحت و تعداد، ارتفاع راکتور، میزان دوزینگ مواد شیمیایی، مقدار ماسه مصرفی و تولید شده، ارتفاع بستر اولیه و سرعت بالا روندگی مناسب تعیین گردید. همچنین براساس پارامتر g (شدت بهم زنی)، معادله ای برای تعیین نقطه مناسب بر اساس میزان تخلخل بهینه، جهت تزریق مواد شیمیایی پیشنهاد شد، که مقادیر سرعت بالا روندگی متناظر با میزان تخلخل حاصل از آن تطابق خوبی را با نتایج آزمایشگاهی پایلوت دارند. در انتها پس از تعیین مشخصات اجزای راکتور و تهیه نقشه های ابعادی آن جهت بررسی راکتور از لحاظ هیدرولیکی اقدام به مدلسازی cfd گردید. ابتدا با توجه به وجود شرایط symmetry، ¼ از فضای راکتور به عنوان domain در محیط نرم افزار gambit مدل گردید. شرط مرزی دیواره no slip و شروط مرزی در ورودی نازل های خوراک و مواد شیمیایی و بالای راکتور به ترتیب velocity inlet و pressure outlet (pg=0) انتخاب شد. به علت پیچیدگی بیش از حد در مدل سازی به کمک نرم افزار fluent (v6) از رفتار ذرات سیال صرف نظر شده و تنها به هیدرولیک جریان پرداخته شد، روش حل dp بوده و از مدل چندفازی mixture (فاز اولیه خوراک و فاز ثانویه مواد شیمیایی )استفاده شد. با طرح سه سناریو مختلف (بر اساس مقادیر مختلف جریان ورودی و مواد شیمیایی) بردارهای سرعت حاصله از هریک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشانگر وجود اختلاط مناسب جریان در پایین راکتور و جریان plug در طول راکتور بوده و هیچگونه نقاط گردابی در گوشه ها و بر روی دیواره مشاهده نشد.
یاسین رمضانی سید مصطفی نوعی
پدیده ی جوشش کاربرد بسیار وسیعی در صنعت به ویژه در صنعت تولید انرژی داراست. از طرفی بررسی آزمایشگاهی جوشش در بسیاری از موارد فرآیندی غیراقتصادی، زمان بر و خطرناک است. به همین دلیل شبیه سازی این فرآیند می تواند به تحقیقات در این زمینه کمک نماید. در این پایان نامه، جوشش هسته-زایی جریان سیال مادون سرد درون لوله ی عمودی توسط نرم افزار ansys fluent (14.5.7) شبیه-سازی شده است. جهت اعتبارسنجی نتایج، از داده های آزمایشگاهی دبورا استفاده گردیده، همچنین مقایسه ای با کارهای عددی دیگران انجام پذیرفته است. جهت تولید هندسه و شبکه بندی آن از نرم افزار گمبیت استفاده شده است. جهت مقایسه، نتایج توزیع شعاعی پارامترهای کسر حجمی، دمای مایع و قطر حباب ها در خروجی لوله مورد بررسی قرار گرفته اند. اثر پارامترهای انتقال حرارت بین فازی، نیروی لیفت، ضریب پخش آشفته، ضریب زمان انتظار حباب و دمای اشباع سیال بر بهبود نتایج شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفته است. انتخاب مدل های مختلف نیروی لیفت تاثیر چندانی روی نتایج نداشته و تغییر در مدل انتقال حرارت بین فازی تاثیر کمی بر کسر حجمی بخار و دمای مایع داشته است. افزایش ضریب پخش آشفته موجب کاهش خطای توزیع حباب ها و دمای مایع با داده های تجربی شده اما از طرفی کاهش شدید مقادیر کسر حجمی را در بر داشته است. با تغییراتی در ضریب زمان انتظار حباب میزان کسر حجمی بخار تطابق بهتری با داده های آزمایشگاهی پیدا کرده اما از طرف دیگر اختلاف پیش بینی دمای مایع و قطر حباب ها بیشتر شده است. تغییر در دمای اشباع سیال نیز موجب افزایش حباب تولیدی شده اما از طرفی موجب پیش-بینی کمتر دمای مایع و پیش بینی بیشتر قطر حباب ها گردیده است. در مجموع نتایج بدست آمده توسط نرم-افزار فلوئنت در این تحقیق نسبت به کار عددی دیگران در پیش بینی کسر حجمی بخار و شعاع حباب ها عملکر مناسب تری داشته است.
مهدی طباطبایی قمشه سید حسین نوعی
در این پژوهش، اثر قرارگرفتن نانوذرات فلزی نقره و مس بر سطح نانولوله های کربنی و همچنین اثر آسیاب کردن نانولوله ها برای بهبود عملکرد گرمایی یک ترموسیفون بسته ی دوفازی (با سیال عامل نانوسیال نانولوله کربنی - آب) بررسی شده است. برای پراکنده نمودن نانولوله ها در آب و تولید نانوسیال پایدار، گروه های عاملی اسیدی بر سطح نانولوله ها قرار داده شده است. تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) نشان می دهد که گروه های عاملی اسیدی علاوه بر جداسازی نانولوله ها از هم، موجب قرار گرفتن یکنواخت نانوذرات فلزی برسطح نانولوله نیز می شود. تغییرات بازده و مقاومت در ترموسیفون، با تغییر غلظت و توان ورودی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش توان و غلظت نانوسیال، بازده گرمایی افزایش یافته و مقاومت ترموسیفون نیز کاهش می یابد. همچنین قرار گرفتن نانوذرات فلزی بر سطح نانولوله ها (به ویژه در توان های ورودی پایین) موجب بهبود بازده ترموسیفون خواهد شد. همچنین قرار گرفتن نانوذرات مس بر سطح نانولوله ها (در توان ها و غلظت های کم تا متوسط) موثرتر از نانوذرات نقره می باشد. با این حال با افزایش غلظت و توان، اختلاف بازده برای نانوسیال های نانولوله کربنی عامل دارشده با نانوذرات نقره - آب و نانولوله کربنی عامل دارشده با نانوذرات مس - آب نیز کاهش می یابد. به طوری که در توان w 200 و غلظت های بیش از 35/0 گرم نانولوله در آب، نانوذرات نقره از مس موثرتر می باشند.
هدا حسینی سید مصطفی نوعی
در پژوهش حاضر حذف آلاینده های دارویی پروپرانولول هیدروکلراید، متوپرولول تارتریت و تیمولول مالیت از پساب به وسیله یک تماس دهنده غشایی پلی پروپیلنی الیاف توخالی مایع-مایع در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. فاز آبی که پساب مصنوعی تهیه شده از انحلال دارو در آب مقطر بود، از درون پوسته و فاز آلی از درون الیاف عبور داده شدند. تاثیر غلظت دارو در پساب (60-20 میلی-گرم بر لیتر) و ph فاز آبی (5/11-4) بر روی میزان حذف مورد بررسی قرار گرفت. از 1-اکتانول به دلیل ضریب توزیع مناسب داروها بین 1-اکتانول و آب مقطر به عنوان استخراج کننده استفاده شد. نتایج حاصل از آزمایش های صورت گرفته نشان داد که بطورکلی میزان حذف برای هر سه دارو با افزایش غلظت اولیه آن ها در پساب، به علت افزایش نیرو محرکه ی فرآیند، افزایش پیدا کرد. همچنین افزایش ph باعث افزایش بازده جداسازی شد. به گونه ای که بالاترین میزان جداسازی، که برای پروپرانولول هیدروکلراید بیش از 92%، برای متوپرولول تارتریت بیش از 51% و برای تیمولول مالیت بیش از 35% بود، در بالاترین غلظت اولیه آن ها در پساب و در ph برابر با 5/11 بدست آمد. این مقدار بالاترین میزان ph با توجه به سطح تحمل غشای پلی پروپیلن است. از طرفی همانطور که انتظار می رفت با کاهش ضریب توزیع داروها بین 1-اکتانول و آب مقطر، میزان حذف نیز کاهش یافت. در نتیجه پروپرانولول هیدروکلراید با بالاترین ضریب توزیع در بین سه دارو بیشترین میزان حذف و تیمولول مالیت با کمترین ضریب توزیع، پایین ترین میزان حذف را داشتند
فرزانه اخلاقی طرقی سید مصطفی نوعی
در این پایان نامه ریفرمینگ گاز طبیعی با در نظر گرفتن چهار واکنش به صورت همزمان با نرم افزار فلوئنت شبیه سازی شده است. با چشم پوشی از اندکی خطا شبیه سازی پاسخ داده است. هدف بررسی تاثیر پارامترهای مختلف مانند تخلخل، تراوایی و دما و فشار و سینیتیک واکنش بوده است.