نام پژوهشگر: علی فتحی زنجانی
لیلا غلامی علی فتحی زنجانی
ورود به ساحت مفردات قرآن و بررسی آنها مرحله ی اساسی تدبّر در قرآن و آگاهی به آن از جمله مقدمات فهم قرآن به شمار می رود. از کاربردهای مهم مفردات در تفسیر قرآن، دستیابی به معنای دقیق واژه ها در عصر نزول است. این علم از زمان پیامبر رایج بوده و از قرن اوّل تا کنون کتاب های فراوانی در این زمینه، مستقلاً نگاشته شده و در ضمن برخی تفاسیر، مفسّران با توجّه ویژه ای به تبیین مفردات پرداخته اند. مجمع البیان اثر طبرسی (وفات/548ق) و کشّاف اثر زمخشری (وفات/538ق) از جمله این تفاسیرند. این دو تفسیر تقریباً هم زمان، امّا ظاهراً بی اطلاع از یکدیگر در نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری به نگارش درآمدند. به علّت اهمّیّت فهم مفردات قرآن و همچنین اعتبار این دو تفسیر و تأثیر انکار ناپذیر آنها بر تفسیر دوره های بعد، این پژوهش در صدد است تا با واکاوی متون مجمع البیان و کشّاف و ترجمه و اعراب گذاری آن ها با محوریّت بخش «اللغه» مجمع البیان، نظرات دو مفسّر را پیرامون لغات جزء 27 به دست آورد و با اهتمام به مباحث نظری ـ کاربردی علم مفردات آنها را تطبیق و ارزیابی کند. در جهت تکمیل بحث و دسترسی به نتیجه متقن به کتب لغت و تفاسیر معتبر دیگر نیز رجوع شده است. به همین منظور این پایان نامه در دو فصل تدوین گردیده است: فصل اوّل شامل کلّیّات و آشنایی با: مجمع البیان، کشّاف، علم مفردات و مباحث نظری دخیل در فهم مفردات است و فصل دوم شامل بررسی تطبیقی مفردات جزء 27 است. با بررسی های تطبیقی می توان جهت ضابطه مند کردن نحوه ی دلالت، شاخص ها و ملاک هایی را بر اساس باورهای مشترک مفسّران، طراحی کرد. به هر صورت استناد به قرآن، سنّت رسول خدا، قواعد عرب و یافتن معنای الفاظ قرآن در عصر نزول و استمداد از قوه عقل و تدبّر، می تواند از شاخص های مشترک دو مفسّر باشد. همچنین ارجاع کلمات به اصل واحد و تطبیق آن بر مصادیق متعدّد و عدم پذیرش ترادف تام، از اصول کاربردی دو مفسّر در تفسیرشان است. کلید واژه: مفردات، مجمع البیان، کشّاف، ترادف، اضداد، وجوه، اشتراک معنوی.