نام پژوهشگر: ماشااله خامه‌چیان

بررسی شدت آلودگی و تأثیر آن بر روی خصوصیات مهندسی خاک های ریز دانه استان زنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1389
  اعظم شامحمدی   ماشااله خامه چیان

چکیده: استان زنجان در ناحیه مرکزی شمال غرب کشور قرار دارد که از جمله استان هایی است که در آن فعالیت های صنعتی و کشاورزی بطور گسترده انجام می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی شدت آلودگی جهت بررسی نحوه توزیع آلودگی های مختلف مانند آلودگی های صنعتی، کشاورزی، طبیعی و نفتی و نیز تهیه نقشه های توزیع غلظت عناصر در این استان می باشد. برای نیل به این هدف 296 نمونه از مناطق مختلف استان از عمق صفر تا30 سانتیمتری خاک جمع آوری شده است. بر روی هر نمونه آنالیزهای فیزیکی مثل دانه بندی و هیدرومتری جهت تعیین بافت خاک و آنالیزهای شیمیایی از نظر بررسی غلظت 14 عنصر، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد مواد آلی و درصد آهک انجام شده است. همچنین برروی نمونه های کشاورزی آنالیزه هایی جهت بررسی مقدار سموم و در نمونه های نفتی آنالیزهایی برای تعیین نوع هیدروکربن های موجود در خاک صورت گرفته است. بیسموت، کادمیم، کبالت، مس، سرب، نیکل، روی، آهن، کروم، مولیبدن، وانادیم، ارسنیک، سلنیم و جیوه از جمله عناصری هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در بین این عناصر، عنصر روی دارای بیشترین مقدار میانگین در سطح استان بوده است و عنصر سلنیم کمترین مقدار را از خود نشان داده است. همچنین نتایج آزمایش دانه بندی و هیدرومتری نشان می دهد که خاک استان زنجان دارای بافت سنگین نمی باشد که نشان دهنده ماندگاری کم آلاینده ها در خاک سطحی استان می باشد. نتایج آنالیزهای شیمیایی این نکته را تأیید می کند زیرا غلظت آلاینده های مختلف در خاک استان در حد ppm می باشد. آلودگی های نفتی می تواند بر روی ویژگی های مهندسی خاک ها تأثیر گذار باشد. بررسی اثر آلودگی نفتی بر پارامترهای ژئوتکنیکی خاک ها توسط یک سری آزمایش های مکانیک خاک صورت گرفته است که این آزمایش ها شامل دانه بندی, حدود آتربرگ, تراکم پذیری و برش مستقیم می باشد. تأثیر آلودگی های نفتی بر روی خصوصیات مهندسی خاک ها شدیدا به مقدار و نوع کانی های رسی موجود در خاک بستگی دارد, بنابراین در این مرحله دو نوع خاک متفاوت با نام های cl و sc از منطقه مورد نظر انتخاب شده است. نتایج آزمایش ها نشان می دهد که پارامترهای فیزیکی و مقاومتی اندازه گیری شده خاک های انتخابی آلوده به گازوئیل تغییر می یابند. کلمات کلیدی: شدت و توزیع آلودگی, آنالیزهای فیزیکی و شیمیایی, عناصر, خصوصیات مهندسی, استان زنجان.

ارزیابی قابلیت حفرپذیری زمین در ساختگاه سد و نیروگاه سردشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1390
  مجید اسماعیلی   ماشااله خامه چیان

پیش بینی سهولت حفاری سطحی زمین در کارهای خاکی برای کارهای عمرانی مانند راهسازی، سد سازی، پی سازی و معادن سطحی از اهمیت زیادی برخوردار است. حفر پذیری توانایی انتخاب یک روش مناسب برای سست نمودن زمین و شکستن سنگها به قطعات قابل کنترل میباشد. عدم توافق برای انتخاب یک روش مناسب حفاری ممکن است اختلافاتی را بین کارفرما و پیمانکاران برای برآورد هزینه های حفاری در پروژه های حفاری سطحی تودههای متشکل از خاک و سنگ به وجود آورد. برای توصیف حفر پذیری سنگها از اصطلاحات مختلفی مثل برش دادن ، ریپرزدن ، حفاری ، کندن ، چالزنی استفاده می شود، که با اصول حفاری و مکانیک شکستگی ها مرتبط می باشد. در این مطالعه واژه حفاری به طور وسیعی مورد استفاده قرار گرفته است، که به قابلیت حفاری سنگ و توده ی سنگ اشاره دارد و شامل روشهای 1- کندن: در زمانیکه شرایط آسان/ بسیار آسان حفاری وجود داشته باشد،2- ریپرزنی برای شرایط حفاری متوسط تا سخت و 3- آتشکاری که برای شرایط بسیار سخت حفاری به کار می رود. آگاهی از خصوصیات فیزیکی مصالح و همچنین رفتار مصالح زمین، در جایی که قرار است حفاری شود، برای انتخاب روش حفاری موثر، ضروی می باشد. انتخاب یک روش مفید و کاربردی برای برآورد قابلیت حفرپذیری، برای ارزیابی اقتصادی و فنی پروژه ها در طول مراحل مطالعات اولیه ضروری می باشد. در این تحقیق با توجه به پارامتر های زمین شناسی مهندسی مصالح و با استفاده از روش های متداول قابلیت حفرپذیری زمین در سد خاکی سردشت در استان اذربایجان غربی مورد ارزیابی قرار گرفته است، که با توجه به نتایج انواع روش ها استفاده از ماشین ریپر d8-d9 و یا ماشین با توان مشابه برای حفاری پیش بینی می شود. همچنین احجام حفاری با استفاده از نرم افزار rockworks به صورت 84% حفاری سنگی و 16% حفاری سنگی پیش بینی می شود. همچنین روشی جدید برای پیش بینی قابلیت حفرپذیری زمین بر اساس رده بندی شاخص توده سنگ(rmi) ارائه شده است.

بررسی تاثیر خصوصیات زمین شناسی مهندسی دشت شهریار بر مدلسازی تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی بمنظور کنترل فرونشست زمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1393
  مژگان باقری کاهکش   غلامرضا شعاعی

منطقه باغستان واقع در شرق دشت شهریار، قسمتی از دشت تهران است که به علل مختلف دچار افت شدید سطح آب زیرزمینی می باشد که دلیل اصلی این افت، برداشت بیش از حد آب زیرزمینی از آبخوان های عمیق از طریق چاه های پمپاژ برای مصارفی همچون کشاورزی بوده است. این افت علاوه بر خسارات بی شمار به بخش کشاورزی، ساختمان ها و راه ها، سبب فرونشست شدید این منطقه گردیده است. در دشت تهران منطقه باغستاندارای نرخ فرونشست بالایی می باشد؛ به همین علتاین منطقه به عنوان محدوده مورد مطالعه در دشت تهران انتخاب و نقشه های مختلفی از آن تهیه گردیده است. در این پژوهش آزمایش های صحرایی و آزمایشگاهی نیز برای بدست آوردن پارامترهای زمین شناسی مهندسی مورد نیاز انجام گردیده اند چرا که این پارامترها به ویژه نفوذپذیری خاک، مستقیماً کنترل کننده تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی می باشند. تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی به منظور جبران افت سطح آب زیرزمینی و در نتیجه کنترل فرونشست، پیشنهاد گردیده است. در این تحقیق به بررسی روش بهینه تغذیه مصنوعی برای بهبود افت سطح آب زیرزمینی پرداخته شده است. ابتدا پروفیل زمین شناسی منطقه مورد مطالعه بازسازی شده است. شبیه سازی فرایند تغذیه مصنوعی با استفاده از مدلhydrus-2d/3d انجام گردیده و تغذیه مصنوعی کوچک مقیاس منطقه باغستان به روش های سطحی و زیرسطحی با هم مقایسه شده اند. برایاین شبیه سازی ها در سه سناریوی زمانی یک، سه و شش ماهه انتخاب و اعمال گردیده است. سپس مناسب ترین روش بر اساس پارامترهای زمین شناسی مهندسی دشت (بویژه بافت خاک، نفوذپذیری، دانسیته، نسبت پوکی، وزن مخصوص دانه های خاک) و ویژگی های آبخوان آن و کم ترین زمان رسیدن آب به سطح آب زیرزمینی انتخاب گردید. طبق این شبیه سازی ها، تغذیه مصنوعی سطحی و زیرسطحی با سناریوی زمانی شش ماهه بیشترین بازدهی را داشته است در حالی که به علت عدم وجود منابع آب سطحی، این سناریوی زمانی توصیه نمی شود. سپس تغذیه مصنوعی زیرسطحی با سناریوی زمانی یک و سه ماهه از نظر بازدهی و کنترل فرونشست، در اولویت قرار گرفته اند. تغذیه مصنوعی سطحی نیز علیرغم عدم جبران قابل توجه افت سطح آب زیرزمینی، به دلیل رساندن آب به لایه های سطحی¬تر برای مقابله با فرونشست احتمالی این لایه های سطحی فرایندی کنترل کننده بنظر آمده است.