با توجه به تغییر از اقتصاد کالا محور به اقتصاد دانش محور، تقاضا برای اجرای سیستم مدیریت دانش در سازمان ها رو به افزایش است. یک سیستم مدیریت دانش طبقه ای از سیستم های اطلاعاتی است که دانش سازمانی را اداره می کند. یکی از ابزار های موثر یک سیستم مدیریت دانش نقشه های دانش هستند، که یک نمایش دیداری از اطلاعات کسب شده و ارتباطات بین آن ها در سطوح چندگانه جزئیات می باشند. هدف این پژوهش بررسی رابطه تناسب نقشه دانش و موفقیت سیستم مدیریت دانش می باشد. بدین منظور در ابتدا بر طبق پژوهش های پیشین معیار های موفقیت سیستم مدیریت دانش شناسایی شده و اثر نقشه دانش بر این معیارها طبق مدلی ارائه گردید، که با پرسشنامه ای نظرات خبرگان نیز بر آن اعمال گردید. سپس رابطه تناسب نقشه دانش با معیارهای "کیفیت سیستم،کیفیت دانش،کیفیت خدمت، رضایت کاربر، منافع درک شده، سهولت استفاده درک شده و استفاده از سیستم مدیریت دانش" در سه سازمان ایرانی که دارای سیستم مدیریت دانش و نقشه دانش بودند به وسیله پرسشنامه ای بررسی گردید. تحلیل آماری به وسیله ضریب همبستگی و آزمون فریدمن انجام گرفت و نتایج نشان داد که تناسب نقشه دانش با همه معیارهای ذکر شده و در کل با موفقیت سیستم مدیریت دانش رابطه معناداری دارد.

این پژوهش در بر گیرنده شناسایی و اولویت بندی معیار های ارزیابی کیفیت سیستم های erp از دو دیدگاه تولید کننده و مصرف کننده در شرکت های منتخب ایرانی می باشد و با بررسی این معیار ها می توان به دلایل شکست اجرای اکثر سیستم های erp در داخل کشور پی برد

با ورود فناوری اطلاعات به عرصه کسب و کار، بیشتر دغدغه مدیران روی آوردن و استفاده از اینگونه فناوریها بوده تا بدین وسیله حضور خود را در کنار رقبای موجود در صنعت، پر رنگ کنند. با توجه به این که هر کدام از سیستم ها بدون توجه به رویه ها، استراتژی های مدون سازمان، عمل میکنند، پیشرفت چشمگیر و عملکرد بهینه مورد انتظار، در آن ها دیده نمی شود. از آنجا که برقراری همراستایی میان فناوری اطلاعات و کسب وکار، از جمله دلایل پیاده سازی معماری سازمانی می باشد، در پژوهش حاضر از همراستایی میان اجزا معماری سازمانی یعنی معماری کسب وکار، معماری اطلاعات و معماری برنامه های کاربردی برای همراستایی فناوری اطلاعات و کسب وکار استفاده شده است . هدف از پژوهش ، کسب ارزش های کارکردی بالاتر، از فناوری اطلاعات است که در این راستا به کمک شاخص های تعدیل و بومی سازی شده توسط خبرگان معماری سازمانی، میزان همراستایی کسب وکار و فناوری اطلاعات در شرکت ملی گاز ایران، به عنوان پیش رو ترین سازمان، مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. نهایتا با استناد به تحلیل نتایج آماری، میزان همراستایی میان کسب وکار و فناوری اطلاعات، در شرکت ملی گاز ایران، در سطح متوسط رو به رشد است.

فناوری اطلاعات نقش گسترده و حیاتی در کسب و کار ایفا می کند و با بهبود کارایی و اثربخشی فرایندهای کسب و کار، تصمیم گیریهای مدیریتی و همکاری های گروهی به حداکثرسازی ارزش کسب و کار می پردازد که این امر موجب استحکام جایگاه رقابتی در بازارهای با سرعت در حال تغییر می شود. از طرف دیگر مدیریت دانش اثربخش و ایده آل سازمان را قادر می سازد در بازار کسب و کار، رقابتی، مولد و سودآور باشد و در نتیجه کارکنانش را قادر به نوآوری سازد و فرایندهای کسب و کار را بهینه کند. از این رو باید وضعیت پذیرش و بلوغ فناوری اطلاعات و مدیریت دانش به عنوان دو اقدام مهم کسب و کار در سازمان مورد ارزیابی قرار گیرد تا معیارهای مناسب برای بهبود سطح بلوغ آنها حاصل شوند. هدف این پژوهش ارزیابی و اندازه گیری سطح بلوغ فناوری اطلاعات، سطح بلوغ مدیریت دانش و بررسی رابطه میان بلوغ فناوری اطلاعات و بلوغ مدیریت دانش در یک سازمان ایرانی بود. مورد مطالعه شرکت ایران خودرو انتخاب شد. جامعه آماری این پژوهش تعداد 31 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در شرکت ایران خودرو بودند. به دلیل تعداد محدود جامعه آماری، کل جامعه در پژوهش شرکت کردند و بنابراین نمونه گیری انجام نگرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق، بلوغ کلی فناوری اطلاعات از دو بعد بلوغ فرایند مدیریت فناوری اطلاعات و بلوغ زیرساخت فناوری اطلاعات و بر مبنای مدل های بلوغ گارتنر مورد ارزیابی قرار گرفت. بلوغ مدیریت دانش نیز بر مبنای مدل بلوغ ابزار ارزیابی مدیریت دانش اندازه گیری شد. در این تحقیق برای سنجش سطح بلوغ فناوری اطلاعات از دو پرسشنامه ارزیابی بلوغ فرایند مدیریت فناوری اطلاعات گارتنر و پرسشنامه ارزیابی بلوغ زیرساخت گارتنر و همچنین برای اندازه گیری سطح بلوغ مدیریت دانش از ابزار ارزیابی مدیریت دانش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بلوغ فرایند مدیریت فناوری اطلاعات بر روی سطح سوم مدل بلوغ فرایند مدیریت فناوری اطلاعات گارتنر، بلوغ زیرساخت فناوری اطلاعات بر روی سطح چهارم مدل بلوغ زیرساخت فناوری اطلاعات گارتنر و بلوغ مدیریت دانش بر روی سطح دوم مدل ابزار ارزیابی مدیریت دانش قرار دارد. سپس برای ارتقا به سطوح بالاتر بلوغ راهکارهای مناسب پیشنهاد شد. همچنین یافته های تحقیق هیچگونه رابطه خطی معناداری را میان بلوغ فناوری اطلاعات و بلوغ مدیریت دانش در شرکت ایران خودرو نشان نداد.

در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان ها براساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفقترین سازمان ها، آنهایی هستند که از این دارائی ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند . مطالعات نشان داده اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مانند پول، زمین، ماشین آلات و غیره)، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است. از دیدگاه استراتژیک، امروزه از دانش و سرمایه فکری به منظور خلق و افزایش ارزش سازمانی استفاده می شود و موفقیت یک سازمان به توانایی اش در مدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد . در این پژوهش که از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، تحقیقی توصیفی-پیمایشی محسوب می شود، به بررسی نقش مدیریت دانش و سرمایه فکری بر کسب مزیت رقابتی شرکت سایپا پرداخته شد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون، بیانگر تاثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش، سرمایه فکری و ابعاد آنها بر کسب مزیت رقابتی بود. در انتها با بکارگیری تکنیک نوین تاپسیس فازی، زیرمعیارهای دو متغیر اصلی پژوهش رتبه بندی شدند که در میان اجزای مدیریت دانش، "مستندسازی دانش و تجربه افراد"، "نیازهای آموزشی افراد" و "ایجاد فرصت های تبادل نظر"، به عنوان مهمترین زیرمعیارها انتخاب و در میان اجزای سرمایه فکری نیز "کسب هویت از ارزش های سازمانی"، "توانایی مشارکت کارکنان در تصمیم گیری" و "دانش، مهارت و تخصص کارکنان" از قوت بیشتری نسبت به سایر اجزا برخوردار بودند.

در این پایان نامه5 معیار اصلی و 14 شاخص با استفاده از نظر نخبگان و ادبیات موجود تعیین و سپس با استفاده از فرایند تحلیل شبکه فازی و استفاده از نرم افزار سوپر دیسیژن به اولویت بندی این معیارها پرداخته شد که بر این اسا معیار تامین و برآورده کردن الزامات سازمانی و شاخص مشارکت کاربران مقام نخست رتبه بندی را در سطح معیار و شاخص به خود اختصاص داده اند و مهمترین فاکتورها در ارزیابی عملکرد هوش تجاری محسوب میگردند.

بیان اهمیت انجام تحقیق : الف) مزیت رقابتی: عواملی چون افزایش رقابت جهانی ، جهانی شدن و اقتصاد نوین باعث شده است که رشد پایدارتر برای برخی صنایع و کسب و کارها مشکل شود . کاهش در تنوع محصولات ، رقبای بیشتر و تقلیل زمان بازاریابی، منشا شرایط دشوارتر در صحنه رقابت می باشد . در نتیجه شرکتها با توجه به دیدگاه مبتنی بر منابع و در راستای تبدیل شدن به یک سازمان ایجاد کننده دانش و خلاق درمحصولات و خدمات ، توجه بسیار زیادی را به دانش و مدیریت آن به عنوان یک مزیت رقابتی اصلی معطوف و متمرکز کرده اند . ب) پیشرفتهای تکنولوژیک: پیشرفتهای تکنولوژیک باعث شده سازمانها دارای نیروی کار مناسب، منعطف ، ماهر و تحصیل کرده بشوند . این امر مبین پیچیده تر شدن فعالیتهای سازمان می باشد . مزیت های حاصل از تغییرات تکنولوژیک موجبات به دست آوردن سهم بیشتر بازار را فراهم آورده است . همین تکنولوژی است که فرصتهای بسیاری را جهت تسهیم و تشریک اطلاعات به ما می دهد . این امر نقش مهمی در مدیریت دانش ایفا نموده است . ج) تحول سازمانی: کوچک سازی ، ادغام ، خصوصی سازی ، عرضه عمومی سهام ، تغییر ساختارها و غیره باعث تاثیر گذاری زیادی در سازمانها شده است . همچنین ، با رخداد تحولات عظیم در دهه 80 میلادی ، بخشی از بهترین منابع انسانی با تجربه از دست رفتند و برخی شرکتها جهت ادغام و کوچک سازی بسیاری از آموخته های قبلی خود را فراموش کردند . با وجود این شرایط ، انتظار می رفت که سازمانها در آینده با سختی و مشکلاتی روبرو شوند . این همان پدیده ای است که سازمانها را متمایل می کند تا حداقل هر شش ماه یک بار تجربیات گذشته خود را مرور کنند . مدیریت دانش" فرآیندی است که سازمان را در استفاده از تجارب خود قادر ساخته و زمینه پذیرش تحولات سازمانی را فراهم می نماید" . د) انعطاف پذیری در استخدام: دانش و توسعه روزافزون باعث ایجاد مسیرها و راهکارهای مختلف و متعدد شغلی در سازمان شده است . درواقع با مدیریت دانش می توان شاهد نوعی توسعه شغلی در افراد سازمان بود که جهت اتحاد و یکپارچه سازی و تمرکز بر کارها افراد را نیزدر راه های صحیح و مسیرهای شغلی مناسب قرار دهد . همچنین شرکتهایی که بر منابع بیرونی سازمان تکیه دارند نگران خطر از دست دادن دانش حیاتی خود هستند . مدیریت دانش در تاکید بر دانش درون سازمانی و با استفاده از دانش برون سازمانی ، سعی دارد تا سازمان را در کنترل دانش خود یاری نماید . ( گزیده مدیریت ، شماره 128 ) اهداف کاربردی تحقیق را می توان به صورت زیر بیان کرد: ? بررسی عوامل موثر بر استقرار نظام مدیریت دانش در شرکت ملی گاز ایران • بررسی وضعیت فرهنگی در شرکت ملی گاز ایران به منظور استقرار نظام مدیریت دانش • بررسی وضعیت معماری دانش در شرکت ملی گازایران به منظور استقرار نظام مدیریت دانش • بررسی سیستم های حمایت کننده در شرکت ملی گاز ایران به منظور استقرار نظام مدیریت دانش • بررسی وضعیت فناوری اطلاعات در شرکت ملی گاز ایران به منظور استقرار نظام مدیریت دانش نوع این تحقیق براساس هدف، کاربردی است. نوع این تحقیق براساس روش، توصیفی و میدانی است. فرضیات یا سوالات تحقیق: الف) بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد. ب) معماری دانش نقش موثری بر مدیریت دانش دارد. ج) سیستم های حمایت کننده با سیستم مدیریت دانش ارتباط مستقیم دارد. د)زیربنای فن آوری اطلاعات ارتباط مستقیم با مدیریت دانش دارد. - جامعه آماری مورد مطالعه : کارکنان بخش it و مدیران و روسای شرکت ملی گاز ایران روش نمونه گیری: تصادفی ساده - روش تحقیق : میدانی و کتابخانه ای -ابزار گرد آوری داده ها: پرسشنامه و مصاحبه و روش کتابخانه ای روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه برای این تحقیق: روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه برای این تحقیق یک روش نمونه برداری احتمالی به منظور تعمیم نتایج حاصل از آن به کل سازمان بوده بنابراین از روش نمونه برداری تصادفی ساده استفاده شده است. جهت بدست آوردن حجم نمونه از فرمول زیر استفاده شده است: nt² s² n= nd² + t² s² - نتیجه گیری: 1-بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود داردو با توجه به نتایج حاصل از پژوهش 2/34% از مدیران و 5/30% از کارکنان شاخص های فرهنگ را در پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت ملی گاز ایران در حد متوسط مورد تأیید قرار داده اند و البته کارکنان زیرساخت های فرهنگی موجودرا نسبت به مدیران بیشتر درحد کم و بسیارکم تأیید کرده اند که بیانگر ناکافی بودن زیرساخت فرهنگ در شرکت ملی گاز ایران است. 2-معماری دانش نقش موثری برپیاده سازی مدیریت دانش دارد و با توجه به نتایج حاصل 2/35% از مدیران و 4/41% از کارکنان معماری دانش موجود را در پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت گاز در حد متوسط تأیید کرده اند که بیانگر ناکافی بودن این زیرساخت در شرکت می باشد. 3-سیستم های حمایت کننده با سیستم مدیریت دانش ارتباط مستقیم دارد، رد شده و براساس نتایج 1/46% از مدیران آن را در زیاد و 3/37% از کارکنان آن را در حد متوسط تأیید کرده اند که بیانگر ناکافی بودن آن می باشد. 4-زیربنای فناوری اطلاعات ارتباط مستقیم با مدیریت دانش دارد و براساس توصیف نمرات و توزیع فراوانی نمرات و براساس نتایج حاصل از دیدگاه مدیران ، 9/46% مدیران و 8/44% کارکنان آن را در حد متوسط تأیید کرده اند که بیانگر ناکافی بودن آن در شرکت ملی گاز ایران می باشد

موبایل بانک سیستمی است که به دلیل سهولت استفاده ، دست یابی همگانی و سریع به موبایل و استفاده دائمی از آن مورد توجه قرار گرفته و ضریب آن بالا می باشد. این پژوهش به منظورشناسایی عوامل موثر برپذیرش خدمات موبایل بانک توسط مشتریان بانک سپه صورت گرفته است. مدل این پژوهش با نظرخواهی از استادان و صاحبنظران مفهومی گردیده، که برگرفته ازمدل های پذیرش تکنولوژی وتئوری رفتار برنامه ریزی شده می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل سودمندی ادراک شده ،سهولت استفاده ادراک شده ،اعتماد ،سازگاری ادراک شده ،تصویر

این پژوهش به بررسی رابطه ی بین رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران و وفاداری مشتریان عمده اعتباری پرداخته شده است. فرضیه های پژوهش عبارت اند از: 1-رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیر مثبت بر کیفیت درک شده خدمت از جانب مشتری دارد.2- رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیر مثبت بر رضایت مشتری دارد.3- رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیر مثبت بر تصمیم مشتری بر مبنی دریافت خدمت مجدد از سازمان دارد.4- رفتار شهروندی کارکنان تاثیر مثبت بر عملکرد سازمان دارد.5- کیفیت ارائه خدمت ( درک شده از جانب مشتری ) تاثیر مثبت بر رضایت مشتری دارد .6 – کیفیت ارائه خدمات ( درک شده از جانب مشتری ) تاثیر مثبت برعملکرد سازمان دارد.7 – رضایت مشتری تاثیر مثبت بر تصمیم مشتری مبنی بر دریافت خدمات مجدد دارد .8- تصمیم مشتری مبنی دریافت خدمت مجدد تاثیر مثبت بر عملکرد سازمان دارد.روش انجام پژوهش حاضر پیمایشی یا زمینه یابی است و سطح تحقیق (بر حسب هدف)، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریانی است که از بانک کشاورزی استان مازندران تسهیلات بالای یک میلیارد ریال دریافت کرده اند که تعداد 240 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. وحجم نمونه بر اساس جدول کرجسی ومورگان 148 نفر برآورد شده است که محقق برای تعمیم پذیری بیشتر تعداد 150 نفر را برای این پژوهش انتخاب نموده است .ابزار این پژوهش پرسشنامه استاندارد بر اساس مدل نت مایر است که رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بانک کشاورزی استان مازندران و وفاداری مشتریان عمده اعتباری را از دیدگاه مشتریان را می سنجد. گویه های پرسشنامه مورد استفاده براساس مقیاس پنج تایی لیکرت ارائه شده اند. برای تعیین روایی پرسشنامه ازروایی صوری ومحتوایی استفاده شد وپایایی آن از طریق هم سانی درونی وروش آلفای کرونباخ، محاسبه گردید وضریب آلفای کرونباخ80/0 به دست آمد.برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی وآمار استنباطی با نرم افزار آماری spss استفاده شد تجزیه وتحلیل داده ها نشان دادند که فرضیه های این پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند وتنها فرضیه 4 این پژوهش مورد تأیید قرارنگرفته است.

چکیده پژوهش حاضربه بررسی تاثیرمنابع اجتماعی اطلاعات برتشخیص فرصت درکسب وکاربیمه های بازرگانی اختصاص دارد.همچنین اثرتعدیل کنندگی خودکارآمدی شخصی والگوی ذهنی ومتغیرمداخله گررقبا بررابطه منابع اجتماعی اطلاعات وتشخیص فرصت موردسنجش قرارگرفته است. دراین تحقیق منابع اجتماعی اطلاعات براساس تحقیقات پیشین وبا اندکی تغییر شامل شبکه های غیررسمی اطلاعات،کارشناسان وخبرگان صنعت بیمه،افرادخانواده ودوستان نزدیک وشبکه های اینترنتی می باشد.برای انجام این تحقیق، اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه از 118نفرازنمایندگان وکارگزاران شرکت بیمه دانا درسطح شهرتهران جمع آوری گردیدوموردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. نتایج نشان می دهدکه سه منبع اجتماعی اطلاعات شامل- شبکه های غیررسمی88درصد،خبرگان صنعت بیمه99درصد،اتکاء به اعضاء خانواده ودوستان نزدیک66درصدازطریق دومتغیرواسطه خودکارآمدی شخصی والگوی ذهنی تاثیرمثبت برتشخیص فرصت دارند ومنبع اطلاعاتی شبکه های اینترنتی تنهاازطریق متغیرواسطه خودکارآمدی شخصی به میزان26 درصدتاثیرمثبت برتشخیص فرصت دارد.

فناوری اطلاعات تسهیلات ویژه ای در کسب و کارها ایجاد نموده و یکی از آنها فروش کالا به صورت الکترونیکی و بوسیله وب سایت های اینترنتی است. محیط تجارت الکترونیک مبتنی بر اینترنت این امکان را برای مشتریان فراهم می آورد تا اطلاعات برای خرید محصولات و خدمات را مستقیماً از طریق تعامل اینترنتی با فروشگاه آنلاین جستجو نمایند بنابراین وب سایت فروشگاه نقش حیاتی در انتخاب فروشگاه مورد نظر برای خرید محصولات و خدمات خواهد داشت. هدف این مطالعه رتبه بندی سایت های فروشگاه های اینترنتی در یک محیط کاربردی واقعی برای فروشگاه های کتاب ایرانی می باشد. این مطالعه بر روی عوامل کیفیت وب سایت و اهمیت انها در انتخاب وب سایت برتر تمرکز دارد و برخی تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان یک مساله تصمیم گیری چند معیاره، تعدادی از معیارهای کیفی برای ارزیابی وب سایت های الترناتیو وجود دارند و این معیارهای کیفی اغلب با ابهام و گنگ بودن همراه هستند، این موضوع منطق فازی را یک رویکرد مسلم برای اینگونه مسائل تصمیم گیری چند معیاره می سازد. تئوری فازی یک ابزار مناسب برای رویارویی با محیط های پیچیده و همراه با نااطمینانی فراهم می نماید. معیارهای اصلی توسط تحلیل های آماری انتخاب می شوند. روش ای اچ پی فازی برای اختصاص وزن معیارهای انتخاب وب سایت و روش تاپسیس فازی برای تعیین مناسب ترین الترناتیو بکار میرود. وب سایت ها با استفاده از روشهای تاپسیس کلاسیک و ساو نیز رتبه بندی شده اند. رتبه بندی این سه تکنیک با یکدیگر مقایسه شده و رتبه بندی نهایی توسط روشهای ادغام ساخته می شود.

موبایل بانک فرصتی را برای انجام خدمات جدید به مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید در اختیار موسسات مالی قرارداده است. خدمات بانکداری همراه در کشور به سرعت رو به رشد و گسترش است. با توجه به استفاد? گسترده از موبایل و در دسترس بودن آن، تمایل بسیاری به استفاده از این دستگاه در انجام امور بانکی به خصوص در قشر جوانان و افراد تحصیلکرده وجود دارد. این پژوهش به منظور شناسایی عوامل موثر برپذیرش خدمات موبایل بانک توسط مشتریان بانک سپه صورت گرفته است. در این پژوهش، پذیرش در قالب پارامترهایی ازقبیل سودمندی ،سازگاری ،سهولت استفاده ،تصویرادراک شده،اعتماد وهنجارهای ذهنی مطرح شده است. مدل این پژوهش با نظرخواهی از استادان و صاحبنظران مفهومی گردیده ،که برگرفته ازمدل های پذیرش تکنولوژی وتئوری رفتار برنامه ریزی شده می باشد. داده های این پژوهش با پرسش از مشتریان بانک سپه در در شهر تهران جمع آوری گردیده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل تصویر ادراک شده ، هنجارهای ذهنی ، سازگاری ادراک شده ، اعتماد ، سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده به ترتیب بیشترین تاثیر را برپذیرش خدمات موبایل بانک دارند

امروزه پویایی و تغییر مهمترین ویژگی محیط سازمان ها است وحفظ و بقای سازمان ها تنها در صورتی محقق می شود که همگام با تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی، خود را در مسیر تحول و توسعه بهبود بخشند. در اینصورت اگر انعطاف پذیری لازم در سازمان ها برای مقابله با تغییرات محیطی و همچنین ذهن های دارای پیچیدگی لازم برای حل مسائل در سازمان ها نباشد، مسلماً توفیق و بهره وری سازمانی از بین خواهد رفت و سازمان از میدان رقابت حذف می گردد و ایجاد شرایط و بستر مناسب فرهنگی، زمینه ساز بروز خلاقیت و نوآوری در سازمان است. بعبارت دیگر لزوم تطبیق با تغییرات سریع دانشها، بینشها و تکنولوژی در عرصه جهانی است که بررسی عوامل فرهنگی و خلاقیت برای ایجاد نوآوری اصیل را ایجاب می نماید. امروزه سازمانها بخصوص سازمانهای تولیدی نمی توانند با دل بستن به توان بالای تولیدی و اجرای چند طرح خلاقانه بر رقبای کوچک، منعطف، نوآور، فرصت گرا و کم هزینه فایق آیند. آنها باید شرایطی را فراهم کنند تا استعداد و خلاقیت کارکنان بارور شده و بتوانند به صورت مستمر به طور فردی یا گروهی فعالیتهای خلاقانه خود را به اجرا درآورند. این تحقیق به بررسی ارتباط بین عوامل فرهنگ (مدل گلوب) و خلاقیت کارکنان شرکت روئین صنعت می باشد. برای انجام این مهم علاوه بر مطالعات کتابخانه|ای از پرسشنامه به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شده و پایایی سوالات پرسشنامه بوسیله محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و آزمون گردیده است. برای تجزیه و تحلیل سوالات از روش آمار استنباطی بوسیله نرم افزار spss استفاده شده است و هر یک از عوامل فرهنگی مشتمل بر فرضیه های جسارت، جهت گیری آینده، اجتناب از عدم اطمینان، تبعیض جنسیت، فاصله قدرت، جمع گرایی اجتماعی، جمع گرایی فردی، جهت گیری عملکرد، جهت گیری انسانی از طریق تحلیل واریانس و آزمون t مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج تحقیق نشان می دهند تمامی عوامل فرهنگی فوق الذکر بصورت مثبت و مستقیم بر خلاقیت کارکنان موثرند.

شرکت ها برای ایجاد جایگاه مناسب برای کالاهای خود باید آمیخته ترفیع (تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی و فروش حضوری) مناسبی را به طرز ماهرانه ای طراحی و اجرا کنند. موضوع این تحقیق بررسی آمیخته ترفیع (ترویج) مناسب محصولات شرکت پاکسان از دیدگاه مشتریان در تهران با استفاده از تکنیک ریاضی topsis می باشد. در این راستا از دو مرحله مدل aida یعنی معرفی و ایجاد آگاهی (مرحله اول) و اقدام به خرید (مرحله نهایی) استفاده شده است. این دو مرحله از مدل aida مبنای فرضیات تحقیق قرار گرفته است بدین ترتیب که : 1) مطلوبترین جزء آمیخته ترفیع در معرفی و ایجاد آگاهی از محصولات شرکت پاکسان از دیدگاه مشتریان تهران تبلیغات تلویزیونی است. 2) مطلوبترین جزء آمیخته ترفیع در اقدام به خرید محصولات شرکت پاکسان از دیدگاه مشتریان تهران پیشبرد فروش بصورت نمونه های رایگان می باشد. 3) در معرفی و ایجاد آگاهی از محصولات شرکت پاکسان از دیدگاه مشتریان تهران تبلیغات فعلی نسبت به پیشبرد فروش فعلی تاثیر بیشتری دارد. 4) در اقدام به خرید محصولات شرکت پاکسان از دیدگاه مشتریان تهران پیشبرد فروش فعلی نسبت به تبلیغات فعلی تاثیر بیشتری دارد. فرضیات اول و دوم به بررسی مطلوبترین روش تبلیغاتی و پیشبرد فروش و فرضیات سوم و چهارم به بررسی وضعیت فعلی شرکت در خصوص برنامه های تبلیغاتی و پیشبرد فروش می پردازد. در این تحقیق از 500 نفر از مصرف کنندگان محصولات پاکسان در مناطق شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز شهر تهران نمونه گیری به عمل آمد، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که مطلوبترین جزء آمیخته ترفیع در معرفی و ایجاد آگاهی از محصولات پاکسان تبلیغات تلویزیونی و مطلوبترین جزء آمیخته ترفیع در اقدام به خرید محصولات پاکسان ارائه نمونه های رایگان می باشد و همچنین شرکت از لحاظ برنامه های تبلیغاتی موفق ولی در زمینه فعالیتهای پیشبرد فروش ضعیف عمل کرده است.

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر اینترنت بر رفتار خرید صنعتی در شرکت های کوچک و متوسط شهر تهران پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف،کاربردی و از دیدگاه انجام و گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکت های کوچک و متوسط فعال( با تعداد پرسنل کمتر از 250 نفر) در سه صنعت 1. اتوماسیون ، ابزار دقیق و کالیبراسیون 2. صنعت و معدن درجه یک و 3. فیلتراسیون روغن و سوخت به میزان 113 شرکت تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر، تصادفی ساده می باشد و تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار spss 18 و معادلات ساختاری sem انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که اینترنت تأثیر به سزایی بر مراحل خرید و مرکز خرید در شرکت های کوچک و متوسط دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که دسترسی از طریق اینترنت و موقعیت جغرافیایی به ترتیب به عنوان بالاترین و پایین ترین عوامل موثر بر مراحل خرید و پشتیبانی و مشاوره و موقعیت جغرافیایی به ترتیب به عنوان بالاترین و پایین ترین عوامل موثر بر مرکز خرید در خرید صنعتی می باشند.

عارضه یابی عبارت است از روش سیستماتیک و علمی برای شناسایی، طبقه بندی و ریشه یابی عارضه ها و اثرات سوء آن ها در کارکرد سازمان از طریق تعامل نگاه از بیرون با نگاه از درون و تهیه و تدوین برنامه های کاری برای رفع آن ها در سازمان. امروزه سازمان هایی که در بازارهای رقابتی فعالیت می کنند برای بقاء و رشد پایدار، ناگزیرند در راستای بهبود مستمر گام بردارند. از این رو سازمان ها باید همواره به مطالعه بازار و پیش بینی نیازهای آتی مشتریان بپردازند. در این پژوهش تلاش شده تا پس از مطالعه انواع رویکردها و فرآیندهای عارضه یابی و مدنظر قرار دادن ویژگی ها و نوع مسائل مطرح برای عموم شرکت های ایرانی، یک الگوی تلفیقی مناسب از مدل های موجود به عنوان فرآیند اجرایی عارضه یابی در شرکت منتخب تدوین شود. اگرچه تحقیقات زیادی در زمینه ادبیات ارزیابی عملکرد و عارضه یابی سازمانی با استفاده از مدل های متنوع صورت گرفته است، اما در این پژوهش سعی شده تا علاوه بر پرداختن به یک رویکرد جامع به منظور شناسایی و حل مشکلات موجود در سازمان، متدولوژی فازی را جهت شناسایی و رتبه بندی مهمترین شاخص های عارضه یابی ارائه دهد. در این پایان نامه که به عنوان یک مطالعه موردی در گروه تولیدی روژین تاک صورت گرفته، از یکی از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه (madm) به نام تکنیک topsis جهت شناسایی و رتبه بندی شاخص ها، و رویکرد efqm به منظور شناسایی عارضه ها و ارائه راه کارها استفاده شده است. در پایان با استفاده از تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، مهمترین شاخص های عارضه یابی و نیز مشکلات موجود در شرکت روژین تاک شناسایی و طی یک فرآیند نظر خواهی و کاربرد الگوریتم های نام برده راه کارهای دسته بندی شده ارائه شده است.

امروزه برنامه ریزی استراتژیک، یکی مهمترین وظایف مدیران ارشد هر سازمانی به شمار می شود. برنامه ریزی استراتژیک به سازمان ها این امکان را می دهد تا با پیاده سازی استراتژی های مدون، نسبت به رقبای خود به مزایای رقابتی بالایی دست یابند. هدف از نگارش پژوهش حاضر، تدوین و رتبه بندی استراتژی های شرکت نوآوران ابری می باشد. پس از مروری بر نقاط قوت و ضعف داخلی و همچنین فرصت ها و تهدیدات محیطی، 20 استراتژی در قالب ماتریس swot تدوین شد. در ادامه با شناسایی فاکتورهای کلیدی موفقیت سازمان، استراتژی های تدوین شده، رتبه بندی شدند که درنهایت «استفاده بهینه از ابزارهای مالی جهت تقویت بنیه مالی شرکت»، «تقویت سیستم جامع حسابداری صنعتی» و «ارزیابی مستمر و تعیین سطح و چگونگی استفاده از تکنولوژی» به عنوان مهترین استراتژی ها انتخاب شدند.

چهار استراتژی اصلی مدیریت دانش در سازمان ها عبارتند از : استراتژی حفظ و نگهداری دانش، استراتژی بهره گیری دانش ، استراتژی ذخیره سازی دانش و استراتژی ارزیابی دانش. قابلیت های زیرساختی یک سازمان نیز در قالب چهار گروه مشخص می شوند: فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی، تکنولوژی سازمانی و منابع انسانی بر مبنای دانش. استراتژیهای تجاری مدیریت دانش شامل استراتژی کاهش هزینه، تمایز و تمرکز میباشد و در نهایت اثربخشی سازمان را نتیجه می دهند. نتایج تحقیق که در سازمان بورس اوراق بهادار انجام شده است، بطور خلاصه نشان می دهد که در سطح اطمینان 95%، استراتژی تجاری و قابلیت زیرساختی در ایجاد رویکرد مدیریت دانش در سازمان و رویکرد مدیریت دانش در دستیابی به اثربخشی سازمان موثر می باشد. مطابق با نتایج آزمون فریدمن، میانگین رتبه ای مدیریت دانش در رابطه با اثربخشی سازمان برابر با 30/2 در اولویت اول قرار دارد. پس از آن به ترتیب قابلیت زیرساختی با میانگین رتبه ای 08/2 و در آخر استراتژی تجاری با میانگین رتبه ای62/1 در اولویت تاثیرگذاری در مدیریت دانش و به تبع آن اثربخشی سازمان قرار دارد. همچنین شاخص های مهم و موثر در مدیریت دانش به ترتیب اولویت عبارتند از : استراتژی ارزیابی دانش با میانگین رتبه ای30/10، استراتژی بهره گیری دانش با میانگین رتبه ای 10/10، استراتژی ذخیره سازی دانش با میانگین رتبه ای 54/7، استراتژی حفظ و نگهداری دانش با میانگین رتبه ای 93/2، همچنین شاخصهای مهم و موثر در قابلیت زیرساختی به ترتیب اولویت عبارتند از : فرهنگ سازمانی با میانگین رتبه ای 18/10، تکنولوژی سازمانی با میانگین رتبه ای13/7، منابع انسانی بر مبنای دانش با میانگین رتبه ای06/5، ساختار سازمانی با میانگین رتبه ای 08/3 ، همچنین شاخصهای مهم و موثر در استراتژی تجاری به ترتیب اولویت عبارتند از: استراتژی تمایز با میانگین رتبه ای26/10، استراتژی تمرکز با میانگین رتبه ای 02/3، استراتژی کاهش هزینه با میانگین رتبه ای2/1.