نام پژوهشگر: علی اصغر فروغی ابری
حسین غضایری علی اصغر فروغی ابری
آیین زرتشتی از اوایل سده سوم میلادی ،به شدت به دستگاه سلطنتی شاهنشاهی ساسانی وابسته شده بود و سرانجام در نتیجه ی حمایت ساسانیان،به آیین رسمی دولتی و ملی ایران تبدیل شد.با این وجود تهاجم اعراب مسلمان- در نیمه ی اول سده ی هفتم میلادی- و سقوط دولت ساسانی باعث شد زرتشتی گری حامیان دولتی و اقتدار سیاسی خود رااز دست بدهد.از آن پس دینورزان زرتشتی برای پاسداشت کیش کهن در جریان مجادلات و منازعات مذهبی با علمای اسلام و دیگر ادیان رایج زمان- از آنجایی که فاقد توان مقابله ی سیاسی و نظامی شده بودند- ناگزیر به پی ریزی سبک نوینی از ادبیات پارسی میانه(= پهلوی) موسوم به ادبیات پیشگویانه و آخرالزمانی شدند. بدین ترتیب زرتشتیان برای بیان نیازها،آرزوها و دیدگاه های خویش،بهترین راه را در پرداختن به اساطیر و موضوعات رستاخیزی مبتنی بر پایان جهان یافتند.پیشوایان زرتشتی از طریق این متون پیشگویانه،چرایی و چگونگی زوال زرتشتی گری و ضعف روحانی زرتشتیان و اشغال ایران توسط اعراب مسلمان را توضیح دادند.ازآنجایی که در اساطیر زرتشتی یکی از نشانه های رستاخیز و ظهور نجات بخشان آخرالزمان،رواج دروغ و بدی و دشمنی اهریمنی است،موبدان زرتشتی از این مضمون برای توجیه اوضاع و شرایط مردم ایران(زرتشتیان)- پس از ورود اسلام- سود بردند. به تدریج در نخستین سده های اسلامی-خصوصأ در قرون سوم و چهارم هجری(نهم و دهم میلادی)- در نتیجه ی شکل گیری رنسانس نوشتاری زرتشتیان،جریان نگارش متون و آثار دینی و غیر دینی پهلوی بوجود آمد.زرتشتیان از طریق این نوشته ها- که بسیاری از آن ها ترجمه ی پهلوی متون اوستایی است- به بازگویی اعتقادات دینی مربوط به رستاخیز و ظهور نجات بخشان زرتشتی پرداختند. هدف اصلی این تحقیق،واکاوی مهمترین عوامل شکل گیری ادبیات پیشگویانه و دیدگاه های مربوط به رستاخیز چون،زندگی پس از مرگ،بهشت و دوزخ،پیروزی نهایی نیکی و نابودی بدی و ظهور سوشیانت(= منجی موعود زرتشتیان) است.بررسی نقش موثر ضعف سیاسی و روحانی ایران در روزگار ساسانی،بر پیشروی نظامی،سیاسی و مذهبی اعراب مسلمان؛و گرایش زرتشتیان ایران در سده های میانه ی تاریخ ایران به باورها و اعتقادات آخرالزمانی،یکی دیگر از اهداف پرداختن به این موضوع است. واژگان کلیدی: زرتشتیان، ادبیات پیشگویانه،زبان پهلوی،اهورامزدا،زبان اوستایی و سوشیانت.
سعید دوربینیان علی اصغر فروغی ابری
خوارزم از سرزمینهای بزرگ دنیای اسلام بین قرن7-4 هجری بود. این سرزمین از دوره گذشته و به ویژه دوران اسلامی حلقه واسط بین ایران و ماوراء النهر بود. دردوران اسلامی این سرزمین اهمیت ویژه ای یافت. با ورود اسلام به خوارزم وافزایش ارتباط خوارزم با مناطق مختلف دنیای اسلام، رشد و توسعه قابل توجهی در خوارزم پدیدار شد. بدین ترتیب خوارزم از لحاظ سیاسی، اقتصادی، شهر سازی، علمی و فرهنگی رشد کرد. خوارزم سعی در حفظ استقلال داخلی خود نیز داشت. با حاکمیت سلسله خوارزمشاهیان خوارزم از اواخر قرن پنجم تا نیمه اول قرن هفتم به عنوان پایتخت حکومت خوارزمشاهیان اهمیت زیادی در دنیای اسلام یافت. این سرزمین در این زمان مهمترین حلقه ارتباطی دنیای اسلام با شرق اروپا و اقوام و گروههای ساکن آن بود. این تحول به رشد خوارزم در امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی کمک فراوان و مضاعفی کرد. تحول و رشدی که با حمله مغول به خاموشی و سردی گرایید. هدف از این تحقیق بررسی اوضاع سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خوارزم و شناخت تحولات خوارزم در دوران حاکمیت خوارزمشاهیان در خوارزم و در دنیای اسلام و بررسی تحولات درونی خوارزم بوده است. روش تحقیق این اثر به شیوه توصیفی و تحلیلی وگرد آوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نگارنده امیدوار است این اثر به عنوان مقدمه به شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و علوم در خوارزم کمک بنماید.