نام پژوهشگر: هدایت زکی زاده
حسین صمدی عبدالله حاتم زاده
این آزمایش روی گلهای شاخه بریده رز رقم ‘ردنائومی’ و ‘آوالانج’ با طول 40 سانتی متر، به مدت 18 ساعت بصورت تیمار کوتاه مدت(پالسینگ) بر پایه آزمایش کاملاً تصادفی با 5 تیمار شیمیایی: ساکارز + هیدروکسی کوئینولین سولفات (suc+hqs) ، ساکارز+ هیدروکسی کوئینولین سولفات+ سالسیلیک اسید(suc+hqs+sa)، ساکارز+ هیدروکسی کوئینولین سولفات+ آسکوربیک اسید (suc+hqs+asa) ، ساکارز + هیدروکسی کوئینولین سولفات+ سالسیلیک اسید+ آسکوربیک اسید(suc+hqs+sa+asa) در 3 تکرار در داخل بطری ها، انجام گرفتند. صفات مورفولوژی مانند ماندگاری، تغییرات جذب آب، وزن تر، قطر گل و صفات فیزیولوژی مانند پروتئین کل و میزان پرولین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار با suc+hqs+sa بیشترین تأثیر بر ماندگاری در رقم ‘آوالانج’ را داشت. بر عکس تیمار شاهد نیز کمترین ماندگاری را داشت. همچنین نتایج نشان داد که ترکیب تیماری suc+hqs+sa+asa پیری گل های رز رقم ‘ردنائومی’ را به تأخیر انداخته و میزان جذب آب، وزن تر و قطرگل را افزایش می دهد برعکس در رقم ‘آوالانج’ ، تیمار suc+hqs+asa میزان جذب آب، وزن تر و قطرگل را افزایش می دهد. نتایج بدست آمده نشان می دهد میزان پروتئین کل در رقم ‘ردنائومی’ تحت تیمار suc+hqs+asa و محتوی پرولین تحت تیمار suc+hqs دارای بیشترین مقدار می باشند اما در رقم ‘آوالانج’ میزان پروتئین کل تحت تیمار suc+hqs و مقدار پرولین تحت تیمار suc+hqs+sa بیشترین مقدار را دارند.
علی رضا نوروزی شرف هدایت زکی زاده
این مطالعه بر روی پامچال گونه بومی شمال ایران (primula heterochroma stapf.) انجام گرفت. هدف از این پژوهش استقرار و ایجاد پروتکلی قابل تکرار برای تولید و تکثیر درون شیشه ای این گیاه از نوک شاخساره است. بذر جمع آوری شده از خاستگاه های طبیعی در معرض تیمارهای مختلف قرار گرفتند. نتایج حاصل از جوانه زنی بذور نشان داد که خراش دهی بذور تاثیر معنی داری (p<0.01) روی تاخیر جوانه زنی و درصد جوانه زنی در مقایسه با سایر تیمارها دارد. سپس، نوک شاخساره گیاهچه های به دست آمده از کشت بذور در چندین محیط با محیط پایه ms (موراشیگ واسکوگ) کشت گردیدند. تیمارها ترکیب غلظت های مختلف 6-بنزیل آدنین (ba) و تیدیازورون (tdz)، بطور جداگانه با غلظت های مختلف 1-نفتالین استیک اسید (naa) بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد شاخساره، تعداد و طول برگ درمحیط حاوی 1 میلی گرم در لیتر ba + 4/0 میلی گرم در لیتر naa در تیمارهای آزمایش اول و 2/0 میلی گرم در لیتر tdz + 4/0 میلی گرم در لیتر naa در تیمارهای آزمایش دوم حاصل گردید. شاخساره-های باززایی شده به سهولت و بدون نیاز به محیط های مکمل، ریشه دار شدند. پارامتر های ریشه نیز بطور معنی داری تحت تاثیر محیط 1 میلی گرم در لیتر ba + 8/0 میلی گرم در لیتر naa در تیمارهای آزمایش اول و 4/0 میلی گرم در لیتر tdz + 8/0 میلی گرم در لیتر naa در تیمارهای آزمایش دوم قرار گرفت. و در آخر گیاهچه های سازگار شده به محیط برون شیشه ای برای رشد و نمو بیشتر انتقال یافتند.
مینا ذاکری یوسف حمیداوغلی
میخک کرمانی (dianthus crinitus sub.sp kermanensis) از گیاهان بومی ایران و متعلق به تیره کاریوفیلاسه و جنس میخک می-باشد که به علت جنبه های زینتی، خواص دارویی، مواد معطر و پلی مورفیسم در ریخت شناسی، ژنتیک و دورگ گیری از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این پژوهش استقرار و ایجاد پروتکلی قابل تکرار برای تکثیر درون شیشه ای و باززایی این گیاه است. بذر های جمع آوری شده از خاستگاه های طبیعی در محیط کشت پایه موراشیگ و اسکوگ (ms) کشت شدند. جهت بررسی ریزازدیادی، دو نوع ریز نمونه سرشاخه و گره از گیاهچه های به دست آمده در محیط های کشت ms حاوی سطوح مختلفی از تنظیم کنندگان رشد 6-بنزیل آدنین (ba) و 1-نفتالین استیک اسید (naa) کشت شدند. در آزمایش کالوس زایی نیز، ریزنمونه های ساقه، ریشه و برگ در محیط های دارای مقادیر مختلفی از 2 و 4- دی کلرو فنوکسی استیک اسید (2,4-d) و ba کشت شدند. کالوس های بدست آمده از ریزنمونه های فوق جهت بررسی باززایی.در محیط کشت های حاوی غلظت های مختلف ba و naa قرار گرفتند. گیاهچه های باززایی شده برای تعیین بهترین محیط ریشه زایی به محیط کشت های دارای سطوح مختلفی از 3- ایندول بوتیریک اسید (iba)، ایندول استیک اسید(iaa) و naa منتقل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد (50)، وزن تر (513/1 گرم) و خشک (107/0 گرم) درمحیط کشت حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa و بلند ترین طول شاخساره (2/4 سانتی متر) در محیط حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر ba حاصل گردید. ریزنمونه های ساقه، ریشه و برگ به ترتیب بیش ترین وزن کالوس (5/82 میلی گرم کالوس از هر ریزنمونه ساقه) را تولید کردند. مناسب ترین محیط برای کالوس زایی ms حاوی 2 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 2 میلی گرم در لیتر ba بود. بیش ترین تعداد شاخه باززایی شده (2/12 شاخه به ازای هر قطعه کالوس) نیز در حضور 1 میلی گرم در لیتر ba و 3/0 میلی گرم در لیتر naa و از کالوس های حاصل از ساقه مشاهده شد. کالوس های حاصل از ریشه موفق به باززایی نشدند. گیاهچه های باززایی شده موفق به تولید بیش ترین وزن تر و خشک ریشه (5/0 و 08/0 میلی گرم) در محیط دارای 5/1 میلی گرم در لیتر iba شدند. در آخر گیاهچه های ریشه دار شده برای رشد و نمو بیشتر به محیط برون شیشه ای انتقال یافته و سازگار شدند.
اکرم یادگار مغانلو هدایت زکی زاده
در این پژوهش، اثر سالیسیلیک اسید (sa) و آسکوربیک اسید (asa) در تقویت سیستم آنتی اکسیدانی و افزایش بقاء گیاهچه های ریزازدیاد شده گل جعفری(tagetes patula) در طی سازگاری بررسی شده است. نتایج نشان داد که درصد بقاء گیاهچه های که به محیط کشت آنها 1 میلی مولار sa و100 میلی گرم asa اضافه شده بود، بیشتر از سایر تیمارها بوده است. نتایج همچنین تغییرات در میزان پروتئین و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ ها و ساقه گیاهچه ها ریزازدیاد شده در طی سازگاری را نشان داد. بیشترین میزان پروتئین و فعالیت آنزیم های سوپر اکسیددیسموتاز (sod)، پراکسیداز (pod)، کاتالاز (cat) و آسکوربات پراکسیداز (apx) در روز هفتم از انتقال به محیط کشت برون شیشه ای مشاهده شده است، اما پس از آن این میزان کاهش پیدا کرد. افزودن sa و asa به محیط کشت درون شیشه ای باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ و ساقه گیاهچه ها شده است و بالاترین سطح فعالیت زمانی مشاهده شد که هر دو ترکیب به محیط کشت درون شیشه ای اضافه شده است. در مجموع، نتایج پیشنهاد می کند که افزایش فعالیت آنزیم های آنتی آکسیدانی و پروتئین کل در گیاهچه ها در طی سازگاری نتیجه واکنش به تنش اکسیداتیو در طی سازگاری است و افزودن sa و asa به محیط کشت درون شیشه ای توانست با تقویت سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی باعث کاهش تلفات گیاهچه ها شود.
محبوبه رحمانی هدایت زکی زاده
گیاهان salvia sahendicaو salvia hypoleuca از گونه های بومی ایران و متعلق به تیره نعناعیان(lamiaseae) می باشند. جنس سالویا به دلیل داشتن زیبایی، عطر و خصوصیات دارویی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش استقرار و ایجاد پروتکلی قابل تکرار برای تکثیر درون شیشه ای و باززایی این گیاه است. بذرهای جمع آوری شده از خاستگاه های طبیعی در محیط کشت پایه موراشیگ و اسکوگ (ms) کشت شدند. نتایج حاصل از جوانه زنی بذور نشان داد که در هر دو گونه، بکار بردن اسید جیبرلیک در محیط کشت تأثیر معنی داری (01/0>p) روی کاهش تأخیر در جوانه زنی و درصد جوانه زنی در مقایسه با سایر تیمار ها دارد. نمونه های گره مربوط به گونه s. sahendicaبه دست آمده از کشت بذور در چندین محیط با محیط پایه ms کشت گردیدند. تیمارها ترکیب غلظت های مختلف 3- ایندول استیک اسید (iaa) و 1- نفتالین استیک اسید (naa)، به طور جداگانه با غلظت های مختلف 6- بنزیل آدنین (ba) بود. در آزمایش دیگر که شامل اندازه گیری میزان کالوس زایی و اندام زایی ریز نمونه های برگ، دم برگ و ریشه گونه s. hypoleuca می باشد، از محیط های دارای مقادیر یکسان از تنظیم کننده های رشد مختلف ba و تیدیازرون (tdz) در ترکیب با iaa و naa استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین طول شاخساره (2/8 سانتی متر) ، تعداد برگ (5/21)، تعداد میانگره (7/9) و وزن تر (59/0 گرم) و خشک (0642/0 گرم) در محیط حاوی یک میلی گرم در لیتر ba + یک میلی گرم در لیتر iaa در بین تیمارهای آزمایشی ریزنمونه های گره s. sahendica بدست آمد. پارامترهای ریشه نیز به طور معنی-داری تحت تاثیر محیط 5/0 میلی گرم در لیتر ba و 5/0 میلی گرم در لیتر iaa قرار گرفت. در آزمایش روی s. hypoleucaنیز بیشترین کالوس زایی در ریزنمونه های ریشه (5/323 میلی گرم) و دم برگ (308 میلی گرم) در تیمار یک میلی گرم در لیتر naa + یک میلی گرم در لیتر ba مشاهده شد. در تیمار مذکور با منشا دم برگ 59% کالوس ها تولید شاخساره به همراه ریشه نمودند. کالوس های با منشأ ریشه تنها قادر به تولید ریشه بودند، در حالیکه کالوس هایی با منشأ دم-برگ و برگ در محیط های مختلف تولید اندام هابی چون ساقه و برگ و ریشه نمودند. و در آخر گیاهچه های سازگار شده به محیط برون شیشه ای برای رشد و نمو بیشتر انتقال یافتند.
عصمت عرب زاده هدایت زکی زاده
ارقام و گونه های مختلف مرکبات در برابر تغییرات عوامل محیطی و تنش ها تحمل متفاوت دارند. رفتارهای گوناگون ارقام به تفاوت های بیوشیمیایی درون سلول ها و اندام ها بستگی دارد. اندازه گیری برخی از شاخص های بیوشیمیایی روشی برای ارزیابی ارقام و تبیین الگوی رفتاری آن ها نسبت به تغییرات عادی تا شدید محیطی است. در این پژوهش تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی، پروتئین کل، پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، میزان کلروفیل و پراکسیداسیون لیپید پنج گونه مرکبات شامل پرتقال والنسیا، نارنگی کینو، مکزیکن لایم، پرشین لایم و پرتقال محلی داراب در طی چهار فصل سال در قالب طرح آماری اسپلیت پلات بررسی شد. از برگ های هر کدام از این گونه ها در ماه های اردیبهشت، مرداد، آبان و بهمن به ترتیب در دامنه میانگین دمای 25-21، 35-31، 20-15، 15-10 درجه سانتی گراد نمونه برداری گردید. نتایج نشان داد که ظرفیت آنتی-اکسیدانی، پروتئین کل، پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و میزان کلروفیل در نمونه های برگی این گونه ها تفاوت معنی داری در سطح 1% دارند ولی در میزان پراکسیداسیون لیپید تغییر معنی داری مشاهده نشد. در نمونه های فصل بهار میزان پروتئین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و آنزیم پراکسیداز نسبت به سایر فصول به طور معنی داری بالاتر بود، سپس این شاخص ها سیر کاهشی شدیدی را در فصل تابستان نشان دادند و در فصل پائیز مجددا افزایش مشاهده شد. پرشین لایم و مکزیکن لایم در تمامی فصول میزان پراکسیداز بالاتری در مقایسه با دیگر گونه ها داشتند، این دو گونه می توانند منبع تولید پراکسیداز تجاری باشند. به نظر می رسد که دمای فصل بهار و پائیز برای اغلب گونه ها دمای مناسب رشد بوده و سطوح پروتئینی و کلروفیل بالاتری نشان دادند. در فصل تابستان (به عنوان گرمترین فصل سال) بالاترین میزان آنزیم sod مشاهده شد و پرتقال محلی داراب بالاترین میزان آنزیم سوپراکسیددیسموتاز را نشان داد و پرتقال والنسیا نیز تفاوت معنی داری با پرتقال محلی داراب نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که کیفیت میوه می تواند تحت تاثیر اقلیم قرار گیرد و از حیث تغییرات بیوشیمیایی بین برگ و میوه ممکن است ارتباط مستقیمی وجود داشته باشد. واژه های کلیدی: آنتی اکسیدان ، مرکبات، تغییرات اقلیمی، تنش
زینب جهانپور هدایت زکی زاده
سوسن چلچراغ lilium ledebourii)) یک گونه نادر سوسن است که در بخش های شمالی کشور می روید. هدف از این مطالعه بهبود پروتکلی برای تکثیر درون شیشه ای این گیاه بود. پیازهای خارج شده از خاک و پیازچه های به دست آمده از کشت درون شیشه ای به عنوان ریز نمونه مورد استفاده قرار گرفتند. ریزنمونه های فلس از پیازهای خارج شده از خاک روی محیط کشت موراشیگ و اسکوگ یا msبا کاربرد هورمون های نفتالین استیک اسید (naa) و بنزیل آمینوپورین (bap)، ریزفلس های تولید شده درون شیشه ای روی محیط کشتms با کاربرد هورمون-هایnaa و bap، کاینتین (kinetin) و ایزوپنتیل آدنین (2ip) کشت شدند. برای افزایش اندازه پیازچه های بدست آمده در شرایط درون شیشه ای از ساکارز با غلظت های 0، 15، 30 و60 گرم در لیتر به تنهایی یا در ترکیب با گلوکز با غلظت های 10، 20 و 40 گرم در لیتر و تیمارهای نوری با استفاده از لامپهای ال ای دی (led) استفاده شد. نتیجه اثر متقابل بین naa و bap نشان داد که زمانی که از فلس های پیازهای تولید شده در خاک استفاده شد، بیشترین تعداد پیازچه و ریشه در محیط حاوی 1/0 و 01/0 میلی گرم در لیتر naaبدون bap بدست آمد. از طرفی اثر متقابل بینnaa و bap روی وزن پیازچه نشان داد که بیشترین وزن پیازچه در محیط حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa بدون bap بدست آمد، گرچه تفاوت معنی داری با کنترل نداشت. از طرف دیگر، زمانی که از ریزفلس های تولید شده در شرایط درون شیشه ای استفاده شد، بیشترین وزن پیازچه در محیط فاقد تنظیم کننده-های رشد و بیشترین تعداد پیازچه و ریشه در محیط حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه 01/0 میلی گرم در لیتر bap به دست آمد. غلظت های مختلف 2ipدر این آزمایش تأثیری در باززایی از ریزفلس ها نداشت. همچنین نوع قند و غلظت آن تأثیری بر وزن پیازچه اصلی نشان نداد. در مورد تیمارهای نوری استفاده شده نیز تفاوت معنی داری بین سایز پیازچه های رشد یافته مشاهده نشد ولی بیشترین وزن پیازچه در تیمار لامپ فلورسنت و ال. ای. دی آبی به همراه قرمز مشاهده شد. این آزمایش نشان داد که ریز فلس های بدست آمده در شرایط درون شیشه ای می توانند به عنوان بهترین ریزنمونه برای تولید پیازچه در سوسن چلچراغ استفاده گردند.
مهناز کریمی معظم حسن پور اصیل
این پژوهش در قالب پنج آزمایش در سال های 89 تا 91 به اجرا در آمد. آزمایش اول مطالعه تغییرات مختلف فیزیکوشیمیایی در گلبرگ های دو رقم میخک گلدانی ارقام پینک و استا طی 5 مرحله مختلف از نمو گل ها بود. در هر دو رقم مورد بررسی، بیشترین میزان اتیلن تولیدی، acc (آمینو سیکلو پروپان کربوکسیلیک اسید)، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و کربوهیدارت های محلول، در مرحله باز شدن کامل گل ها (مرحله 5) بود. در بین ارقام مورد بررسی ?استا? میزان اتیلن و acc کمتری در هر 5 مرحله از نمو نسبت به ?پینک? داشت. روند افزایشی مشابهی در فعالیت آنزیم های پراکسیداز (pod) و سوپر اکسید دیسموتاز (sod) از مرحله غنچه تا مرحله بلوغ کامل گل ها مشاهده شد. در آزمایش دوم اثر تیمارهای آمینو اکسی استیک اسید (aoa)، بنزیل آدنین (ba) و 1- متیل سیکلو پروپان (1-mcp) بر کیفیت پس از تولید دو رقم میخک گلدانی ارقام پینک و استا مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین ماندگاری گل ها با 17 (?پینک?) و 50/19 (?استا?) روز مربوط به تیمار 6/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp بود. میزان تولید اتیلن به طور معنی داری در گل های تیمار شده با aoa (100 و 150 میلی گرم در لیتر)، ba (30 میلی گرم در لیتر) و 1-mcp (6/0 و 2/1 میکرو لیتر در لیتر) نسبت به شاهد کاهش یافت. بیشترین میزان acc در تیمار 6/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp مشاهده شد. هم چنین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (pod، sod و cat) و میزان کربوهیدرات های محلول در تیمار مذکور حداکثر بود. آزمایش سوم اثر تیمارهای aoa، ba و 1-mcp بر عمر گلجایی و دیگر خصوصیات پس از برداشت گل های بریدنی میخک مینیاتوری (?اوپتیما? و ?لمون توئیست?) بود. گل های بریدنی ?اوپتیما? و ?لمون توئیست? که با غلظت 72/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp تیمار شده بودند به ترتیب با 209% و 128% افزایش نسبت به شاهد بیشترین عمر گلجایی را نشان دادند. در شاهد (آب مقطر) بیشترین تولید اتیلن به ترتیب در ارقام اوپتیما و لمون توئیست در روزهای 5 و 8 اندازه گیری مشاهده شد. تیمار 1-mcp به عنوان بازدارنده عمل اتیلن توانست میزان اتیلن را در حد پایینی حفظ نماید. میزان acc در گل های تیمار شده با 72/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp در حداکثر مقدار و در تیمار aoa در غلظت 150 میلی گرم در لیتر در حداقل مقدار بود. میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (pod، sod و cat) ابتدا روند افزایشی و سپس کاهشی نشان داد. در بین ارقام مورد بررسی بیشترین فعالیت آنزیم های مذکور مربوط به ?لمون توئیست? بود. آنزیم آلفا آمیلاز فعالیت کمتری در اولین روزهای اندازه گیری داشت و با نزدیک شدن به مرحله پیری میزان فعالیت آن ها افزایش نشان داد و کمترین فعالیت مربوط به تیمار 1-mcp بود. بین تیمارهای مختلف و شاهد در میزان کربوهیدرات های محلول (گلوکز، ساکارز و فروکتوز) تفاوت معنی داری وجود داشت. بطوریکه این میزان در گل های تیمار شده با 1-mcp در حداکثر بود. بین شاهد با تیمار های ba، aoa و 1-mcp در میزان آنتوسیانین کل تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان آن در شاهد و 1-mcp در روز 8 اندازه گیری به ترتیب 15/56 و 87/91 میلی گرم بر صد گرم وزن تر بود. در میزان کلروفیل برگ ها تفاوت معنی داری بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. آزمایش چهارم به منظور بررسی اثر تنش اتیلن بر کیفیت گل های گلدانی و شاخه بریدنی میخک مینیاتوری در قالب دو آزمایش مجزا به اجرا در آمد. گل های گلدانی میخک (?پینک? و ?استا?) و گل های بریدنی میخک مینیاتوری(?اوپتیما? و ?لمون توئیست?) ابتدا با غلظت های مختلف aoa، ba و 1-mcp پیش تیمار شدند. سپس تیمار اتفن (جهت ایجاد تنش) به صورت محلول پاشی روی گل های شاخه بریدنی و گلدانی پیش تیمار شده اعمال گردید. کمترین ماندگاری گل در ?پینک? و ?استا? به ترتیب با 50/5 و 9 روز مربوط به تیمار اتفن 30 میلی گرم در لیتر بود. کمترین میزان اتیلن تولیدی و بیشترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در گل هایی مشاهده گردید که قبل از اعمال تنش، با 6/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp پیش تیمار شده بودند. بیشترین میزان تجمع پرولین مربوط به تیمار اتفن بود. فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز در تیمارهای اتفن 30 و پیش تیمارهای ba 10 و 20 و aoa 50 میلی گرم در لیتر در حداکثر بود. در گل های بریدنی رقم ?اوپتیما? عمر گلجایی کمتری در همه تیمارها نسبت به رقم ?لمون توئیست? داشت. در گل های بریدنی میزان تولید اتیلن در تیمار اتفن در حداکثر و در تیمار 6 ساعته، 72/0 + 1-mcp اتفن 30 میلی گرم در لیتر در حداقل مقدار بود. کمترین میزان تجمع پرولین در ارقام ?اوپتیما? و ?لمون توئیست? به ترتیب با 5/7 و 87/5 میکرو گرم بر گرم وزن تر مربوط به تیمار اتفن بود. میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (pod، sod و cat) در ?لمون توئیست? بیشتر از ?اوپتیما? بود. در آزمایش پنجم ارقام شاخه بریدنی میخک مینیاتوری ابتدا با غلظت های مختلف aoa، ba و 1-mcp تیمار گردیدند. سپس گل های بریدنی در دو دمای 2 و 4 درجه سانتی گراد قرار گرفتند. بعد از گذشت ده روز انبارداری خشک گل ها به داخل آب مقطر منتقل شدند. طبق نتایج بدست آمده متوسط عمر گلجایی در دمای 2 و 4 درجه سانتی گراد بعد از ده روز انبارداری خشک به ترتیب 13 و 5/10 روز بود. گل های پیش تیمار شده با 72/0 میکرو لیتر در لیتر (6 ساعت) 1-mcp در هر دو دما بیشترین عمر گلجایی را نشان دادند. شرایط دمایی تاثیر معنی داری بر کاهش تولید اتیلن در گل های بریدنی میخک مینیاتوری داشت. بطوریکه میانگین تولید اتیلن در دو دمای 2 و 4 درجه سانتی گراد به ترتیب 05/2 و 43/4 نانو لیتر بر گرم وزن تر در ساعت بود. حداکثر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در دمای 4 درجه سانتی گراد مشاهده گردید. میزان فروکتوز در گل های بریدنی نگهداری شده در دمای 2 بیشتر از 4 درجه سانتی گراد بود. حداکثر میزان این قند با 25/27 میلی گرم در گرم وزن خشک مربوط به دمای 2 درجه سانتی گراد و تیمار 6/0 میلی گرم در لیتر 1-mcp بود. در حالیکه بیشترین میزان گلوکز با 16 میلی گرم در گرم وزن خشک در دمای 2 درجه سانتی گراد و در تیمار 72/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp مشاهده گردید، این مقدار در شاهد 12/10 میلی گرم در گرم وزن خشک بود. بیشترین میزان ساکارز با 20 میلی گرم در گرم وزن خشک مربوط به تیمار 72/0 میکرو لیتر در لیتر 1-mcp بود.
مرتضی قربانزاده قصبه هدایت زکی زاده
این مطالعه روی گونه بومی گل انگشتانه (digitalis nervosa) انجام گرفت. هدف از پژوهش حاضر استقرار و ایجاد دستورالعملی قابل تکرار برای تکثیر درون شیشه ای و باززایی این گونه است. بذرهای جمع آوری شده از رویشگاه های طبیعی در معرض تیمارهای مختلف قرار گرفتند. نتایج حاصل از جوانه زنی بذور نشان داد که تیمارهای تاریکی و اتانول %96 تأثیر معنی داری روی سرعت و درصد جوانه زنی در مقایسه با سایر تیمارها دارند. جوانه های محوری گیاهچه های بدست آمده از کشت بذور جهت پرآوری در چندین محیط با محیط پایه ms کشت گردیدند. در آزمایش اول پرآوری از غلظت های یکسان تنظیم کننده های رشد بنزیل آمینو پورین (bap)، کاینتین (kin)، تیدیازورون (tdz)، ایزو پنتیل آدنین (2ip) و 1- نفتالین استیک اسید (naa) به طور جداگانه و در آزمایش دوم از غلظت های مختلف tdz استفاده شد. جهت کالوس زایی از محیط کشت های دارای غلظت های یکسان از انواع سایتوکنین ها (bap، kin، tdz و 2ip) در ترکیب با naa، ایندول 3- استیک اسید (iaa)، 4،2- دی، کلرو فنوکسی استیک اسید (2, 4-d) و ایندول 3- بوتیریک اسید (iba) و همچنین از سطوح مختلف 2, 4-d و naa در ترکیب باtdz ، طی آزمایش های جداگانه، استفاده شد. جهت باززایی، کالوس ها در محیط کشت حاوی naa و iaa در ترکیب با انواع سایتوکنین ها (bap، kin، tdz و 2ip) قرار گرفتند. شاخساره های تولید شده جهت ریشه زایی به محیط های دارای iba، naa و iaa منتقل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در آزمایش اول پرآوری، بیشترین تعداد، وزن تر و خشک شاخساره در محیط حاوی 5 میکرومولار tdz و بلند ترین شاخساره در محیط شاهد حاصل گردید. در آزمایش دوم پرآوری، بیشترین تعداد، وزن تر و خشک شاخساره در محیط حاوی 5/2 میکرومولار tdz و بلند ترین شاخساره در محیط حاوی 5/0 میکرومولار tdz بدست آمد. بیشترین کالوس زایی از تیمارهای 5 میکرومولار naa + 5 میکرومولار tdz و 5 میکرومولار 2, 4-d + 5 میکرومولار tdz بدست آمد. بیشترین باززایی نیز از 10 میکرومولار 2ip و بلند ترین شاخساره از تیمار 5/0 میکرومولار naa + 10 میکرومولار 2ip حاصل شد. بیشترین تعداد، وزن تر و خشک ریشه در محیط حاوی 10 میکرومولار iba و بلند ترین ریشه در محیط حاوی 5/2 میکرومولار iaa حاصل شد. سرانجام گیاهچه های ریشه دار شده به محیط برون شیشه ای انتقال یافته و سازگار شدند.
کامران امیری نسب هدایت زکی زاده
کمبود آب و بروز تنش خشکی مهمترین عامل محدود کننده کشت و کار چمن در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. پیش تیمار خشکی انجام آبیاری با تکرار کم و در فواصل طولانی، به منظور توسعه ی سیستم ریشه و کاهش خسارت خشکی در گیاهان می باشد. در این پژوهش، اثر پیش تیمار خشکی به مدت 30 روز در افزایش تحمل به تنش خشکی دو گونه چمن بنت گراس خزنده و فستوکای بلند ارزیابی شد. سپس گیاهان پیش تیمار شده و شاهد به مدت 50 روز تحت تاثیر تنش خشکی بر اساس سطوح مختلف نیروی مکش خاک (23-20 ،43-40، 53-50، 73-70 سانتی بار) قرار گرفتند، و در پایان این دوره به مدت 15 روز به منظور رشد مجدد، رطوبت خاک در حد ظرفیت زراعی حفظ شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار خشکی به طور معنی داری سبب کاهش طول ساقه و همچنین کاهش وزن تر و خشک ساقه و افزایش طول ریشه در دو گونه چمن شد. بعلاوه این تیمار سبب کاهش میزان نشت الکترولیتی (el) در دو گونه چمن شده است. پیش تیمار خشکی در چمن فستوکای بلند میزان محتوای نسبی آب (rwc) برگ را در پایان 50 روز تنش خشکی کاهش داد، اما در بنت گراس خزنده سبب حفظ rwc تا سطح شاهد شد. در چمن بنت گراس خزنده گیاهان شاهد میزان کلروفیل بیشتری نسبت به گیاهان پیش تیمار شده داشتند، اما در فستوکای بلند پیش تیمار خشکی سبب حفظ میزان کلروفیل تا سطح شاهد شد. پیش تیمار خشکی میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز (pod)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز (apx) و کاتالاز (cat) برگ را به طور معنی داری در دو گونه در مقایسه با شاهد افزایش داد. در چمن بنت گراس خزنده بر خلاف فستوکای بلند گیاهان پیش تیمار شده میزان فعالیت آنزیم بتاگلوکزیداز بیشتری در مقایسه با گیاهان شاهد داشتند. گیاهان پیش تیمار شده میزان فعالیت آنزیم های sod، apx، cat، pod و بتاگلوکزیداز بالاتری درمرحله رشد مجدد داشته اند. در مجموع پیش تیمار خشکی با گسترش طول ریشه، کاهش طول ساقه وel و تقویت سیستم های آنتی اکسیدانی آنزیمی توانسته است تحمل به تنش خشکی را در دو گونه چمن افزایش دهد.
مهدی شهریاری گرایی هدایت زکی زاده
باززائی مهم ترین پیش نیاز برای پیاده سازی برنامه های اصلاحی و انجام ترانسفورماسیون و انتقال ژن از طریق مهندسی ژنتیک در گیاهان مختلف می باشد.لذا در این مطالعه بهترین تیمار تنظیم کننده های رشد برای کالوس زائی و باززائی در چمن فستوکای بلند (festuca arundinacea cv. greystone) و آفریقایی (cyndon dactylon) بررسی و هم چنین ریزنمونه مناسب برای کالوس زائی تعیین گردید. محیط کشت موراشیگ و اسکوگ (ms) حاوی30 گرم در لیتر ساکارز و 8 گرم در لیتر آگار همراه با تنظیم کننده رشد2 و4 دی کلروفنوکسی استیک اسید (2,4-d) در غلظت های 13، 22، 31 ،40 و 49 میکرومولار به منظورکالوس زائی و همان محیط کشت همراه بنزیل آمینوپورین (bap) در غلظت های صفر(شاهد)، 4/4، 6، 8/8، 11و 3/13 میکرومولار به منظور باززائی به کار رفت. قطعاتی از برگ، ریشه، بذر سالم، بذرخراش دهی شده با سولفوریک اسید 50% و بذر خراش دهی شده با سولفوریک اسید 50% + برش خورده به صورت طولی نیز به منظور تعیین بهترین ریزنمونه استفاده شدند. درمورد چمن آفریقایی در هیچ یک از ریزنمونه ها کالوس تشکیل نشد. نتایج نشان داد که تنظیم کننده رشد 2,4-d تأثیر معنی داری روی کالوس زائی فستوکای بلند داشت و بیش ترین فراوانی از نظر کالوس زائی (46%) در تیمار 31 میکرومولار 2,4-d به دست آمد. بیش ترین وزن کالوس (6/86 میلی گرم) و کم ترین زمان برای کالوس زایی (7 روز) نیز در این تیمار حاصل شد. بیش ترین درصد باززائی شاخساره از کالوس (68%) در تیمار 4/4 میکرو مولار bap بدست آمد. هم چنین بیش ترین تعداد شاخساره با میانگین (6 عدد) و بالاترین وزن تر (440 میلی گرم) و خشک شاخساره (25/44 میلی گرم) در تیمار 4/4 میکرومولار تنظیم کننده رشد bap بدست آمد. از میان ریزنمونه های به کار رفته نیز بذر بالغ برش خورده به صورت طولی که توسط سولفوریک اسید 50% خراش دهی شده بود، مناسب ترین ریزنمونه برای کالوس زایی فستوکای بلند بود.
سید مجید فلاحت پیشه هدایت زکی زاده
امروزه میوه عروسک پشت پرده (physalis alkekengi) از نظر صادرات جایگاه مناسبی را در بسیاری از کشورهای اروپایی به خود اختصاص داده است. این پژوهش به منظور دست یابی به ترکیب و غلظت های مناسب تنظیم کننده های رشد و همچنین شرایط مناسب رشد از نظر منبع نوری جهت پرآوری شاخساره در این گیاه و با استفاده از ریزنمونه گره جانبی انجام شد. در مرحله اول تأثیر غلظت های مختلف بنزیل آدنین (ba، صفر، 1، 3 و 5 میلی گرم در لیتر) و کاینتین (kin، صفر، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ (ms) و با اندازه گیری صفات تعداد شاخساره، طول شاخساره، تعداد برگ و میانگره و وزن تر و خشک شاخساره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد شاخساره در محیط ms حاوی 3 میلی گرم در لیتر ba به همراه 1 میلی گرم در لیتر kin و با میانگین 7.44 عدد بدست آمد. در مرحله بعد تاثیر منبع نوری با استفاده از لامپ های فلورسنت و led (لامپ های قرمز، آبی، سفید و قزمز+ آبی) بر طول و تعداد ریشه نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین تعداد شاخساره مربوط به تیمار شاهد (لامپ فلورسنت) و با میانگین 7.66 عدد شاخساره بود که به جز نور قرمز با سایر تیمارها اختلاف معنی داری نداشت.
سعیده فتحی مغانلو یوسف حمیداوغلی
امروزه تولید گیاهان پلی پلوئیدی برای بهبود گیاهان، در برنامه های اصلاحی قرار گرفته است. از سوی دیگر، درخواست جهانی هندوانه بدون بذر روز به روز در حال افزایش است و لازمه تولید و اصلاح چنین هندوانه هایی در اختیار داشتن لاین های تتراپلوئید هندوانه است. در این تحقیق بذور سه رقم هندوانه با غلظت های مختلف هیپوکلریت سدیم (5/1، 2، 5/2 و 3 درصد) گندزدایی شدند و سپس در محیط کشت ms با میزان ساکارز مختلف (20 و 30 گرم در لیتر) و روی کاغذ صافی قرار گرفتند و به دنبال آن در مراحل مختلف جوانه زنی، داخل محلول کلشی سین غوطه ور شدند. در نهایت مشخص شد که غلظت 5/1 درصد هیپوکلریت سدیم میزان آلودگی پایین و درصد جوانه زنی بالایی دارد. همچنین مشخص شد که بذور روی کاغذ صافی بیشترین جوانه زنی را داشته و مرحله ی جوانه زنی کامل، مناسب ترین مرحله برای تیمار با کلشی سین بوده و بالاترین میزان زنده مانی را داشتند. پس از آماده شدن ماده ی آزمایشی، بذور در مدت زمان های مختلف (12، 24 و 48 ساعت) درون محلول کلشی سین با غلظت 2/0 درصد غوطه ور شدند. مشخص شد که مدت زمان 12 ساعت با دارا بودن بالاترین درصد زنده مانی و رشد مناسب بعدی، برای تیمار با کلشی سین مناسب می باشد. سپس بذور در محلول کلشی سین با غلظت های مختلف (4/0 و 6/0 درصد) با مدت زمان 12 ساعت قرار داده شدند. در روند کار گیاهان به منظور باززایی در محیط کشت ms به همراه ba و ترکیب ba و 2ip با غلظت های مختلف قرار داده شدند که محیط کشت حاوی ترکیب ba و 2ip (هر کدام 3 میکرومول) درصد باززایی و تعداد شاخه های نابجای بالایی داشتند. با شاخص شمارش تعداد کلروپلاست های درون سلول روزنه مشخص گردید که بیشترین درصد القاء تتراپلوئیدی در ارقام چارلستون ان 76، کریمسون سوئیت و چارلستون گری از تیمار 6/0 درصد کلشی سین بدست آمد.
الهه فرازی منش محمود قاسم نژاد
کیفیت پایین آب آبیاری و تنش شوری مهمترین عامل محدود کننده گسترش فضای سبز شهری در برخی از نقاط جهان و به خصوص در ایران است. شوری منجر به تنش اکسیداتیو در یاخته های گیاهی می شود، که با تخریب ماکرومولکول ها مثل پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلوئیک همراه است. در این پژوهش، اثر توام تنش شوری حاصل از کلرید سدیم (صفرو 50 و 100میلی مولار) و تیمار سدیم نیتروپروساید (صفر و 50 میکرو مولار) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار روی گل های اطلسی و مینا پابلند بررسی شد. خصوصیاتی مثل طول ریشه، ارتفاع ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، تعداد برگ، وزن کل زیست توده، محتوی نسبی آب برگ ، نشت الکترولیت ، میزان کلروفیل، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری شاخص های رشد رویشی گل های اطلسی و مینا به طور معنی داری کاهش یافت. کاربرد توام سدیم نیتروپروساید توانست تا حدودی اثرات منفی شوری روی رشد رویشی را کاهش دهد. افزایش غلظت کلریدسدیم باعث کاهش مقدار کلروفیل برگ شده است، ولی این کاهش معنی دار نبوده است. همچنین تیمار سدیم نیتروپروساید به کار رفته تاثیری در جلوگیری از کاهش میزان کلروفیل در شرایط شوری نداشت. میزان نشت یونی برگ ها در شرایط تنش شوری افزایش یافت و تیمار سدیم نیتروپروساید نتوانست اثرات منفی تنش شوری را بر روی نشت یونی را کاهش دهد. افزایش غلظت کلریدسدیم تا 50 میلی مولار میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز را افزایش داد و بعد از آن فعالیت این دو آنزیم کاهش یافت.
حسن دهقان هدایت زکی زاده
پژوهش های قبلی نشان داد که سیلیسیم می تواند در متحمل نمودن گیاهان به تنش ها به خصوص تنش شوری موثر باشد. لذا در این مطالعه اثر تیمار سیلیسیم در سه سطح ( 0، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) بر روی خصوصیت های فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان بنفشه فرنگی و میخک، تحت شرایط تنش شوری کلرید سدیم ( 0، 70 و 120 میلی-مولار) مورد ارزیابی قرار گرفت. برخی شاخص های رویشی از جمله طول، وزن تَر و خشک ریشه و اندام هوایی و صفت های فیزیولوژیکی مانند درصد نشت الکترولیت ها، کلروفیل کل، محتوای نسبی آب برگ و فعالیّت آنزیم های گایاکول پراکسیداز (pod)، اسکوربات پراکسیداز (apx) و کاتالاز (cat) در طول دوره ی آزمایش اندازه گیری شدند. در پایان آزمایش کل گیاهان از خاک خارج شدند و برخی از ویژگی های مرفولوژیکی آنها ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که تیمار سیلیسیم مانع کاهش معنی دار وزن تَر و خشک و عمق نفوذ ریشه در میخک و بنفشه فرنگی در شرایط تنش شوری شده است؛ ولی تأثیر معنی داری روی طول اندام هوایی نداشته است. همچنین تیمار سیلیسیم مانع افزایش نشت یونی برگ ها در شرایط تنش شوری شد. محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل کل برگ های میخک نسبت به بنفشه فرنگی در شرایط شوری با کاربرد سیلیسیم بالاتر بوده است. کاربرد سیلیسیم در گیاه میخک باعث افزایش فعالیّت آنزیم apx گردید، از طرفی فعّالیّت آنزیم های pod و cat را هم در برگ های بنفشه فرنگی و میخک افزایش داده است. به نظر می رسد، تیمار سیلیسیم تحمل به تنش شوری را با افزایش رشد ریشه ها و تقویت سیستم آنتی اکسیدان های آنزیمی همچنین حفظ محتوای نسبی آب و کلروفیل برگ افزایش داده است.
لیلا رمانی بهروز گلعین
ریشه¬زایی در شاخساره¬های ترانسفورم مرحله¬ی بسیار مهمی در تولید گیاه ترانسفورم محسوب می¬شود که به معضل بزرگی در روش¬های ترانسفورماسیون مبتنی بر کشت بافت تبدیل شده است. در این پژوهش پس از تولید گیاهچه ی ترانسفورم به مطالعه ی القای ریشه با استفاده از تنظیم کننده های رشد iba و naa پرداخته شد. همچنین برای اولین بار استفاده از اگروباکتریوم رایزوژنز جهت ریشه زایی شاخساره های ترانسفورم نارنج مورد بررسی قرار گرفت.در پایان نتایج به دست آمده گزارش شد.
ام کلثوم قربان تبار عمران هدایت زکی زاده
تنوع گیاهان زینتی جدیدی که به وسیله اصلاح کنندگان تولید می¬شود در نتیجه¬ی پاسخ به تقاضای مصرف¬کنندگان به محصولات جدید است. در این آزمایش باززایی گیاهان اشرفی، رعنازیبا و گازانیا در محیط کشت¬های حاوی غلظت¬های 0 ، 1 و 2 میلی¬گرم در لیتر ایزو پنتیل آدنین (2ip) و غلظت¬های0 ، 2 و 4 میلی¬گرم در لیتر بنزیل آمینو پورین (ba) در ترکیب با غلظت 0 و 1/0 میلی¬گرم در لیتر نفتالین استیک اسید (naa) و 0 و 5/0 میلی¬گرم در لیتر ایندول 3- استیک اسید (iaa) مورد بررسی قرار گرفته است.در فاصله زمانی 7 هفته پس از کشت، در گیاه اشرفی بیش¬ترین درصد باززایی از ریزنمونه برگ (66/66%) در تیمار 2 میلی¬گرم در لیتر 2ip+ 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaaبدست آمده، در گیاه رعنازیبا بیش¬ترین درصد باززایی از ریز¬نمونه برگ(35/82%) در دو تیمار1 میلی¬گرم در لیتر 2ip+ 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaaو4 میلی¬گرم در لیتر ba + 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaaبه¬دست آمده است. در گیاه گازانیا بیش¬ترین درصد باززایی از ریز¬نمونه برگ (100%) در تیمارهای 2 میلی¬گرم در لیتر ba + 1/0 میلی¬گرم در لیتر naa، 4 میلی¬گرم در لیتر ba + 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaaو 1 میلی¬گرم در لیتر 2ip+ 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaaبه¬دست آمده است و بیش¬ترین درصد باززایی از ریز¬نمونه دمبرگ (100%)در محیط¬های کشت حاوی 4 میلی¬گرم در لیتر ba + 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaa، 4 میلی¬گرم در لیتر ba، 4 میلی¬گرم در لیتر ba + 1/0 میلی¬گرم در لیتر naa، 2 میلی¬گرم در لیتر ba، 2 میلی¬گرم در لیتر ba + 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaa، 2 میلی¬گرم در لیتر ba + 1/0 میلی¬گرم در لیتر naa، 1 میلی¬گرم در لیتر 2ip+ 5/0 میلی¬گرم در لیتر iaa، 1 میلی¬گرم در لیتر 2ip+ 1/0 میلی¬گرم در لیتر naaو 1 میلی¬گرم در لیتر 2ipبه¬دست آمده است. در این آزمایش صفات باززایی مانند تعداد شاخساره، ارتفاع شاخساره، تعداد ریشه، طول ریشه، وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه و تعداد جنین سوماتیکی مورد بررسی قرار گرفت. سرانجام گیاهچه¬های به دست آمده به محیط برون¬شیشه¬ای انتقال یافته و سازگار شدند.
مرتضی بیگی کلشتری داود بخشی
مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و تأثیر روش های مختلف گرمایش اعم از استفاده از لوله های آب گرم و یا هوای گرم در زیر بستر کشت در راندمان ریشه زایی قلمه های زیتون رقم مانزانیلا در شرایط میست انجام شد. درصد ریشه زایی، تعداد محل های زایش ریشه، تعداد ریشه، طول ریشه، قطر ریشه، وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه، تعداد جوانه، تعداد برگ و طول جوانه در قالب طرح کاملا تصادفی در سه سطح شامل صفر (شاهد)، 2000 و 4000 میلی گرم در لیتر با شش تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده بهبود شاخص های مختلف مورد ارزیابی در دو بستر بر اثر کاربرد ایندول بوتیریک اسید(iba) و همچنین نشان دهنده برتری اثر غلظت 4000 میلی گرم در لیتر نسبت به تیمار دیگر بود. غلظت 4000 میلی گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید در بستر هوای گرم باعث افزایش ریشه زایی (6/16برابر)، تعداد ریشه (6 برابر)، طول ریشه (7/3 برابر)، وزن خشک ریشه (3/5 برابر)، تعداد جوانه (6/4 برابر) و طول جوانه (2/4 برابر) نسبت به تیمار شاهد بود. بعلاوه، درصد ریشه زایی تحت تاثیر ایندول بوتیریک اسید به طور معنا داری تغییر کرد به طوری که در 2000 میلی گرم درلیتر تا 75% ودر 4000 میلی گرم در لیتر تا 91% افزایش یافت. با مقایسه اثر ایندول بوتیریک اسید بر شاخص درصد ریشه زایی در دو بستر آب گرم و هوای گرم می توان گفت که کاربرد iba در این دو بستر باعث افزایش معنی دار درصد ریشه زایی نسبت به تیمار شاهد بود اما این افزایش، در دو بستر نسبت به هم معنی دار نبود. با توجه به معنی دار بودن اثر غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید در تمامی صفات مورد ارزیابی در بستر گرمایش با هوای گرم وهمچنین با توجه به مقایسه میانگین صفاتی مانند تعداد ریشه و تعداد محلهای زایش ریشه در بستر هوای گرم نسبت به بستر گرمایش با لوله آب گرم که در هر دو سطح 2000 و 4000 میلی گرم در لیتر معنی دار شدند می توان گفت که نتایج حاصل نشان از بهتر بودن بستر گرمایشی با هوای گرم نسبت به بستر گرمایشی با لوله های آب گرم داشت.
داود علیپور پژمان آزادی
ژربرا به عنوان یک گیاه گلدانی و گل شاخه بریده، یکی از مهمترین گیاهان زینتی در جهان مطرح است و رتبه پنجم را بعد از گل های رز، داوودی، لاله و لیلیوم به خود اختصاص داده است. به منظور بررسی و مطالعه اثرات خودگشنی و دگرگشنی بر صفات مهم گل در گیاه ژربرا و پس از تهیه 5 رقم تجاری dune, amlet, bigben, mimosa و balance اقدام به انجام تلاقی ها و خودگشنی ها شد و پس از بذرگیری و کشت بذور، داده برداری ها به محض ظهور گل ها از صفات قطر گردن گل، قطر ساقه گل، طول ساقه گل، قطر گل، قطر دیسک، طول، عرض و تعداد گلچه زبانه ای و طول گلچه میانی و مرکزی انجام گرفت. این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام و نتایج آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار sas و آزمون کای-اسکوئر مورد تفسیر قرار گرفتند. نتایج نشان داد وجود اختلاف معنی دار بین صفات مورد مطالعه حاکی از آن بود که جمعیت مورد نظر در این صفات از تنوع برخوردار هستند به طوری که در جمعیت والدین به علت یکنواختی و وجود برتری به عنوان ارقام تجاری دارای بیشترین میانگین ها در صفات مورد مطالعه بودند. نتایج نشان داد کاهشی که در صفات مورد ارزیابی نتاج حاصل از خودگشنی حاصل شده است احتمالاً بر اثر وجود ضعف ناشی از خودگشنی در گیاه ژربرا باشد. نتایج مقایسات گروهی نشان داد که احتمالاً والدین هیبریدهایی با سطح بالای هتروزیگوسی با ریخته ارثی نزدیک به هم هستند که خودگشنی یا دگرگشنی آنها با هم سبب افزایش هموزیگوسی و کاهش اندازه بسیاری از صفات گردیده است. نتایج نشان داد دامنه وسیعی از تغییرات در تمامی صفات مورد مطالعه در جمعیت حاصل بوجود آمده است. نتایج حاصل از آزمون کای-اسکوئر نیز بیانگر این موضوع بود که احتمالاً صفت عرض گلچه زبانه ای با یک ژن کنترل می شود و ارقام dune و amlet در این صفت هترو زیگوس هستند. در صفت نوع گل ارقام dune, amlet, bigben و balance پر پر بوده و دارای ژنوتیپ crcr در این صفت بودند و غالبیت ناقص در این صفت صدق می کند و در صفت رنگ دیسک ارقام bigben و balance که دارای رنگ دیسک روشن هستند دارای ژنوتیپ هموزیگوس مغلوب dcdc بوده و ارقام dune و amletکه دارای رنگ دیسک تیره هستند دارای ژنوتیپ هتروزیگوس غالب dcdc در این صفت می باشند. همچنین نتایج بدست آمده بر اساس صفت رنگ گل نشان داد که با توجه به رنگ گل در والدین که متشکل از صورتی، سفید، قرمز، زرد و نارنجی بودند طیفی از رنگ های قرمز، سفید، سرخابی، صورتی، زرد، نارنجی و ارغوانی با نسبت های مختلف که درصد رنگ های قرمز و نارنجی به طور محسوسی بالاتر از باقی رنگ ها بود در نتاج حاصل شد.
مرجان روشنفکرراد رضا ضرغامی
ریزازدیادی به روش اندام زایی مستقیم و جنین زایی غیرجنسی به طور گسترده برای تکثیر سریع ارقام برتر خرما استفاده می-شود. گیاهان حاصل از این روش ها قدرت زنده مانی بالایی دارند، در سطح مزرعه زودتر گل می دهند و از نظر کیفیت میوه و شکل ظاهری نسبت به گیاهان حاصل از سایر روش های مرسوم برتراند.
بهناز عبدالوند حسن حسنی
جنین زایی غیرجنسی یکی از رایج ترین و موثرترین روش ها در باززایی نخل خرما در شرایط آزمایشگاهی می باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر تیمارهای مختلف هورمونی بر تولید کالوس های جنین زا، تولید جنین و بلوغ آن ها، جوانه زنی جنین ها و ریشه زایی در رقم مجول نخل خرما می باشد. براساس آزمایشات به این نتیجه رسیدیم که 2,4 –d تنظیم-کننده رشد مناسبی برای تولید کالوس های جنین زا می باشد که مناسب ترین غلظت آن 30 و 50 میلی گرم در لیتر می-باشد و در صورتی که همراه با 3 میلی گرم در لیتر 2ip استفاده شود نتایج بهتری خواهند داشت. به منظور تولید جنین-های غیرجنسی مشخص گردید aba تنظیم کننده رشد مناسبی می باشد و در صورتی که 0/1 میلی گرم از آن در ½ ms مورد استفاده قرار گیرد توانایی تولید تعداد فراوانی جنین را دارد. در صورتی که غلظت سوکروز 2 برابر شود به همان میزان هم تعداد جنین ها افزایش می یابد. همچنین جهت تولید جنین و جوانه زنی جنین ها ¾ ms و ½ ms نسبت به ms کامل نتایج بهتری دارد. جهت جوانه زنی جنین ها، iba مناسب تر از naa می باشد و هر چه غلظت آن کمتر باشد، قدرت جوانه زنی جنین ها افزایش می یابد. در حالی که برای ریشه زایی و افزایش طول گیاهچه naa مناسب تر از iba می باشد و هر چه غلظت آن کمتر باشد نتایج بهتر می شود. مشخص گردید نیترات نقره نقش تحریک کننده ایی در تولید کالوس های جنین زا، تشکیل جنین و بلوغ جنین ها ، جوانه زنی آن ها و افزایش طول گیاهچه و ریشه دارد. این ماده توانایی تولید جنین و جوانه زنی آن ها را در مدت کوتاهی دارد (8 هفته به جای 16 هفته). مناسب ترین غلظت جهت تولید کالوس های جنین زا و تشکیل جنین، 4 میلی گرم در لیتر از این ماده می باشد و در 8 میلی گرم در لیتر بیشترین تعداد جوانه زنی را تولید می کند.. جهت بررسی ثبات ژنتیکی گیاهان کشت بافتی حاصل از روش جنین زایی غیرجنسی، از 8 جفت از آغازگرهای نشانگر ssr استفاده گردید که در هیچ یک از آغازگرها بین گیاه مادری و گیاه کشت بافتی تفاوتی دیده نشد و مشخص گردید روش جنین زایی غیرجنسی و پروتکل استفاده شده، روشی امن و مناسب برای ریزازدیادی رقم مجول نخل خرما می باشد.
علی عظیم پور جواد هادیان
به منظور بهبود کیفیت اسانس و عمر پس از برداشت گل محمدی (rosa damascena mill) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه کاشان اجرا شد. تیمارها شامل مصرف هیومیک اسید (در دو مرحله همراه آب آبیاری محلول پاشی کلسیم کلرید در سه مرحله قبل از باز شدن گل ها، هنگامی که انتهای کاسبرگ ها به شکل فتیله ای بوده، زمانی که انتهای کاسبرگ ها شروع به جدا شدن از هم کرده و زمانی که گلبرگ ها شروع به شکفتن کرده، بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از هیومیک اسید با غلظت 4 گرم در لیتر توأم با10 و 20 میلی مولار کلسیم کلرید، بیشترین تاثیر را روی خصوصیاتی مانند درصد وزن خشک گل ها، آنتوسیانین کل و مقدار سیترونلول و ژرانیول گل ها داشتند، همچنین کمترین میزان کاهش وزن گلبرگ ها پس از برداشت تا زمان تقطیر گل ها، مربوط به تیمار 8 گرم در لیتر هیومیک اسید و 20 میلی مولار کلسیم کلرید بود. در غلظت های 6 گرم در لیتر هیومیک اسید و 10 میلی مولار کلسیم کلرید نیز کمترین میزان پراکسیده شدن لیپیدهای غشاء (مقدار mda) و بیشترین مقدار نونادکان مشاهده شد. بعلاوه، با افزایش غلظت کلسیم کلرید بیشترین مقدار هنی کوزان و کمترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز مشاهده شد. به طور کلی، با کاربرد همزمان هیومیک اسید در غلظت های 4 و6 گرم در لیتر و کلسیم کلرید در غلظت های بالا، 20 و 10 میلی مولار به ازای هر بوته می توان کیفیت پس از برداشت گل های محمدی را بهبود بخشید.