نام پژوهشگر: پژمان فرد اصفهانی
سیما صالح پژمان فرد اصفهانی
در این پایان نامه به منظور بررسی تاثیرات هایپرتیروییدیسم بر بافت کبد از روش متابولومیکس استفاده شده است.متابولومیکس یک روش بررسی شبکه ای بوده که تاثیرات متقابل متابولیت ها را لحاظ می نماید.مزیت اصلی این روش، نگرش شبکه ای آن می باشد که همزمان به مطالعه و اندازه گیری تعداد زیادی متابولیت می پردازد. هورمون های تیروییدی نقش مهم و تعیین کننده ای در متابولیسم کبدی داردو نیز اختلال در عملکرد هر یک از این بافت ها به شدت بر روی دیگری تاثیر می گذارد. به لحاظ اهمیت تغییرات متابولیتی کبد دراثر اختلالات غده تیرویید، در این پایان نامه اثر هایپر تیروییدی را بر بافت کبد از طریق متابولومیکس مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه از تعداد 50 رت نر سالم بالغ که سنی بین 120 تا 130 روز و وزنی معادل 165 تا 150 گرم داشتند استفاده شد . جهت انطباق رت ها با محیط، این حیوانات به مدت 3 روز در الواژ (اتاق حیوانات) ودرقفسه های تمیز با تصفیه مناسب هوا در شرایط 12 ساعت نور و12 ساعت تاریکی نگهداری شدند. به رت های گروه آزمایش به نسبت وزنیbw g100u/ 25 تیروکسین یا t4 به مدت 14 روز درساعت مشخص روز، تزریق شد و به منظور ایجاد شرایط یکسان آزمایش، به رت های گروه کنترل به همین میزان محلول نرمال سالین به مدت 14 روز تزریق شد . 25 رت گروه آزمایش می بایست به مدت 14 روز مورد تزریق قرار گیرند. به 25 رت گروه کنترل نیز به همین مقدار نرمال سالین تزریق نمودیم. صبح روز 15 تمامی رت ها وزن شدند تا وزن نهایی ثبت گردد. بلافاصله پس از وزن گیری رت ها و ثبت وزن ها ابتدا رت های گروه آزمایش وسپس رت های گروه کنترل را به منظور استخراج بافت کبد تشریح نمودیم.سپس کبد ها توسط نیتروژن مایع، پودر و منجمد شده و بعد از آن کبد نمونه ها در فریز دمای 85- درجه سانتی گراد قرار داده شد. برای استخراج ترکیبی متابولیت های قطبی وغیر قطبی استفاده از روش متانول - کلروفرم استفاده نمودیم.سپس نمونه ها برای طیف سنجی nmr توسط محلول های مربوطه،آماده شده و به nmr منتقل شدند. پس از آن، طیف های nmr حاصله، توسط کد محاسباتیprometab پروسس شده و پس از انجام آنالیز اجزای اصلی (pca )،مشاهده گردید که 35 متابولیت کبدی تغییر یافتند. بدین ترتیب توسط یک مطالعه شبکه ای این نتیجه حاصل گردید که در حالت هاپر تیروییدیسم،35 متابولیت از متابولیت های کبدی نسبت به حالت نرمال تغییر می یابد.
شکوفه تنهایی سید کاظم بیدکی
: در این مطالعه پس از جمع آوری نمونه های خون و استخراج dna به روش salting out، توزیع ژنوتیپی در محل پلی مورفیسم با روش بیمار-کنترل در دو گروه (161 بیمار، 182نمونه کنترل) و (70 بیمار،70 نمونه کنترل) مورد بررسی قرار گرفت. توسط تکنیک pcr منطقه مورد نظر تشدید ژنی شد و با دو روش rflp-pcr و arms-pcr ژنوتایپ نمونه ها تعیین گردید. یافته ها: درژنوتایپ thr241met از ژن xrcc3 با توجه p value نتایج تا حدی معنا دار بود. (or: 1.37, p-value: 0.062). هم چنین هیچ ارتباطی در رابطه با xrcc3arg94his و dtc یافت نشد. نتیجه گیری: الل 241met در ژن xrcc3 احتمال ابتلا به سرطان تیروئید تمایز یافته را 37/1 برابر بیشتر می کند(p=0.06 ).
سمیه عهدی قراملکی مهدی کدیور
مقدمه: ژن درمانی به هر روشی اطلاق می شود که طی آن بیمار با کمک ایجاد تغییر ژنتیکی در سلولهای فرد بهبود یافته و یا کاملا درمان گردد. برای این منظور از استراتژیهای مختلفی جهت انتقال ماده ژنتیکی دلخواه به سلولهای مورد نظر استفاده می شود که هر یک مزایا و معایبی در پی دارند. از زمان معرفی ژن درمانی بعنوان یکی از اقدامات پیشرفته درمانی در بسیاری از بیماری ها همواره هدف گیری ژن های خاص در بافت های ویژه از دغدغه های اصلی پژوهشگران در این زمینه بوده است. هدف: در این طرح هدف وارد ساختن یک قطعه ژن در داخل توالی مورد نظر، به کمک همولوگوس ریکامبیناسیون است. در این جا قطعه ژن مورد نظر کاست بیانی egfp و توالی هدف، ژن فاکتور 8 موشی است. در این طرح می خواهیم سازه ای بسازیم که در آن کاست بیانی egfp را در کنار توالی هومولوگ قسمتی از ژن فاکتور 8 موشی قرار گیرد تا در آینده سازه ساخته شده در سلول های موشی ترنسفکت گردد. مواد و روشها: کشت سلول های موشی c57 و تخلیص dnaی ژنومی. تزاید قطعه ی از اینترون 1 ژن فاکتور 8 موشی (با نامگذاری ds) و ساب کلون آن در پلاسمید pegfp-c1 . یافته ها: در ابتدا سلول های موشی c57 کشت داده شده و dna آن تخلیص گردید. با استفاده از روش pcr قطعه ds تکثیر شد و جهت نگهداری آن از روش ta coloning کمک گرفته شد. پلاسمید حاصل جهت خارج ساختن قطعه ds با کمک آنزیم های kpni و sali برش داده شد و قطعه مورد نظر با روش تخلیص از روی ژل جدا گردید. در مرحله بعد قطعه حاصل در پلاسمید حاوی کاست pegfpساب کلون گردید و کلون حاصله تایید گردید. نتیجه گیری: در این طرح امکان ساخت سازه ای حاوی قسمتی از ژن فاکتور 8 موشی در کنار کاست ژنی egfp مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت این امکان مورد تایید قرار گرفت. با توجه به همولوژی توالی درج شده در سازه با توالی قسمتی از ژن فاکتور 8 موشی امید است بتوان سازه را به طور هدفمند وارد ژن فاکتور 8 موش در سلول های موشی نمود. ژن egfp جهت غربالگری سلول های ترانسفکت شده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. واژگان کلیدی: کلونینگ- همولوگوس ریکامبیناسیون- فاکتور 8
الهه علی پژمان فرد اصفهانی
مقدمه : سلول های بنیادی قادر به ایجاد هر نوع سلولی در بدن هستند. آنها می توانند تحت تأثیر بعضی شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی به سلول هایی با عملکردهای اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب یا سلول های تولیدکننده انسولین در پانکراس وغیره تبدیل شوند. یکی از روش های تمایزی که امروزه مورد استفاده محققان قرار گرفته ترانسداکشن ژن های القا کننده تمایز، به داخل این سلول ها می باشد. ژن ترانسداکت شده باعث فعال شدن یک سری فاکتورهای تمایزی در سلول های بنیادی می شود و در نهایت سلول های بنیادی را به سمت سلول تمایز یافته هدایت می کند. هدف: هدف از این تحقیق ،سابکلونینگ ژن pdx-1 موشی جهت ساخت وکتور لنتی ویروس نوترکیب به منظور ترانسداکشن سلول های بنیادی بود. مواد و روش ها : ابتدا پلاسمید (pdest) جهت ساخت وکتور لنتی ویرال تکثیر شده و ژن pdx-1 موجود در پلاسمید pzl1 را خارج کرده و با ساب کلونینگ آن در pcdna3.1 کانستراکت بیانی pdx-1 را می سازیم. در مرحله آخر کاست بیانی pdx-1 را خارج کرده و در پلاسمید pdest وارد می سازیم. یافته ها : ژن pdx-1 به صورت کلون شده در پلاسمید pzl1 به مجریان طرح اهدا شده بود که با توالی یابی تاییدشد. pzl1 حاوی ژن pdx-1 را جهت تکثیر و نگهداری ترانسفورماسیون شد و پس از تخلیص،ژن pdx-1 موجود در پلاسمید pzl1 را خارج کرده و با ساب کلونینگ آن در pcdna3.1 کانستراکت بیانی تحت عنوان ppcdna3.1-pdx1 ساخته شد. در این مرحله پلاسمید pcdna3.1-pdx1 را برای نگهداری و تکثیر ترانسفورماسیون و از روی ژل تخلیص گردید. در مرحله بعد پلاسمید (pdest)را جهت ساخت وکتور لنتی ویرال تکثیر شد. سپس کاست بیانی ساخته شده در pcdna3.1-pdx1 را با روش های معمول کلونینگ در pdest ساب کلون و تایید نمودیم. نتیجه گیری: از آن جا که انتقال ژن به سلول های بنیادی مزانشیمی عموما دشوار و با بازده کم می باشد لذا در صورت موفقیت در ساخت چنین سازه ای با روش مذکور عملا یک وکتور نوترکیب لنتی ویروس جهت انتقال ژن به سلول های بنیادی مزانشیمی تولید شده است.این امر می تواند در ژن درمانی به کمک سلول های بنیادی مزانشیمی مورد استفاده قرار گیرد. کلمات کلیدی:سلول های بنیادی مزانشیمی، ترانسداکشن ، لنتی ویروس،ژن pdx-1