نام پژوهشگر: حسینعلی قاسم زاده
هادی موافق سدهی حسینعلی قاسم زاده
مسلم است که زمان ومکان نقش بسزایی در تحول اندیشه ها و اجتهاد فقها دارد. بر این اساس، فقه نمی تواند بدون بررسی زمان ومکان وشرایط آن دو، برای موضوعی به گونه ای کلی، حکم را بیان نماید؛ و باید اذعان داشت که فقاهت بدون توجه به زمان و مکان هیچ گاه نمی تواند در برابر مسائل گوناگون جامعه پاسخگو باشد ومشکلات را حل کند و اجتهاد را در همه ابعاد آن عینیت بخشد. از این رو باید با سعی و کوشش، از محصور شدن آن در افق بسته جلوگیری کرد تا در افق های جدید نیز به موقع گسترش یابد، و با هماهنگ شدن با آوندهای زمان و مکان و رویدادهای نوظهور، آن مشکلات حل و خلأها پر گردد و نارسایی ها از بین برود. البته همگام نبودن فقه با رویدادهای عصر حاضر، از جوهر اصلی فقه ناشی نمی شود؛ بلکه ره آورد عوامل دیگری است. از جمله می توان به عدم توجه به تغییرات زمان و مکان نسبت به واقعیت های موجود نام برد که خود در بستر بی توجهی به امکانات و تغییر در اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پدید آمده است. در این تحقیق که در قالب شش فصل ارائه می شود، با محدودیتهایی که از جهت منابع وجود دارد، به ضرورت نقش زمان ومکان در استنباط احکام و شناخت موضوعات جدید در عصر حاضر پرداخته شده؛ و دیدگاه های مختلف که ناشی از تلقی متفاوت از معانی زمان و مکان و شیوه های تأثیرگذار بر احکام می باشد مورد ارزیابی قرار گرفته، و به این نتیجه رسیده است که می توان هم مسلمان و پایبند به احکام اسلامی بود، و هم از دستاوردهای تمدن بشری بهره گرفت. بهره مندی از آیات و روایات و نگاه به سیره معصومین و بیان دیدگاه علمای بزرگ شیعه و اهل سنت خصوصاً نظرات حضرت امام خمینی(ره) از دیگر ویژگی های مورد تأکید در این تحقیق است که به دنبال بیان هماهنگی بین اسلام با نیازهای واقعی زمان، سعی در تطبیق هرچه بیشتر احکام شرعی متناسب با تحولات عصر حاضر و پاسخگویی به شبهات دارد.
انور محمدی بلبان آباد حسینعلی قاسم زاده
از نظر مکتب اسلام، انسان ذاتاً موجودی است شریف و دارای کرامت نفس، و آفرینش او حکمت آمیز و هدفمند بوده و تحقق اهداف خلقت انسان، مستلزم ارشاد و هدایت اوست. هدایت انسان از راه ایمان به مجموعه ای از قوانین و دستورالعملها، و تبعیت آگاهانه و آزادانه ی او از آنها امکانپذیر است. لذا اسلام برای تحقق این مهم، حق آزادی انسان جهت انتخاب، اظهار و عمل به شعائر دین را از حقوق مسلم او دانسته است بدین سبب که ایمان، یک امر قلبی و رابطه ای روحی و معنوی است و نیازمند داشتنِ توانایی انتخاب؛ « لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن باالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لاانفصام لها والله سمیع علیم.» حق مذکور در اسلام مبانی و اصولی دارد که عبارتند از : الف: قرآن ب: سنت ج: فطرت د: عقل و اجماع در اسلام ضوابطی وجود دارد که به ظاهر و در نگاه اول با مسأله ی آزادی انتخاب دین منافی و ناسازگارند که البته با عمق نگری و کنکاش و بررسی در مورد دیدگاه اسلام، هماهنگی و انطباق میان آنها کشف و هویدا می شود. این ضوابط عبارتند از : الف: ارتداد ب: پرداخت جزیه ج: جهاد اسلام برای پیش بردن کلمه حق و دین توحید از هیچگونه کوششی فرو گذار نمی کند و با موانع مبارزه و مقابله می کند وقتی هم که حکومت اسلامی تثبیت شد با آنها که معتقد به ادیانی باشند که ریشه توحیدی داشته، و لو مسلمان هم نباشند، برقراری معاهده ذمّه را پیش بینی کرده که موافقان آن آزادانه مراسم مذهبی خود را بتوانند انجام دهند. در کنار دعوت آگاهانه و انتخابگرانه، اسلام هشدار می دهد که هرگاه حقانیت اسلام را به خوبی شناخته و مسلمان شدید، دیگر نمی توانید از آن باز گردید! این سختگیری، سبب می شود که مردم، دین را امری ساده و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخاب آن بیشتر دقت کنند. همچنین راه سودجویی را بر مغرضان و دشمنان کینه توز اسلام می بندد تا نتوانند از این راه، آیین میلیون ها مسلمان را بازیچه امیال شوم خود، قرار دهند و در انظار عمومی، آن را بی اعتبار سازند. کلیدواژه ها: آزادی دین ـ فقهی ـ حقوقی ـ حقوق بشر
احترام اسکندری سید محمود علوی
تحقیق حاضر گام کوچکی است در این راستا، که امنیت جانی در فقه و حقوق اسلامی از چه جایگاه و ارزشی برخوردار است. آیات الهی با تاکید بر اصل کرامت و ارزش والای جان انسان، بر حفظ حرمت و حریم او و امنیت جانی فردی و اجتماعی افراد در حوزه های فردی و اجتماعی و مخالفت با هر گونه تعدی به او پای فشرده اند این معنا به ویژه از مقام عالیه ای که خداوند برای انسان قائل شده، بهتر فهمیده می شود. خداوند در قرآن انسان را در موارد متعددی ستوده و او را اشرف مخلوقات می داند و آفرینش وی را به خود تبریک می گوید پس بدیهی است که برای محافظت از جان چنین مخلوقی توجه خاصی داشته باشد و مرتکب قتل و فساد را همانند کسی بداند که همه انسانها یعنی انسانیت را کشته است.(32/مائده) بطوری که انسان در مرحله نطفه حق استمرار حیات دارد و موجودی محترم و دارای ارزش و به خطر افتادن آن تجاوز به بشریت و تجاوز به حق حیات دانسته شده است. این نشان از اهتمام شارع مقدس نسبت به حقوق شهروندان از جمله امنیت جانی دارد. احکام فقهی در باب هایی نظیر امر به معروف و نهی از منکر، قضا، حدود، قصاص، دیات همگی در همین راستا قابل تحلیل است و اصولاً فلسفه فقه و حقوق از ابتدا تا انتها تنظیم روابط انسان و تامین امنیت جانی انسانها می باشد تا در سایه آن به هدف آفرینش خود برسند علاوه بر فقه و حقوق، قانون اساسی ما هم که بالاترین منبع در کشور ماست حق حیات و امنیت جانی را از بدیهی ترین و واضح ترین حقوق افراد جامعه می داند که برای حفظ آن حقوق و آزادیهای تصریح شده، چارچوبهایی را برای افراد جامعه تدوین نموده است تا حیات مادی و معنوی افراد در معرض خطر جانی قرار نگیرد و زندگی بدون ترس از کشته شدن، خشونت، تجاوز و تعدی، که حق تمام انسانها می باشد را دارا باشند. زیرا احترام به جان انسانیت و رعایت حقوق او در حکومت اسلامی ما جایگاه و مقام والایی دارد پس دولتها و حکومتها وظیفه دارند امنیت جان افراد جامعه را تامین کنند زیرا هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و تکامل یک جامعه و همچنین شکوفایی استعدادها و دستیابی به فناوری پیشرفته و هر گونه توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بدون داشتن جامعه آرام و امن امکانپذیر نیست.
حمدالله روشنی حسینعلی قاسم زاده
مجازات در دوره ایران باستان به شدت توسط حاکمان مورد توجه بوده است. منشاء قوانین و مجازات در این دوران معمولاً دستورات شاهان بوده و این اعتقاد وجود داشته که فرمان شاه، الهامی از جانب خدا یا خدایان است. در برخی از دوره های باستان روحانیان وضع کننده قوانین و گهگاه مجریان آن ها نیز بوده اند. مهم ترین دینی که در این دوران رایج و قوانینش مورد اجرا در مدت طولانی بوده، دین زرتشت بوده است که شواهد نشان می دهد دستخوش تغییر و تحریف فراوان نیز بوده است. بسیاری از قوانین دوران باستان، ناعادلانه و خشونت بار بوده اند. احکام جزایی اسلام، بر اساس آیات قرآن و سنّت رسول گرامی (ص) می باشند. هرچند بسیاری از احکام به خاطر نبود آیات صریح در قرآن و کمی روایات متواتر و صحیح، فقها را بر آن داشته تا در این احکام بر اساس اجتهاد دینی حکم نمایند. برخی از موضوعات نیز به خاطر اینکه در زمان پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام مورد ابتلا نبوده، فقها بر اساس اصول و برداشت های اجتهادی در این زمینه ها حکم صادر نموده اند. اسلام در باب مجازات توجّه بسیار دقیقی به نوع گناه و تناسب مجازات آن نموده و همواره، در همه ابعاد کمال عدالت را رعایت کرده است. در احکام اسلامی، نوعاً برخی از مجازات های باستان وجود دارد اما از افراط و تفریط اجتناب شده و میانه روی و اعتدال یک اصل می باشد. هر چند در برخی از احکام، نظرات متفاوتی توسط فقهای مذاهب مختلف، مطرح شده، لکن در بسیاری از نظرات تشابه وجود دارد. هدف نهایی در مجازات های اسلامی، عدالت فردی و اجتماعی است.