مکانیسم نظارت و راهنمایی تعلیماتی به عنوان هماهنگ کننده خرده سیستم های محیط آموزشی با هدف اصلاح و بهبود فرایند یاددهی- یادگیری مدیران و معلمان هم سو با پیشبرد اهداف آموزشی عمل می کند.هدف این پژوهش بررسی انتظارات مدیران و معلمان مدارس ابتدایی از کارکردهای راهنمای تعلیماتی و میزان همخوانی انتظارات مدیران و معلمان با عمکرد راهنمای تعلیماتی است.روش تحقیق با توجه موضوع و اهداف پژوهش توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری در این تحقیق 360 نفر مدیران و معلمان بوده، که در سال 88-87 در مدارس ابتدایی شهرستان دهلران به تدریس اشتغال داشته اند. با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای 70 نفر مدیر و 160 نفر معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته (30 سوال بسته پاسخ) از نوع لیکرت پنج گزینه ی است و ضمن لحاظ نظرات استاد راهنما و استاد مشاور واجرای آن در یک گروه آزمایشی روایی وپایایی 0/87 آن محاسبه شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اجرای پرسشنامه در دو سطح آماری توصیفی و استنباطی به شکل زیر انجام گرفت: 1ـ با استفاده از نرم افزار spss روشهای آمار توصیفی مانند میانگین، جداول و انحراف معیار. 2- آمار استنباطی شامل آزمون تی وابسته برای تفاوت بین عملکرد و انتظارات مدیران و معلمان و آزمون تی مستقل برای مقایسه بین مدیران و معلمان و جنسیت آنها. نتایج این پژوهش عبارتند از: 1- بین انتظارات مدیران و معلمان از کارکردهای راهنمای تعلیماتی تفاوت وجود دارد. 2- بین انتظارات مدیران از راهنمای تعلیماتی با عملکرد راهنمای تعلیماتی تفاوت وجود دارد. 3- بین انتظارات معلمان از راهنمای تعلیماتی با عملکرد راهنمای تعلیماتی تفاوت وجود دارد. 4- انتظارات مدیران و معلمان از کارکردهای راهنمای تعلیماتی برحسب جنس متفاوت است.

خودکشی و اقدام به خودکشی یکی از آسیب های اجتماعی به شمار می آید، این پدیده سالیان دراز از روابط عشیره ای و بدوی تا روابط پیچیده شهر های امروزی و دنیای صنعتی، گریبان گیر بشریت بوده است؛ و بار سنگین زیان های مادی و معنوی این پدیده را به هیچ عنوان نمی توان نادیده گرفت؛ این پژوهش با هدف بررسی علل روان شناختی و جامعه شناختی و اثرات و راه های پیش گیری از این پدیده است. این پژوهش، با ارایۀ اطّلاعات تفضیلی در خصوص پژوهش های داخلی و خارجی و نقد و بررسی آن ها، زمینه، دانشی منسجم و یکپارچه ایی را در خصوص مقولۀ پیچیده و چند عاملی خودکشی مطرح می کند و بر این اساس پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و این پژوهش با مطالعه ی نظریّه ها، فراتحلیل ها و نتایج پژوهش های بنیادی و کاربردی نگاشته شده است. خودکشی یک رخداد تک بعدی و واحد نیست؛ بلکه خودکشی گاهی بسیار پیچیده و گاهی مثل سندرم خودکشی تقلیدی ورتر بسیار ساده است و نگاه به آن باید در هر فرهنگی، با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی خاص آن صورت گیرد. در این پژوهش دلایل وقوع این پدیده از شرایط اقلیمی و آب و هوایی گرفته تا مذهب، جنسیت، سلامت جسمی و روانی پرداخته شده است. مهم ترین مؤلفه های جمعیّت شناسی زمینه ساز خودکشی به ترتیب عبارت هستند از: جنسیّت، سن، وضعیّت تأهل، سطح تحصیلات، شغل، مذهب و فرهنگ است. مهم ترین عوامل خطرساز محیطی– اجتماعی زمینه ساز خودکشی به ترتیب عبارت هستند از: مسائل زناشویی، رویدادهای استرس آور زندگی، حمایت اجتماعی و مهاجرت است. مهم ترین عوامل فردی زمینه ساز مؤثّر در خودکشی به ترتیب عبارت هستند از: متغیّرهای مرتبط با شخصیّت، تفکّر دو مقوله ای، مهارت های فردی– اجتماعی، راهبردهای مقابله ، هوش هیجانی،تلقین پذیری و سرمشق گیری، تکانش گری و تصویر سازی ذهنی.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های هویّت و رضایت زناشویی در کارمندان و معلّمان زن و مرد متاهّل آموزش و پرورش بندپی غربی بابل در سال92-91 انجام شد . ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس با احتساب نسبت زن و مرد تعداد 100 نفر از کارمندان و معلّمان زن ومرد متاهّل انتخاب شدند.سپس رضایت زناشویی و سبک هوّیت آزمودنی ها به وسیله پرسش نامه های رضایت زناشویی (enrich) و سبک هویّت (isi -6g) که روایی و پایایی آن مورد تایید است ، سنجیده شد . داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی و استنباطی (آزمون های رگرسیون ، پیرسون و t مستقل) تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها نشان داد که بین سبک های هویّت و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد .از بین سبک های هویّت ، سبک هویّت اطّلاعاتی و سبک تعهّد با رضایت زناشویی رابطه معنادار دارد و سبک هویّت سردرگم/ اجتنابی پیش بینی کننده منفی برای رضایت زناشویی است .در سبک های هویّتی اطّلاعاتی و تعهّد ، میانگین گروه مردان بیشتر از زنان است امّا در دو سبک هنجاری و سردرگم / اجتنابی تفاوت معناداری مشاهده نشد .در رضایت زناشویی ، میانگین مردان در مولّفه های شخصیّت و ازدواج و فرزندان بیشتر بود و تفاوت معناداری با زنان داشت .

پژوهش حاضر به منظور ساخت و هنجاریابی آزمون سازگاری تحصیلی انجام گرفته است. برای ساخت این آزمون تمام آزمون¬های مربوط به سازگاری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و بعد از انجام مصاحبه با تعدادی از دانشجویان و حذف و تغییر تعدادی از سوال¬ها و تأیید روایی محتوایی و روایی صوری توسط استادان روان¬شناسی ،پرسشنامه¬ای در 6 خرده مقیاس (سازگاری با دانشگاه و دانشکده،سازگاری با دوره و رشته تحصیلی،سازگاری اجتماعی و بین فردی،سازگاری عاطفی،خودیابی و هدفمندی،سازگاری با مهارت-های تحصیلی و آموزشی) با 152سوال تهیه شد.این پرسشنامه روی گروه نمونه اجرا شد.جامعه پژوهش حاضر را تمام دانشجویان شهر قزوین تشکیل می¬دهند.ازمیان چهار دانشگاه بزرگ قزوین و دو موسسه ی غیر دولتی تعداد 411 نفر به عنوان نمونه به صورت خوشه¬ای انتخاب شدند.سوالات با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تحلیل شده و با استفاده از روش کرونباخ میزان پایایی آزمون به دست آمد و نقاط برش آزمون نیز تعیین شد و سوالاتی را که همبستگی کم یا منفی با خرده مقیاس مربوطه داشتند از پرسشنامه حذف شدند و نسخه نهایی با 138 سوال تنظیم شد.نتایج نشان داد که با توجه به آلفای کرونباخ به دست آمده برای کل آزمون(94/0=?) پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار است.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.