نام پژوهشگر: محمدعلی گنجویان
فرنوش برازش عباس چرچی
برای تهیه نقشه های مختلف مرتبط با نئوتکتونیک و تحلیل های ژئومورفولوژیکی محدوده مطالعاتی از نقشه رقومی ارتفاع (dem) محدوده بهبهان همزمان با مشاهدات و مطالعات صحرایی و تکنیک های مدرن سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است . شاخص های ژئومورفیک طول-گرادیان رود (شاخص sl) ، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (شاخص vf) ، و پیچ و خم پیشانی کوهستان (شاخص smf) ، از ابزارهای پایه و کارآمد برای تشخیص درجه فعالیت تکتونیکی در این پژوهش می باشند . بدین منظور نقشه تهیه شده از این شاخص ها با استفاده از مدل رقومی ارتفاع محدوده بهبهان در محیط نرم افزار gis تهیه گردید . با استفاده از تحلیل نرم افزاری، هم پوشانی سه لایه اطلاعاتی sl ، vf و smf انجام گرفت و سپس نقشه پهنه بندی تکتونیک فعال بصورت کمی در 5 رده تهیه شد که شامل فعالیت تکتونیکی از فعالیت کم تا خیلی فعال می باشند . نتیجه بدست آمده از نقشه پهنه بندی نئوتکتونیکی تهیه شده از سه لایه اطلاعاتی sl ، vf و smf ، افزایش میزان فعالیت تکتونیکی را از شمال غرب به سمت جنوب شرق نشان می دهد .
علی فانی یزدی عبدالرضا جعفریان
چکیده منطقه مورد مطالعه در 20 کیلومتری شمال غربی شهرستان بزمان و در غرب تا جنوب غربی ورقه 1:100000 زیروکی قرار گرفته است. این منطقه از نظر تقسیمات ساختاری بخشی از کمان ماگمایی حاصل از فرورانش پوسته اقیانوسی عمان می باشد واحدهای سنگی منطقه در دو گروه ولکانیک شامل: آندزیت، بیوتیت هورنبلند آندزیت، هورنبلند بیوتیت آندزیت، پیروکسن هورنبلند آندزیت، بیوتیت بازالت، پیروکسن تراکی آندزیت و بیوتیت تراکی آندزیت تقسیم بندی می شوند و واحد کوارتز هورنبلند دیوریت پورفیری تنها واحد ساب ولکانیک در منطقه می باشد. شدت آلتراسیون واحدهای سنگی در منطقه ضعیف بوده و زون های آلتراسیون سرسیتی، کربناته و سیلیسی در منطقه شناسایی شده است و واحد پیروکسن هورنبلند آندزیت بالاترین مقدار حساسیت مغناطیسی و واحد کوارتز هورنبلند دیوریت پورفیری به دلیل شدت آلتراسیون کمترین مقدار حساسیت مغناطیسی را نشان می دهد و با توجه به پتروگرافی و اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی واحدهای سنگی در سری گرانیت های نوع i یا اکسیدان قرار می گیرند با توجه به نمودارهای tas واحدهای سنگی منطقه در گروه های آندزیتی، آندزیتی – بازالتی و داسیت قرار می گیرند همچنین در نمودارهای دو متغیره درصد اکسیدهای k2o، na2o و مقدار کمتر al2o3 نسبت به si2o روند نزولی دارند که این روند با تبلور کانی-های مافیک توجیه پذیر است یا به عبارتی با تفریق ماگما و با اختلاط با ماگمای جدید قابل انطباق می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده واحدهای سنگی منطقه در سری کالک آلکالن قرار می گیرند و الگوی تغییرات عناصر ناسازگار lree نسبت به hree حاکی از تفریق یافتگی بازالت ها و اشتقاق آنها از ماگمای مافیک است آنومالی مثبت عناصر k, sr, ce در نمونه های مورد مطالعه ناشی از آلایش ماگما با مواد پوسته ای است و آنومالی منفی در عناصر nb,p,ti در روند تغییرات عناصر کمیاب نشان دهنده شکل گیری سنگ ها در منطقه فرورانش و از ویژگی های بارز ماگماتیسم قوسی می باشد. پارامترهای فوق در مورد آتشفشان تفتان نیز بررسی گردید و تشابه مناسبی بین دو آتشفشان بزمان و تفتان مشاهده می گردد که احتمالا بیانگر تفریق از منشا ماگمای واحد است و به لحاظ موقعیت تکتونیکی هر دو آتشفشان در سری کالک آلکالن و در موقعیت بازالت های کالک آلکالن جزایر قوسی قرار می گیرند.
هوروش وطن پرور محمدعلی گنجویان
دو گستره 1:100،000 اردکان و فهلیان بر دو زیر پهنه فارس و فروافتادگی دزفول در مرز دو ایالت زمین ساختی مهّم که توسط گسل کازرون جدا شده اند واقع اند. ساختمان های این ناحیه از کمربند چین خورده زاگرس به جهت جای دادن ذخایر هیدروکربوری از اهمیت بالایی برخوردارند. با توجه به فعالیت های اکتشافی صورت گرفته در منطقه ، بررسی وضعیت لرزه خیزی و فعالیت های زمین ساختی منطقه حائز اهمیت است. گسل پی سنگی کازرون با سازوکار امتدادلغز راستگرد با روند شمالی – جنوبی به صورت یک مرز طبیعی پهنه مورد مطالعه را به دو نیمه خاوری ( گستره اردکان ) و باختری ( گستره فهلیان ) تقسیم کرده است. مطالعه داده های دستگاهی ، ترسیم و تحلیل نمودارهای آماری زمین لرزه های چهار دهه اخیر ( 1970 – 2010 میلادی ) پهنه مورد مطالعه نشان داده است فعالیت لرزه ای در بخش خاوری گسل کازرون با تراکم بیشتر گسل خوردگی با سیستم امتدادلغز بیش از بخش باختری این گسل بوده و حدود 27/70 درصد از زمین لرزه های بزرگ منطقه با بزرگی 6/5 ? m ? 4 مربوط به این بخش می باشد. همچنین مطالعه پدیده نو زمین ساخت و ریخت زمین ساخت گستره برپایه شاخص های کمّی ریخت زمین ساخت ( ژئومورفیک ) نیز بیانگر این مطلب است که گستره 1:100،000 اردکان با شاخص های کمّی پیچ و خم پیشانی کوهستان 33/1 ، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره 67/1 و پیچ و خم رودخانه 1875/1 نسبت به گستره فهلیان دارای فعالیت زمین ساختی بیشتری می باشد.
مهسا درخشانی محمدعلی گنجویان
ساختمان های ناحیه فارس از کمربند چین خورده رانده زاگرس به جهت جای دادن ذخایر گازی در رسوبات کربناته تریاس از اهمیت زیادی برخوردار هستند. با توجه به پیچیدگی هندسه ساختمان ها و نیاز فعالیت های اکتشافی به افق های عمیق تر، بررسی و مطالعه چین خوردگی به خصوص در افق های پالئوزوئیک این ناحیه ضروری به نظر می رسد. لذا تاقدیس فهلیان جهت مطالعه و بررسی الگوی چین خوردگی در رسوبات مزوزوئیک تا پالئوزوئیک، انتخاب و چندین برش عـرضی ساختمـانی بر روی تـاقدیس فهلیان و نواحی پیرامون آن ترسیم گردید. مطالعه برش های ساختمانی تاقدیس فهلیان نشان داد که در مراحل نهایی تکامل چین ها گسل های اصلی کنترل کننده هندسه و الگوی چین خوردگی هستند و افق گسسته میانی دشتک با تأثیر بر روی سبک و هندسه چین خوردگی باعث دو کوهانه شدن تاقدیس فهلیان در سطح و تشکیل تاقدیس تول اسپید شده است. بررسی خطوط منحنی ضخامت رسوبات نشان می دهد که بخش جنوبی زون دزفول به دلیل افزایش فرونشست دارای ضخامت زیادی از رسوبات می باشد که به همین دلیل بسیاری از ساختمان ها در زیر پوشش زیادی از رسوبات خصوصاً رسوبات گروه فارس پنهان شده اند. همین مسئله نشان می دهد که به دلیل عوامل زمین ساختی که به احتمال زیاد تأثیر گسل پیشانی کوهستان (mff) در این بخش باعث پایین افتادن شدید پی سنگ گردیده که این عامل در برش های ساختمانی تاقدیس فهلیان نیز نمود دارد.
سید هادی مومنی راد محمدعلی گنجویان
منطقه موردمطالعه بخشی ازاستان سمنان است که درشمال وشمال غرب دامغان واقع است .غرب گسل دامغان درپایانه دامنه جنوبی کوه البرز به صورت یک خطواره نسبتاًطویل درشمال شهرستان دامغان رخنمون دارد ..مختصات منطقه عرض شمالیّ15 ?36تا ?09 ?36 وطول شرقی َ20 ?54تا 55َ ?53, وطول تقریبی26کیلومتر می باشد،که ازمناطق فعال زمین ساختی بوده ودرعهدحاضرحرکات زمین ساختی ولرزه ای درآن رخ داده است.به منظور تهیه نقشه های پهنه بندی خطر زلزله ,انجام پژوهش هاوبررسی های زمین ساختی وزمین ساخت جنبا مفیدمی باشد. هدف ازانجام این طرح بررسی وضعیت پویایی زمین ساختی بخش غرب گسل دامغان وشناسایی مناطق فعال درامتدادآن است. بررسی عوارض واندازه گیری شاخص های ریخت زمین ساختی رودخانه-وپیشانی کوهستان دراین ناحیه به دلیل وجودلیتولوژی خاص آن منطفه است که ازبهترین روش های ارزیابی زمین ساخت جنبا ونوزمین ساخت به شمارمی رود،،همچنین درمواردی که عوارض ساختمانی مدفون بوده یاپوشیده است.برای تهیه نقشه های مختلف مرتبط بانوزمین ساخت وتحلیل های ریخت زمین ساختی محدوده موردمطالعه ازنقشه رقومی ارتفاع(dem)محدوده شمال غرب دامغان همزمان بامشاهدات ومطالعات صحرایی روش های پیشرفته سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است.شاخص های ژئومورفیک طول-گرادیان رود (شاخصsl) ,نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره(شاخصvf),وپیچ وخم پیشانی کوهستان (شاخصsmf) ,از ابزارهای پایه وکارآمد برای تشخیص درجه فعالیت زمین ساختی دراین پژوهش می باشند.به این منظورنقشه تهیه شده ازاین شاخص هابااستفاده ازمدل رقومی ارتفاع محدوده مورد مطالعه در محیط نرم افزار gis تهیه گردید.با استفاده از تحلیل نرم افزاری,روی هم قرارگرفتن سه لایه اطلاعاتیsl vf, و smfانجام گرفت وسپس نقشه پهنه بندی زمین ساخت جنبا بصورت کمی درپنج جنبش زمین ساختی تهیه شد که شامل فعالیت زمین ساختی ازفعالیت کم تا خیلی فعال می باشند.نتیجه بدست آمده ازنقشه پهنه بندی نوزمین ساختی تهیه شده ازسه لایه اطلاعاتیvf,slوsmf،افزایش میزان فعالیت زمین ساختی راازشمال شرق به سمت جنوب غرب نشان می دهد.
اسما طالبی محمدعلی گنجویان
چکیده: در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای نقشه تراکم طول، تقاطع و تعداد خطواره ها و نقشه کانون زمین-لرزه ها در منطقه تهیه شده است. سپس با به دست آوردن مقدار شاخص های رخ دار شدن پیشانی کوهستان ، پیچ و خم پیشانی کوهستان و شاخص طول - گرادیان جریان بر روی سه تاقدیس چنگال، پلنگ و افزر، میزان فعالیت تکتونیکی این تاقدیس ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این شاخص ها، علاوه بر قرارگیری در جداول، برای نشان دادن و تحلیل هر چه بهتر، به صورت مدل رقومی و پروفیل نیز نمایش داده شده است. تلفیق داده های حاصل از نقشه شکستگی ها، مدل رقومی شاخص ها، نقشه کانون زمین لرزه ها و پروفیل آبراهه ها، نشان می دهد که تاقدیس های منطقه از نظر تکتونیکی فعال می باشند یعنی سرعت بالا آمدگی در منطقه بیش از فرسایش است. سپس برای تحلیل استریوگرافیکی تاقدیس ها به برداشت لایه بندی در اطراف چین پرداخته که به این ترتیب نوع و مختصات فضایی چین ها مشخص شده است. در نهایت پس از بررسی نتایج حاصله دلیل بالا بودن نرخ فعالیت تکتونیکی در بخش شرقی تاقدیس چنگال را تمایل این تاقدیس به سمت جنوب غرب و در نتیجه بالا رفتن میزان درزه و شکستگی ها بر اثر کشش در یال شمالی و ایجاد فشارش در یال جنوبی تشخیص داده شد. در بخش غربی این تاقدیس نیز فعالیت تکتونیکی بالا را می توان به وجود گسل دره سیاه نسبت داد. فعالیت بالای تاقدیس افزر نیز به دلیل وجود گسل فعال قیر در شمال شرق این تاقدیس است، که نقشه آنومالی شکستگی ها و کانون زمین لرزه ها نیز این نتایج را تأیید می کنند. در انتها به بررسی آماری زمین لرزه ها در شعاع 100 کیلومتری شهر قیر در بازه زمانی 1951 تا 2011 پرداخته و دوره بازگشت زمین لرزه ها نیز به دست آمده است،که با توجه به نتایج حاصل گسل های سبزپوشان، کره بس، جبهه کوهستان و گسل قیر به عنوان گسل های مهم و تأثیر گذار منطقه مشخص شده اند.
سید عابدین عدالت حقی ناصر عبادتی
گستره تهران که در کوهپایه های جنوبی البرز مرکزی قرار گرفته است، و شمالی ترین فرونشست ایران مرکزی به حساب می آید. کوههای البرز شمال تهران متشکل از یک سری از چینها و راندگیهای شرقی-غربی است که از مرکز البرز به سمت خارج (شمال و جنوب) رانده شدهاند.از لحاظ توپوگرافی دشت تهران، دشتی است با شیب ملایم از شمال به جنوب که بوسیله بلندیها و فرونشست های خاوری - باختری به بخش های گوناگون تقسیم می شود.تهران بر روی رسوبات آبرفتی واقع شده است. از دیدیگاه ژئوتکنیکی این رسوبات دارای تنوع زیادی می باشد که به طور کلی قسمت شمالی شهر تهران،رسوبات درشت دانه با جورشدگی خوب و در قسمت جنوبی شهر تهران رسوبات ریز دانه با جورشدگی ضعیف را شامل می شود.بررسی های نوزمین ساختی نیز حاکی از فعالیت و پویایی منطقه البرز بوده و بررسی دیرینه لرزه شناسی بر روی برخی از گسل های منطقه موید فعالیت های لرزه زا در طی عهد حاضر است؛ بررسی ها نشان می دهد که تهران در یک رژیم فشاری با راستای تنش n40e و ساختارهای فعال با راستای شرقی – غربی، سازوکار کانونی زمین لرزه ها عمدتا از نوع معکوس چپگرد خواهد بود. راستای تنش اصلی حاکم بر اساس لرزه خیزی و حل مکانیزم کانونی زمین لرزه ها نیز بیانگر کوتاه شدگی مورب لغز چپگرد در پهنه البرز مرکزی است.گسل های محدوده شهر تهران از دو دیدگاه پتانسیل ایجاد زلزله و یا گسلش سطحی قابل بررسی می باشند. گسل های فرعی و کوتاه از نظر پتانسیل ایجاد زلزله معمولا فاقد اهمیت به شمار میروند مگر آنکه با گسل های بزرگ و بنیادی منطقه در ارتباط باشند که در این حالت نیز پتانسیل ایجاد زلزله آنها تابعی از گسل اصلی خواهد بود.به طور کلی میزان زلزله محتمل بر اساس دوره بازگشت 475 ساله در محدوده این کلان شهر بین 7 تا 9 و شتاب سطحی (pga) بین g4/0 تا g6/0 می باشد که در قسمت جنوبی تهران شتاب pga بیشتر از بخش شمالی شهر محاسبه شده است.در این تحقیق جهت پهنه بندی پتانسیل روانگرایی از روش پهنه بندی درجه سه و یا مطالعات بزرگ مقیاس استفاده شده است و منطقه در شرایط بارگذاری لرزه ای به چهار محدوده از نظر پتانسیل روانگرایی تقسیم شده است.با توجه به تحلیل های صورت گرفته عمدتا قسمت های مرکزی، جنوبی و جنوب شرقی تهران نسبت به سایر مناطق دارای پتانسیل بیشتری برای روانگرایی می باشد.
مرجان مهدی نژاد عبدالرضا جعفریان
به منظور بررسی رسوب شناسی و پتانسیل یابی کانی های سنگین در رسوبات ماسه ساحلی دریای خزر از بندرترکمن تا محمودآباد با طول تقریبی 240 کیلومتر از خط ساحلی و سواحل شبه جزیره میانکاله از میان 12 نقطه انتخابی، به تعداد 60 نمونه از عمق 3/0 تا 5/0 متر اخذ گردید. این نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه تحت آزمون دانه سنجی قرار گرفته و با رسم منحنی های تجمعی و فراوانی، پارامترهای آماری آن محاسبه و تجزیه و تحلیل گردید. آزمون کلسیمتری برنارد برای تعیین میزان کربنات کلسیم نمونه ها انجام شده است و بطور متوسط حدود 25 درصد سهم کربنات کلسیم است. خرده صدف جاندران دریایی در میزان کربنات کلسیم قابل ملاحظه است. همچنین جدایش کانی های سنگین با مایع بروموفرم سپس تشخیص انواع کانی های سنگین و درصد حجمی هر کدام از آنها توسط بینوکولار و xrd صورت پذیرفت. بررسی پارامترهای دانه سنجی نشان می دهد که 40 درصد نمونه ها خوب جورشده و حدود 20 آن دارای جورشدگی خیلی خوب می باشند. بیش از 55 درصد نمونه ها دارای کج شدگی ریز تا نزدیک به متقارن می باشند. دانه های ماسه اغلب کشیده و دارای کشیدگی متوسط هستند. جدایش کانی های سنگین از کانی های سبک تر که فراوانی بیشتری دارند توسط جدا سازی گرانشی در یک مایع با چگالی بالا بنام بروموفرم صورت گرفت و به تعداد 20 نمونه مورد آنالیز قرار گرفته و به تعداد 25 کانی سنگین شناسایی شد از این میان کانی های گروه پیروکسن، گروه آمفی بولیت،لیمونیت، بیوتیت و مگنتیت بیشترین تمرکز و فراوانی را در نمونه ها دارند.
مهیار تره کار محمدعلی گنجویان
ساختمان تاقدیس خافتر(کفتر) در ناحیه جهرم استان فارس به مختصات طول جغرافیایی 53 شرقی تا 54.00 شرقی و عرض جغرافیایی 28.30 تا 29.00 می باشد. به لحاظ پیشینه تاریخی و دستگاهی زمین لرزه های ناحیه و عملکرد گسل های بنیادین و نفت خیز بودن ناحیه از دیرباز مورد اهمیت بوده است. بررسی پارامترهای ریخت زمین ساختی شیوه ای جدید در ارائه الگوی نوزمین ساختی و ارزیابی عملکرد زمین ساخت جنبا در منطقه محسوب می شود. مورفولوژی کوهستانی الگوی آبراهه ها و مطالعه تکامل ساختاری در این ناحیه یکی از روش های عملی جهت شناسایی فعالیت ها و ارائه الگویی جدید از وضعیت زمین ساختی منطقه به حساب می آید. استفاده از نوآوری های سیستم اطلاعات جغرافیایی,کمک شایانی به ارزیابی شاخص های ژئومورفیک پیشانی کوهستان , آبراهه ها و اطلاعات سایزموتکتونیک به عنوان ابزارهای پایه واساسی به منظورشناخت زمین ساخت جنبا ونشان دادن تاثیر آنها بر فعالیت های زمین ساختی می کند.
فرنوش برازش عباس چرچی
چکیده ندارد.
محمدرضا رجبی عباس کنگی
چکیده ندارد.
مریم کنگی عباس کنگی
چکیده ندارد.
رضا صابر محمدعلی گنجویان
چکیده ندارد.