نام پژوهشگر: محمدمهدی رحیمیان

بررسی تأثیرات متقابل عکاسی تبلیغاتی و طراحی گرافیک در آگهی های مطبوعاتی ایران (از سال 1340 الی 1385 شمسی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1391
  علیرضا دانافر   محمدمهدی رحیمیان

طراحی گرافیک همیشه از امکانات، علوم و ابزارهای مختلف استفاده کرده تا منظور و مفهومی که برای آن در نظر گرفته شده را بصورت گویاتر و تاثیرگذارتر برساند؛ این موضوع در دوره های مختلف نسبت به امکانات موجود متفاوت بوده است. عکاسی یکی از پدیده هایی بود که توانست با توجه به خصوصیاتی که دارد به خوبی جای خود را در دل طراحی گرافیک باز کند و تاثیرات زیادی بر طراحی گرافیک بگذارد و همچنین از این رشته تاثیرپذیر باشد. با توجه به این موضوع و اهمیت عکاسی و طراحی گرافیک تحقیق پیش رو به روند تاثیرات متقابل عکاسی تبلیغاتی و گرافیک آگهی های مطبوعاتی می پردازد و این روند را از دهه ی 1340 شمسی، به دلیل اهمیتی که از این دوره به بعد دارد را تا سال 1385 مورد بررسی قرار می دهد که در این دوره ی مورد نظر اتفاقات بسیار مهمی در عرصه گرافیک و عکاسی رخ داده که اهمیت این تحقیق را موجب شده است، از این رو آگهی های تبلیغاتی که عکاسی تبلیغاتی در آن ها نقشی اساسی داشته را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و به تعاملات عکاسی و گرافیک در این زمینه بسیار مهم می پردازیم. همچنین در این تحقیق افراد، مطبوعات، کانون های تبلیغاتی و فعالیت های تاثیر گذار در زمینه آگهی ها در ایران (داخلی و خارجی) شناسائی شده اند تا مشخص شود عکاسی و گرافیک در روند تعامل با یکدیگر متاثر از چه قدرت هایی بوده است.

بررسی عکاسی مراسم ازدواج از قاجار تا دوران معاصر عملی : عکسهای هنری از مراسم عروسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1387
  محسن حاجتمند   محمدمهدی رحیمیان

چکیده ندارد.

بررسی تطبیقی عکاسی بناهای تاریخی اصفهان، موضوع عملی: عکاسی از خانه های قدیمی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1387
  مهناز عباسپور   محمدمهدی رحیمیان

چکیده ندارد.

بررسی عکاسی جنگ تحمیلی در ایران با رویکرد لحظه قطعی برسون ((حمام حسین روسی))
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1388
  مهدی مردانی اقدم   محمدمهدی رحیمیان

نام هانری کارتیه- برسون یکی از شناخته شده ترین نام ها در دنیای عکاسی است و نظریه «لحظه قطعی» او نیز یکی از پر سرو صدا ترین تئوری های عکاسی است که تا سالیان سال جزء لاینفک اصول عکاسی، برای عکاسان مستند نگار و خبری بوده است.لفظ «لحظه قطعی» در جامعه آکادمیک ما، لفظ بزرگ و شناخته شده ای است . اما این شناخت فقط در مورد واژه است نه موشکافی و شناخت عمیق این عبارت . یکی از مباحثی که در نهادهای عکاسی برای بسیاری از مخاطبین یکسان است، جابه جایی «لحظه قطعی» با اوج داستان است. لازم به ذکر است در این مورد مقاله «لحظه قطعی» در کتاب عکاسان وعکاسی، ترجمه بهمن جلالی و وازار یک در ساها کیان نوشته شده است. عکاسی جنگ تحمیلی ایران نیز مانند گنجینه ای ، در بسته مانده و علی رقم وجود موضوع های بکر برای تحقیق، تقریباً دست نخورده باقی مانده است.کتاب های عکس زیادی از جنگ منتشر شده ، اما این ها فقط عکس است و هیچ پژوهش ،مقاله یا مطلبی در این کتاب ها در مورد ژانرهای متفاوت عکاسی جنگ تحمیلی نوشته نشده است. نه این که هیچ تحقیقی دراین مورد انجام نشده، ولی تحقیق های انجام شده با توجه به عظمت عکاسی جنگ تحمیلی ناچیز است. چند پایان نامه ومقاله بسیار کوتاه تحقیقات انجام شده در این زمینه است.البته باید بگوییم شش جلد کتاب با عنوان «جنگ تحمیلی» که توسط سیف اله صمدیان با گرافیک مرحوم مرتضی ممیزبه چاپ رسید، یکی از شاه کارهای به یادگار مانده و یکی از موثرترین کتب راجع به جنگ تحمیلی ایران است. همچنین کتاب های دیگری چون «آبادان که می جنگد» اثر بهمن جلالی نیز توانسته بر عکاسان جنگ تحمیلی بسیار اثر گذار باشند. اما همان طور که گفته شد این کتاب ها فقط کتاب عکس است . پژوهشی تصویری است «لحظه قطعی» نظریه زیبایی شناسی هانری کارتیه برسون است، که در سال 1952 با چاپ کتابی با همین نام منتشر شده است. کارتیه برسون تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله هنرهای آئینی خاور دور )بودیسم، تائوئیسم وذن( و عکاسانی همچون واکر اوانز ،آندره کرتس و مکتب هایی همچون سورئالیسم و موج عکاسی مستقیم قرار داشت.لذا برای شناخت «لحظه قطعی» شناخت موارد یاد شده لازم است.روزمره جامعه بسیار مورد توجه برسون قرار داشت.او با عکس هایش به درون افراد مختلف نفوذکرده و آنها را کندوکاو می کند.اما این نگاه زیرکانه در پیش پا افتاده ترین وعادی ترین امور زندگی صورت پذیرفته است. چنین رویکردی را نیز می توان در عکاسی جنگ تحمیلی جستجو کرد. فضای جنگ تحمیلی ،فضای ارتباطات درونی و ارتباط بی کلام بوده است. توانست چنین واژه ای را توضیح و قابل هضم کند با بررسی عکس ها و مصاحبه با عکاسان ایرانی می توان چنین رویکردی را در عکس های به جا مانده از جنگ تحمیلی یافت. روز مره جایگاه خاصی در عکس عکاسان جنگ تحمیلی به خود اختصاص داده است و همین امر باعث شده بتوانیم عکس هایی متفاوت از زندگی رزمندگان در مناطق جنگی مشاهده کنیم .اما به نظر می رسد «لحظه ناب» واژه ی مناسب تری نسبت به «لحظه قطعی» در عکس های برسون و عکس های جنگ تحمیلی ایران باشد.از شواهد پیداست که «لحظه قطعی»را در عکس های لحظه ای فقط ،در ذهنیت می توان یافت نه عمل.بیان ادبی آن بسیار قدرت مندتر از بیان عملی آن است.

نقش رخدادهای لحظه ای در عکاسی عنوان بخش عملی: عکاسی پرتره با تکنیک دبل اکسپوز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1388
  شیما فیلی زاده   محمدمهدی رحیمیان

تصادف یا اتفاق از دیرباز به عنوان عاملی در خلق اثر هنری حضور داشته است. از اوایل قرن بیستم، با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی به این مقوله به طور جدی و قاطعانه به عنوان عنصری مهم در خلق آثار هنری توجه شده است. دادائیست ها و سورئالیست ها از اولین جنبش هایی بودند که از این مهم برای آفرینش آثار خود بهره جسته اند. اما در زمینه عکاسی نیز اتفاق حضوری چشمگیر دارد. آنچه پیش بینی کرده ایم به گونه ای دیگر ظهور می یابد و یا به ناگاه با لحظه ای روبرو می شویم که انتظارش را نداشته ایم. لحظه ها از پی هم می آیند و می گذرند و اتفاقات شکل می گیرند، اما در این میان با حضور آگاهانه عکاس است که لحظه قطعی به ثبت می رسد و ماندگار باقی می ماند. لحظه قطعی؛ لحظه ای که همه چیز به گونه ای عالی حضور می یابد. ذن شیوه ای شرقی است که ما را به سکون و سکوت فرا می خواند. سکون و سکوتی که درون و برون را یکی می کند و حضور را چشمگیر. حضور در لحظه لحظه ی هستی، لحظه ای که حضور آگاهانه ما را می طلبد؛ لحظه ی قطعی. این رساله به نقش اتفاق در هنر و به خصوص هنر عکاسی می پردازد و از دیدگاه طریقت ذن ما را به حضور آگاهانه تر و خلق ماندگارتر فرا می خواند.