نام پژوهشگر: محمد قلعهاسدی
مرضیه عمرانی محمد قلعه اسدی
گیاه salvia leriifolia (نوروزک) متعلق به خانواده نعناعیان است. این گیاه در ایران در مناطق جنوبی خراسان و سمنان رشد می کند. در سال های اخیر، خواص مختلف این گیاه مانند کاهش وابستگی به مورفین، کاهنده قند خون، ضد درد و ضدالتهاب، آنتی اکسیدان، ضد تشنج، ضد کم خونی موضعی و فعالیت های ضد باکتری موردبررسی قرار گرفته است. تاکنون مطالعاتی بر روی ساقه، گل و برگ های این گیاه انجام شده است اما گزارشی در مورد ریشه در دسترس نیست. این بررسی مطالعه فیتوشیمیایی بر ریشه گیاه نوروزک انجام شده است. ریشه گیاه salvia leriifolia (نوروزک) در اسفند ماه سال 1391 از منطقه بجستان جمع آوری شد. ریشه گیاه پس از خشک شدن به قطعات کوچک تری تبدیل شد و عصاره اتیل استاتی به روش خیساندن تهیه شد. با استفاده از روش کروماتوگرافی ستونی، پنج دی ترپنوئید آبیتانی از عصاره به دست آمده جداسازی شدند. ترکیبات به دست آمده با روش های طیف سنجی 1d nmr و 2d nmr تعیین ساختمان شدند.
شبنم جهانبانی کورعباسلو مهرداد مهکام
با توجه به کاربرد گسترده ترکیبات هتروسیکل غنی از نیتروژن به عنوان مواد پرانرژی سبز به ویژه تترازول ها، در این کار پژوهشی ابتدا پلی(5- وینیل تترازول) به عنوان یکی از جذاب ترین پلیمرهای تترازول سنتز شد، در مرحله بعد نمک های پلی¬وینیل تترازول که دسته ای دیگری از مواد پرانرژی سبز و مهم است با بازهای مانند آمونیاک، هیدرازین، هیدروکسیل آمین و آمینوگوانیدین سنتز و پایداری حرارتی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. از مزایای این کار پژوهشی می توان استفاده از آب به عنوان حلال سبز و انجام واکنش در شرایط ملایم را برشمرد.
فریده رنجبری محمد قلعه اسدی
چکیده ندارد.
صمد امیدی محمد قلعه اسدی
در پی سنتز مشتقات سیلیله ای از 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات به نام منومر 2- پروپنوئیک اسید، 2- متیل-2- [(تری اتیل سیلیل) اکسی] اتیل استر و ترکیب کراسلینک 2- پروپنوئیک اسید، 2- متیل-2- [دی متیل وینیل سیلیل) اکسی] اتیل استر (ca1)و نیز سنتز ترکیب کراسلینک دیگری به نام 1 و 2 بیس (وینیل فنیل) اتان (ca2) ، هیدروژلهای جدیدی با استفاده از این منومرها و متاکریلیک اسید (maa) و دو ترکیب دیگر به نام منومر وینیل بیس (تری متیل سیلیلوکسی) متیل سیلان و عامل کراسلینک آلیل متاکریلات (ca3) ، به روش پلیمریزاسیون رادیکالی سنتز شد. داروی مزالازین (5-آمینو -2-هیدروکسی بنزوئیک اسید) بر روی هیدروژلهای مذکور بارگیری شده و میزان رهاسازی دارو از طریق هیدرولیز آنها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی ( محیط معده با 1= ph و محیط روده با 4/7= ph ) بررسی گردید. در قسمت دیگر پروژه ، ترکیب کراسلینک سیلیله جدیدی از پارا متیل استایرن به نام پارا (دی متیل وینیل سیلیل) متیل استایرن و همچنین یک منومر سیلیله جدید از پارا هیدروکسی بنزوئیک اسید به نام پارا (دی متیل وینیل سیلیلوکسی) بنزوئیک اسید سنتز شد. نهایتاً در قسمت آخر به سنتز کوپلیمرهایی از مونومر وینیل بیس (تری متیل سیلیلوکسی) متیل سیلان با سایر منومرها به نسبت های مختلف با حضور ca1 و بررسی برخی ویژگیهای مکانیکی این کوپلیمرها پرداخته شد .