نام پژوهشگر: مریمالسادات فاتحیزاده
زهرا قایمی عذرا اعتمادی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رویکرد تلفیقی (ایماگوتراپی وطرح واره درمانی) بر اعتیاد به عشق وطرح واره دختران شهر اصفهان بود. روش این تحقیق نیمه تجربی واز نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران مراجعه کننده به مراکز مشاوره وفرهنگسرای شهر اصفهان در سال 1389ـ1388بودند. ازبین این افراد 30 نفر ازآنها که درپرسشنامه پی بادی(2005)وپرسشنامه 90سوالی طرح واره یانگ(2008) حد نصاب نمره را کسب کردند انتخاب و به طور تصادفی 15 نفردر گروه آزمایش و15نفر در گروه کنترل گمارده شدند. فرضیه های پژوهش عبارت بودند ازاینکه رویکردتلفیقی (ایماگوتراپی و طرح واره درمانی) براعتیاد به عشق وطرح واره های ناسازگاردردختران موثر است و بین اعتیاد به عشق وطرح واره های ناسازگاردردختران رابطه معناداری وجود دارد. متغیرهای وابسته اعتیاد به عشق وطرح واره های ناسازگاردختران بود که با استفاده از پرسشنامه اعتیادبه عشق پی بادی( 2005)و پرسشنامه90سوالی طرح واره یانگ( 2008) ارزیابی شد. متغیر مستقل رویکردتلفیقی(ایماگوتراپی وطرح واره درمانی)بود که در طی 1جلسه گروهی و8 جلسه فردی روی گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با تحلیل کواریانس به وسیله نرم افزارآماری spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که این شیوه بر همه ابعاد طرح واره (0/05>p) به استثنای بعد بازداری هیجانی (0/098=p) موثر بوده است واعتیاد به عشق (0/05>p) را دردختران بهبود بخشیده است . همچنین بین اعتیاد به عشق وطرح واره دختران ارتباط معناداری (0/01>p) وجودداشت. بین اعتیاد به عشق وابعادمحرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/بیگانگی، وابستگی/بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر ضرر وبیماری، اطاعت، ایثار، استحقاق، خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی، تحسین /تأییدخواهی، نگرانی/بدبینی، خود-تنبیهی، ارتباط معناداری یافت شد ولی بین اعتیاد به عشق با ابعاد نقص، شکست، گرفتاری، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه رابطه معناداری وجود نداشت (p>0/01).
مریم آبروی فاطمه بهرامی
هدف پژوهش حاضر مشخص کردن عوامل پیش بینی کننده طلاق در زوجین شهر اصفهان بود. طرح این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. به این منظور از بین زوجین ارجاع داده شده به مراکز مداخله در بحران طلاق در شهر اصفهان 150 نفر (زن و مرد) بصورت تصادفی انتخاب شدند و برای نمونه زوجین عادی نیز از بین فرهنگسراهای شهر اصفهان یک فرهنگسرا بصورت تصادفی انتخاب و از بین شرکت کنندگان در دوره های آموزشی 150 نفر (زن و مرد) انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های آغاز خشونت بار، خاطرات ناگوار، اقدامات جبرانی، غرقه شدن، عشق و علاقه، مدیریت تعارض، انریچ و جمعیت شناختی در نمونه های مورد نظر اجرا شد. در آزمون t از بین متغیرهای موجود، در عامل آغاز خشونت بار، اقدامات جبرانی، عشق و علاقه، مدیریت، همکاری، رقابت بین دو گروه زوجین در معرض طلاق و زوجین عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0/01 p) و در تمام مقیاس ها نمرات گروه در معرض طلاق بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که در مقیاس های خاطرات ناگوار، همسازی، مصالحه و اجتناب بین دو گروه زوجین در معرض طلاق و زوجین عادی تفاوت معناداری وجود ندارد ( p>0/05). نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک دو ارزشی نشان داد که متغیرهای غرقه شدن، اقدامات جبرانی، عشق و علاقه، سبک مدیریت تعارض قوی ترین پیش بینی را برای احتمال در معرض طلاق قرار گرفتن زوجین فراهم کردند. به این صورت که با افزایش غرقه شدن، آغاز خشونت بار و 4 مهاجم (ایرادگیری- بی احترامی- حالت تدافعی- دیوار سنگی) خاطرات ناگوار، مدیریت همکاری و سن، سن همسر، مدت ازدواج، نحوه سکونت و وضعیت اقتصادی اجتماعی احتمال در معرض طلاق را افزایش می دهد و برعکس افزایش اقدامات جبرانی، عشق و علاقه، همسازی، مصالحه، اجتناب، رقابت، سطح تحصیلات، تعداد فرزندان، شغل و میزان درآمد احتمال در معرض طلاق بودن را کاهش می دهد.
بنفشه امیدوار مریم السادات فاتحی زاده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش پیش ازازدواج بر انتظارات و نگرشهای زناشویی دانشجویان در آستانه ازدواج بود.فرضیه های پژوهش شامل بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج بر بهبود انتظارات زناشویی و ابعاد آن و نگرشهای زناشویی و ابعاد آن در دانشجویان در آستانه ازدواج بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بودند که در دوران آشنایی یا در دوران نامزدی قرار داشتند. برای انتخاب نمونه207 نفر از دانشجویان داوطلب شرکت در دوره آموزشی به دو پرسشنامه انتظارات و نگرشهای زندگی زناشویی پاسخ دادند.
منیره شریفی اعظم پرچم
چکیده در طول تاریخ، خانواده همواره رکن اساسی اجتماع بوده است به طوری که بستر مناسبی برای ارضاء بسیاری از نیازهای مادی و معنوی افراد را فراهم کرده و زمینه ساز رشد و تکامل اعضای آن می باشد. امروزه علیرغم پیشرفت های سریع فناوری، یکی از مشخصه های بارز در رفتار افراد خانواده به ویژه جوانان و نوجوانان، بدبینی و نگرش منفی است. به همین دلیل بهره گیری از نگرش مثبت و خوش بینانه، ضمن ایجاد فضای مثبت میان افراد به خصوص در خانواده، سلامت آن ها را نیز تضمین خواهد نمود. در روانشناسی مثبت نگر، اعتقاد بر آن است که سازه هایی همچون خوش بینی و باور به این عقیده که در آینده پیامدهای مطلوب حاصل خواهد شد، می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زای زندگی حمایت کند. به همین دلیل در یکی دو دهه اخیر، به طور جدّی به بررسی نقش خوش بینی در درمان انواع بیماری از جمله افسردگی پرداخته اند که حاصل آن پیدایش نظریه ای به نام خوش بینی بوده است. از طرفی، قرآن کریم با ارائه جهان بینی خاص خود و با تکیه بر محور توحید، همواره بر خوش بینی تأکید دارد و آن را در رشد و تعالی افراد دخیل و مهم می داند. پژوهش حاضر سعی دارد ضمن بررسی مفهوم خوش بینی در روانشناسی و آشنایی با راهکارهای بشری جهت ایجاد و تقویت خوش بینی در خانواده، به تحلیل روانشناختی آیات قرآن در این باره بپردازد. سپس با مقایسه مفهوم خوش بینی در قرآن و علم روانشناسی ضمن معرفی نقاط اشتراک و افتراق این دو حوزه، راهکارهایی مناسب جهت ایجاد و تقویت خوش بینی در حیطه خانواده ارائه نماید. از آنجا که برای روشن شدن حوزه خوش بینی، بررسی بعد مقابل آن، یعنی بدبینی نیز ضرورت دارد، بدبینی و گرایش به تفکر منفی نیز مورد تحلیل قرار گرفته و راهکارهای تضعیف آن ارائه گردیده است. از نتایج بارز و شاخص مفهوم خوش بینی در قرآن آن است که جهان بینی قرآن یک جهان بینی خدا محوری است و هیچ مفهوم عمده ای در قرآن، جدای از مفهوم خداوند وجود ندارد. به همین دلیل خوش بینی حقیقی در خانواده در ارتباط با الله است که دستاوردهای روانشناسی علیرغم شباهت های زیاد با مفاهیم قرآنی موجود در این زمینه از این نکته غافل مانده اند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که: • خوش بینی در روانشناسی به منظور جلوگیری و نیز درمان افسردگی مطرح می شود اما در قرآن پیوسته مورد تأکید قرار گرفته است زیرا مبنای خوش بینی در قرآن، توحید بوده و اساس آن را ایمان افراد تشکیل می دهد. • خانواده یکی از مهم ترین کانون های مورد توجه اسلام و به طور خاص، قرآن است. از این رو خوش بینی توحید محور را در برقراری روابط خانوادگی و تربیت فرزندان یک اصل مهم می داند. • ایجاد خوش بینی فعال در خانواده در روانشناسی و قرآن مطرح شده است و یافته های روانشناسی در این زمینه، با آموزه های قرآنی همسو است. کلید واژگان: قرآن، روانشناسی، خوش بینی، بدبینی، خانواده
سمانه کوهی عذرا اعتمادی
چکیده ندارد.
طیبه بلالی عذرا اعتمادی
چکیده ندارد.
سمیه شاهمرادی مریم السادات فاتحی زاده
چکیده ندارد.
پریگل پورهمایون کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.