نام پژوهشگر: تورج زینیوند
رضا کیانی علی سلیمی
"جفری لیچ"، زبان شناس معروف معاصر، در بحث ابزارهای موثر در شعرآفرینیِ شاعران امروز، به طبـقه بندیِ شـگردهای هنـجارگریزی یا قاعـده کاهی پرداخـته و آن را در هشـت گونه ی مختلف «آوایی»، «زمانی»، «سبکی»، «گویشی»، «معنایی»، «نحوی»، «نوشتاری» و «واژگانی» مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است. در این میان، شعر معاصر ایران و عراق با زبان خاصّ خود، هویّتش را در گریز از عادت هایی می داند که از گذشته تاکنون بر تخیّلات شاعرانه سایه افکنده؛ به گونه ای که، تجربه های نامتعارف شاعران این دو سرزمین در حوزه های مختلف شعری و دگرگونی هایی که در جنـبه های آن پدید آورده اند، به سروده هایشان تازگی خاصّی بخشیده است. در رهگذر چنین تحوّلاتی، گونه های مختلف هنجارگریزی که در الگوی زبان شناسی "لیچ" مـطرح شده، از موثرترین شـیوه هایی است که با تعمیم آن به شعر معاصر ایران و عراق، برجستگی زبان شاعران این دو سرزمین را، بیش از پیش نمودار می سازد. آن چه که در این پژوهش به عنوان سرآغازی برای ورود به بحث اصلی به آن خواهیم پرداخت، نگاهی است به تعاریف و برداشت های "لیچ" از انواع هنجارگریزی و تطبیق الگوی مورد نظر وی با نمونه هایی از اشعار معاصر ایران و عراق. در بخش اصلی تحقیق -که بیش ترین حجم کار را به خود اختصاص داده ، با تمرکز بر موضوع هنجارگریزی معنایی در سروده های شاعران سرآمدی همچون «مهدی اخوان ثالث»، «سهرب سپهری»، «قیصر امین پور»، «بلند الحیدری»، «عبدالوهاب البیاتی» و «سعدی یوسف» که حیات یا مرگ آنان در نیمه ی دوّم قرن بیستم رقم خورده-، به نقد و بررسی موضوعات زیر می پردازیم: - چرخش هدف مند سنّت در امتداد خیال شاعران و انحراف ناگهانی آن از مسیر باورهای محتوم مخاطبان. - شیوه های نوین و تحوّل یافته ی تصویرپردازی هایِ شاعرانه. - تلفیق دیگرگونه و غیر عادیِ واژگانِ همنشین در پوشش ترکیبات اضافی و وصفیِ نوین. - تحوّل بنیادین در کاربرد متعارف رنگ ها و چرخش معنایی آن ها در ساخت های جدید. - آمیزش گونه های ناهمگون و پیوندهای تازه میان مفاهیم متناقض نما. - یگانگی حواس پنج گانه با یکدیگر و نسبت دادن عمل کرد یک حسّ به حسّ دیگر. چشم انداز کلّی این پژوهش نشان می دهد که شاعران معاصر ایران و عراق کوشیده اند با به کارگیری آرایه های تصویری نامتعارف و کاربردهای ترکیبی نامعمول، غبار عادت از کلام عادی بزدایند و ساحت شعر را از آفرینش های دیگرگونه سرشار سازند. باید اذعان نمود که هنجارگریزی هایِ کاربردی شاعران معاصر این دو سرزمین، اغلب از ویژگی های مشابهی برخوردار است که با تکیه بر مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی، در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل نقد و بررسی است. ذکر این نکـته ضروری می نماید که رویکرد هنـجارگریزانه ی شاعران معاصر ایران و عراق، هـمواره مثبت ارزیابی نمی شود و گاه با کاستی هایی نیز همراه بوده است. بخشی از این کاستی ها، در کیفیّت برخورد شاعرانی است که به جای توجّه به توانش ادبیِ زبان، تنها به جبهه گیری آن در برابر بیان گذشتگان نظر داشته اند. به عبارت دیگر، آنان به جای این که از توانایی زبان در جهت تعالی شعر خود بهره گیرند، از آن به عنوان ابزاری برای مقابله با هنجارهای گذشته، سود برده اند. افزون براین، افراط در چینش جدولیِ واژگان و بر هم زدن نظام خانوادگی کلمات، از جمله آسیب هایی است که جزیی از عادت های غالب برخی از این شاعران شده و حوزه ی معنایی زبان را تا حدودی متضرر نموده است.
مسعود اقبالی یحیی معروف
بررسی و تحلیل آرای ناقدان درخصوص شخصیّت و مضامین شعری برخی از سرایندگان متعهد شیعه، به منظور تبیین حقایق و دستیابی به دیدگاهی منطقی و قابل اتکا، هدف اساسی این رساله محسوب می شود. بر این اساس، اظهارات و دیدگاه های ناقدان قدیم و معاصر در انعکاس شخصیّت شاعرانی چون «کثیّر عزّه، کمیت بن زید، سیّد حمیری و دعبل خزاعی»، در بوته نقد و بررسی قرار گرفته و ارزیابی منطقی و مستدلّی از آن ارائه گردیده است. علی رغم اینکه سرایندگان مذکور را هرگز نمی توان بری از خطا و نقصان دانست، و بی شک از جنبه اخلاقی، مذهبی و فکری انحرافاتی نیز داشته اند، امّا موضعگیری ناقدان در این باره، سختگیرانه و گاه تعصّب آمیز بوده و در ترسیم شخصیّت ایشان، اغلب، عبارات ناشایست و اتهامات غیر واقعی بیان کرده اند. از جمله مباحث مورد مناقشه در دیدگاه ناقدان، می توان به مواردی چون «اعتقاد شاعران به تناسخ ارواح و رجعت ائمه (ع)، تعرّض به صحابه، دنیاطلبی و حرفه گرایی شاعران، انتساب جهل و حماقت، بی دینی و بیزاری از مردم، کینه توزی و ارتکاب جنایت، گرایش شاعران به فساد و تباهی، بی ارزش بودن اشعار شیعی ایشان» اشاره نمود، که آرای آنان، گاه با تناقض در گفتار همراه بوده و یا بازتاب استنتاج شخصی ناقد در محکوم کردن شاعران مذکور است. از سوی دیگر، عدم ارائه مستندّات کافی و یا انعکاس تعصّبات مذهبی در اظهار نظر ناقدان، صحّت گفته های ایشان را خدشه دار نموده است. در این رساله، نکات و جنبه های قابل نقد از شخصیّت برخی از شاعران که مورد توجّه ناقدان نیز قرار گرفته، مورد تحلیل و ارزیابی واقع گردیده است و موضوعاتی چون «باده گساری شاعران، هجو اخلاقی و پیامد آن، گرایش برخی از آنان به دربار خلفا، داشتن باورهای مذهبی انحرافی» نقد و بررسی شده است. به طور کلّی، رساله حاضر در ارزیابی جامع از نقد و تحلیل دیدگاه های ناقدان و مورّخان، درصدد روشنگری و تبیین حقایق، در فضایی عاری از تعصّب و یکجانبه نگری بوده است و سعی بر آن داشته تا تحلیل و ارزیابی صحیحی از اتهامات وارده ارائه نماید.
زینب نوری تبار تورج زینی وند
پژوهش های نخستین ادبیّات تطبیقی در جهان عرب، پس از حمله ناپلئون به مصر و در پی آشنایی جهان عرب به ویژه مصریان با فرهنگ و تمدن غرب، به خصوص فرانسه، آغاز گردید. محمّد عبد السّلام کفافی، یکی از پیشگامان و مولّفان برجسته ی مصری است که در زمینه ی ادبیّات تطبیقی دارای تألیف و نظریّه می باشد. برجسته ترین اثر وی که به همّت سید حسین سیّدی نیز به فارسی ترجمه شده، کتاب «ادبیّات تطبیقی (پژوهشی در باب نظریه ادبیّات و شعر روایی)» است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا ضمن معرّفی مولّف، به استخراج و دسته بندی دیدگاه های وی در کتاب «ادبیّات تطبیقی (پژوهشی در باب نظریّه ادبیّات و شعر روایی)» پرداخته شود. یافته اساسی پژوهش در این است که کفافی، در این اثر به بررسی و تحلیل مکتب های موجود ادبیّات تطبیقی (فرانسه، امریکا، روسی یا اسلاوی و نظریّه اسلامی ادبیّات تطبیقی) پرداخته است. اما بیشترین مبانی نظری ای که مولّف، در بررسی و تحلیل چارچوب های ادبیّات تطبیقی به کار گرفته است، براساس مبانی مکتب فرانسه است. مولّف در بیشتر موارد از ذکر منابع نظری مورد استفاده، خودداری کرده و کمتر به منابع نو و روزآمد استناد نموده است. نمونه های تطبیقی و نقدی کفافی در حوزه ی ادبیّات تطبیقی، دربردارنده ی ویژگی های سه مکتب فرانسه، امریکا و نظریّه ی اسلامی ادبیّات تطبیقی می باشد. وی در بررسی این مکتب ها، به مبانی نظری هر یک از آن ها توجّه نموده و برای هر کدام نمونه هایی تحلیلی را بیان نموده است.
نسرین احمدوندی تورج زینی وند
عبدالله بردونی از چهره¬های شاخص ادبیات پایداری یمن به شمار می رود که در زمانه¬ای پر از ظلم و آشوب می¬زیست. اوضاع آشفته¬ی یمن، جنگ، فقر، جهل، کم رنگ شدن ارزش¬های معنوی و رواج فساد در جامعه، روح بلند وی را به خشم و درد آورد و شاعر را بر آن داشت تا قلم خود را در خدمت بیداری و هوشیاری مردم و احیای ارزش¬های اخلاقی، برای نجات جامعه¬ی خود قرار دهد. عشق به وطن، دشمن ستیزی، تعلّق خاطر بسیار به میراث گذشته، دمیدن روح زندگی در کالبد میراث کهن و نوآوری متّکی بر سنّت، از ویژگی های مهمّ این شاعر است. وی که در شمار نسل نخستین ادبیات پایداری یمن است، موضوعات شاخصی همچون وطن¬دوستی، وحدت ملّی- قومی، هجو و نکوهش سران عرب، رثای شهیدان، نوستالوژی و موضوع آوارگان فلسطینی را در شعرش به کار برده است. او برای چنین مضمون هایی از شخصیّت های مذهبی و اسطوره ای و بویژه نمادها، بهره ی فراوان برده است. از ویژگی ¬های بارز سبک شعری او می توان به کاربرد عنصر طنز، نماد و اسطوره، آموزه های دینی، صورخیال، به ویژه تشبیه و استعاره اشاره نمود. در کاربرد آرایه های ادبی همچون: جناس، سجع، ردّ العجز علی الصّدر، مراعات نظیر و ... جانب اعتدال را رعایت نموده است. قالب سنّتی و اسلوب خطابی بر شعر بردونی غلبه دارد که سرشار از روح جهاد و مبارزه است. اساس شعر وی بر پایه ی نظام سنّتی، موزون و قافیه دار بنا نهاده شده است.
پروین زمانی فر تورج زینی وند
چکیده ندارد.