نام پژوهشگر: رضا مهدوینژاد
زهرا مهدوی جعفری رضا مهدوی نژاد
85 درصد از آسیب های لیگامنتی مچ پا، اسپرین جانبی می باشد.این آسیب شایع ترین آسیب در بسکتبال است. هدف تحقیق حاضر مقایسه قدرت، دامنه حرکتی ، تعادل ایستا و میزان آسیب قبلی مچ پای اتکا بین دو گروه آسیب دیده و آسیب ندیده و شیوع اسپرین جانبی مچ پا در پای اتکا و غیر اتکای ورزشکاران آسیب دیده بود. آزمودنی های این تحقیق 113بسکتبالیست دختر شرکت کننده در مسابقات دسته یک دانشگاهی سال1387با میانگین سن2±22 سال، قد6±166 سانتیمترو وزن 9/5±61کیلوگرم بودند. برای اندازه گیری قدرت در حرکات دورسی فلکشن، پلانتارفلکشن، اورژن واینورژن از هند هلد دینامومتر(power track commander ii) استفاده شد. جهت نرمال کردن داده های مربوط به قدرت، قدرت نسبی(اندازه مطلق قدرت تقسیم بر وزن بدن آزمودنی) در تمام حرکات محاسبه شد. برای اندازه گیری دامنه حرکتی از گونیامتر یونیورسال و تعادل از آزمون تعادلی ایستادن لک لک در دو حالت چشم باز و چشم بسته استفاده گردید.سایر اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه به دست آمدو برای ثبت آسیب ها، پرسش نامه ثبت آسیب توسط پزشک مسابقات در محل مسابقات تکمیل می شد. براساس وقوع اسپرین جانبی مچ پا ، افراد به دوگروه آسیب دیده و آسیب ندیده تقسیم شدند. جهت مقایسه عوامل قدرت، دامنه حرکتی و تعادل از آزمونt مستقل و برای مقایسه میزان آسیب قبلی و شیوع آسیب بین پای اتکا وغیر اتکا از آزمون مجذور خی و آزمون دقیق فیشردر سطح0/05≥ p استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که افراد آسیب دیده به طور معناداری میزان اسپرین قبلی بیشتری در پای اتکا نسبت به افراد آسیب ندیده داشتند(0/05 ≥p). قدرت اورژن و نسبت قدرت دورسی فلکشن به پلانتارفلکشن نیز در افراد آسیب دیده به طور معناداری کمتر از افراد آسیب ندیده بود(0/05 ≥p). در گروه آسیب دیده تمامی اسپرین های جانبی در پای اتکای افراد اتفاق افتاد. در مورد قدرت دورسی فلکشن، پلانتارفلکشن ، اینورژن ، نسبت قدرت اورژن به اینورژن ، دامنه حرکتی در تمام حرکات و تعادل درحالت چشم باز و چشم بسته تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد(05/0 ≥p). با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان گفت که احتمالاً دختران بسکتبالیست دانشگاهی در اثر عواملی مانند آسیب قبلی و توانبخشی ناکافی بعد از آن، ضعف عضلات اورتور و عدم تعادل عضلانی در عضلات دورسی فلکسور و پلانتار فلکسور بیشتر از سایر عوامل در معرض اسپرین جانبی مچ پا هستند که مربیان و ورزشکاران باید برای پیشگیری و کاهش اسپرین جانبی مچ پا به این عوامل توجه لازم را داشته باشند.
صفورا عنایتی رضا مهدوی نژاد
از رایج ترین ناتوانایی ها در کودکان و بزرگسالان، معلولیت های شنوایی است که در افراد گوناگون با شدت و درجات مختلف دیده می شود؛ از آن جایی که کودکان ناشنوا از نظر جسمی و روحی دارای محدودیت ها و مشکلات خاص خود هستند، بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین ترکیبی منتخب بر اصلاح کیفوز پشتی، تعادل ایستا، تعادل پویا و تعامل اجتماعی دانش آموزان ناشنوا می باشد. جامعه ی آماری را کلیه ی دانش آموزان دختر ناشنوای مقطع ابتدایی شهرستان های استان تهران که در سال 92-1391 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس هدفمند بود. آزمودنی ها شامل سه دانش آموز 14 ساله ی ناشنوای مبتلا به کیفوز(زاویه ی کیفوز≥40) بودند. ابزارها شامل: خط کش منعطف، زیر آزمون تعادلی نه مرحله ای نسخه ی دوم آزمون قابلیت حرکتی بروئینینکس-اوسرتسکی و پرسشنامه ی دشوار ی ها و مشکلات نوجوانان کم شنوا در انجام تعاملات اجتماعی بود. آزمودنی ها به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 90 دقیقه تمرینات منتخب را تحت نظر متخصص حرکات اصلاحی انجام دادند. در این پژوهش، از روش مورد-منفرد با طرح mbd(طرح خط پایه ی چند گانه یا multiple baseline design) استفاده شده است. در این طرح پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و پس از 24 جلسه مداخله ی انفرادی، ارزیابی به عنوان پیگیری برای هر سه شرکت کننده اجرا شد. طی تحلیل دیداری، نمودار داده ها حاکی از تفاوت معنادار بین موقعیت مداخله و خط پایه برای هر سه آزمودنی در متغیر کیفوز(با non-overlapping data percentage of یا pnd(درصد غیر همپوشی نقاط) 100 درصد برای آزمودنی شماره ی 1، 2 و 3)، در متغیر تعادل ایستای با چشم باز(با pnd 62 درصد برای آزمودنی شماره ی 1، 2 و 3)، تعادل ایستای با چشم بسته(با pnd به ترتیب در آزمودنی شماره ی 1، 75%، در آزمودنی شماره ی 2، 62% و در آزمودنی شماره ی 3، 62.5%)، تعادل پویا(با pnd به ترتیب در آزمودنی شماره ی 1، 75%، در آزمودنی شماره ی 2، 62.5% و در آزمودنی شماره ی 3، 75%) و تعامل اجتماعی(با pnd 100 درصد برای آزمودنی شماره 1، 2 و 3) بود. همچنین در موقعیت های پیگیری(یک هفته و دو هفته بعد) این میزان در متغیرهای کیفوز، تعادل ایستا با چشم باز و امتیاز پرسشنامه ی افراد حفظ شده بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه ی تمرینات ترکیبی منتخب زاویه ی کیفوز را کاهش، تعادل ایستا، تعادل پویا و تعامل اجتماعی را افزایش داده بود. از مجموع یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که احتمالاً برنامه ی تمرینی مورد استفاده در این پژوهش می تواند نقش مهمی در بهبود و کاهش ناهنجاری کیفوز، افزایش تعامل اجتماعی، تعادل ایستا و پویا داشته باشد. بنابراین می توان گفت که فعالیت و تمرین های ورزشی منظم افراد ناشنوا می تواند یک تجربه ی موفق در افزایش سطح سلامت جسمانی و روانی و برقراری ارتباط اجتماعی بهتر آن ها باشد و در برنامه ی آموزشی مدارس گنجانده شود.
منیر معتمدی رضا مهدوی نژاد
چکیده ندارد.
علیرضا نصر اصفهانی رضا مهدوی نژاد
چکیده ندارد.