نام پژوهشگر: محمد هادی قندهاری

سیمای حضرت موسی علیه السلام در قرآن و تورات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1390
  ربابه موحدین   محمد هادی قندهاری

در عصر ارتباطات، آشنایی و شناخت پیروان ادیان از باورها، آموزه ها و سنت های دینی یکدیگر و یافتن نقطه های هم سو و ناهم سو رخدادی طبیعی و ناگزیر است که می تواند به نتایج مطلوبی منتهی شود. دستگاهها و ابزار اطلاع رسانی چنان گسترده و فراگیر شده که هیچ ساحتی از حضور آن بی بهره نمانده– درست یا نادرست-درباره ی همه مسائل بررسی و اظهار نظر شده است. آنچه در این وضعیت مهم است یافتن پایه و تکیه گاه استوار برای شناخت متقابل است زیرا گسترش اطلاعات رسانه ای تا زمانی که ازمنبع و سرچشمه ی مطمئنی سیراب نشود خطرآن دارد که به جای تصویرو ترسیم واقعیت ها و پدیده ها چهره مشوّه و انحرافی از آن ارائه دهد و دینداران را گرفتار توهّم و تصوّرات غلط به یکدیگر کند. در میان منابع قابل استفاده برای شناخت پیروان ادیان، متون دینی از جایگاه ویژه ای برخوردارند زیرا اولاً دارای قداستند و همین باعث می شود که در ایجاد هم گرایی و یا واگرایی تأثیر مهم داشته باشد. ثانیاً نسبت به رفتار و کنش های دینی دینداران از وضوح و خلوص بیشتری بهره مندند. چه این که آموزه های دینی ازمرحله ی انتقال از متن به جان و رفتار دینداران و انعکاس آن در زندگی و نهادهای اجتماعی گرفتارآمیختگی های گوناگون فرهنگی و انسانی شده خلوص شان را از دست می دهند. ازاین رو برای آشنایی بهتر از باورها و آموزنده های دینی یک دین به جای مطالعات روان شناختی و جامعه شناسی مطالعات متن شناختی اهمیت بیشتری دارد. نظر به اهمیت این موضوع، عنوان پژوهشی این پایان نامه سیمای حضرت موسی(ع)در قرآن و تورات است که به روش پژوهش تطبیقی در پنج فصل که هر کدام متمم و مکمل یکدیگرند تدوین و تنظیم شده است. برای این که تصویر نسبتاً روشن ودقیقی از قرآن و تورات ترسیم کنیم بعد از فصل اول که به کلیات اختصاص دارد در فصل دوم این رساله به بررسی ونقل نظرگاههای شبیه و مشترک این دو منبع دینی پرداخته و آیات قرآن و عبارت تورات در کنار یکدیگر آورده شده، که در این فرایند 31 مورد، عنوان مشترک بین این دو کتاب بدست آمده است. در فصل بعد آراء و اقوال متفاوت قرآن وتورات را در باب حضرت موسی(ع)مورد تجزیه وتحلیل مقایسه ای و تطبیقی قرار داده و مستندات خود را از قرآن و تورات ذکر کرده ایم.در این قسمت هم 21 مورد اختلاف بدست آمده که بعضی از آن ها جزئی ولی بعض دیگر مهم و اساسی هستند. در فصل چهارم به شرح و بررسی اختلافات و افتراقات این دو متن پرداخته شده و موضوعات مهمی همچون شخصیت هارون، مومن آل فرعون، همراهی حضرت موسی (ع)با حضرت خضر که در تورات از آن سخنی به میان نیامده و برعکس در قرآن بدان تصریح وتأکید شده مورد کندوکاو قرار گرفته است.ضمنا در این فصل با استفاده ازآیات قرآن به شبهاتی که برعصمت حضرت موسی(ع)وارد شده پاسخ داده ایم. در فصل پایانی به جمع بندی ونتیجه گیری از دریافت ها و برداشت های خود از قرآن و تورات پرداخته ایم که بیانگر دو تصویر متفاوت از سیمای این پیامبرالهی می باشد. تصویری که قرآن ازحضرت موسی(ع)ترسیم می فرماید بسیار زیباست.او پیامبری است که تمام عمر خویش را صرف هدایت قومش می کند و به مقام کلیم اللهی نائل می شود. منت ها والطاف الهی بر سراسر زندگی وی سایه افکنده است. با لطف الهی است که در جریان تولدش از شر توطئه فرعون در امان مانده و در دامان دشمن رشد می یابد و باز با لطف الهی در جریان قتل قبطی از کشته شدن به دست آنان نجات یافته و به مدین رهسپار می شود و در آن جا به تزکیه نفس پرداخته و به سوی دیار مصر باز می گردد. خداوند با اعطاء مقام نبوت، لطف خویش را بر وی تمام و کامل فرموده و با دو معجزه ی بزرگ عصا و ید بیضاء او را برای هدایت فرعون وفرعونیان و بنی اسرائیل مبعوث می فرماید. بعد از آن، حضرت موسی(ع) تمام همّت خویش را صرف هدایت فرعونیان می کند اما آنان در ضلالت خویش غرق گشته اند و در نتیجه حضرت موسی(ع)به فرمان الهی از مصر خارج می شود تا کافران به تعقیب آنان پرداخته و سنت الهی یعنی عذاب خداوند در موردشان اجرا شود. بعد از خروج از مصر و عبور از دریا دوره ی جدیدی از زندگی حضرت موسی(ع)در کنار قومش آغاز می گردد، در حوادث مختلف صبر، توکل و گذشت این پیامبر بزرگ به عنوان یک رهبر جامعه اسلامی کاملاً نمودار است. به بیان قرآن کریم حضرت موسی(ع)در تمام دوران زندگی اش چه قبل از نبوت و چه بعد از آن یک رابطه ی ملکوتی و روحانی با پروردگار خویش داشته و در جریان قتل قبطی سه بار با عنوان ربّ با پروردگارش مناجات می کند : به قدری توکل او بالاست و به منبع غیب متصل است که حتی کوچک ترین نیازش را به دعا و تضرع از پروردگار می طلبد. هر عملی انجام می دهد قربه الی الله است. اما تصویری که تورات از حضرت موسی(ع) ارائه می دهد به گونه دیگری است. به اعتقاد تورات تولد موسی، رشد یافتن و نجات از چنگال دشمنان در مراحل مختلف زندگی اش کاملاً تصادفی بوده ، دست رحمت و لطف الهی در این حوادث دخیل نبوده است. او تصادفاً به دست همسر فرعون می رسد. وی او را پرورش می دهد و به طور اتفاقی به مقام نبوّت نائل می گردد. قبل از نبوّت هیچ رابطه و تکلمی از سوی وی با خداوند به چشم نمی خورد که این نکته ای حائز اهمیت و قابل تأمل است. هم چنین قرآن نتیجه تمام حوادثی را که خداوند برای موسی(ع) بوجودمی آورداین می داند که او را خالص برای خود قرار دهد. اما در تورات اثری از این خلوص و بلوغ عقلی و روحی در حضرت موسی(ع) به چشم نمی خورد. به بیان قرآن کریم اولین پیام های الهی با دو موضوع صلاه و معاد آغاز می گردد و قبل از طرح این دو مسئله وحدانیت و ربوبیت الهی مورد توجه حضرت موسی(ع)قرار گرفته است. اما در هیچ جای تورات به دو موضوع صلاه ومعاد پرداخته نشده است. در قرآن، گفتگوی حضرت موسی(ع) و فرعون، گفتگوی پیامبر با یک طغیانگر است و هدف حضرت موسی(ع)هدایت همه انسان های عصر خویش است نه قوم و گروهی خاص. اما در نظر تورات موسی رهبری است که فقط هدف او نجات قوم خودش است نه هدایت طغیانگر و هدایت دیگر انسان ها. و تنها قوم او شایستگی برخورداری از نعمت هدایت الهی را دارند به همین دلیل در تورات اثری از ایمان آوردن همسر فرعون و سَحَره وجود ندارد و سخنی از مومن آل فرعون نمی باشد. قرآن، هارون برادر حضرت موسی(ع)را پیامبر و شریک در همه امور آن حضرت می داند و در آیات مختلف او را ستایش می کند اما در تورات سخنی از تلاش های هارون بر هدایت قوم وجود نداردو او را عامل اصلی برای گوساله پرستی بنی اسرائیل می داند. به بیان قرآن کریم خداوند متعال «ربّ العالمین» است و در افاضه ی ربوبیت خویش تبعیضی قائل نمی شود و این عبارت قرآنی، شعار محوری و اصلی حضرت موسی(ع)در برابر فرعون وفرعونیان بوده است. در صورتی که تورات از ربّ ابراهیم، ربّ اسحاق و نیاکان آن ها سخن گفته که تعبیر قرآن ازلحاظ کلامی و اعتقادی جامع تر و رساتر است و با روح و پیام رسالت حضرت موسی(ع)انطباق و همخوانی عمیق معنایی دارد. ودر یک کلام : - گزارش تاریخ در قرآن هدفمند و برای القای پیام های اخلاقی یا معرفتی صورت گرفته است که گاهی این پیام در آغاز یا انجام داستان تصریح شده است اما تورات تأکیدی بر پیام رسانی ندارد و تنها به ثبت حوادث می پردازد.

وضعیت ادیان در زمان ظهور موعود (عج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1390
  سمانه هزارخوانی   محمد هادی قندهاری

این پایان نامه با هدف بررسی وضعیت ادیان در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) تنظیم گردیده است. فصل اول این رساله به کلیات اختصاص یافته که شامل بیان مسئله، هدف تحقیق، سابقه تحقیق، سوالهای اساسی تحقیق، فرضیه های تحقیق و روش تحقیق می باشد. در فصل دوم به بررسی آیات ادیان در عصر ظهور در دو بخش "آیات دال بر حضور ادیان در عصر ظهور" و "آیات دال بر نابودی دیگر ادیان در عصر ظهور" پرداخته شده است. در فصل سوم به بررسی روایات ادیان در عصر ظهور پرداخته شده است. در این فصل نیز روایات در دو بخش "روایات دال برحضور ادیان در عصر ظهور" و "روایات دال بر نابودی دیگر ادیان در عصر ظهور" دسته بندی شده و سپس سند و دلالت روایات هر دو دسته مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم به حل تعارض آیات و روایات موافق و مخالف حضور دیگر ادیان در عصر ظهور پرداخته شده است. در پایان چنین نتیجه گرفته شده است که حضور دیگر ادیان در عصر ظهور نمی تواند با بسیاری از آیات و روایات که بر عدم حضور آنان دلالت دارد؛ قابل توجیه باشد و حداقل می توان به این نتیجه رسید که حضور دیگر ادیان می تواند قبل از استقرار حکومت جهانی امام مهدی(ع) باشد.

آیین گفتمان از دیدگاه قرآن و حدیث
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1390
  صفیه قاسم پور   محمد هادی قندهاری

یکی از عوامل آرامش و رستگاری بشر، استحکام روابط بین آنهاست. تأثیر و نقش گفتگو به هنگام تقابل اندیشه ها و جایگزین کردن گفتگو به جای مخاصمه و ستیزه در وحدت و هماهنگی و در نهایت در هدایت و ضلالت اقشار مردم و اقوام مختلف آشکار است. باب گفتگو و استدلال در جهان آفرینش، پیش از خلقت آدمی آغاز شده و خداوند در بار? آدم با فرشتگان هنگامی گفتگو می کند که خلقت او هنوز به پایان نرسیده بود. به دنبال اعلام خداوند در خصوص خلقت آدمی و جانشینی او بحث و گفتگو در بین فرشتگان آغاز می گردد و از خداوند حکمتِ خلق و جعلِ آدمی را جویا می شوند. از این منظر می توان گفت، محاوره و مشورت در خصوص خلق آدم فضیلتی است که در متن آفرینش بشر نهادینه شده است. گفتگو با اهل فرهنگها و تمدنهای دیگر، حتی با مخالفان عقیدتی و سیاسی و منحرفان، مورد تأکید آموزه های دینی و از شیوه های تبلیغی انبیاء و ائمه است و با توجه به این که سیره آن بزرگواران باید همواره الگوی عملی ما باشد، بررسی و تحلیل زوایای گوناگون سیره ایشان ضروری به نظر می رسد. هم چنین به جهت این که پرداختن به سیره تبلیغی و روشهای مختلف ایشان در راه رسیدن به هدف که همانا پاسداری از مرزهای مکتب و حفظ و نگهداری آن است، دارای اهمیت ویژه ای است. باز شدن باب گفتگو، مناظره و احتجاج، اختصاص به اسلام ندارد؛ بلکه پیش از آن نیز در میان ادیان دیگر رواج داشت؛ اما با ظهور اسلام به جهت آگاه سازی مردم از حقایق، بیش از هر دینی به بحث و گفتگو اهمّیت داده است. پیامبر اکرم و جانشینان بر حق او نه تنها به گفتمان و مناظره با پیروان دیگر ادیان الهی توجه داشته؛ بلکه برای آگاهی و ارشاد ملحدان و مشرکان نیز اهمیت قائل بودند و باب محاوره و گفتگو را با آنها باز می کردند. تاریخ شیعه از رابطه فرهنگی و تشکیل گفتمانهای دینی و کلامی در محیطی کاملاً مسالمت آمیز حکایتهای بسیار دارد که این خود نشانگر این است که دین اسلام دین خشونت نیست؛ بلکه بر پایه گفتمان متقابل و پذیرش عقلانی است. در پژوهش حاضر شیوه های گفتار از خلال گفتگوهای موجود در قرآن و منابع روایی که کلام و تذکرات معصومین ? است به صورت کاربردی استخراج شده است. تا ضمن بدست آوردن جواز گفتگو و مناظره در مکتب اسلام، الگویی دینی برای بر خورد با مخالفان حاصل گردد. با بکار گیری و استفاده از این الگوهای قرآنی و روایی در گفتمانها و مناظرات، می توان بستری مناسب برای روشنگری ،آموزش علوم، اصلاح نگرشها و هدایت به سوی نیکیها و پرهیز از بدیها و در نهایت به وحدت و همبستگی انسانها دست یافت.

نقد کتاب ایقان در بهره برداری از آیات و روایات برای اثبات مبانی بهائیت
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث - مرکز آموزش الکترونیکی 1392
  مهدی حبیبی دوست   محمد هادی قندهاری

بهاءالله، اولین رهبر بهائیان، از منابع اسلامی برای اثبات عقائد خویش در کتاب های گوناگون به خصوص در کتاب ایقان استفاده کرده است. این تحقیق با تقسیم بندی موضوعی آن کتاب در سه فصل، به بررسی آیات و روایات استفاده شده در آن می پردازد. در ابتدای هر بخش تلاش شده تا ادّعاهای وی روشن شود. سپس پاسخ های نقضی به آن ها با استفاده از کتاب های تأیید شد? بهائی در صورت یافتن، مطرح شده اند. آنگاه اصل آیات و روایاتی اشاره شده، بررسی شده اند تا مشخص شود آیا نظر او همان چیزی است که از آن آیات و روایات فهمیده می شود، یا متفاوت با آن است؟ در فصل اول این تحقیق، مباحث کلی، معرفی اجمالی رهبران بهائی، تاریخ پدید آمدن بهائیت و تغییرات آن تا امروز به صورت فشرده و توضیح برخی از مفاهیم مرتبط با برخورد ناصحیح با آیات و روایات مطرح شده است. در فصل دوم روش پیشنهادی بهاءالله برای شناخت معارف دین بررسی شده است. او از مردم خواسته تا از علما دوری کنند و تقلید نکنند و در نتیجه سخنان او را بپذیرند! روش پیشنهادی او این است که چشم و گوش را بسته و فقط سخنان او را گوش نمایند و قبول کنند. به این ترتیب او پیشنهاد می کند که از اصل باید صورت مسأله را پاک کرد و ایرادی به مطالب او وارد نکرد! البته درست است که در اصول دین نباید تقلید کرد، اما تقلید نکردن به معنی مراجعه نکردن به علما و نپرسیدن از آنان و تحقیق نکردن نیست. به روشنی می دانیم که این روش با روش عقلا و مبنای مصرح در قرآن و احادیث منافات دارد. به علاوه به چه دلیلی تقلید از او صحیح است و تقلید از دیگران نادرست است؟ در فصل سوم توجیهات او نسبت به مسأل? خاتمیت و نبوت بررسی شده اند. مسأل? بسیار مهم در میان مسلمانان که تقریباً تمام آنان بر آن اتّفاق نظر دارند، مسأل? خاتمیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. بهاءالله با استفاده از تفسیر به رأی، خاتمیت را توجیه کرده است و برای شناخت پیامبر دلایلی را ذکر می کند که علاوه بر اشکالات مبنایی، تناقضات مصداقی هم دارد و اگر آن ها را هم قبول کنیم، باز منطبق بر سید باب و خود او نمی تواند باشد. در فصل چهارم مسأل? توجیهات او در بار? قائمیت و امام دوازدهم شیعه بررسی شده است. در میان شیعیان اعتقاد به امام دوازدهم اعتقاد مهمی است. تمامی مذاهب اسلامی به وجود فردی از فرزندان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که ظهور می کند و زمین را از عدل و داد پر می کند و ظلم و جور را از بین می برد، اعتقاد دارند. بهاءالله با استفاده از نقل ناکامل روایات، و تفسیر به رأی و جعل روایت، قائم اسلام را سید باب معرفی کرده است. علاوه بر آن که کار او برای نشان دادن نظر خویش ناشایست و ناصحیح است، خصوصیات سید باب با خصوصیات بیان شده برای موعود اسلام در روایات مختلف نیز منافات دارد. در فصل آخر نیز نتیجه گیری از فصول مختلف و هم چنین بررسی کتاب باک در رابطه با کتاب ایقان که در خلال فصل های گوناگون انجام شده، بیان شده است.

بررسی عوامل فردی و اجتماعی بسط و قدر رزق در آیات و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1392
  مبعث ابراهیم دخت مقدم   محمد هادی قندهاری

این تحقیق با عنوان عوامل فردی و اجتماعی بسط و قدر رزق از دیدگاه آیات و روایات، در پنج فصل تدوین یافته است: در فصل اول به کلیات بحث اشاره شده است. در فصل دوم برای درک صحیح مفهوم واژه «رزق»، آراء و نظریات برخی از بزرگان علم لغت مورد تأمّل و دقت نظر قرار گرفته، سپس به انواع قرآنی رزق پرداخته شده است. در فصل سوم مفهوم لغوی و اصطلاحی واژه «تقدیر» و دیدگاه های مختلف برخی از فرق کلامی همچون اشاعره، معتزله و شیعیان به اختصار بیان شده و در ادامه، تناسب تقدیر روزی با عدالت الهی که یکی از مهم ترین شبهات در زمینه مقدر بودن روزی به حساب می آید مورد بررسی قرار گرفته است؛ فصل چهارم با عنوان عوامل بسط رزق، و فصل پنجم با عنوان عوامل قبض رزق به بررسی بیش از صد عامل از عوامل افزایش و کاهش رزق مادی در دو بخش کلی فردی و اجتماعی پرداخته است. در این پایان نامه برخی عوامل فردی و اجتماعی بسط و قدر رزق بررسی و نتایج زیر حاصل آمد: • بررسی آراء لغت شناسان نشان می دهد که این تعریف از واژه رزق, بهترین و جامع ترین تعریف می باشد:«روزی, عطا و بخششی است که از آسمان فرود آمده و موجود زنده برای بقا و ادامه حیات خود به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آن بهره مند می گردد.» • با ارائه و تحلیل آرا و نظریات لغت شناسان در مورد واژه «تقدیر» مناسب ترین معنا برای تقدیر, «تعیین مقدار و اندازه گیری» است. • بسیاری از روایات بر «مقدر بودن روزی» تأکید دارند؛ ولی مراد از آن ها ـ مطابق اظهارات عالمان ـ مکتوب و مضبوط بودن روزی متناسب با هر فرد, در الواح علم الهی اعم از«لوح محفوظ» یا «لوح محو و اثبات» می باشد. • از آموزه های دینی و معارف اهل بیت ‘ این نکته برداشت می شود که روزی حلال تنها رزقی است که از سوی خداوند مقرر شده است؛ هر چند ـ بنا بر تصریح روایات ـ روزی حرام نیز از دایره علم و اراده او خارج نیست. • خداوند بر اساس علم و حکمت و مشیتش, «استعدادهای افراد» را متفاوت آفریده است. • علت تفاوت روزی افراد, تفاوت حکمت و رحمت خداوند در جهت شایستگی و سعادت آن هاست. لذا با عدالت خداوند سازگار است. • روزی مقدری که برای فرد مقدر شده است, معمولا از مسیر اسباب و واسطه هایی چون هم نوعان, خرد و اندیشه, حکومت, تلاش جسمی و ... به وی می رسد. • روزی افراد, لا یتغیّر و ازلی و ابدی نبوده, با دعا, عبادت , طاعت, صدقه و ... قابل افزایش است. یعنی بداء در تقدیر روزی جاری است. • نقش حرکت, تلاش و کوشش انسان در رسیدن به روزی مقدر, نقشی محوری و بنیادی محسوب می شود. • پویش و تلاش انسان نباید آن قدر زیاد باشد که او را به حرص و آزمندی بکشاند و نه کم که روحیه سستی و تنبلی را در وی تقویت کند. • به رغم آن که روی متناسب با هر فرد مقدر شده است, عواملی چون صدقه, صله رحم, عبادات, رعایت نکات بهداشتی, صفات اخلاقی خوب و ... در افزایش رزق و نیز مولفه هایی نظیر رذائل اخلاقی, عدم پرداخت زکات, عدم رعایت بهداشت و ... در کاهش آن تأثیر گذار می باشند.

مطالعه تحلیلی حقیقت وحی و تجربه دینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده ادبیات 1386
  فاطمه جباری   محمد هادی قندهاری

چکیده ندارد.