نام پژوهشگر: حمید عباسدخت
فرشته مغنی دامغانی منوچهر قلی پور
به منظور بررسی تاثیر فرسودگی بذر، پرایمینگ و تلقیح بر رشد و نمو ذرت علوفه ای (zea mays l.)، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال زراعی 87-1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. در این آزمایش فاکتور فرسودگی بذر در سه سطح (0، 24 و 48 ساعت) بود. سپس بذور فرسوده شده در شرایط اسمو پرایمینگ بذر (پرایم و غیر پرایم) و تلقیح بذر(تلقیح و عدم تلقیح با مایه تلقیح نیتروکسین) قرار گرفتند. در این پژوهش همچنین اقدام به برآورد d50 (مدت زمان لازم تا وقوع هر مرحله فنولوژیکی در 50% از گیاهان) گردید. مراحل مختلف رشد به صورت تاریخ (زمان) ثبت گردید که شامل شمار روز تا مرحله سبز شدن، سه برگی، شش برگی، تبدیل مریستم، ظهور ابریشم، شیری و خمیری بود. سپس اقدام به محاسبه gdd از کاشت تا هر مرحله نموی گردید. نتایج نشان داد با افزایش سطوح فرسودگی بذر، مدت زمان از کاشت تا هر مرحله فنولوژیکی نسبت به شاهد بطور معنی داری افزایش یافت. کاهش رشد رویشی ناشی از زوال بذر تا زمان برداشت محصول ادامه یافت. به طوری که کمترین میزان سرعت رشد گیاه، گسترش سطح برگ، میزان عملکرد بیولوژیک، تعداد بلال، ارتفاع گیاه، سرعت جذب خالص، قطر ساقه، عملکرد دانه و شاخص برداشت در فرسودگی 48 ساعت مشاهده گردید. میزان این کاهش برای بذرهای پرایمینگ شده کمتر بود. پرایمینگ بذر دوره زمانی بین رسیدن از کاشت تا هر مرحله ی فنولوژیکی را در بذور فرسوده و غیر فرسوده کاهش داد. اثر متقابل فرسودگی بذر× پرایمینگ نیز تاثیر معنی داری در کلیه صفات داشت. افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته، سرعت رشد گیاه، سرعت جذب خالص، شاخص برداشت در گیاهان حاصل از بذور تلقیح یافته نسبت به عدم تلقیح مشاهده گردید. تاثیر مثبت تلقیح بذر در پژوهش بر بذور غیر فرسوده و نیمه فرسوده مشهودتر از بذور کاملا فرسوده بود. اثر تلقیح بذر در تعداد بلال و قطر ساقه معنی دار نبود. همچنین اثر متقابل فرسودگی بذر، پرایمینگ و تلقیح بر gdd از کاشت تا گلدهی و رسیدگی، ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنی دار بود. بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه و بیولوژیک به ترتیب در ترکیب های تیماری بذور شاهد، پرایم، تلقیح و فرسودگی 48 ساعت، غیر پرایم و عدم تلقیح مشاهده گردید. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت با بهره گیری از پرایمینگ و تلقیح می توان اثرات سوء فرسودگی بذر را کاهش داد. مطالعات آزمایشگاهی نیز در سال 1386 در دانشکده کشاورزی بر اساس آزمایشات فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. تیمارها شامل فرسودگی بذر (سه سطح0، 24 و 48 ساعت) و اسموپرایمینگ بذر (پرایم و غیر پرایم) بود. نتایج نشان داد فرسودگی بذر بطور معنی داری درصد جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه و وزن خشک گیاهچه را کاهش داد. میانگین مدت جوانه زنی و درصد گیاهچه های غیر نرمال با افزایش سطوح فرسودگی بذر نسبت به شاهد افزایش یافت. اسموپرایمینگ بذر در مقایسه با بذور غیر پرایم سبب افزایش اثر معنی دار وزن خشک گیاهچه، طول ریشه چه و ساقه چه در بذور فرسوده و غیر فرسوده گردید. اما تاثیر معنی داری بر درصد جوانه زنی بذور شاهد نداشت. همچنین درصد گیاهچه های غیر نرمال و میانگین مدت جوانه زنی در گیاهچه های حاصل از بذور پرایم شده نسبت به غیر پرایم بطور معنی داری کاهش یافت.
امیررضا فکور شرقی علی درخشان شادمهری
تناوب زراعی و راهبرد های مدیریتی به کار رفته در مزارع، پویایی و توزیع مکانی علف های هرز و جمعیت بندپایان را تحت تاثیر قرار می دهند. به منظور ارزیابی الگو های توزیع مکانی تحت تاثیر تناوب زراعی، آزمایشی در سال زراعی 1391-1390 با استفاده از روش زمین آمار، در سطح دو مزرعه تجاری سیب زمینی در منطقه جلگه رخ تربت حیدریه و مجن شاهرود انجام شد. بدین منظور داده های مربوط به جمعیت گیاهچه و بانک بذر و فون بندپایان از طریق نمونه برداری از 550 و 36 نقطه در محل تلاقی شبکه مربعی (گرید) 10×10 متر جمع آوری شد. جهت توصیف توزیع مکانی گیاهچه علف های هرز و بذور بانک بذر خاک و همچنین فون بندپایان خاک از آنالیز مدل های سمی واریوگرام استفاده شد و پس از درونیابی نقاط نمونه برداری شده به وسیله کریجینگ نقشه های توزیع مکانی ترسیم شد. نتایج نشان داد که در جلگه رخ متوسط جمعیت گیاهچه و بانک بذر اکثر گونه های علف هرز و همچنین متوسط جمعیت کل گیاهچه و بانک بذر علف های هرز در واحد سطح تناوب گندم، آیش، سیب زمینی (جلگه رخ)، کمتر از تناوب گندم، سیب زمینی، سیب زمینی (مجن) بود. نتایج آنالیز سمی واریوگرام نشان داد که جمعیت گیاهچه و بانک بذر اکثر گونه های علف هرز و همچنین فون بندپایان در دو منطقه دارای توزیع لکه ای بودند. نتایج نشان داد که در منطقه جلگه رخ لکه های گیاهچه و بانک بذر علف های هرز عمدتا کوچک (دامنه تاثیر کم) و پراکنده بودند، اما در منطقه مجن لکه های بزرگ (دامنه تاثیر گسترده) و پیوسته دیده شدند. آنالیز کراس واریوگرام نشان داد که الگو های توزیع بانک بذر و جمعیت علف های هرز دارای تطابق مکانی هستند. همچنین بین توزیع مکانی بندپایان و گیاهچه علف های هرز رابطه قابل توجهی مشاهده گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که نوع سیستم تناوبی به کار رفته در مزارع به میزان زیادی بر تراکم و توزیع فلور بانک بذر و گیاهچه علف های هرز و همچنین پراکنش حشرات تاثیر گذار است و می تواند به عنوان یک راهکار مدیریتی موثر در برنامه های مدیریت تلفیقی علف های هرز و حشرات مورد استفاده قرار گیرد.
مریم سیفی احمد غلامی
امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و محلول های سازگار با گیاه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش های مختلف مطرح شده است. اسیدآسکوربیک و اسیدسالیسیلیک از جمله این مواد هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش های زیستی و غیر زیستی می شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه کدو تخم کاغذی آزمایشی در سال 1392 به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. فاکتور اصلی تنش کم آبیاری شامل 3 سطح 6، 9 و 12 روز آبیاری به ترتیب به عنوان عدم تنش، تنش ملایم و تنش شدید بود که بعد از استقرار کامل بوته ها اعمال گردید. فاکتورهای فرعی شامل ترکیب محلول پاشی اسیدآسکوربیک در 3 غلظت صفر، 15و 30 میلی مولار و محلول پاشی اسیدسالیسیلیک در 2 سطح صفر، 0/4 میلی مولار می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد اثر تنش کم آبیاری به غیر از وزن صد دانه و درصد روغن بر کلیه صفات مورد بررسی معنی داری بود. با افزایش شدت تنش اغلب صفات کاهش یافت به غیر از درصد پروتئین، پرولین و تعداد دانه نارس که با افزایش سطح تنش این صفات افزایش یافت. اثر اسیدآسکوربیک موجب افزایش وزن تر دانه، تعداد دانه در کدو، وزن خشک دانه، عملکرد بذر، عملکرد روغن، درصد روغن، پرولین و کاروتنوئید شد. کاربرد 0/4 میلی مولار اسیدسالیسیلیک اثر معنی داری بر روی وزن تر دانه، وزن خشک دانه، عملکرد بذر، کاروتنوئید و محتوای آب نسبی برگ داشت و موجب افزایش صفات اندازه گیری شده گردید. بیشترین عملکرد روغن و کاروتنوئید در محلول پاشی 30 میلی مولار اسیدآسکوربیک در شرایط عدم تنش مشاهده شد. بوته های که محلول پاشی 0/4 میلی مولار اسیدسالیسیلیک در شرایط عدم تنش دریافت کرده اند دارای کاروتنوئید و محتوای آب نسبی برگ بیشتری بودند. کاربرد همزمان اسیدآسکوربیک و اسیدسالیسیلیک موجب افزایش درصد روغن و محتوای آب نسبی برگ گردید. بوته هایی که محلول 30 میلی مولار اسیدآسکوربیک و 0/4 میلی مولار اسیدسالیسیلیک در شرایط عدم تنش دریافت کرده ند دارای بیشترین کلروفیل کل و کلروفیل a بودند. در نهایت در محدوده پژوهش انجام شده کاربرد تیمار اسیدآسکوربیک و اسیدسالیسیلیک نه تنها در شرایط تنش ملایم و شدید بلکه در شرایط عدم تنش موجب بهبود عملکرد گردید.
مژگان مسچی باهوش رودکلی حمید عباس دخت
چکیده ندارد.
جلال امرایی منوچهر قلیپور
به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بذر، 3 سطح کود نیتروژن (100کیلو گرم، 200کیلوگرم، 300کیلوگرم) و دو زمان مصرف کود نیتروژن ( مصرف یکجای کود و مصرف دو مرحله ای کود) بر رشد و عملکرد ذرت علوفه ای، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دادانشگاه صنعتی شاهرود به اجرا درآمد. پرایمینگ بذر باعث افزایش شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، سرعت رشد نسبی، عملکرد کل، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، تعداد دانه در ردیف، و تعداد بلال در در بوته گردید. اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر روی شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، عملکرد کل، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، تعداد دانه در ردیف، و تعداد بلال در در بوته معنی دار نشان داد. تقسیط کود نیتروژن نیز بر روی عملکرد، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، تعداد دانه در ردیف، و تعداد بلال نیز معنی دار نشان داد. اثر متقابل دو جانبه هیدروپرایمینگ و سطوح کود نیتروژن - هیدروپرایمینگ و زمان مصرف- سطوح مصرف کود نیتروژن و زمان مصرف کود نیتروژن بر شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، سرعت رشد نسبی، عملکرد علوفه، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، وزن خشک بلال و طول بالا معنی دار بودند. همچنین اثر متقابل سه جانبه بر عملکرد کل، وزن خشک بلال، طول بلال معنی دار نشان داد.