نام پژوهشگر: شمسالدین ناظمی
الهام برومند شمس الدین ناظمی
طی سالیان اخیر یکی از دغدغه های صاحبنظران کسب وکار، مستندسازی و مدلسازی رویه های کارآفرینان موفق در بخش های مختلف عملکردی از جمله بازاریابی است. این امر زمینه نزدیک شدن هرچه بیشتر دو زیرشاخه رشته مدیریت یعنی بازاریابی و کارآفرینی را فراهم ساخته بطوریکه مطالعات این عرصه را می توان ذیل مفهوم "بازاریابی کارآفرینانه" جستجو نمود. در واقع مقصود اصلی از خلق این اصطلاح رسیدن به فهم مناسبی از وجه اشتراک رشته های بازاریابی و کارآفرینی و درک تأثیر رفتار کارآفرینانه روی بازاریابی و متقابلا اتخاذ رویکردهای نوآورانه در بازاریابی بوده است. در این راستا، در این تحقیق نقش واسط رفتار بازاریابی کارآفرینانه در تاثیر بین تفکر کارآفرینانه و عملکرد سازمانی صنایع کوچک مستقر در شهرک های صنعتی شهرستان مشهد مورد مطالعه قرار گرفت. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه مورد استفاده، از تحقیقات پیشین استخراج گردید. روایی و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از نرم افزار spss14 بررسی شد. برای آزمون روایی از نظر اساتید و خبرگان صنعت و همچنین تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و برای آزمون پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحقق اهداف تحقیق چهار فرضیه تدوین شد. این فرضیه ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار warppls3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هر چهار فرضیه تحقیق تأیید و نتایج نشان داد که تفکر کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی صنایع کوچک مستقر در شهرک های صنعتی شهرستان مشهد تاثیر مستقیم و مثبت دارد. همچنین تاثیرمستقیم و مثبت تفکر کارآفرینانه بر رفتار بازاریابی کارآفرینانه و تاثیر مستقیم و مثبت رفتار بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی مورد تایید قرار گرفت. در نهایت مشخص گردید که رفتار بازاریابی کارآفرینانه، نقش واسط در در تاثیر تفکر کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی ایفا می نماید.
مرتضی غیورباغبانی فریبرز رحیم نیا
تصمیم گیری سرمایه گذاران موضوع مورد توجه مباحث مالی رفتاری است. قلمرو مالی رفتاری به چگونگی تصمیم گیری افراد در شرایط عدم اطمینان می پردازد. کانون توجه و هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس خراسان رضوی در قالب شناسایی عوامل رفتاری تاثیرگذار و اعتبارسنجی الگوی رفتاری است. عوامل رفتاری متعددی در این رابطه وجود دارند که مقوله های اصلی آن از قبیل عوامل شناختی، احساسی، شخصیت، فرهنگ و زمان به همراه مفروضات مبنایی در تحقیق، از مرور تئوریها و پژوهشهای مرتبط استخراج و جهت پیش برد مراحل تحقیق، طرح تحقیق ترکیبی در بخشهای کیفی و کمی تحقیق انتخاب و عملیاتی گردید. در مرحله کیفی ضمن اتخاذ استراتژی پدیدارنگاری، مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با دوازده تن از خبرگان بازار سرمایه خراسان رضوی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، صورت پذیرفت. اطمینان از روایی و پایایی در تحقیق کیفی از طریق اجرای الزامات ارائه شده در مفهوم قابلیت اعتماد لینکلن و گوبا در کنار تحلیل عاملی اکتشافی حاصل گردید. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت که بیست و چهار مولفه در شش مقوله شناسایی گردید و بر اساس آن پرسشنامه بخش کمی تحقیق طراحی شد. در این قسمت با بهره گیری از استراتژی پیمایش، تعداد 500 پرسشنامه به صورت نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس توزیع گردید که 316 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. معیارهای روایی محتوایی و روایی سازه و همچنین آلفای کرونباخ نشان دهنده اعتبار بالای پرسشنامه بود. داده های حاصل از پرسشنامه از طریق نرم افزارهای spss و amos graphics و با استفاده از روش معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که سوگیری های شناختی مقدم بر سوگیری های احساسی هستند که در کنار تاثیر عوامل فرهنگی و شخصیت، موجب بروز رفتارهای توده وار در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس خراسان رضوی می شود. شواهد نشان داد که سرمایه گذاران مطمئن و جسور، رفتارهای توده واری کمتری را در تصمیم گیری خود بروز می دهند. همچنین علیرغم تایید تاثیر مقوله زمان در تحقیقات بررسی شده، الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس خراسان رضوی متاثر از عامل زمان نمی باشد.
مرضیه غلامی محمد لگزیان
هر جامعه ای برای نیل به اهداف توسعه حقیقی و پایدار نیازمند تعامل و کنش مداوم میان دو نهاد علمی و فنی است که در قالب دانشگاه و صنعت شکل می گیرد. درواقع دانشگاهها به تولید دانش و انتقال آن به دانش پژوهان می پردازد و صنعت نیز در جهت به کارگیری دانش عمل می کند و انتظارات خود را با تیم های پژوهشگر دانشگاهی در میان می گذارد و آنها ایده ها، یافته ها و نتایج پژوهش خود را به صنعت عرضه می کنند.مطالعات انجام شده در ایران نشان می دهد که انتقال دانش میان دانشگاه و صنعت با چالش ها و موانعی روبرو است که صاحبان صنایع را به سمت و سوی مونتاژ قطعات وارداتی و گریز از دانشگاهها متمایل نموده است. در این مطالعه به منظور تبیین و تفسیر دیدگاه صاحبنظران بخش دانشگاه و صنعت پیرامون موانع تأثیرگذار بر انتقال دانش بین این دو نهاد، از یکی از روش های تحقیق کیفی تحت عنوان پدیدارشناسی تفسیری استفاده گردید. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ده نفر از خبرگان مراکز دانشگاهی و صنعتی از طربق نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی بود. در تحقیق حاضر، به منظور حصول اطمینان از صحت طبقه بندی مفهومی یافته-ها، از نرم افزار nvivo جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی استفاده شد. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان می دهد که مهمترین موانع شناسایی شده در زمینه انتقال دانش میان صنعت و دانشگاه در قالب هشت مفهوم، شامل عدم درک دانشگاهیان نسبت به جایگاه پژوهش، کاربردی نبودن تولید علم در دانشگاه، کمبود منابع مالی پژوهشی، عدم تعیین رسالت و اهداف دانشگاه بر مبنای نیاز صنعت، فقدان زیرساخت های لازم در صنعت، عدم اعتماد میان صنعتگران و دانشگاهیان، فقدان مکانیزم انگیزشی مناسب و فقدان زیرساخت های دولتی، قانونی و فرهنگی می باشد.
سارا پدرام نیا شمس الدین ناظمی
چکیده ندارد.
فاطمه دادمند محمد لگزیان
امروزه سازمانها از سیستم های اطلاعاتی به صورت بسیار گسترده استفاده می کنند، سیستم های اطلاعاتی برای رده بندی و تقسیم بندی اطلاعات و به منظور استفاده هرچه بیشتر از آن به عنوان یک ضرورت مطرح می شوند. سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهایی هستند که به کمک ابزارهای رایانه ای و فن آوری اطلاعات به گردآوری اطلاعات و پردازش آنها می پردازند. به جهت اهمیت اطلاعات در تصمیم گیری و هم چنین به دلیل سرمایه گذاری کلان جهت پیاده سازی این سیستم ها، ارزیابی آنها امری ضروری است. بنابراین سنجش ابزار تهیه و ارائه اطلاعات در کانون توجه قرار می گیرد. به همین دلیل این پژوهش نیز با توجه به نقش مهم سیستم های اطلاعاتی ضمن معرفی مدل دلون و مکلین به بررسی میزان موفقیت سیستم اطلاعاتی مالی دانشگاه فردوسی مشهد پرداخته است. ماهیت این تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان حسابداری دانشکده ها و واحدهایی که از این سیستم استفاده می کنند به همراه کمک حسابداران این دانشکده ها و واحدها، و کارکنان بخش مالی سازمان مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد است. پرسشنامه تحقیق بین افراد جامعه آماری به صورت سرشماری توزیع گردیده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس و با بهره گیری از روش های همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر صورت پذیرفت. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که کیفیت سیستم اطلاعات مالی دانشگاه پیش گوی مناسبی برای استفاده کاربران و رضایت آنها از سیستم مذکور است، هم چنین کیفیت سیستم اطلاعاتی با تاثیرات فردی رابطه مثبتی دارد. کیفیت اطلاعات سیستم مذکور نیز با رضایت کاربران این سیستم رابطه مستقیم دارد ولی رابطه ای بین کیفیت اطلاعات و استفاده کاربران مورد تایید قرار نگرفت. در نهایت رابطه بین کیفیت اطلاعات و تاثیرات فردی نیز معنادار شناخته شد.