نام پژوهشگر: ابوالقاسم رحیمدل
مینا مهاجری پاریزی ابوالقاسم رحیمدل
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس(ms) یک بیماری خود ایمن است و شایع ترین اختلال ناشی از التهاب در دستگاه عصبی مرکزی می باشد . در این بیماری، تخریب میلین آکسون ها وجود دارد و پلاک های متعدد در مغز و نخاع ایجاد می شود. به دلیل اینکه آکسون ها در تمام مغز و نخاع گسترده شده اند، ضایعات گسترده می توانند باعث ایجاد علایم و نشانه های مختلف نورولوژی و روانی شوند . هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین تغییرات ماده خاکستری مغز با اختلال شناختی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی که در سال 92-1391 صورت گرفت با پرسشنامه اختلال شناختی mini mental status examination که حاوی 11 سوال بود، به بررسی شدت اختلال عملکرد شناختی پرداخته شد. همچنین، معیارهای آتروفی مغزدرآخرین mri مغز بیماران مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس (anova)، t-test و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد. نتایج: بر اساس این پژوهش، بین میانگین نمره اختلال عملکرد شناختی و شدت اتساع بطن های جانبی و بطن سوم و شدت آتروفی جسم پینه ای رابطه معناداری بود. همبستگی معکوس و معناداری بین نمره اختلال شناختی و فاصله دو هسته دم دار وجود داشت. این همبستگی، هم در زنان هم در مردان مشاهده شد اما این همبستگی از بعد از 5 سال از شروع بیماری و در سنین 49-35 سال شروع می شود. با در نظر گرفتن جنسیت و سن و طول مدت بیماری، رابطه ی بین میانگین نمره اختلال شناختی و شدت اتساع بطنهای جانبی و بطن سوم، به جنسیت، سن و طول مدت بیماری بستگی نداشت.ولی رابطه بین میانگین نمره اختلال شناختی و شدت آتروفی جسم پینه ای در مردان و در گروه سنی 49-35 سال مشاهده نشد.. نتیجه گیری: بین اختلال شناختی و شدت آتروفی جسم پینه ای، شدت اتساع بطن های جانبی و بطن سوم رابطه معناداری وجود دارد. و همبستگی معکوس و معناداری بین اختلال عملکرد شناختی با فاصله دو هسته دم دار وجود دارد. کلمات کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، اختلال عملکرد شناختی، بطن های جانبی، بطن سوم، فاصله دو هسته دم دار، جسم پینه ای.
راضیه غربا حسنعلی واحدیان اردکانی
مقدمه: پلاسما فرزیس روشی است که پلاسمای فرد را جدا می کنیم و با این کار عوامل، انتی بادی ها و مواد موجود در پلاسما خارج و جایگزین ان پلاسما و یا البومین و یا سرم به بیمار تزریق می شود.در این مطالعه اندیکاسیونهای پلاسما فرزیس مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: مطالعه توصیفی بر روی 120 بیمار تحت پلاسما فرز در بیمارستان شهید صدوقی یزد انجام شد. یافته ها: در این مطالعه 120 نفر با میانگین سنی 8/39 سال که 64 نفر (3/53%) زن و 56 نفر (7/46%) مرد بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد بطور متوسط 9/7 بار پلاسما فرزیس شدند که در 6/91% با جایگزین ffp انجام شد. 69% بیماران ساکن استان یزد 31% خارج استان جهت درمان مراجعه کردند. شایعترین بیماری منجر به پلاسما فرزیس ttp با فراوانی 25% و سپس گیلن باره با 4/16% می باشد. شیوع بیماری های منجر به پلاسما فرزیس نورولوژی 39%،بیماری های خون 32%، روماتولوژی 5/17%،زنان 5/7% و علل عفونی 3/3% می باشد. در 8/60% موارد بهترین اقدام درمانی پلاسما فرزیس بود (asfa: i) و در 4/23% به علت عدم پاسخ به درمان های مناسب، بیماران پلاسما فرزیس شده بودند(asfa: ii) و در 8/15% پلاسما فرزیس اقدام مناسب درمانی نبود(asfa: iii، iv). نتیجه گیری: اندیکاسیون های پلاسما فرزیس به ترتیب شیوع شامل ttp ، گیلن باره، میاستنی گراویس، واسکولیت، مالتیپل میلوم، لوپوس،ms ، سندرومhellp و سایر موارد شامل hus، cidp، small fibr noropathy، adem میلیت عرضی و گود پاسچر می باشد و بیماری های نورولوژی شایعترین علت پلاسما فرزیس در این مطالعه بود. در 84% موارد انتخاب پلاسما فرزیس به درستی انجام شده بود و سایر موارد بهتر بود درمان های جایگزین استفاده شود طبق طبقه بندی asfa.
محمدحسن دهقانی ابوالقاسم رحیمدل
چکیده ندارد.
امیرعلی حیدری حسین فلاح زاده
چکیده ندارد.
امیرعلی حیدری حسین فلاح زاده
چکیده ندارد.
حسین اقتدار بختیاری احمد زینلی
چکیده ندارد.