نام پژوهشگر: حسین سراجزاده
عذرا علی آبادی حسین سراج زاده
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی به بررسی دلایل اجتماعی گرایش دختران به تک زیستی از منظر دختران تک زیست ساکن شهر تهران می پردازد. این مطالعه با استفاده از روش پدیدارشناسانه انجام شد. به این منظور به صورت نیمه ساختار یافته با 26 نفر از دختران تک زیست و 12 نفر از دختران مجردی که با وجود سن بالا ازدواج نکرده و همراه خانواده زندگی می کردند مصاحبه انجام شد. در طی مصاحبه دختران تجربیات خود را در خصوص تک زیستی بیان کردند. مصاحبه ها ضبط شده و بلافاصله متن مصاحبه ها پیاده و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سه مقوله اجباری بودن این نوع سبک زندگی (متعین ساختاری)، انتظام درون خانوادگی و ورود عناصر و تفکرات نوگرا در بین دختران از یافته ها استخراج شد که می توانند تجربیات دختران را در زمینه علل تک زیستی شان منعکس کنند. تجربیات مشارکت کنندگان گذرا بودن این نوع از سبک زندگی را نشان می دهد. براساس این مقوله، سبک زندگی سنتی دختران درحال جایگزینی با شکل مدرن آن است. با این وجود این جایگزینی هنوز به طورکامل صورت نگرفته و می توان برخی مقاومت ها در برابر این نوع سبک زندگی مشاهده کرد. این مقوله همچنین بیان گر این است که جایگزینی فوق ممکن است به تبع گسترش فرآیند نوسازی وپیامدهای ناشی از آن به جایگزینی کامل درآینده تبدیل شود، ولی درحال حاضر نه جامعه این سبک زندگی را به صورت کامل پذیرفته است نه دختران شرایط و توانایی ادامه این نوع سبک زندگی را دارند لذا این نوع سبک زندگی گذرا و موقتی است که بین خانواده نسبی و ازدواج قرار گرفته است.
سیما امانی فاطمه جواهری
روابط دختر و پسر خارج از چارچوب به عنوان رفتاری فرهنگی و اجتماعی پدیده نسبتاً جدیدی است که در سالهای اخیر ابعاد تازهای یافته است. با این وجود آمار و اطلاعات اندکی درباره این پدیده وجود دارد و پژوهشهای اندکی در مورد آن انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه گرایش به رابطه با جنس مخالف خارج از چارچوب ازدواج و عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط انجام شده است. روش انجام این پژوهش پیمایش و نمونه تحقیق 300 نفر از جوانان تهرانی است. با مرور ادبیات تحقیق عوامل موثر بر نگرش به رابطه با جنس مخالف مشخص شدند که عبارتند از: دینداری، میزان استفاده از رسانهها، نگرش خانواده به رابطه با جنس مخالف، گرایش به فرهنگ جهانی و تأثیر گروه مرجع بر فرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد بیش از نیمی از پاسخگویان نگرش مثبتی به رابطه با جنس مخالف دارند. همچنین استفاده از رسانههای داخلی و دینداری دارای رابطه معکوس و معنادار با نگرش به رابطه با جنس مخالف هستند در حالی که استفاده از رسانههای خارجی، گرایش به فرهنگ جهانی، تأثیر گروه مرجع و نگرش خانواده دارای رابطه مستقیم و معنادار با نگرش به رابطه با جنس مخالف هستند. تحلیل رگرسیون نشان داد که تنهای متغیرهای نگرش خانواده، نگرش گروه مرجع، گرایش به فرهنگ جهانی، میزان استفاده از روزنامه/مجله در معادله باقی مانده و 39 درصد از واریانس نگرش به رابطه با جنس مخالف را تبیین میکنند.
محمدرضا پویافر حسین سراج زاده
چکیده ندارد.
علی اکبر آزادواری حسین سراج زاده
چکیده ندارد.