نام پژوهشگر: علیاصغر قریشی
حسین زارع ولوکلایی قاسم نجف پور
در این تحقیق، بیوفیلمی فعال از باکتری pseudomonas putida جهت حذف اتیل استات که از ترکیبات آلی فرار می باشد، در بیوفیلتری حاوی بستری از پوست گردو کشت و توسعه داده شد. در ابتدا آزمایش ناپیوسته با غلظتهای g/l 1 تا 5 از اتیل استات انجام شد تا قابلیت تخریب بیولوژیکی اتیل استات در فاز آبی بررسی شود. در غلظت g/l 1، 85% از اتیل استات به صورت بیولوژیکی حذف شد. در بخش ناپیوسته جهت ارزیابی رفتار رشد سلولی، پارامترهای سینتیکی توسط معادله لاجستیک تعریف شد. در بخش پیوسته در بیوفیلتر آزمایشها در دمای °c 25 تا 65 و در غلظتهای g/l 5 تا 25 و در دبی های cm3/min 0/12 تا5/1 هوای ورودی انجام شد. ماکزیمم راندمان حذف اتیل استات برای بیوفیلتر در بار آلودگی پایین ( g/l 5) 99% شد. ماکزیمم ظرفیت حذف اتیل استات توسط بیوفیلتر نیز g/m3.h 412 شد. نتایج نشان می دهد که بیوفیلتر به کار گرفته شده در تحقیق حاضر با استفاده از باکتری p. putida ظرفیت بالایی برای حذف اتیل استات از هوای آلوده دارد.
فاطمه بنی شیخ الاسلامی علی اصغر قریشی
در این مطالعه، غربال مولکولی کربنی (cms) از ساقه سورگوم جارویی به عنوان یک پیش ماده ارزان قیمت به روش رسوب دهی بخار شیمیایی (cvd) با متان ساخته شد. سورگوم جارویی نوعی سورگوم می باشد که تنها در ساخت جارو استفاده می شود و کاربرد دیگری ندارد. در ابتدا به منظور بررسی اثر عملیات حرارتی دو نمونه کربن فعال به روش فعال سازی شیمیایی با zncl2 ساخته شدند. پیرولیز مواد خام جهت ساخت کربن فعال در دو دمای oc 800 و oc 950 به مدت یک ساعت انجام شد. بهترین نمونه کربن فعال ساخته شده با بالاترین ویژگی منافذ جهت ساخت cms به کار گرفته شد. جهت کاهش سایز دهانه حفرات، ساختار کربن فعال توسط پیرولیز متان اصلاح شد. رسوب دهی متان در دمای oc800 و در شدت جریان های 200،100 و ml/min 300 از متان و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جذب سطحی گاز های co2 و ch4 روی کربن فعال و cms با به کارگیری روش حجم سنجی در محدوده دمای 308-288 کلوین و تا فشار 40 بار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس از نظر ایزوترم مناسب تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد با افزایش شدت جریان متان از 100 به ml/min 200، میزان جذب co2 افزایش پیدا کرد زیرا برخی از مزوحفرات و ماکرو حفرات کربن فعال به میکروحفرات تبدیل می شوند. در شدت جریان بالاتر متان برخی از حفرات به وسیله رسوب کک بسته می شوند و در نتیجه میزان جذب co2 کاهش پیدا کرد. این نتایج نشان داد که برای به دست آوردن مقدار بهینه از ظرفیت جذب، شدت جریان رسوب دهی باید در محدوده ml/min 200 باشد. به منظور ارزیابی انتخابگری سینیتیکی سرعت جذب co2 و ch4 اندازه گیری شد. نتایج هر دو بررسی تعادلی و سینیتیکی عملکرد بهتر جداسازی co2 از ch4 را برای cms در مقایسه با کربن فعال تایید کرد. نتایج نشان داد با رسوب کک روی کربن فعال طی فرایند cvd به علت بسته شدن برخی از میکرو حفرات مساحت سطح از 1121 به 815 و حجم حفرات از 5668/0 به 3/0 کاهش پیدا کرد با این حال کاهش میانگین قطر حفرات از 02/2 به 47/1 نانومتر می تواند دلیلی برای عملکرد بهتر cms باشد. انتخابگری بالای 26 در جداسازی co2/ch4 برای نمونه cms در دمای k 298 به دست آمد. همچنین گرمای جذب ایزواستریک بر اساس معادله کلازیوس-کلاپیرون ارزیابی شد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که فرایند به کار گرفته شده در این کار، خواص غربال مولکولی کربن فعال را بهبود بخشیده است وcms ساخته شده کارایی موثری در جداسازی co2 از ch4 دارد.
فائزه سام خانیانی قاسم نجف پور
بیودیزل یکی از سوخت های تجدیدپذیر بوده که امروزه توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. چربی ها و گلیسریدها ازجمله مواد اولیه ی واکنش ترانس استریفیکاسیون برای تولید بیودیزل هستند. روغن ذخیره شده در سلول میکروجلبک می تواند به عنوان ماده اولیه برای تولید این سوخت مورد استفاده قرار گیرد. میکروجلبک ها به نسبت گیاهان رشد سریعتری داشته ، قابلیت کشت در تمام مدت سال را دارند و به سطح کمتری برای کشت نیاز دارند.روغن از محصولات درون سلولی میکروجلبک بوده و باید از سلول استخراج شود. از اینروپارامترهای موثر بر رشد میکروجلبک مورد بررسی قرار گرفت و شرایط مناسب برای کشت میکروجلبک تعیین شد. عوامل موثر بر رشد میکروجلبک از جمله:شدت نور، منبع نیتروژنی و غلظت عناصر موجود در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از نوردهی داخلی می تواند مشکل نفوذ نور را تا حدودی برطرف کرده و در شدت نور پایین تر بیومس بیشتری تولید کند. آزمایشات نشان می دهد که نیترات مناسب ترین منبع نیتروژنی برای کشت میکروجلبک بوده و بیشترین غلظت بیومس معادل g/l 2/99 در شرایطی که غلظت نیترات سدیم g/l 0/7 ، سولفات منیزیم g/l0/06 ، فریک سیترات آمونیوم g/l0/02 ، سیلیکون mm 0/7 و اتانول ml/l 1/8 بود، حاصل شد. از مدل لاجستیک و گمپرتز برای تعیین سینیتیک رشد میکروجلبک استفاده شد. بیومس خشک شده حاوی % 29/6وزن خشک سلولی روغن بود که با توجه به نتایج آنالیز کروماتوگرافی گازی49/08% از روغن حاوی اسید های چرب اشباع و43/53% از آن حاوی اسید های چرب غیر اشباع بود. نتایج نشان می دهد گونه سندسموس پتانسیل بالایی جهت تولید بیودیزل دارد.
نیما نبیان علی اصغر قریشی
با توجه به اثرات منفی انتشار دی اکسید کربن در محیط زیست، توسعه فناوری های کارآمد برای حذف دی اکسید کربن مانند تماس دهنده غشایی با استفاده از جاذب آمینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق، غشاهای پلی سولفونی تخت و متخلخل با استفاده از فرآیند وارونگی فازی سنتز گردیدند. در سنتز این غشاها، پلی وینیل پیرولیدون به عنوان افزودنی به محلول پلیمری اضافه شده است. همچنین غلظت های متفاوت پلیمر در سنتز غشاها در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی ساختار غشاهای سنتز شده از آزمون های میکروسکوپ الکترونی روبشی، میکروسکوپ نیروی اتمی و اندازه گیری زاویه تماس استفاده شده است. آزمایش های جذب فیزیکی با استفاده از جاذب آب دیونیزه و جذب شیمیایی توسط جاذب های آمینی مونواتانول آمین و دی اتانول آمین در تماس¬دهنده انجام گردیدند. نتایج شکل شناسی غشاها مشخص نمود غشای پلی سولفونی دارای افزودنی پلی وینیل پیرولیدون، دارای ساختار انگشتی مانند و غشای بدون افزودنی دارای ساختار ریزحفره می باشند. نتایج آنالیزهای مختلف انجام شده حاکی از آنست که با افزودن پلی وینیل پیرولیدون، زبری سطح و تخلخل غشا افزایش یافته و آبگریزی تغییر چندانی ننموده است. این خواص مناسب باعث بهبود عملکرد جذب دی اکسید کربن غشای دارای افزودنی نسبت به غشای بدون افزودنی شده است به¬طوری¬که در دبی 12 میلی¬لیتر بر دقیقه با استفاده از آب دیونیزه، شار جذب دی¬اکسید کربن غشای دارای افزودنی 2/46 برابر شار جذب دی¬اکسید کربن غشای بدون افزودنی می¬باشد. همچنین نتایج ارزیابی غشاهای سنتز شده با غلظت های متفاوت پلیمر نشان می دهد با کاهش غلظت پلیمر در محلول پلیمری، زبری سطح، تخلخل، اندازه حفرات و آبگریزی غشا افزایش یافته و باعث بهبود عملکرد غشا می گردد. در این تست، با استفاده از آب دیونیزه در دبی 9/7 میلی لیتر بر دقیقه مشاهده گردید شار جذب دی اکسید کربن غشای پلی سولفونی 16 درصد نسبت به شار جذب دی اکسید کربن غشای پلی سولفونی 18 درصد، 117 درصد افزایش یافته است. تاثیر پارامترهای دبی فاز گاز، دبی فاز مایع، غلظت جاذب و نوع جاذب در آزمایش های جذب دی اکسید کربن بررسی شده است. با افزایش دبی فاز مایع حین استفاده از آب دیونیزه و جاذب های آمینی، میزان انتقال جرم دی اکسید کربن افزایش می یابد. نتایج نشان می دهد با استفاده از مخلوط گازی نیتروژن و دی اکسید کربن و جاذب آمینی در تماس دهنده غشایی، با افزایش دبی فاز گاز، شار جذب دی اکسید کربن افزایش یافته است. علاوه بر این، افزایش غلظت جاذب نیز باعث افزایش شار جذب شیمیایی دی اکسید کربن شده است. در نهایت، مقاومت های انتقال جرم در هر دو حالت بررسی شده و سهم هر یک از آن ها در مقاومت کلی انتقال جرم محاسبه شده است.
زهرا ابراهیمی علی اصغر قریشی
چکیده ندارد.
علی اکبر نظری مقدم قاسم نجف پور
چکیده ندارد.