نام پژوهشگر: کمال کاظمی‌تبار

تاثیر غلظت الیسیتورها در رشد و تولید سیلی مارین در ریشه های موئین حاصل از گیاه خار مریم (silybum marianum (l.) gaertn)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  معصومه خلیلی   طاهره حسنلو

سیلی¬مارین به مجموعه ای از ترکیبات فلاونولیگنان موجود در دانه¬های گیاه خارمریمsilybum marianum (l.). gearten (خانواده کومپوزیته) اطلاق می¬شود که در درمان بیماری های کبدی به کار می¬رود. ریشه¬های مویین خارمریم قادر به تولید سیلی-مارین هستند. کشت این ریشه ها در حضور عوامل محرک، راه مناسبی جهت افزایش تولید متابولیت ها و شناخت بهتر، از مسیر سیگنالینگ سلولی می باشد. به این منظور در این پژوهش از غلظت¬های مختلف محرک¬های زنده (سالیسیلیک اسید (با غلظت¬های mg/50 ml culture 1، 2، 4، 6 و 8) و متیل جاسمونات (با غلظت¬های µm 50،100، 150 و 250)) و غیر زنده (ag+ (با غلظت¬های mm 2/0، 4/0، 8/0 و 1 و 2)) استفاده شد و تایید تراریختی به روش pcr برای ریشه های حاوی ژن rolb انجام شد. ریشه¬های مویین تیمار شده با محرک¬ها 72 ساعت پس از اعمال تیمار برداشت شدند. تولید سیلی¬مارین به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا بررسی شد و نتایج بررسی ریشه¬های تیمار شده و شاهد نشان داد که بالاترین میزان تولید سیلی¬مارین در غلظت سالیسیلیک اسید mg/50 ml culture 6 و در غلظت ag+ mm 2 و در غلظت متیل جاسمونات mµ 100 بود. بهترین غلظت انتخاب شده در زمان¬های مختلف (0، 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت) به ریشه¬ها اعمال شد. نتایج نشان داد که بالاترین میزان تولید سیلی¬مارین در ریشه¬های تیمار شده با محرک سالیسیلیک اسید 24 ساعت پس از اعمال تیمار و 42/2 برابر شاهد، در ریشه¬های تیمار شده با محرک ag+، 96 ساعت پس از اعمال تیمار و 68/3 برابر شاهد و در ریشه¬های تیمار شده با محرک متیل جاسمونات، 96 ساعت پس از اعمال تیمار و 49/3 برابر شاهد بود. بیشترین وزن خشک نیز در تیمار با محرک¬های سالیسیلیک اسید، ag+ و متیل جاسمونات به ترتیب 72، 120 و 72 ساعت پس از اعمال تیمار در ریشه¬های شاهد مشاهده شد. به منظور بررسی مسیر سیگنالینگ منجر به تولید سیلی-مارین روند تغییرات فعالیت آنزیم¬های لیپوکسی¬ژناز، پراکسیداز و آسکوربات¬ پراکسیداز و تجمع پراکسید هیدروژن بوسیله دستگاه اسپکتروفتومتری و تجمع لینولئیک اسید به روش کروماتوگرافی گازی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادکه تیمار با محرک سبب فعال شدن سیستم دفاعی ضد اکسنده در گیاه و افزایش تجمع پراکسید هیدروژن و افزایش فعالیت آنزیم¬های پراکسیداز و آسکوربات¬ پراکسیداز در ریشه¬های تیمار شده می¬شود و همچنین تیمار با محرک سبب افزایش تجمع لینولئیک اسید و افزایش فعالیت آنزیم لیپوکسی¬ژناز میشود.

بررسی تنوع ژنتیکی گل گاو زبان ایرانی(echium amoenum fisch.&mey.) با نشانگر مولکولی rapd و تنوع اسید چرب گامالینولنیک (gla) با روش tlc
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  نورالدین حسین پورآزاد   قربانعلی نعمت زاده

کشور ایران از جمله منابع مهم ذخایر ژرم پلاسم گل گاو زبان ایرانی می¬باشد. این گیاه دارای بذور غنی از اسیدهای چرب ضروری سری امگا3و امگا6 بوده که در محتویات مکمل¬های دارویی جهت پیشگیری از بیماری¬های عصبی هم چون ام اس (m.s) بکار می رود. از روش کروماتوگرافی لایه نازک (tlc) جهت تعیین میزان تنوع اسید چرب گاما لینولنیک ((gla و20 آغازگر از نشانگر مولکولی rapd جهت تعیین تنوع ژنتیکی در 16 اکوتیپ از این گیاه استفاده گردید. در بررسی مولکولی تعداد 385 باند در بین اکوتیپ¬های مختلف چند شکلی خوبی نشان دادند که مبنای آنالیزهای ژنتیکی با نرم افزار ntysys-pc (2.02 e) واقع شدند. برای تعیین میزان فاصله ژنتیکی بین اکوتیپ¬ها، از ضریب تشابه دایس استفاده گردید. با استفاده از الگوریتم upgma دندروگرامی بر مبنای ماتریس تشابه تهیه شد که محدوده تشابه بین 0/33 تا 0/77 بود. تجزیه کلاستر، اکوتیپ¬های مختلف را در سطح تشابه (55/0) در 9 گروه اصلی تقسم بندی نمود. نتایج تجزیه به مؤلفه های اصلی بر اساس داده های مولکولی با تجزیه کلاستر تطابق نسبتا خوبی نشان داد. ضریب همبستگی کوفنتیک (0/82) نشان دهنده مناسب بودن الگوریتم گروه بندی بود. هم چنین جهت ارزیابی تنوع gla در اندامها ابتدا استخراج روغن از ریشه، برگ و بذر با استفاده از سیستم سوکسله و حلال هگزان انجام پذیرفت. جداسازی و شناسایی gla با روش tlc در فاز ثابت سلیکاژل60 اف 254، فاز متحرک (هگزان- دی اتیل اتر- اسید استیک گلاسیال) و با استفاده از معرف فسفومولیبدیک اسید انجام پذیرفت. جهت تایید داده های حاصله از روش tlc از روش کروماتوگرافی گازی (gc) استفاده گردید. نتایج حاصله ازgc و نتایج حاصله از سنجش مساحت لکه¬های حاصله از روش tlc با نرم افزار autocad 2007))، به منظور گروه¬بندی از نظر تنوعgla در اکوتیپهای مختلف، به نرم افزارspss12.0 انتقال یافتند. بدین منظور از معیار مربع فاصله اقلیدسی و الگوریتم سلسله مراتبی از نوع تجمعی و روش اتصال داخل گروه¬ها استفاده گردیده و دندروگرام مربوطه رسم شد که اکوتیپ¬ها را از نظر تنوع gla در فاصله ژنتیکی11 در 3 گروه طبقه بندی نمود. میزان متوسط gla در ریشه (0/109±0/08)، برگها (0/39±0/07) و در بذور این گیاه (4/12±0/13) درصد با روش gc محاسبه گردید. بطوریکه اکوتیپ اشگورات (e5) دارای حداکثر میزان gla در روغن بذر (4/909) و روغن برگ (0/89) و اکوتیپ سوچلما (so16) نیز حداکثر gla (0/6) درصد را در ریشه داشت. در محتوی روغن هیچ یک از اکوتیپ¬ها اثری از ترکیب سمی اسید چرب اروسیک مشاهده نگردید. مقایسه دندروگرام حاصله از بررسی مولکولی و شیمیایی بیانگر ارتباط نزدیک این دو نشانگر در سنجش میزان فاصله ژنتیکی و شیمیایی بود. یافته های این پروژه به عنوان اطلاعات پایه در برنامه های بهنژادی و بیوتکنولوژی بوده و می¬توان از این نتایج در نقشه¬یابی ژنهای دخیل در سنتز اسید چرب گامالینولنیک و شناسایی نشانگرهای پیوسته با این ژنها استفاده نمود. هم چنین این نتایج بعنوان داده های شیموتاکسنومی در طبقه بندی درون و بین گونه ای جنس echium می توانند استفاده گردند.

بررسی القای پلی پلوییدی در توت فرنگی وحشی با استفاده از کلشی سین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1392
  سحر ژورقاسم   کمال کاظمی تبار

توت فرنگی با نام علمی(fragariasp) متعلق به تیره گلسرخیان گیاهی علفی و دائمی است که به عنوان گیاه یک ساله کشت می شود. این میوه به خاطر ارزش غذایی بالایی که دارد در بازار تقاضای مصرف زیادی دارد. توت فرنگی در سطح وسیعی در مناطق مختلف دنیا کشت می شود و در بسیاری از مناطق جهان توت فرنگی ها به صورت وحشی وجود دارد. در جنگل های شمال ایران نیز چندین رقم توت فرنگی وحشی یافت می شود. از آنجایی که توت فرنگی های بومی هر منطقه سازگاری ویژه ای با شرایط آب و هوایی آن منطقه دارند، قطعاً بهتر از سایر ارقام غیر بومی می توانند در منطقه رشد کنند و پرورش یابند. در این تحقیق تلاش شده در دو رقم از توت فرنگی های وحشی دامنه کوههای البرز منطقه زیراب و بابل با استفاده از افزایش سطح کروموزومی بوته هایی با خصوصیات متفاوت و سطح پلوییدی بالاتر به دست آوریم که قابلیت اصلاح و انجام هیبرید با توت فرنگی های تجاری موجود را داشته باشد. برای این کار از تیمار کلشی سین با غلظت های 0/1، 0/3و 0/6 درصد در مدت زمان های 3، 6، 12 و 24 ساعت بر روی جوانه مرکزی بوته ها در اواخر پاییز استفاده شد. نتایج نشان داد که رقم های متفاوت و اندام های مختلف یک گیاه به کلشی سین پاسخ های متفاوتی می دهند. همه جوانه های مرکزی تیمار شده رشد کردند. مطالعه کروموزومی با استفاده از فلوسایتومتری نشان داد که در 80% بوته های جمع آوری شده از منطقه زیراب و 30% بوته های جمع آوری شده از منطقه بابل افزایش کمی در dna دیده شد، ولی حتی در بوته هایی که از نظر میزان dna تغییر نکرده بودند میزان تغییرات در کلروفیل و پروتئین قابل ملاحظه بوده که خود نشان از تغییر در بیان ژن های کد کننده پروتئین و کلروفیل ناشی از اعمال تیمار کلشی سین می باشد.

بررسی القاء پلی پلوئیدی در گیاه گل گاوزبان ایرانی ( .echium amoenum l) با استفاده از کلشیسین برای بررسی تغییرات در میزان متابولیت های ثانویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  سیمین آزوش   کمال کاظمی تبار

گل گاوزبان ایرانی (echium amoenum l.) گیاهی است دارویی، دو ساله و از خانواده بوروژیناسه. جنس echium دارای 16 کروموزوم بوده که سطح پلوئیدی افراد درون این جنس به صورت دیپلوئید (16=x2=n2) می باشد. نظر به اهمیت گیاهان دارویی و روند رو به رشد مصرف آن در طب سنتی و صنایع داروسازی لزوم کشت این گیاه در سطح گسترده و به طور تجاری و اصلاح شده ضروری است. امروزه القاء پلی پلوئیدی با استفاده از مواد شیمیایی به عنوان یکی از روش های اصلاح گیاهان دارویی به منظور افزایش قابلیت تولید متابولیت های ثانویه مورد استفاده قرار می گیرد. تیمار کلشی سین یکی از رایج ترین روش هایی است که اغلب برای القاء پلی پلوئیدی در گیاهان از آن استفاده می شود. طی این پژوهش که در 3 تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد، غلظت های مختلف کلشی سین (صفر، 0/25، 0/5، 0/75 و 1 درصد) در مدت زمان های متفاوت (6، 12، 24، 36 و 48 ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد، القای پلی پلوئیدی در این گیاه با استفاده از تیمار کلشی سین به طور موفقیت آمیزی انجام پذیرفت، به طوری که با استفاده از روش تهیه کاریوتایپ، تیمار کلشی سین در مدت زمان های 24 و 48 ساعت و غلظت های 1 و 0/75 درصد (w/v) گیاهان تتراپلوئید (32=x4=n2) تولید کردند. شایان ذکر است که در این غلظت ها گیاهان میکسوپلوئید نیز ایجاد شدند. همچنین تیمار کلشی سین در مدت زمان 36 ساعت و غلظت 0/75 درصد (w/v) سبب تولید گیاهان آنیوپلوئید شد. طی این پژوهش استخراج dna و واکنش زنجیره ایی پلیمراز (pcr) با استفاده از سه آغازگر مولکولی issr انجام پذیرفت که تفاوت پلی مورفیسم قابل توجهی میان نمونه ی شاهد و نمونه های تحت تأثیر تیمار کلشی سین مشاهده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماریsas و mstatc صورت پذیرفت. نتایج حاصل از اثر متقابل زمان و تیمار در بررسی های فیتوشیمیایی (کلروفیل a, b، کارتنوئید، آنتوسیانین، فنل، فلاونوئید، ظرفیت آنتی اکسیدانی، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پرولین و کربوهیدرات) و همچنین نتایج بدست آمده از اندازگیری روزنه ها تفاوت معنی داری را در سطح 1 درصد نشان دادند که این امر بیانگر تأثیر تیمار کلشی سین بر مقدار محتویات ژنومی گیاه گل گاوزبان ایرانی می باشد. بررسی های انجام گرفته بر باروری دانه گرده این گیاه نشان دهنده وجود باروری بالا در گیاهان تتراپلوئید می باشد، البته درصدی از گیاهان با سطوح مختلفی از عقیمی نیز مشاهده شدند. نتایج بدست آمده از عصاره متانولی گیاه شاهد و گیاهان تحت تأثیر تیمار کلشی سین جهت بررسی متابولیت های ثانویه با استفاده از آنالیز دستگاه کروماتوگرافی گازی (gc-mass)، تغییر در سطوح مواد مؤثره گیاه را به اثبات رساند که با نتایج بدست آمده از آنالیزهای فیتوشیمیایی مطابقت دارد. بنابراین، استفاده از القاء کننده های پلی پلوئید مانند تیمار کلشی سین میتوانند جهت تولید گیاهانی با ظرفیت ژنومی بالاتر در اصلاح نباتات مورد استفاده قرار گیرند.

بررسی تنوع ژنتیکی گیاه سس (cuscuta epithymum l) در فلور استان های گلستان و مازندران با استفاده از نشانگرهای مولکولی rapd و issr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  امین صادقی   کمال کاظمی تبار

سس (cuscuta epithymum l) گیاهی است علفی و متعلق به خانواده پیچ صحرایی که در طب سنتی از آن استفاده های فراوان می شود. منظور به بررسی تنوع ژنتیکی گیاه سس در استان های گلستان و مازندران، 20 ژنوتیپ این گیاه از نقاط مختلف جمع آوری و از دو نشانگر مولکولی issr و rapd استفاده شده. تعداد 6 آغازگر issr، 90 باند قابل امتیازدهی را حاصل کرد که حدود 70.33 درصد باندها چند شکل بودند. میزان متوسط pic برای این نشانگر 0.26 و mi 20 برآورد گردید. نشانگر rapd تعداد 195 باند را حاصل کرد که بیش از 95 درصد باندها چند شکل بودند و مقدار pic و mi به تر تیب 0.27 و 24.7 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل کلاستر بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم upgma نشان داد که تنوع گستردهی در نمونه های جمع آوری شده وجود دارد به نحوی که متوسط تشابه بر اساس نشانگر issr 0.57 و بر اساس نشانگر rapd 0.45 بود. تنوع بسیار وسیع مشاهده شده می تواند مرتبط به دلالیلی نظیر قدرت تفکیک بالای نشانگرهای بکار رفته در تحقیق و وجود چند زیر گونه این گیاه باشد.

بررسی تاثیر کودهای فسفاته زیستی و شیمیایی بر الگوی بیان ژن موثر در جذب فسفر در ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  آیدا آزاد   عباس عالم زاده

این پژوهش به منظور بررسی اثر کود زیستی فسفاته بارور2 و کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل بر بیان ژن رمزکننده سرین/ترئونین پروتئین کیناز در دو رقم ذرت hido و 677 در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. به منظور مقایسه اثر کودهای فسفاته زیستی با کودهای فسفاته شیمیایی بر عملکرد دو رقم ذرت در سال‏های زراعی 91 - 1390 و 92 – 1391 آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز صورت گرفت. بدین منظور 4 تیمار: دو سطح کود شیمیایی سوپرفسفات تریپل (kg/ha 100 (شیمیایی ب) و kg/ha 200 (شیمیایی الف)) و یک سطح کود زیستی بارور 2 (g/ha 100 به صورت بذرمال) و یک شاهد (بدون کود) در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به کار گرفته شد. شدت باندها با نرم افزار totallab تعیین شد و داده ها با minitab 16.1 و sas 9.1 تجزیه و تحلیل شدند. علاوه بر تاثیر مثبت کودهای زیستی بر اجزای عملکرد، نتایج بررسی بیان نیمه کمی ژن سرین/ترئونین پروتئین کیناز که در جذب فسفر در گیاه ذرت موثر است، مشخص کرد که بیان این ژن تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفته است به طوری که با حضور باکتری های حل کننده فسفات بیان آن نسبت به تیمارهای کود شیمیایی افزایش پیدا کرده است. مقایسه میانگین مربوط به آزمون دانکن در سطح 5% مشخص کرد که تیمار کود زیستی بارور 2 بیشترین اثر را در بیان این ژن در بین سطوح کودی مختلف دارد اگرچه با کنترل تفاوتی نداشت. تیمارهای کودی شیمیایی الف و ب به ترتیب کمترین اثر را روی بیان ژن مورد بررسی داشتند. نتایج مربوط به تجزیه و تحلیل شدت باندهای مربوط به سطوح کودی مختلف در هر رقم به طور جداگانه تفاوت در ژنوتیپ های به کار برده شده را نشان دادند. به طور کلی می توان این گونه بیان کرد که کودهای زیستی با افزایش در دسترس قرار دادن فسفر قابل جذب برای گیاهان علاوه بر اثر مثبت بر اجزای عملکرد در ذرت، الگوی بیان ژن درگیر در جذب فسفر را نیز تغییر می دهند و باعث کاهش استفاده از کودهای شیمیایی و آلودگی های زیست محیطی ناشی از استفاده بیش از حد از آن ها می شوند، در نتیجه جایگزینی کودهای زیستی با کودهای شیمیایی راهکار مناسبی به نظر می رسد.

بررسی اثرات هورمون های رشد اکسین و سیتوکینین برای تولید کالوس و باززایی گیاه مامیران (chelidonium majus l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  اکرم اسفندیار   کمال کاظمی تبار

گیاه دارویی مامیران با نام علمی "chelidonium majus" از تیره " papaveraceae" است که به دلیل داشتن ترکیبات موثره فراوان توانست خواص دارویی فراوانی را به خود اختصاص دهد. با کشت بافت این گیاه می توان اقدامات علمی همچون انتقال ژن، تغییرات کروموزومی و مهمتر از آن این که افزایش متابولیت های ثانویه را در جهت بهبود هرچه بیش تر این گیاه و افزایش خواص درمانی آن انجام داد و این اقدامات بدون کشت بافت این گیاه امکان پذیر نیست. در این پژوهش تاثیر هورمون های 4-d،2وnaa در پنج سطح (صفر،0/5 ،1 ،1/5و 2) میلی گرم بر لیتر با هورمون بنزیل آدنین (ba) در چهار سطح (25/. ، 5/ .، 1و1/5) میلی گرم بر لیتر برای کالوس زایی با استفاده از ریزنمونه ساقه، برگ، بذر و ریشه بررسی شد. جهت سنجش باززایی از ترکیب هورمونی بنزیل آمینوپورین (bap) و کینتین (kin) در سه سطح (1،2،3) میلی گرم بر لیتر با هورمون 2و4 – دی کلروفنوکسی استیک اسید (2,4d) در دوسطح (1/. و 5/.) میلی گرم بر لیتر مورد استفاده قرار گرفت. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بود. نتایج نشان داد بهترین محیط کالزایی برای درصد القای کالوس محیط کشت پایه ms حاوی 1میلی گرم بر لیتر 4-d،2به همراه 0/5میلی گرم بر لیترba با میانگین69/44 درصد و 2 میلی گرم بر لیتر 4-d،2 به همراه 1/5 میلی گرم بر لیتر baبا میانگین 63/88 درصد بود. بهترین محیط کالزایی برای وزن تر کالوس محیط کشت پایه ms حاوی 2 میلی گرم بر لیتر4-d،2 با میانگین 0/4175 گرم بود. ساقه بهترین ریز نمونه مامیران برای تشکیل و وزن کالوس بود. در این پژوهش ریشه مامیران برای کالزایی مناسب نبود و اثر معنی داری در سطح احتمال 5% و1% نداشت. بیشترین باززایی و تولید برگ در محیط پایه ms حاوی 2 میلی گرم بر لیتر bap و 0/5 میلی گرم بر لیتر 2,4d مشاهده شد ولی ساقه تشکیل نشد. به منظور بررسی خواص ضد باکتریایی مامیران در برابر سویه های pseudomonas syringae pv syringae، xanthomonas campestris pv. campestris، rathayibacter tritici، پس از تهیه عصاره متانولی، فعالیت ضد باکتریایی بر اساس قطر هاله ممانعت کننده از رشد در روش سنجش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس تأثیر عصاره های متانولی بخش های هوایی گیاه بر روی سه سویه باکتری در روش انتشار دیسک نشان داد که اثر عصاره های متانولی معنی دار می باشد. غلظت mg/ml150 بیشترین اثر بازدارندگی را روی سه سویه باکتری داشت. حساس ترین باکتری به عصاره مامیران باکتری rathayibacter tritici با میانگین قطر هاله2/581 میلی متر (بر اساس داده استاندارد) و مقاوم ترین باکتری pseudomonas syringae pv syring با قطر هاله 2/44 میلی متر می باشد.

تولید گیاهان دابل هاپلویید با استفاده از کشت بساک در برنج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1386
  مریم حسن پورراد   کمال کاظمی تبار

چکیده ندارد.

بررسی صفت طول غلاف در جمعیت f3 کلزا (brassica napus l.) جهت اصلاح ارقام پر محصول با استفاده از مارکر مولکولی rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  زهرا یوسفی   نادعلی باباییان جلودار

عملکرد دانه یک صفت پلی ژنیک است که انتخاب مستقیم برای اصلاح آن چندان موثر نخواهد بود و تنها انتخاب بر روی اجزاء آن می تواند مفید واقع گردد. طول غلاف یا خورجین یکی از اجزاء موثر بر عملکرد کلزا می باشد که با انتخاب این صفت بطور غیر مستقیم می توان نسبت به افزایش عملکرد و به تبع آن افزایش عملکرد روغن دست یافت. ارقامی با غلاف های بلندتر به طور عمومی و معنی داری محصول بیشتری نسبت به ارقام با غلاف کوتاه تر دارند. اطلاع از نحوه کنترل ژنتیکی صفت طول غلاف به منظور انتخاب روش اصلاحی و استراتژی مناسب آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. یکی از مناسبترین روش های بررسی اثرات ژنی روش تجزیه میانگین نسل ها است. نشانگرهای مولکولی نیز ابزار قدرتمندی را در جهت انتخاب صحیح دراختیار قرار داده و می توانند اصلاح ارقام با طول غلاف بلند را تسریع بخشند. در این تحقیق به منظور شناسایی نحوه توارث صفت طول غلاف از روش تجزیه میانگین نسل های والدینی،f1، f2 و f3 بر طبق مدل 5 پارامتری استفاده شد. از سویی دیگر مفید بودن پرایمرهایی از مارکر مولکولی rapd که همبسته با صفت طول غلاف شناخته شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که صفت طول غلاف بلند در کلزا توسط اثرات غالبیت ژن ها کنترل می شود و اثرات متقابلِ غالبیت در غالبیت نیز در توارث آن موثر می باشد. طول غلاف دارای درجه غالبیت بالاتر از یک و توارث پذیری عمومی بالا می باشد که هر دوی این عوامل تأثیر اثرات غالبیت ژن در کنترل صفت طول غلاف را تأکید می کنند. این نتایج بیان می کند که گزینش فنوتیپی و انتخاب در نسل های اولیه به منظور اصلاح این صفت مفید نخواهد بود و نمی تواند صفت مورد نظر را در نسل های بعدی تثبیت نماید، بلکه به منظور اصلاح این صفت می باید به انجام هیبریداسیون بین رقم های برتر از نظر این صفت مبادرت ورزید و بعد از دست یابی به جمعیت هتروزیگوت در نسل هایِ بعد از تلاقی، اقدام به گزینش نمود با توجه به این امر به منظور دستیابی سریعتر به لاین هایی با طول غلاف بلندتر، انتخاب به کمک مارکرهای مولکولی کمک شایانی را به اصلاح این صفت خواهد نمود. سه مارکر rapd (ubc_83، ubc_43 و ubc_248 ) همبسته با صفت طول غلاف بلند بوده و از این سه مارکر می توان در برنامه های اصلاحی جهت شناسایی ارقام و لاین هایی با طول غلاف بلند استفاده نمود.

بررسی اثرات سطوح و نحوه تقسیط ازت بر کمیت و کیفیت دانه رقم ساریگل کلزا (.brassica napus l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  عیسی رحمانی   نادعلی بابائیان

به منظور بررسی اثرات سطوح و نحوه تقسیط ازت روی کمیت دانه رقم ساریگل کلزا آزمایشی در پاییز سال 1386در روستای گلما از توابع شهر ساری در شرایط مزرعه و در یک خاک رسی لومی اجرا شد. آزمایش بصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. مقادیر کود نیتروژنه در سه سطح 60، 120 و180 کیلوگرم در هکتار به همراه یک تیمار شاهد از منبع کود اوره تامین شد. تقسیط کود نیتروژنه در سه سطح به نسبتهای متغیر در مراحل کاشت، خروج گیاه از حالت روزت باگرم شدن هوا و در زمان ظهور غنچه های گل به ترتیب شامل (t1(1/3 ,1/3 ,1/3 ), t2( 1/4,1/4,2/4) and t3(1/5,1/5,2/5 بکار گرفته شد. نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارها روی عملکرد، تعداد غلاف در بوته، طول غلاف، فاصله اولین غلاف از زمین، ارتقاع بوته، وزن هزار دانه، درصد روغن و درصد پروتئین در سطح 1% معنی دار است و اثر تیمارها روی صفت تعداد بذر داخل غلاف در سطح 5% معنی دار است. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار n2t3 از تکرار سوم با عملکرد 1793 کیلوگرم در هکتار می باشد و کمترین عملکرد متعلق به تیمار شاهد می باشد. هرچه بر میزان ازت اضافه گردد درصد روغن دانه کاهش می یابد ولی عملکرد روغن افزایش می یابد. افزایش ازت باعث افزایش درصد پروتئین دانه می گردد. ازت بیش از حد بهینه باعث افزایش رشد رویشی و کاهش عملکرد دانه می گردد. کلمات کلیدی: کلزا، تقسیط، نیتروژن، عملکرد.

بررسی پایداری نشانگر rapd بین بخش های مختلف گیاهان سیب زمینی (solanum tuberosum l.) کشت شده در کشت بافت و خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  ستاره زنگی   نادعلی باباییان جلودار

سیب زمینی معمولی solanum tuberosum l.)) گیاهی است یکساله و اتوتتراپلوئید که برای استفاده از غده زیر زمینی آن کشت می گردد. اهمیت سیب زمینی به خاطر ارزش غذایی آن، خاصیت انباری داری و حمل و نقل آسانش است و سازگاری خو ب آن با شرایط آب و هوایی مختلف سبب شده است که در اقصی نقاط جهان کشت شود. این محصول از اقتصادی ترین مواد غذایی است زیرا منبعی از انرژی ارزان برای رژیم غذایی انسان فراهم می آورد. سیب زمینی چهارمین گیاه زراعی از نظر مقدار تولید بعد از گندم، ذرت و برنج است. سیب زمینی به خاطر داشتن بسیاری گونه های زراعی و وحشی نسبت به سایر گیاهان غنی ترین تنوع ژنتیکی را دارد. با توجه به اهمیت منابع ژنتیکی و گسترش کاربرد آن ها در اصلاح نباتات تعیین ساختار ژنتیکی جمعیت های سیب زمینی موجود در ژرم پلاسم دارای اهمیت زیادی می باشد. تلاش های زیادی برای جمع آوری، شناسایی و حفاظت واریته های سیب زمینی در بانک های ژن با استفاده از نشانگرهای مولکولی بویژه نشانگر dna چند شکلی تصادفی تکثیر شده [random amplified polymorphic dna (rapd)]انجام گرفته است. rapd یکی از پرکاربردترین شیوه های انگشت نگاری dna است. انگشت نگاری dnaبرای تمامی بخش ها و بافت های یک رقم گیاه باید یکسان باشد، زیرا dna ژنومی همه سلول های سوماتیکی یک موجود زنده یکسان است. در حال حاضر، اطلاعات کمی درباره هم شکلی الگوی باندی rapd بافت های مختلف یک گیاه منفرد وجود دارد. در این مطالعه، پایداری الگوی باندی rapd برای بخش های مختلف گیاهان سیب زمینی کاشته شده در محیط کشت بافت گیاهی و در محیط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. گیاهچه های عاری از آلودگی بدست آمده از کشت مریستم 5 رقم سیب زمینی از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. تکثیرdna به کمک واکنش های rapd-pcr از بخش های مختلف، شامل برگ، ساقه، ریشه وغده گیاهچه های سیب زمینی کشت شده در محیط کشت بافت و گلخانه با استفاده از پرایمرهای10 نوکلئوتیدی تصادفی صورت گرفت. دندروگرام به کمک نرم افزار ntsys (v.2.02) بر اساس ضریب تشابه دایس در کلاستر بندی sahn با استفاده از الگوریتم میانگین فاصله (upgma) برای نمونه های گلخانه و کشت بافت ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که الگوهای باندی rapd برای بخش های مختلف گیاهچه های کشت شده در کشت بافت مشابه بود، در حالی که تنوع زیادی در الگوی باندی rapd برای بخش های مختلف گیاهچه های کشت شده در گلخانه مشاهده شد. احتمالا، عدم آلودگی میکروبی و متابولیت های ثانویه در گیاهان کشت شده در کشت بافت دلیل اصلی هم شکلی الگوهای باندی rapd بدست آمده از بافت های متفاوت گیاهان کشت شده در کشت بافت می باشد. تجزیه و تحلیل داده های rapd نشان داد که گروه بندی و فواصل ژنتیکی ارقام برای نمونه های گلخانه و کشت بافت متفاوت بود. به طور کلی، بررسی پایداری نشانگر rapd بین بخش های مختلف گیاهان سیب زمینی کشت شده در کشت بافت و خاک نشان داد اگر از گیاهان کشت شده در کشت بافت استفاده شود، نشانگر rapd می تواند در شناسایی نواحی چند شکلی، تخمین فاصله ژنتیکی و مدیریت ژرم پلاسم مفید باشد. در صورت استفاده از گیاهان کشت شده در خاک امکان اشتباه در بررسی فاصله ژنتیکی نمونه ها و گروه بندی ارقام وجود دارد. حتی زمانی که برای استخراج dna از بافت های مشابه گیاهان کشت شده در گلخانه استفاده شد، نتایج بدست آمده قابل مقایسه با یکدیگر نبودند. هم چنین، با انتخاب درست روش استخراجdna ، استفاده از گیاهان کشت شده در محیط کشت بافت گیاهی، با بهینه سازی شرایط واکنش pcr و انجام امتیازدهی باندهای rapd با حداقل اشتباه آزمایش های rapd می توانند معتبر و تکرارپذیر باشند.

بررسی کشت بافت و مطالعه اثر القاء کننده های سیتوشیمیایی بر درصد آلکالویید تام datura stramonium l.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  سکینه امیری   غلامعلی رنجبر

جنس datura متعلق به خانواده سیب زمینی می باشد. گیاهان این جنس بخصوص datura stramonium l. آلکالوئید های فعال بیولوژیکی همچون تروپان آلکالوئیدها را تولید می کنند. تکنینک های مختلف کشت بافت در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور بررسی کالزایی در ریزنمونه های برگ و جنین ازمحیط های کشت مختلف و هورمون های مختلف گیاهی و منابع مختلف کربن استفاده گردید. سه محیط کشت مورد استفاده، محیط کشت b5، ms و heller بود. هورمون کینتین به عنوان سیتوکنین در چهار سطح و هورمون 2,4-d به عنوان اکسین در سه سطح استفاده گردید. شش منبع مختلف کربن شامل ساکاروز، گلوکز، فروکتوز، گالاکتوز، مالتوز و لاکتوز بود. بهترین محیط کشت کالزایی برای ریزنمونه برگ، محیط کشت پایه ms محتوی قند ساکاروز با ترکیب هورمونی 5/0 میلی گرم در لیتر کینتین به همراه 2 میلی گرم در لیتر 2,4-d بود در حالیکه ریزنمونه جنینی بیشترین میزان کالزایی را در محیط کشت پایه ms محتوی قند لاکتوز به همراه 2 میلی گرم در لیتر هورمون 2,4-d نشان داد. در بین ریزنمونه های مختلف برگ، بساک، میوه، جنین و ریشه، بیشترین میزان کالوس را ریزنمونه برگ نشان داد. بررسی اندام زایی در کالوس های حاصل از ریزنمونه های برگ و جنین با استفاده از سه سطح هورمون ba و چهار سطح هورمون naa در دو نوع محیط کشت b5 و ms صورت گرفت . بهترین محیط باززایی در کالوس های حاصل از ریزنمونه های برگ، محیط b5 حاوی 3 میلی گرم در لیتر ba و 1 میلی گرم در لیتر naa بود، در حالیکه در کالوس های حاصل از جنین بیشترین میزان اندام زایی در محیط b5 که با 2 میلی گرم در لیتر ba و 1 میلی گرم در لیتر naa تکمیل شده بود، مشاهده شد. کشت ریزنمونه های کوتیلدونی به منظور ریزازدیادی در محیط های b5، ms تغییر یافته که با هورمون ba در چهار سطح و naa نیز در چهار سطح تکمیل شده بود، مورد بررسی قرارگرفتند. محیط ms تغییر یافته حاوی 2 میلی گرم در لیتر ba و 1 میلی گرم در لیتر naa بیشترین درصد ریزازدیادی را به خود اختصاص داد. جنین زایی در محیط ms حاوی هورمون 2,4-d در دو سطح 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر به عنوان منبع اکسین مورد مطالعه قرار گرفت و بیشترین درصد جنین زایی در سطح 5/0 میلی گرم در لیتر بدست آمد. در نهایت به منظور مطالعه ریشه زایی از محیط ms حاوی 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر iba استفاده گردید و بالاترین درصد ریشه زایی را محیط حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر به خود اختصاص داد. همچنین با بررسی درصد آلکالویید تام در گیاهانی که تحت تأثیر القاء کننده های سیتوشیمیایی شامل تریفلورالین در چهار سطح 0، 5/7، 15 و 5/22 میکرومولار و کلشی سین در چهار سطح 0، 125/0، 25/0 و 5/0 گرم در لیتر در مدت زمان های 24 و 48 ساعت قرارگرفته بودند مشخص گردید که بیشترین درصد آلکالویید تام در تریفلورالین در غلظت 5/22 میکرومولار در 48 ساعت و در کلشی سین در غلظت 5/0 گرم در لیتر در 48 ساعت بدست آمد.