نام پژوهشگر: انوشیروان کاظمنژاد
عباس عبادی فضل الله احمدی
مقدمه : نتایج مطالعات گسترده نشان می دهد که عوارض دیررس مواجهه با گاز خردل ، مصدومین را دچار بیماری های مزمن می کند . یکی از مفاهیم بسیار مهم در بیماران مزمن کیفیت زندگی است. بررسی ها نشان داد که هیچ پرسشنامه اختصاصی برای اندازه گیری کیفیت زندگی در مصدومین شیمیایی وجود ندارد. لذا با توجه به پیچیدگی مشکلات این گروه و تاکید سازمان بهداشت جهانی مبنی بر استفاده از ابزارهای مبتنی بر فرهنگ و ارزش های حاکم بر هر جامعه ، این مطالعه در پاسخ به سوالات زیر طراحی شده بود. 1. معنی ، ساختار، ابعاد و عوامل سازنده کیفیت زندگی در مصدومین شیمیایی چیست ؟ 2. آیا ابزار طراحی شده از روایی و پایایی علمی مطلوبی برخوردار است ؟ مواد و روش ها:پژوهش حاضریک مطالعه چند روشه و روش شناسی است که در 2 فاز اصلی انجام شد. فاز اول(تولید گویه): که در دو بخش طراحی گردید. الف) مطالعه کیفی: 1) مصاحبه انفرادی بدون ساختار با 14 نفر( 12 مرد و 2 زن ) از مصدومین شیمیایی نظامی و غیر نظامی و با 2 تن از پزشکان پایش سلامت .2) بحث گروه مدار با یک گروه از همسران مصدومین ، یک گروه از درمانگران و مدیران بهداشتی درمانی و یک گروه از مصدومین شیمیایی که در گروه مصاحبه های انفرادی نبودند. ب) مروری اجمالی بر منابع و پرسشنامه های موجود و همچنین تشکیل پانل متخصصان. روش تجزیه وتحلیل در فاز اول :متن مصاحبه های انفرادی و گروه مدار پس از نسخه برداری به روش تحلیل محتوی قراردادی آنالیز شد. فاز دوم:تحلیل ویژگی های روانسنجی پرسشنامه یافته ها: فاز اول:در این مرحله ابتدا مدل مفهومی و اجزای مفهوم کیفیت زندگی در مصدومین شیمیایی در سه تم اصلی شامل تاثیر بیمار(مشکلات جسمی و مشکلات روحی روانی)،سازگاری( معنویت ، حمایت ، پذیرش بیماری ) و مفهوم کیفیت زندگی استخراج گردید.سپس نتایج حاصل از مطالعه بخش های الف و ب شالوده پرسشنامه اولیه مشتمل بر121 سوال را تشکیل داد. فاز دوم :در این مرحله از پژوهش روایی( صوری ، محتوی ، ملاک و سازه ) ، پایایی ( بازآزمون 0/90 = r ، دو نیمه کردن 0/927 = r ، آلفای کرونباخ 0/91 =α ، اعتبار ملاک با پرسشنامه sf36 با 0/7 = r همچنین تحلیل عاملی با حجم نمونه 354 مصدوم شیمیایی انجام پذیرفت که در پایان این مرحله یک پرسشنامه روا و پایا با 74 سوال و در سه حیطه جسمانی ، روانی – اجتماعی و سازگاری استخراج گردید.سپس سهولت کاربرد با اندازه گیری فراوانی سوالات بدون پاسخ و تعیین حساسیت با مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی در قبل و بعد از اجرای یک برنامه درمانی- آموزشی با آزمون تی زوجی (p<0.001)تعیین گردید . نتیجه گیری :این پژوهش منجر به تبیین مفهوم و ارایه یک مدل برای پیش بینی کیفیت زندگی و طراحی ابزاری معتبر و پایا جهت بررسی کیفیت زندگی در مصدومین شیمیایی با گاز خردل گردید .لذا با یک رویکرد میان رشته ای و تیمی می تواند در زمینه های مختلف آموزشی ، پژوهشی ، نیاز سنجی و ارزشیابی خدمات بهداشتی درمانی کاربرد داشته باشد.
علی راوری زهره ونکی
در سال های اخیر رضایت شغلی به عنوان یک مفهوم کلیدی در تحقیقات پرستاری مورد توجه زیادی قرار گرفته است. با وجود تلاش محققان جهت شناسایی و اندازه گیری مولفه های مختلف رضایت شغلی، تعداد بیشمار شکایات و تذکرات موید این موضوع می باشد که این اندازه گیری ها دقیق نبوده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و استاندارد سازی مقیاس سنجش رضایت شغلی پرستاران بالینی متناسب با شرایط کاری موجود پرستاری و بافت فرهنگی جامعه ایرانی انجام شد. این مطالعه در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، از طریق مصاحبه با 30 پرستار بالینی و مدیر پرستاری، مفهوم رضایت شغلی پرستاران بالینی تبیین گردید. یافته های حاصل از بخش اول مدل رضایت شغلی خود مولد را معرفی کرد. بر اساس مدل طراحی شده عناصر و ابعاد اصلی این مفهوم تحت عنوان درونمایه های چهارگانه مشخص گردید که عبارتند از: ماهیت کار، توانمندهای فردی، سازمان و فراحرفه ای.در مرحله دوم ابتدا بر اساس مدل رضایت شغلی خود مولد گویه های مقیاس رضایت سنجی استخراج گردید. سپس ویژگی های روانسنجی ابزار با استفاده از روایی صوری، محتوا، سازه و همسانی درونی و ثبات مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام روایی وابسته به ملاک از ابزار مولر مک کلاسکی استفاده شد. این ابزار بر اساس مدل بریسلین ترجمه شد. آزمون پیرسون ارتباط متوسطی بین ابزار مولر مک کلاسکی و ابزار بومی نشان داد (r=0.44). نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 12 عامل بعنوان عوامل تشکیل دهنده سازه رضایت شغلی بود. این دوازده عامل در مجموع 65/71 از واریانس کل عوامل را تبیین می کرد. محاسبه ضریب الفای کرونباخ موید همسانی درونی بالای ابزار (0/96) بود. پایایی ثبات از طریق آزمون مجدد با فاصله زمانی دو هفته 0/97 بود.یافته های نهایی این پژوهش حاکی از آن بود که در این مطالعه مدل خاص و منحصر بفردی از مفهوم رضایت شغلی ارائه شد که به نقش خود فرد در ایجاد، حفظ و ارتقاء رضایت شغلی تاکید دارد. همچنین ابزار معرفی شده با عنوان "مقیاس رضایت سنجی پرستاران بالینی" با 73 گویه یک مقیاس ویژه و منحصر بفرد متناسب با شرایط کاری پرستاران بالینی و وضعیت فرهنگی جامعه ایرانی تدوین شده است. این ابزار قابلیت کاربرد در تمام بخش های بیمارستان را دارد و از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار می باشد.
اکبر بیگلریان ابراهیم حاجی زاده
یکی از روش های تحلیل داده های بقا، استفاده از مدل رگرسیونی کاکس است که نیازمند پذیره هایی مانند متناسب بودن مخاطرات است. در دهه های اخیر به کارگیری مدل شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی داده های بقا، افزایش یافته است. این مطالعه به منظور پیش بینی بقای بیماران مبتلا به سرطان معده به کمک دو مدل رگرسیونی کاکس و شبکه عصبی مصنوعی انجام شده است.طی سالهای 1381 لغایت 1385، تعداد 639 بیمار مراجعه کننده با تشخیص قطعی سرطان معده که در بخش گوارش بیمارستان طالقانی تحت درمان قرار گرفتند به صورت همگروه تاریخی مطالعه شدند. داده ها به طور تصادفی به دو گروه آموزشی و آزمایشی تقسیم شدند. برای تحلیل داده ها از روش کاپلان-مایر، مدل کاکس و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. برای مقایسه پیش بینی های دو مدل، از سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد و صحت کلاس بندی استفاده شد.بیشتر بیماران در مرحله پیشرفت سرطان (85/20 درصد) با هیستولوژی آدنوکارسینوما (74/30 درصد) بودند. میزان بقای 1-5 ساله این بیماران به ترتیب برابر با 0/77، 0/52، 0/34، 0/27 و 0/13 به دست آمد. مدل رگرسیون کاکس نشان داد که متغیرهای جنس، سن در زمان تشخیص، شغل، پاتولوژی تومور، متاستاز غدد لنفاوی و متاستاز به نقاط دوردست با بقای بیماران رابطه معنی داری(به ترتیب با مقادیر احتمال0/013=p، 0/076=p، 0/028=p، 0/001=p، 0/004=p و 0/002=p) داشته است. صحت پیش بینی مدل شبکه عصبی سه لایه و چهار لایه برابر 80/51 و 84/15 درصد و مدل رگرسیونی کاکس برابر 78/66 درصد گردید. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد برای مدل شبکه عصبی سه لایه، چهار لایه و رگرسیون کاکس به ترتیب برابر 0/80، 0/82 و 0/76 به دست آمد. مدل شبکه عصبی مصنوعی نسبت به مدل رگرسیون کاکس پیش بینی های بهتری نتیجه داد. لذا به کارگیری مدل شبکه عصبی مصنوعی در زمینه پیش بینی بقا پیشنهاد می شود. این امر در تحقیقات مرتبط با حوزه سلامت و بخصوص در تخصیص منابع درمانی لازم برای افرادیکه پرمخاطره پیش بینی می شوند با اهمیت است.
محدثه شجاعی شاهرخ ابادی انوشیروان کاظم نژاد
سیاست گذاران مراقبت های بهداشتی به دنبال استنباط های واقعی و برآوردهای دقیق از هزینه های پزشکی آینده ی جامعه هستند. از طرفی داده های مطالعات بهداشتی دارای ویژگی هایی هستند که باعث پیچیدگی تحلیل آن ها می شود، توزیع داده های هزینه بسیار چوله است زیرا بعضی از بیماران هزینه های بسیار زیادی متحمل می شوند، به علاوه هزینه های پزشکی بسیاری از افراد در یک بازه ی زمانی خاص صفر است. در واقع داده های هزینه های پزشکی غالباً چوله به راست و شامل مقادیر قابل توجهی صفر هستند و ممکن است به صورت ناهمگن پراکنده شده باشند. برای مدل بندی این داده ها باید به تمام این ویژگی ها توجه شود. در این پایان نامه برای مدل بندی هزینه از مدل نیمه پارامتری تک شاخصی دو بخشی استفاده شده است که با انعطاف پذیری زیاد مشکل مدل بندی این نوع داده ها را برطرف می کند. به علاوه از آن جاکه بیماری های عملکردی دستگاه گوارش چه از نظر تعداد بیماران و چه از لحاظ شیوع در یک دوره ی زمانی خاص از علت های شایع ناخوشی در بین تمام اقشار جامعه شناخته شده اند، در این پایان نامه به برآورد میانگین هزینه ی بیماری های دستگاه گوارش پرداخته شد و در مدل بندی این هزینه ها (مدل نیمه پارامتری تک شاخصی دو بخشی)، پارامترها از دو روش حداقل مربعات و میانگین مشتق ها به دست آمده و نتایج این دو روش با یکدیگر و همچنین با نتایج مدل پارامتری دو بخشی مقایسه شد. میانگین هزینه ی بیماری های دستگاه گوارش در روش حداقل مربعات 69/72 دلار با انحراف معیار 96/108 دلار (38/0=r2) و در روش میانگین مشتق ها 39/73 دلار با انحراف معیار 48/127 دلار (47/0=r2) و در روش پارامتری 93/75 دلار با انحراف معیار 29/122 (33/0=r2) به دست آمد. به علاوه بر اساس شاخص r2 مدل نیمه پارامتری که پارامترها را از روش میانگین مشتق ها برآورد می کند بهعنوان بهترین مدل شناخته می شود. در مجموع مدل رگرسیون دو بخشی پارامتری یک روش ساده، در دسترس و به سادگی قابل تفسیر است، از طرفی مدل نیمه پارامتری تک شاخصی دو بخشی نیز با وجود این که به سادگی قابل تفسیر نیست اما از انعطاف پذیری قابل توجهی برخوردار است. در واقع اهداف تحقیق می تواند به عنوان فاکتور اصلی انتخاب بین این دو مدل مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا عطرکار روشن انوشیروان کاظم نژاد
الگوی ابتلا به بیماری ها به دلیل ارتقای سطح اقتصادی و اجتماعی و در نتیجه تغییر عوامل خطرساز مانند سبک زندگی، عادات غذایی، مصرف دخانیات، عدم تحرک و مسن تر شدن ترکیب جمعیتی به طور جدی تغییر یافته است. در حال حاضر سرطان سومین علت مرگ و میر در کشور و دومین علت مرگ در استان گیلان است که مطابق با الگوی مرگ در کشورهای صنعتی می باشد. با توجه به افزایش امید به زندگی و بیشتر شدن درصد سالمندی در جمعیت استان، این مطالعه با هدف بررسی ساختار بروز سرطان ها از نظر سنی و جنسی در دو مرحله انجام گردید و همچنین عوامل موثر بر آن در مرحله اول با استفاده از داده های جمع آوری شده در مرکز تحقیقات گوارش و کبد طی سال های 89-75 در یک دوره 15 ساله، روند تغییرات میزان بروز استاندارد شده سنی سرطان های معده، مری، کولون و رکتوم در 8332 مبتلا به سرطان با استفاده از مدل رگرسیون قطعه ای بررسی شد. در مرحله دوم در یک مطالعه مورد شاهدی همسان شده، اطلاعات تغذیه ای، فعالیت جسمانی، مصرف دخانیات عوامل محیطی و وراثتی در 800 مورد بیمار و فرد سالم مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تخمین نسبت شانس و فاصله اطمینان 95 درصد از رگرسیون لجستیک استفاده گردید و با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون جایگشت برای بررسی روند تغییرات، سال 85 برای سرطان معده و در سال 82 برای سرطان کولون یک نقطه شکست نشان داد همچنین در طی سال های مورد بررسی سرطان مری و رکتوم بدون نقطه شکست بودند. میزان بروز سرطان معده در طی سال های 85-75، سیر نزولی با 7/2 درصد کاهش سالیانه و در سال های 89-86، سیر صعودی با 2/12 درصد افزایش سالانه داشت. در طی سال های 89-75 سرطان مری دارای روند نزولی با کاهش سالانه 7/2 درصد و سرطان رکتوم دارای روند صعودی با افزایش سالانه 3/7 درصد بود. نتایج رگرسیون لجستیک شرطی نشان داد که سابقه فامیلی، داشتن حالات روحی نامساعد، تغذیه نامناسب، عدم فعالیت جسمانی نسبت ابتلا به سرطان ها را افزایش می دهد(05/0? p). با توجه به نتایج بدست آمده، لزوم انجام اقداماتی در جهت کاهش عوامل خطر و یا تشخیص زودرس سرطان های دستگاه گوارش در افراد در معرض خطر از جمله سیگاری ها، افراد دارای سابقه فامیلی سرطان و شاغل پرخطر و افراد یا رژیم غذایی نا مناسب و کم تحرک ضروری به نظر می رسد.
مهدی قربانعلی زادگان بی تا بخشس
هدف از این پژوهش بررسی تنوع ژنتیکی و تعیین قدرت تهاجم و سایتوتوکسیسیتی گونه های کمپیلوباکتر ژژونی و کمپیلوباکتر کولی جداشده از بیماران مبتلابه اسهال در ایران می باشد. در این پژوهش ??? نمونه مدفوع اسهالی گردآوری و بررسی گردید. نمونه ها روی محیط های اختصاصی کشت و جداسازی شده و تعیین هویت شدند. با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن های cadf، asp و hipo جنس و گونه باکتری تائید شد. با توجه به اهمیت سم citolethal distending toxin (cdt) در بیماری زایی گونه های کمپیلوباکتر، ژن های این سم در جدایه ها ردیابی و تعیین توالی شد. جدایه ها ازلحاظ میزان سمیت برای رده سلولی هلا موردبررسی قرار گرفتند. وجود یا عدم وجود پنج ژن دخیل در بیماری زایی cadf, ciab, virb11, plda, iam با استفاده از پرایمرهای اختصاصی بررسی شدند. قدرت اتصال و تهاجم جدایه ها به رده سلولی هلا بررسی شد. درنهایت 33 جدایه کمپیلوباکتر شامل 31 جدایه کمپیلوباکتر ژژونی و دو جدایه کمپیلوباکتر کولی از نمونه های مدفوع بیماران جداسازی و تأیید شد. در بررسی ژن های بیماری زایی ciab و cadf در تمام جدایه ها و ژن flaa در 97% از جدایه ها مشاهده گردید. ژن پلاسمیدی virb11 در هیچ یک از جدایه ها شناسایی نشد. ژن iam در تمامی جدایه های کمپیلوباکتر کولی شناسایی شد ولی در هیچ یک از جدایه های کمپیلوباکتر ژژونی مشاهده نگردید. ژن plda در 1/18% جدایه ها مشاهده گردید و ژن های cdt شیوعی برابر 5/54% داشتند. آنالیز توالی ژن های cdt درصد بالایی از همسانی را در میان جدایه نشان داد. در ژنوتایپینگ جدایه ها با استفاده از pfge سه گروه اصلی مشاهده گردید و بیشترین شباهت الگوها 100% و کمترین شباهت 26% بود. کلاستر غالب 14 جدایه (4/42%) را شامل می شد. در این گروه زیرگروهی با الگوهای یکسان وجود داشت که 33% از کل جدایه ها را در برمی گرفت. در بررسی تنوع ژنتیکی سویه ها با استفاده از روش های مولکولی flaa-svr sequence typing و flaa sequence typing و pfge گروه بندی های بسیار نزدیک به هم مشاهده شد. میزان اتصال جدایه ها به سلول های هلا بین 2/0±89 تا 1/0±8/99 درصد، میزان تهاجم بین 04/0± 11 تا 08/0±2/0 و میزان سایتوتوکسیسیتی جدایه ها بر اساس تیتر شاخص بقاء بین 2 تا 32 برآورد گردید. در بررسی جدایه ها ازلحاظ قدرت تهاجم، اتصال و میزان سمیت برای سلول های هلا مشاهده شد که با افزایش میزان سایتوتوکسیسیتی، میزان اتصال تغییری نمی کند ولی قدرت تهاجم با میزان سایتوتوکسیسیتی جدایه ها و وجود ژن های دخیل در اتصال و تهاجم ارتباط مستقیم دارد. با انجام این تحقیق در ایران، دانش و آگاهی بیشتری در مورد میزان شیوع، شاخص های همه گیرشناسی و بیماری زایی کمپیلوباکتر ّ و کمپیلوباکتر کولی عامل بیماری اسهال در انسان حاصل شده و در این زمینه تحقیقات بیشتر و گستردهتری نیاز می باشد
مرضیه ابراهیمی انوشیروان کاظم نژاد
در تحقیقات پزشکی مدلسازی و پیش¬بینی از اهمیت زیادی برخوردار است. روش-های پیش¬بینی را می¬توان با تکنیک هایی بهبود داد. مدل های آماری و شبکه عصبی مصنوعی از مدل¬هایی هستند که در رده¬بندی و پیش¬بینی مورد استفاده قرار می¬گیرد، اما مدل¬های آماری نیاز به پیش¬فرض¬هایی دارند و شبکه عصبی نیازمند حجم نمونه کافی برای آموزش است.از این رو در این پایان¬نامه اختلاط خبره¬ها را معرفی می¬کنیم که یکی از مدل¬های رایج در ترکیب دسته¬بند¬ها است. ترکیب دسته¬بند¬ها روشی برای بهبود کارایی در مسائل رده¬بندی است که دارای تعداد الگوی محدودتری هستند. این مدل¬ها برای رگرسیون و رده¬بندی مفیدند، ولی ما تنها به دسته¬بندی توسط این مدل پرداخته¬ایم. در اختلاط خبره¬ها فضا بین چند دسته¬بند تقسیم می¬شود و با یک شبکه میانجی اجرا می¬گردد. اختلاط خبره¬ها با استفاده از روش¬های تکراری نظیر الگوریتم ماکسیمم مورد انتظار و شبکه های عصبی قابل برازش است. این مطالعه شامل 213 بیمار هپاتیت سی (195 مرد، 18 زن، فاصله سنی 12-66 ) است. متغیر پاسخ در این مدل بهبودی پس از درمان در نظر گرفته شده¬است. در ابتدا مدل لجستیک به داده ها برازش داده شد و فاکتور¬های موثر شناخته شده¬اند و بعد از آن مدل¬های شبکه عصبی و اختلاط خبره¬ها برازش داده شد. . برای مقایسه عملکرد این سه مدل از منحنی مشخصه عملکرد و صحت پیش¬بینی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل لجستیک نشان¬دهنده معناداری متغیر¬های شاخص توده بدنی، سن، بارویروسی، rs12 است. در تحلیل این داده¬ها با دو مدل لجستیک و شبکه عصبی،سطح پیشگویی مشابه¬ی را نشان¬ داده است. مدل اختلاط خبره¬ها توسط شبکه عصبی برازش داده شد.این مدل در سطح عملکرد پیشگویی همانند شبکه عصبی بوده¬است. شبیه سازی¬ها این مطلب را تایید کردند که مدل اختلاط خبره¬ها یک مدل وابسته به ساختار داده است. اختلاط خبره¬ها در مقایسه با یک مدل رده¬بندی عملکرد را بهبود می¬بخشد. اما این مدل به ساختار داده¬ها وابسته است.
مهسا سعادتی سقراط فقیه زاده
چکیده ندارد.
حسین پورشهریار انوشیروان کاظم نژاد
چکیده ندارد.
حبیبه مرتضی انوشیروان کاظم نژاد
چکیده ندارد.