نام پژوهشگر: همتالله پیردشتی
ایوب حیدرزاده همت الله پیردشتی
بمنظور بیان توان آللوپاتیک برخی از ارقام برنج و نحوه اثر بازداشتی آنها بر روی خصوصیات فیزیولوژیک و مورفولوژیک علف هرز سوروف مجموعه ای از آزمون های زی سنجی در چند مرحله با آرایش فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. مرحله اول آزمون ها شامل تیمار بذور و گیاهچه های علف هرز سوروف با سه غلظت (3-10، 4-10و 5-10) از محلول آماده شده ی فنولیک اسید های شناخته شده (فرولیک اسید، ام-کوماریک اسید، پی-کوماریک اسید، وانیلیک اسید، پی-هیدروکسی بنزوییک و سینامیک اسید) در ارقام آللوپاتیک برنج بود. کمترین مقدار طول ریشه چه، طول ساقه چه و طول کل گیاهچه متعلق به تیمار سینامیک اسید بود. آزمایشات مرحله دوم شامل بررسی خواص آللوپاتیک ارقام برنج (سه رقم برنج داخلی و سه رقم برنج خارجی) با استفاده از استخراج ترشحات ریشه آنها، و شناسایی فنولیک اسیدهای احتمالی درون ترشحات ریشه (شش فنولیک اسید مورد مطالعه در قسمت قبل) با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا (hplc). برای بررسی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهچه های سوروف، ترشحات ریشه در سه غلظت (صفر، 50 و 100 درصد) روی آنها اعمال شد. کمترین مقدار طول ریشه چه، طول ساقه چه، طول کل گیاهچه، وزن تر، سرعت جوانه زنی و درصد جوانه زنی برای گیاهچه های سوروف تیمار شده، در غلظت 100 درصد از ترشحات ریشه رقم ir60 مشاهده گردید. در مورد صفات فیزیولوژیک، کمترین محتوای نیتروژن گیاهچه های تیمار شده در غلظت 100 درصد از ترشحات ریشه رقم تایچانگ و ir60 مشاهده شد. کمترین محتوای کلروفیل در گیاهچه های سوروفی دیده شد، که با ترشحات ریشه رقم ندا در غلظت 50 و 100 درصد تیمار شده بودند. در مورد محتوای فنولیک اسید هر یک از ارقام برنج مورد مطالعه نیز بالاترین و کمترین محتوای فنولیک اسید بترتیب با 9/07 و 0/016 میلی گرم در لیتر متعلق به رقم ir60و دشتی سرد بود. نتایج نشان از همبستگی معنی دار (*0/821- = r) بین محتوای فنولیک اسید و صفت وزن خشک گیاهچه ها تیمار شده داشت. مرحله سوم شامل بررسی اثرات بازدارندگی عصاره برگ، ساقه و ریشه ارقام برنج مورد مطالعه، و محتوای فنولیک اسید هر یک از ارقام در عصاره اندام هوایی آنها (مخلوط عصاره برگ و ساقه) بود. با توجه به نتایج حاصل، در مورد وزن تر کمترین مقدار مربوط به عصاره برگ رقم ندا بود و بالاترین مقدار وزن تر در تیمار عصاره برگ رقم سپیدرود مشاهده شد. بالاترین میزان بازدارندگی برای وزن خشک گیاهچه های سوروف متعلق به تیمار عصاره برگ رقمir60 بود، و کمترین مقدار بازدارندگی مربوط به تیمار عصاره ساقه رقم سپیدرود بود. در مورد سرعت جوانه زنی، کمترین مقدار اندازه گیری شده در تیمار عصاره برگ رقم تایچانگ مشاهده شد. برای صفت درصد جوانه زنی پایین ترین مقدار (بیشترین مقدار بازدارندگی) درصد جوانه زنی مربوط به عصاره برگ رقم ir60 بود. در مورد محتوای کلروفیل بالاترین مقدار بازدارندگی در تیمار عصاره ساقه رقم ندا و عصاره برگ رقم ir60 اندازه گیری شد، با توجه به نتایج کروماتوگرافی (hplc) بالاترین محتوای فنولیک اسید در عصاره اندام هوایی رقم دشتی سرد با 87/75 میلی گرم در لیتر و کمترین محتوای فنولیک اسید مربوط به رقم ندا با 10/94 میلی گرم در لیتر اندازه گیری شد. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش های انجام شده، در میان صفات مورفولوژیک بررسی شده گیاهچه (طول ریشه چه، ساقه چه و کل گیاهچه، وزن خشک و تر)، حساس ترین صفت از نظر پاسخ به قدرت بازدارندگی عصاره و ترشحات اعمال شده، طول ریشه چه بود و در میان صفات فیزیولوژیک مورد بررسی نیز بالاترین میزان حساسیت مربوط به مقدار کلروفیل b بود.
سوده ملکی ایرج امینی
به منظور بررسی اثرات آهن و گوگرد بر عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت بادام زمینی (رقم نورث کارولینا-2)، تحقیقی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو عامل و 3 تکرار در سال زراعی 1386 در شهرستان کیاشهر استان گیلان به اجرا در آمد. عامل اول عنصر آهن با 3 سطح (2، 3 و 4 در هزار از منبع آهن کلاته) و عامل دوم عنصر گوگرد در 3 سطح (30، 60 و90 کیلوگرم در هکتار از منبع گچ) بود. در هر بلوک علاوه بر تیمارهای مورد بررسی، یک کرت به عنوان شاهد (بدون مصرف گوگرد و آهن) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که محلولپاشی آهن بر عملکرد دانه و عملکرد غلاف تأثیر معنی داری داشت. بر اساس نتایج بیشترین عملکرد دانه در تیمار 3 و 4 در هزار آهن حاصل شد. با توجه به معنی دار بودن اثر گوگرد بر عملکرد دانه، عملکرد غلاف، درصد مغز دهی،شاخص برداشت، وزن صد دانه و تعداد غلاف رسیده در هر بوته میزان 60 و 90 کیلوگرم در هکتار گوگرد بیشترین میزان عملکرد دانه را نشان دادند. همچنین مصرف گوگرد تعداد غلاف رسیده در هر بوته را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. به نظر می رسد که کاربرد گوگرد به همراه آهن توانسته است از طریق افزایش سولفات خاک و کاهش ph موجب افزایش فراهمی عناصر و بهبود رشد و نمو گیاه گردد. در بین صفات مرتبط با عملکرد بادام زمینی، تعداد غلاف نارس ، ارتفاع ساقه اصلی، عملکرد قسمت هوایی و وزن یک غلاف تحت تأثیر آهن و گوگرد قرار نگرفتند. نتایج تجزیه واریانس خصوصیات کیفی دانه نشان داد که در بین تیمار های مختلف گوگرد تفاوت معنی داری از لحاظ درصد روغن و در بین تیمار های مختلف آهن تفاوت معنی داری از لحاظ درصد پروتئین دانه وجود داشت. به طوری که تیمار 90 کیلوگرم در هکتار گوگرد بالا ترین درصد روغن دانه را دارا بود. همچنین بالا ترین درصد پروتئین دانه مربوط به تیمار 3 و 4 در هزار آهن بود. در بین تیمار های مختلف کودی تفاوت معنی داری از لحاظ درصد نیتروژن دانه مشاهده گردید. نتایج نشان داد که در بین خصوصیات مرفولوژیکی، تیمار های 3 در هزار آهن و 60 کیلو گرم در هکتار گوگرد و همینطور تیمار 3 در هزار آهن و 90 کیلو گرم در هکتار گوگرد، بالا ترین سرعت رشد گیاه، ماده خشک گیاه، سرعت رشد غلاف و ماده خشک غلاف را دارا بودند. این موضوع ناشی از اثر بیشتر این تیمار ها بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، وضعیت تغذیه ای بادام زمینی و همچنین افزایش تشکیل غلاف ها و بالا بودن سرعت رشد گیاه در این تیمار ها می باشد. نتایج جدول همبستگی صفات نشان دهنده وجود همبستگی مثبت و معنی دار بین عملکرد غلاف وعملکرد قسمت های هوایی، شاخص برداشت، تعداد غلاف رسیده در هر بوته، عملکرد دانه و ارتفاع ساقه اصلی بود. در این آزمایش مشخص شد که بین عملکرد غلاف و عملکرد دانه بیشترین همبستگی (**97 /0=r وجود دارد. در بین خصوصیات کیفی نیز درصد روغن و پروتئین دانه با هم همبستگی منفی و معنی داری (**73 /0- =rداشتند.
حسین اندیشه همت الله پیردشتی
به منظور بررسی میزان و نحوه مصرف سولفات روی بر برخی خصوصیات زراعی مرتبط با عملکرد دانه برنج آزمایشی مزرعه ای به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1386 انجام شد. تیمارها شامل میزان روی در چهار سطح (0، 15، 30 و 45 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات روی) به عنوان عامل اصلی و نحوه مصرف در چهار سطح (1- مصرف خاکی 2- خاک + محلول پاشی، 3- استارتر و 4- محلول پاشی) به عنوان عامل فرعی و رقم در دو سطح (هیبرید بهار 1 و طارم محلی) به عنوان عامل فرعی فرعی بود. نتایج آزمایش نشان داد عملکرد و برخی از اجزاء عملکرد شامل تعداد دانه در خوشه، تعداد دانه پر در خوشه، وزن هزار دانه تحت تأثیر سطوح مختلف مقادیر روی و نحوه مصرف قرار نگرفته و نتایج معنی دار نشد. مقادیر و نحوه مصرف کود روی بر برخی از خصوصیات زراعی همچون درصد باروی خوشه، تعداد پنجه بارور و طول خوشه تأثیر معنی داری داشت به طوری که میزان مصرف روی موجب افزایش درصد باروری خوشه و تعداد پنجه بارور گردید. براساس مقایسه میانگین کمترین درصد باروری خوشه مربوط به تیمار شاهد و 45 کیلوگرم سولفات روی در هکتار و بیشترین تعداد پنجه بارور با مصرف 15 و 45 کیلوگرم سولفات روی در هکتار بدست آمد. اثر متقابل نحوه مصرف روی و رقم برصفت تعداد دانه در خوشه تفاوت معنی داری نشان داد به طوری که تیمارهای خاک و محلول پاشی در رقم هیبرید از بیشترین میزان این صفت برخوردار بود. از نظر درصد نیتروژن و پروتئین دانه رقم محلی طارم دارای بیشترین مقدار این صفت نسبت به رقم پر محصول هیبرید بود. در بین مقادیر کود روی، تیمار شاهد دارای کمترین مقدار درصد نیتروژن و پروتئین دانه بود. کاربرد روی به صورت محلول پاشی بیشترین تأثیر را در بین تیمارهای نحوه مصرف در این صفت نشان داد. همچنین نحوه مصرف بصورت محلول پاشی و استارتر بالاترین مقدار درصد نیتروژن و پروتئین سایر برگ ها را به خود اختصاص داد. بیشترین غلظت روی در دانه هنگامی حاصل شد که مقدار 30 و 45 کیلوگرم در هکتار سولفات روی و به صورت محلول پاشی استفاده شد. نتایج نشان داد که عنصر روی با عناصر کم مصرفی مانند منگنز، آهن و مس اثر متقابل داشت به طوری که افزایش مقدار روی مصرفی باعث کاهش این عناصر در دانه شد. در این آزمایش مشخص شد که عملکرد دانه با طول خوشه و تعداد دانه در خوشه از همبستگی مثبت و معنی داری (به ترتیب **0/85=r=**0/89 ، r ) برخوردار بود. بعلاوه نتایج نشان داد که در بین دو رقم، رقم طارم بیشترین مقدار روی، منگنز و آهن دانه را دارا بود.
مهران منافی نوران منوچهر قلی پور
به منظور بررسی تأثیر قارچ مایکوریزا، باکتری تیوباسیلوس و کود شیمیایی بر رشد و عملکرد کنجد، آزمایشی به صورت فاکتوریل در پایه طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در بهار 1391، در دانشگاه کشاورزی ساری اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی در این آزمایش شامل قارچ مایکوریزا {شاهد (عدم کاربرد؛ m0) و کاربرد (m1)}، باکتری تیوباسیلوس {شاهد (عدم تلقیح؛ tb0) و تلقیح (tb1)} و کود شیمیایی {شاهد (عدم استفاده؛ f0)، کود دهی طبق عرف منطقه شامل 250 کیلوگرم در هکتار اوره و 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل (f1)، کودهی به مقدار 250 کیلوگرم در هکتار اوره، 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل و 150 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم (f2)} بود. در بررسی برخی از شاخص های فیزیولوژیکی مشخص شد که بیشترین شاخص سطح برگ با 94/0 به تیمار کاربرد قارچ میکوریزا، تلقیح باکتری تیوباسیلوس و سطح دوم کودی (m1tb1f2) و بیشترین میزان کلونیزاسیون نیز به تیمار m1tb1f2 با 66/96 درصد تعلق دارد. همچنین تیمار کاربرد قارچ میکوریزا و عدم تلقیح با باکتری تیوباسیلوس با افزایش 96/42 درصدی نسبت به شاهد، موجب افزایش عملکرد دانه شده است. بیشترین درصد پروتئین با افزایش 31/26 درصدی نسبت به تیمار شاهد در تیمار کاربرد قارچ میکوریزا و تلقیح با باکتری تیوباسیلوس بدست آمد. همچنین بیشترین میزان درصد روغن با افزایش 19/41 درصدی نسبت به شاهد متعلق به تیمار کاربرد قارچ میکوریزا بر عدم تلقیح با باکتری تیوباسیلوس بود. در بررسی تیمارها از نظر غلظت فسفر مشخص شد که تیمار کاربرد قارچ میکوریزا، تلقیح باکتری تیوباسیلوس و سطح دوم کودی (f2) با 08/253 درصد افزایش نسبت به شاهد بیشترین میزان غلظت فسفر را دارا است. در بررسی ای که بر روی دیگر عناصر انجام گرفت مشخص شد که تیمار کاربرد قارچ میکوریزا، تلقیح با باکتری تیوباسیلوس و سطح دوم کودی (m0tb1f2) با 64/3 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد بیشترین میزان پتاسیم و تیمار عدم کاربرد قارچ میکوریزا، تلقیح با باکتری تیوباسیلوس و سطح دوم کودی (m0tb1f2) نسبت به تیمار شاهد افزایش 93/300 درصدی را نشان داد.
عباس پورحسین میری همت الله پیردشتی
چکیده ندارد.
ساعده مظفری همت الله پیردشتی
چکیده ندارد.
مصطفی زمانی محمدعلی اسماعیلی
چکیده ندارد.
مهدیه عباسپور همت الله پیردشتی
چکیده به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی مقاومت به تنش شوری در گندم و انتخاب بهترین ژنوتیپ از لحاظ میزان مقاومت به شوری، 5 رقم و لاین امیدبخش گندم (بم، کوهدشت، نای 60، n-81-18 و n-80-19) با رقم روشن (شاهد) مقایسه شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار (شرایط آزمایشگاهی) و 3 تکرار (آزمایش گلدانی) به اجرا درآمد. میزان مقاومت به شوری در مراحل جوانه زنی، گرده افشانی و رسیدگی در آزمایشگاه در ظروف پتری و در گلخانه در خاک گلدان بررسی شد. تیمارهای شوری در مرحله جوانه زنی شامل صفر، 60، 120، 180، 240 و 300 میلی مولار کلرید سدیم و کلرید کلسیم با نسبت مولی 2:1 (کلرید کلسیم: کلرید سدیم) و در مراحل گرده افشانی و رسیدگی شامل 7/0، 4، 8، 12 و 16 دسی زیمنس بر متر بودند. شوری، درصد و سرعت جوانه زنی دانه ها را به طور معنی داری کاهش داد ولی از رشد ریشه چه و به ویژه ساقه چه بیش از فرایند جوانه زنی ممانعت کرد. براساس اندازه گیری 9 صفت در مرحله جوانه زنی، مشخص شد که به ترتیب ارقام روشن و بم در مقایسه با سایر ژنوتیپ ها نسبت به تنش شوری در این مرحله مقاومتر بودند. همچنین مشخص شدکه کلیه صفات مورد اندازه گیری به طور معنی دار تحت تأثیر سوء تنش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات در مرحله گرده افشانی نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد. در مرحله گرده افشانی به طور میانگین وزن خشک ژنوتیپ های مختلف در بالاترین سطح شوری (16 دسی زیمنس بر متر) نسبت به شاهد، در حدود 5/76 درصد کاهش یافت. شوری همچنین موجب کاهش محتوای کلروفیل، محتوای نسبی آب بافت (rwc)، سطح برگ (lai)، سطح ویژه برگ (sla) و وزن برگ در این مرحله شده و نسبت وزن برگ (lwr) را افزایش داد. در مرحله رسیدگی نیز اثر شوری و ژنوتیپ در تمام صفات در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. همچنین اثر متقابل ژنوتیپ × شوری به غیر از صفات قطر پدانکل و طول ریشک در تمام صفات در سطح احتمال 1 درصد و در صفت وزن هزار دانه، در سطح 5 درصد معنی دار شد. بررسی تنش شوری در این مرحله نشان داد که به طور متوسط عملکرد دانه در ارقام و لاین های مختلف در محیط شور نسبت به شاهد، 25/92 درصد کاهش یافت. تنش شوری موجب کاهش تمام صفات مورد بررسی در این مرحله به غیر از غلظت سدیم در دانه و برگ پرچم شد. تحت تنش شوری، میزان انباشتگی یون سدیم در دانه و برگ پرچم رقم روشن بیشترین مقدار بود. بالاترین تجمع پتاسیم در دانه و برگ پرچم نیز در رقم بم مشاهده شد. نسبت پتاسیم به سدیم در برگ پرچم بم، بیشترین مقدار و در مقابل رقم روشن کمترین مقدار را داشت. همچنین با توجه به جدول همبستگی صفات، بین تمام صفات به غیر از غلظت سدیم در دانه و برگ پرچم و عملکرد دانه در مرحله رسیدگی همبستگی مثبت و معنی دار برقرارا بود. عملکرد بیولوژیک دارای بیشترین همبستگی با عملکرد دانه بود (**99/0 = r) و طول ریشک (**72/0 = r) و وزن هزار دانه (**8/0 = r) کمترین همبستگی را با عملکرد دانه نشان دادند. در مراحل گرده افشانی و رسیدگی، رقم بم به عنوان مقاومترین رقم در بین سایر ژنوتیپ ها شناخته شد. رقم روشن با وجود نشان دادن بیشترین مقاومت در مرحله جوانه زنی، در مراحل گرده افشانی و رسیدگی، مقاوت کمتری از خود نشان داد و تنها رقم بم که در مرحله جوانه زنی نیز پس از رقم روشن متحمل ترین رقم بود، دارای بیشترین تحمل به تنش شوری در مراحل بعد بود. این نشان می دهد که مکانیسم مقاومت و ژن های دخیل در ایجاد مقاومت به شوری در مرحله جوانه زنی و مراحل بعد از آن مشابه نبوده و مستقل از هم می باشند. از این رو رقم بم به عنوان رقم مشترک مقاوم در هر سه مرحله معرفی شد. بررسی شاخص های کمی مقاومت نشان داد که شاخص میانگین هندسی بهره وری (gmp) بهترین شاخص برای انتخاب ژنوتیپ های دارای بالاترین عملکرد در هر دو محیط تنش و بدون تنش می باشد. براین اساس ارقام بم و روشن به عنوان ژنوتیپ های با عملکرد بالا در هر دو محیط بدون تنش برگزیده شدند.