نام پژوهشگر: هوشمند علیزاده

گوناگونی کاربری ها و جایگاه آن در پایداری محلات شهری-مطالعه موردی شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - پژوهشکده فنی و مهندسی 1390
  علی اصغر عیسی لو   کیومرث ایراندوست

گوناگونی و تنوع کاربری ها از جمله عناصر کلیدی برنامه ریزی شهری معاصر به شمار می آید که به سبب مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن، از سوی الگواره های نوین توسعه پایدار شهری (نظیر جنبش نوشهرسازی و رشد هوشمند شهری) مورد استقبال و تاکید فراوان قرارگرفته است. با این حال، در نظام برنامه ریزی شهری ایران به این اصل توجه چندانی نشده است و چنین غلفتی نه تنها باعث کاهش سطح زیست پذیری محلات شده بلکه در ابعاد وسیع تر بر ناپایداری آنها نیز دامن زده است. از آنجایی که ابعاد این موضوع تاکنون در مطالعات برنامه ریزی شهری ایران به درستی مشخص نشده است، لذا پژوهش حاضر با هدف واکاوی و ریشه یابی مفهوم گوناگونی کاربری ها از یک سو و شناسایی اثرات آن در محلات شهری ایرانی با توجه به نمونه بنیاد در شهر قم به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق بررسی ها میدانی، پرسشنامه و... گردآوری شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می-دهد که سطح پایین تنوع و تعدد کاربری ها در محلات جدیدی نظیر بنیاد باعث شده تا میزان سفرها برون محله ای ساکنین، هزینه های جابجایی و میزان مصرف انرژی آنان افزایش یابد و خلاصه اینکه سطح زیست پذیری و پایداری محله بنیاد به شدت تحت الشعاع چنین مسئله ای قرار گیرد.

تدوین چشم انداز شهر مهاباد با رویکرد توسعه پایدار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده هنر و معماری 1391
  شیرزاد محمودی آذر   هوشمند علیزاده

با توجه به تحولات سریع و پیچیدگی های جهان امروز، برای اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه از قبیل ایران، دیگر برنامه ریزی های سنتی و طرح های رایج نظیر طرح جامع و تفصیلی نمی تواند پاسخگوی حل مشکلات شهری باشد. در این میان یک برنامه ریزی استراتژیک می تواند در جهت مقابله سیستماتیک با معظلات شهری در مدیریت کارآمد شهر کمک شایان توجهی نماید. در فرآیند تدوین برنامه راهبردی توسعه شهر، چشم اندازسازی گامی اساسی است و اصولاً بدان معنا و موجودیت می بخشد. در وضعیت کنونی با توجه به رقابت شهرها در عرصه ی بین المللی برای کسب سود و درخشش بیشتر، باید گفت که داشتن یک چشم انداز برای توسعه شهر به عنوان یک ضرورت مطرح می شود. نمونه موردی تحقیق حاضر شهر تاریخی مهاباد است که قدمت آن به سده های اول هزاره اول پیش از میلاد مسیح می رسد. اکنون این شهر دارای توسعه ای سریع و ناهمگون می باشد. مهاباد شهر سرسبزی است که دارای قابلیت های طبیعی فراوانی است اما طی چند دهه اخیر به واسطه افزایش جمعیت شهر و قرارگیری بین ارتفاعات و اراضی کشاورزی باعث شده است که توسعه های جدید به اراضی کشاورزی و پایکوهی تجاوز نماید. طرح های توسعه تهیه شده برای این شهر متأسفانه نسبت به ساماندهی وضعیت موجود درمانده است و از طرفی با وجود قابلیت های طبیعی- تاریخی این شهر، این طرح ها در هدایت شهر سمت توسعه پایدار تاکنون ناموفق بوده اند. به نظر می رسد تهیه سند راهبردی توسعه شهر با تأکید بر تهیه چشم انداز توسعه مهاباد مبتنی بر اصول توسعه پایدار بتواند نه تنها مشکلات یادشده را تا حد زیادی مرتفع سازد که این شهر را به شهری پیشتاز در گام برداشتن به سمت توسعه پایدار تبدیل نماید. بدین منظور در تحقیق حاضر که جزء پژوهش های کاربردی است سعی شده است با شیوه توصیفی-تحلیلی، پس از ارائه چارچوب نظری تحقیق و شناخت و تحلیل شهر با مدل های swot و ahp ا قدام به تدوین چشم انداز شهر شود. . بدین منظور پس از مطالعه اسناد فرادست و بر کردن پرسشنامه ها توسط سه گروه ذی نفع (شهروندان، مسئولان مدیریت شهر و اساتید شهر) و با استفاده از مدلی تلفیقی از مدل های csd و اورگون (oregon) به تببین بیانیه چشم انداز شهر مبادرت ورزیده و در نهایت نقشه های اجرایی (action plan) و راهبردها و سیاست های اجرایی ارائه شده است.

بررسی تأثیر الگوهای رفتاری مردم بر ساماندهی فضاهای عمومی، نمونه موردی: پارک حاشیه چمران شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده مهندسی 1392
  لیلا خسروانیان   هوشمند علیزاده

امروزه با افزایش سرعت تغییرات و تحولات پدیده های مختلف؛ شیوه زندگی، تفکرات و نیاز های مردم نیز در حال تغییر است. از آنجا که سمت و سوی زندگی مردم متناسب با شرایط امروز در حال انزوای بیشتر می باشد، نگاه به زندگی جمعی مردم مستلزم تأمل بیشتری است. نیاز مردم به مکان هایی جهت تعاملات اجتماعی و رفع نیازهای روانی به یکی از ملزومات زندگی شهری تبدیل شده است. فضاهای عمومی دارای نقشی اساسی از بعد عملکردی و کالبدی در توسعه و برنامه ریزی شهری در رفع نیازهای انسانی دارند. بسیاری از نظریه پردازان شهری آن را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری مناسب می دانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود با تعاملات قوی اجتماعی باعث افزایش حس اجتماع می شود. اگر چه امروزه با غفلت از آنها در فرایند برنامه ریزی شهری، در حال از دست دادن اهمیت خود هستند و دسترسی و استفاده از این فضاها کاهش یافته است. به منظور پویایی بیشتر این فضاها در جهت برآورده ساختن نیاز مردم باید به رفتارهای شکل-دهنده ی این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی فضاهای شهری به دلیل عدم انطباق نیازها با فرم فضا در سطح پایینی می باشند این امر لزوم توجه به برنامه ی اصولی و مبتنی بر رفتار مردم را می طلبد. پارک حاشیه شهید چمران به عنوان بزرگ ترین پارک حاشیه کشور(به طول تقریبی 4 کیلومتر ) در شمال شهر شیراز در جوار باغ های قصرالدشت به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. این پارک با قرار گیری در امتداد رودخانه فصلی شهر به عنوان یکی از نشانه های شناخته شده شهر است که با وجود عملکردهای فراشهری در آن، انسان ها با فرهنگ ها و عقاید مختلف در آن حضور می یابند. بنابراین در درک نقش رفتار و یافتن معیارهای مهم و تأثیر گذار بر فضا بسیار مفید است. در این پژوهش پس از جمع آوری مبانی نظری و رسیدن به شاخص های تأثیر گذار رفتار بر فضا، به تحلیل جز به جز فضا در راستای اهداف پایان نامه پرداخته شد. هدف شناسایی محرک ها و تقویت کننده های رفتاری در قالب نیازها و قابلیت های محیطی و تعیین اصول برنامه ریزانه با نگرش رفتاری بود. علاوه بر تحلیل کیفی به تحلیل کمی شاخص ها با استفاده از پرسشنامه و از طریق ابزار spss پرداخته شد. نتیجه این تحلیل ها تأثیر مستقیم رفتار بر فضا و فضا بر رفتار را نشان داد به گونه ای که نیازها نتیجه ی تأثیر رفتار بر فضا است و قابلیت محیط زمینه ساز انجام رفتارها بود. در پایان به منظور افزایش سطح کارایی فضا پیشنهاداتی ارائه گردید.

توسعه مرکز شهر سنندج بر مبنای رویکرد توسعه حمل و نقل همگانی محور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده مهندسی 1392
  محمدحامد عبدی   هوشمند علیزاده

در دهه های اخیر مفهوم ((توسعه ی حمل و نقل همگانی محور (tod))) در راستای جنبش های رشد هوشمند، شهر فشرده و نوشهرسازی به عنوان یکی از رویکردهای متکی بر اصول پایداری به منظور اصلاح الگوی پراکنده رویی در نظام شهرسازی کنونی گسترش یافته است. این رویکرد با ایجاد هماهنگی میان دو مولفه ی حمل و نقل و کاربری زمین در فرایند برنامه ریزی و طراحی نواحی شهری، سعی در ایجاد جوامعی پاکیزه، سرزنده و انسان دوستانه دارد. از سوی دیگر مراکز کهن شهری با داشتن ارزش های فراوان تاریخی و فرهنگی و به عنوان قلب تپنده ی اقتصادی شهرها، امروزه با چالش های فراوانی روبرو هستند. یکی از این چالش ها در مرکز شهر سنندج به عنوان نمونه ی موردی این پژوهش، تراکم ترافیک ناشی از تردد بالای خودروهای شخصی است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی در قالب یک رویکرد توسعه ای و با بهره گیری از اصول توسعه حمل و نقل همگانی محور، پس از شناسایی و ارزیابی جامع و دقیق ویژگی های مختلف این مرکز، به ارائه ی راهبردها، سیاست ها و برنامه های عملیاتی توسعه در راستای ارتقای کیفیت فضا، سرزندگی و انسان محوری آن برای شهروندان بپردازد. یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که از میان اصول و راهبردهای کلیدی توسعه ی حمل و نقل همگانی محور، راهبرد افزایش کیفیت و دسترسی به حمل و نقل همگانی، ارتقای وضعیت پیاده روی و دوچرخه سواری و مدیریت تقاضای حمل و نقل از اهمیت بالایی برای تدوین برنامه های پیشنهادی به منظور توسعه ی مرکز شهر سنندج برخوردار هستند. همچنین به منظور دستیابی به نتایج موفقیت آمیز در کاربست برنامه های پیشنهادی مذکور، ضمن تاکید بر مشارکت شهروندان پیشنهاد می شود که بستر قانونی لازم برای گسترش رویکرد توسعه ی حمل و نقل همگانی محور مهیا شود و زمینه ی لازم برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و عمومی به طور همزمان فراهم گردد.

ارزیابی رابطه ی محیط اجتماعی و کالبدی خیابان به مثابه فضای اجتماعی و تفریحی با مقایسه ی خیابان کاشانی کرمانشاه و خیابان پایسداران سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده معماری و هنر 1393
  سهیل ایزدی   هوشمند علیزاده

پاسخگویی به نیاز های اجتماعی انسان و تأمین فرصت های لازم درزمینه ی کسب تجارب اجتماعی وی، مستلزم وجود فضا و قرارگاه کالبدی است و با تغییر نگرش به خیابان از فضایی تجاری و عبوری به فضایی اجتماعی و تفریحی می توان ظرفیتی برای پاسخ به جنبه ی اجتماعی حیات انسان در جوامع شهری فراهم نمود، لذا هدف اصلی این تحقیق شناسایی رابطه ی فضای کالبدی و اجتماعی است که می توان با شناخت این هدف، عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری روابط اجتماعی را شناسایی و تقویت نمود. بدین منظور دو خیابان شهری؛ یکی خیابان آیت ا.. کاشانی در شهر کرمانشاه و دیگری خیابان پاسداران در شهر سنندج انتخاب شده اند که از مهم ترین محورهای تجاری هر یک از شهر های مذکور هستند و همواره جمعیت قابل توجهی به آن ها مراجعه می کنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برداشت های میدانی و تهیه ی پرسشنامه انجام شده است. مدل انتخاب شده، روش تحلیل شبکه ای anp است که محقق را قادر می سازد تا با در نظر گرفتن سطح وسیعی از عوامل متعدد و ارتباطات درون و برون شبکه ای، ابتدا میزان تأثیر هر یک از عوامل فرمی، فعالیتی و معنایی را بر خلق فضایی اجتماعی مشخص نموده و پس ازآن دلایل برتری هر یک از خیابان های موردمطالعه نسبت به یکدیگر را مورد مقایسه و شناسایی قرار دهد. نتیجه ی تحلیل مذکور بیان داشته که فعالیت و عملکردهای شهری و انسانی مهم ترین عامل در جذب جمعیت به فضا می باشند و پس ازآن عوامل ادراکی و احساسی که همان بعد معنایی هستند عامل بسیار مهمی در جذب جمعیت به این دو فضای شهری بوده است. عوامل کالبدی و محیطی در این دو خیابان در سطح کاملاً مناسب قرار ندارند و تأثیر مستقیم به سزایی بر خلق فضای اجتماعی نداشته اند. با مقایسه ی دو خیابان، مشخص شده است که خیابان پاسداران با امتیاز 0.63 در برابر امتیاز 0.37 خیابان کاشانی توانسته به طور نسبی درزمینه ی خلق فضای اجتماعی موفق تر عمل نماید که البته این موفقیت نسبی بوده و هر دو خیابان نیازمند برخی اقدامات در جهت بهبود وضعیت کنونی هستند که درنهایت راهکارهایی در این زمینه ارائه شده است. نتیجه بیان می دارد که کیفیت بالای کالبدی به تنهایی نمی تواند خلق فضای اجتماعی را تضمین نماید و در صورت برنامه ریزی ساخت محیط کالبدی باکیفیت، خوانا، ایمن، در دسترس و نفوذپذیر، اجتماع پذیر و جذاب در کنار توجه به ابعاد معنایی و فعالیتی محیط، می توان سبب خلق فضای موفق اجتماعی-تفریحی شد.

سامان دهی محور چند عملکردی با رویکرد مکان سازی (نمونه موردی: کمربندی آبیدر، سنندج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  مریم اکبری   کیومرث حبیبی

درگذشته، توسعه های شهری بدون داشتن یک طرح کالبدی سازمان یافته و فقدان شبکه ای کارآمد از خیابان ها، موفقیت آمیز نبودند. در آن زمان خیابان های شهری به عنوان عاملی ارتباطی، در اتصال فضاها به یکدیگر، برقراری ارتباط میان مردم و جابجایی بین نقاط گوناگون نقش حیاتی ایفا می نمودند. درواقع، خیابان ها به عنوان یک فضای عمومی تعریف می شدند که عملکردهای اجتماعی و اقتصادی جز لاینفک آن ها بود. به مرورزمان، نقش خیابان ها به عنوان یک فضای عمومی کمرنگ شد و تنها به عنوان قسمتی از یک شبکه ارتباطی، دو یا چند بخش را به هم پیوند می داد؛ اما امروزه پیدایش و گسترش مفاهیم مربوط به شهر پایدار و سالم سبب شده تا کیفیت و جذابیت عرصه های عمومی به یکی از مهم ترین خواسته های شهروندان و معیارهای سنجش سرزندگی یک شهر تبدیل شود و تلاش برای احیای نقش اجتماعی خیابان ها در دستور کار مدیریت شهری جوامع گوناگون قرار گیرد. در این راستا پژوهش پیش روی بر آن است تا با روش توصیفی– تحلیلی در قالب یک رویکرد توسعه ای و با بهره گیری از اصول مکان سازی، ویژگی های گوناگون کمربندی آبیدر در شهر سنندج (به عنوان نمونه مورد بررسی که دارای پتانسیل تفریحی – گردشگری نیز است) را مورد شناسایی و ارزیابی جامع و دقیق قرار دهد و با ارائه راهبردها، سیاست ها و اقدامات اجرایی توسعه به ارتقای کیفیت فضا و سرزندگی آن بپردازد. یافته ها و نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که از میان اصول و راهبردهای کلیدی، ارتقای کیفیت طراحی محور، بهبود وضعیت کالبدی محیط و ساختمان ها و افزایش کارایی ارتباطات محدوده و سیستم حمل و نقلی آن از اهمیت بالایی برای تدوین برنامه های پیشنهادی برخوردار هستند. همچنین برای دستیابی به نتایج موفقیت آمیز در به کارگیری برنامه های پیشنهادی بیان شده، ضمن تأکید بر مشارکت شهروندان پیشنهاد می شود که بستر قانونی لازم برای گسترش خدمات گردشگری در محدوده ی موردبررسی، مهیا شود و زمینه لازم برای سرمایه گذاری بخشی خصوصی و دولتی نیز فراهم گردد.

گوناگونی کاربری ها و جایگاه آن در پایداری محلات شهری - نمونه موردی شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده هنر و معماری 1390
  علی عیسی لو   کیومرث ایراندوست

گوناگونی و تنوع کاربری ها از جمله عناصر کلیدی برنامه ریزی شهری معاصر به شمار می آید که به سبب مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن، از سوی الگواره های نوین توسعه پایدار شهری (نظیر جنبش نوشهرسازی و رشد هوشمند شهری) مورد استقبال و تاکید فراوان قرارگرفته است. با این حال، در نظام برنامه ریزی شهری ایران به این اصل توجه چندانی نشده است و چنین غلفتی نه تنها باعث کاهش سطح زیست پذیری محلات شده بلکه در ابعاد وسیع تر بر ناپایداری آنها نیز دامن زده است. از آنجایی که ابعاد این موضوع تاکنون در مطالعات برنامه ریزی شهری ایران به درستی مشخص نشده است، لذا پژوهش حاضر با هدف واکاوی و ریشه یابی مفهوم گوناگونی کاربری ها از یک سو و شناسایی اثرات آن در محلات شهری ایرانی با توجه به نمونه بنیاد در شهر قم به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق بررسی ها میدانی، پرسشنامه و... گردآوری شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که سطح پایین تنوع و تعدد کاربری ها در محلات جدیدی نظیر بنیاد باعث شده تا میزان سفرها برون محله ای ساکنین، هزینه های جابجایی و میزان مصرف انرژی آنان افزایش یابد و خلاصه اینکه سطح زیست پذیری و پایداری محله بنیاد به شدت تحت الشعاع چنین مسئله ای قرار گیرد.

دگرگونی فضاهای عمومی شهری در شهرهای ایران مطالعه موردی: شهر سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده هنر و معماری 1393
  آرینا نصری   هوشمند علیزاده

فضاهای شهری به طور مداوم بازتابی از پیچیدگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرند. بررسی روند تغییرات ‏فضاهای شهری شهر سنندج در این پژوهش ابتدا با توصیف روایی (‏narrative‏) از شهر و پیشینه اش بر مبنای ‏مستندات و روایت های "رسمی" و "غیررسمی" آغاز گشته و سپس با استناد به اصول بدست آمده در مورد اینگونه ‏فضاها و انطباق آن با شرایط واقعی و عینی شهر، فضاهای شهری عمده شهر سنندج شناسایی شده است. چارچوب ‏نظری و مفهومی این مطالعه که روایت فضاهای عمومی نیز بر اساس آن صورت می پذیرد (‏plot line‏) بر مبنای ‏ویژگی های فیزیکی و عملکردی فضا است که در قالب دو الگوی فیزیکی و فعالیتی قابل تعریف اند؛ بنابراین تمامی ‏اصول ذکرشده در این چارچوب به روش روایی در مورد فضاهای عمومی شهر سنندج بررسی شده و سپس سیر تغییر ‏و دگرگونی فضاهای شهری سنندج با مقایسه هر یک از این دو الگوی ذکرشده (تغییر در الگوهای فیزیکی و ‏فعالیتی) در فضاهای شهری معاصر و سنتی شهر سنندج، موردبررسی قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان می دهد که ‏عمده فضاهای معاصر شهر سنندج بسیاری از اصول مندرج در الگوهای فیزیکی و فعالیتی فضاهای شهری را ندارند ‏و این در حالی است که فضاهای سنتی شهر درگذشته حائز قریب به اکثر این اصول بوده اند و نیز ماهیت کلی ‏فضاهای شهری سنندج تحولی اساسی داشته است و اکثر فعالیت هایی که در فضاهای سنتی شهر شکل می گرفت در ‏حال حاضر ، به نحوی دیگر و در فضاهایی دیگر ( که در برخی موارد فضاهای عمومی شهری نیستند) اتفاق می افتد.‏

باز طراحی فضاهای شهری پهنه ی همجوار با خیابان فردوسی با رویکرد خلق مکان(placemaking) در هسته مرکزی شهر سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  محمدرامین رحیمیان   مرتضی میرغلامی

در زمینه طراحی شهری در بافت های تاریخی شهرها رویکرد های متفاوتی چون باززنده سازی شهری و بازآفرینی شهری وجود دارند که هدف آنهادستیابی به اصول و معیارهایی جامع در زمینه ی طراحی در بافت های تاریخی است که در ایت تحقیق اصول و معیارهای هر رویکرد در ارتباط با طراحی شهری در هسته های تاریخی و بافت های تاریخی با اصول و معیارهای مستخرج از رویکرد مکان سازی در قالب جدولی به قیاس گذاشته شده و در نهایت تلفیقی از اصول هر سه رویکرد در دیاگرامی مختلط ارائه می گردد که در طراحی محدوده ی مورد پژوهش این تحقیق مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

بررسی رویکرد بازآفرینی پایدار در محلات قدیمی شهر مورد مطالعه: محله چهارباغ سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1386
  سیروان شاهوی   هوشمند علیزاده

چکیده ندارد.