نام پژوهشگر: شهابالدین عادل
مریم صفری شهاب الدین عادل
از آنجا که تأثیرپذیری متقابل دو هنر سینما و نقاشی در تاریخ پیدایش سینما سابقه دارد، تجربیات زیبایی شناسانه متقابلی را در فرم و محتوای فیلم ها موجب شده است. رساله پیش روی شما تحت عنوان «بررسی تأثیر آثار هنرمندان نقاش بر تصویر سینمایی آندری تارکوفسکی» بحثی بینا رشته ای درباره تأثیرپذیری تصاویر فیلم های آندری تارکوفسکی از نقاشان بزرگی همچون لئوناردو داوینچی، پیتر بروگل، فریدریش و دیگران می باشد.برای ورود به این حیطه ابتدا زندگینامه و آثار سینمایی آندری تارکوفسکی شامل فیلم های (کودکی ایوان، آندری روبلف، سولاریس، آینه، استاکر، نوستالگیا، ایثار) معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس فضای تجسمی و تصاویر این فیلم ها یک به یک به گونه ای تطبیقی با تصاویر نقاشان فوق الذکر مورد بررسی قرار می گیرد. از این طریق تأثیرپذیری آندری تارکوفسکی به عنوان نقاش و فیلمساز از آثار نقاشان پیشین خود مورد بررسی واقع می-شود، و در نتیجه اثبات می شود که هدف این فیلمساز نسل سوم روسی که متأثر از فیلمساز شاعر پیشین خود الکساندر داوژنکو این بوده است که هر نما از فیلم هایش را به یک پرده نقاشی همانند آثار نقاشان نام برده مبدل سازد. در پایان تأثیر نقاشانی همچون پیتربروگل، لئوناردو داوینچی، آندری روبلف، رامبراند، سزان، ورمیر، شاگال، فریدریش و رنه ماگریت را که شامل سبکهای کلاسیک، رمانتیک، سوررئالیسم، امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم می باشد در هفت فیلم فوق الذکر مورد بررسی قرار داده که در می یابیم تأثیر نقاشیهای عصر دوران کلاسیک قرن هفدهم و عصر رنسانس بر خلق آثار سینمایی تارکوفسکی تأثیر بیشتری داشته و نقاشان دوران مدرن تأثیر کمتری بر تصاویر سینمای فیلمهای تارکوفسکی داشته اند. در نتیجه اثبات گردید علاوه بر تأثیر متقابل نقاشان مذکور وی شاعری سینماگر و سینماگری نقاش است که از تلفیق و تبدیل تصاویر سینمایی خود به پرده های نقاشی به بررسی رویکرد معنوی خود به جهان هستی از زاویه سینمای متکی بر نقاشی همت می گمارد.
غزاله سلطانی شیرازی شهاب الدین عادل
رساله ای که در دست دارید، به بررسی اقتباس از متون خارجی(در فیلم های ایرانی پس از انقلاب) می پردازد. برای پرهیز از بحث های تکراری کوشیده ام به تاریخچه ی کوتاهی از جریان اقتباس در ایران اکتفا کنم. تا بتوانم به هسته ی اصلی بحث ام یعنی به گفتگوهای مناقشه برانگیز متن ادبی در فرایند اقتباس اش برای فیلم بازگردم، آن هم نه صرفا برای نشان دادن کشمکش های طرفدارن ادبیات در مواجهه با فیلم سازان بر سر اقتباس های وفادار و یا غیره … بلکه بر آن بوده ام که از یک سو شیوه های اقتباس ایرانی را مورد مطالعه و آسیب شناسی قرار دهم که بدانم چه اقتباس هایی در جامعه ایرانی و در این راستا در فیلم های ایرانی نتیجه ی قابل قبولی گرفته است و به چه دلیل؟ و از دیگر سو به قابلیت متن ادبی بازگشته ام تا نشان دهم متن بجز قصه چه امکاناتی را به فیلمنامه نویس و در کل به تقویت فیلمسازی اضافه می کند . و در پایان به این نتیجه رسیده ام که اقتباس ظرفیت های بدیعی را برای پیش برد فیلم در اختیار سینماگر قرار می دهد، به شرط آن که روش مند و مبتنی بر استراتژی اقتباس صورت گیرد. استراتژی اقتباس یعنی استدلال ها و آسیب شناسی متون خارجی در نحوه بکارگیری آن در فضای سینمای ایران است. و در ادامه در ساختار شناسی متون خارجی نیز به این نتیجه رسیده ام که بجز قصه، فیلم ساز می تواند از شکل متن، برای اقتباس از فضای اثر ، از شیوه های روایت متن برای فرم فیلم ، همچینن چگونگی بکارگیری متن ادبی برای پیش برد سینمای مولف، استفاده نماید. تمام موارد قید شده با نمونه های اقتباسی اش درسینمای ایران به بحث و بررسی گذاشته شده است.
یاسمن خلیلی فرد شهاب الدین عادل
جنگ، یکی از واقعیات دائمی جامعه بشری از آغاز تاریخ تاکنون بوده است. از این رو نیز سینما به مثابه رسانه¬ی بازتاب دهنده¬ی جنبه¬های مختلف زندگی انسانی از همان آغاز اختراع به بازتولید دراماتیک یا مستند جنگ پرداخته و می¬پردازد. به همین دلیل با بررسی تاریخ سینما متوجه می¬شویم که سینمای جنگ، یکی از ژانرهای دیرپا و مهم تاریخ هنر هفتم است. سینما همواره به خود مقوله¬ی جنگ اهمیت ویژه¬ای نشان داده است و به تصویر درآوردن ایثارگری¬ها و دلاوری¬های سربازان در جبهه¬های جنگ از اصلی¬ترین اهداف آن بوده است اما انعکاس تبعات و آثار جنگ بر جامعه و اعضای آن در طول دوران جنگ و در سال¬های پس از جنگ نیز از مسائل مهمی است که در سینمای ایران و جهان به آن پرداخته شده است و رویِ دیگری از جنگ را در زندگی پس از جنگِ اعضای جامعه نشان داده و مورد بررسی قرار می-دهد. جنگ تحمیلی ایران و عراق، هشت سال به طول انجامید اما تبعات آن بر جامعه و مشکلات ریشه¬ای جامعه¬شناسانه ¬ای که برای اعضای جامعه به وجود آورد از جنبه¬های مختلف قابل بررسی و تعمق هستند.این تحقیق به بررسی نقش جنگ و آثار آن بر جامعه در فیلم¬های سینمایی غیرجنگی ایران می¬پردازد که در سال¬های پس از جنگ ساخته شدند.نگارنده در نظر داشته است تا با تمرکز بر آثار سینمایی ایران در سال¬های پس از جنگ، تبعات اجتماعی-روانی آن را بر جامعه مورد مطالعه قرار دهد. هدف اصلی این تحقیق اثبات عمق تأثیر نقش جنگ بر جامعه تا سال¬ها پس از پایان جنگ بوده است و این تأثیرات از سه جنبه¬ی کلی علم جامعه¬شناسی یعنی روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعه¬شناسی پزشکی با تمرکز بر مکتب روانشناسی تحلیلی مورد بررسی قرار می¬گیرند.محدوده¬ی اصلی این تحقیق محصولات غیرجنگی سینمای ایران پس از دوران جنگ است و با تکیه بر منابع دست اول و نقد و بررسی آن¬ها و بهره¬گیری از برخی منابع کارآمد و جمع آوری تألیفات، آثار ترجمه شده و مقالات فارسی و لاتین نقش پررنگ جنگ در سینمای غیرجنگی ایران را مورد بررسی قرار می¬دهد. در تحلیل فیلم¬های نمونه، تأثیر جنگ بر اعضای جامعه از جنبه¬های ذکرشده، مورد بررسی قرار می¬گیرد.
هانیه کریمی علی اصغر فرامرزیان
چکیده ندارد.