نام پژوهشگر: علی رجبزاده طهماسبی
محمد حسین صباحی علی رجب زاده طهماسبی
سابقه ی برنامه های ورزشی در تلویزیون به مستندهای ورزشی در سینما بازمی گردد که همواره از اقبال مخاطب برخوردار بوده اند؛ اما در ایران با وجود ساخت نمونه های قابل قبول در این عرصه ، مستند ورزشی از توجه لازم بین تصمیم گیران، برنامه سازان و نظریه پردازان تلویزیون- چه در زمینه های حرفه ای و چه پژوهشی- بهره مند نبوده است. همین امر باعث ساخت و پخش برنامه های ورزشی گوناگونی در تلویزیون شده که با وجود ادعای مستند بودن، چندان با الگوهای معتبر و شناخته شده ی مستندسازی تطابق ندارند. در این پایان نامه تلاش شده تا با استفاده از روش های اسنادی (کتابخانه ) و مشاهده ای (بازبینی)، داده های بدست آمده تحلیل و تبیین شود، و با مطالعه ی متون مرتبط با این گونه ی برنامه سازی و مقایسه ی آن ها با اصول پذیرفته شده ی مستندسازی، به معیارهای مناسبی برای ساخت مستندهای ورزشی دست یافت. در این مسیر ضمن مطالعه ی موردی دو فیلم المپیا (1938) محصول آلمان و قهرمانی (1377) محصول ایران به عنوان دو نمونه ی مطرح درجهان و ایران، از گفتگو و مصاحبه با دست اندرکاران ساخت و پژوهش آثار مستند- بویژه مستندهای ورزشی- نیز استفاده شده است. پژوهش حاضر، در پایان به چندین یافته رسیده است که مهم ترینشان در بحث تکنیکی، نقش اساسی میزانسن چند دوربینه و تدوین در این نوع مستندسازی است. همچنین در بحث محتوایی نگاه مستند ساز به مقوله ی ورزش و برنامه سازی بر اساس الگوهای معتبر مستندسازی تلویزیونی اهمیت زیادی دارد. همچنین شناخت کامل از رشته ی ورزشی مورد نظر، یکی دیگر از مهم ترین عوامل موفقیت و جذب مخاطب در این گونه ی مستندسازی است. واژگان کلیدی: ساختار شناسی- فیلم مستند- مستند ورزشی- روایت- دکوپاژ- میزانسن – تدوین تداومی- تدوین پیچیده-ریتم(ضرب آهنگ)- قالب(فرم) برنامه
کیوان شمشیربیگی علی رجب زاده طهماسبی
امروزه تعداد بسیاری مجموعه و سریال تلویزیونی با موضوعات مختلف ساخته می شوند که لوکیشن در آن ها عنصری کلیدی به شمار رفته و نقشی بسیار مهم در شکل گیری محتوی و ساختار درام بر عهده دارد. این آثار در زمره ی درام مکان محور طبقه بندی می گردند و گونه ی خاصی از آن که به زندگی گروهی از افراد در یک خانه یا مجتمع آپارتمانی می پردازد درام آپارتمانی خوانده می شود. درام های مکان محور با وجود دارا بودن نمونه های بسیار در تلویزیون و داشتن ویژگی ها و مولفه های قابل بررسی و شناختِ یک ژانر عامه پسند، هنوز مورد مطالعات اساسی و ساختاری قرار نگرفته اند؛ از این رو پژوهش حاضر با پرداختن به سوالاتی از قبیل ویژگی ها و مولفه های درام های مکان محور کدامند؟ و از چه ساختاری در فرم و محتوی تبعیت می کنند؟ و همچنین شباهت و تفاوت ساختار درام مکان محور با سایر درام های تلویزیونی چیست؟ کاهش هزینه ای که از طریق توجه به درام مکان محور به وجود می آید چه تأثیری بر کیفیت این آثار به لحاظ فرم و محتوی می گذارد؟، مطرح می شوند که از طریق روش اسنادی با رجوع به منابع مکتوب کتابخانه ای و نیز با به کارگیری روش تحلیل ساختارشناسانه درام پاسخ داده می شوند. یافته های این تحقیق نزدیکی و شباهت های فرمی و روائی درام آپارتمانی با گونه های کمدی موقعیت و سوپ اُپرا و گونه ی کلی تر درام خانوادگی و همچنین تفاوت های موجود میان آن ها را بررسی، و ساختاری با جزئیات از درام آپارتمانی در دسترس قرار می دهد و به نقایص و راهکارهای رفع آن در نمونه ی داخلی این گونه ی نمایشی می پردازد.
حسین مهدیان موغاری علی رجب زاده طهماسبی
با توجه به نقش عنصر "بحران" در سیر شکل گیری طرح و توطئه،گره فکنی و گره گشایی مورد نیاز در داستان تلویزیونی و اهمیت آن در شکل گیری مضامینی همچون تمرکززدایی ، بسط، تعلیق ، استمرار و بسیاری دیگر از عناصر نمایشی، این عنصر از قابلیت بررسی و پرداخت تحقیقی مناسبی برخوردار است. از سوی دیگر مجموعه های تلویزیونی پیوسته و ناپیوسته با برخورداری از فرم، ساختار روایی و قالب بیانی خاص، از شاخص ترین گونه های تلویزیونی می باشند که در ایران مخاطبان بسیاری را جذب خود می کنند. به همین سبب شناخت جایگاه و نقش عنصر"بحران" در مجموعه های تلویزیونی می تواند نقش موثری در ارتقای سطح کیفی این نوع برنامه ها از منظر به کارگیری صحیح این عنصر توسط سازندگان مجموعه های نمایشی ایفا نماید.از این رو نگارنده با استفاده از شیوه پژوهش کتابخانه ای و مشاهده ای (بازبینی) به بررسی شاخصه ها و ویژگی های عنصر بحران در درام تلویزیونی پرداختم وضمن شناخت تفاوت های مجموعه پیوسته تلویزیونی و مجموعه ناپیوسته تلویزیونی از منظر روایت، ویژگی های این عنصر را در مجموعه های تلویزیونی در ایران مورد بررسی قراردادم. در این مسیر، بر اساس مولفه های نظری رساله، دو مجموعه " خانه سبز" به عنوان مجموعه ای ناپیوسته و مجموعه "آشپزباشی" به عنوان مجموعه ای پیوسته مورد بررسی قرار دادم و به این نتیجه دست یافتم که هر چند بحران عنصری کلیدی در ایجاد کنش دراماتیک است و وجود آن برای ایجاد روایتی جذاب غیر قابل انکار می نماید ، اما اولاً عوامل و عناصر بسیاری در شکل گیری روایت نقش دارند و این عنصر به تنهایی نمی تواند موثر واقع شود . دوم آن که با توجه به نوع رسانه ، پیشینه ذهنی مخاطبان و شرایط روز جامعه، روایت در مجموعه های تلویزیونی ایرانی در بعضی موارد از قوانین کلاسیک به طور کامل پیروی نمی کند . از این رو شاید اطلاق واژ مهم ترین و موثرترین به عنصر"بحران" در برخی از آثار منصفانه و کارآمد نباشد.
هادی بهزادی محمدحسین تمجیدی
چکیده ندارد.
معصومه ترکی هرچگانی علی رجب زاده طهماسبی
چکیده ندارد.
یوسف بچاری علی رجب زاده طهماسبی
چکیده ندارد.