نام پژوهشگر: ملیحه عرشی
سیروان احمدی سید هادی معتمدی
طلاق یکی از مسائل اجتماعی دارای اولویت است که عوامل متعددی بر روی آن اثر گذار است. یکی از عوامل مرتبط با طلاق، سرمایه اجتماعی است. تحقیق حاضر با روش تحقیق علی – مقایسه ای، از دسته تحقیقات پیمایشی به مقایسه سرمایه اجتماعی در بین زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده محلاتی و زنان در حال زندگی پرداخته است. در این پژوهش 140 نفر از زنان که 70 نفر از آنان از گروه زنان متقاضی طلاق و 70 نفر از زنان در حال زندگی با همسر می باشند. اطلاعات مربوطه به سرمایه اجتماعی به وسیله پرسشنامه تعدیل شده sascat جمع آوری گردید. نمونه گیری در هر گروه با روش خوشه ای انجام گرفته است. همتا سازی دو گروه با 5 متغیر دموگرافیک (سن، سن هنگام ازدواج، تفاوت سنی با همسر، تحصیلات و شغل) صورت پذیرفت. نتایج نشان داده اند که از لحاظ میانگین سرمایه اجتماعی شناختی (اعتماد، سازگاری، احساس تعلق و انصاف ادراک شده) بین زنان در حال زندگی با همسر و زنان در حال طلاق تفاوت معناداری وجود دارد (5/0p<) و زنان در حال زندگی با همسر از سرمایه اجتماعی شناختی بالاتری برخوردارند. از لحاظ میانگین سرمایه اجتماعی ساختاری بین زنان در حال زندگی با همسر و زنان در حال طلاق تفاوت معناداری وجود دارد (5/0p<). شاخص سرمایه اجتماعی کلی نشان داد که بین زنان در حال زندگی با همسر و زنان در حال طلاق تفاوت معناداری وجود دارد(5/0p<) و زنان در حال زندگی با همسر، سرمایه اجتماعی بالاتری دارند. کلید واژه: طلاق، سرمایه اجتماعی، سرمایه اجتماعی ساختاری، سرمایه اجتماعی شناختی، زنان
شیرزاد مرادی قشلاقی حسین فکرآزاد
چکیده: هدف: مطالعه حاضر با هدف، بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون های سالمندی (جهاندیدگان) شهرداری تهران انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی انجام شد، تعداد نمونه این تحقیق شامل 200 نفر از سالمندان 60 سال به بالای عضو کانون های سالمندی شهرداری تهران درسه منطقه 1،12و 20 است که به روش نمونه گیری مضاعف انتخاب گردیدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی لیپاد، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت اجتماعی و چک لیست اطلاعات دموگرافیک و روش مصاحبه تکمیلی کسب گردید. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss-16 و با استفاده از آزمون های t و fو tuky، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش برای مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی(sig= 0.127) و مشارکت اجتماعی(sig= 0.472) مردان و زنان سالمند از آزمون تی مستقل استفاده شد که تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. جهت بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که رابطه معناداری بین این دو متغیر و ابعاد آن ها یافته شد(sig= 0.00) نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از معنادار بودن رابطه بین مشارکت اجتماعی و ابعاد آن با کیفیت زندگی سالمندان می باشد و مشارکت غیرنهادی پیش بینی کننده قویتری جهت بررسی تغییرات واریانس کیفیت زندگی می باشد که این دلالت بر غلبه مشارکت غیرنهادی در میان سالمندان دارد. کلمات کلیدی: مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی، سالمندان، کانون سالمندی
فرزانه توکلی فرد رمضانعلی قادری
مقدمه: خانواده نخستین محیطی است که کودک در آن پرورش می یابد و در رفتار بعدی فرد فوق العاده موثر است. نوع تشویق ها ،تنبیه و تحذیرها، بی اعتنایی ها و رفتارها در مراحل اولیه ی زندگی فرد آثاری برای دوره های بعدی در او بر جای می گذارد. هدف کلی این پژوهش، بررسی مقایسه ای عملکرد خانواده های نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت و نوجوانان عادی می باشد. روش بررسی: روش تحقیق این مطالعه، توصیفی از نوع علّی مقایسه ای است. در این مطالعه شیوه های عملکرد خانواده با استفاده از پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم مورد سنجش قرار گرفت .نوجوانان در رده سنی 18-12 ساله شهر تهران و کانون اصلاح و تربیت به عنوان جامعه آماری تعیین شد و 40 نفر به عنوان نمونه های آماری به طور تصادفی از بین آنها انتخاب شدند. گروه نمونه از نظر سن و منطقه همگن شدند. نتایج: نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که بین عملکرد خانواده های نوجوانان عادی و نوجوانان بزهکار در حیطه های همبستگی،خودبیانگری، منبع کنترل بیرونی، آرمان خانوادگی، جامعه پذیری، اعتقادات مذهبی و گرایش به سرگرمی و تنوع تفاوت معناداری وجود دارد. بحث: بین بزهکاری نوجوانان و شیوه عملکرد خانواده به دلیل نقش برجسته و با اهمیت والدین و خانواده رابطه معنادار وجود دارد. لذا آگاه ساختن والدین و ارائه ی آموزش های خانواده جهت پرورش افراد سالم در جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سازمانهای ذیربط می بایست در این زمینه نقش فعال تری ایفا نمایند.
ملیحه عرشی مصطفی اقلیما
چکیده مقدمه: سیاست خانواده یکی از بخشهای مهم سیاست گذاری است که در بعضی کشورها بخشی جداگانه از دیگر فصل های رفاه را به خود اختصاص داده است. هدف این مطالعه تعیین شاخص های رفاه خانواده در ایران از نظر صاحب نظران و سیاست گذاران است. روش: این مطالعه با استفاده از روش ترکیبی انجام شده است. در بخش میدانی جمع آوری اطلاعات در دو فاز انجام شده است. فاز اول با روش دلفی و فاز دوم با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی داده ها (ahp) صورت گرفته است. این مطالعه در فاز دلفی طی یک مرحله مقدماتی و سه دور انجام پذیرفته است که در مرحله مقدماتی 12 نفر، در دور اول 78 نفر، دور دوم 46 نفر و دور سوم 40 نفر از صاحب نظران و سیاست گذاران که با شیو? هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مشارکت داشتند. در طی این 4 مرحله نظرات و پیشنهادات متخصصین در خصوص شاخصهای رفاه خانواده در قالب کمی و کیفی دریافت شد. در فاز دوم بین 50 شاخص استخراج شده در انتهای دور سوم دلفی که دارای اولویت بودند، توسط 11 نفر از متخصصین، مقایسه زوجی با روش ahp انجام گرفت. در تمامی مراحل تحقیق قابلیت اعتماد پژوهش با استفاده از روشهای مختلف تعیین اعتبار مانند اشتغال و درگیری طولانی مدت، مثلث سازی، گزارش گیری از همگنان، تحلیل موارد منفی بررسی به وسیله اعضاء، تشکیل پانل متخصصین، مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: در فاز اول تحقیق (دلفی) 146 شاخص در 10 بعد استخراج شد. همچنین با روش ahp وزن هر یک از ابعاد و شاخص ها در رفاه خانواده مشخص گردید. پس از بررسی و مقایسه نتایج دلفی و ahp، 23 شاخص دارای اولویت، 10 شاخص مهم و 5 شاخص جزء شاخص های ضروری قرار گرفت. 5 شاخص یا ویژگی ضروری برای رفاه خانواده در ایران از نظر صاحبنظران و متخصصین عبارت است از: اختصاص فصلی از برنامه توسعه به سیاست رفاه خانواده، نسبت خانواده های استفاده کننده از بیمه های درمانی پایه به کل خانواده ها، قانون آموزش رایگان برای کودکان تا پایان دوران متوسطه، نسبت کودکان استفاده کننده از آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه به کل کودکان در این سن آموزش، نسبت خانواده های زیر خط فقر به کل خانواده ها. بحث و نتیجه گیری: سیاست رفاه خانواده در ایران نیاز به فصل و برنامه جداگانه از دیگر برنامه های اجتماعی و رفاه دارد. آموزش رایگان برای کودکان و بهره مندی کودکان از این آموزش و توجه به نیازهای اساسی اقتصادی، فقر خانواده و بیمه های درمانی پایه نیز باید جزء سیاست گذاری های کلان قرار گیرد. واژگان کلیدی: سیاست خانواده، رفاه خانواده، شاخص، دلفی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی داده ها.
مریم مشیدی رمضانعلی قادری
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اجتماعی و اقتصادی جوامع مدرن مطرح گردیده است. سرمایه اجتماعی در واقع اثر اقتصادی مجموعه ای از روابط میان عوامل اجتماعی است که انجام کارهای گروهی را تسهیل می کند و موجب افزایش بهره وری می شود. از کارکردهای مهم سرمایه اجتماعی می توان به کاهش هزینه مبادله، تسهیل برخی از مناسبات رسمی (نظیر قراردادها، سلسله مراتب، مقررات دیوان سالارانه)، رضایت شغلی، بهبود کارایی، سرعت تبادل اطلاعات، تقویت ابتکارات و کاهش فساد اشاره کرد. تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی کارکنان در حوزه جامعه آماری شهرداری منطقه 22 انجام گرفته است. روش پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری کلیه کارکنان شهرداری منطقه 22 تهران می باشند که تعداد 186 نفر از میان کارکنان جامعه آماری مورد مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب و داده های لازم ازطریق دو پرسشنامه سرمایه اجتماعیsascat و رضایت شغلی مینه سوتا جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری کولموگروف-اسمیرنف، کاسکوئر، ضریب همبستگی گاما، یومان-ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد ؛که بین سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی (ساختاری و شناختی) و رضایت شغلی نیز تائید شد. نتایج آزمون ها حاکی از آن است؛ بین رضایت شغلی و دو متغیر جمعیت شناختی جنسیت و سمت شغلی کارکنان، رابطه وجود دارد.
زهره علوی شهری رمضانعلی قادری
جوانان از جمله گروه های سنی هستند که در حال یادگیری و آماده شده برای زندگی اجتماعی می باشند و این آزمایش و خطا آنان را بیشتر در معرض رفتارهای پرخطر قرار می دهد. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی یکی از فاکتورهای موثر در سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد است؛ این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و خطرپذیری در دانشجویان دانشگاههای شهر گناباد انجام گردیده است.
صبا حسنوند رمضانعلی قادری
هدف: شناخت اثربخشی بکارگیری رویکرد توسعه مددکاری گروهی با تمرکز بر تکنیک ایفای نقش بر مهارت های ارتباطی بیماران مبتلا به ام اس شهراصفهان. روش بررسی: در این پژوهش مداخله ای و ازمایشی 66بیمار زن مبتلا به بیماری ام اس از انجمن ام اس اصفهان با معیارهای ورود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، در 2گروه ازمایش و کنترل جایگزین شدند. مداخله ای مبتنی بر مدل توسعه مددکاری گروهی(فعالیت) جهت بهبود مهارت های ارتباطی این بیماران، طی10 جلسه اجرا شد اطلاعات با استفاده از پرسش نامه دموگرافیک و پرسش نامه مهارت های زندگی، باروش پیش ازمون وپس ازمون در هر دو گروه ازمایش وکنترل به دست آمده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارspss18 و آزمون های آماری کای اسکویر، فیشر، تی، آزمون آنالیز واریانس با تکرار مشاهدات، استفاده شد یافته ها: میانگین نمره مهارت های ارتباطی در بعد مداخله در دو گروه مذکور به ترتیب 8/16±43/77 و 19±2/64 بود و طبق آزمون t-test، اختلاف دو گروه معنی دار بود (p=0.006). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر، بکارگیری روش توسعه مددکاری گروهی با تمرکز برتکنیک ایفای نقش می تواند منجر به بهبود مهارت¬های ارتباط بین فردی بیماران ام اس گردد. لذا استفاده از این مدل برای مددکاران اجتماعی در کار بابیماران ام اس توصیه می شود.
نسرین خسروی تپه غنچه راهب
هدف:هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی معلولین جسمی-حرکتی مراکز آموزشی رعد می باشد. مقدمه: با توجه به اینکه معلولیت بر ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی جامعه تأثیر می گذارد توجه به جنبه های مختلف زندگی این افراد، از جمله بعد سلامت و برنامه ریزی صحیح در جهت مراقبت و تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و کیفیت زندگی آنان ضروری به نظر می رسد. مواد و روشها: در این پژوهش که از نوع توصیفی- همبستگی می باشد، تعداد 195 نفر از معلولین 35-18 سال مراکز آموزشی رعد (رعد الغدیر، رعد شرق و رعد مرکزی)، به شیوه نمونه گیری تصادفی سهمیه ای به نسبت سهمیه ای که هر یک از 3 مرکز به کل دارد و با روش تصادفی ساده تعداد مورد نظر انتخاب شد. جهت تعیین حمایت اجتماعی از مقیاس حمایت اجتماعی وکس و به منظور تعیین کیفیت زندگی نیز از پرسشنامه کیفیت زندگی لنکشایر، استفاده شد. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط معلولین جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و همچنین از آزمون t برای بررسی تفاوت در جنسیت و از آنالیز واریانس f برای بررسی تفاوت بین متغیرهای چند گروهی استفاده شد. نتایج: نتایج بررسی ها نشان داد که بین بعضی از ابعاد حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی در میان معلولین، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0.05, p<0.01). بحث: مطالعه حاضر نشان داد که بین حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی در معلولین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نتیجه میتوان این عامل را در بین خانواده ها و همچنین دریافت حمایت را در بین معلولین تقویت کرد و آموزش داد.
فریده نویدزاده رمضانعلی قادری
چکیده اهداف: این پژوهش به تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی بر سازگاری فردی- اجتماعی دختران ساکن درشبانه روزی پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بوده که با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. به این منظور 30 نفر از دختران نوجوان ساکن در شبانه روزی شهر نیشابور به صورت تصادفی انتخاب و به همین شیوه در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله در 8 جلسه آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها از طریق پرسشنام? سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t برای گروه های مستقل استفاده گردید. یافته ها: آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی، تأثیر معناداری بر افزایش سطح سازگاری فردی- اجتماعی دختران ساکن در شبانه روزی داشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان گر آن است که آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی روشی موثر جهت ارتقای سطح سازگاری فردی- اجتماعی دختران ساکن در شبانه روزی است. واژگان کلیدی: مهارت حل مساله، توانمندسازی، سازگاری فردی- اجتماعی
طیبه جعفریان منصور فتحی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تعارض نقش جنسیتی و هوش هیجانی مردان با خشونت علیه زنان است که از سه پرسشنامه برای این منظور استفاده شده است و جامعه هدف آن زوجین متاهل می باشند در نهایت نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و تعارض نقش جنسیتی مردان با خشونت علیه زنان رابطه معناداری وجود دارد.
عاطفه مجیدی فر ملیحه عرشی
چکیده ندارد.
سکینه الماسی ملیحه عرشی
چکیده ندارد.