نام پژوهشگر: محمود الهامبخش
امیرقلی سلیمانی یدالله جلالی پندری
از ویژگی های بارز اغلب آثار دوره نخستین زبان فارسی دری، سادگی بیان، ایجاز و اختصار و رسایی مفهوم است که به دلیل پیروی نویسندگان از زبان گفتار آن روزگار، دارای نشانه های پر شماری از کاربرد واژگان کهن، ترکیبات، تعبیرات و اصطلاحات و چگونگی پیوندهای جمله های زبان گفتگوست. و طبیعی است که شناخت این عناصر و آگاهی از پیشینه آنها موجب سهولت دستیابی اهل تحقیق و پژوهش به جریان تحوّل زبان در طول تاریخ شده و آنها را در درک بهتر و عمیق تر متون ادبی یاری می دهد. یکی از قدیمی ترین آثاری که به لحاظ ویژگی های سبکی و قواعد انشایی و دستوری حائز اهمّیّت است «تاریخ سیستان» است که از مهمترین این اختصاصات، به موارد ذیل می توان اشاره کرد: 1- کاربرد افعال دو وجهی مانند: زادن، گشادن، سوختن. 2- مجهول ساختن افعال معلوم با معین فعل های «آمدن» و «گشتن». 3- فاصله انداختن میان نون نفی و فعل در عبارات منفی. 4- کاربرد پیشواژک « ب » بر سر صیغه های ماضی و مصدر و منفی. 5- استعمال فعل های «بودن» و «شدن» با پیشواژک « ب » به معانی مختلف. 6- کاربرد ماضی بعید از فعل «بودن» به صورت « بوده بود». 7- کاربرد «دویم» و «سدیگر، سیُم» به جای «دوم» و «سوم». 8- جمع بستن دوباره جمع های مکسّر عربی نظیر: نواحی ها، حیل ها. 9- کاربرد کلمه «همگنان» به جای «همگان». 10- کاربرد فعل های آغازی، رویا، بیان حال. 11- نکره آوردن اسم با استعمال لفظ «یکی» پیش از اسم. 12- گذرا ساختن فعل «ایستادن» به صورت «ایستانیدن و بیستانیدن». 13- کاربرد فعل امر با جزء صرفی « می» و «همی». 14- مطابقت صفت با موصوف در تأنیث و تذکیر. 15- استعمال «اندر» به جای «در». 16- کاربرد حروف اضافه کهن چون «زی، ازبهرِ، دونِ، به... اندرون». 17- کاربرد قیدهای متروکی چون: لختی، سخت. 18- استعمال اصوات فارسی و عربی متروکی چون: هین، بخ بخ. 19- جمع بستن کلمه های مختوم به « ا» با «ان» بدون الحاق یاء مانند: ناسزاآن. 20- استعمال افعال با پیشوندهای کهن نظیر: فراز، فرو، فرا، باز.
علی مظاهری رودبالی محمود الهام بخش
فرصت شیرازی میرزا محمّد نصیر حسینی ملقّب به فرصت الدّوله و متخلّص به «فرصت» و معروف به میرزا آقا (1271-1339) یکی از ادیبان بزرگ دوره قاجار، و از شاعران سبک «بازگشت» است وی در ماه رمضان سال یکهزار و دویست و هفتاد یک هجری قمری متولّد شد. در آغاز جوانی، در زمینه های موسیقی، صرف و نحو، منطق، حکمت، حساب، هیئت، هندسه و اسطرلاب، سرآمد اقران بود و به زبان انگلیسی نیز آشنایی داشت. دیوان او دارای شش هزار بیت است مشتمل بر صدو پنجاه و هشت غزل، چهل و سه قصیده، شش مسمط، پنج ترجیع بند، بیست و هفت قطعه، چهل و چهار ماده تاریخ، پنج مثنوی، چهار مرثیه و چهل و پنج رباعی که نشان دهنده شخصیت ادبی و روحیات والای اوست وی در شیوه شاعری خود از حافظ، سعدی، فرّخی، سنایی، خاقانی و هاتف اصفهانی متأثّر بوده است. در اشعار فرصت شیرازی انواع مضامینی که معاصرانش نیز در شعر آورده اند وجود دارد. اما بیشتر قصاید او بعد از مناقب پیامبر اسلام و ائمّه اطهار (ع) در مدح و ستایش سلاطین قاجار، شاهزادگان و رجال است. استفاده از اصطلاحات شطرنج و نجوم و موسیقی و کاربرد فنون معانی و بیان و بدیع نشان از اطلاعات علمی و ادبی او دارد. نگارنده پس از مبادی تحقیق به بررسی احوال و آثار فرصت شیرازی پرداخته و در بخش سوم چون فرصت شیرازی از شاعرن سبک بازگشت است، مختصری از ویژگی های این سبک را بررسی کرده و در فصل چهارم قالب های شعری، در فصل پنجم موسیقی اشعار این شاعر را به طور مفصل با ذکر شواهد و امثال، در سطوح مختلف موسیقی بیرونی، درونی و معنوی، در فصل ششم، صور خیال و در فصل هفتم درون مایه های اشعار این شاعر را مورد نقد و بررسی قرار داده و نمودارهای لازم را در پایان فصل پنجم و ششم رسم کرده و در پایان از همه این فصل ها نتیجه گیری نموده است.
فاطمه تقوی محمود الهام بخش
بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد معروف به «شیخ الاسلام» و «شیخ بهایی» (953-1031هـ . ق) از دانشمندان و نویسندگان و شعرای قرن دهم است. تخلص شعری وی «بهایی» برگرفته از لقب اوست. دیوان شیخ بهایی شامل غزلیات (126بیت) ، مثنویات (902بیت) ، اشعار پراکنده (161بیت) و رباعیات (158بیت) است و در مجموع، 1347بیت را در بر می گیرد. شیخ بهایی را در غزل، پیرو فخرالدّین عراقی و حافظ و در رباعی، متمایل به ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی، صاحب شیوه مولوی دانسته اند و ویژگی بارز اشعار شیخ بهایی را میل شدید او به زهد و تصوف و عرفان بر می شمرند. دیوان شیخ بهایی با وجود سادگی لفظ و روانی عبارت، سرشار از انواع اصطلاحات علمی و مضامین عرفانی و نیز آرایه های ادبی است که این همه را می توان ناشی از گستره اطلاعات علمی و مشرب عرفانی و ذوق ادبی وی دانست. در این پژوهش، پس از بازشناسی زندگی، زمانه و آثار شیخ بهایی، به نقد و تحلیل همه جانبه اشعار مندرج در دیوان او پرداخته شده است. در آثار منظوم شیخ بهایی که بیشتر شامل غزل و مثنوی و محدودی قالب دیگر می شود صنایع ادبی و صور خیال در حد اعتدال جلوه گر هستند. مضامین شعر او اغلب بازسازی محتوای اشعار پیشینیان است که با زبانی ساده و آمیزه ای از کنایات و اشارات عالمانه و گاه با لحن عارفانه بیان شده اند. در مجموع، می توان گفت که شیخ بهایی شاعری را به گونه ای حرفه ای دنبال نکرده و شعر برای او بیشتر وسیله است تا هدف.
میثم دهقانی دشتابی محمدحسین دهقانی فیروزآبادی
بانو حیاتی کرمانی، متخلص به حیاتی، در اواسط نیمه دوم قرن دوازدهم هجری قمری در بم در خانواده ای اهل دین و قرآن، ادب و عرفان دیده به جهان گشود. پدر وی میرزا محمّد کاظم فرزند میرزا ابوتراب از خانواد? مستوفیان کرمان و همسر وی میرزا محمد علی (نور علی شاه) ملقّب به فیض علی شاه بود. نام مادرش که حیاتی در دامن وی دوران کودکی را پشت سر می گذراند، مشخّص نیست. دیوان شعر حیاتی نمود یک واقعیّت عینی از تأثّرات روحی و قبول مشرب و مسلک عرفانی خاص وی از مراد و منظورش، نورعلیشاه، بوده است. تعمّق در سیر اشعار وی، خاصّه غزلهای جان دار و جان بخش او، تسلّط و چیرگی وی را بر معارف دینی و عرفانی اثبات می نماید. دیوان اشعار حیاتی، مشحون از انواع قالب های شعری فارسی است که وی در آن قوالب، طبع آزمایی کرده، خاصّه در غزل که با تقلید و الگو برداری از شیو? حافظ و مولانا غزلهای بسیاری خلق نموده است. در این پژوهش سعی شده است تا تمام قوالب شعری و یا به عبارتی تمام دیوان شعر حیاتی بررسی شود و به شرح و تحلیل تمامی لغات، عبارات و اصطلاحات دشوار که در فهم ابیات ایجاد خلل می کنند، توجّه گردد. اصلی ترین محور کار، استفاده از فرهنگ های متعدّد و معتبر لغات و اصطلاحات عرفانی زبان فارسی و گاه عربی بوده است که با تشریح آن لغات، عبارات و اصطلاحات، فهم ابیات تسهیل یافته و درک معانی عرفانی آنها برای خواننده آسان تر شده است. از مهمترین ویژگی های این پژوهش، بررسی گره های دستوری و سبک شناسانه ی اشعار و زبان شعر حیاتی است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا با دقّت و توجّه کافی به بررسی نکات سبکی از سه جنس زبانی، ادبی و اندیشگی رایج در عهد شاعر پرداخته و با تشخیص نکات مهم سبکی و شرح آنها بتوان مسیر تازه ای از پژوهش های بعد را در آتیه برای علاقه مندان به زبان شعر شاعر مربوطه هموار نمود. تشخیص صناعات ادبی در حوزه لفظی و معنوی و معانی از دیگر شاخصه های این پژوهش است که به صورت بیت به بیت در شرح کلّی اشعار گنجانده شده است. در این حوزه ادبی و فکری نمود و برخورداری از آرایه تلمیح؛ اشارات داستانی ، احادیث و آیات قرآنی نسبت به دیگر زیبایی های ادبی برجسته تر و پر رنگ تر است. انتخاب و گزینش اوزان و بحور عروضی حیاتی کرمانی در سرودن اشعار بخصوص غزلها، گواه بر علاقه و توجّه او به دو شاعر توانا و عارف مسلک قرنهای هفتم و هشتم، مولوی و حافظ است. وجود لغات و اصطلاحات و ترکیبات عرفانی، نشان از عمق آگاهی حیاتی کرمانی از این علم فاخر دارد. حیاتی متخلّق به اخلاق دینی و وامدار علوم عرفانی و معرفتی همسر عارف و خداشناسش است که پیوسته در مسیر زندگی راهنما و مددرسان وی بوده است.
سمانه السادات ملک ثابت محمود الهام بخش
یکی از ارزش های اخلاقی و محورهای رشد و کمال جامعه و شاخص های نظام های کشورداری، مقوله ی استقلال است و هر انسانی بنا به فطرت خویش می خواهد به استقلال فردی برسد. هم چنین در سطح وسیع تر، افراد و احزاب گوناگونی در برهه هایی از تاریخ کشورهای مختلف و از جمله، کشور عزیزمان ایران، در تلاش بوده اند که سرزمین خود را از زیر یوغ استبداد و استعمار خارج کنند و با فراهم کردن تمامیّت ارضی میهن خویش، یا کوتاه کردن دست حاکمان مستبد کشور را به استقلال برسانند. خوشبختانه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران زمینه دستیابی به استقلال را فراهم ساخته است. از جمله انواع ادبی که منعکس کننده ی احوال تاریخی و سیاسی حاکم بر ایران و نیز روحیات افراد جامعه بوده، گونه های مختلف داستان است که در دوره های اخیر متداول شده است. یکی از نویسندگان با ذوقی که در همین زمینه با استفاده از قالب داستان، قلم فرسایی کرده، سیمین دانشور (1300ـ 1390) است. این نویسنده و محقق توانا که در زمانه ی بسیار پرتلاطمی به سر می برده به دلایل مختلف؛ از جمله زندگی با شادروان جلال آل احمد (1302ـ 1348)، علاقه و توجه خاصّی به انعکاس مبارزات استقلال طلبانه ی مردم روزگار خویش داشته و به استقلال فردی شخصیت های داستانی خود نیز پرداخته است. وی در نوشته هایش ـ خواه کوتاه یا بلند ـ سعی کرده با تصویر کردن وضعیّت واقعی زمان، به روایت و تصویر کردن کنش های زنان داستان خویش بپردازد و نشان بدهد که کنش هریک از آنها درباره ی به دست آوردن و ایجاد استقلال یا بی اعتنایی به این مسأله چگونه بوده است. دانشور با طرّاحی پیرنگ و سبک خاص خویش و با زاویه ی دیدی جالب و درخور سبکش، مبارزات استقلال طلبانه ی مردم از دهه ی 20 تا 60 ه.ش و نیز نمودهایی از استقلال طلبی های فردی را روایت کرده است. در این پژوهش سعی بر آن است که با تکیه بر منابع مستقیم و تحلیل عناصر داستانی نگاشته ی سیمین دانشور، دیدگاه های او درخصوص استقلال و استقلال طلبی تبیین و تشریح گردد.
زهرا رئیسی کاظم مهتدیانی
چکیده ادب غنایی دربردارند? اشعاری است که شاعر در آن به توصیف احساسات، هیجان ها و اندیشه¬های شخصی خود می¬پردازد، این احساسات و اندیشه¬ها می-تواند عاشقانه، مذهبی، فلسفی یا اجتماعی باشد، از آن جا که بیشتر این اشعار در شرح عوامل عاشقانه و هیجان¬های عاطفی شاعر است در زبان فارسی گاهی تغزلی و بزمی خوانده شده است و چون این اشعار در یونان باستان به همراه سازی به نام «لیر» خوانده می¬شد، آن را « لیریک»می¬گفتند. در این پژوهش نگارنده سعی کرده به بررسی اجمالی ادب غنایی در ادبیات جهان و سپس ادبیات فارسی بپردازد، این رساله در بردارند? پنج فصل است بعد از ذکر مبادی تحقیق در فصل اول، ادب غنایی و جلوه¬های آن تا دوران معاصر در فصل دوم بررسی شده است، فصل سوم دربردارند? زندگانی پرفراز و نشیب سیاسی و اجتماعی و خدمات علمی و ادبی و آثار برجای مانده از شاعر است، در فصل چهارم که دربرگیرنـده هدف اصلـی از ایـن پایان نامـه است ابتـدا ویژگی¬های بیان غنایی در اشعار بهار آمده، سپس، انواع غنا در بین دیوان اشعار او به طور مفصّل بررسی شده است، در فصل پنجم نیز عناصر زبانی و ادبی در تغزّلات و غزل¬های بهار گنجانده شده است. و جلوه¬های ادب غنایی در اشعار بهار شامل مضامین مناجات، مدح، تهنیت، طنز، هجو، وصف، نوستالژی و شکوائیه، حبسیات، مناظره، شهرآشوب، مرثیه، ساقی¬نامه، خمریه، ماده تاریخ و لغز و تعدادی تصنیف می¬شود که برجسته¬ترین وجهه آن¬ها را در وصف، شکوائیه، حبسیات، طنزها و مراثی شاعر می¬توان یافت، بخش¬های غنایی دیوان بهار دربرگیرنده مجموع عناصر سبک بازگشت بویژه گرایش خراسانی آن است، در عین حال به دلیل احاطه شاعر بر فنون ادبی و آشنایی او با ادبیـات جهانی و ادب عـرب، موارد پرشماری از ابتکار نیز در این بخش از آثار خلاقیت او دیده می¬شود.
عاطفه صدیقی کاظم مهتدیانی
شیخ فریدالدین عطّار نیشابوری از شاعران عارف و عرفان پژوهان قرن ششم و هفتم است. زندگی پرفراز و نشیب او که در منابع با مبالغه های گسترده ای وصف شده، بی¬تردید از مراحل گوناگون، گذشته و مسلّماً به تعبّد و تقیّد عرفانی منتهی شده است. این شاعر که در آغاز به داروفروشی و مشورت¬های طبّی اشتغال می¬ورزید، با رسیدن به مراحل بالای عرفان، طبیب روح مخاطبان اشعار و آثار خود شد. و علاوه بر دیوان نسبتاً پرحجم اشعار، چندین مثنوی به یادگار گذاشت، که هر یک به نوعی در خدمت تعلیمات عرفانی و اخلاق و حکمت دینی هستند. یکی از آن آثار، مصیبت¬نامه اوست که در قالب مثنوی و در بحر رمل مسدس مقصور/ محذوف سروده شده و 7530 بیت است. در این منظومه، سالک که از آن، به سالک فکرت تعبیر می¬شود، از پدیده¬ها و شخصیت¬های متعددی برای رسیدن به حق یاری می¬جوید و هر بار از مخاطب خود، پاسخ مبتنی بر اظهار عجز می¬شنود و پیر عرفان در آن مرحله، یکی از مقولات عرفانی را برای او تعیین و تبیین می¬کند و در ادامه، حکایات و تمثیلات و حکمت¬هایی در چهارچوب همان موضوع، عرضه می¬شود. مقالات مصیبت¬نامه با همین ساختار تا چهل مقاله یا گفتار، شکل می-گیرد و سرانجام سالک مصیبت¬نامه از پیامبر اسلام، هدایت می¬جوید و به حقیقت، راه می¬یابد. در این پژوهش که به بررسی عناصر سبکی در مصیبت¬نامه عطّار اختصاص دارد، پس از تبیین موضوع و تعیین ابعاد پژوهش درباره زندگانی و آثار عطّار بحث و محتوای مصیبت¬نامه، به تفصیل گزارش شده و در فصلی دیگر، سیر مثنویات عرفانی تا روزگار عطّار آمده است. در ادامه، عناصر سبکی مصیبت¬نامه در سه سطح زبانی، ادبی و فکری بر پایه منابع سبک¬شناسی به تفکیک، معرفی و تحلیل شده است. بدین ترتیب که در هر مبحث پس از ارایه تعریف دقیـق و موثّق، نمونه¬ها و شواهدی از متن مصیبت¬نامه همراه با توضیح و توجیه لازم آورده شده است و در پایان نیز نتایج مباحث آمده است. بررسی سبکی مصیبت¬نامه به نوبه خود، بر توانایی عطّار در نظم فارسی و خلق یک اثر منسجم عرفانی صحّه می¬گذارد. در مصیبت¬نامه، غالب ویژگی¬های زبان شاعران سبک¬ خراسانی در زمینه¬های آوایی، واژه¬گزینی، کاربرد قافیه و ردیف و آرایه¬های لفظی و معنوی، به چشم می-خورد؛ امّا به لحاظ ادبی، آنچه بیشتر دیده می¬شود، آرایه¬ها و ویژگی¬هایی است که به القای مضمون کمک می¬کند که بین آنها مبالغه، مراعات نظیر، تضاد و تلمیح بیشتر خودنمایی می¬کند. صورخیال، در این مثنوی بیشتر در قالب تشبیه و کنایه ظاهر شده و مواردی از استعاره، نیز در آن هست. در سطح فکری برای هر مقاله از مصیبت¬نامه می¬توان، مضمونی محوری تعریف کرد که حکایات و حکمت¬ها به آن مربوط است، در عین حال، مضمون¬های فرعی و پراکنده¬ای نیز در خلال بحث شاعر، ظاهر شده¬اند. غالب این مضامین در برگیرنده پیام¬های قرآنی و تعلیمات اخلاقی و آیینی عارفان و واعظان آن روزگار هستند و به نوعی می¬توان، آنها را فهرستی از اخلاق عرفان¬محور دانست.
فخرالسادات میرحسینی محمود الهام بخش
محمّدعلی بهمنی، شاعر و ترانه سرای معاصر (1321 هـ. ش) سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد و هم اکنون صاحب آثار منظومی در قالب های متعدّد و زمینه های فکری متنوّع است. دیدگاه او نسبت به شعر و بویژه غزل کاملاً روزآمد است. وی از بزرگترین غزلسرایان معاصر به شمار می رود که در ویژگی های غزلش، آن را تا سرحدّ سبک شخصی، متفاوت می سازد. او از سال 1350 تاکنون، مجموعه های متعدّدی را در قالب های متنوّع شعری بویژه غزل به طبع رسانده است و اخیراً مجموعه کامل اشعار او نیز منتشر شده است. بهمنی در به کارگیری زبان، نوگراست و موارد باستان گرایی و دستور تاریخی به خصوص در غزل های جدیدتر او اندک است. قافیه و ردیف در غزل های بهمنی به دور از تکلّف و در خدمت بیان طبیعی و طبع روان اوست. ردیف های او ابتکاری و متنوّع است. وزن شعر بهمنی تنوّع بسیار دارد. به طور کلّی غزل های او از لحاظ موسیقی درونی، بیرونی و کناری در سطح بالایی است. در سطح ادبی نیز قوّت غزل های بهمنی در آرایه هایی مانند تناسب، تضاد، حسن تعلیل و بویژه آرایه های نوپدید چون تکرار، واج آرایی و... بازتاب بیشتری داشته است. بدیع لفظی و معنوی در غزل او به اعتدال ظهور یافته است. در این پایان نامه که به بررسی ویژگی های زبانی و ادبی غزل های محمّدعلی بهمنی اختصاص دارد، پس از پرداختن به شرح زندگی و دیدگاه های او، درباره پیشینه غزل و نحوه شکل گیری غزل معاصر بحث شده است. سپس ویژگی های زبانی غزل های او ارزیابی و نقد ویژگی های ادبی و بلاغی شعر او شامل آرایه های بدیعی و صورخیال انجام گرفته است. بهمنی در مجموع از شاعران غزل سرای موفّق در عصر حاضر و دارای مهارت در عرصه های مختلف فنّی، محتوایی و ذوقی است.
راضیه دهقانی اشکذری علی اصغر پهلوان حسینی
آقا محمّد یزدی (1261-1216 ه. ش.)، متخلّص به «جیحون»، از شاعران اواخر قرن سیزدهم، در شهر یزد به دنیا آمد و در آن شهر، رشد یافت. جیحون از شاعران دورۀ قاجاریه است که در زمان حیات خود به شهرت رسید. آقا محمّد در روزگار جوانی به تحصیل علوم دینی و آموختن قواعد زبان عربی پرداخت و معلومات متداول زمان را نیز فراگرفت. وی با علاقه ای که به شعر و شاعری داشت، توانست با سرودن اشعار در قالب های مختلف و عرضۀ آنها در مجامع ادبی، به جرگۀ شاعران بپیوندد. جیحون، سالهای آخر عمر خود را در کرمان گذرانید و در این مدت به مدح فرمانفرما، ناصرالدوله- والی کرمان و عبدالحمید میرزا نصرت الدوله، از حاکمان آن ناحیه پرداخت. وی سرانجام پس از عمری کوتاه به سال 1261ه. ش. در کرمان چشم از جهان فروبست ودر محلّۀ خواجه خضر به خاک سپرده شد. از آثار جیحون می توان«دیوان اشعار» را نام برد که مشتمل است بر قصاید، مسمّطات، ترجیع بند، ترکیب بند، غزلیات، مقطعات، رباعیات و مراثی. جیحون رساله ای به نظم و نثر نیز دارد که آن را به تقلید از گلستان سعدی نوشته است و در آغاز بعضی از دیوان های او وجود دارد. در این پژوهش که به تصحیح انتقادی دیوان اشعار جیحون یزدی اختصاص دارد، پس از مقدمۀ مشتمل بر؛ معرّفی مؤلف، آثار وی، توضیح روش تصحیح و ویژگی های رسم- الخط، متن تصحیح شدۀ اشعاراو را در بر می گیرد. از دیوان جیحون یزدی چند نسخۀ خطی در کتابخانه ها و مراکز علمی مختلف وجود دارد که پس از بررسی آنها، نسخه های خطی موجود در کتابخانه های وزیری یزد و آستان قدس رضوی مبنای کار تصحیح واقع شده و نسخۀ کامل کتابخانۀ وزیری، به عنوان اساس قرارگرفته است. در پایان نیز تعلیقاتی شامل شرح واژگان دشوار و نیز فهرستی از اعلام، آیات و احادیث به رساله افزوده شده است.اشعار جیحون عمدتاً، شامل قصاید بویژه قصاید مدحی است که در آن، سلاطین معاصر خود را از خاندان قاجار مدح گفته و به رجال دربار، شاهزادگان، امراء، وزرا و برخی فرمانداران و اهل علم نیز پرداخته است. غزل بسیار کم دارد و تعدادی مسمط، به دیوان او راه یافته است. زبان شعر جیحون محکم، استوار و دارای خصایص دورۀ بازگشت با گرایش خراسانی است و مهارت او در واژه گزینی، ترکیبات و بویژه مدح، چشمگیر و شگفت آور است. با این همه، اوج خلاقیت او را در مرثیه های محدود آیینی موجود در دیوانش می توان یافت که اعجاب همگان را برانگیخته است.
مریم حسین آبادی محمود الهام بخش
چکیده ندارد.
معصومه اسمعیلی ده خواجه مرتضی فلاح
چکیده ندارد.