نام پژوهشگر: اسکندر فتحیآذر
راضیه خان احمدی یوسف ادیب
روش تحقیق حاضر توصیفی واز نوع پیمایشی است وحجم نمونه 165 نفراز معلمان و 370 نفر از والدین که از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند .داده ها توسط روش آماری توصیفی ،tوابسته و با استفاده از روش آماری spssمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج نشان می دهد که وضعیت موجود برنامه درسی هنر از دیدگاه معلمان کم ووضعیت مطلوب زیاد ویا خیلی زیاد است .اکثر معلمان خواستار استفاده از معلم مستقل و متخصص هنر برای تدریس درس هنر می باشند و همچنین خواهان تدوین کتاب درسی هنر برای دوره ابتدایی هستند.اکثر والدین هم از اهمیت و نقش هنر در رشد و پرورش عواطف و احساسات کودکان آگاهی نداشته و برای درس هنر اهمیت کمتری نسبت به سای دروس قائل هستند.
فرشته گلپرور میرمحمود میرنسب
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خود نظارتی توجه و باز آموزی اسنادی بر عملکرد حل مسأله ریاضی دانش آموزان با ناتوانی ریاضی بود. آزمودنی های پژوهش شامل 30 نفر دانش آموز پسر پایه چهارم ابتدایی با ناتوانی ریاضی بودند که به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل انتصاب شدند. پژوهش حاضر شامل 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل بود: گروه آزمایش نخست (n=10) طی 8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش های لازم را برای خود نظارتی توجه و گروه آزمایش دیگر(n=10) طی 8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش های لازم را برای باز آموزی اسنادی دریافت کردند. گروه کنترل(n=10) نیز به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند و برنامه خاصی را دریافت نکردند. در مطالعه حاضر از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. و به این ترتیب هر 3 گروه پیش آزمون حل مسأله ریاضی را قبل از شروع برنامه های مداخله ای دریافت کردند و پس آزمون حل مسأله ریاضی نیز برای هر سه گروه پس از اجرای برنامه ها اجرا شد. نتایج بدست آمده با استفاده از روش کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند تا تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته مشخص شود. یافته ها نشان می دهد که دانش آموزان با ناتوانی ریاضی در گروه های آموزش خود نظارتی توجه و باز آموزی اسنادی که برنامه های مداخله ای را دریافت کرده بودند، توانستند در مقایسه با گروه کنترل نمرات بالاتری را در پس آزمون حل مسأله ریاضی کسب کنند. بنابراین تفاوت بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در سطح (p<0.05) معنی دار بود. پژوهش حاضر کاربردهایی را برای والدین، معلمان و متخصصانی که برای دانش آموزان با ناتوانی ریاضی تدریس می کنند، دارد. باز آموزی اسنادی و خود نظارتی توجه می توانند به عنوان راهبردهای موثری جهت ایجاد تغییرات مثبت در نگرش ها، انگیزش و مهارت های فراشناختی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری بکار گرفته شوند.
جلالت `پرمه فیروز محمودی
عملکرد تحصیلی دانش¬آموزان از موضوعاتی است که توجه بسیاری از محققان تربیتی را جلب کرده است. از عوامل موثر در عملکرد تحصیلی، شیوه تدریس معلمان، نوع و میزان ارتباط معلمان با دانش¬آموزان می¬باشد. بررسی فرایند تدریس معلمان با استفاده از مشاهده مستقیم و کدبرداری از جریان تدریس برای تعیین نوع ارتباط و تحلیل کیفیت تدریس از دهه¬ها ی 50 و 60 رایج گردید که امروزه محققان زیادی از روش مشاهده مستقیم و کدبرداری مقوله¬ای استفاده می¬نمایند .این پژوهش در پی آن است که رابطه بین میزان خلاقیت معلمان را بر کیفیت تدریس آنان با تاکید بر عوامل دهگانه فلندرز بررسی نماید. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی معلمان زن سوم¬راهنمایی و معلمان زن اول¬متوسطه هستند که مجموع آن¬ها به تعداد 120 نفر در شهر پیرانشهر می¬باشند که در سال تحصیلی 93- 92 مشغول به تدریس بودند. نمونه آماری این تحقیق شامل 24 نفر از معلمان زن سوم راهنمایی و 24 نفر از معلمان اول¬متوسطه می¬باشند که به صورت نمونه¬گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. جهت بررسی سوالات و فرضیه¬های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده هیچ رابطه معنی¬داری بین خلاقیت معلمان با روش تدریس مستقیم، روش تدریس غیرمستقیم و مشارکت دانش¬آموزان وجود ندارد. همچنین در بین عوامل دهگانه فلندرز تنها عامل ابهام و سکوت با خلاقیت دارای رابطه معنی¬داری است.
فهیمه عباسی اسکندر فتحی آذر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر پیامدهای تحصیلی (عملکرد تحصیلی، رضایتمندی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی) و رفتاری (رفتار اجتماعی) دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی شهرستان تبریز صورت گرفته است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی نواحی پنجگانه ی تبریز که در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. دو کلاس 30 نفره ی پایه ی ششم ابتدایی از بین کلاسهای پایه ی ششم ابتدایی ناحیه ی 3 تبریز به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و یکی از کلاسها به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش، آزمون محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی (شامل 40 سوال از دروس ریاضی، فارسی، علوم و مطالعات اجتماعی)، فرم اصلاح شده ی پرسشنامه ی رضایتمندی تحصیلی دنیسون و الماسری (2012)، پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینگز (1999) و بخشی از پرسشنامه ی خودسنجی نوجوان (ysr) جهت سنجش رفتارهای اجتماعی دانش آموزان بود. پیش آزمون در اواخر سه ماهه ی اول سال تحصیلی در بین دانش آموزان دو گروه اجرا و پس از 10 جلسه آموزش مدیریت زمان به دانش آموزان گروه آزمایش، پس آزمون در اواخر سه ماهه ی دوم سال تحصیلی اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (mancova)استفاده گردید. نتایج نشان داد آموزش مدیریت زمان تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد تحصیلی، رضایتمندی تحصیلی و رفتار اجتماعی دانش آموزان داشته ولی این آموزش، تاثیر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نداشته است.
امیر پله یوسف ادیب
چکیده ندارد.
خالد شیخی محمد حریری اکبری
چکیده ندارد.
علیرضا حسین پور هاشم فردانش
پژوهش حاضر، به منظور طراحی الگوی مطلوب آموزش علوم پایه پنجم ابتدایی بر اساس رویکرد سازنده گرایی اجتماعی و نیز تولید نرم افزار چند رسانه ای مناسب برای آن انجام شده است.لذا، پژوهش دارای دو بخش است:اول بخش نظری و دوم بخش نیمه تجربی.سوال اصلی تحقیق در بخش نظری عبارت بوده از «الگوی آموزش علوم مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی، برای پایه پنجم ابتدایی، از نظر اهداف، اصول، روشها و ارزشیابی چه مشخصاتی دارد؟». برای رسیدن به پاسخ این سوال، پژوهشگر از بین 25 الگوی مطرح در طراحی آموزشی، الگوی سازنده گرای جانسن را بعنوان الگوی مبنا انتخاب نموده و نهایتاً، بر اساس مطالعات نظری و نیز نتایج بخش تجربی پژوهش حاضر، با انجام دو تغییر، آن را بعنوان الگوی مطلوب معرفی نموده است. سوال اصلی در بخش نیمه تجربی هم، عبارت بوده از « نرم افزار تولید شده بر اساس رویکرد سازنده گرایی اجتماعی، برای آموزش علوم پایه پنجم ابتدایی، تا چه اندازه اثربخش است ؟ ».طرح تحقیق در بخش نیمه تجربی به شکل پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و آزمایش بوده است.جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان ارومیه می باشد که در سال تحصیلی 87/88 مشغول به تحصیل بوده اند. دو گروه از دانش آموزان دختر و دو گروه از دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی، بعنوان نمونه تحقیق انتخاب و در گروههای آزمایش و کنترل سازماندهی شدند. حجم نمونه برای هر گروه 26 نفر بوده است.درس زمین نا آرام با استفاده از چند رسانه ای تولید شده ( سازنده گرا ) با حضور و تدریس معلم در طول سه هفته آموزش داده شد. همین درس در گروه کنترل ولی با استفاده از چندرسانه ای معمولی ( غیر سازنده گرا ) با حضور وتدریس معلم به مدت سه هفته تدریس شد. هر چهار گروه از دانش آموزان به سوالات پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین برای سنجش رضایت دانش آموزان از دوره، پرسشنامه نظر خواهی نیزاجرا گردید.یافته ها نشان دادند که نرم افزار تولید شده موجب بالا رفتن پیشرفت تحصیلی هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در سوالات مربوط به سطوح بالای شناختی شده است، اما در سطوح پایین شناختی، روش سنّتی موفق تر بوده است.از نظر رضایت از دوره هم، نتایج حاکی از آن بوده که روی هم رفته، گروه کنترل، علیرغم تفاوت در برخی مولفه ها، رضایت بیشتری داشته اند.