نام پژوهشگر: محمدرضا فلسفی‌نژاد

ارزیابی جامع و تعیین استانداردهای علمی چیرگی در آزمون های تخصصی ورود به دوره های انترنی رشت? پزشکی با استفاده از مدل های کلاسیک و خصیص? مکنون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  هادی عباسی   محمدرضا فلسفی نژاد

مقدمه علی رغم استفاد? گسترده از آزمون پره- انترنی و اهمیت آن در ارزیابی دانشجویان پزشکی، مطالعه ای که یک تحلیل روان سنجی نظام مند از سوالات و استانداردهای چیرگی این آزمون فراهم کند وجود نداشت. لذا پژوهش حاضر ضمن ارزیابی جامع روان سنجی آزمون پره- انترنی اسفند 1389 با استفاده از مدل های کلاسیک و خصیص? مکنون، استانداردهای چیرگی در آن را از طریق روش های علمی تعیین کرده است. روش در این پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی)، تجزیه و تحلیل سوالات آزمون با استفاده از روش های کلاسیک و خصیص? مکنون انجام شد. به منظور ارزیابی ساختاری و محتوایی سوالات و تعیین استانداردهای چیرگی آزمون، از قضاوت متخصصان پزشکی و روان سنجی در قالب 23 پنل تخصصی استفاده گردید. تعیین استاندارد با روش آنگوف تغییر یافته انجام شد و شواهد رویه ای، درونی و بیرونی تعیین استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. اعتبار استانداردهای تعیین شده برای موضوعات درسی نیز با استفاده از روش تحلیل مولفه های واریانس و در قالب یک طرح سوال- ارزیاب تعیین شد. نتایج 30 سوال (15 درصد) در باز? قابل قبول ضرایب دشواری و تمیز قرار داشتند. ضریب اعتبار آزمون 913/0 به دست آمد. 73 سوال (%5/36) از لحاظ گزینه های انحرافی دارای ایراد بودند. بررسی بعدیت آزمون نشان داد که آزمون تک بعدی است. با استفاده از مدل سه پارامتری میانگین و انحراف معیار پارامتر دشواری (519/0، 813/1)، پارامتر تشخیص (597/0، 262/0) و پارامتر حدس (235/0 ، 097/0) به دست آمد. بیشترین میزان آگاهی آزمون در سطح توانایی 1/1 قرار داشت و آزمون در نقاط برش از آگاهی کمتری نسبت به سطوح بالاتر توانایی برخوردار بود. براساس ارزیابی ساختاری و محتوایی سوالات، تقریبا 70 درصد سوالات آزمون دارای اشکال ساختاری بودند و با ملاک سهل گیران? 7/0 در حدود نیمی از سوالات ضروری و بقیه مفید و غیرضروری شناسایی شدند. همچنین، 59 سوال (%5/29) دارای تاکسونومی 1، 110 سوال (%55) دارای تاکسونومی 2 و 31 سوال (%5/15) دارای تاکسونومی 3 بودند. استاندارد قبولی آزمون 114 (از 200) و یا 57 (از 100) تعیین شد. استانداردهای پیشنهاد شده از شواهد روایی مطلوبی برخوردار بوده و در اکثر موضوعات درسی (%78 موارد) اعتبار قابل قبولی داشتند. در 22 پنل میانگین همسانی درون- ارزیابان بالاتر از 8/0 قرار داشت و توافق بین- ارزیابان در 21 پنل (%91) در مراحل دوم و سوم نسبت به مرحل? اول افزایش داشت. در تحلیل ناهمسانی درون- ارزیابان با استفاده از نظری? خصیص? مکنون، میانگین خطا برابر با 18/0 و میانگین همسانی برابر 75/0 به دست آمد. بین سه استاندارد قبولی (مطلق، نسبی و آنگوف) تفاوت معنی داری وجود داشت و نوع ملاک در میزان قبولی/ مردودی افراد موثر بود. نتیجه گیری یافته های پژوهش نشان داد که بهره گیری از تحلیل های کمی و کیفی سوالات و تعیین استانداردهای چیرگی در آزمون پره- انترنی می تواند آن را به یک ابزار قوی برای ارزیابی آموخته های دانشجویان پزشکی تبدیل کند.

تعیین کارکرد افتراقی سوال با روش های نظریه کلاسیک و نظریه پرسش-پاسخ در پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا ویراست دوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  فاطمه جدیدی   علی دلاور

یکی از روش هایی که کاربرد وسیع تری در ارزیابی شخصیت دارد، استفاده از پرسشنامه های خودسنجی است، زیرا نسبت به سایر شیوه ها وقت و هزینه کمتری را صرف می کنند. از جمله پرسشنامه های خودسنجی که شاید پرمصرف ترین آزمون روان شناختی در دنیا باشد، پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا (mmpi) است. یکی از مباحثی که همواره در مورد آزمون ها و پرسشنامه ها مطرح است، بحث سوگیری آن ها می باشد. هدف این تحقیق، بررسی کارکرد افتراقی سوال ها و عملکرد آزمودنی های زن و مرد در سه خرده مقیاس mmpi-2 (افسردگی، هیستری، پارانویا) بر مبنای روش رگرسیون لوجستیک (جزء روش های کلاسیک) و روش مساحت بین منحنی ها (جزء روش های نظریه سوال- پاسخ) و مقایسه کارایی این دو روش است. برای دستیابی به این هدف، 150 شرکت کننده (58 مرد و 92 زن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله-ای انتخاب شدند. تمامی شرکت کنندگان به همه سوال های mmpi-2 پاسخ دادند. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که خرده مقیاس های افسردگی و هیستری نسبت به جنسیت زن دارای سوگیری هستند، درحالیکه، در خرده مقیاس پارانویا سوگیری مشاهده نشد. نتایج تحقیق حاضر می تواند کمک شایانی به روان شناسان بالینی، مشاوران و سایر افرادی که از این پرسشنامه استفاده می کنند، نماید.

ساخت آزمون توانایی فضایی و بررسی کارایی آن در پیش بینی پیشرفت تحصیلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا نوروزی   علی دلاور

پژوهش حاضر دو هدف اصلی را که عبارتست از ساخت آزمون توانایی فضایی مداد و کاغذی با استفاده از نظریه های جدید و کلاسیک روانسنجی برای سنجش دو عامل تجسم فضایی و جهت یابی فضایی، و نیز پیش بینی پیشرفت تحصیلی با استفاده از توانایی فضایی را دنبال کرد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه دانش آموزان «دختر» پایه های اول، و دوم نظری شهر زنجان بود که در دبیرستان های نواحی دوگانه آموزشی این شهر، در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای، و حجم نمونه مورد بررسی 258 نفر بود. برای ساخت آزمون مورد نظر، ابتدا یک فرم 41 سوالی طراحی شد و پس از اجرای آزمایشی، تعداد آیتم ها به 20 عدد کاهش یافت. پس از اجرای فرم ثانویه بر روی نمونه مورد نظر، تحلیل عاملی تاییدی وجود دو عامل را تایید نمود. تحلیل های کلاسیک و irt انجام گرفته نشان داد که پس از حذف سوالات 5، 8، 13و 19، عامل اول آزمون با مدل دو پارامتری و عامل دوم با مدل سه پارامتری برازش نشان می دهد. اعتبار آزمون با کودر-ریچاردسون20، 0.63 ، و روایی ملاکی با آزمون تجسم فضایی مینه سوتا 0.59، و معنا دار بود. حداکثر آگاهی دهندگی آزمون نیز تعیین گردید. رگرسیون انجام شده نشان داد نمره ی معدل دانش آموزان را می توان از روی نمره ی توانایی فضایی آنها پیش بینی کرد.

رفتارهای خودآسیب رسانی در نوجوانان: ماهیت، احتمال خودکشی، نقش عوامل روان شناختی و همسالان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  حمید خانی پور   محمود گلزاری

مقدمه :خودآسیب رسانی به دو دسته مستقیم مانند خودجرحی بدون خودکشی و غیرمستقیم مثل خطرجویی و سوء مصرف مواد تقسیم بندی می شود. اهداف این مطالعه عبارت بودند از 1)بررسی تجربه زیسته و پدیدارشناسی خودآسیب رسانی در نوجوانان ایرانی، 2)سنجش مدلی مبتنی بر شواهد تجربی از عوامل خطر و انگیزه های روان شناختی و اجتماعی خودآسیب رسانی،3) مقایسه خودآسیب رسانی مستقیم و غیر مستقیم و ارتباط آن ها با اقدام و احتمال خودکشی. روش: از یک طرح ترکیبی از نوع لانه ای استفاده شد. در بخش کیفی 20 شرکت کننده از موقعیت های بالینی و غیربالینی و در بخش کمی 240 شرکت کننده از موقعیت های بزهکار و آزاردیده بررسی شدند.در بخش کیفی از روش مصاحبه و در بخش کمی از ابزارهای سیاهه خود آسیب رسانی، مقیاس انگیزه های خودآسیب رسانی، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی، مقیاس خودانتقادی، پرسشنامه قلدری/قربانی و مقیاس الگوگیری از خودجرحی همسالان استفاده شد. داده های بخش کیفی با روش پدیدارشناسی توصیفی ( روش کلایزی) و داده های بخش کمی با روش مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تجزیه و تحلیل واریانس دوراهه تحلیل شدند. نتایج: از مصاحبه ها سه خوشه اصلی شامل معانی خودآسیب رسانی، انواع خودآسیب رسانی(رهایی بخش و قدرت بخش) و علل روان شناختی و علل محیطی شناسایی شد. از نظر نوجوانان، خودآسیب رسانی مستقیم زخمی بدون درد است که با هدف غلبه بر تعارض های ارتباطی شدید، انتقال یک پیام اجتماعی تاثیرگذار یا رهایی از هیجان های طاقت فرسا استفاده می شود. یافته های بخش کمی نیز نشان داد نقایص تنظیم هیجانی، خودانتقادی و الگوگیری از خودجرحی همسالان به صورت معنی داری در قالب یک مدل تحلیل مسیر فروانی خودآسیب رسانی مستقیم را پیش بینی می کنند. هشت انگیزه خودآسیب رسانی مستقیم عبارت بودند از پذیرش گروهی، تنظیم هیجان، ابرازآشفتگی، اثبات خود، ضد خودکشی، ضد تجزیه ای،تمایز خود از دیگران و انتقام گرفتن. از لحاظ نقص در مهارت های تنظیم هیجانی و خودانتقادی تفاوتی بین خودآسیب رسانی مستقیم و غیر مستقیم وجود ندارد. هر چند افکار خودکشی گروه با خودآسیب رسانی غیر مستقیم بیشتر است؛ اما آمادگی نوجوانان با خودآسیب رسانی مستقیم به دلیل تکانشوری زیاد برای اقدام خودکشی بیشتر است. اقدام خودکشی با خودآسیب رسانی مستقیم رابطه دارد؛ اما با برخی از انواع خودآسیب رسانی غیرمستقیم مانند سوء مصرف مواد و خطرجویی جنسی نیز رابطه دارد. نتیجه گیری: نوجوانان ایرانی خودجرحی را بیشتر در نقش یک پیام اجتماعی موثربرای اعتراض و رهایی از تعارض های بین فردی ادراک می کنند. نقایص کنترل تکانه نوجوانان را مستعد آسیب به خود می کند و خود انتقادی به ویژه از نوع خودبی کفایت پنداری مکانیسمی است که تبیین کننده رابطه نقص کنترل تکانه و خودآسیب رسانی است و خودجرحی همسالان به صورت مستقیم بر روی فراونی خودجرحی نوجوان اثر گذار است. شباهت خودآسیب رسانی مستقیم و غیرمستقیم از لحاظ نقایص تنظیم هیجانی و خودانتقادی ممکن است به این معنا باشد که آنها دارای ریشه های مشترکی هستند. احتمال خودکشی هر دو گروه با خودآسیب رسانی مستقیم و غیر مستقیم به یک اندازه است. براساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که نقص کنترل تکانه و افکار خودکشی را باید مهمترین حوزه هایی در نظر گرفت که باید در کاهش احتمال خودکشی نوجوانان با خودآسیب رسانی مستقیم و غیرمستقیم در نظر گرفته شوند

تأثیر درمان شناختی مبتنی بر فن خودگویی در کاهش هراس اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1386
  حسین مسیبی چناربن   معصومه اسماعیلی

چکیده ندارد.

تاثیر روش روان نمایش گری بر افزایش تمایز یافتگی و تعیین ابعاد این متغییر در بین دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  خالد اصلانی   عبدالله شفیع آبادی

بررسی ها نشان می دهد حرکت به سوی تمایز یافتگی با موانع و مشکلات زیادی همراه است. این مشکلات جوانان را از رسیدن به سطح مناسب تمایز یافتگی باز می دارد. نرسیدن به سطح مناسبی از تمایز یافتگی مشکلات زیادی را در زندگی فرد ایجاد می کند. لذا یافتن راه های کمک به افراد در تمایز یافتگی به موضوعی مهم در بین مشاوران و روان شناسان تبدیل شده است. این تحقیق در پی تعیین تاثیر روش روان نمایش گری گروهی بر افزایش تمایز یافتگی و تعیین ابعاد فکری، رفتاری و احساسی بود. جهت انجام تحقیق، تست تمایز یافتگی به صورت تصادفی بر روی یک گروه 300 نفری از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، در شرایط مناسبی اجراء شد. حجم نمونه 30 نفر بود که از این گروه آزمون شده انتخاب شدند گروه نمونه کسانی بودند که بالاترین نمرات را در تست تمایز یافتگی بدست آورده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای تعیین سطح تمایز یافتگی شرکت کنندگان از پرسشنامه تمایزیافتگی(dsi-r) اسکورن و اسمیت (2003) استفاده شد. این پرسشنامه یک ابزار خود سنجی 46 سوالی است که ارتباطهای مهم و روابط فعلی افراد با خانواده های مبدأ در بزرگسالان را می سنجد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل کواریانس چند متغیری (mancova) استفاده شد. پس از بکارگیری این روش آماری مفروضه های آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که روش روان نمایش گری گروهی باعث افزایش تمایز یافتگی و موقعیت من شد. همچنین روش روان نمایش گری باعث کاهش گسلش عاطفی، واکنش هیجانی و آمیختگی با دیگران شد. همچنین پس از تحلیل جلسات انجام شده با سه نفر با تمایز یافتگی پایین، سه نیم رخ فکری، رفتاری و احساسی این افراد ترسیم و نتایج مورد بحث قرار گرفت.