نام پژوهشگر: مجتبی منشیزاده
سمیه طهماسبی بلداجی مجتبی منشی زاده
هر زبان دارای گونه¬های فردی، محلی و اجتماعی متفاوتی است که به وسیلۀ افراد و گروه¬های اجتماعی گوناگون در مناطق جغرافیایی مختلف و در موقعیت¬های اجتماعی متفاوت به کار گرفته می¬شوند. بنابراین رفتار زبانی گویندگان یک زبان به لحاظ ویژگی¬های فردی و گروهی با یکدیگر متفاوت است. بارزترین تفاوت اجتماعی تفاوت جنسیتی است. تفاوت جنسیت گرچه پایۀ زیستی دارد ولی از آنجا که موجب تفاوت در توزیع نقش و پایگاه اجتماعی افراد می¬شود می¬تواند یک عامل اجتماعی در تنوعات زبانی به شمار آید. به عبارت دیگر یکی از عوامل غیر زبانی که می¬تواند در گفتار منعکس گردد، جنسیت است. گفتار زنان در هر جامعۀ زبانی ویژگی¬هایی دارد که آن را کم و بیش از گفتار مردان متمایز می¬کند. گاهی نیز تفاوت¬ها در سطح واژگان آشکار می¬شود، یعنی به کاربرد بعضی از واژه¬ها مربوط می¬شود؛ گاهی جنبۀ آوایی دارد، یعنی به تلفظ کلمات یا آهنگ جمله مربوط می¬شود؛ گاهی نیز در نظام دستوری زبان منعکس می¬شود. در پاره ای موارد نیز ترکیبی از این تفاوت¬ها گفتار زنان و مردان را از هم متمایز می¬سازد. بررسی و مقایسۀ این گونه تفاوت¬ها یعنی تفاوت¬های رفتار زبانی در زنان و مردان، سالهاست که توجه زبان¬شناسان وبه خصوص جامعه¬شناسان زبان را به خود جلب کرده است. به طوری که تحقیقات میدانی فراوانی در جوامع زبانی مختلف در این زمینه انجام شده است و نتایج و نظریات بسیاری نیز حاصل شده است. با ارائۀ این مقدمه، موضوع این رساله و حوزۀ آن تا حدودی مشخص می¬شود. آنچه پیش روی است، یکی دیگر از مباحث مربوط به زبان و جنسیت را مطرح می¬نماید. در این رساله، سعی بر آن است که میزان کاربرد قیود تاکید و ایجاب در کلام (گفتار) زنان و مردان در فارسی معیار امروز مورد بررسی قرار گیرد؛ این که مردان و زنان تا چه میزانی از قیود تأکید و ایجاب در کلام خود استفاده می¬کنند و این میزان در کلام مردان بیشتر است یا در کلام زنان. ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش¬ها و فرضیه¬ها: زبان¬شناسی اجتماعی در مفهوم عام خود با روابط درونی بین زبان و جامعه سروکار دارد. این رشته ارتباط تنگاتنگی با مردم شناسی، از طریق تحقیقات زبان و فرهنگ و جامعه شناسی و همچنین نقش بسیار مهمی که زبان در سازماندهی گروه¬های اجتماعی و مؤسسات ایفا می¬کند دارد. این رشته نیز پیوندی با روان¬شناسی اجتماعی دارد، به خصوص با توجه به این مطلب که چگونه برداشت¬ها و ادراکات بیان می¬شوند و چگونه رفتار درون گروهی و برون گروهی شناخته می¬شوند. پژوهشگران دو نوع تفاوت زبان را بر حسب جنسیت گویشور شناسایی کرده اند: تفاوت جنسیتی انحصاری و تفاوت جنسیتی ترجیحی. دکتر خانلری (1359) در کتاب دستور زبان فارسی خود، قید را یکی از وابسته¬های فعل می¬داند و آن را این-گونه تعریف کرده است: " کلمه یا عبارتی که چگونگی انجام یافتن فعل را بیان می¬کند، قید خوانده می-شود." سوال¬ها و فرضیه¬های تحقیق این رساله تلاشی است برای رسیدن به پاسخ پرسش¬های زیر: سوال اصلی: "آیا میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در کلام مردان، بیش از زنان است؟ " 1- آیا میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در کلام مردان، بیش از زنان است؟ 2- آیا با توجه به میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب می¬توان دربارۀ میزان تأکید در کلام مردان و زنان قضاوت کرد ؟ 3- آیا میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب می¬تواند معیاری برای میزان قاطعیتی که در کلام این دو گروه وجود دارد باشد؟ براین اساس فرضیه¬های زیر نیز مطرح شده است: 1- میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در کلام مردان، بیش از زنان است. 2- میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب، یکی از ملاک ها و معیارهایی است که می¬تواند میزان تأکید را در کلام مردان و زنان مشخص سازد. 3- میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب، یکی از ملاک ها و معیارهایی است که می¬تواند میزان قاطعیتی را که در کلام این دو گروه وجود دارد نشان دهد. پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعۀ مورد تحقیق، نمونه گیری و روش¬های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوۀ اجرای آن، شیوۀ گردآوری و تجزیه و تحلیل داده¬ها: قید تأکید: این¬گونه از قیدها برای تصدیق و اثبات کار یا رد و نفی آن بکار می¬روند و در جهت ایجاب یا سلب بر روی فعل تأکید می¬گذارند. مانند: آری، الحق، اصلا ً، البته، بهیچ روی، بیگمان، هیچ، هرآینه، بدون تردید، بلی، بهیچ سان، بهیچوجه، بیچند و چون، بیچون و چند، بیگزاف، بیگفتگو، راستی، راستی را (براستی)، لاشک، مطلقا ً، مطمئنا ً، ناچار، نه، نی، واقعا ً، همانا، هیچگاه، یقینا ً دربارۀ روش¬شناسی این تحقیق ذکر این نکته ضرورت دارد که متغیرهای مستقل شامل جنسیت و سبک کلام است که اولی از دو جنسیت زن و مرد و دومی از دو سبک نوشتاری و گفتاری برخوردار می¬باشد و متغیر وابسته در اینجا تنها میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب است. برای رسیدن به پاسخ سؤالات مطرح شده در این پایان نامه از روش¬های زیر برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است: 1- " مراجعه به روزنامه¬های کثیرالانتشار و بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در متون نوشتاری مردان و زنان " 2- " تهیۀ پرسشنامه " 3- " مصاحبه " به منظور گردآوری اطلاعاتی که ما را به نتایج قابل قبول تری رهنمون باشند، به تعدادی از روزنامه¬های کثیرالانتشاری که در آنها به نام نویسندگان مقاله¬ها، برای پی بردن به جنسیت آنها اشاره شده است، مراجعه شده است. در بین این روزنامه¬ها، روزنامه¬های ایران و جام جم از مشخصات مطرح شده برخوردار بوده و اهداف مورد نظر را بیش از بقیه روزنامه¬ها محقق می¬ساختند. در این قسمت از 90 مقاله با عنوان جامعه و موضوعات اجتماعی استفاده شده است و میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب توسط مردان و زنان در متون نوشتاری روزنامه¬ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعۀ آماری مورد استفاده در روش پرسشنامه نیز شامل 30 نفر است که 15 نفر از آنان از میان سخنگویان زن فارسی زبان و 15 نفر دیگر از مردان فارسی زبان می¬باشند. در این پرسشنامه¬ها افراد پرسش شونده به دو روش، ما را از میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در کلام خود آگاه می¬سازند. در ابتدا با جملاتی که در آنها جایی برای این دسته از قیود به صورت نقطه چین قرار داده شده است (ر. ک. پیوست 1) و در روش دوم با پرسشی که پاسخ آن در قالب چند جمله کوتاه بیان می¬شود (ر. ک. پیوست 2)، باز هم میزان کاربرد این قیود سنجیده می¬شود.اما در روش مصاحبه، به طور کلی به منظور دست¬یابی به میزان کاربرد این قیود توسط مردان و زنان فارسی زبان از ضبط صدای افراد به صورت طبیعی استفاده شده است. در اینجا جامعۀ آماری شامل 40 نفر از جمله 20 زن و 20 مرد می باشد. پس از بررسی روزنامه¬های کثیرالانتشار، دو روزنامۀ ایران و جام جم دارای شرایط مورد نیاز بوده و اهداف مورد نظر را محقق می¬ساختند. از بین عناوین سیاسی، رسانه، اقتصاد، سلامت، گفت و گو، ادبیات، ورزش، حوادث و برخی عناوین دیگر، برای دستیابی به اهداف پژوهش موردنظر، از عنوان جامعه و مقالات اجتماعی این روزنامه¬های کثیرالانتشار استفاده شده است. چراکه متن این گونه مقاله¬ها بیشتر به گفتار طبیعی و روزمره نزدیک است و از تنوع زیادی در موضوع برخوردار نمی¬باشد و به نظر می¬رسد که موضوع این مقاله¬ها نسبت به موضوعات دیگر مقاله¬ها به هم نزدیک تر است. در صورتی که در متون مقالات با عناوین سیاسی، اقتصادی، ورزشی و غیره از اصطلاحات و قلم خاص این نوع موضوعات استفاده می شود از این رو از 90 مقاله شامل 45 مقاله از زنان و 45 مقاله که توسط مردان به رشتۀ تحریر درآمده بود، استفاده شد و سعی برآن بود که موضوع این مقاله¬ها تا حد امکان نزدیک به هم و حجم تقریبی مقاله¬ها نیز یکسان باشد.برای ارائۀ اطلاعات و داده¬های به دست آمده از روش پرسشنامه، پرسشنامه¬هایی در دو بخش تنظیم شد که توسط 30 نفر شامل 15 زن و 15 مرد پاسخ داده شد.برای رسیدن به اهداف مورد نظر در بخش پرسشنامه بایستی این پرسشنامه¬ها به صورت خاصی تنظیم می¬شد که اولا ً دارای موضوع¬های یکسانی باشد و درضمن قیود تأکید و ایجاب در پاسخ پرسشنامه¬ها دیده شود.بر این اساس در بخش اول این پرسشنامه¬ها، (قسمت الف)، (ر. ک. پیوست 1)، جملاتی با دو موضوع جداگانۀ "اعتماد به نفس" و "عقل و اندیشه" در اختیار افراد قرار گرفت که شامل تعدادی جای خالی و نقطه چین بود و از افراد خواسته شده بود که به جای این نقطه چین¬ها از قیود استفاده کنند. بخش دوم (قسمت ب)، (ر. ک. پیوست 2) نیز شامل پرسشی بود که از افراد خواسته شده بود که با تأکید، نظر خود را دربارۀ آلودگی هوای شهر در قالب چند جملۀ کوتاه بیان کنند. جامعۀ آماری در این بخش افرادی از گروه زنان و مردان با شرایط سنی، طبقۀ اجتماعی و تحصیلات تقریبا ً یکسان انتخاب شده اند. البته لازم به ذکر است که عواملی مانند سن و طبقۀ اجتماعی و تحصیلات در این پژوهش به عنوان متغیر عمل نمی¬کنند و در اینجا تنها برای دسترسی به پاسخ¬هایی در شرایط نزدیک به هم این عوامل در نظر گرفته شده اند. روش گردآوری داده¬ها در این بخش بر اساس شمارش تعداد قیود تأکید و ایجاب کاربردی توسط زنان و مردان در پرسشنامه می¬باشد.در روش مصاحبه با کمک ضبط صوت، به مدت حداقل 10 دقیقه، گفتار طبیعی هر فرد دربارۀ دو موضوع ازدواج و اشتغال به صورت مخفی و بدون اطلاع او ضبط شده است که پس از پایان صحبت از ضبط صدا و گفتار خود آگاه شده است. دربارۀ فرایند مصاحبه و ویژگی¬های جامعۀ آماری در آن ذکر نکات زیر ضرورت دارد:در این بخش، مصاحبه گر با طراحی قبلی، باب گفتگو دربارۀ دو موضوع بیان شده یعنی ازدواج و اشتغال را باز کرده و با ضبط صدای افراد از میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در گفتار طبیعی افراد مطلع شده است.افراد مصاحبه شونده یا همان جامعۀ آماری در این بخش نیز تا حد امکان از بین افرادی با شرایط سنی، طبقۀ اجتماعی و تحصیلات تقریبا ً یکسان انتخاب شده اند تا مصاحبه در شرایطی تقریبا ً یکسان در مورد زنان و مردان صورت گیرد، با توجه با این مطلب که خود این عوامل به عنوان متغیر در این تحقیق در نظر گرفته نشده اند.روش گردآوری داده¬ها در این بخش نیز بر اساس شمارش تعداد قیود تأکید و ایجاب کاربردی در کلام زنان و مردان می¬باشد.یافته¬های این تحقیق به این صورت می¬باشد که میزان کلی کاربرد قیود تأکید و ایجاب در جامعۀ زبانی ما در کلام مردان بیش از زنان است و با توجه به میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب می¬توان دربارۀ میزان تأکید در کلام مردان و زنان قضاوت کرد. از این رو با توجه به میزان کاربرد بیشتر مردان از این قیود، میزان تأکید در کلام مردان نیز بیش از میزان تأکید در کلام زنان است و میزان قاطعیت کلام مردان نیز بیش از میزان قاطعیت در کلام زنان است و همۀ فرضیه¬های تحقیق تأیید می¬شود.طبق اطلاعات و داده¬های به دست آمده با کمک سه روش گردآوری اطلاعات به صورت مقاله¬های روزنامه¬های کثیرالانتشار، پرسشنامه و مصاحبه که مجموعا ً از 160 نمونه به عنوان جمعیت آماری در این تحقیق استفاده شده است، نتایج کلی زیر حاصل شده است که به صورت اجمالی به آنها اشاره می¬شود.طبق داده¬های ارائه شده در فصل چهارم که به صورت جدول¬های شمارۀ 4-1 تا 4-12 و نمودارهای 4-1 تا 4-4 و تحلیل¬های ارائه شده در همان فصل از این پایان نامه مشخص شده است که میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در هر یک از این سه روش، در کلام مردان بیش از کلام زنان فارسی زبان می¬باشد. پس به طور کلی این نتیجه حاصل می¬شود که میزان کلی کاربرد قیود تأکید و ایجاب در جامعۀ زبانی ما در کلام مردان بیش از زنان است و با توجه به میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب می¬توان دربارۀ میزان تأکید در کلام مردان و زنان قضاوت کرد. از این رو با توجه به میزان کاربرد بیشتر مردان از این قیود، میزان تأکید در کلام مردان نیز بیش از میزان تأکید در کلام زنان است و میزان قاطعیت کلام مردان نیز بیش از میزان قاطعیت در کلام زنان است و همۀ فرضیه¬های تحقیق تأیید می¬شود.به منظور بررسی و مطالعه دربارۀ تفاوت¬های رفتار زبانی زنان و مردان سال¬هاست که تحقیقات میدانی فراوانی انجام شده است. هر یک از این تحقیقات یک یا چند جنبه از موارد موجود در مسائل مربوط به زبان و جامعه را مدنظر قرار می¬دهد. به عبارت دیگر هر تحقیقی از دید خاصی مسائل زبانی را بررسی می¬کند که می¬توان از جنبه¬های دیگر نیز به این مسائل پرداخت. در هر تحقیقی یک یا چند متغیر مستقل و یک یا چند متغیر وابسته درنظر قرار گرفته می¬شود که برای تحقیقات بعدی می¬توان متغیر¬های مستقل و وابستۀ دیگری را درنظر گرفت. از این رو در این تحقیق نیز می¬توان پیشنهادات زیر را مطرح کرد: 1- بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب به تفکیک جنسیتی، بر اساس عامل سن. 2- بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب به تفکیک جنسیتی، بر اساس عامل تحصیلات. 3- بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب به تفکیک جنسیتی، بر اساس عامل طبقۀ اجتماعی. 4- بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب به تفکیک جنسیتی، بر اساس عامل منطقۀ محل سکونت. 5- بررسی میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب به تفکیک جنسیتی، در متون ادبیات فارسی. 6- بررسی عوامل مؤثر بر تأکید در کلام، علاوه بر میزان کاربرد قیود تأکید و ایجاب در کلام زنان و مردان.
مهدی دادرس اورنگ ایزدی
رساله حاضر دارای سه فصل اصلی و دو واژه نامه است.در فصل اول با عنوان ریشه شناسی به بررسی روابط تاریخی گویش بختیاری با زبان های فارسی میانه،فارسی نو،فارسی دری،فارسی گفتاری،عربی،ترکی،کردی،انگلیسی،گویش های جنوب غربی ایران و...پرداخته شده است.در فصل دوم(صرف) تنها به مباحثی پرداخته شده که در مطالعات پیشین به آنهاتوجه نشده است،از جمله زایایی،اتباع و...در فصل سوم نیز مباحثی در زمینه نقد و آسیب شناسی واژه نامه های بختیاری مطرح شده است.
حامد حسینی زنجانی نژاد مجتبی منشی زاده
موضوع این پژوهش بررسی ساخت فعل در گویش تاتیِ اشتهاردی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی داده ها به صورت فایل صوتی ضبط شده و سپس واج نگاری و تحلیل شدند. بنابر داده های این پژوهش، نظام فعلی در اشتهاردی بر اساس دو ستاک حال و گذشته بنا شده است. از ستاک حال وجه امری، حال استمراری، حال مستمر، حال التزامی و وجه دعایی ساخته می شود. از ستاک گذشته نیز گذشته ی مطلق، گذشته ی استمراری، گذشته ی مستمر، حال کامل، گذشته ی کامل، گذشته ی کامل استمراری و گذشته ی التزامی حاصل می آید. در زمان حال، فعل با فاعل فعلِ گذرا یا فاعل فعل ناگذر در مطابقت است. در ساختارِ گذشته ی گذرا فعل اغلب بدون مطابقت با وابسته های فعلی و به صورت سوم شخص مفرد مذکر ظاهر می شود و اگر با وابسته ای در مطابقت باشد آن وابسته مفعول فعل گذشته ی گذرا است. فاعل در ساختارِ گذشته ی گذرا در قالب اسم یا ضمیر غیرپی بستی، پی بست های ضمیری و یا هر دو توأماً در جمله ظاهر می شود. پی بست های ضمیری آزادانه به هر یک از مقولات واژگانیِ اسم، صفت، قید، ضمیر، حرفِ ربط و یا فعل در جمله متصل می شوند. در اشتهاردی، نظام انطباقِ زمان بنیاد وجود دارد. انطباق را در این زبان بیشتر حالت نشانی و کمتر مطابقت رقم می زند. حالت های ساختاری به دو حالتِ مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شوند. حالت مستقیم غالباً برای نشان گذاریِ: (1) فاعل فعل ناگذر (s)، (2) منادا(voc) ، (3) مفعول فعل گذرای حال که اسم جنس باشد (o-generic)، (4) مفعول فعل گذرای گذشته (o-past)، (5) فاعل فعل گذرای حال (a)، (6) مفعول غیرمستقیم غیرجاندار (inanim io) و (7) مفعول حرف اضافه ایِ غیرجاندار (inanim o-ad) استفاده می شود. حالت غیرمستقیم غالباً برای نشان گذاریِ: (1) وابسته در ساخت اضافی، (2) فاعل فعل گذرای گذشته (a-past)، (3) مفعول فعل گذرای حال (o)، (4) مفعول غیرمستقیمِ جاندار (anim io) و (5) مفعول حرف اضافه ایِ جاندار (anim o-ad) به کار می رود. طبق یافته های این پژوهش، اسم جنس بودگی و جانداری در حالت نشانی تأثیرگذارند. این می تواند تأییدی باشد بر نظریه های زبانی که به وجود تعامل بین دو حوزه ی صورت و نقش قائل اند.
مایده گلچین عارفی مجتبی منشی زاده
ساخت غیرشخصی ساختی متفاوت از ساخت متعارفِ جمله در زبان فارسی است؛ راهی دیگر برای بیان گزاره در این زبان؛ و البته تنها گزاره هایی خاص: گزاره هایی که شرکت کننده ای با نقش معناییِ تجربه گر دارند. برخی از نمونه های ساخت غیرشخصی در فارسی کلاسیک و فارسی امروز معادل هایی دارند که در آن ها تجربه گر، در جایگاه متممِ حرف اضافه های بر، به یا برای ظاهر می شود. بنا بر این مشاهده، این فرضیه شکل می گیرد که تجربه گر در این ساخت، ضمیر پیوسته در فارسی امروز و گروه اسمی + را در فارسی کلاسیک، در جایگاه نحویِ مفعول بهره ور است. این فرضیه با کارکرد گسترد? را به عنوان نشان? مفعول بهره ور در فارسی کلاسیک و فارسی میانه همخوانی دارد. از طرفی تمام نمونه های ساخت غیر شخصی دلالت بر چنین گزاره ای دارند: حسی فیزیکی یا حالتی روانی بر فردی عارض می شود؛ حسی فیزیکی مانند گرما و سرما یا حالتی روانی مانند شرم و حسادت. چنین تعریفی از گزار? بیان شده با ساخت غیرشخصی، نقش نحوی مفعول بهره ور را برای تجربه گر، منطقی جلوه می دهد. این جایگاه نحوی برای تجربه گرها، در زبان های دیگر نیز یافت می شود و این تأیید دیگری است بر اینکه ضمیر پیوسته در ساخت غیرشخصی امروز و گروه اسمی + را در ساخت غیرشخصیِ کلاسیک، مفعول بهره ور است.
آرمان ذاکر ویدا شقاقی
تبدیل از فرایندهای واژه سازی است که طبقه ی واژگانی واژه های موجود در واژگان را تغییر می دهد بدون اینکه تغییری در صورت واژه ایجاد کند (والرا، 2006: 172). این فرایند در زبان فارسی فرایندی زایاست و مصادیق فراوانیی از این فرایند در زبان فارسی دیده می شود (طباطبایی، 1385). با بررسی داده های مستخرج از پایگاه پیکره زبان فارسی (بیجن خان و همکاران، 2011)، این فرایند در تبدیل مقولات زیر در زبان فارسی شناسایی شد: 1. تبدیل اسم و صفت به فعل مثل: آغازیدن، خشکیدن و امثال آن. 2. تبدیل فعل به اسم وصفت مثل: گشت، رسید و جز آن 3. تبدیل صفت به اسم و اسم به صفت مثل: عاقلان، آبی ها و مثل آن فرایند تبدیل در زبان فارسی از دوره ی باستان زایا بوده است و در زبان فارسی باستان ریشه های فعلی به صورت اسم و صفت به کار می رفته اند. در زبان فارسی از نظر رده شناختی دو نوع فرایند تبدیل دیده می شود، در تبدیل صفت به اسم تبدیل واژه به واژه و در تبدیل اسم و صفت به فعل تبدیل واژه به ستاک و در تبدیل فعل به اسم تبدیل ستاک به واژه وجود دارد،که در جریان آن اسم و صفت به ستاک فعلی تبدیل می شود. نظریه نقشی-متنی (هنگولد و مکنزی، 2008) چارچوب نظری این رساله است. نظریه ی نقشی- متنی نظریه ای نقش گراست که به مسائل صوری زبان توجه ویژه ای دارد. در چارچوب این نظریه فرایند تبدیل از بافت و کاربرد زبان آغاز می شود و گوینده با توجه به شریط بافت و اطلاعات در دسترس مخاطب مقوله واژگانی واژه های زبان را مشخص می کند (گارسیا ولاسکو، 2009). دیگر نظریه مورد استفاده در این رساله نظریه بازفهرست لیبر (2004) است، و فرایندهای معنایی مجاز و استعاره زیربنای این فرایند دانسته شده اند. فرایند تبدیل فرایندی زایا و خلاق ات که طی این فرایند گوینده با توجه به بافت و در نظر گرفتن شرایط مکالمه و اطلاعات دانش نامه ای مخاطب دست به انجام واژه سازی با این فرایند می زند. بدین منظور، ابتدا به کمک فرایند معنایی مجاز یا استعاره، عنصری از یک طرح واره را به انتخاب خود برجسته کرده و در کانون توجه قرار می دهد سپس با استفاده از «بازفهرست» کردن واژه موجود در واژگان را از طبقه منعطف انتخاب می کند و واژه انتخابی را با معنای جدید و البته با مقوله جدید دوباره در یک مقوله واژگان بازفهرست می کند، مثلاً یک فعل به صورت اسم و یا یک اسم را به صورت فعل بازفهرست می شود. در مرحله بعد گوینده با انتخاب قالب صرفی-نحوی مناسب موجود در زبان، جمله خود را می سازد. گوینده سعی می کند که با قرار دادن سرنخ های موجود در بافت، به مخاطب کمک کند تا معنای واژه تبدیلی را تحلیل و درک کند. در صورتی که مخاطب نتواند این معنا را درک کند، فرایند ناقص می ماند. مخاطب با استفاده از بافت و دانش جهانی خود درباره طرح واره ها واژه تبدیلی را رمزگشایی می کند. زبان شناسان فرایند تبدیل را با توجه به ثبت واژه های ساخته شده از این فرایند در واژگان، به دو دسته ی فرایند تبدیل واژگانی شده و فرایند تبدیل بافتی تقسیم کرده اند. در نوع اول واژه های ساخته شده در واژگان ثبت می شوند و واژه های تبدیلی در نوع دوم تنها به صورت گاه واژه به کار می روند و در واژگان ثبت نمی شوند. با توجه به اینکه این فرایند در گونه های گفتاری و نوشتاری رسمی زبان فارسی کمتر دیده می شود، صد مورد از این فرایند در دیوان اشعار طرزی افشار، شاعر عصر صفوی ، انتخاب و از نظر بافتی بررسی شد. این نوواژه ها رویکرد نظریه ی متنی-نقشی به فرایند تبدیل را تائید می کنند. بر اساس این نظریه، اهل زبان می توانند با توجه به بافت زبانی و غیر زبانی، و با فراهم آوردن اطلاعات لازم برای درک مخاطب ، مقوله ی واژگانی واژه ها را تغییر دهند. تحلیل این افعال از نظر معنایی نشان می دهد که این افعال از طریق برجسته سازی یکی از عناصر حاضر در طرح واره رویداد از طریق مجاز ساخته می شوند. تنوع و گوناگونی معنایی افعال تبدیلی نشان می دهد که در زبان فارسی می توان هر اسم یا صفتی را به فعل تبدیل کرد و در این زمینه هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد. امکان تبدیل به صورت بالقوه برای تمامی مقوله های واژگانی در زبان فارسی وجود دارد. تنها نکته مهم این است که معنای این نوواژه ها تنها از طریق بافت درک می شود و درک معنای برخی از این افعال تبدیلی بدون داشتن سرنخ های بافتی ممکن نیست.
مرضیه فروغی مجتبی منشی زاده
تفسیر شنقشی یکی از کهن ترین آثار منثور فارسی دری است. این کتاب با زبانی که ویژگی های فارسی دری دوره ی نخست و فارسی میانه را باهم داراست، از نظر زبانی از ارزشمندترین متون نخستین دوره ی اسلامی به شمار می رود. واژه ها، افعال و ترکیبات به کاررفته در این اثر نشان می دهد که به احتمال بسیار در اواخر سده ی چهارم یا اوایل سده ی پنجم نگارش یافته است. تفسیر شنقشی ترجمه ای صرفا تحت اللفظی نیست، بلکه گاه رنگ تفسیر و توضیح به خود می گیرد، ولی نحو اثر بیشتر تحت تاثیر متن عربی و ترجمه، تحت اللفظی بوده است. افزون بر صرف، در موارد اندک از نظر نحوی و بیشتر از همه آوایی این اثر در خور توجه است. در این اثر واژه ها، ترکیبات و برابرهای فارسی غریبی دیده می شود که از نظر ساخت، ریشه و بررسی های نحوی، صرفی و آواشناسی تحت تاثیر فارسی میانه است و کوشیده شد این تاثیر با آوردن شواهدی از زبان فارسی میانه نشان داده شود. این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های زبان فارسی در سده ی چهارم و پنجم و تدوین بخشی از دستور تاریخی زبان فارسی به بررسی ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و ساخت واژی این اثرپرداخته است.پیکره ی زبانی در این پژوهش، تمام متن شنقشی است که شامل ده سوره ی آغاز قرآن می باشد و همین مقدار نیزکامل نیست و افتادگی دارد. در پنج فصل تدوین شده است که به ترتیب زیر می باشد: فصل اول. مبانی نظری و کلیات فصل دوم. آوا فصل سوم. صرف فصل چهارم. نحو و بررسی برابرهای فارسی متن فصل پنجم. نتیجه گیری
زهرا پیرحیاتی محمدامین رکنی
چکیده ندارد.