نام پژوهشگر: محمدشفیع صفاری

بررسی بیان و بدیع در دیوان بابافغانی شیرازی
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مینا کشاورز رضوان   محمدشفیع صفاری

در پاسخ به میزان و چگونگی کاربرد صنایع بیان و بدیع در دیوان بابافغانی به طور چکیده و مختصر می توان گفت به ترتیب صنایع بیان،بدیع معنوی و سپس بدیع لفظی بیشترین نقش را در دیوان ایفا کرده اند.در مجموع همه ویزگی های سبکی و محتوایی شعر بابافغانی دست به دست هم داده اند تا ایشان را به عنوان یکی از پیشروان مکتب وقوع معرفی کنند.روش استفاده شاعر از صنایع نیز به شکل ساده و متعادل است که شعر را دچار ابهام و دیریابی نکرده است. این پژوهش در چهار فصل و پانزده بخش تنظیم شده است .فصل اول شامل دو بخش ، که بخش اول حاوی زندگی نامه ، ویژگی و سبک شعری و مضامین اشعار بابا فغانی و همچنین مطالبی راجع به مکتب وقوع و سبک هندی و بخش دوم مربوط به علم بلاغت ،تاریخچه و تطور علوم بلاغی و کتبی در این زمینه است.فصل دوم مختص به علم بیان است که هر یک از بخش ها مربوط به یکی از علوم چهارگانه علم بلاغت است.فصل سوم را به علم بدیع اختصاص داده و سه بخش برای آن تنظیم شده است..فصل چهارم که درباره ی بدیع معنوی است شش بخش دارد .روش کار بدین صورت است که،پس از مقدمه،زندگی نامه و مطالبی درباره ی بلاغت، به تعاریف مباحث علم بیان و بدیع پرداخته و برای هر یک شواهدی از دیوان ذکر شده است.پس از آن نتیجه گیری کلی و مختصری از میزان و چگونگی کاربرد و تاثیر هر یک از صنایع در دیوان بابافغانی انجام شده و آمار استفاده از هر یک از فنون در انتهای بخش ها به صورت جدول و نمودار نشان داده شده است.برای ذکر تعاریف از چندین منبع استفاده کرده و همه اختلاف نظرها و تفاوت ها بیان شده است.مبنای کار کتاب "فنون بلاغت و صناعات ادبی" استاد همایی است و برای تکمیل نظر ایشان از کتب متقدمین و متاخرین دیگر استفاده شده است.راجع به شواهد لازم به ذکر است که تعدادشان متغیر است و با توجه به میزان کاربرد هریک تعداد کم و بیش می شود و صنعت مورد نظر در هر بیت با خطوط مشخص شده است.

بررسی و تحقیق در سبک دیوان نزاری قهستانی
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم انسانی 1391
  سمانه شیرزادگالشکلامی   مهدی فیاض

با توجه به جایگاه نزاری قهستانی در ادبیات قرن هفتم و هشتم و نقش او در تحول شعر فارسی تعیین ویپگی های سبکی این شاعر کمتر شناخته شدهضرور است. برای دست یافتن به این امر کوشیده ام تا خواننده را در فصل اول با زندگی و احوال شاعر آشنا کنم و بعد از به دست دادن تعریفی مفید از سبک وارد فصل دوم شوم. در فصل دوم سطح زبانی اشعار نزاری در سه سطح آوایی و واپگانی و نحوی بررسی شده اند. فصل سوم سطح فکری را در بر می گیرد که در دو محور مفاهیم شعری و نگاه شاعر بررسی شده است و در فصل آخر نیز اشعار نزاری در سطح ادبی مورد توجه قرار گرفته است. در هر یک از این فصل ها آمار و ارقام و جدول های متععد وجود دارد که بر اساس آنها به نتیجه گیری پرداخته شده است. در پایان خواننده ی این تحقیق باید بتواند به این سوال پاسخ گوید که هر یک از ویژگی های سبکی نزاری در گرو چه عواملی وجود دارد؟ و ویژگی مفارق و تعیین کننده سبکی نزاری چیست؟ اگر تا حدودی به این ویژگی های سبک ساز دست یافتیم باید به این موضوع نیز پاسخ گوید که این سبک از کجا آمده است و یا به عبارتی عوامل بنیادین تکوین سبک چیست؟

تحلیل زبانی و محتوایی تفسیر و تأویل آیات قرآنی در ترجمه رساله قشیریه و کشف المحجوب
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  پیمان منصوری   محمد تقی آذرمینا

روش پژوهش در این پایان نامه روش فیش برداری کتابخانه ای و تحلیل، مقایسه و بررسی آماری آیات است. این پایان نامه مشتمل بر یک مقدّمه و شرح و تفسیر حدود 100 آیه در دو متن مورد نظر است و سه فصل دارد. در فصل اوّل به مختصری از احوال و آثار قشیری و هجویری پرداخته شده و در فصل دوّم مباحثی در تفسیر و تأویل قرآن و تفسیر باطنی و عرفانی صوفیّه از این کتاب آسمانی ذکر گردیده است. در فصل سوّم به طبقه بندی موضوعی آیات قرآنی دارای تفسیر و تأویل مندرج در متن دو کتاب مورد تحقیق پرداخته شده که به 13 بخش تقسیم شده و ذکر مراحل آن بدین صورت است که: ابتدا آیات در طبقه بندی خاصی قرار گرفته و سپس ترجمه آنها ذکر شده و پس از آن متن کهن فارسی ای که آیه یا آیات مدّ نظر در آن آمده، نقل گردیده است. در این بخش مشکلات متن فارسی و غوامض آن رفع گردیده و نکات و مسائل زبانی، دستوری، لغوی، سبک شناختی، عرفانی، بلاغی، و آنچه مربوط به محتوای متن فارسی است، حل گردیده است. در ادامه مفردات آیات مذکور در متن شرح شده و در مواردی که نیاز بود شأن نزول آیات مطرح شده و سپس تفسیر آیات با استفاده از 9 تفسیر مربوط به قرون مختلف ذکر شده و در پایان نتیجه و قصد قشیری یا هجویری از کاربرد آیه یا آیات دارای تفسیر و تأویل در متن فارسی هر کتاب بیان گردیده و نتیجه گیری با توجّه به متن مورد نظر و تفاسیر مطروحه ذیل آیات به صورت تحلیلی و مقایسه ای صورت پذیرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که اقوال تفسیری صوفیّه در این دو کتاب در بیش از 70 درصد موارد، با اقوال تفسیری دیگر فِرق اسلامی تفاوت دارد و این ناشی از گرایش صوفیّه به تفسیر باطنی قرآن است.

تحلیل مدایح سعدی در کلیات
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  رسول افشارفرد   محمدتقی آذرمینا

چکیده ندارد.

فرهنگ آثار هدایت (شامل لغات،اصطلاحات،تعبیرات،امثال و کنایات آثار صادق هدایت)
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم انسانی 1387
  محمدمهدی معلمی   محمدحسین محمدی

زبان نوشته های صادق هدایت، زبانی است ساده، گیرا، دلنشین و عاری از هرگونه تصنع و مغلق گویی. اما توجه فراوان او به امثال و اصطلاحات عامیانه و نیز گستردگی حوزه مطالعه وی، موجب شده است تا آثارش گنجینه ای باشد از لغات، تعبیرات، امثال و کنایات زنده فارسی. با گذر زمان و بروز برخی تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی در کشورمان، برخی از این مطالب در حال فراموشی است و فهم بعضی دیگر، دشوار شده است؛ به گونه ای که حتی بسیاری از تحصیل کردگانی که به مطالعه آثار هدایت می پردازند نیز برای درک برخی از واژه ها و اصطلاحات و امثال آثارش، ناگزیر از مراجعه به کتاب های لغت و امثالند و چه بسا برخی از آنها را در چنین کتاب هایی نیابند، یا آنچه را که یافته اند، قانعشان ننماید. فرهنگ حاضر ـ که مشتمل است بر بخشی از لغات، تعبیرات، اصطلاحات، امثال و کنایات آثار هدایت ـ بر آن است تا نیاز علاقمندان آثار او را تا حدودی از مراجعه به کتاب های مختلف مرتفع سازد.

تصحیح کتاب راحه الارواح
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم انسانی 1388
  علی هاشمی عرقطو   اسماعیل قافله باشی

رساله راحه الارواح ، یکی از صدها اثر ادبی است که تاکنون در پرده غفلت بوده و نسخه های خطّی آن در کتابخانه ها، دور از دسترس دوستداران این گونه آثار قرار داشته است. رساله راحه الارواح، نوشته میرزا محمّدصادق مروزی، وقایع نگار دربارفتحعلی شاه قاجار، داستان الغ سلطان و فیروزشاه، پادشاهان کشورهای مشرق و مغرب است که به شیو? داستانهای عامیانه بیان گردیده است. همچنین این رساله علاوه بر داستان الغ سلطان و فیروزشاه، دربردارنده سه داستان دیگر نیز هست که داستان برزو در این میان از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. وقایع نگار علاوه بر راحه الارواح، آثار دیگری نیز دارد، از جمله تاریخ جهان آرا، شیم عبّاسی، تحفه عبّاسی، زینه المدایح و ... . او همچنین در هنر شعر هم مهارت دارد و در اشعارش هما تخلص کرده است. پایان نامه حاضر، تلاشی در راستای ارائه متنی مصحَّح و منقَّح از رساله راحه الارواح به همراه پاره ای توضیحات درباره بخشهایی از متن راحه الارواح و همچنین معرّفی کامل نویسنده است. مصحِّح این رساله کوشیده است تا در تمام بخشهای این اثر، جانب دقّت و امانت و رعایت قواعد علمی را فرونگذارد.