نام پژوهشگر: سمانه کریمی
سمانه کریمی داود دانش جعفری
یکی از مسائل مهم شهرداری ها در سراسر جهان ایجاد منابع کافی درآمد جهت تامین هزینه خدمات شهری است. بدین منظور کسب درآمد پایدار از دغدغه های اصلی مدیران شهری می باشد. این درآمدها موقتی بوده، منجر به تضییع حقوق نسل های آینده و تخریب محیط زیست گشته و متاثر از عوامل اقتصادی است. در ایران اتکای بیش از حد بسیاری از شهرداری ها به ویژه تهران به درآمدهای ناپایدار ناشی از بخش مسکن، علاوه بر تاثیر آن در افزایش قیمت مسکن، شهرداری را در مقاطع زمانی مختلف با مشکلات مالی مواجه ساخته است. مطالعه درخصوص منابع درآمدی و درآمدهای پایدار شهرداری های جهان و استفاده از تجارب آنهایی که ساختاری مشابه با تهران دارند، تا حدودی می تواند راهگشای مشکلات شهرداری باشد. روش پژوهش توصیفی و پیمایشی- مقطعی و هدف اصلی آن شناسایی منابع مالی و درآمدی پایدار برای شهرداری تهران براساس مطالعات تطبیقی و میدانی بوده است. در این پژوهش پس از بررسی درخصوص روش های درآمدی و تامین مالی شهرداری های دنیا، پرسشنامه استانداردی جهت تحلیل پایداری منابع درآمدی مورد مطالعه و مشکلات ناشی از درآمدهای ناپایدار تهیه شد و در میان اعضای شورای شهر، اساتید صاحبنظر دانشگاه، مدیران، معاونان، مشاوران و کارشناسان مالی شهرداری، مدیران و کارشناسان درآمد و صاحبنظران مالیه شهرداری توزیع شد. داده ها در نرم افزار spss وارد شد و فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون های تی استودنت، تحلیل واریانس و فریدمن مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد برای دستیابی به منابع پایدار درآمدی برای شهرداری تهران، بایستی از سهم مناسبی از مالیات ملی به شهرداری، دریافت بهای خدمات، انواع عوارض شهری و مالیات بر املاک و دارایی (عوارض نوسازی) استفاده کرد. همه این روش ها در شهرداری تهران قابل اجرا بوده اند. از این میان مالیات انتقالی از دولت به شهرداری ( تخصیص سهم مناسبی از مالیات ملی به شهرداری) ( مالیات مشترک) چه در قالب مالیات بر ارزش افزوده و چه به صورت انتقال درصدی از مالیات های ملی به عنوان سهم شهرداری به آن شهر، پایدارترین نوع درآمد برای شهر تهران در نظر گرفته شد. این درآمد حتی پایدارتر از عوارض نوسازی است. منابع درآمدی و تامین مالی به ترتیب امکان و سهولت اجرایی شدن در شهرداری تهران، بدین صورت قرار گرفته اند: دریافت بهای خدمات از شهروندان، تامین مالی از طریق خصوصی سازی (برون سپاری) خدمات و زیرساخت های شهری ( توسعه مترو، جمع آوری پسماندها، احداث پارکینگ های طبقاتی و مراکز تفریحی مانند سینما و تئاتر)، تخصیص سهم مناسبی از مالیات های ملی به شهرداری، عوارض نوسازی (مالیات بر املاک)، درآمد ناشی از تخلفات و عوارض مازاد تراکم و ساخت و ساز، عوارض شهری مختلف ( عوارض کسب و پیشه، عوارض بر نوشیدنیها، عوارض بر قراردادها، عوارض آب- برق و تلفن، عوارض نقل و انتقال زمین- اموال و املاک، عوارض جمع آوری زباله، فاضلاب خانگی و منابع آلاینده، عوارض بر بزرگراه ها و جاده ها و عوارض بر آگهی ها و نصب تابلوهای تبلیغاتی بر دیوارها، عوارض ایجاد پسماند در ساختمان های تجاری و …، عوارض بابت استفاده از خدمات ویژه شهری و ...). نتایج نشان داد بهتر است درصد کمی از درآمدهای شهر از طریق صندوق های سرمایه گذاری و کمکهای بلاعوض دولتی (کمک متناسب با افزایش تورم، کمک متناسب با نیازهای جدید پروژه های عمرانی شهر و پرداخت بهای کلیه معافیت های مالیاتی مصوب توسط دولت) تامین شود. همچنین اتکا به درآمدهای ساخت و ساز و مازاد تراکم و تخلفات شهری و ساختمانی منجر به بروز مشکلات اقتصادی، زیست محیطی،اجتماعی (شهروندی)و فضایی برای شهر و شهروندان گردیده است.
سمانه کریمی محمد حسن زاده
هدف از پژوهش حاضر سنجش میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی ایران برای ارائه خدمات عمومی الکترونیکی است. جامعه پژوهش، کتابخانه های دائشگاه های تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به روش سرشماری و نیز کتابخانه های دانشگاه های آزاد در مراکز استانها است که به روش نمونه گیری هدفدار مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش تحلیلی- کاربردی به روش پیمایشی و با استفاده از چهار نوع پرسشنامه محقق ساخته به بررسی میزان آمادگی کتابخانه های مذکور پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که، میزان آشنایی کاربران، مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی با خدمات عمومی الکترونیکی در سطح ضعیف(98/2) است و نگرش این گروه ها نسبت به ارائه این نوع خدمات در سطح متوسط(78/3) قرار دارد. میزان آشنایی و نگرش این سه گروه نسبت به ارائه خدمات مرجع الکترونیکی در کتابخانه های دانشگاهی بیش از سایر خدمات عمومی الکترونیکی بوده است. کتابخانه های دانشگاهی برنامه ارائه خدمات عمومی الکترونیکی را در برنامه های آتی خود منظور داشته اند این میزان بطور میانگین91/3 بوده است که در سطح متوسط به بالا است. سابقه ارائه خدمات عمومی الکترونیکی با رعایت عوامل اصلی در هیچ یک از کتابخانه های دانشگاهی وجود نداشته است. از نظر تجهیزات جامعه پژوهشی مذکور وضعیت مناسبی نداشته اند. همچنین تخصص و میزان تحصیلات کتابداران ارائه دهنده خدمات عمومی در این کتابخانه ها در سطح متوسط رو به پایین بوده است. بطور کلی کتابخانه های دانشگاهی ایران برای ارائه خدمات عمومی الکترونیکی در وضعیت متوسط از سطح آمادگی قرار دارند.
سمانه کریمی بهزاد قاسمی
انتقال حرارت به صورت جابجایی آزاد درون محفظه هایی با اشکال مرکب به صورت منظم و یا بی قاعده کاربرد وسیعی در صنعت و تکنولوژی امروزه دارد. از جمله ی این کاربردها می توان به کاربرد در ماشین های الکتریکی ، سیستم های کابل زیرزمینی ، خنک کاری وسایل میکروالکترونیک و ... اشاره کرد. از واژه جابجایی برای توصیف انتقال انرژی بین یک سطح و جریان سیال روی آن استفاده می شود، بنابراین واضح است که اساسی ترین نقش در انتقال حرارت جابجایی برعهده سیال است. سیالاتی همچون آب ، روغن های معدنی ، اتیلن گیلکول و ...که در گذشته نقش مهمی را در انتقال حرارت ایفا می کردند ، دارای ضریب هدایت نسبتا پایینی بوده و پاسخگوی تکنولوژی مدرن نمی باشند. بنابراین نانوسیالات به عنوان گروهی جدید از سیالات که قادر به انتقال حرارت می باشند، وارد صنعت شدند. افزودن ذراتی در اندازه های نانومتری که عموما دارای ضرائب انتقال حرارت بالایی هستند به سیال باعث می شود که ضریب هدایت نانوسیال ایجاد شده به مراتب بالاتر از سیال خالص باشد. انتقال حرارت در نانوسیالات به خصوصیات فیزیکی همچون شکل و اندازه ذرات و همچنین خواص ذرات جامد بستگی دارد. خواص استثنایی نانوسیالات شامل هدایت حرارتی بیشتر نسبت به سوسپانسیون های معمولی ، رابطه غیرخطی بین هدایت وغلظت مواد جامد و بستگی شدید هدایت به دما است. این خواص استثنایی ، به همراه پایداری ، روش تهیه نسبتاً آسان و ویسکوزیته یا گرانروی قابل قبول باعث شده تا این سیالات به عنوان یکی از مناسب ترین و قوی ترین انتخاب ها درزمینه سیالات خنک کننده مطرح شوند. در این پروژه ، جریان جابجایی آزاد نانوسیال آب – آلومینا در یک محفظه l شکل مورب بررسی شده است. دو ضلع از این محفظه در دمای بالای ، دو ضلع در دمای پایین و بقیه اضلاع محفظه عایق هستند. هدف از این بررسی پیش بینی اثر تغییر عدد ریلی ، نسبت ابعاد محفظه ، درصد حجمی نانوذرات ، زاویه محفظه و تغییر مدل های انتخابی برای ضریب هدایت و ضریب لزجت بر میدان جریان ، دما و نرخ انتقال حرارت می باشد. جهت این بررسی، معادلات بقاء جرم، مومنتم و انرژی در حالت دوبعدی آرام بکار گرفته شده است. برای حل عددی این معادلات، از روش اختلاف محدود مبتنی بر حجم کنترل و الگوریتم سیمپل استفاده می شود. برای حل معادلات جبری بدست آمده، برنامه کامپیوتری به زبان فرترن نوشته شده است. بعد از انتخاب شبکه متاسب برای حل ، نتایج بدست آمده از این برنامه در چند مرحله با نتایج بررسی های محققین دیگر کنترل شده و پس از اطمینان از صحت روند حل مسئله ، نتایج مورد نیاز استخراج شده است. بر اساس این نتایج افزایش قدرت جابجایی موجب بالا رفتن انتقال حرارت محفظه می گردد. افزودن نانوذرات آلومینا به آب موجب بهبود خواص حرارتی آن شده و با افزایش درصد حجمی این ذرات نتایج بهتری گرفته می شود. نسبت ابعاد محفظه با نرخ انتقال حرارت نسبت عکس دارد ، به عبارتی نرخ انتقال حرارت بالاتر در حجم های کوچکتری از محفظه رخ می دهد. از بین مدل های ضریب هدایت بررسی شده مدل پاتانکار نرخ انتقال حرارت بیشتر و از بین مدل های ضریب لزجت مورد بررسی مدل برینکمن بیشترین و مدل پاک و چو کمترین نرخ انتقال حرارت محفظه را به پیش بینی می کند. بطور کلی نتایج این بررسی نشان داد از بین پارامترهای بررسی شده ، نسبت ابعاد محفظه موثرترین پارامتر بر نرخ انتقال حرارت محفظه است