نام پژوهشگر: عبدالناصر فضل نیا

مدل بندی ژئوشیمیایی و محیط تکتونوماگمایی کمپلکس مونزونیتی-سینیتی-گابرویی غرب سردشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1391
  پیمان وهاب زاده   عبدالناصر فضل نیا

کمپلکس مونزونیتی-سینیتی-گابرویی غرب سردشت به سن ترشیری بر روی رسوبات دشت سیلابی قدیمی در زون سنندج- سیرجان رخنمون دارند. این سنگ ها به صورت توده ای و لایه ای گسترش یافته اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمی نشان داد که، سنگ های منطقه شامل گابروها، مونزوگابروها با ماهیت توله ایتی و آلکالی سینیت ها با ماهیت کالک آلکالن می باشند. عمده کانی های تشکیل دهنده گابروها، پلاژیوکلاز وکلینوپیروکسن (از نوع اوژیت و دیوپسید) همراه با کانی های فرعی بیوتیت و آمفیبول می باشد. عمده کانی های تشکیل دهنده آلکالی سینیت ها، آلکالی فلدسپار همراه با کانی های آمفیبول می باشد. گابروها و مونزوگابروها دارای بافت گرانولار، پوئی کلیتیک، افیتیک، ساب افیتیک و کومولایی می باشند. آلکالی سینیت ها دارای بافت پورفیری وگلومروپورفیری می باشند. تغییرات نورم نمونه ها، همراه با تغییرات در عناصر فرعی و کمیاب و نسبت های آنها بیانگر آلایش با پوسته قاره ای است. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده به گوشته اولیه نشان می دهد که ماگمای مادر این سنگ ها از یک گوشته غنی از عناصر ba، sr، ti و lree و فقیر از ta، nb، hf، hfse و rb نشأت گرفته است. بالا بودن نسبت های lan/ybn، lan/smn و smn/ybn، رخداد آپاتیت، دیوپسید و اوژیت و طبیعت توله ایتی همه نمونه ها و همچنین محاسبات درصد ذوب بخشی بر اساس ضرایب توزیع، بیانگر یک فرایند ذوب حدود 5 تا 20 درصدی از یک گوشته با ترکیب اسپینل لرزولیت است. بر اساس ضرایب توزیع در کانی های مختلف، عناصر لیتوفیل متحرک با شعاع یونی بزرگ (lile) عمدتاً توسط پلاژیوکلاز و بیوتیت، عنصر خاکی نادر (ree) بوسیله پلاژیوکلاز، عناصر نامتحرک با پتانسیل یونی بالا (hfse) بوسیله بیوتیت و ایلمنیت و عناصر سری اول فلزات واسطه در جدول تناوبی، بسته به سنگ و عنصر مورد مطالعه بوسیله بیوتیت، آمفیبول، ارتوپیروکسن، الیوین و کلینوپیروکسن در طول تبلور کنترل می شده اند. همزمان با فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی، شکست در بقایای پوسته اقیانوسی در زیر زون تصادمی عربی- اوراسیا تحت شرایط درون صفحه ای اتفاق افتاد. فشار مایل از صفحه عربی و گسترش عملکرد گسل های امتداد لغز راستگرد که با شکست بقایای پوسته اقیانوسی توسعه یافته اند، باعث کاهش فشار گردید و در نتیجه ذوب کاهش فشاری در گوشته رخ داد. تقدم و تاخر این فرایندها باعث شد تا نمونه های مورد مطالعه ماهیت درون صفحه ای با دخالت عناصر فرورانشی را نمایش دهند. مذاب های گوشته ای حاصل در امتداد همین سیستم های گسلی فوران نمودند.

مدل بندی ژئوشیمیایی و محیط تکتونوماگمایی بازالت های جنوب شرق مهاباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم زمین 1392
  هما مدرسی   عبدالناصر فضل نیا

منطقه ی مورد مطالعه در جنوب و جنوب شرق مهاباد واقع بوده و بخشی از زون ساختاری سنندج- سیرجان است. سنگ های آتشفشانی با ترکیب بازانیت، بازالت، تراکی بازالت، تراکی آندزیت، تراکی داسیت و ریولیت به سن پلیو-کواترنری در جنوب و جنوب شرق مهاباد رخنمون دارند. بازالت ها و تراکی داسیت ها از بیشترین فراوانی را دارند. کانی های تشکیل دهنده ی بازالت ها شامل کلینوپیروکسن (اوژیت - دیوپسید)، پلاژیوکلاز، آمفیبول، بیوتیت، اولیوین، کلسیت، اسفن و کانی های اپک هستند. بافت غالب سنگ های بازالتی منطقه ی مورد مطالعه پورفیریتیک با زمینه ی میکرولیتی می باشد. در این نمونه ها تنوع بافتی چندانی دیده نمی شود که دلیل بر عدم رخداد تفریق گسترده در ماگماهای سازنده ی این سنگ ها است. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی و الگوهای ارائه شده برای محیط تکتونوماگمایی، این سنگ ها شباهت به بازالت های کالکوآلکالن داشته و مقادیر zr?y آن ها بزرگتر از 3 و از نظر خصوصیات ژئوشیمیایی شباهت به ماگماهای کمان های آتشفشانی دارند. مجموعه کانیایی تراکی داسیت ها شامل کلینوپیروکسن، کوارتز، بیوتیت، هورنبلند و پلاژیوکلاز می باشد و دارای بافت پورفیریتیک و گلومروپورفیریتیک می باشند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی و الگوهای ارائه شده برای محیط تکتونوماگمایی، تراکی داسیت ها حاصل نفوذ ماگمای بازالتی درون پوسته قاره ای و ذوب سنگ های پوسته قاره ای بالای نسبت داد و در محدوده سنگ های آتشفشانی مرتبط با کمان آتشفشانی قرار می گیرند.

ژئوشیمی و جایگاه تکتونوماگمایی گرانیتوئیدهای چاپان، اشنویه، ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1392
  امین جعفری   عبدالناصر فضل نیا

کمپلکس نفوذی جنوب ارومیه در شمال غرب زون سنندج- سیرجان واقع شده و شامل طیف وسیعی از سنگ های بازیک تا اسیدی می باشد که گرانیتوئیدهای چاپان نیز بخشی از آن را تشکیل می دهند. یکی از ویژگی های بارز این مجموعه وقوع رخداد پدیده اختلاط و آمیختگی ماگمایی با شدت و ضعف متفاوت در بین اعضای موجود می باشد. برای مثال فرآیندهای ذکر شده در بین دو توده گابرو دیوریتی قمیشلو با توده کوارتز سینیتی سیاوان با وجود انکلاوهای میکروگرانولار مافیک (mmes) چندین متری (متفاوت از چند سانتی متر تا بیشتر از 4 متر) بسیار قابل توجه است. انکلاوها دارای اشکال متنوعی از قبیل گرد شده، بیضی، کشیده، قرص مانند، عدسی و جدولی هستند. وجود شواهدی از قبیل وجود فنوکریست های ماگمای میزبان در انکلاوها، انکلاوهای هیبرید (مونزو گابرو/دیوریت و مونزونیت)، پلاژیوکلازهای زونه با حواشی خورده شده، آپاتیت های سوزنی، بیوتیت های دسته چاقویی، لخته های مافیک به همراه تشابهات کانی شناسی و شیمیایی در انکلاوها و سنگ میزان به روشنی بیان کننده فعال بودن هر دو فرآیند اختلاط و آمیختگی ماگمایی در بین توده های ذکر شده است. این شواهد همچنین نشان می دهند که فرآیندهای مکانیکی، شیمیایی و حرارتی در طول پدیده اختلاط ماگمایی در بین انکلاوها و میزبان فعال بوده است. با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی، نفوذی های مورد مطالعه به دو گروه i تایپ متاآلومینوس با ویژگی کالک آلکالن و نوع a پرآلکالن تقسیم می شوند. همچنین با توجه به مکانسیم تشکیل و نیز تشابهات رفتار عناصر کمیاب، نفوذی های نوع i خود در دو زیر گروه 1- بازیک (گابرو/دیوریت)، حدواسط (مونزوگابرو و مونزودیوریت) و فلسیک (کوارتز سینیت)، 2- اسیدی (آلکالی گرانیت و مونزوگرانیت) طبقه بندی می گردند. غنی شدگی توده های i تایپ از lree و lile در مقایسه با hsfe و hree حاکی از شکل گیری آنها در حواشی فعال قاره ای (زون های فرورانشی) است. مقایسه عناصر کمیاب نفوذی های مذکور با میانگین پوسته بالایی نشان از غنی شدن شدید این عناصر (بخصوص در زیر گروه اسیدی) و شکل گیری آنها از یک منبع غنی شده می باشد. با توجه به میزان تمرکز عناصر انتقالی (cr، co، ni، v) در میان توده فلسیک (کوارتز سینیت) و توده بازیک (گابرو/دیوریت) و نیز وجود سنگ های حدواسط مافیک (مونزوگابرو، مونزودیوریت) در بین آنها، حاکی از تشکیل ماگمای کوارتز سینیتی فلسیک از ماگمای مادر مافیک (ماگمای قمیشلو) در طی فرآیند هضم و تبلور تفریقی (فرآیند afc) است. وجود حجم های قابل توجه ماگماهای مافیک نسبت به ماگمای کوارتز سینیتی در منطقه مورد مطالعه و نیز وجود شواهد اختلاط ماگمایی بین آنها سازگار با مکانیسم بیان شده است. اما دیگر توده های نوع i (آلکالی گرانیت و مونزوگرانیت) در افق های بالایی پوسته (در اعماق کمتر) در نتیجه نفوذ مذاب های گوشته ای و گرمای حاصل از آنها ایجاد شده اند. همچنین تبلور جز به جزء مذاب ها در مسیر حرکت به سطوح بالاتر پوسته مسئول تولید طیف ترکیبی متفاوت بوده است. گرانیت های نوع a تشابهات ژئوشیمیایی بسیار نزدیکی با گرانیت های کالک آلکالن نوع i (مانند آلکالی گرانیت و مونزوگرانیت) دارند. بنابراین این نفوذی ها به احتمال زیاد از ذوب بخشی یک پروتولیت پوسته ای مشابه با گرانیت های ذکر شده در افق های پوسته ای شکل گرفته اند. وجود انکلاوهای فلسیک در این توده ها همخوان با مکانیسم یاد شده است. از لحاظ ژئودینامیکی، مجموعه نفوذی های نوع i در نتیجه فرورانش شمال شرق پوسته اقیانوس نئوتتیس زیر قاره ایران در زمان کرتاسه میانی و از برخورد بعدی با قاره عربستان که در زمان کرتاسه پسین اتفاق افتاده، حاصل شده اند. اما محتمل ترین مکانیسم تشکیل گرانیت های نوع a، شکست پوسته اقیانوسی (slab break off) بعد از حادثه کوهزایی می باشد. مکانیسم یاد شده باعث ذوب کاهش فشاری گوشته استنوسفری گردیده است. انتقال مذاب های حاصل به قاعده پوسته، بصورت مذاب های زیر صفحه ای (underplating)، سبب ذوب پروتولیت پوسته ای و ایجاد مذاب های نوع a شده است. فرآیند فرورانش مایل نئوتتیس به زیر ایران و تداوم فشارش به صورت مایل پس از اتمام فرورانش از سمت صفحه عربی، باعث گردیده تا تعدادی از گسل¬های امتداد لغز راستگرد عمیق بزرگ مقیاس تا اعماق پوسته زیرین در زون سنندج- سیرجان فعال شوند. حرکت چنین گسل هایی، گسل های قطعه¬ای را ایجاد کرده است. این گسل ها نقشی مانند ریفت¬های درون صفحه ای را بازی کرده و محیطی کششی را فراهم آورده اند. در نتیجه مذاب های فوق احتمالا تحت چنین فرآیندهایی به سمت بالا آپلیفت کرده اند.

ژئوشیمی و پتروژنز گرانیتوئیدهای پرآلومینوس و متاآلومینوس: زونهای سنندج-سیرجان و ارومیه-دختر، سیرجان، ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1392
  سوسن جامعی   عبدالناصر فضل نیا

در پایان نامه حاضر، دو ناحیه تخت و چاه بازرگان مورد مطالعه واقع شده اند. باتولیت تخت در سیرجان و در بخش جنوب شرق زون ماگمایی ارومیه-دختر (umdz) قرار گرفته است. این مجموعه از لحاظ لیتولوژیکی دارای طیف ترکیبی وسیعی از سنگ های بازیک تا اسیدی بوده و شامل سینوگرانیت، مونزوگرانیت، گرانودیوریت، تونالیت، کوارتزدیوریت و گابرو می باشد. ترتیب نظمی رخنمون واحدها بدین صورت است که نفوذی های فلسیک و تکامل یافته در مرکز باتولیت و واحد های مافیک کمتر تکامل یافته در حاشیه آن رخنمون یافته اند. ترکیب کانی شناسی اصلی تشکیل دهنده این سنگ ها عبارتند از کوارتز، پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار و هورنبلند همراه با کانی های فرعی تیتانیت، آپاتیت، پیروکسن، بیوتیت و مگنتیت. بطور ژئوشیمیایی گرانیتوئیدها از نوع i بوده و دارای ماهیت متاآلومینوس و کالک آلکالن هستند. بررسی رفتار عناصر کمیاب نشان می دهد که در این سنگ ها عناصر لیتوفیل با شعاع یونی بالا (lile) و عناصر خاکی نادر سبک (lree) نسبت به عناصر با پتانسیل یونی بالا (hsfe) و عناصر خاکی نادر سنگین (hree) رفتار غنی شده تری را نشان می دهند. این مشخصه حاکی از شکل گیری توده های مورد مطالعه در یک حاشیه فعال قاره ای مرتبط با زون های فرورانشی است. همچنین روند خطی عناصر کمیاب و اصلی در نمودارهای هارکر نشان دهنده اشتقاق آنها از یک منشا مشترک طی فرآیند تبلور تفریقی همراه با هضم مواد پوسته ای ( بدلیل وجود ناهنجاری های منفی nb و ta و نیز غنی شدگی از k، rb، th و cs) می باشد (فرآیند afc). از لحاظ تکتونیکی شکل گیری باتولیت تخت در ارتباط با آخرین مراحل فرورانش مایل نئوتتیس به زیر ایران مرکزی بوده است. بدین صورت که در طول فرورانش، ماگمای والد تشکیل گردیده و متعاقبا طی تکامل و فرآیند هضم و تبلور تفریقی در مسیر صعود به پوسته بالایی سبب تشکیل واحدهای نفوذی گوناگون شده است. نهایتا ماگماهای شکل یافته با فعال شدن گسل های امتدادلغز بزرگ مقیاس نظیر گسل چهارگنبد، بصورت تزریق فشارشی، در زمان الیگومیوسن به افق های بالاتر صعود کرده اند. کمپلکس چاه بازرگان در شهر بابک قرار گرفته و در بخش جنوبی زون سنندج – سیرجان (ssz) جایگزین شده است. لیتولوژی های موجود در این مجموعه ماهیت پرآلومینوس و کالک آلکالن دارند و از لحاظ تنوع در سه واحد مجزا طبقه بندی می شوند که عبارتند از گرانیتوئیدهای تورمالین دار،گرانیتوئیدهای گارنت دار و گرانیتوئیدهای کوردیریت دار. این گرانیتوئیدها غنی در (lile) و (lree) نسبت به ( hfse) هستند که بیان کننده یک منبع غنی شده مرتبط با فرورانش می باشد. یک مشخصه شاخص این نفوذی ها وجود انکلاوهای متاپلیتی ذوب شده در آنهاست. این زنولیت ها در نتیجه تزریق ماگمای نفوذی به درون بخش شمال غربی کمپلکس دگرگونی قوری در حدود 170 میلیون سال پیش از واحد دگرگونی، بصورت قطعات خرد شده، به درون توده ماگمایی میزبان سقوط کرده اند. متعاقبا جدایش برخی از این مذاب¬ها از زنولیت ها سبب شکل گیری میانبارهای کوچک گرانیتی پرآلومینوس شده¬ است.

بررسی زمین شناسی زیست محیطی و توسعه شهری ارومیه بر اساس سیستم جغرافیایی gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  عباسعلی چراغی   حسین پیر خراطی

موضوع این رساله زمین شناسی شهری ارومیه است که در محدوده هایی با طول جغرافیایی24?44 تا ?25?45 شرقی و عرض جغرافیایی?7?37 تا ?10?38 شمالی قرار دارد. در این رساله لرزه خیزی و تحلیل خطر لرزه ای شهر ارومیه با روش های احتمالاتی و تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاصل تاحد مورد قبولی بیانگر لرزه خیزی منطقه در حد متوسط میباشد. ریزپهنه بندی از نظر تشدید جنبش زمین، گسیختگی دامنه ها و روانگرائی انجام شده است. شهر ارومیه بطور عمده در سطح دشت ارومیه توسعه یافته وشیب زمین در محدوده این شهر کمتر از 5 درجه استو خطر گسیختگی دامنه ها و آسیب ناشی از آن مطرح نمی باشد، درضمن به لحاظ ویژگیهای لرزه شناختی، امکان ایجاد روانگرایی در محدوده شهر وجود ندارد. جهت ارزیابی دفع مواد زائد ابتدا دفع مواد زائد جامد و سپس سیستم فاضلاب مورد ارزیابی قرار گرفتند. دفن زباله در محل سایت به روش ترانشه¬ای و کاملا غیر بهداشتی و سنتی بدون اینکه کف ترانشه لایه نفوذناپذیر ایجاد شود، صورت می گیرد که در طولانی مدت شیرابه زباله می تواند به اعماق نفوذ نموده و سبب آلوده شدن سفره آب زیر زمینی گردد. البته جهت مدیریت این امر تولید کمپوست از مواد آلی فسادپذیر(زباله تر) و بازیافت مواد درجهت کاهش حجم زباله و افزایش عمر مفید سایت بسیار موثر می باشد. ارزیابی آلودگی هوا در شهر مشخص می کند که مقدار آلودگی هیچ یک از آلاینده ها به جز ذرات معلق از حد مجاز تعیین شده تجاوز ننموده است ولی با افزایش تعداد اتومبیل ها و فعالیت های صنعتی در محدوده شهری روند نگران کننده ای دارد. مطالعه آلودگی آب های زیر زمینی مشخص می نماید که ضرایب غنی شدگی بعضی عناصر از قبیل سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و ترکیباتی از قبیل کلراید و سولفات در محدوده شمال شهر آنومالی نشان داده که این موضوع احتمالا به علت زمین شناسی خاک بستر منطقه و نیز قرار گرفتن صنایع آلاینده از قبیل کشتارگاه ارومیه، انبار و مخازن شرکت نفت ارومیه و کارگاههای صنعتی و مشاغل آلاینده از قبیل تعمیرگاههای خودرو ،تعویض روغنها و... می باشد.آلودگی صوتی نیز طبق اندازه گیریهای بعمل آمده در این منطقه از شهر بالا است

پترولوژی لامپروفیرهای منشوری شرق سرو، ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  مهرو پناهی اوصالو   عبدالناصر فضل نیا

لامپرفیرهای شرق سرو، ارومیه به سن کواترنری بر روی رسوبات دشت سیلابی قدیمی در مرز زون سنندج- سیرجان و ارومیه- دختر رخنمون دارند. این سنگ¬ها به صورت منشوری و اسکوری گسترش یافته¬اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمی نشان داد که، سنگ¬های منطقه لامپروفیر هستند و ماهیت آلکالن دارند. عمده کانی¬های تشکیل دهنده لامپروفیرها، کلینوپیروکسن همراه با کانی¬های فرعی آمفیبول می¬باشد. همه نمونه¬های سنگی دارای بافت پورفیری، گلومروپورفیری و آمیگدالوئیدال می¬باشند. تغییرات نورم نمونه¬ها، همراه با تغییرات در عناصر فرعی و کمیاب و نسبت-های آنها بیانگر آلایش با پوسته قاره¬ای است. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده به گوشته اولیه نشان می¬دهد که ماگمای مادر این سنگ¬ها از یک گوشته غنی از عناصر ba، th، u و lree و فقیر از ta، nb، hf، hfse و rb نشأت گرفته است. پس از اتمام فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی، شکست در بقایای پوسته اقیانوسی در زیر زون تصادمی عربی- اوراسیا تحت شرایط درون صفحه¬ای اتفاق افتاد. فشار مایل از صفحه عربی و گسترش عملکرد گسل¬های امتداد لغز راستگرد که با شکست بقایای پوسته اقیانوسی توسعه یافته¬اند، باعث کاهش فشار گردید و در نتیجه ذوب کاهش فشاری در گوشته رخ داد. تقدم و تاخر این فرایندها باعث شد تا نمونه¬های مورد مطالعه ماهیت حاشیه فعال قاره¬ای با دخالت عناصر فرورانشی را نمایش دهند. مذاب¬های گوشته¬ای حاصل در امتداد همین سیستم¬های گسلی فوران نمودند.

تکامل محیط تکتونوماگمایی نفوذیهای گابرویی غرب بوکت (جنوب آذرشهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  سمیه اخگر لیلان   عبدالناصر فضل نیا

توده نفوذی گابرویی غرب بوکت به سن ائوسن بر روی رسوبات دشت سیلابی قدیمی و در انتهای زون ماگمایی ارومیه ـ دختر و در جنوب آذرشهر رخنمون دارند.این سنگ¬ها اکثراً به صورت لایه¬ای گسترش یافته اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمی نشان داد که، سنگ¬های منطقه شامل گابروها، گابرونوریت¬ها، میکروگابروها، لوکوگابرونوریت¬ها و تروکتولیت¬ها با ماهیت توله ایتی می-باشند. عمده کانی تشکیل دهنده گابروها، پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن(اوژیت ، دیوپسید)و کانی فرعی بیوتیت می باشد.کانی اصلی گابرونوریت¬ها شامل کلینوپیروکسن،ارتوپیروکسن و پلاژیوکلاز می¬باشد. بافت معمول در این گابروها اینترگرانولار و بافت پوئی¬کلیتیک و گرانولار می¬باشد.گابرونوریت¬ها هم بافت گرانولار، کومولایی و اینترکومولا را نشان دادند. تغییرات نورم نمونه¬ها، همراه با تغییرات در عناصر فرعی و کمیاب و نسبت¬های آنها بیانگر آلایش با پوسته قاره¬ای است. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده به گوشته اولیه نشان می¬دهد که ماگمای مادر این سنگ¬ها از یک گوشته غنی از عناصر ba، sr، ti و lree و فقیر از p، nb، hf، hfse و rb نشأت گرفته است. بالا بودن نسبت¬های lan/ybn، lan/smn و smn/ybn، رخداد آپاتیت، دیوپسید و اوژیت و طبیعت توله¬ایتی همه نمونه¬ها و همچنین محاسبات درصد ذوب بخشی بر اساس ضرایب توزیع، بیانگر یک فرایند ذوب حدود 5 تا 20 درصدی از یک گوشته با ترکیب اسپینل لرزولیت است. بر اساس ضرایب توزیع در کانی¬های مختلف، عناصر لیتوفیل متحرک با شعاع یونی بزرگ (lile) عمدتاً توسط پلاژیوکلاز و بیوتیت، عنصر خاکی نادر (ree) بوسیله پلاژیوکلاز، عناصر نامتحرک با پتانسیل یونی بالا (hfse) بوسیله بیوتیت و ایلمنیت و عناصر سری اول فلزات واسطه در جدول تناوبی، بسته به سنگ و عنصر مورد مطالعه بوسیله بیوتیت، ارتوپیروکسن، الیوین و کلینوپیروکسن در طول تبلور کنترل می¬شده¬اند. طبق نمودار th/yb در مقابل ta/yb (شکل5-2)، نمونه¬های توله¬ایتی منطقه مورد مطالعه یک روند سازگار با گوشته متاسوماتیسم شده نشان می¬دهند (شکل 5-2). این امر نشانگر توزیع مولفه¬های فرورانشی در منشأ گوشته¬ای گابروهای منطقه مورد مطالعه می¬باشد. نمونه¬های توله¬ایتی با افزایش na2o و k2o، یک انتقال پیشرونده در آرایه متاسومتیسم گوشته¬ای (mm) نشان می¬دهند (شکل 5-2). این موضوع بیان می¬کند که احتمال دارد این سنگ¬ها از یک منشأ (اسپینل لرزولیت) غنی شده مرتبط با ویژگی¬های فرورانشی مشتق شده است. همزمان با فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی، شکست در بقایای پوسته اقیانوسی در زیر زون تصادمی عربی- اوراسیا تحت شرایط درون صفحه¬ای اتفاق افتاد. فشار مایل از صفحه عربی و گسترش عملکرد گسل¬های امتداد لغز راستگرد که با شکست بقایای پوسته اقیانوسی توسعه یافته¬اند، باعث کاهش فشار گردید و در نتیجه ذوب کاهش فشاری در گوشته رخ داد.

شیمی کانی گرانیتوئیدهای چهارگنبد سیرجان. ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  شهیاد طرهانی   عبدالناصر فضل نیا

توده گرانیتوئیدی چهار¬¬گنبد سیرجان با ترکیب دیوریت تا آلکالی ¬فلدسپار¬گرانیت در جنوب شرقی زون ماگمایی ارومیه-دختر نفوذ نموده ¬است. نفوذ باتولیت چهار¬گنبد سیرجان در ارتباط با آخرین مراحل فعالیت فرورانشی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی بوده است. که درون تشکیلات آتشفشانی آندزیتی–داسیتی ائوسن نفوذ کرده است. ترکیب کانی شناسی اصلی تشکیل دهنده این سنگ¬ها عبارتند از کوارتز، پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار و آمفیبول همراه با کانی¬های فرعی بیوتیت، پیروکسن، آپاتیت، مگنتیت و تیتانیت. بررسی شیمی ¬کانی در منطقه مورد مطالعه نشان می¬دهد که آلکالی¬فلدسپارها در رده ارتوز قرار می¬گیرند، و پلاژیوکلازها در سنگ¬های اسیدی¬تر از نوع سدیک (بین 52-83 درصد آلبیت ) در انواع بازیک¬تر از نوع کلسیک (بین 45-58 درصد آنورتیت ) می¬باشد. این کاهش ملایم در مقدار کلسیم تفریق ماگمایی در آشیانه ماگما را نشان می¬دهد. کلینو¬پیروکسن¬های منطقه از نوع کلسیک بوده و ترکیب آن¬ها اوژیتی می¬باشد. آمفیبول¬ها در گروه کلسیک و در زیر¬گروه مگنزیو¬هورنبلند قرار می¬گیرند. دانه¬های بیوتیت از نظر feo/(feo+mgo)و tio2 در کلیه انواع سنگی دارای محدوده ترکیبی وسیعی هستند. بر اساس نمودار¬های تعیین کننده سری ماگمایی کانی¬ها، توده گرانیتوئیدی مورد مطالعه از نوع i بوده و دارای ماهیت کالک آلکالن هستند. برای تعیین دما و فشار از کانی¬های پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت و زوج کانی هورنبلند- پلاژیوکلاز استفاده شده ¬است. نتیجه کلی بر اساس حرارت¬سنج¬ها و فشار¬سنج¬ها نشان می¬دهد که فشار¬هایی بین 5/1 و 5/3 کیلوبار (اعماق بین 5/5 و 12) و حرارت¬های بین 750 و 900 درجه سانتیگراد داشته است.

بازسازی ژئوشیمیایی و محیط تکتونوماگمایی کمپلکس سینیتی-مونزونیتی-گابرویی گاگش،جنوب نقده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  فرهاد رحمانی   عبدالناصر فضل نیا

تغییرات نورم نمونه ها، همراه با تغییرات در عناصر فرعی و کمیاب و نسبت های آنها بیانگر آلایش با پوسته قاره ای است. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده به گوشته اولیه نشان می دهد که ماگمای مادر این سنگ ها از یک گوشته غنی از عناصر ba، k، ti و lree و فقیر از ta، nb، hf، hfse و rb نشأت گرفته است. بالا بودن نسبت های lan/ybn، lan/smn و smn/ybn، رخداد آپاتیت، اوژیت و طبیعت کالک آلکالن و آلکالن نمونه ها و همچنین محاسبات درصد ذوب بخشی بر اساس ضرایب توزیع، بیانگر یک فرایند ذوب حدود 7 تا 8 درصدی از یک گوشته با ترکیب اسپینل لرزولیت است. در طول فرورانش مایل نئوتتیس به زیر ایران مرکزی در زمان اوایل سنوزوئیک شرایط برای ذوب بخشی در زیر منطقه مورد مطالعه فراهم گردید. مذاب گوه گوشته ای با ترکیب مافیک که به صورت گابرو و آپینیت بود به قاعده پوسته قاره ای نفوذ و موجب ذوب بخشی این قاعده گردد. مذاب جدید حاصله ترکیب سینیتی داشت و تقریباً به صورت همزمان با گابرو-آپینیت به داخل قاره نفوذ نمود و این مجموعه را ایجاد کرد. قطعاتی از گابرو در سینیت و برعکس به صورت انکلاوهای گرد شده موید این شرایط است.

ژئوشیمی و ژنز کانسار مس قره تپه ماکو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1393
  امین امین پور   فرهنگ علیاری

منطقه مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان غربی، در شمال شهرستان ماکو، در شمال شرق روستای قره تپه قرار دارد. کمربند کوهزایی زاگرس که شامل بسیاری از کانسار های معدنی ایران می باشد، در منطقه آذربایجان به سه زون فرعی به نام های ارومیه-دختر، سنندج-سیرجان و کمربند زاگرس چین خورده تقسیم می شود. بخش هایی از این استان در زون البرز غربی قرار می گیرد. این زون ها همگی در اثر فرایند فرورانش نئوتتیس به زیر میکرو قاره ایران مرکزی ایجاد شده اند. فرورانش این اقیانوس باعث ایجاد ماگماتیسم مرتبط با حاشیه قاره ای فعال درطول ژوراسیک تا اواخر سنوزوئیک شده است. درزون های سنندج-سیرجان و ارومیه-دختر درون ماگماتیسم های نیمه نفوذی آن شامل میکرودیوریت ها، میکروتونالیت ها ومیکروگرانودیوریت ها کانه زایی هایی مانند مس، مولیبدن و ... صورت گرفته است.این کانه زایی ها با مشخصات زون های فرورانشی در تطابق کامل هستند. به منظور بررسی پتروگرافی این کانسار مطالعات صحرایی و نمونه برداری صورت گرفته و این نمونه ها از لحاظ ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورد مطالعه قرار گرفته اند. در طی مطالعات میکروسکوپی، مقاطع نازک و صیقلی با استفاده از میکروسکوپ پلاریزان با نور عبوری و انعکاسی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج حاصل از این مطالعات نشان می دهد که سنگ های آهکی تیره رنگ دولومیتی پرمین به عنوان سنگ میزبان بوده و توده های نفوذی از جنس کوارتز آندزیت و دیاباز عامل کانی زایی بوده اند که به صورت دایک و سیل در سنگ میزبان نفوذ کرده اند. توده نفوذی کوارتز آندزیتی دارای بافت های ساب افیتیک، پورفیری وگلومروپورفیریتی که عمدتا از کانی های پلاژیوکلاز به صورت میکرولیت های درشت بلور و پیروکسن های دگرسان شده تشکیل شده است و همچنین توده نفوذی دیابازی با بافت ساب افیتیک که عمدتا شامل پلاژیوکلاز های میکرولیتی و کانی های مافیک به شدت دگرسان شده به اکسید آهن می باشد. در بررسی های ژئوشیمی، تجزیه شیمیایی نمونه ها به روشxrf و فراوانی عناصر کمیاب مورد مطالعه قرار گرفت، و با علم به این موضوع که سنگ میزبان مس سنگ آهک های دولومیتی می باشند بنابراین تمامی تجزیه های شیمیایی بر روی سنگ های میزبان (آهک های دولومیتی) جهت تعیین نحوه کانی زایی کانی مس صورت گرفته است. مقدار اکسید منیزیم و اکسید کلسیم به طور قابل توجهی مقدار بالایی را نشان می دهند که دلیل این موضوع دولومیتی بودن سنگ میزبان می باشد (ترکیب دولومیت camg(co3)2). با توجه به رسوبی بودن سنگ میزبان مورد مطالعه همان طور که در نمودار مربوط به تجزیه عناصر کمیاب آشکارا قابل مشاهده می باشد، مقدار عناصر کمیاب تغییرات زیادی را نشان نمی دهند و نهایتا به منظور یافتن پتانسیل ها و منابع زیرسطحی سولفیدی در محدوده کانسار مس قره تپه ماکو از مطالعات ژئوفیزیکی به روش های قطبش القایی (ip) و مقاومت ویژه الکتریکی (rs) استفاده شده است. بنا به وجود آثار و رخنمون مس در محدوده، اقدام به انتخاب پروفیلها و برداشت داده ها به روش مقاومت ویژه ظاهری و پلاریزاسیون القایی گردید. نتایج حاصل از این مطالعات به صورت مدل های نیمرخ مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی ارایه شده است.

بررسی اثرات زیست محیطی توسعه صنعتی، شهری و کشاورزی بر روی کیفیت آب های حوضه ی رودخانه سیمینه رود و تأثیر آن بر دریاچه ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم پایه 1394
  اوین ساربان زاده   عبدالناصر فضل نیا

آلایندگی آب های زیرزمینی در سال های اخیر به لحاظ افزایش جمعیت و افزایش تولید فاضلاب و افت سطح آب های زیرزمینی رو به افزایش گذاشته است. این محدوده از نظر زمین شناسی در زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است. ضریب خشکی منطقه مورد مطالعه 78/16 می باشد و نشانگر یک اقلیم نمیه خشک است.

مطالعه باتولیت جنوب غرب شهر بابک و ارتباط آن با سنگ های دگرگونی شمال شرق نیریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1386
  عبدالناصر فضل نیا   صمد علیپور

چکیده ندارد.

بررسی پتروگرافی، ژئوشیمی و پتروژنز گرانیتوئیدهای چهار گنبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1379
  عبدالناصر فضل نیا   عباس مرادیان

گرانیتوئید چهار گنبد در جنوب شرقی کمربند مجموعه ماگمایی ارومیه - دختر ( نوار دهج - ساردوئیه) در 120 کیلومتری جنوب غربی شهر کرمان قرار دارد. این گرانیتوئید بیضی شکل، دارای روند شمال غرب - جنوب شرق می باشد. سن احتمالی این توده الیگوسن است. توده نامبرده از لحاظ سنگ شناسی عمدتا، مونزوگرانیت، گرانودیوریت و تونالیت و در حجم های کمتر، الکالی فلدسپار گرانیت، سینوگرانیت، کوارتزدیوریت، کوارتزمونزودیوریت و دیوریت می باشد.دایک های این منطقه دارای ترکیب مافیک تری از توده هستند. عمدتا ترکیب آنها، کوارتزدیوریت با بافت پورفیریتیک است. روند عمومی دایک ها، شامل شرق - جنوب غرب می باشد. انکلاوهای موجود در توده شامل انواع هم منشا (پیش رس)، زنولیت و میکرو گرانیتوئید مافیک است، بطوریکه انواع میکروگرانیتوئیدی آن مطابق این مطالعه در اثر اختلاط ماگمایی بوجود آمده است.