نام پژوهشگر: غلامرضا احمدزاده
غلامرضا احمدزاده منصور مجتهدی
چکیده: در این رساله به مطالعه ولکانیسم بعد از تصادم پلیو کواترنری در شمالغرب ایران و شمالغرب مرند که شامل مجموعه ای از سنگهای آلکالن سدیک، پتاسیک- اولتراپتاسیک و حدواسط-اسیدی بهمراه حجم وسیعی از سنگهای آذرآواری شامل آگلومرا، توف و برش میباشد، پرداخته شده است. تمامی سریهای سنگی دارای بافت پرفیری و میکرولیتی پرفیری میباشند. فنوکریستهای غالب در سنگهای آلکالن پتاسیک و اولتراپتاسیک کلینو پیروکسن، لویسیت، فلوگوپیت، اولیوین، و آپاتیت، در سری آلکالن سدیک پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت و پلاژیوکلاز و آپاتیت و در سنگهای سری حدواسط-اسیدی شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و به مقدار کم بیوتیت و پیروکسن میباشد. سنگهای پتاسیک و اولتراپتاسیک از لحاظ ژئوشیمیایی دارای نسبت بالای k2o/na2o (69/1 تا 5/3)، sio2 (9/48 تا 4/52)، نفلین نورماتیو (0 تا 6/11) و mg# ( 4/71 تا 6/74) میباشند وبیشترین شباهت را به سنگهای نوع رومن دارند. سنگهای آلکالن سدیک با مقادیر sio2( 48 تا 4/54 )، mg#(35/52 تا 4/72 )، نسبت k2o/na2o (46/0 تا 82/0) و tio2 (8/0 تا 56/1 ) مشخص هستند. سری سنگهای حدواسط-اسیدی دارای مقادیر sio2 (57-65 درصد وزنی)،al2o3 (25/15 تا 3/16) وsr (1185 - 577) بالا، نسبتهای بالای sr/y (46/84-02/39) و la/yb (36/61-27/13) و مقادیر پایین y(2/20 -2/11) هستند که نشاندهنده ویزگی آداکیتی این ماگماها میباشد. نتایج داده های آنالیز میکروپروب از بلورهای کلینوپیروکسن سریهای مختلف سنگی منطقه نشان میدهد ترکیب شیمیائی کلینوپیروکسنهای این سنگها دیوپسید میباشد. کلینوپیروکسنها از لحاظ ترکیب شیمیائی دارای عدد منیزیم (mg/(mg+fe2+)) بالا (7/83 تا 8/96)، مقادیرal2o3 (54/0 تا 06/5)، مقادیر na2o کمتر از 23/1 و در محدوده 16/0 تا 23/1 ، مقادیر tio2 در محدوده 3/0 تا 19/2 و نیز مقادیر پایین al6/al4 (کمتر از 5/0 و اکثرا کمتر از 25/0) میباشند. استفاده از دیاگرامهای مختلف بر اساس عناصر تشکیل دهنده پیروکسنها نشان میدهد این کانیها در محیط قوسهای آتشفشانی تشکیل شده اند. محدوده کلی فشار و دمای شروع تبلور این کانیها برای سنگهای سری ألکالن پتاسیک و اولتراپتاسیک در حدود 2/3 الی 3/14 کیلوبار و1115 تا 1262 درجه سانتی گراد، برای کانیهای سری ألکالن سدیک 4/14 الی 8/16 کیلوبار و 1244 الی 1248 درجه سانتی گراد و برای سری حدواسط-اسیدی 9/6 الی 7/8 کیلوبار و 1033 تا 1042 درجه سانتی گراد تعیین شده است که نشان میدهد عمق تبلور کانیهای سری آلکالن سدیک بیشتر بوده است. وجود تغییرات نسبتا زیاد فشار، مربوط به شروع تبلور کلینوپیروکسنها در اعماق متفاوت قرارگیری اتاقک ماگمائی از گوشته فوقانی تا بخشهای بالائی پوسته در طول صعود ماگما میباشد. بلورهای کلینوپیروکسن منطقه انواع مختلفی از منطقه بندی شیمیائی شامل منطقه بندی نرمال، معکوس و نوسانی و بخشی را نشان میدهند. بررسیها نشان میدهد در ایجاد منطقه بندی کلینوپیروکسنهای مورد مطالعه عواملی مثل تغییرات فوگاسیته اکسیژن و ایجاد شرایط اکسیدان شدید و پدیده اختلاط ماگمائی که در اثر واکنش بین بلور در حال تشکیل با ماگمای باقیمانده بوده، بیشترین نقش را داشته اند. نتایج آنالیز میکروپروب از میکاهای منطقه نشان میدهد مقادیر رنج تغییرات اکسیدها در میکاهای سنگهای آلکالن پتاسیک برای sio2 (32.75-38.35), al2o3 (13.45-15.15), tio2 (4.64-8.7), feo (8.88-14.49), mgo (12.32-18.89), bao (0.111-5) و f (1.147-3.38) میباشد. استفاده از دیاگرامهای مختلف جهت رده بندی میکاها نشان میدهد اکثر میکاهای سنگهای پتاسیک و اولتراپتاسیک منطقه در محدوده فلوگوپیت واقع شده اند و تعدادی از آنها در محدوده بیوتیتهای منیزیم دار واقع شده اند و هر سه نمونه آنالیز شده از میکاهای سنگهای سری حدواسط-اسیدی در محدوده بیوتیتهای منیزیم دار واقع میشوند. مقایسه ترکیب فلوگوپیتهای مطالعه شده نشانگرشباهت آنها با فلوگوپیتهای سنگهای آتشفشانی پتاسیک و فوق پتاسیک نوع رومن ایتالیا میباشد. همچنین بر اساس مقادیر tio2, mgo, mno و vi alمیکاهای مطالعه شده دارای ترکیب میکاهای ماگمایی اولیه میباشند. بالا بودن نسبت ba/nb و ba/ta در نمونه های تمامی سریهای سنگی نشانگر اجزائ فرورانشی مشخص در ماگمای سنگهای منطقه است. غنی شدگی در عناصری چون rb, sr, ba، بالا بودن نسبت liles/hfses و تهی شدگی در عناصری چون ta, nb, ti از خواص ماگماتیسم مرتبط با فرورانش میباشد. کاهش مقادیر عناصر ناسازگار وk2o از سری آلکالن پتاسیک و اولتراپتاسیک به سمت سری آلکالن سدیک و حدواسط-اسیدی نشان میدهد که غنی شدن این عناصر اولیه بوده و مربوط به منشاء این ماگماها میباشد. بررسی مقادیر نسبتهایcs/rb و pb/nd و همجنین بالا بودن مقادیر سرب در نمونه های آلکالن سدیک و پتاسیک منطقه نشاندهنده تاثیر اجزای رسوبات فرورونده در اثر فرورانش، در تولید ماگمای این سنگها میباشد. با توجه به زمان خاتمه فرورانش (کرتاسه فوقانی) و نیز سن نسبی سنگهای منطقه (پلیو کواترنر) میتوان گفت که این سنگها در یک محیط بعد تصادم تشکیل شده اند و گوشته متاسوماتیسم شده در اثر اضافه شدن مواد فرار و عناصر ناسازگار عامل غنی شدگی ماگمای سنگهای آلکالن بوده است و ویژگیهای فرورانشی مشهود در این سنگها از یک فرورانش قدیمی به ارث مانده است. بررسی ویژگیهای برخی عناصر کمیاب و نیز استفاده از مدلسازی عناصر نادر خاکی نشان میدهد که سنگهای آلکالن پتاسیک و اولتراپتاسیک از ذوب بخشی پایین یک منبع گارنت- لرزولیتی فلوگوپیت دار و سنگهای آلکالن سدیک از ذوب بخشی پایین منبع گارنت اسبینل- لرزولیت آمفیبول دار بوجود آمده اند. در مورد سنگهای آداکیتی منطقه با توجه به انطباق ویژگیهای ژئوشیمیائی اینها با آداکیتهای (sr<1100 ppm, na2o+k2o<11 %wt, mgo = 0.98 – 3.5) پر سیلیس میتوان گفت آداکیتهای منطقه شمالغرب مرند همانند آداکیتهای پرسیلیس از ذوب صفحه بازالتی فرورونده بوجود آمده اند. شکسته شدن صفحه فرورونده و در پی آن افزایش رژیم حرارتی در اثر برخورد مواد داغ بالا آمده از گوشته استنوسفری، با گوشته لیتوسفری از طریق محل شکستگی صفحه باعث ذوب گوشته متاسوماتیسم شده و تولید ماگمای آلکالن منطقه گردیده است وذوب باقیمانده صفحه اقیانوسی فرورونده شکسته شده نئوتتیس موجب تولید ماگماتیسم آداکیتی منطقه شمالغرب مرند گردیده است.
غلامرضا احمدزاده احمد امیری خراسانی
چکیده: رضا به معنی خشنودی یا خشنود شدن و با لفظ دادن و آوردن به معنی اجازت دادن و آوردن است. رضوان مقابل سخط و غضب است و از اصطلاح های عرفانی است به معنی رفع کراهت و تحمل مرارت احکام قضا و قدر است و در اصطلاح عرفان شادی دل است به آن چه پیش آید. از آنجا که عارف در مسیر حرکت خود یعنی رسیدن به معشوق باید سختی ها و مشکلات راه را تحمل کند و راضی باشد. رضا یکی از حالات عارفان است که تاکنون به صورت مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین اهمیت و ضرورت انجام چنین پژوهشی در مورد رضا مشخص می شود. بدین منظور آیات قرآن و روایات و احادیث و نظر بزرگان دین و عارفان با استفاده از منابع و کتب مهم مورد بررسی قرار گرفت و مجموعه ای به نام مفهوم واژه رضا در متون عرفانی گردآوری شد. و برای اینکه مفاهیم رضا بهتر منتقل شود این مجموعه به پنج فصل تقسیم شد و برای هر موضوع مصادیق قرآنی و یا از سیره ی بزرگان دین و عرفان بیان شده است. اهتمام نگارنده در تدوین این مجموعه بر آن بوده است که دریچه ای تازه فراروی پژوهشگران و محقّقان ادبیات غنی فارسی بگشاید. واژگان کلیدی : رضا ، عرفان ، اسلام ، قرآن ، مسلمان.
مرجان بابامحمدی عقیل مددی
محدودیت منابع آبی در جهان، حفاظت، حراست، و بهره برداری بهینه از آن را به منظور تامین نیازهای آبی می-طلبد.آب های زیرزمینی بخشی از چرخه هیدرولوژی در جهان است که امروزه با توجه به افزایش جمعیت و نیازهای آبی آن به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک مورد توجه قرار دارد. با توجه به اهمیت و کمبود این منبع ارزشمند مطالعه پیرامون این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شناخت محل قرارگیری سفره های آب زیرزمینی به عنوان یکی از مهمترین و آسیب پذیرترین منابع تامین آب در دهه های اخیر، یک امر کاملا بدیهی است. در مناطق خشک و نیمه خشک در اغلب موارد که آب های سطحی به میزان خیلی کم دیده می شوند، آب-های زیرزمینی قابل دسترس می باشند. اما اکنون کمبود آب و هجوم به سفره های آب زیرزمینی، زندگی بشر را با تهدید روبه رو ساخته است (قربانی، 1375: 12). در این زمینه پدیده ها و عوارض ژئومورفولوژی در شناخت آب های زیرزمینی نقش بسزایی ایفا می نمایند. به دلیل افزایش جمعیت و نیاز شدید کشاورزان به آب لازم است که منابع آب زیرزمینی بخوبی شناخته شود. یکی از مواد مهمی که مخازن آب زیرزمینی در آن وجود دارد، نهشته های آبرفتی دوران چهارم است. بیشتر نقاط منطقه مورد مطالعه از آبرفت های جوان کواترنر پوشیده شده که این آبرفت-های متخلخل، اشکال ژئومورفولوژیکی مانند مخروط افکنه، تراس آبرفتی، دشت سیلابی را تشکیل داده است (خیام،1367). این تحقیق در پی شناخت منابع آب با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و دیگر فاکتورهای دخیل در شناسایی این منبع مهم است، تا بتوان با استفاده بهینه به شکل پایدارتری در دسترس انسان قرار گیرد .
محمد خوشبختی اسماعیل گلی کلانپا
اراضی بدلندی منطقه ی کوثر واقع در استان اردبیل، سهم بیشتری از رسوب منطقه را تولید می کند. این اراضی پوشش گیاهی اندکی داشته و یا فاقد آن می باشد. جهت اندازه گیری رسوب منطقه، از باران ساز مصنوعی استفاده شده. این باران ساز، بارشی با شدت 28 میلی متر در ساعت تولید کرده و ارتفاع بارش 120 سانتی متر بوده، در این پژوهش خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و مرفولوژی اراضی بدلندی در منطقه ی کوثر مورد بررسی قرار گرفته، اندازه-گیری رس، شن، سیلت، بافت خاک، هدایت الکتریکی، نسبت سدیم جذب شده، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کل مواد خنثی شونده (آهک)، اسیدیته و مواد آلی در 13 نمونه ی خاک برداشته شده در منطقه صورت پذیرفت. با بازدید صحرایی نوع مرفولوژی بدلند ها شناسایی شد که عبارتند از: گنبدی شکل و پشت اسبی. جهت بررسی تاثیر خصوصیات فیزیکوشیمایی بر روی بدلندها و تولید رسوب، رابطه ی رگرسیونی بین رسوب تولید شده و پارامترهای فیزیکی و شیمیایی برقرار شد. همچنین رسوب تولید شده در انواع بدلند نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر سدیم و هدایت الکتریکی این اراضی از میزان بیشتری برخوردار بوده و میزان کلسیم و مواد آلی نیز مقدار بسیار پایینی داشتند. میزان رسوب تولید شده در بدلندهای گنبدی شکل بیشتر از بدلندهای پشت اسبی بوده است.
وحید مغانی بیله سوار غلامرضا احمدزاده
از مهم ترین عوامل موثر در توسعه ی پایدار و سلامت یک آبخیز، مدیریت و فراهمی منابع آب مناسب از نظر کمی و کیفی می باشد. همگام با پیشرفت تکنولوژی، افزایش جمعیت و عدم کنترل مناسب زیست محیطی، خطرات زیادی از لحاظ کیفی، منابع آبی را تهدید می کند. در این پژوهش، به بررسی وضعیت کیفی منابع آب زیرزمینی و چگونگی ارتباط آن با سازندهای زمین شناسی دشت مرند پرداخته شده است. دشت مرند یک چاله ی ساختمانی (گرابن) نئوژن-کواترنری با روندی شرقی-غربی، به طول وعرض متوسط 55 و 10کیلومتر بوده که انباشته از نهشته های کواترنری (در قالب مخروط افکنه هایی موازی با جبهه های کوهستانی مشرف به دشت) حد فاصل دو رشته کوه قره داغ در شمال و میشوداغ در جنوب منطقه واقع گردیده است. این محدوده که در شمال غرب ایران قسمتی از حوزه ی آبریز دریای خزر را تشکیل می دهد، جزو مناطق نیمه خشک محسوب می گردد که در سال 1370 به دنبال افزایش بهره برداری از آبخوان این منطقه و افت شدید سطح آب های زیرزمینی و کاهش ذخیره ی مخزن، ممنوعه اعلام گردید. شناخت کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی و ارتباط آن با سازندهای زمین شناسی و یا سایر عوامل به کمک مطالعات هیدروژئوشیمیایی صورت می گیرد. به این منظور، نوع سنگ ها و کانی های تشکیل دهنده ی دامنه ی ارتفاعات مشرف به دشت مورد مطالعه قرار گرفت و سازندهای سلطانیه، باروت، میلا، ائوسن، میوسن، پلیوسن و نیز رسوبات آبرفتی کواترنر، به عنوان مهم ترین سازندهای زمین شناسی رخنمون یافته ی منطقه شناخته شدند. همچنین اطلاعات کیفی نمونه های انتخابی از نقاط مختلف آبخوان و اقلیم منطقه، در طول سال های آماری 91-1382 به کار برده شد. آنالیز آماری، نسبت های یونی و همبستگی پارامترهای کیفی آبخوان و ترسیم منحنی و نقشه های هم میزان، دیاگرام های پایپر، دورو، استیف، گیبس، ویلکوکس و شولر به کمک نرم افزارهای surfer، chemistry، aqqa، spss و arcgis انجام و تفسیر گردید و مشاهده شد که هر چه از مناطق تغذیه (شرق آبخوان) به قسمت های تخلیه ی (غرب) آبخوان پیش می رویم، بر میزان مواد جامد محلول (tds) و هدایت الکتریکی (ec) افزوده شده و کیفیت آب کاهش می یابد بطوری که قابلیت مصارف شرب و کشاورزی در بخش های غرب آبخوان (تیپ کلروره-سولفاته و رخساره ی سدیک) با محدودیت های زیادی در مقایسه با مناطق شرقی (بی کربناته کلسیک-سدیک) مواجه می باشد. بر اساس نتایج حاصل، فرآیندهایی مانند انحلال ژیپس، هالیت، سنگ های آهکی همچون دولومیت و هوازدگی پلاژیوکلازهای غنی از سدیم، کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی منطقه را به خصوص در بخش های غربی، تحت تأثیر قرار می دهند. سپس با مقایسه ی شاخص های spi و swi، مشخص گردید که روند تغییرات سطح ایستابی کل آبخوان عمدتاً تحت تأثیر خشک سالی و به خصوص تغییرات بارندگی بوده است. همچنین مقایسه ی الگوی کموگراف و هیدروگراف واحد کل آبخوان نشان داد که کیفیت آب های زیرزمینی و به خصوص شوری آبخوان در سال های مختلف از تغییرات سطح ایستابی تبعیت می کند. در نهایت با توجه به عمده مصرف آبخوان منطقه جهت فعالیت های کشاورزی، استفاده ی پایدار¬ از این منابع فقط با شرط ملاحظه ی کمیت و کیفیت نقاط مختلف آبخوان، نوع خاک و محصولات زراعی، وضعیت زهکشی اراضی، رعایت اصول کشاورزی ارگانیک و مدیریت اعمال¬شده، توصیه گردید.
فائزه جعفری غلامرضا احمدزاده
تعیین مکان یا مکان های مناسب برای ایجاد یک فعالیت در حوضه ی جغرافیایی معین، جزء مراحل مهم پروژه های اجرایی به ویژه در سطح کلان و ملی به شمار می رود. مکان های نهایی باید در حد امکان همه شرایط و قیود مورد نیاز را دارا باشد و عدم بررسی این شرایط و قیود قبل از اجرای چنین پروژه هایی نتایج نا مطلوب فراوانی به دنبال خواهد داشت. از طرفی سیستم های اطلاعات جغرافیایی ابزار قدرتمند برای کار با داده های مکانی می باشند و امکان انجام آنالیزهای پیچیده با مجموعه داده های مختلف مکانی و غیرمکانی به صورت توام، از مهم ترین قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در این پژوهش از 4 عامل شیب، نفوذپذیری، ضریب قابلیت انتقال و ضخامت آبرفت خشک در مکان یابی مناطق مستعد پخش سیلاب استفاده شد. با استفاده از داده های لاگ های حفاری، چاه های پیزومتری، اکتشافی و بهره برداری موجود در منطقه، لایه های اطلاعاتی پارامترها در نرم افزار arc gis تهیه و سپس این نقشه ها با هم تلفیق شد. بر اساس نتایج بدست آمده مشاهده می شود که بیشترین مساحت از کل محدوده ی آبخوان برابر با 794/192 کیلومتر مربع (153/40 درصد)، دارای استعداد پخش سیلاب مناسب و 512/146 کیلومتر مربع از کل محدوده ی آبخوان برابر با 514/30 درصد، دارای استعداد متوسط می باشد. همچنین 786/79 کیلومتر مربع (617/16درصد)، از محدوده ی آبخوان از نظر مستعد بودن برای عملیات پخش سیلاب نامناسب می باشد و 046/61 کیلومتر مربع (714/12 درصد) از مساحت آبخوان در محدوده ی خیلی مناسب قرار می گیرد.
آرمین عابدی غلامرضا احمدزاده
با توجه به مسایل و بحران آب، بایستی به مدیریت صحیح و توسعه¬ی پایدار توجه ویژه ای گردد؛ این امر زمانی امکان پذیر می¬گردد که بتوان مشکلات پیرامون را به خوبی درک کرد و بدان جهت از ابزارهای شبیه¬سازی محیطی استفاده می¬شود. در این تحقیق هدف بررسی اثرات هیدرولوژیکی سد یامچی بر روی پارامترهای بیلان، با استفاده از مدل swat بود، که در این راستا داده¬های آماری31 سال (2010-1980) میلادی مورد استفاده قرار گرفته و در دو دوره قبل و بعد از احداث سد، با استفاده از مدل swat شبیه¬سازی شد. پس از اجرای مدل، جهت ارزیابی نتایج از نرم افزار swat cup و الگوریتم sufi2 و از اطلاعات جریان اندازه گیری شده در ایستگاه¬های هیدرومتری نیر و یامچی جهت واسنجی و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. پس از ارزیابی مدل برای هر دوره، نتایج آماری با استفاده از توابع هدف مشخص گردیدند که نشان¬دهنده¬ی کارایی پایین مدل برای شبیه¬سازی حوزه آبخیز بالیخلوچای بود. در این بین، نتایج حاصل از تابع هدف برای دوره¬ی قبل از احداث سد برای مرحله واسنجی با ضریب نش-ساتکلیف 1/06- و ضریب تعیین 0/25 برای ایستگاه هیدرومتری نیر، مشخص شده و برای دوره¬ی اعتبارسنجی این مقادیر به¬ترتیب برابر 1/49- و 0/3 بدست آمدند. این مقادیر برای دوره¬ی بعد از احداث سد، برای مرحله واسنجی به ترتیب برابر 2/18- و 39/0 برای ایستگاه هیدرومتری نیر و 1/08- و 0/5برای ایستگاه هیدرومتری یامچی بدست آمده و برای مرحله اعتبارسنجی به ترتیب برابر 3/9- و 0/32 برای ایستگاه نیر و 0/56- و 0/58 برای ایستگاه یامچی بدست آمدند. پس از آن پارامترهای بهینه، مشخص و مجددا وارد مدل شدند و مدل اجرا گردید. پس از اجرای مدل نتایج حاصل از پارامترهای بهینه بر مدل وارد گشته و خروجی¬های حاصل از عملیات بدست آمد. در آخر با بررسی نتایج تاثیر احداث سد بر پارامترهای بیلان، مشخص شد که احداث سد در رابطه با تبخیر و تعرق موجب افزایش آن، در رابطه با رواناب، موجب کاهش آن و در رابطه با نفوذ و تغذیه آب زیرزمینی موجب کاهش آنها شده بود که این کاهش¬ها در رابطه با نفوذ و تغذیه آبخوان دور از منطق بوده و به خطای شبیه¬سازی مدل نسبت داده شد.
مهدی شکرنیا بهروز میرزایی ضیاپور
این پژوهش، به مطالعه ی ترمواکونومیکی فرآیند تولید توان از استخر خورشیدی غیرهمرفتی با گرادیان نمک، در حاشیه ی دریاچه ی ارومیه،اختصاص دارد. در این مطالعه، بااستفاده از تولید برنامه ی محاسباتی توسط نرم افزار ees و واردکردن پارامترهای ورودی موردنیاز،شامل میزان رطوبت نسبی، سرعت وزش باد، دمای هوای محیط و شدت تابش خورشیدی،که مربوط به یک مکان مشخص از ساحل دریاچه ی ارومیه است، مدل بهینه ای از یک استخر خورشیدی ارائه شده است. سپس تحلیل اگزرژی-اقتصادی احداث نیروگاه استخر خورشیدی در سواحل دریاچه ی ارومیه انجام شده است.بر اساس تحلیل اگزرژی-اقتصادی انجام شده در این پژوهش،هزینه ی تامین نمک مورد نیاز برای احداث استخر خورشیدی، حدود 25 تا 50 درصد از هزینه ی کل احداث استخر را در بر می گیرد و با توجه به نمک رایگان فراوان دریاچه ی ارومیه، احداث استخر خورشیدی در منطقه، بسیار به صرفه خواهد بود.
غلامرضا احمدزاده خسرو ابراهیم
رساله حاضر، تحقیقی است که به منظور مطالعه و بررسی نحوه عملکرد عضلات خم کننده و راست کننده ستون فقرات صورت گرفته است و سعی دارد سطوح مختلف عملکرد عضلات خم کننده و راست تنه را مورد بررسی قرار داده و این سطوح را بطور دقیق مشخص سازد. بدین منظور، از آزمون عملکرد عضلانی michael yohasz برای مشخص شدن وضعیت عملکرد عضلات استفاده کردیم که از سه آزمون بالا آوردن پاها از عقب درحالت خوابیده به شکم، بالا آوردن سینه در حالت خوابیده به شکم و درازو نشست تشکیل شده است . جمعیت آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمایی و دبیرستان شهر بابل تشکیل می دهند برای تعیین گروه نمونه از روش نمونه برداری تصادفی استفاده شده است . ابتداء 8 مدرسه (چهار مدرسه راهنمایی و چهار دبیرستان) از کل مدارس شهر بطور تصادفی انتخاب شده و سپس بر اساس جدول flavian odinsky 728 نفر آزمودنی جهت اجرای آزمونها در نظر گرفته شدند. از کلیه آزمودنیها با کمک معلمین ورزش و نظارت خود محقق در دسته های سه نفری آزمون به عمل آمد و نتایج و اطلاعات خام با استفاده از روشهای آماری، بوسیله کامپیوتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . به منظور تبیین تفاوت میانگینها از فرمول تست (t.student) و برای تشخیص همبستگی از فرمول ضریب همبستگی استفاده کردیم. همچنین از جداول فراوانی و نمودارهای توزیع فراوانی نیز استفاده شده است . نتیجه گیری : نتایج این تحقیق بر اساس فرضیه ها و هدفهای ویژه در نظر گرفته شده به شرح ذیل می باشد: 1 - حدود 22 درصد از آزمودنی ها در عملکرد عضلات شکم نمره ای زیر متوسط، 34 درصد نمره متوسط و 45 درصد نمره بالای متوسط کسب نمودند. 2 - در عملکرد عضلات بالای پشت 14 درصد از آزمودنی ها نمره ای زیر متوسط، 35 درصد نمره متوسط، 5ˆ50 درصد نمره بالای متوسط اخذ نمودند. 3 - حدود 38 درصد از شرکت کنندگان در آزمون عملکرد عضلات پایین پشت نمره ای زیر متوسط، 37 درصد نمره متوسط و 4ˆ25 درصد نمره بالای متوسط کسب نمودند. 4 - بین عملکرد عضلات شکم در گروه سنی (13 و 14) سال با گروه سنی (16 و 17) سال با اطمینان 95 تفاوت معنی داری وجود داشته است . 5 - بین عملکرد عضلات بالای پشت در دو گروه سنی (13 و 14) سال با گروه سنی (16 و 17) سال با اطمینان 95 تفاوت معنی دار وجود ندارد. 6 - بین عملکرد عضلات پایین پشت در دو گروه سنی (13 و 14) سال با گرزه سنی (16 و 17) سال با اطمینان 95 تفاوت معنی داری وجود ندارد. 7 - بین عملکرد عضلات شکم و عضلات بالای پشت با r=0/29 و 001ˆ0 رابطه معنی داری وجود داشته است . 8 - بین عملکرد عضلات شکم و عضلات پایین پشت با r=0/25 و 001ˆ0 = رابطه معنی داری وجود داشته است . 9 - بین عملکرد عضلات بالای پشت و پایین پشت با r=0/51 و 001ˆ0 = رابطه معنی داری وجود داشته است .