نام پژوهشگر: تورج هنر
سوده پورحمزه تورج هنر
در تحقیق حاضر، خصوصیات پرش هیدرولیکی در حوضچه آرامش با دیواره همگرا و شیب کف منفی بررسی شده است. هدف از انجام این تحقیق تعیین اعماق نسبی پرش هیدرولیکی ، تعیین طول پرش، پیش بینی پروفیل پرش هیدرولیکی با استفاده از شبکه عصبی ، بررسی تغییرات ضرایب تصحیح انرژی و مومنتم و تعیین راندمان پرش هیدرولیکی می باشد. با توجه به نمودارها و نتایج حاصله از داده های اندازه گیری شده در راستای اهداف مورد نظر تحقیق مقادیرعمق نسبی پرش در یک حوضچه آرامش با شیب کف منفی و دیواره همگرا نسبت به حالت افقی کاهش پیدا می کند. همچنین همگرایی دیواره همراه باشیب منفی کف، طول پرش را نسبت به پرش کلاسیک به نسبت زیادی کاهش می دهد. اما از عمده ترین اشکالات پرش درمقاطع همگرا و شیب کف منفی می توان به افزایش افت نسبی پرش اشاره نمود. برای پیش بینی پروفیل سطح آب در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی استفاده گردید. در هرمورد ساختاری که دارای بالاترین ضریب همبستگی بود انتخاب گردید. در شبکه عصبی از دو تابع انتقال لوگ سیگموئیدی و تانژانت سیگموئیدی در لایه های پنهان و تابع خطی در لایه خروجی استفاده و در نهایت نتایج مناسبی حاصل گردید.
نرجس رزم آوران تورج هنر
به منظور بررسی برهمکنش تنش آبی و مصرف کود پتاسیم در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، به صورت طرح کرت های یک بار خرد شده در قالب بلوکهای تصادفی با 3 تکرار انجام گردید. در این پزوهش، تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل یا بدون تنش آبی، 25% کم آبیاری در مرحله رویشی، 25% کم آبیاری در مرحله گلدهی، 25% کم آبیاری در مرحله دانه بندی و تیمارهای کود پتاسیم شامل تیمار شاهد (کود صفر)، اضافه کردن پتاسیم در مرحله رویشی، اضافه کردن پتاسیم در مرحله گلدهی، اضافه کردن پتاسیم در مرحله رویشی وگلدهی می باشد که میزان پتاسیم اضافه شده در هر مرحله، 35 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات پتاسیم بود که بصورت سرک به خاک اضافه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تنش در مراحل مختلف رشد، تاثیر یکسانی بر عملکرد و اجزای عملکرد ندارند و تنش آبی در مرحله گلدهی نسبت به سایر مراحل تاثیر بیشتری بر کاهش میزان عملکرد محصول داشته است ولی کاربرد کود پتاسیم موجب کاهش تاثیر منفی تنش آب در این مورد شده است. کاربرد کود در هر دو مرحله رویشی و گلدهی بیشترین تاثیر را بر افزایش عملکرد محصول دانه دارد. همچنین تنش در مرحله رویشی موجب بیشترین کاهش در وزن خشک و وزن تر گیاه در پایان فصل رشد شده است اما کاربرد کود پتاسیم در مرحله رویشی بیشترین تاثیر را بر افزایش وزن خشک و وزن تر گیاه دارد. به طور کلی بر اساس نتایج حاصل، تنش آبی باعث کاهش عملکرد و اجزای عملکرد گیاه می گردد ولی با مصرف کود پتاسیم می توان اثرات منفی تنش آبی را بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت دانه ای کاهش داد.
نیما توان پور سیف الله امین
به دلیل افزایش مصرف آب شرب در جهان، تلاش در جهت به کارگیری راهکار های جدید برای دست یافتن به مقادیر مناسب آب با کیفیت مطلوب به وجود آمده است. همچنین استفاده بهینه از انرژی و یافتن راه حلی جهت کاهش مشکلات رسوب در لوله های آب شرب، یکی از دغدغه های مهم در آبرسانی شهری می باشد. سالانه مبالغ زیادی صرف رسوب زدایی از لوله ها و تجهیزات خانگی و صنعتی می گردد. این تحقیق به منظور بررسی وضعیت رسوبگذاری و خورندگی آب آشامیدنی در منابع تأمین و شبکه توزیع آب شرب شهر شیراز صورت گرفت. جهت بررسی وضعیت آب ها در قسمت های مختلف منطقه مورد مطالعه، شهر شیراز بر اساس منابع تأمین آب شرب، به 17حوزه تقسیم بندی شد. این تحقیق با استفاده از شاخص های لانژلیه، رایزنر، پوکوریوس، لارسون و تهاجمی به صورت مطالعه توصیفی در طول فصل های زمستان، بهار و تابستان با انجام نمونه برداری از منابع و نقاط مختلف شبکه توزیع به تعداد 144 نمونه صورت گرفت. نتایج بدست آمده از به کارگیری شاخص های فوق نشان داد که متوسط مقدار شاخص های لانژلیه، رایزنر، پوکوریوس، لارسون و تهاجمی در شهر شیراز به ترتیب 07/0 (رسوبگذاری ضعیف)، 12/7 (عدم رسوبگذاری)، 67/6 (خورنده)، 2/1(خورنده)، 96/13(غیر خورنده) بود. بر اساس شاخص لانژلیه 71 درصد آب حوزه های مورد مطالعه رسوبگذار بوده و بر اساس شاخص رایزنر تمام حوزه ها دارای ویژگی عدم رسوبگذاری می باشند. بر اساس شاخص لارسون برای لوله های چدنی و فولادی 29 درصد حوزه ها رسوبگذار، 23 درصد احتمالاً خورنده و 48 درصد حوزه ها خورنده می باشد. بر اساس شاخص تهاجمی هیچ کدام از حوزه ها برای لوله های سیمان آزبستی خورنده نیستند. در این مطالعه، 41 لوله آب از جنس آهن گالوانیزه از منازل و 8 عدد لوله از شبک? توزیع آب شهری جهت ارزیابی ضخامت رسوب و جنس رسوب ها از مناطق مختلف شهر شیراز جمع آوری و نرخ رسوبگذاری مربوط به هر نمونه محاسبه گردید. مقادیر نرخ رسوبگذاری بر حسب میلی متر ضخامت رسوب در سال در حوزه های مورد مطالعه عبارتند از: چاه های دوکوهک (18/0)، مخزن معالی آباد (17/0)، مخزن دراک (13/0)، چاه های چمران (19/0)، چاه های چمران و چوگیا (3/0)، مخزن ابیوردی (19/0)، تصفیه خانه نمازی (28/0)، مخزن دره چناری (15/0)، مخزن شیخ آقا (34/0)، مخزن انبار مرکزی (29/0)، چاه های هفت تنان(3/0)، مخزن خرامه (25/0)، مخزن سرسره (38/0)، مخزن گلها (41/0)، مخزن محمدیه (26/0)، مخزن سبزپوشان (34/0). بنابراین بیشترین نرخ رسوبگذاری مربوط به حوزه مخزن گلها واقع در بلوار رسول اعظم (نصر) و کمترین مقدار آن مربوط به حوزه مخزن دراک واقع در کمربندی دراک بود. به طور کلی، نرخ رسوبگذاری در لوله های آب شرب منازل در شهر شیراز، 22/0 میلی متر در سال می باشد. جنس رسوب های 33 عدد از لوله های آب خانگی و 8 عدد از لوله های آب شبکه با روش انکسار اشعه ایکس آنالیز شد. نتایج نشان داد که ترکیبات عمده در نمونه ها شامل کربنات کلسیم، سولفات کلسیم، کربنات منیزیم، سولفات منیزیم، هماتیت، ماگمیت، مگنتیت، ژئوتیت، اکسید روی، ژیپس، ویویانیت، دولومیت، هیدروکسیاپاتیت و تریولیت بودند. همچنین عناصر عمده در این نمونه ها، منیزیم، سیلیسیم، فسفر، سولفور، روی، مس و سرب می باشد. در مجموع حوزه های واقع در شرق، جنوب شرق و جنوب شیراز دارای مشکلات بیشتری از لحاظ رسوبگذاری هستند.
علیرضا قلمبر تورج هنر
حوضچه های آرامش از اصلی ترین سازه های مستهلک کننده انرژی ناشی از پرش هیدرولیکی در پایین دست سرریزها، شوتها، شیب شکن ها و دریچه های تنظیم کننده جریان هستند. پرش هیدرولیکی با نوسانات شدید فشار و ایجاد ضربه در زیر خود، که عمدتا ناشی از ماهیت دوفازی و متلاطم این جریان است، اثرات مخربی بر بستر سازه حوضچه آرامش ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش فعلی طرح ریزی و اجرای مدلی آزمایشگاهی جهت ایجاد پرش هیدرولیکی و اندازه گیری مقادیر نوسانات فشار وارد بر بستر حوضچه آرامش در یک سوم کناری و یک سوم میانی از عرض کف حوضچه بوده که منجر به ارائه روابطی جهت تعیین پروفیل های طولی مقادیر فشارهای حداکثر و حداقل در طول پرش هیدرولیکی بر اساس عوامل تاثیرگذار جهت طراحی بهینه دال کف حوضچه های آرامش شده است. از سال 1950 به بعد با پیشرفت تجهیزات آزمایشگاهی اندازه گیری مقادیر فشار، پدیده نوسانات فشار در پرش هیدرولیکی توسط محققین مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است اما تاکنون روابطی جهت پیشبینی این مقادیر در طول پرش هیدرولیکی ارائه نگردیده است. وسیله اندازه گیری مقادیر نوسانات فشار در اکثر پژوهش های صورت گرفته " ترانسدیوسر" بوده است که با متصل شدن به لوله های باریکی بر اساس مقادیر مختلف هد آب در طول پرش اقدام به قرائت مقادیر فشار در این پدیده می کند. در این پژوهش با طراحی و اجرای مدلی جدید با یک بستر انعطاف پذیر اقدام به اندازه گیری مستقیم مقادیر فشار وارد بر بستر حوضچه آرامش با استفاده از لودسل (سنسور وزن) بدون وجود اثر آب و غلظت هوا که در اندازه گیریهای ترانسدیوسر تاثیرگذار است، شده است. در نهایت با بررسی کمی و کیفی مقادیر نوسانات بر بستر حوضچه آرامش در محدوده مورد بررسی قرار گرفته از عرض کف، نقاط بحرانی که با بیشترین تغییرات فشار و انحرافات روبرو بوده اند تعیین، و روابطی جهت پیشبینی مقادیر حداکثر و حداقل فشار در طول پرش ارائه گردیده است.
حامد فرهادی سیف اله امین
جدا شدن ذرات خاک از سطح زمین و از دسترس خارج شدن آن عواقب جبران ناپذیری را به دنبال دارد. این جدا شدن، از دست رفتن قسمت مغذی خاک برای گیاه، در نتیجه رشد نامناسب آن و کاهش سطح کیفیت تغذیه انسان را در پی دارد. از آثار نامطلوب جدا شدن ذرات خاک و انتقال آن به آبراهه ها، مشکلات تیرگی سطح آب و پر شدن مخازن سدها را می توان نام برد. از این جهت می بایست برای حفظ خاک مدیریت های مناسب را به کار بست. عملکرد حفاظتی به عملکردهای غیر سازه ای و سازه ای تقسیم می شوند که پیش از استفاده از این عملکردها می طلبد که عکس العمل حوضه، نسبت به اثر عملکرد های حفاظتی با مدل کردن شبیه سازی شود. در این مطالعه سعی شد، اثر 4 راهکار حفاظتی سازه ای جهت کاهش فرسایش حوضه خسروشیرین با استفاده از مدل answers مورد بررسی قرار گیرد. بعد از مشخص شدن نقاط حساس به فرسایش با استفاده از مدل، 6 سناریو حالت پایه، تراس بندی، استخر رسوب گذاری، آبراهه با پوشش گیاهی، مرز کنترل فرسایش و راهکار ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. در سناریو راهکار ترکیبی، 11 ترکیب از مدیریت های حفاظتی موجود تشکیل شد. در نهایت مدیریت ترکیب تراس، استخر رسوب گذاری، آبراهه با پوشش گیاهی و مرز کنترل فرسایش با 57 درصد کاهش هدر رفت خاک از حوضه، 5/56 درصد کاهش غلظت رسوب به عنوان بهترین راهکار مدیریتی توصیه می شود.
محسن اسدی سیف اله امین
آب ذخیره شده در پشت یک سد، موجب افزایش انرژی پتانسیل آن می گردد که دائماً به دنبال راهی با کمترین مقاومت برای تخلیه در پایین دست سد می باشد. قسمت کوچکی از آب مخزن بصورت نشت راه خود را از طریق مواد نفوذپذیر و یا از درز و ترک های موجود در بدنه سد و یا پی، پیدا می کند. بنابراین، کنترل نشت یکی از مهمترین موارد در طراحی، ساخت و عملیات های ایمنی انواع سدها می باشد. در این تحقیق، با استفاده از داده های جمع آوری شده به بررسی کارآیی چاه های کاهش فشار و پرده آب بند، پرداخته، سپس با استفاده از مدل seep/w، جریان نشت از زیر سد کوثر، شبیه سازی شده و تاثیر فاصله چاه های کاهش فشار روی کنترل جریان نشت نیز بررسی شده است. بررسی ها نشان داده است که، چاه های کاهش فشار و پرده آب بند نقش بسیار مهم و موثری در کنترل و کاهش مقدار نشت و نیروی زیرفشار داشته اند و همچنین نتایج حاصل از مدل نشان داده است که دبی های شبیه سازی شده با دبی های واقعی تطابق خوبی داشته و مدل قابلیت بالایی در شبیه سازی جریان نشت در شرایط واقعی دارد. همچنین نتایج نشان داده است که در مورد سد کوثر، بهترین و مطمئن ترین فاصله برای چاه های کاهش فشار، 3 متر می باشد.
نفیسه خرم شکوه سید محمدعلی زمردیان
از دیرباز، سیلاب و روش های مهار آن جهت حداقل سازی خطرات و کاهش خسارات مالی و جانی وارده به بشر و طبیعت مورد توجه بوده است. سدهای تأخیری پاره سنگی از جمله روش های مهندسی در راستای مهار سیلاب می باشد که با کاهش دبی پیک سیلاب و به تأخیر انداختن زمان وقوع آن، خسارات سیل را در پایین دست کمتر می کنند. جهت طراحی رضایت بخش این سدها، لازمست که وضعیت عبور رسوب از بدنه و ضخامت بهینه ی ابعاد آن مشخص باشد. ضخامتی از سد تأخیری پاره سنگی که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه بوده و بیشترین مقدار کاهش را در دبی پیک سیلاب و کمترین افزایش را در زمان تداوم آن ایجاد کند، ضخامت بهینه نامیده می شود. بدین منظور در این پژوهش، جهت تعیین ظرفیت انتقال رسوب و ضخامت بهینه ی سد تأخیری پاره سنگی، آزمایشاتی انجام شد. طبق نتایج، ظرفیت انتقال مخلوط رسوبات چسبنده و غیرچسبنده با درصد اختلاط وزنی %30 در جریان با حداکثر دبی مورد آزمایش lit/s 8/17، تا 5/1 برابر بیشتر از ظرفیت انتقال رسوبات غیرچسبنده از بدنه می باشد. همچنین در هنگام استفاده از مخلوط رسوبات در جریان، ضخامت بهینه، 7 تا 8 برابر اندازه ی سنگدانه های به کار رفته در بدنه ی سد بوده و در این حالت، قطر متوسط رسوبات غیرچسبنده ی موجود در مخلوط رسوبات، 6/0 میلیمتر می باشد.
معصومه زارع تورج هنر
ساماندهی سواحل رودخانه بویژه در قوس ها، یکی از مسائل مهم در مهندسی رودخانه می باشد. آبشکن ها سازه هایی هستند که با هدف انحراف جریان از ساحل فرسایش پذیر رودخانه ها، در قوس یا مسیر مستقیم، جهت کنترل فرسایش و حفاظت از سواحل رودخانه ها استفاده می شوند. از جمله مسائل مهم در طراحی آبشکن ها، بررسی آبشستگی موضعی در دماغه آنها می باشد که به علت تنگ شدگی مقطع جریان و وجود گردابه های قوی بوجود می آید. در این پژوهش، با انجام مطالعات آزمایشگاهی، آزمایش هایی بر روی آبشکن های سری با تاج شیبدار، مستقر در یک فلوم آزمایشگاهی قوسدار، در دبی های مختلف و زوایای متفاوت قرار گیری، تحت شرایط آب زلال انجام گرفته و ماکزیمم عمق آبشستگی در پای هر آبشکن و در صد مساحت رسوبگذاری در بین آن ها اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شده است. همچنین جهت بررسی ساختار جریان، اندازه گیری سرعت در پای آبشکن های جاذب توسط یک دستگاه سرعت سنج الکترومگنتیک صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که با افزایش شیب تاج آبشکن، عمق آبشستگی در پای آن کاهش می یابد اما از تاثیر آبشکن در محافظت از سواحل کاسته می گردد. همچنین ماکزیمم عمق آبشستگی در پای آبشکن ها مربوط به آبشکن عمودی است و برای آبشکن دافع، فقط در آبشکن بالادست میزان آبشستگی بیشتر از عمق آبشستگی در آبشکن جاذب بالادست می باشد. این در حالی است که در هر سه نوع آرایش عمودی، دافع و جاذب، آبشکن اول بیشترین عمق آبشستگی و آبشکن آخر از کمترین عمق برخوردار است. بررسی کانتور های سرعت و خطوط جریان نیز نشان می دهد که هر چه شیب تاج آبشکن ها افزایش می یابد، انحراف جریان به سمت آبشکن کمتر شده و جریان راحت تر عبور می کند بنابراین می توان اینطور بیان کرد که تاج-های شیبدار باعث افزایش سطح جریان شده که این خود موجب کاهش سرعت آب می گردد.
آلاله احمدی تورج هنر
حوضچه های آرامش از متداولترین سازه های کاهنده انرژی است که جهت استهلاک انرژی آب در سرعت های فوق بحرانی و در پایین دست سازه های آبی نظیر سد ها و تنداب ها استفاده می شود. در این پژوهش آزمایشگاهی با بکار گیری حوضچه آرامش با شیب کف منفی و زبری کنگره ای شکل، روشی جدید جهت بهینه کردن هزینه و راندمان حوضچه آرامش پیشنهاد شده است. آزمایش ها با اعداد فرود بالادست پرش در محدوده 4/4 تا 39/7، شیب منفی صفر تا 02/0- و چهار زبری کنگره ای انجام شد. جهت ساخت زبری کف نیز از نیم لوله هایی تا قطر 50 میلیمتر استفاده گردید. نتایج به طور میانگین کاهش 35 و 49 درصدی در نسبت اعماق مزدوج و طول نسبی پرش، همچنین افزایش 21 و 14 درصدی در افت نسبی انرژی و ضریب تنش برشی بستر نشان داد.
سید بهنام موسوی تورج هنر
سرریزهای جانبی، سازههایی جهت انحراف و یا آبگیری میباشند که به طور گستردهای در شبکههای آبیاری و زهکشی و یا سیستمهای فاضلاب شهری مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیق حاضر جهت اشکال خاصی از سرریزهای جانبی که به صورت معمول و متعارف نبوده بلکه به صورت کنگره ای می باشند، انجام پذیرفت. در واقع سرریزهای جانبی کنگره ای در پلان دارای طول تاج مستقیم نمیباشند. در این تحقیق سرریزهای جانبی کنگره ای به شکل ترکیبی ربع دایره-مثلثی و مثلث-ربع دایره ای مورد بررسی قرار گرفت. سرریزهای مورد آزمایش در سه ارتفاع و سه شعاع مختلف ساخته شده و علاوه بر به دست آوردن معادلات ضریب دبی برای هر کدام مقایساتی نیز با مطالعات پیشین صورت پذیرفت. برای این نوع سرریزهای جانبی کنگره ای افزایش ضریب دبی نسبت به نمونه سرریز جانبی خطی کلاسیک معادل بررسی شد. پارامترهای بدون بعد موثر بر ضریب دبی این سرریزها به طور جداگانه برای حالات اشکال ترکیبی مثلث-ربع دایره ای و ربع دایره-مثلثی مشخص گردید و همچنین معادلههای معتبر خطی و غیر خطی جهت تخمین ضریب دبی این سرریزها ارائه گردید. نتایج نشان میدهد که در هر دو نمونه سرریزهای جانبی کنگرهای مورد آزمایش، افزایش ضریب دبی نسبت به نمونه سرریز جانبی خطی کلاسیک معادل وجود دارد و در مقایسه با یکدیگر، تفاوت قابل توجهی بین سرریز جانبی کنگرهای مثلث-ربع دایره ای و ربع دایره-مثلثی وجود ندارد. همچنین نشان داده شد که این سرریزها در مقایسه با سرریز جانبی نیم دایره ای شکل ضریب دبی کمتری را دارند.
محسن ذاکرحسین تورج هنر
رواناب یکی از مهم ترین اجزا در چرخه هیدرولوژیکی، طراحی سازه های هیدرولوژیکی و مورفولوژی سیستم های زهکشی می باشد. امروزه از روش های تجربی برای تخمین دقیق رواناب سطحی برای حوضه های فاقد ایستگاه اندازه گیری استفاده می گردد. از جمله روش های موجود روش شماره منحنی سازمان منابع طبیعی حفاظت خاک می باشد که به طور گسترده برای تخمین سریع و نسبتاً دقیق رواناب حوضه های فاقد ایستگاه اندازه گیری مورد استفاده قرار می گیرد. این روش برای مناطق مرطوب آمریکا ارائه گردیده است بنابراین بایستی برای سایر مناطق مورد بررسی قرار گیرد. جهت دستیابی به این مهم استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور تخمین رواناب حوضه با استفاده از روش شماره منحنی در سال های اخیر افزایش یافته است. لذا هدف از این پژوهش بررسی روش شماره منحنی و نسبت تلفات اولیه به حداکثر نگهداشت (پارامتر منطقه ای) می باشد که به صورت مطالعه موردی در حوضه خارستان انجام شد. در این خصوص با استفاده از داده های سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه شماره منحنی حوضه مربوطه تهیه گردید. برای 5 واقعه بارندگی با استفاده از روش شماره منحنی برای پارامتر منطقه ای های مختلف 01/0، 05/0، 1/0، 15/0، 2/0، 25/0 و 3/0 مقدار رواناب حوضه در خروجی آن محاسبه گردید. در نهایت مقادیر رواناب محاسبه شده با استفاده از روش شماره منحنی با مقادیر رواناب اندازه گیری شده توسط ایستگاه هیدرومتری در خروجی حوضه مقایسه گردید. نتایج نشان داد که برای پارامتر های منطقه ای مختلف 01/0، 05/0، 1/0، 15/0، 2/0، 25/0 و 3/0 مقادیر شاخص تطابق(d) به ترتیب برابر با 62/0، 74/0، 88/0، 95/0، 93/0، 85/0 و 74/0 می باشد. همچنین مقدار میانگین مربعات خطا استاندارد شده(nrmse) به ترتیب برابر است با 5/132، 8/94، 4/56، 33، 6/35، 7/49 و 6/63 درصد می باشد . نتایج نشان داد که در صورتی که در روش شماره منحنی مقدار پارامتر منطقه ای حدود 15/0 در نظر گرفته شود کم ترین خطا بین رواناب مشاهده ای و محاسبه ای بدست می آید . پس از آن کم ترین خطا مربوط به مقدار 2/0 است که در روش شماره منحنی به طور معمول در نظر گرفته می شود .
فرانک پرهامی پویا علی مراد حسن لی
هدف از این تحقیق برآورد نیاز آبی گیاهان فضای سبز است که به صورت مخلوط در کنار یکدیگر کشت می شوند. برای این منظور، ضریب گیاهی و نیاز آبی گیاهان فضای سبز که بصورت مخلوط در کنار یکدیگر کشت شده اند با روش های بیلان آبی (انتخاب سه ایستگاه در باغ ارم شیراز)، ووکولس (wucols) و ipos به مدت یک سال، از مهر ماه 1391 تا مهر ماه 1392 برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین و کمترین تبخیر و تعرق ماهانه و مقدار سالانه تبخیر و تعرق با روش بیلان آب به ترتیب 197/3، 12/1و 1005/4 میلی متر، با روش ووکولس به ترتیب 140/3، 4/6 و 657/6 میلی متر و با روش ipos به ترتیب 4/72، 6/3 و 398/7 میلی متر برآورد گردید. ضریب گیاهی با روش بیلان آب در مرداد ماه بیشترین مقدار 0/87، در آذر ماه کمترین مقدار 0/61، با روش ووکولس در ماه های تیر و مرداد بیشترین مقدار 0/62، در ماه های آذر و دی کمترین مقدار 0/23 و با روش ipos ماه های خرداد و شهریور کمترین مقدار 0/28، در ماه های فروردین و اردیبهشت بیشترین مقدار 0/36 برآورد گردید. از آنجایی که در فضای سبز شهری و پارک ها تنها شادابی، سلامت و حفظ ظاهر و جنبه های تزئینی گیاهان مورد نظر است با کاربرد روش ووکولس که یک نوع کم آبیاری در مقایسه با روش بیلان آبی است می توان در کاهش مصرف آب و کاهش هزینه های پمپاژ و انتقال صرفه جویی قابل توجه ای بعمل آورد و در عین حال نگران آسیب جدی به گیاهان فضای سبز نبود.
مرتضی عرب محمد علی زمردیان
اثر متقابل آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل در خاک چسبنده مساله آبشستگی موضعی در اطراف پایه و تکیه¬گاه پل در سال¬های اخیر به طور گسترده توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. این در حالی است که مطالعات اندکی از تاثیر فاصله پایه از تکیه¬گاه روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل موجود می¬باشد. با توجه به این که پل¬های زیادی در سطح جهان ساخته می¬شوند که دارای پایه¬هایی در فاصله نزدیک به تکیه¬گاه می¬باشند، بنابراین ضرورت می¬یابد این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر طول تکیه¬گاه و شکل پایه بر روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه، از تکیه¬گاه¬های 25، 5/37 و50 سانتیمتر و پایه¬های دایره¬ای، مربعی گرد گوشه و مربعی نوک¬ تیز در دو فاصله 5/17 و 35 سانتیمتر نسبت به سیلاب دشت استفاده شد. نتایج آزمایشات نشان داد که با نزدیک¬تر شدن پایه به تکیه¬گاه در بستر غیر چسبنده آبشستگی آن¬ها افزایش می¬یابد. همچنین کمترین آبشستگی مربوط به پایه دایروی و بیشترین آبشستگی مربوط به پایه مربعی نوک تیز بدست آمد. سپس به منظور کاهش آبشستگی به ترتیب 5%، 10% و 15% رس به خاک بستر اضافه و متراکم گردید. با توجه به نتایج آزمایشات مشاهده گردید هنگامی که 10% رس به رسوبات غیر چسبنده اضافه شود در شرایط اشباع بستر و تراکم 70% بعد از گذشت 24 ساعت از شروع آزمایش کوچکترین آبشستگی در اطراف پایه و تکیه-گاه پل ایجاد نمی¬گردد.
توحید شهبازیان تورج هنر
به منظور واسنجی مدل aquacrop برای شبیه سازی رشد و عملکرد لوبیا چشم بلبلی، در منطقه باجگاه استان فارس، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در بهار و تابستان سال 1391 در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با 4 تکرار انجام شد. در این آزمایش 5 تیمار شامل: تیمار a بدون استرس (تیمار شاهد)، تیمار b استرس در مرحله رشد رویشی، تیمار c استرس در مرحله گل دهی، تیمار d استرس در مرحله غلاف دهی و تیمار e استرس در مرحله پر کردن غلاف در نظر گرفته شد، که در هر کدام از تیمارها در مرحله ذکر شده دو نوبت آبیاری در تیمار مدنظر حذف گردید. همچنین داده های مورد نیاز جهت اعتبار سنجی مدل aquacrop برای گیاه لوبیا چشم بلبلی در منطقه باجگاه استان فارس از پژوهش رضایی (1376) استخراج گردید. وزن کل ماده خشک (b)، وزن دانه (y) و وزن کاه (ys) حاصل از کشت سال 1391 در کرت های مختلف اندازه گیری شده و با استفاده از آزمون دانکن و به وسیله نرم افزار sas مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. مقایسه میانگین ها نشان داد که بین تمام تیمارها در سطح 5% اختلاف معنی داری وجود دارد و تنش آبی در مراحل مختلف رشد، بر کل ماده خشک تولیدی تاثیر گذارده است. نتایج نشان می دهد که به طور کلی تیمار آبیاری بدون تنش آبی بیشترین عملکرد دانه و ماده خشک، و تیمار تنش آبی در مرحله پر کردن غلاف کمترین میزان عملکرد را داشته است. نهایتا نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل برآورد خوبی از مقادیر رطوبت حجمی در طی فصل رشد دارد و به طور مناسبی می تواند مقادیر تبخیر-تعرق تجمعی را شبیه سازی کند. همچنین مدل تخمین خوبی از مقادیر ماده خشک در طی فصل رشد ارائه می نماید، علاوه بر این نتایج حاصل از شبیه سازی مدل از مقادیر عملکرد دانه و ماده خشک در روز برداشت محصول نشان دهنده تخمین خیلی خوب این مدل می باشد، البته مقادیر مناسب شاخص d و نیز شاخص nrmse بیان کننده این واقعیت می باشند. مقادیر شاخص های ذکر شده برای عملکرد دانه در سال اول به ترتیب برابر با 0/93 و 0/04 و در سال دوم برابر با 0/98 و 0/04 و در شبیه سازی ماده خشک به ترتیب برای سال اول 0/97 و 0/03 و سال دوم 0/95 و 0/04 به دست آمده است. همچنین نتایج آزمون f-test نشان دهنده این واقعیت است که بین مقادیر شبیه سازی شده و اندازه گیری شده عملکرد دانه و ماده خشک در هر دو سال زراعی اختلاف معنی داری وجود ندارد.
فرشید موسوی زاده تورج هنر
در سال های اخیر به دلیل بحران آب در کشور راه کارهایی برای مدیریت آب در بخش کشاورزی ارائه شده است یکی از این راه کارها استفاده از مدل های گیاهی در شبیه سازی محصول می باشد، که با استفاده از آن می توان تا حدودی مشکلات آبی را در زمینه کشاورزی بهبود بخشید. مزیت اصلی استفاده از مدل ها این است که سعی و خطا در زمین زراعی برای بهبود محصول را می توان کاهش داد و با بررسی شرایط مختلف تمامی حالات ممکنه را مورد بررسی قرار داد تا هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ منابع آبی شرایط بهینه را انتخاب نمود. لذا برای انجام اینکار مستلزم استفاده از مدل هایی هستیم که هم دقت بالایی داشته باشند و هم واسنجی آن برای کاربر نیز آسان باشد تا با دریافت خروجی های مطلوب روند رشد محصول مورد ارزیابی دقیقی قرار گیرد. از جمله مدل هایی که تحقیقات زیادی روی آن ها انجام شده است مدل aquacrop می باشد که در مناطق مختلف کشور و جهان نتایج مطلوبی داشته است. بنابراین در این پژوهش سعی گردید تا نتایج حاصل از مدل با اطلاعات حاصل از کشت گیاه کلزا شعبانی(1385) و ثابت (1388) در منطقه باجگاه استان فارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این تحقیق مقدار آب خاک در ناحیه ریشه، تبخیر- تعرق، پوشش سبز، ماده خشک و عملکرد دانه واسنجی و مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل از مدل، دقت و کارایی آن ها با یکدیگر مورد مقایسه و بحث قرار گرفت. نهایتا شاخص nrmse با اطلاعات شعبانی(1385) به عنوان اطلاعات سال اول کشت برای عملکرد دانه 9/14 درصد برای ماده خشک نیز 6/24 درصد بدست آمد و با اطلاعات ثابت(1388) به عنوان کشت سال دوم این ضرایب برای عملکرد دانه 1/12 درصد و برای ماده خشک نیز9/28 درصد حاصل گردید. بنابراین نتایج حاصل از مدل واسنجی شده با شرایط تاثیرگذار بر روی رشد، برای عملکرد قابل اعتماد می باشد ولی برای ماده خشک از اعتماد کمتری برخوردار است.
حسین لطیفی علی اصغر قائمی
در کشور ایران، میانگین کل بارندگی کم و در حدود یک سوم میانگین بارندگی جهان می¬باشد. بنابراین کمبود آب به¬طور جدی این کشور را تهدید می¬نماید. از آنجا که غالب مصرف آب در بخش کشاورزی می¬باشد، لذا استفاده از روش¬های مکانیزه و سیستم¬های پیشرفته¬ی آبیاری، خصوصاً سیستم¬های آبیاری تحت فشار می-تواند یکی از راه¬حل¬های کاهش اثرات کم¬آبی باشد. براین اساس میزان مصرف آب جهت آبیاری فضای سبز خانگی در روش¬های آبیاری قطره¬ای (هوشمند، خودکار و معمولی) اندازه¬گیری و با روش آبیاری سطحی (شاهد) مقایسه گردید. در این پروژه، تعداد 26 طرح در غالب 24 منزل مسکونی و 2 ارگان خصوصی- دولتی (3 طرح سیستم قطره¬ای هوشمند، 5 طرح سیستم قطره¬ای خودکار، 7 طرح سیستم قطره¬ای معمولی و 11 طرح سیستم آبیاری سطحی) در شهرستان فسا انتخاب و با محاسبه¬ی مدت زمان و دور آبیاری برای هر یک از طرح¬ها، آبیاری در مدت 320 روز انجام گردید. مقادیر راندمان¬های آبیاری شامل eu، cu، aelq، pelq، aelq- pelq، ea، qvar، hvar، vqs و us برای سیستم¬ قطره¬ای هوشمند به¬ترتیب 14/88، 95/89، 35/85، 81/76، 53/8، 51/72، 11/24، 63/9، 69/12 و 31/87 درصد و برای سیستم قطره¬ای خودکار به¬ترتیب 14/85، 97/86، 25/83، 92/74، 32/8، 74/72، 04/29، 22/7، 37/17 و63/82 درصد و برای سیستم قطره¬ای معمولی به¬ترتیب 16/87، 83/86، 04/86، 44/77، 60/8، 80/80، 51/24، 01/4، 84/17 و 16/82 درصد می¬باشد. میزان مصرف آب آبیاری برای سیستم¬های آبیاری هوشمند، خودکار، معمولی و سطحی به¬ترتیب 79/112، 166، 74/342 و 55/619 لیتر بر مترمربع سطح باغچه در ماه می¬باشد. بنابراین در سیستم آبیاری قطره¬ای هوشمند، خودکار و معمولی به¬ترتیب 79/81%، 21/73% و 68/44% صرفه¬جویی در مصرف آب، نسبت به سیستم آبیاری سطحی صورت گرفته است.
سمیرا رضایی علیرضا کشاورزی
هدف این تحقیق، طراحی یک سیستم کنترل شبکه آبیاری با استفاده از روش مدیریت مرکزی جهت تحویل حجمی آب می باشد که باعث کاهش تلفات آبیاری و استفاده بهینه ی آب کشاورزی، کاهش هزینه های ناشی از نیروی انسانی، افزایش دقت در کنترل دریچه ها و همچنین افزایش راندمان می باشد.در این پژوهش مدل آزمایشگاهی مورد استفاده شامل یک دریچه قطاعی و آبگیر می باشد. رابطه ایی جهت تحویل آب به آبگیر در دو حالت جریان آزاد و مستغرق بدست آمد و با اجرای سیستم اتوماسیون روی دریچه قطاعی و اجرای روش مدیریت مرکزی، الگوریتم مربوطه جهت تحویل حجمی آب نوشته شد و نرم افزار مربوط به آن طراحی گردید. در این پژوهش نرم افزار مربوطه با دریافت دبی هدف از کاربر، میزان بازشدگی متناسب با شرایط هدف را محاسبه می کند و آن را به قسمت محرک دریچه قطاعی جهت رساندن دریچه مذکور به میزان بازشدگی مورد نظر ارسال می کند و در نهایت نرم افزار قادر خواهد بود میزان حجم آب ورودی به آبگیر جهت تحویل حجمی آب را از لحظه ی ورود آب به آبگیر به طور دقیق محاسبه کند.
یگانه یدی علیرضا کشاورزی
درمطالعه حاضر ساختار های جریان و تاثیرات آنها روی انتقال ذرات رسوب در اطراف پایه پل استوانه ای به صورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است.و تغییرات زمانی عمق ومساحت حفره آبشستگی با استفاده از تکنیک پردازش تصویری در طی گذشت زمان در اطراف پایه پل را از طریق تصاویر دریافتی به دست می دهد وبدین ترتیب رابطه ای بین مساحت حفره آبشستگی و زمان و همچنین رابطه ی مساحت –عمق، در زمان مشخص ارائه گردید.
سارا ظفرمند تورج هنر
بخش عمده ای از شهر¬ها و آبادی¬ها به دلیل دسترسی به آب رودخانه¬ها به منظور بهره¬برداری زراعی، شرب و صنعت و از سوی دیگر مساعد بودن توپوگرافی و خاک اراضی ساحلی در امتداد رودخانه¬ها گسترش یافته¬اند. فرسایش و رسوب¬گذاری بستر و دیواره از جمله مشکلاتی است که در رودخانه¬های با بستر آبرفتی دیده می-شود. در رودخانه¬های پیچانرودی فرسایش و رسوب¬گذاری در سواحل موجب پیشروی قوس¬ها می¬گردد و اراضی ساحلی بیشتری را غیر قابل استفاده می¬نماید. امروزه روش¬های متعددی برای بهسازی و ترمیم کناره و بستر رودخانه¬های قوسی، توسط محققین مختلف پیشنهاد شده است. از جمله استفاده از سازه¬هایی همچون سرریز-ها، پره¬ها، آبشکن¬ها و غیره. تاثیر این سازه¬ها در کاهش آبشستگی و رسوب¬گذاری در قوس¬ها در پژوهش¬های پیشین مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق نیز تاثیر سرریز¬های w شکل و خطی بر فرسایش بستر قوس¬ها مورد بررسی قرار گرفته و با جاگذاری این سرریزها در دو موقعیت بالادست و پایین¬دست قوس، تغییرات توپوگرافی بستر با حضور این سازه¬ها محاسبه می¬شود. این سرریزها در قوس در برخی موقعیت¬های مکانی باعث بهبود وضعیت بستر و در بعضی مکان¬ها باعث تشدید فرسایش شده است. حضور این سرریزها فرسایش و رسوب گذاری در قوس بالادست را کاهش داده، ولی در پایین¬دست سرریزها چاله¬های فرسایشی تشکیل شده¬است. در این تحقیق از پوشش سنگ¬چین برای قسمت¬هایی که تشدید فرسایش اتفاق افتاده استفاده شد. نتایج نشان داد که پوشش سنگ¬چین تاحدودی از فرسایش بستر پایین¬دست سرریزها جلوگیری کرده است.
مهنوش یزدخواستی علیرضا کشاورزی
در این تحفیق به بررسی اثر توپوگرافی بستر بر روی جداشدگی جریان در کانال آبگیر 55 درجه در دو حالت تیزگوشه و گردگوشه با شعاع 20 سانتیمتری لبه ورودی آبگیر با دو دبی متفاوت و چهار نسبت دبی پرداخته شد و با حالتی که آبگیر بدون رسوب باشد مقایسه شد و این نتیجه گیری حاصل شد که وجود رسوب در بستر آبگیر باعث کاهش ابعاد جداشدگی جریان در مقایسه با بدون رسوب است.
مهدی دستورانی تورج هنر
چکیده ندارد.
تورج هنر محمود جوان
جریانهای متغییر مکانی بر اساس کاهش و یا افزایش دبی در طول مسیر در دو گروه کلی طبقه بندی می گردند از اینرو هیدرولیک جریانهای متغیر مکانی نسبت به سایر جریانها از پیچیدگی بیشتری برخوردار می باشد. در این مطالعه جریان متغیر تدریجی با کاهش دبی مورد بحث قرار گرفته است نمونه ای از این گونه جریانها ، جریان آب در کانالهای همراه با سرریز جانبی می باشد. در این مطالعه ابتدا جنبه های تئوری و عملی مطالعات انجام شده قبلی مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان داد که تاکنون به سرریز های جانبی مایل در کانال های مایل در کانالهای غیر منشوری توجهی نگردیده و مورد بررسی نیز قرار نگرفته است.از اینرو هدف اصلی در این تحقیق بررسی اثر شیب افقی تاج سرریز در کانالهای مستطیلی غیر منشوری بر ضریب آبدهی می باشد که بصورت کلی و المانی بررسی انجام پذیرفت.جهت بررسی اثر این عوامل در ضریب آبدهی ابتدا یک مدل فیزیکی طراحی و اجرا گردید این مدل شامل یک کانال اصلی به طول 15 متر و عرض 35/0 متر و عمق 45/0 می باشد . که در طول مسیر آن یک سرریز جانبی کارگذاری گردید. در این تحقیق مطالعات در سه سری آزمایش کلی شامل یک حالت کانال منشوری و دوحالت کانال غیر منشوری مستطیلی صورت پذیرفت که با کارگذاری یک دریچه کشویی در انتهای مسیر عمق آب در طول سرریز جانبی در یک حالت باز و دو حالت نیمه بسته ضمن ایجاد جریانهای مختلف آزمایشهای مختلفی انجام گردید. که بطور کلی با استفاده از محدوده وسیعی از متغییرها ، هفتصد آزمایش انجام پذیرفت.