نام پژوهشگر: بهمن بهرام نژاد
سمیه ونایی غلامرضا حیدری
به منظور بررسی اثرات تنش سرما و یخ زدگی روی آنزیم های آنتی اکسیدانت و برخی صفات فیزیولوژیکی در نخود، سه آزمایش مجزا در سه مرحله رشدی جوانه زنی، سبز شدن و رشد اولیه انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی با استفاده از فاکتور دما در شش سطح (تیمار شاهد c°15= 1t، c°5= 2t، c°0= 3t، c°5-= 4t، c°10-= 5t، c°15-= 6t) و رقم در سه سطح (پیروز=1v، 482ilc=2v، بیونیج=3v)، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 88-1387 در اتاقک رشد در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان اجرا گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تیمارهای سرما و یخ زدگی روی کلیه صفات از جمله آنزیم های کاتالاز (cat) و پراکسیداز (pox)، میزان پرولین، پروتئین محلول، کربوهیدرات های محلول در آب و الکل، پایداری غشاء، کلروفیل و پراکسید هیدروژن (2o2h) تأثیر معنی دار داشت. به گونه ای که کلیه صفات ذکر شده بجز کلروفیل با کاهش دما افزایش نشان دادند. در کل بین تیمارهای دمایی، دمای 5- درجه سانتی گراد بیشترین تأثیر را روی صفات فوق الذکر داشت. در این تحقیق ارقام مورد بررسی در مرحله جوانه زنی با توجه به واکنش رقم 482ilc به تنش های مورد بررسی از لحاظ صفات میزان پایداری غشاء، پرولین، پروتئین، 2o2h، پراکسیداز و کاتالاز این رقم به عنوان رقم متحمل شناخته شد و رقم پیروز دارای بیشترین حساسیت در بین ارقام بود. در مرحله سبز شدن میزان پایداری غشاء، کربوهیدرات محلول در آب و پروتئین در رقم 482ilc دارای بالاترین مقادیر بود و در بقیه صفات مورد مطالعه رقم بیونیج به عنوان رقم مقاوم به تنش شناخته شدند. با وجود این از نظر میزان 2o2h و پراکسیداز این دو رقم فاقد اختلاف معنی دار بودند. در این مرحله رقم پیروز در اکثر صفات دارای بیشترین حساسیت نسبت به تنش بود. در مرحله رشد اولیه نیز رقم 482ilc در صفت پایداری غشاء و رقم بیونیج در صفات کربوهیدرات محلول در الکل و کلروفیل دارای مقادیر بالاتری بودند، که البته در صفت 2o2h این دو رقم فاقد اختلاف معنی دار بودند که حاکی از قابلیت بالای این ارقام برای مقاومت در شرایط سرما می باشد. در این آزمایش بین 2o2h با آنزیم های کاتالاز (**98/0 r=) و پراکسیداز (**89/0 r=) در مرحله جوانه زنی همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. همچنین بین میزان پروتئین محلول در مرحله سبز شدن با آنزیم پراکسیداز (**8/0 r= ) و کاتالاز (**84/0 r= ) همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت. به طور کلی تنش می تواند باعث افزایش گونه های فعال اکسیژن شود که این اکسیژن های فعال سبب آسیب به غشاء و در نتیجه تخریب غشای سلول می شوند، که در نهایت توسط آنزیم های آنتی اکسیدانت تجزیه می شوند. بنابراین این آنزیم ها در مقاومت به تنش سرما و یخ زدگی نقش مهمی را ایفا می کنند.
منصوره کریمی نورعینی بهروز حریقی
بیماری پژمردگی باکتریایی سیب زمینی از مشکلات اصلی در استان های کردستان و مرکزی است. تحقیق حاضر به منظور شناسایی و تعیین تنوع جدایه های باکتری عامل بیماری و مقایسه آنها با جدایه مرجع صورت گرفت. از ساقه و غده سیب زمینی با علائم پژمردگی، از مناطق مختلف استان کردستان و مرکزی نمونه برداری گردید. کلیه جدایه ها همراه با نمونه استاندارد ralstonia solanacearum از نظر خصوصیات بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تشخیص دقیق جدایه ها واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی توالی ژن های hrp استفاده شد. تنوع ژنتیکی جدایه ها با استفاده از تکنیک rep-pcr مورد بررسی قرار گرفت. آزمون بیماری زایی در گلخانه با شرایط مساعد روی 7 رقم سیب زمینی انجام شد. بر اساس آزمون های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی استاندارد، 43 جدایه عامل بیماری r. solanacearum تشخیص داده شد. همه جدایه ها متعلق به بیووار 2 بودند. تعداد 30 جدایه انتخاب گردید و در واکنش زنجیره ای پلیمراز مورد بررسی تکمیلی قرار گرفت. نتایج pcr با استفاده از آغازگرهای طراحی شده بر اساس توالی نوکلئوتیدی ژن hrp نشان داد که تعداد 7 نمونه یک باند مشابه 1486 جفت بازی تولید نمودند. تنوع ژنتیکی سویه ها با استفاده از تکنیک rep-pcr با آغازگرهای box, rep و eric مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از برنامه ntsys انجام گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده جدایه ها در سطح تشابه 51 درصد به 6 گروه تقسیم می شوند. نتایج این مطالعات نشان می دهد که پژمردگی باکتریایی سیب زمینی در استان کردستان و مرکزی گسترش زیادی دارد و یکی از بیماری های خسارت زا می باشد. با استفاده از نتایج حاصل از دندروگرام ها و نتایج آزمون های بیوشیمیایی، می توان نتیجه گرفت که تفاوت های زیادی در سویه-های جمع آوری شده از مناطق مختلف استان وجود دارد که نشانگر وجود تنوع در باکتری r. solanacearum در این استان ها بوده و می تواند مبین قابلیت تغییرپذیری این گونه باشد.
کیوان کریمی بهروز حریقی
نخود ایرانی (cicer arietinum l.) یکی از محصولات مهم زراعی در استان کردستان می باشد. بیماری پژمردگی و زردی نخود ایرانی با عامل fusarium oxysporum f. sp. ciceris یکی از محدود کننده های کشت این محصول به شمار می رود. در نمونه برداری انجام شده از مزارع استان کردستان 11 جدایه مربوط به این بیمارگر شناسایی شد و براساس تست بیماریزایی جدایه f6 جهت انجام آزمایشات بعدی انتخاب گردید. در این بررسی نمونه هایی از خاک ناحیه ریزوسفر گیاه سالم نخود جهت جداسازی رایزوباکترهای آنتاگونیست بصورت تصادفی از مزارع مختلف جمع آوری گردید. نمونه های خاک پس از تهیه سری رقت های 3- 10 و4- 10 روی محیط آگار غذایی (na) و pseudomonas f agar کشت داده شدند و 232 جدایه براساس رنگ، شکل و اندازه کلنی جدا گردیدند. جدایه های بدست آمده، جهت بررسی اثرات آنتاگونیستی با قارچ بیمارگر به روش کشت متقابل (dual culture) بر روی محیط سیب زمینی- دکستروز- آگار (pda) کشت داده شدند. 43 جدایه در تقابل با عامل بیمارگر پژمردگی و زردی نخود هاله بازدارندگی ایجاد کردند که براساس آزمون واکنش گرم، of، و تولید رنگدانه فلوروسنت 6 جدایه متعلق به جنس bacillus (b1,b6,b28,b40,b99, b108)و 6 جدایه (p11, p12, p66, p112) و (p9, p10) متعلق به pseudomonas با خاصیت آنتاگونیستی بالا انتخاب و میزان بازدارندگی جدایه ها از رشد بیمارگر نسبت به شاهد مقایسه گردید. براساس تست های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و فیریولوژیکی جدایه های باسیلوس، گونه bacillus subtilis و جدایه های سودوموناس به ترتیب گونه هایpseudomonas aeuroginosa و pseudomonas putida تشخیص داده شدند. جدایه ها با تولید آنتی بیوتیک و ترکیبات فرار توانستند از رشد میسلیومی قارچ بیمارگر جلوگیری کنند. همچنین جدایه ها از نظر تولید متابولیت هایی همچون سیانید هیدروژن، سیدروفور، پروتئاز و اندول استیک اسید اثرات متفاوتی را از خود نشان دادند. در مطالعات گلخانه ای، تاثیر جدایه های آنتاگونیست به دو روش آغشته سازی خاک و آغشته سازی بذر بر روی شدت بیماری، وقوع بیماری و فاکتورهای رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش آغشته سازی خاک جدایه های p10, p12, b1, b6, b28, b99 و در روش آغشته سازی بذر جدایه های p12 و b28 به طور معنی داری نسبت به شاهد آلوده شدت بیماری را کاهش دادند اما در وقوع بیماری در همه تیمارها مشاهده شد و جدایه ها نسبت به شاهد آلوده تاثیر معنی داری در کاهش وقوع بیماری از خود نشان ندادند. از نظر تاثیر جدایه های آنتاگونیست بر روی فاکتورهای رشدی، جدایه های b28، p12 و p112 به طور معنی داری نسبت به شاهد سالم ارتفاع، وزن تر و خشک گیاه را افزایش دادند. درکل با توجه به این نتایج پیشنهاد می شود که جدایه های باسیلوس و سودوموناس جهت کنترل زیستی بیماری پژمردگی زردی و پژمردگی فوزاریومی نخود موثر می باشند.
عادل مفاخری باشماق عادل سی و سه مرده
چکیده به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت وصفات فیزیولوژیکی ارقام نخود، آزمایشی مزرعه ای در مزرعه دانشگاه کردستان بصورت اسپلیت پلات برپایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. فاکتور اصلی سطوح تنش شامل شاهد(آبیاری در همه مراحل) تنش رویشی ( عدم آبیاری تا شروع گلدهی)، تنش زایشی(قطع آبیاری پس از گلدهی تا رسیدگی دانه) و تنش کامل( عدم آبیاری تا انتهای دوره رشدی) و فاکتور فرعی ارقام نخود شامل بیونیج، پیروز و ilc482 بودند. فتوسنتز، عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل، میزان پرولین و پروتئین های محلول، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز اندازه گیری شدند. اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع گیاه در همه ارقام معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه در همه تیمارها متعلق به رقم بیونیچ و کمترین عملکرد دانه متعلق به رقم پیروز بود. تنش خشکی تأثیر معنی داری بر میزان کلروفیل و میزان پروتئین های محلول داشته و مقدار آنها را کاهش داد ولی تنش خشکی باعث افزایش پرولین و فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز شد. کلمات کلیدی: نخود، فتوسنتز، عملکرد دانه، کلروفیل، پرولین، کاتالاز و پراکسیداز .
محمد انصاری عادل سی و سه مرده
به منظور مطالعه اثر تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیکی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت ارقام گلرنگ بهاره، آزمایش مزرعه ای، در مزرعه دانشگاه کردستان با استفاده از ارقام اصفهان 78، سینا، il111 و pi-250536 انجام شد. طرح آزمایشی به کار رفته در این آزمایش، اسپلیت پلات، با 4 تیمار و 3 تکرار بود. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از؛ شاهد(آبیاری در همه مراحل) تنش رویشی با عدم آبیاری تا شروع گلدهی، تنش زایشی با عدم آبیاری بعد از شروع گلدهی و تنش کامل با عدم آبیاری تا انتهای دوره رشدی اعمال شدند. عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، ارتفاع بوته، درصد روغن، عملکرد روغن، محتوی آب برگ، میزان کلروفیل، میزان پرولین و پروتئین های محلول، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز و پایداری غشای سلولی اندازه گیری شدند. تنش خشکی سبب کاهش معنی داری عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، ارتفاع گیاه، عملکرد روغن، محتوی آب برگ در همه ارقام شد. در شرایط تنش خشکی بیشترین میزان عملکرد در رقم il111 که بیشترین پایداری غشا را داشت. تنش خشکی تأثیر معنی داری روی درصد روغن، میزان کلروفیل، میزان پروتئین های محلول، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز نداشت، ولی سبب تجمع پرولین شد. در شرایط تنش خشکی بین فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان کلروفیل a و بین فعالیت پراکسیداز و کلروفیل b همبستگی مثبت مشاهده شد. نتایج این آزمایش پیشنهاد می کنند ارقامی که میزان پرولین، محتوی آب برگ و پایداری غشای بالایی دارند، مقاومت بیشتری به تنش خشکی دارند. کلمات کلیدی: گلرنگ، عملکرد دانه، کلروفیل، پرولین، کاتالاز، پراکسیداز و پایداری غشاء سلولی.
معصومه خالوندی بهمن بهرام نژاد
به منظور بررسی اثرات تنش خشکی بر خصوصیات فیزیولوژیک، آنزیم های آنتی اکسیدانت و پروتئین های محلول در اکوتیپ های گندم سرداری، آزمایشی در قالب طرح بلوک های نواری با سه تکرار در سال 89-1388 و به صورت مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قاملو وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی استان کردستان اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد، تیمار خشکی بر روی کلیه صفات از جمله آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (sod) و پلی فنل اکسیداز (ppo)، میزان پرولین، پروتئین، پراکسیداسیون لیپید، پایداری غشاء، کلروفیل، تبادلات گازی برگ، سرعت کاهش آب از برگ و اجزای عملکرد معنی دار بود، به طوری که صفات پرولین، پراکسیداسیون لیپید و میزان خسارت به غشاء سلولی افزایش نشان دادند. تحت تنش خشکی بواسطه افزایش تولید انواع اکسیژن فعال، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پلی فنل اکسیداز افزایش پیدا کرد. به نظر می رسد که آنزیم سوپراکسید دیسموتاز نقش اصلی را در کاهش خسارت اکسیداسیونی تحت تنش خشکی بر عهده دارد. لذا اکوتیپ های با فعالیت بیشتر آنزیم ها، مالون دآلدئید کمتر و پایداری غشاء بیشتری داشته اند. در این تحقیق اکوتیپ های مورد بررسی از نظر صفات ذکر شده اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان دادند، به طوری که از نظر میزان پروتئین، سوپراکسید دیسموتاز و پرولین اکوتیپ تازه آباد بر سایر اکوتیپ های مورد مطالعه برتری داشت. حفظ میزان پروتئین تحت تنش با کاهش سرعت از دست رفتن آب برگ همراه بود. اثر تنش رطوبتی بر وضعیت باند های پروتئینی بیشتر در جهت حذف و یا تحلیل بعضی از باندها در تیمارهای تنشی خصوصاً در نواحی مربوط به زیر واحد های آنزیم روبیسکو بوده و کمتر موجب ظهور باندهای جدید در عکس العمل به تنش شده است. بررسی الگوی باندی پروتئین های محلول بر روی ژل اکریل آمید نشان داد که ظهور باندهای جدید یا حذف بعضی از باندها در سطوح مختلف تنش خشکی را می توان به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی پاسخ به تنش خشکی در نظر گرفت. می توان گفت پروتئین هایی که به کمبود آب در گیاه پاسخ می دهند با فرآیندهایی از قبیل: فعالیت آنتی اکسیدانت ها، فتوسنتز، آسیب به پروتئین ها و متابولیسم لیپید ارتباط دارند و نقش این پروتئین ها در پاسخ به تنش می باشد.
یاسر احمدی مقدم خسرو پیری
هزاران سال است که گیاهان از مهمترین منابع درمانی محسوب می شوند.گیاهان همچنین منبع بسیاری از درمانهای جدید می باشند.تقریبا یک چهارم داروهای تولید شده حاوی عصاره های گیاهی یاترکیباتی هستند که از مواد گیاهی به دست آمده اند یا براساس ترکیبات گیاهی مدل سازی شده اند. با استفاده از پیشرفت های بیوتکنولوژی، تولیدات طبیعی گیاهان می توانند منبع عظیمی از ترکیبات شیمیائی جدید با منشاء گیاهی را برای کاربردهای گوناگون فراهم کنند. کشت بافت گیاهان دارویی به عنوان یک راه حل مناسب جهت تولید متابولیت های ثانویه با ارزش معرفی شده است. اخیرا کشت ریشه های موئین به عنوان یک منبع پایدار برای تولید متابولیت ها پیشنهاد شده است. ریشه های مویین با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز تولید می شوند. بزرگترین مزیت کشت ریشه های مویین این است که اغلب در مقایسه با گیاهان مادری، توان بالایی در تولید متابولیت های ثانویه دارند. خرفه یکی از گیاهان دارویی است که در آسیا و اروپا یافت می شود. این گیاه دارای ترکیبات ثانویه با ارزشی همچون دوپامین است. امروزه از دوپامین در درمان بیمار ی پارکینسون استفاده می شود. این گیاه در حالت طبیعی متابولیت های ثانویه کمی تولید می کنند و در نتیجه برای افزایش متابولیت های ثانویه و توسعه درحد تجاری، استفاده از روش القاء ریشه موئین می تواند مثمر ثمر واقع شود. در این تحقیق جهت ایجاد ریشه های موئین در گیاه خرفه از باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز استرین ar15834 استفاده گردید که در نهایت منجر به تولید ریشه های مویین از این گیاه شد. جهت تأیید تراریختی ریشه های موئین تولید شده، آنالیزpcr با استفاده ازآغازگر اختصاصی ژن rolb انجام پذیرفت. نتیجه آنالیز pcr، وجود باندهای تشخیصی مربوط به تکثیر اختصاصی ژن rolb را با اندازه 780 جفت بازی نشان داد و بدین ترتیب تراریختی ریشه های مویین تأیید شد. پس از ایجاد ریشه های موئین در گیاه خرفه، میزان تولید متابولیت های ثانویه در این ریشه ها با استفاده دستگاه hplc ارزیابی گردید. نتاج حاصل نشان داد که میزان دوپامین در ریشه های موئین(لاینf) نسبت به ریشه های طبیعی(کنترل) گیاه 18 برابر افزایش داشت. 6 لاین ریشه موئین جداسازی و میزان دوپامین آنها هم اندازه گیری گردید. عوامل مختلفی از قبیل نوع ریزنمونه، سن گیاهچه، ، مدت زمان های مختلف آلودگی، مدت هم کشتی برای افزایش تراریختی گیاه خرفه مورد بررسی قرار گرفت. محیط کشت های مختلف از قبیل ms، ms2/1، b5 و w بمنظور رشد بهتر ریشه های موئین بررسی شد و محیط کشت ms2/1 بعنوان محیط کشت مناسب برای رشد ریشه ها بخاطر تولید زی توده بیشتر انتخاب گردید. بمنظور افزایش تولید دوپامین در ریشه های موئین(لاین b ) از محرکهای متیل جازمونات و اسید سالسیلیک در غلظت های مختلف استفاده گردید و مشخص شد که تمام غلظت های مورد استفاه متیل جازمونات به ویژه متیل جازمونانت 100 میکرومول تاثیر بالای در تولید دوپامین دارند.
رحیمه سعادتی بهمن بهرام نژاد
چکیده آلودگی خاک ها به آرسنیک، به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. اخیراً برهمکنش همزیستی rhizobia-legume در گیاهان لگوم به عنوان یک روش جایگزین جهت اصلاح زیستی خاک به همراه بهبود نیتروژن خاک مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق مقاومت باکتری های ریزوبیای همزیست با ریشه گیاهان تیره لگوم از قبیل یونجه و نخود به آرسنیک مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات بیوشیمیایی 27 جدایه مورد بررسی قرار گرفت. جدایه های انتخابی جدا سازی شده از یونجه، نخود، عدس، ماشک، یونجه زرد و خارشتر با استفاده از آغازگر مربوط به ژن 16s rdna مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی ژن arsc، وجود ژن مقاومت به آرسنات در 18 جدایه تأیید گردید. در بررسی میزان تحمل پذیری جدایه ها به آرسنیک در محیط کشت مایع yem حاوی غلظت های مختلف آرسنات (100، 200، 250، 300، 350 و 400 میلی مولار)، جدایه های یونجه(ab1, ab3) ، سویه استاندارد (sinorhizobium meliloti sm117)، جدایه های نخود (pa2, pc2)، جدایه عدس (l2)، جدایه های ماشک (ve1, ve2)، جدایه یونجه زرد (ya1) و جدایه خارشتر (cth1) متحمل به غلظت 350 میلی مولار آرسنات و جدایه های (ab1, pa2, l2, ve2, ya1, cth1) قادر به رشد در محدوده غلظتی بین 350 تا 400 میلی مولار آرسنات بودند. به منظور ارزیابی تأثیر آرسنیک بر توان گره زایی جدایه ها و میزان رشد گیاهان یونجه و نخود، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح (دو سطح تلقیح و یک سطح بدون تلقیح) و پنج سطح آرسنیک (صفر، 10، 50، 75 و 100 میلی گرم آرسنیک بر کیلوگرم خاک) و با سه تکرار در شرایط گلخانه ای به مدت 8 هفته انجام شد. داده ها با روش تجزیه واریانس و با استفاده از نرم افزار sas مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایش گلخانه نشان داد که تلقیح گیاه یونجه توسط سویه های ab1 و rm (سویه استاندارد) و تلقیح گیاه نخود توسط سویه های pc2 و pf2، بر وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه در غلظت های مختلف آرسنیک تأثیر معنی داری داشته است. به علاوه از لحاظ تأثیر تلقیح بر میزان رشد گیاهان در غلظت های مختلف آرسنیک، بین سویه های باکتری (ab1, rm) در یونجه و (pf2, pc2) در نخود با ضریب تبیین 99% تفاوت معنی د اری وجود نداشت. به طور متوسط در تیمارهای با تلقیح باکتری و بدون آرسنیک گیاهان یونجه و نخود به ترتیب، تعداد گره های روی ریشه 5 تا 7 و 4 تا 5 در هر تکرار بود. در تیمارهای دارای آرسنیک و با تلقیح باکتری به ترتیب، 2 تا 5 و 2 تا 3 گره در هر تکرار مشاهده شد که نشان دهنده عدم تأثیر آرسنیک در میزان گره زایی می باشد.
حدیث خنده رو بابک سوری
آنالیز پسماندهای جامد شهری در کشور ما نشان می دهد، بخش عمده ترکیب پسماند شهری از مواد آلی فسادپذیر تشکیل شده است. بر همین اساس، تبدیل مواد آلی موجود در پسماند به کمپوست در اولویت برنامه های مدیریت مواد زائد جامد قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر، نخست تعیین روند تغییرات شاخص های کیفی کمپوست حاصل از پسماند جامد شهری در طی فرآیند تولید در مجتمع پردازش آرادکوه تهران و شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه و مقایسه کیفیت کمپوست تولید شده نهایی با استانداردهای ایران، استاندارد who و نظریه gotass و در نهایت، بررسی ارتباط شاخص های کیفی کمپوست با پارامترهای رنگ در استاندارد cielab می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در طی دوره نود روزه کمپوست سازی، روند تغییرات شاخص های کیفی کمپوست دو شهر به غیر از روند تغییرات دما، مشابه یکدیگر بودند. در مقایسه شاخص های کیفی کمپوست نهایی با استاندارد ایران، نتایج حاکی از آن بود که کمپوست هر دو شهر از لحاظ ازت، پتاسیم، جوانه زنی، ph و ec در محدوده کمپوست درجه یک و از نظر ماده آلی کمپوست هر دو شهر در محدوده کمپوست درجه دو قرار گرفت. به علاوه ملاحظه گردید که دو شاخص نسبت c/n و درصد فسفر در هر دو شهر مورد مطالعه در محدوده کمپوست درجه دو قرار می گیرند. در مقایسه ی شاخص های بررسی شده با استانداردهای who و نظریه gotass مشاهده شد که تمام شاخص های اندازه گیری شده کمپوست دو شهر در محدوده قابل قبول و استاندارد قرار دارند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت اکثر شاخص های بررسی شده در کمپوست دو شهر در محدوده قابل قبولی قرار داشتند و تنها شاخص های درصد ماده آلی، درصد فسفر و نسبت c/n اندکی کمتر از حد مطلوب بودند. همچنین نتایج نشان داد پارامترهای رنگ cielab دارای قابلیت اعتماد بالایی به منظور ارزیابی کیفیت کمپوست پسماندهای جامد شهری در کشور می باشند که بر خلاف سایر روشهای مرسوم ارزیابی کیفیت کمپوست که اکثراً بر پایه آنالیزهای آزمایشگاهی استوارند و از اینرو بسیار زمان بر، پرهزینه و نیازمند آزمایشگاه های مجهز و افراد متخصص هستند روشی ساده و ارزان می باشد.
سمیرا ترکمن بهمن بهرام نژاد
سایکلوتایدها دسته ای از پروتئین های کوچک غنی از سیستئین می باشند و این پپتیدها حدود 30 اسیدآمینه دارند. در آن ها یک ساختار منحصر به فرد به وسیله سه باند دی سولفید، به نام گره سیستئینی ایجاد می شود. سایکلوتایدها خانواده بزرگی از پپتیدهای حلقوی ضد میکروبی هستند که فعالیت های زیستی متنوعی دارند که از جمله می توان به فعالیت ضدمیکروبی، ضدتوموری، ضدویروسی، از بین بردن گلبول های قرمز، سلول کشی و حشره کشی اشاره نمود. شبه سایکلوتاید ها در گیاهان به صورت خانواده ژنی بیان می شوند. این ژن ها دارای نواحی حفاظت شده ای می باشند که در این پژوهش بر اساس توالی نواحی حفاظت شده آغازگر طراحی شد و با استفاده از تکنیکrace-pcr3 ژن های کدکننده پروتئین های شبه سایکلوتاید در گندم همسانه سازی و تعیین توالی شدند. مقایسه توالی های به دست آمده با توالی موجود در پایگاه داده ای pgi نشان داد تعداد 11 توالی نوکلئوتیدی شبه سایکلوتاید از گندم به دست آمده است. توالی های نوکلئوتیدی به دو دسته تقسیم شدند و توالی پروتئینی آن ها نیز به دو دسته تقسیم شدند. توالی tacycl2 در یک دسته و بقیه توالی ها در دسته دیگر قرار گرفتند. این توالی ها شباهت زیادی با توالی های شبه سایکلوتاید احتمالی در خانواده گرامینه دارند. تعداد نوکلئوتیدهای این توالی ها 402-479 متغیر بود. بیان نیمه کمی یکی از ژن های شبه سایکلوتاید در اندام های ریشه، کلئوپتیل، ساقه، برگ و گل آذین مطالعه شد. کلئوپتیل بیشترین میزان بیان نسبی و ساقه کمترین میزان بیان نسبی را نشان داد. همچنین بیان ژن شبه سایکلوتاید در اندام برگ با تیمار اسید سالیسیلیک مطالعه شد اما نتایج به دست آمده نیاز به مطالعات کمی داشت. این اولین مطالعه در زمینه همسانه سازی ژن های شبه سایکلوتاید در خانواده گرامینه بود و نشان داد که در گندم ژن های شبه سایکلوتاید وجود دارد.
نازنین کودری بهمن بهرام نژاد
سایکلوتایدها پروتئین های غیر عادی هستند که اولین بار در سال 1970 در مطالعه ای که روی خواص دارویی گیاه آفریقایی بنام kalata-kalata oldenlandia affinis)) انجام شده بود شناسایی شدند . ساختار پروتئینی در سایکلوتایدها خاص و منحصر به فرد است و باعث پایداری پروتئین در برابر تجزیه شیمیایی، دمایی و آنزیمی شده است ]8[. انتهای آمینی و کربوکسیلی این پروتئین ها توسط پیوند پپتیدی بهم متصل شده اند و در نتیجه ساختاری حلقوی پدید آورده اند. این پروتئین های حلقوی شامل تقریباً 30 اسید آمینه هستند که در این 30 اسید آمینه 6 عدد سیستئین وجود دارد که دو به دو توسط پیوند دی سولفیدی به هم متصل شده اند و در نتیجه پروتئین سایکلوتاید دارای سه پیوند دی سولفید است که در ساختاری به نام گره های سیستینی حلقوی (cck) مرتب شده اند ]7[. ساختار حلقوی نقش مهمی در فعالیت و پایداری پروتئین بازی می کند وجود cck برای ثبات دمایی مهم است . نقش هایی که برای سایکلوتایدها در گیاهان تعیین شده است شامل فعالیت های ضد ایدز ]2[، مانع اتصال نوروتنسین (ناقل عصبی) به غشای سلولی ، تسهیل زایمان ، نابودی گلبول های قرمز ، فعالیت علیه سلول های سرطانی و فعالیت های حشره کشی می باشند. پیوندهای دی سولفیدی در قسمت مرکزی پروتئین قرار می گیرند و در نتیجه سطح خارجی پروتئین آب گریز است. سایکلوتایدها شامل قسمت هایی به نام ناحیه کد کننده سیگنال پپتید، ناحیه ابتدایی ، انتهای آمینی ، ناحیه سایکلوتاید بالغ و دم می باشد. اولین سایکلوتایدی که شناسایی شد kalataبود. ولی ساختار آن تا سال 1995 شناسایی نشد و فقط تا این حد می دانستند که انتهای آمینی و کربوکسیلی آن بسته است و سرانجام در سال 1995 ساختار آن شناسایی شد، در آن زمان سه پروتئین شبیه kalata به نام های سیرکولین a و سیرکولین b و سیکلوپسیکوتراید a از دو گیاه خانواده rubiaceae گزارش شدند. سایکلوتایدها به دو زیر خانواده مهم موبیوس و بریسلت تقسیم می شوند. این تقسیم بندی بر پایه حضور یا عدم حضور پرولین در حلقه پنجم است حضور این اسید آمینه باعث چرخش در ساختمان پروتئین می شود . موبیوس دارای پرولین و بریسلت فاقد آن است. تقریباً دو سوم سایکلوتایدهایی که تا کنون شناسایی شده اند متعلق به زیر خانواده بریسلت است . بریسلت ها شامل تعداد زیادی اسید آمینه کاتیونی در حلقه 5 و 6 و همچنین دارای یک مارپیچ ? در حلقه 3 می باشند. حلقه1 و 4 در هر دو زیر خانواده حفظ شده است .بعضی اسید آمینه ها مثل گلوتامات در حلقه 1 و هر شش سیستئین به طور قابل توجهی در هر دو زیر خانواده حفظ می باشند. تغییراتی شامل برش های آنزیمی،تشکیل باند های دی سولفید و اتصال ابتدا و انتهای پروتئین به هم باعث تشکیل ساختاری حلقوی در سایکلوتاید ها می شود ]13[. ناحیه انتهایی آمینی دارای ساختار مارپیچ آلفا است و در تغییرات پس از ترجمه نقش دارد. اولین کلون های cdna مربوط به سایکلوتایدها توسط jennings از گیاه oldenlandia affinis بدست آمد. بیان سایکلوتایدها در طول فصل متفاوت است و همچنین در هنگام حمله پاتوژن بیان سایکلوتایدها بیشتر می شوند. ژانگ از گیاه baoshanensis viola، rna استخراج و سپس cdna سنتز نمود و به این نتیجه رسید که تعداد سایکلوتاید های بیان شده در شرایط استرس با کادمیوم بیشتر می شوند و همچنین مقدار بیان سایکلوتایدها در بافت های مختلف هم متفاوت است . تا کنون بیشترین تعداد سایکلوتاید از خانواده بنفشیان گزارش شده است ولی درباره سایکلوتاید های گونه v.modesta گزارشی در پایگاه داده وجود ندارد. به دلیل اهمیت پروتئین سایکلوتاید، در این پروژه به بررسی این پروتئین در گیاه v.modesta پرداخته شد این گیاه بومی ایران است و در منطقه کردستان یافت می شود. توالی ژنی سایکلوتاید های گزارش شده به شیوه های مختلفی بدست آمده است بیشترین روش استفاده شده برای بدست آوردن توالی سایکلوتایدی از طریق استخراج پروتئین سایکوتاید ها و آنالیز این پروتئین ها بوده است اما تعدادی هم از طریق مطالعه بر روی rnaهای گیاه، توالی ژنی سایکلوتاید ها را بدست آوردند که این روش ها عبارتند از جدا سازی کلون های ناقص cdna به وسیله rt-pcr با استفاده از پرایمر پیشرو و کامل کردن طول cdna ها با کمک نمایش کتابخانه cdna و یا تکنیک race [، پرایمر دژنره از ناحیه حفظ شده aafalpa که در ناحیه سیگنال شبکه اندوپلاسمی قرار دارد، طراحی می شود. در این پروژه 14 ژن سایکلوتاید جدید با تکنیک 3race و پرایمر پیشرویی که از ناحیه aafalpa طراحی شده بود، از گیاه v.modesta بدست آمد.
سونیا غلامی انجیرکی عادل سی و سه مرده
چکیده تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین تجمع اسمولیت های سازگار، فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و تعیین شاخص های مناسب مقاومت به خشکی در ژنوتیپ های نخود به صورت سه طرح آزمایشی مجزا در شرایط مزرعه، گلخانه و اتاقک رشد هر یک در سه تکرار انجام شد. کشت مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در فروردین ماه 1390 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل دو تیمار آبیاری کامل و دیم و فاکتور فرعی شامل 19 ژنوتیپ نخود بود. آزمایش اتاقک رشد به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملاً تصادفی اجرا شد که فاکتور اول شامل سه سطح پتانسیل آبی: شاهد(آب مقطر)، 4- بار و 8- بار، و فاکتور دوم شامل 19 ژنوتیپ نخود بود. کشت گلدانی نیز به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو سطح پتانسیل آبی 3- بار(شاهد) و 12- بار (تنش)، و 19 ژنوتیپ نخود انجام -شد.کاشت در گلدان ها به صورت انتظاری و در بهمن ماه 1389 صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثرات تنش خشکی و ژنوتیپ بر عملکرد دانه در آزمایش مزرعه ای معنی دار بود. تحلیل همبستگی بین شاخص های مقاومت به خشکی و میانگین عملکرد نشان داد که مناسب ترین شاخص ها برای غربال ارقام شاخص های mp، sti، gmp و harm می باشد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در تعداد روز از کاشت تا گلدهی و رسیدگی و نیز سرعت رشد محصول(cgr) در شرایط مزرعه، درصد و سرعت جوانه زنی در اتاقک رشد و سرعت سبز شدن در گلدان ها در بین ژنوتیپ ها تنوع وجود دارد. در مرحله رشد رویشی در شرایط تنش میزان پروتئین محلول برگ، پرولین و کربوهیدرات محلول برگ به طور معنی داری افزایش ولی فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز کاهش یافت. در مرحله رشد زایشی در شرایط تنش میزان پروتئین و پرولین کاهش و میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز افزایش یافت. همچنین در بین ژنوتیپ ها در مرحله رشد رویشی از نظر میزان پروتئین، پرولین و کربوهیدرات محلول برگ و در مرحله رشد زایشی در میزان پرولین و کربوهیدرات محلول برگ تفاوت معنی داری در بین ژنوتیپ ها وجود داشت ولی از نظر فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در بین ژنوتیپ ها در هر دو مرحله رشد زایشی و رویشی تفاوت معنی داری دیده نشد.
فریده صادقی عادل سی و سه مرده
چکیده بررسی تغییرات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه تحت تنش خشکی می تواند به شناسایی مکانیسم های موثر در مقاومت به خشکی کمک کند، بدین منظور در سال زراعی90 -1389 در دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان، در یک آزمایش مزرعه ای صفات عملکرد، اجزای عملکرد و سرعت رشد نسبی محصول در 19 ژنوتیپ نخود به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی بررسی گردید و ژنوتیپ ها بر اساس عملکرد به دو گروه مقاوم و حساس دسته بندی شدند. به منظور بررسی اثر تنش خشکی در مراحل رشدی رویشی و زایشی، هدایت روزنه ای این ژنوتیپ ها در مرحله رویشی و صفات درصد آب گیاه، سرعت کاهش آب از برگ، خسارت به غشاء سلولی، پرکسیداسیون لیپیدهای غشاء سلولی و میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز نیز در طی مرحله رویشی و زایشی در یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در دو سطح آبیاری (3- و 12- بار) ارزیابی شد، همچنین به منظور بررسی اثر تنش خشکی در مرحله جوانه زنی، ژنوتیپ های مورد نظر در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، در 3 سطح پتانسیل آب (صفر، 4- و 8- بار) و در سه تکرار بوسیله محلول پلی اتیلن گلایکول مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، سرعت رشد نسبی، درصد آب گیاه، سرعت کاهش آب از برگ در مرحله رویشی ، هدایت روزنه ای، میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز، طول ریشه چه، وزن تر و وزن خشک ریشه چه را کاهش داد، از طرف دیگر میزان خسارت به غشاء سلولی، پرکسیداسیون لیپیدهای غشاء سلولی، سرعت کاهش آب از برگ در مرحله زایشی و میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در مرحله رویشی تحت تنش خشکی افزایش یافت. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که در شرایط تنش خشکی صفات شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و هدایت روزنه ای بر عملکرد تأثیر مثبت داشت. همچنین نتایج بیانگر آن بود که میزان این صفات در ژنوتیپ های مقاوم نسبت به ژنوتیپ های حساس از مقادیر بالاتری برخوردار بوده و با مقاومت به خشکی مرتبط بوده و می توانند جهت غربال ژنوتیپ های مقاوم به کار روند.
سیروان نصری بهمن بهرام نژاد
کلید موفقیت توسعه ژنتیکی ارقام توت فرنگی استقرار سیستم باززایی و سیستم انتقال ژن بوده، که پروتکل های مختلفی برای انتخاب و گزینش گیاهان تغییر یافته ژنتیکی به دنبال انتقال ژن گزارش شده است.در این تحقیق انتقال ژن سه رقم تجاری توت فرنگی پاروس، کاماروزا و کردستان با استفاده از آگروباکتریوم تومه فاشینس مطالعه شده است. شاخه زایی بر روی محیط پایه ms حاوی 2% گلوکز باmg/l tdz 4 انجام شد که فراوانی شاخه زایی برای ارقام پاروس، کاماروزا و کردستان به ترتیب 72، 65 و 30 درصد مشاهده شد. برای بهینه کردن غلظت کانامایسین بر روی محیط انتخابی این ارقام، عکس العمل برگ های دیسکی شکل بر روی غلظت های مختلف (mg/l100-0) بررسی شد. که غلظت mg/l 75 به عنوان بهترین غلظت انتخاب شد. آگروباکتریوم تومه فاشینس سویه c58c1rifr(pgv220) حاوی وکتور دوگانه ptjk136 با ژن گاس همراه اینترون و سویه c58(pgv3101) حاوی دستواره منتقل شده pbi121-p5cs برای آزمایشات انتقال ژن استفاده گردید. بعد از 5 روز پیش کشت نمونه ها بر روی محیط باززایی، 72 ساعت هم کشتی نمونه های ترانسفورم شده بر روی محیط انتخابی حاویmg/l 75 کامامایسین وmg/l 500 سفوتاکسیم باززا شدند در حالیکه نمونه های ترانسفورم نشده از بین رفتند. برای تایید سلول های ترانسفورم شده آنالیز گاس و pcr برای انتقال ژن گاس و آنالیز pcr برای ژن p5cs انجام شد. این پروتوکل استاندارد می تواند برای انتقال ژن دیگر ژن ها به این ارقام توسط آگروباکتریوم تومه فاشینس مورد استفاده قرار گیرد.
ناصر بیگلری جلال رستم زاده
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تنوع و تفاوت های ژنتیکی موجود در جمعیت اسب کردی در ایران با استفاده از نشانگرهای بین ریزماهواره ای بود. در این پژوهش از 99 راس اسب کرد متعلق به استان های کرمانشاه، کردستان، همدان و آذربایجان غربی در ارزیابی تنوع و تفاوت ژنتیکی درون جمعیتی استفاده شد. استخراج dna به روش استخراج نمکی از نمونه های خون جمع آوری شده، انجام گرفت. از بین چهار آغازگر طراحی شده، دو آغازگرp2:(ga)9c و p1:(ag)9c که تعداد باند و پلی مورفیسم بیشتری را نشان داده بودند، برای اجرای این تحقیق انتخاب شدند. آغازگر های مورد استفاده در مجموع 50 باند تولید کردند که 45 باند (90 %) آن پلی مورف بودند. دندروگرام روابط ژنتیکی درون جمعیت با استفاده از اطلاعات حاصل ماتریس باینری و به روش xlstat ترسیم گردید. میانگین (± انحراف معیار) تنوع ژنی با استفاده از دو آغازگر (ga)9c و (ag)9c برای کل نمونه های جمعیت 1560/0± 3646/0بود. بررسی تشابه ژنتیکی درون جمعیت ها به دو روش استاندارد نئی (1972) و روش نا اریب نئی (1978) نشان داد که بیشترین تشابه ژنتیکی بین گروه های درون جمعیت اسب کردی توسط آغازگر (ag)9cمشاهده شد. دندروگرام بدست آمده از آغازگر (ag)9c جمعیت را به چهار گروه، آغازگر (ga)9c جمعیت را به هفت گروه و ترکیب هر دو آغازگر جمعیت را به سه گروه تقسیم کرد. میانگین (± انحراف معیار) شاخص شانن بدست آمده توسط آغازگر (ag)9c مقدار 1832/0±5772/0، (ga)9c، 2546/0±5382/0 و برای ترکیب دو آغازگر 2091/0±5311/0 در جمعیت بود. مقادیر بدست آمده برای آلل موثر، درصد باند پلی مورف، تنوع ژنی نئی و شاخص شانون با آغازگر (ag)9c تنوع ژنتیکی بیشتری را نسبت به آغازگر (ga)9c در جمعیت اسب کردی نشان داد.
مهدی حسینی بهمن بهرام نژاد
چکیده: رسوراترول یک ترکیب پلی فنولیکی با وزن مولکولی کم است که به گروهی از فیتوالکسین ها (phytoalexins) به نام استیلبن ها (stilbenes) تعلق دارد. رسوراترول و پیسید (picied) از جمله مهم ترین استیلبن ها هستند که نقش مهمی در سیستم دفاعی گیاهان در مقابله با عوامل بیماری زا و به ویژه قارچ ها دارند. رسوراترول یک ترکیب آنتی اکسیدان است که بیشتر در انگور های قرمز تجمع می یابد و می تواند در حفظ سلامتی انسان نقش مؤثری داشته باشد، به طوری که از رشد سلول های سرطانی جلوگیری کرده و ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را کاهش می دهد. این ماده به طور طبیعی در مقادیر اندک در اندام های مختلف درخت مو مانند ساقه، برگ و میوه تولید می شود، اما در پاسخ گیاه به تنش های زیستی و غیر زیستی میزان آن افزایش فراوانی می یابد. جهت افزایش تولید متابولیت های ثانویه ی با ارزش، از ابزار های مختلف بیوتکنولوژی و فنون کشت بافت استفاده می شود. از کشت ریشه های مویین به عنوان یک منبع مهم و پایدار برای تولید متابولیت های ثانویه در گیاهان استفاده می شود. در این تحقیق جهت القای ریشه های مویین و افزایش تولید رسوراترول در دو ژنوتیپ انگور وحشی و نیز رقم رشه، از سه سویه مختلف آگروباکتریوم رایزوژنز (ara4، ar318 و lab9402) استفاده گردید که سویه ara4 از دو سویه دیگر کارآمد تر بود. عوامل مختلفی از قبیل نوع ریزنمونه، سن گیاهچه، غلظت های مختلف سوسپانسیون باکتری، مدت زمان آلودگی و مدت هم کشتی ریزنمونه ها با باکتری، برای افزایش تراریختی مورد بررسی قرار گرفت. تلقیح ریزنمونه میانگره به مدت 48 ساعت با باکتری (با غلظت سوسپانسیون 8/0)، بالاترین درصد تراریختگی را به دنبال داشت. به منظور تعیین بهترین محیط کشت جهت رشد بهتر ریشه های مویین، نتایج نشان داد که محیط کشت ms½، برای رشد ریشه ها مناسب بود. جهت تأیید تراریختی ریشه های مویین تولید شده، آنالیز pcr با استفاده از آغازگر اختصاصی ژن rolb انجام پذیرفت. پس از تکثیر ریشه های مویین، میزان تولید رسوراترول با استفاده از دستگاه hplc ارزیابی گردید. نتاج حاصل نشان داد میزان رسوراترول در ریشه های مویین نسبت به ریشه های طبیعی ژنوتیپ های مورد استفاده، به میزان قابل توجهی افزایش داشت. به منظور افزایش تولید و بررسی ترشح رسوراترول به محیط کشت از دو محرک سدیم استات و متیل جازمونات به ترتیب با غلظت های mm 2/10 و mµ 100 در ریشه های مویین القا شده از میانگره ژنوتیپ وحشی w16 و سویه ara4 استفاده گردید که نتایج حاصل از tlc، نشان داد که سدیم استات نسبت به متیل جازمونات، سطح بالاتری از رسوراترول را در ریشه های مویین تولید کرده و نیز میزان بیشتری از رسوراترول را به محیط کشت ترشح داده است. کلمات کلیدی : رسوراترول، انگور، ریشه مویین، تراریختگی، hplc
سیروان حسینی محمد حاجی زاده
بیماری¬های ویروسی ناشی از نپوویروس¬ها از مخرب¬ترین بیماری¬های ویروسی مو در سراسر جهان به حساب می¬آیند که با نماتدهای خانواده longidoridae منتقل می¬شوند. اغلب این ویروس¬ها دارای میزبان¬های طبیعی متعددی در بین گیاهان زینتی و غیر زینتی، درختان میوه و علف¬های هرز می¬باشند. پیکره اعضای این جنس دو بخشی، جورقطر و به قطر حدود 30 نانومتر می¬باشد. غلظت این ویروس¬ها در گیاه و به ویژه تاک پایین است و در نتیجه این امر ردیابی آن¬ها را مشکل می¬سازد. در این تحقیق سعی شد تا نپوویروس¬های مهم تاک از تاکستان¬های استان کردستان مورد ردیابی قرار گیرند. به همین منظور، در طول فصول تابستان و پاییز سال¬های 1391 و 1392 از تاکستان¬های مختلف استان کردستان (سنندج، کامیاران، مریوان، قروه، اورامان، سقز، دهگلان، بانه و بیجار) 120 نمونه جمع¬آوری گردید. مجموعه¬ای از علایم احتمالی ناشی از ویروس شامل زیگزاگی شدن ساقه، موزائیک، کوتاهی فاصله میان¬گره، دوقلو شدن جوانه، کوتولگی، رگبرگ زردی و بدشکلی به صورت تکی یا ترکیبی از آن¬ها مشاهده شد. برای ردیابی دقیق نمونه¬های جمع¬آوری شده، از روش مولکولی reverse transcription-polymerase chain reaction استفاده شد. به این منظور، ابتدا نوکلئیک اسید کل از برگ¬های جمع¬آوری شده استخراج و تهیه cdna با استفاده از آغازگر راندوم هگزامر انجام گرفت. سپس آزمون polymerase chain reaction با به کار گرفتن جفت آغازگرهای عمومی جنس نپوویروس و هم¬چنین در صورت لزوم با آغازگرهای اختصاصی این ویروس¬ها انجام و قطعات تکثیر شده در ژل آگارز 2/1% مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق ویروس¬هایgflv، armv، trsv به ترتیب به میزان 11%، 5% و 2% در بین نمونه¬های مورد مطالعه ردیابی شدند. در این مطالعه ویروس¬های gflv (grapevine fanleaf virus)، armv (arabis mosaic virus) و trsv (tobacco ringspot virus) برای اولین بار با روش rt-pcr از استان کردستان و ویروس¬ trsv برای اولین بار از تاکستان¬های ایران با روش rt-pcr گزارش می¬شوند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به حضور چند ویروس مذکور در مناطق مورد تحقیق، استفاده از روش دقیق و حساس rt-pcr برای تشخیص پایه¬های مادری عاری از ویروس ضروری به نظر می¬رسد.
پروین محمدی هدیه بدخشان
گیاهان معمولاً از تغییرات قابل برگشت اپی ژنتیکی برای سازگار شدن با تنش های محیطی و اجتناب از تغییرات ژنتیکی استفاده می کنند. متیلاسیون dna نقش اساسی در تنظیم اپی ژنتیکی بیان ژن در پاسخ به تنش های محیطی دارد. مقایسه الگوی متیلاسیون dna در نمونه¬های آلوده به بیماری فوزایومی و شاهد بافت¬های برگ، ساقه و ریشه با استفاده از نشانگر msap انجام شد. به منظور جداسازی قارچ بیماری زا، از مزارع نخود نمونه برداری انجام شد. بیماری زایی جدایه ها در گلخانه با استفاده از مایه تلقیح قارچ آزمون شد. واکنش نسبت به عامل بیماری در هفت ژنوتیپ نخود و در سه بافت ریشه، ساقه و برگ ارزیابی شد. ژنوتیپ ها براساس واکنش به بیماری در سه دسته مقاوم، نیمه مقاوم و حساس تقسیم بندی شدند. نتایج نشان داد که در بافت¬های ریشه و برگ مقدار دمتیلاسیون در ارقام مقاوم بیشتر از ارقام حساس بود. اما در بافت ساقه تغییر الگوی متیلاسیون در ارقام حساس و مقاوم دارای روند مشخصی نبود. هیچ تغییر معنی¬داری از نظر میزان متیلاسیون در برگ ارقام مقاوم و حساس در واکنش نسبت به بیماری وجود نداشت. اما، در بافت ریشه الگوی متیلاسیون در ژنوتیپ حساس(کاکا) با ژنوتیپ مقاوم (sel 95 th 1716) تفاوت معنی داری داشت. این نتایج نشان می دهد که واکنش بافت ها و ژنوتیپ های مختلف نخود در برابر بیماری پژمردگی فوزاریومی متفاوت است. با توجه به نتایج حاصل می توان پیشنهاد داد که افزایش میزان دمتیلاسیون در ارقام مقاوم در طی بیماری زایی ممکن است در مقاومت به بیماری پژمردگی فوزاریومی در ریشه نخود دخالت داشته باشند. همچنین، بسته به مراحل رشد و بافت¬ها و شرایط مختلف مقدار متیلاسیون برای هر ژنوتیپ می¬تواند متفاوت باشد.
ژیلا حسین پناهی اسعد معروفی
با ظهور داروهای شیمیایی، نقش و اهمیت گیاهان دارویی در تأمین سلامت بشر مورد تهدید قرار گرفت. امروزه استقبال از گیاهان دارویی و فراورده¬های طبیعی با رشد قابل توجهی روبرو شده است. کاسنی (cichorium intybus l.) متعلق به خانواده گل¬ستاره¬ای¬ها، از جمله گیاهان دارویی مهم می باشد که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می¬کند. تری¬ترپن ها یکی از مهمترین گروه های تشکیل دهنده ترپن ها می¬باشند که تجمع این ترکیبات اغلب به فرم گلیکوزیله تحت عنوان ساپونین است. گروهی از آنزیم¬های مهم کاتالیز کننده در مسیر بیوسنتز ساپونین تری¬ترپنوییدها، اکسیدو¬اسکوالن سیکلازها می¬باشند که آنزیم بتا¬آمیرین سنتاز (bas) از جمله این آنزیم¬ها است. در این پژوهش، جداسازی و بررسی بیان ژن کد کننده آنزیم بتا¬آمیرین سنتاز در رقم زراعی هیرا و ژنوتیپ بومی کردستان متعلق به گیاه دارویی کاسنی مورد بررسی قرار گرفت. استخراج rna، سنتز cdna، جداسازی و تعیین توالی قسمتی از این ژن با استفاده از آغازگرهای دژنره و اختصاصی از گیاه دارویی کاسنی انجام شد. هم¬چنین بیان ژن بتا¬آمیرین سنتاز از طریق rt-pcr نیمه کمی در بافت¬های برگ و ریشه با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و ژن¬های رفرنس gapdh و actin در بافت¬های برگ و ریشه انجام شد. بررسی ناحیه توالی یابی شده نشان داد که ژن بتا¬آمیرین سنتاز کاسنی مشابهت زیادی با همین ژن در سایر گیاهان بویژه گل مینا و خاراگوش چینی دارد. بررسی روابط فیلوژنتیکی با رسم دندروگرام نیز این نتایج را تایید کرد. طی مقایسه قطعه توالی¬یابی شده، سه گونه کاسنی، گل مینا و خاراگوش چینی در یک گروه و سایر گونه¬های متعلق به خانواده گل ستاره¬ای¬ها نیز در گروه¬های مجزا قرار گرفتند. نتایج حاصل از rt-pcr نیمه کمی نیز نشان داد که بیان ژن بتاآمیرین سنتاز در بافت ریشه به طور معنی¬داری بیشتر از بافت برگ می¬باشد. هم¬چنین بین ژنوتیپ¬های مختلف نیز در سطح رونوشت اختلاف وجود دارد. نتایج بدست آمده می¬تواند در مهندسی متابولیک در کاسنی مورد استفاده قرار گیرد.
لعیا نجف پور ایرج طهماسبی
تنش دمای پائین شامل پدیده سرما و یخبندان بوده، که با ایجاد تغییرات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک باعث عدم تعادل متابولیسمی، کاهش رشد، عملکرد و در بعضی موارد مرگ در گیاهان حساس می¬گردد. بهبود مقاومت به سرما در گیاهان زراعی باعث توسعه رشد در طی دوره سرمای پاییز و اوائل بهار شده و از برخورد دوره فعال رشد گیاه با تنش خشکی اواخر فصل جلوگیری می¬نماید. تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه تغییرات فعالیت میزان آسکوربات و تعیین تاریخ کاشت مناسب در ژنوتیپ های نخود به صورت دو طرح آزمایشی مجزا در شرایط مزرعه و اتاقک رشد هر یک در سه تکرار انجام شد. کشت مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی درآبان، آذر و اسفند ماه 1391 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل سه تاریخ کاشت پائیزه، انتظاری و بهاره و فاکتور فرعی شامل 19 ژنوتیپ نخود بود. آزمایش در اتاقک رشد به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی اجرا شد. فاکتور اول شامل محلول پاشی با اسید آسکوربیک و فاکتور دوم شامل 6 سطح دمایی (15 درجه سانتی¬گراد = 1t، 5 درجه = 2t، صفر درجه= 3t، 5- درجه= 4t، 10-درجه=5t، 15-درجه=6t) بود. نتایج نشان داد که اثرات تاریخ کاشت و ژنوتیپ بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و وزن صد دانه در آزمایش مزرعه ای معنی دار بود و کاشت بهاره دارای عملکرد بالاتری نسبت به پائیزه و انتظاری بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که درصد آسیب به غشاء، محتوای کلروفیل برگ، اسید آسکوربیک و تترازولیوم در اتاقک رشد در بین ژنوتیپ ها تنوع وجود دارد. محتوای کلروفیل برگ، اسید آسکوربیک و تترازولیوم به طور معنی داری با کاهش دما، کاهش یافت ولی درصد آسیب به غشاء افزایش پیدا کرد. همچنین در بین ژنوتیپ ها¬ی نخود مورد بررسی درمرحله محلول پاشی از نظر میزان فولورازون، اسید آسکوربیک برگ، کلروفیل a و b و درصد آسیب به غشاء تفاوت معنی داری وجود داشت. علاوه بر این، اسید آسکوربیک تا حدودی باعث تعدیل اثرات تنش سرما شد و مقاومت ژنوتیپ¬ها را افزایش داد. در بین تیمارهای دمایی، دمای 15- درجه سانتی¬گراد بیشترین تأثیر را بر صفات فوق الذکر داشت.
بهزاد ظهیرنژاد بهمن بهرام نژاد
دفنسین های گیاهی خانواده مهمی از پپتیدهای کاتیونی در سلسله ی گیاهان هستند. آن ها از نظر ساختار و از لحاظ وظیفه مربوط به دفنسین هایی هستند که قبلاً در پستانداران و حشرات توصیف شده اند آن ها دارای وزن مولکولی بین 5 تا 7 کیلو دالتون هستند و همچنین 8 اسید آمینه سیستئینی حفظ شده دارند. دفنسین های گیاهی ساختار سه بعدی کوچک و کروی دارند، و دارای سه صفحه ی بتای موازی نا همسو و یک مارپیچ آلفا هستند که به وسیله ساختار موتیف مرکب از پل های دی سولفیدی پایدار شده اند. این موتیف در دیگر پپتیدها با فعالیت زیستی یافت شده است وموتیف (??) پایدار شده سیستئین نامیده می شود (cs??). با توجه به افزایش دانش و آگاهی درباره ساختار دفنسین ها، تنظیم و بیان ژن و همچنین فعالیت زیستی آن ها در محیط آزمایشگاهی کاملاً روشن است که دفنسین های گیاهی پپتیدهای پیچیده ای هستند و نقش اصلی آن ها در دفاع از گیاهان در برابر آلودگی میکروبی است. دفنسین های گیاهی مانند بیشتر پروتئین های وابسته به دفاع، به وسیله ی خانواده های کوچک چند ژنی رمزگذاری می شود. این ژن ها دارای نواحی حفاظت شده ای می باشند که در این مطالعه بر اساس توالی نواحی حفاظت شده آغازگر طراحی شد و با استفاده از تکنیک رونوشت برداری معکوس و سپس واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن های کد کننده پروتئین های دفنسین در توت فرنگی (fragaria ananassa) همسانه سازی و تعیین توالی شدند. مقایسه توالی به دست آمده با توالی های موجود در پایگاه داده ای مرکز بین المللی اطلاعات زیست فناوری صحت ژن دفنسین به دست آمد را نشان داد. تعداد اسید های آمینه حاصل از ترجمه ی توالی به دست آمده با نتایج قبلی یکسان و برابر با 54 اسیدآمینه و 8 اسید آمینه سیستئینی حفاظت شده با حفظ فواصل مورد نظر با دیگر اسیدهای آمینه بوده است . بیان نیمه کمی ژن دفنسین در سطح رونوشت در اندام های ریشه، ساقه، برگ، گل و میوه در سه رقم مختلف بررسی شد و نتایج نشان داد که در شرایط طبیعی بدون وجود عوامل محرک میزان بیان در اندام های مختلف در هر سه رقم برابر است به این صورت که بیشترین میزان بیان نسبی ژن دفنسین در میوه بود، و در ریشه هیچ گونه بیانی مشاهده نشد، همچنین بیان ژن دفنسین در اندام برگ با تیمارهای مختلف زخم و اسید سالیسیلیک مطالعه شد و نتایج به دست آمده نشان دهنده ی افزایش بیان ژن در زمان های متفاوت بوده است. بررسی بیان ژن دفنسین در مراحل مختلف رشدی میوه نشان دادند که در مراحل پیشرفته رشدی با افزایش بیان ژن همراه بوده است و در آزمایش دیگری که میوه ها با قارچ عامل کپک خاکستری آلوده شده بودند بررسی بیان ژن دفنسین در شدت های مختلف آلودگی نشان داد که با افزایش شدت بیماری میزان بیان ژن نیز افزایش یافته است.
ابوالفضل حیدرنژاد جلال رستم زاده
برخی از پروتئین های موجود در پوسته تخم پرندگان اختصاصی هستند. اووکالیکسین-32 یکی از پروتئین های اختصاصی پوسته تخم مرغ است که در فاز نهایی کلسیفیکاسیون پوسته به میزان بالایی در ناحیه رحم و ایسموس بیان می شود و در بخش های بیرونی پوسته متراکم می شود. مطالعات نشان داده اووکالیکسین-32 خاصیت ضد باکتریایی دارد و در مهار بار میکروبی محیط پوسته و به تبع آن حفظ ارزش غذایی تخم مرغ و سلامت جنین نقش ایفا می کند. علاوه بر این مشخص شده است این پروتئین با تعدادی صفت مربوط به تخم مرغ همچون نرخ تولید تخم مرغ ، وزن خشکی، ضخامت پوسته، وزن زرده، اسکور شکست و ارتفاع آلبومین نیز در ارتباط هست و از این جهت می تواند به عنوان یک ژن کاندید برای بهبود کیفیت تخم مرغ انتخاب شود. هدف از این پژوهش خصوصیت یابی و بررسی بیان ژن اووکالیکسین-32 در بافت های مختلف بلدرچین ژاپنی با استفاده از روش های rt-pcr ، 3´-race و کلون سازی بود. پرایمرهای مورد استفاده در این تحقیق از نواحی حفاظت شده رونوشت های مرغ و بوقلمون طراحی شدند. پس از سنتز cdna و توالی یابی مستقیم بخشی از رونوشت اووکالیکسین-32 بلدرچین ژاپنی، پرایمرهای بررسی نواحی اینترونی و انتهای 3?-utr از روی رونوشت بدست آمده طراحی شدند. پرایمرهای طراحی شده در برگیرنده طول کامل 5 اگزون و دو اینترون و بخشی از اگزون اول بود. انتهای 3?-utr با استفاده از روش 3?-race تکثیر شد و سپس در پلاسمید ptg-19 و باکتری ای.کلی کلون شد. و در نهایت پلاسمید نوترکیب کلون شده توالی یابی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد اووکالیکسین-32 در ناحیه رحم و ایسموس اویداکت، کبد، کلیه و بیضه بیان می شود و در بافت های ماهیچه، قلب، دئودنوم، طحال و پانکراس بیان نمی شود. بخش بزرگی از ناحیه کد کننده، طول کامل ناحیه غیر کد کننده انتهای ´3 رونوشت و طول کامل اینترون های دوم و سوم اووکالیکسین-32 بلدرچین ژاپنی بدست آمد. رونوشت حاصل دارای چارچوب خوانش باز به طول 1179 نوکلئوتید که کدکننده 266 اسدآمینه بود و تشابه بالایی با اووکالیکسین-32 مرغی و بوقلمون نشان داد.
هیمن صالحی بهمن بهرام نژاد
سایکلوتایدها گروهی از پپتیدهای ضد¬میکروبی گیاهی هستند که به¬دلیل وجود خواص ساختاری منحصر به¬فرد از قبیل اتصال انتهای c و n و ساختار حلقوی، در کنار 6 عدد سیستئین حفظ شده و 3 پل دی¬سولفیدی دارای خواص زیستی متنوعی مانند سمیت زدایی سلولی، فعالیت ضد¬میکروبی، ضد سرطانی، حشره¬کشی، نماتد کشی و نرم¬تن کشی هستند. این پپتیدها اغلب در گونه¬های دو لپه¬ی¬ و غیر زراعی کشف و بررسی شده¬ند، و بیشتر مطالعات انجام شده، روی خواص دارویی و درمانی این پپتیدها صورت گرفته است. تحقیقات بیوانفورماتیکی انجام شده روی غلات منجر به کشف توالی¬هایی شد که شبیه به سایکلوتایدها ولی فاقد ساختار حلقوی بودند لذا این توالی¬ها شبه سایکلوتاید نامیده شدند. به نظر می¬رسد با توجه به خاصیت دفاعی سایکلوتایدها، شبه سایکلوتایدها نیز دارای چنین نقش¬هایی در گیاه هستند. با توجه به نقشی که غلات در تامین غذا انسان دارند در صورت وجود چنین نقشی برای شبه¬سایکلوتایدها می¬توان از آن¬ها بعنوان گزینه در ایجاد و افزایش مقاومت این گیاهان در برابر تنش¬ها بهره¬ جست. در این تحقیق بیان دو ژن شبه¬سایکلوتاید با نام¬های zm cyc1 و zm cyc5 در گیاه ذرت با استفاده از real time pcr بررسی شد و بیان این دو ژن در بافت¬ها، سنین مختلف برگی و همچنین تحت اثر تنش¬های زنده و غیرزنده از قبیل خشکی، شوری، تنش حشره و بیماری¬های قارچی به همراه تیمارهای هورمونی با سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات 1 میلی مولار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیان ژن¬های تحت بررسی در اثر تیمار با زخم، متیل¬جاسمونات و تنش حشره نسبت به قبل از تیمار و گیاه شاهد افزایش قابل توجهی یافت که می¬تواند دلیلی بر نقش دفاعی شبه-سایکلوتایدها در برابر حمله حشرات گیاه¬خوار باشد. چنین نتایجی در تیمار با سالیسیلیک اسید و آلودگی با قارچ¬های fusarium grminearum و ustilago maydis با افزایش بیان بیشتری مشاهده شد لذا می¬توان برای این 2 ژن بیشتر نقش دفاعی در برابر بیماری¬های گیاهی را متصور بود. بررسی بیان ژن¬های zm cyc1 و zm cyc5 در گیاه تحت تنش¬های شوری و خشکی نشان دهنده افزایش بیان برای هر دو ژن بود که می¬تواند نشان دهنده نقش¬های متنوع تری برای سایکلوتایدها باشد.
عرفان شاه منصوری بهمن بهرام نژاد
کروسین پیکروکروسین و سافرانال سه آپوکاروتنویید اصلی زعفران به ترتیب عامل رنگ، طعم و عطر ویژه زعفران هستند. اهمیت دارویی و اقتصادی زعفران ناشی از وجود این ترکیبات در بافت کلاله است. دو ژن کلیدی مسیر بیوسنتز این مواد (carotenoid cleavage dioxygenase) ccd2 و(crocus sativus udp-glucosyltransferase) csugt2 هستند که به ترتیب واکنش های ابتدا و انتهای مسیر بیوسنتز کروسین را کاتالیز می کنند. با هدف بررسی فعالیت یا عدم فعالیت این مسیر بیوسنتزی در چهارگونه زعفران وحشی استان کردستان، بیان این دو ژن با استفاده از تکنیک rt-pcr در کلاله، تپال، برگ و بنه آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بخشی از ژن csugt2در هر چهار گونه توالی یابی شد. ترکیبات موجود در تپال زعفران کردستان با استفاده از gc-ms بررسی شد. براساس نتایج rt-pcr ژن های ccd2 و csugt2 در بافت کلاله هر چهار گونه بیان می شوند. در زعفران کردستان این ژن ها علاوه بر کلاله در تپال نیز بیان می شوند. بر اساس نتایج توالی یابی، توالی آمینواسیدی ژن csugt2 در گونه های وحشی دارای %55 تا 88% تشابه با زعفران زراعی است. با استفاده از آنالیز gc-ms چهار عدد از ترکیبات فرار اصلی کلاله زعفران زراعی و مالتول که یک ترکیب فرار طعم دهنده و دارویی شناخته شده است در تپال زعفران کردستان شناسایی شد.