نام پژوهشگر: زهرا کریمی تکانلو
طاهره ابراهیمی محمدعلی متفکرآزاد
مطالعه حاضر به بررسی ارتباط پویای بین قیمت های جهانی نفت و قیمت های جهانی مواد غذایی در طول دوره زمانی 2008-1970 پرداخته است. بدین منظور مدل های متفاوت مارکوف- سوئیچینگ تصریح شده و برآورد گردیده است. برای تعریف شوک نفتی نیز سه شاخص متفاوت، تغییرات مثبت قیمت نفت، افزایش قیمت مقیاس و تصریح غیرخطی در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، با وجود اینکه بکارگیری هیچ یک از شاخص های معرفی شده رد نمی شود، اما با این حال تغییرات مثبت قیمت نفت (شاخص مورک)، تأثیر شوک های نفتی روی رشد قیمت مواد غذایی را بهتر نشان می دهد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از تأثیر مثبت و نامتقارن شوک های نفتی روی قیمت مواد غذایی است. به هر حال بدیهی است که این تنها عامل موثر نبوده و این همسوئی تأثیر سایر عوامل موثر بر تغییرات قیمت جهانی مواد غذایی را نفی نمی کند.
میترا تقی زاده رضا رنج پور
در این مطالعه به بررسی برقراری رابطه ی اوکان و نامتقارن بودن این رابطه در کشورهای منتخب اسلامی، طی دوره ی زمانی2010-1981 پرداخته شده است. برای این منظور رابطه ی اوکان و تعمیم-یافته ی این رابطه با استفاده از روش اثرات تصادفی و روش گشتاورهای تعمیم یافته (gmm) برآوردگردیده است. مطابق نتایج برآورد شده قانون اوکان تعمیم یافته در دوره ی زمانی 2008-2000 و 2010-1990 برقرار نمی باشد. اما مطابق یافته های این تحقیق قانون اوکان تعمیم یافته در 5 کشور اسلامی در دوره ی 2010-1981 برقرار است. استفاده از داده های سری زمانی و روش حداقل مربعات معمولی برقراری رابطه ی اوکان و نیز نامتقارن بودن این رابطه را در سه کشور الجزایر، آلبانی و ترکیه تائید می نماید. لذا توصیه های سیاستی این مطالعه ایجاد تغییرات ساختاری، خصوصی سازی و کاهش اندازه ی دولت، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و ایجاد انطباق بین آموزش های نیروی کار با مهارتهای تقاضا شده، اصلاح قوانین کار در جهت انعطاف پذیرتر نمودن بازار کار می باشند.
مریم ستاری زهرا کریمی تکانلو
رشد و توسعه اقتصادی از مهمترین اهداف جامعه بشری است. لازمه دستیابی به این هدف ایجاد و گسترش فعالیت اقتصادی است و مهمترین پیش شرط فعالان اقتصادی جهت فعالیت وجود ثبات، آرامش و به عبارت دیگر امنیت اقتصادی درکشور است به نحوی که سرمایه گذاران بتوانند با انجام محاسبات بلندمدت نتیجه تولید، توزیع و سرمایه گذاری خود را پیش بینی کنند. بهبود فضای کسب وکار یکی از راهبردهای رشد و توسعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه به شمار می-آید که در آن مجموعه ای از عوامل نهادی بصورت منسجم در قالب محیط کسب و کار مدنظر قرار می گیرند. این تحقیق به بررسی عوامل مهم تاثیرگذار بر فضای کسب وکار در ایران در طی سال های1390-1350 با استفاده از رهیافت خود توضیحی با وقفه های توزیعی (ardl) پرداخته است. با توجه به اینکه ساختار اقتصادی کشور ایران یک ساختار دولتی است، سرمایه گذاری های دولتی می تواند نقش بسیار تعیین کننده ای در حوزه کسب وکار ایفاء نماید. با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها و مبانی تئوریک و تجربی این مطالعه می توان به این نتیجه رسید که افزایش سرمایه گذاری های دولتی به ویژه در بخش اصلاح زیر ساخت ها، اصلاح و بازنگری قوانین مربوط به ایجاد کسب وکار، ثبات دولت، قوانین و مقررات و حاکمیت نظم و قانون، کاهش فساد (رشوه، پارتی بازی، واگذاری مشاغل به آشنایان و . . .) و در نهایت اصلاح و بازنگری در عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت که می تواند منجر به اعتماد و اطمینان سرمایه گذاران در حوزه کسب وکار گردد، از جمله راهکارها برای بهبود فضای کسب وکار و کاهش فقر و بیکاری می باشند. همچنین شایان ذکر است که با توجه به رتبه کشور ایران در شاخص های جهانی کسب وکار، به دلیل داشتن رتبه بالا در اکثر شاخص ها، باید تمهیداتی صورت گیرد تا جایگاه ایران بهبود یافته و به سطح مطلوب دست پیدا کند.
آرش شیوا کمال صادقی
امروزه ضرورت و تشکیل تیم ها و گروه های کاری برای انجام امور برای سازمان ها مبهم نیست و سازمان ها بخوبی درک کرده اند که به تیم های اثربخش نیاز دارند. برای اثربخشی تیم ها عوامل متعددی تاثیر گذار است که در پژوهش کنونی توانمندسازی بعنوان یکی از این عوامل مورد بررسی قرار گرفته است به بیان دیگر هدف اصلی پژوهش بررسی تاثیر توانمندسازی بر اثربخشی تیم های کاری می باشد همچنین در ادامه با بررسی خصوصیت شخصیتی برونگرایی اعضای تیم کاری بعنوان یک تعدیل گر در رابطه بین توانمندسازی و اثربخشی پرداخته ایم. برای توانمندسازی از مدل پنج بعدی شایستگی، استقلال، موثربودن، معنی دار بودن و اعتماد مطرح شده توسط اسپریترز و میشرا و برای اثربخشی تیم از مدل شش مولفه ای، هم افزایی، اهداف عملکرد، مهارت ها ، استفاده از منابع، نوآوری و کیفیت مطرح شده توسط بیتمن و همکاران استفاده شده است.جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه ای متشکل از پرسشنامه های استاندار توانمندسازی، اثربخشی تیم و برونگرایی بر اساس مطالعات گذشته تدوین و در بین 129 نفر از اعضای تیم های کاری که بصورت تصادفی طبقه بندی شده از بین 191 تیم کاری شناسایی شده در شرکت های صنایع غذایی مستقر در شهرک های صنعتی شهر تبریز انتخاب شده بود، توزیع گردید. آزمون های تجزیه و تحلیل داده ها در سه سطح تک متغیره، دو متغیره و چند متغیره، مورد بررسی قرار گرفته است که می توان آماره های توصیفی، آزمون همبستگی و رگرسیون را نام برد. براساس نتایج بدست آمده توانمندسازی تاثیر مثبتی و معنی داری در اثربخشی تیم کاری دارد ولی برونگرایی افراد اعضای تیم این تاثیر را بصورت معنی دار تعدیل نکرد به بیان دیگر برونگرایی تاثیر قابل قبولی در رابطه بین توانمندسازی و اثربخشی تیم های کاری ندارد.
سهیلا علیزاده زهرا کریمی تکانلو
جهانی¬شدن را می¬توان فرایندی در نظر گرفت که در آن مرزهای اقتصادی میان کشورها هر روز کم¬رنگ¬تر می¬شود و تحرک روزافزون منابع، تکنولوژی، کالا، خدمات و سرمایه و حتی نیروی انسانی در ماورای مرزها سهل¬تر صورت می¬گیرد. در نتیجه این پدیده به افزایش تولید و مصرف در کشورها منجر می شود. حرکت کشورهای در حال توسعه به سمت ایجاد فضای باز اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی تغییرات و نتایج مختلفی را در بر¬دارد، که یکی از مهمترین تغییرات، در حوزه انرژی می¬باشد. با توجه به اینکه مصرف انرژی در جهان به منظور سرعت¬گرفتن روند صنعتی¬شدن و جهانی¬شدن بسیاری از کشورها و به منظور دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر روبه افزایش است؛ بررسی رابطه جهانی¬شدن و شدت انرژی حائز اهمیت است. در این راستا، هدف این مطالعه بررسی تأثیر جهانی¬ شدن بر شدت انرژی در ایران، با به کارگیری روش ardl و طی دوره زمانی 1390- 1358 است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که جهانی¬شدن تأثیر مثبت و معنی داری بر شدت انرژی دارد، به طوری که افزایش این متغیر با افزایش شدت انرژی همراه است. از طرف دیگر کارایی انرژی و قیمت حامل¬های انرژی با شدت انرژی رابطه ی منفی دارند که این امر نشان می دهد افزایش کارایی انرژی و قیمت حامل¬های انرژی، شدت انرژی را کاهش می دهد. همچنین تولید سرانه تاثیر منفی و معناداری بر شدت انرژی دارد، که بیانگر این است که با افزایش تولید، شدت انرژی کاهش می¬یابد.
کریم بهشتی سید کمال صادقی
مطالعه حاضر به بررسی اثر تورم، نااطمینانی تورمی و مخارج دولت بر رشد اقتصادی در ایران با استفاده از داده های سری زمانی سالانه در طی دوره 1389- 1358 و با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی الگوی خود رگرسیون با وقفه های توزیع شده می پردازد. متغیر های استفاده شده در این مطالعه تورم، نااطمینانی تورمی، مخارج دولت، سرمایه گذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی است. همچنین برای برآورد نااطمینانی تورمی از مدل وار?انس ناهمسان? شـرط? خودرگرسـ?و تعمـ?م ?افتـه استفاده شده است. برآورد مدل نشان دهنده این است که تورم و مخارج دولت به صورت مثبت و معنی دار و نااطمینانی تورمی به صورت منفی و معنی دار رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین ضریب تصحیح خطای برداری 37/0 است که نشان دهنده این است که در هر دوره 37 درصد از عدم تعادل ها جهت رسیدن به تعادل بلندمدت تعدیل می شود.
[جواد بخشی پور زهرا کریمی تکانلو
در جهان امروزی، تجارت پایه و اساس پیشرفت هر جامعه ای است که با گسترش دامنه آن، بنگاه های صنعتی با بهره گیری از مزیت های آن و بالا بردن بهره وری خود، توان رقابت و انتخاب شدن را پیدا کرده و ضمن تامین نیاز داخلی، قدرت تسخیر بازارهای جدید با تنوع نیاز را به دست می آورند. بعد از آزادسازی تجاری ایران در سال 1368، اغلب مطالعات داخلی به صنایع کشور از دیدگاه گسترش حوزه صادراتی نگریسته اند، این در حالی است که صنایع ایران، علیرغم پتانسیل های بسیار زیاد در عرصه تولید، به شدت به واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه ای و سرمایه ای وابسته هستند. طبق نظر رومر و ملتیز، واردات مذبور با ایجاد فضای رقابتی و کاهش هزینه های تولید، تاثیر مهمی بر بهره وری صنایع دارد. از همین روی در این مطالعه سعی شده است که تاثیر رقابت وارداتی بر رشد بهره وری کل عوامل تولید و بهره وری نیروی کار صنایع ایران با استفاده از روش اقتصادسنجی داده های تابلویی پویا طی دوره زمانی 1371-1390 مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصله نشان می دهد که رقابت وارداتی تاثیر مثبتی بر رشد بهره وری کل عوامل تولید و بهره وری نیروی کار صنایع ایران داشته است، اما آزادسازی تجاری و اندازه صنعت، به عنوان تقریب های اثرات داخلی و اندازه بازار، دارای تاثیر منفی بر رشد بهره وری کل عوامل تولید و بهره وری نیروی کار بوده اند.
افسانه نبی پورفرد زهرا کریمی تکانلو
فرایند همگرایی به عنوان یکی از نتایج مدل¬های رشد اقتصادی در سالهای اخیر بررسی شده است. منظور از همگرایی این است که مناطق فقیر دارای نرخ رشد بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند بوده، بنابراین مناطق فقیرتر از حیث وضعیت اقتصادی به مناطق ثروتمندتر نزدیک میشوند. در این تحقیق سعی میشود به این سوال اساسی پاسخ داده شود که آیا همگرایی درآمد و همگرایی هزینه در بین استانهای کشور در طی سالهای 1361 تا 1390 مشاهده میشود یا نه، که برای این منظور بنا به روش ایوانز و کاراس (1996) آزمونهای ریشه واحد در دادههای تابلویی جهت بررسی همگرایی بتای مطلق و بتای شرطی به کار بسته شد. نتایج نشان میدهد طی دوره مذکور برای استانهای کشور همگرایی بتای شرطی و بتای مطلق برای هزینهها و درآمدها مورد تأیید میباشد.
لینا قولی زهرا کریمی تکانلو
انرژی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تولید و از ضروری ترین محصولات نهایی، جایگاه ویژه¬ای در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد. از سوی دیگر به دلیل تأثیر سوء مصرف انرژی بر آلودگی هوا، برنامه ریزی برای مصرف انرژی اهمیت فراوان داشته و باید با دقت بسیار انجام گیرد. با توجه به ارتباط نزدیک بین مصرف انرژی و تولید، بررسی تغییرات مصرف انرژی و تعیین رابطه کمی و کیفی آن با نوسانات تولید چه در بلند¬¬مدت و چه در کوتاه¬مدت می تواند در تبیین سیاست های بخش انرژی کمک موثری کند. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اهمیت و ارتباط نوسانات تولید در قالب سیکل¬های تجاری و مصرف انرژی در ایران است. برای این منظور، بعد از استخراج نوسانات تولید بر اساس فیلترhp و با استفاده از داده¬های سری زمانی ایران طی دوره 1390-1350 و نیز با بکارگیری روش اقتصاد سنجی ardl، به بررسی تأثیر نوسانات تولید بر مصرف انرژی پرداخته می¬شود. نتایج بدست آمده از برآورد مدل، نشان دهنده¬ تأثیر مثبت و معنی¬دار نوسانات تولید در قالب سیکل¬های تجاری بر مصرف انرژی هم در بلندمدت و هم در کوتاه¬مدت است و تعدیل مصرف انرژی در دوره¬های رکود و رونق اقتصادی است.
امیر ولی پور ناصر صنوبر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با قابلیت های کارآفرینی در دانشجویان واحد پردیس دانشگاه تبریز بود.برای این منظور از میان کل دانشجویان در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا که 791 نفر بود که بر مبنای جدول مورگان 200 نفر نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال و پرسشنامه قابلیت های کارآفرینی بدری استفاده شد.
زهرا کریمی تکانلو عباس سلیمیان
دراین تحقیق به اندازه گیری کارایی فنی و بررسی عوامل موثر بر آن در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی طی دوره (1376-1371) پرداخته شد.