نام پژوهشگر: امیر رشیدی
حسن دلتنگ سفیدسنگی سعید حسنی
داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی 7072 بره گوسفند نژاد بلوچی است که در سالهای 1361 تا 1385 در ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد مشهد رکوردگیری و جمع آوری شده بود. این داده ها برای برآورد روند ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی مورد استفاده قرار گرفت. ارزش اصلاحی حیوانات با روش معادلات مدل مختلط و براساس مدل دام یک متغیره پیش بینی شد. روند فنوتیپی، ژنتیکی و محیطی بترتیب از طریق تابعیت میانگین فنوتیپی بر سال، میانگین ارزش اصلاحی بر سال و تفاوت ارزش اصلاحی از ارزش فنوتیپی بر سال بر آورد شد. پیشرفت ژنتیکی کل بعد از 22 سال برای وزن تولد و بعد از 24 سال برای اوزان شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 011/0 ، 488/1، 066/2، 062/2 و 034/2 کیلوگرم بود. روند ژنتیکی اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 06/0±1، 1±55، 2±72، 2±77 و 3±88 گرم در سال بر آورد شد . روند فنوتیپی برای اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 06/1±4، 9±3، 11±11-، 11±15 و 15±118 گرم در سال و روند محیطی برای صفات مذکور بترتیب 1±3، 8±52-، 9±83-، 9±62- و 12±30 گرم در سال بود. بطورکلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که روند ژنتیکی مثبت و معنی داری برای تمامی صفات مربوط به رشد در این گله وجود داشته است و این نشان دهنده موثر بودن برنامه های انتخاب مورد استفاده در این گله می باشد. با این حال برای بهبود این برنامه ها انتخاب دام های مولد می بایست به جای ارزش فنوتیپی براساس ارزش های ارثی آنها صورت گیرد.
وفا محمدی چپدره غلامعلی مقدم
این پژوهش در ایستگاه دامپروری سنندج با استفاده از 48 راس بز ماده 5/3 ساله، تک قلوزا با سابقه 2 شکم زایش، وزن 23/1±44 کیلوگرم با وضعیت نمره بدنی تقریبا 3 انجام شد. بزها در 6 گروه 8 راسی مشتمل بر دو گروه تیمارهای هورمونی و فلاشینگ مورد بررسی قرار گرفتند. تیمارهای هورمونی شامل: گروه a (تزریق gnrh (سینارلین) 5 میلی لیتر) + جیره پایه) و گروه b (تزریق ecg به میزان iu600 + جیره پایه) و تیمارهای فلاشینگ شامل 3 گروه: گروه c (روزانه 400 گرم دانه جو + جیره پایه)، گروه d منبع چربی غیر اشباع (روغن سویا + جیره پایه)، گروه e منبع چربی اشباع یا هیدروژنه (روغن جامد آفتابگردان + جیره پایه) و گروه f بعنوان گروه کنترل فقط جیره پایه دریافت نمودند. طول دوره فلاشینگ 6 هفته بود و امتیاز وضعیت بدنی (bcs) بزها در شروع دوره در حدود 5/2 و در پایان دوره 3 بود. بزها بمدت 18 روز سیدرگذاری شدند و با استفاده از cidr از نظر فحلی همزمان شده و 48 ساعت پس از سیدربرداری با اسپرم تازه بزهای همان نژاد با سابقه تک قلوزایی بیشتر، تلقیح گردیدند. خون گیری از بزها در فواصل 2، 48 و 92 ساعت پس از سیدر برداری و 20 روز بعد از تلقیح مصنوعی انجام شد. متابولیت های بیوشیمیایی و هورمونی سرم خون به ترتیب با دستگاه های اسپکتروفتومتر مدل geneus 20 و الایزا مدل awareness اندازه گیری شدند. تیمارهای آزمایشی منجر به بهبود بازده تولیدمثل بویژه درصد باروری و بزغاله زایی گردید. تیمار b با 16 راس بزغاله بیشترین، و تیمار f با 7 راس کمترین تعداد نتاج را داشتند. بیش از 80 درصد بزها با اولین تلقیح بارور شدند. مصرف منابع چربی در دوره فلاشینگ باعث افزایش وزن تولد نتاج شد. تغذیه جیره های فلاشینگ در طول آزمایش بطور متوسط باعث افزایش وزن بدن بمیزان 5 کیلوگرم در بزهای ماده شد. در بین تیمارهای فلاشینگ گروه c بیشترین تعداد نتاج را با 15 راس بزغاله به همراه داشت. همبستگی غلظت استروژن، پروتئین، گلوکز با تعداد نتاج، مثبت و معنی دار بود. تغییر در غلظت استروژن نسبت به سایر متابولیت ها بیشترین تاثیر را بر تعداد نتاج داشت. مصرف منابع چربی باعث افزایش غلظت پروژسترون در مرحله تخمک ریزی و بعد از آن شد.
فرهاد مرادی امیر رشیدی
ژنوم میتوکندری پستاندارن dna دو رشته ای حلقوی بوده و حدود 5/16 کیلو باز طول دارد. این ژنوم در پستانداران از دو ناحیه کد کننده و غیر کد کننده (d-loop) تشکیل شده است و 37 ژن را کد می کند. سیتوکروم ها دسته ای از پروتئین های مرکب هستند که گروه پروستتیک آنها را حلقه پورفیرینی دارای آهن تشکیل می دهد. سیتوکروم ها در همه ی بافت ها یافت می شوند و به سه نوع اصلی b ,a و c تقسیم بندی می گردند. سیتوکروم b یکی از پروتئین های کمپلکس ? سیستم فسفریلاسیون اکسیداتیو است که فقط به وسیله ژنوم میتوکندری کد می شود. ژن سیتوکروم b اطلاعات فیلوژنی مفیدی را در سطوح مختلف تاکسنومی ارائه می کند. در این تحقیق پلی مورفیسم ژن سیتوکروم b در سه نژاد اسب کردی، عرب و ترکمن در چهار استان کردستان، همدان، کرمانشاه و آذربایجان غربی با استفاده از تکنیکpcr-rflp بررسی شد. dna استخراج شده از نمونه های خون این سه نژاد، پس از تکثیر به وسیله pcr، تحت تاثیر 5 آنزیم محدودالاثر (ecor? ,hae??? ,taq? ,rsa? و (bamh? قرار گرفتند. دو آلل، a (590 جفت بازی) و b (106، 484 جفت بازی) به وسیله آنزیم bamhi شناسایی شد. آلل a بیشترین فرانی (976/0) را در بین سه نژاد داشت. دو آلل مختلف دیگر با استفاده از آنزیم taqi شناسایی شدند که آلل c بیشترین فراوانی (98/0) را در بین سه نژاد و آلل d با فراوانی (02/0) فقط در اسب های کردی مشاهده شد. سه آنزیم دیگر هیچ الگوی پلی مورفیسمی را نشان نداند. در چهار اسب از نژاد کردی با آنزیم taqi، الگوی برشی جدید در ناحیه مورد تکثیر مشاهده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در ناحیه مورد بررسی تنوع بسیار کمی بین سه نژاد وجود دارد.
زانا کریمی کردستانی امیر رشیدی
هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم در ناحیه کناری (اگزونw1) و اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 ژن فاکتور رشد شبه انسولین بز (igf-i) بود. آنالیز pcr-sscp در ناحیه اگزون w1 دو الگوی باندی را نشان داد. فراوانی ژنوتیپ های aa، ab و bb در بزهای مرخز استان کردستان به ترتیب (97/0، 03/0 و 0002/0) بود درحالیکه فراوانی همین ژنوتیپ ها در بزهای مویی استان به ترتیب (96/0، 04/0 و 0004/0) بود. آنالیز pcr-rflp در ناحیه اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 سه الگوی باندی را نشان داد. فراوانی ژنوتیپ های gg، gc و cc در بزهای مرخز سنندج و سقز به ترتیب (58/0، 36/0 و 06/0) بود. انحرافی از تعادل هاردی واینبرگ در اگزون w1 دیده نشد اما اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 در حالت عدم تعادل قرار داشتند. قطعه اگزون w1 افراد دارای الگوی باندی جدید در روش pcr-sscp تکثیر داده شد، از ژل آگارز استخراج شد و سپس تعیین توالی گردید. یک جهش جدید از نوع جابه جایی در موقعیت 1617 مطابق با شماره 2/26119d که در آن گوانین تبدیل به آدنین شده بود شناسایی گردید. ارتباط پلی مورفیسم اگزون w1 و صفات تولیدی به دلیل وجود نداشتن افراد دارای ژنوتیپ bb در جمعیت و کم بودن تعداد افراد دارای ژنوتیپ ab محاسبه نگردید اما ارتباط بین پلی مورفیسم ناحیه اگزون 4 ژن igf-i و صفات تولیدی غیر معنی دار بود(05/0?p).
اقبال جوان میری امیر رشیدی
در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون سه جمعیت اسب کرد (کردی، کلهر و افشاری) و بین سه نژاد (عرب، کرد و عرب- کرد) با استفاده از دو جفت آغازگر ریز ماهواره ای (nvheq70 وhms7) مورد بررسی قرار گرفتند. استخراج dna به روش استخراج نمکی انجام گرفت. تمامی جایگاه هها در همه جمعیت ها کاملاً چند شکل بودند. تمام جایگاه ها در سطح (05/ 0 p<) از تعادل هاردی واینبرگ انحراف نشان دادند. کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی (da) بترتیب بین نژاد کردی با عرب – کرد (073/0) و نژاد کردی با عرب (243/0) بدست آمد. در درون جمعیت های نژاد کرد، جمعیت افشاری با کردی بیشترین و با کلهر کمترین فاصله ژنتیکی را داشتند. دندروگرام حاصل از معیار da به روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (upgma) ترسیم گردید. نژاد های کرد و عرب – کرد در یک شاخه و نژاد عرب در شاخه دورتر قرار داشت. جمعیت افشاری و کلهر در یک شاخه و جمعیت کردی در شاخه جداگانه قرار داشت. بیشترین وکمترین تنوع بین نژادها که برای هر نژاد بصورت متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار همه جایگاهها برآورد گردید، بترتیب مربوط به نژاد کرد (844/0) وعرب (227/0) بود. در بین جمعیت های نژاد کرد تفاوت اندکی بین مقادیر حداکثر و حداقل هتروزیگوسیتی وجود داشت. تمام مارکرها نسبتاً محتوی پلی مورفیسم بالایی را نشان دادند6/0<). براساس یافته های این تحقیق می توان گفت که نشانگرهای ریز ماهواره ابزار توانمندی برای مطالعات ژنتیک جمعیتی اسب های ایرانی (کرد) می باشند.
ابراهیم میرزامحمدی امیر رشیدی
چکیده در این پژوهش به منظور مقایسه روندهای ژنتیکی صفات تولیدی، گاوهای هلشتاین در اقلیم های مختلف ایران به ترتیب از 301649، 268035 و151091 رکورد مقدار شیر، چربی و پروتئین مربوط به دوره شیردهی اول که توسط مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور جمع آوری شده بود استفاده شد. بدین منظور کل ایران به چهار اقلیم سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم تقسیم بندی شد. پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل حیوانی دارای خاصیت (blup) برآورد شدند. روندهای ژنتیکی از طریق تابعیت میانگین ارزش اصلاحی حیوانات بر سال تولد از سال های 1370 تا 1388 برآورد شدند. مقدار وراثت پذیری صفات مقدار شیر، چربی و پروتئین در اقلیم های سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم به ترتیب 001/0±25/0، 01/0±21/0، 015/0±21/0 و 001/0±27/0، 008/0±19/0، 009/0±20/0 و 001/0±27/0، 009/0±19/0، 015/0±22/0 و 001/0±21/0، 018/0±15/0، 066/0±29/0 برآورد شد. همچنین روندهای ژنتیکی صفات شیر، چربی و پروتئین در اقلیم های سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم به ترتیب 57/1±55/28، 04/0±56/0، 04/0±77/0 و 95/1±21/33، 03/0±71/0، 05/0±89/0 و 86/1±4/33،04/0±62/0، 06/0±79/0 و 83/0±90/10، 03/0±22/0 ،02/0±04/0کیلوگرم بر سال تولد برآورد شد. آزمون تفاوت روند ژنتیکی اقلیم گرم با سایر اقلیم ها از نظر آماری معنی دار بود (01/0> p ). کلمات کلیدی: گاو هلشتاین، اقلیم، شیر تولیدی، روند ژنتیکی
شیوا بغدادی امیر رشیدی
برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات تولیدمثلی گوسفند نژاد قزل از داده هایی که در طی سال های 1368 تا 1388 توسط ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند قزل و 44 گله در استان آذربایجان غربی جمع آوری شده بودند، آنالیز شد. برای عملکرد صفات میش، تعداد 12294 رکورد مربوط به مجموع و میانگین وزن بره های متولد شده از هر میش و تعداد 4828 رکورد مربوط به مجموع و میانگین وزن بره های شیرگیری شده از هر میش قابل دسترس بودند.مولفه های کو(واریانس) و پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل های تک متغییره و چند متغییره و با روش حداکثر درستنمائی محدود شده(reml)نرم افزارwombat برآورد شدند. اثر سال زایش، سن میش و گله به عنوان اثرات ثابت و اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و اثر محیط دایمی میش و اثر قوچ تلاقی کننده به عنوان اثرات تصادفی در نظر گرفته شدند. اثرات عوامل ثابت بر تمامی صفات مورد مطالعه معنی دار بودند )01/0>(p. وراثت پذیری صفات میانگین وزن بره های متولد شده، میانگین وزن بره های شیرگیری شده، مجموع وزن بره های متولد شده از هر میش و مجموع وزن بره های شیرگیری شده از هر میش به ترتیب 0001/0،05/0، 0001/0 و 0001/0 برآورد شد و میزان تکرارپذیری این صفات به ترتیب 16/0، 09/0، 016/0 و 0002/0 بود. همبستگی ژنتیکی میان صفات مورد مطالعه در محدوده 99/0 برای مجموع وزن بره های متولد شده با مجموع وزن بره های شیرگیری شده تا 99/0- در بین صفات میانگین وزن بره های متولد شده با مجموع وزن بره های شیرگیری شده از هر میش بود. همبستگی فنوتیپی و محیطی بین صفات از میزان همبستگی ژنتیکی آن ها کمتر بود. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد، با توجه به پایین بودن وراثت پذیری صفات تولیدمثلی، عوامل محیطی بر روی این صفات تأثیر زیادی دارند. بنابراین ضرورت دارد، جهت بهبود این صفات کنترل و بهبود شرایط محیطی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
علی رضا قربانی امیر رشیدی
هدف از پژوهش حاضر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات شیر تولیدی، روزهای باز و نرخ آبستنی دختری بود. اطلاعات داده و شجره گاوهای هلشتاین ایران استفاده شده در این مطالعه توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور درطی سال های 1384-1362 جمع آوری شده بود. مولفه های (کو) واریانس و پارامترهای ژنتیکی مربوط به رکورد شیرواری های مختلف با تجزیه و تحلیل های یک و دومتغیره با استفاده از روش حداکثر درست نمائی محدود شده (reml) و براساس مدل های حیوانی برآورد شدند. ارزش های اصلاحی حیوانات با استفاده از روش بهترین پیش بینی نااریب خطی (blup) تحت یک مدل حیوانی پیش بینی شدند. روندهای ژنتیکی شیر تولیدی و روزهای باز به صورت تابعیت میانگین ارزش های اصلاحی بر سال تولد برآورد گردیده شدند. وراثت پذیری مستقیم برآورد شده برای شیر تولیدی 29/0، 24/0، 20/0، 15/0 و 11/0، برای روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 038/0، 030/0، 022/0، 022/0 و 013/0 به ترتیب در شیرواری های اول تا پنجم بود. همبستگی های ژنتیکی بین شیر تولیدی و روزهای باز 56/0، 61/0 و 54/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 56/0-، 61/0- و 55/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 99/0-، 1- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. همبستگی های فنوتیپی بین شیر تولیدی و روزهای باز 12/0، 14/0 و 12/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 12/0-، 14/0- و 12/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 85/0-، 99/0- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. همبستگی های محیطی بین شیر تولیدی و روزهای باز 07/0، 09/0 و 09/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 07/0-، 09/0- و 09/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 85/0-، 99/0- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. روندهای ژنتیکی و فنوتیپی برآورد شده برای شیر تولیدی به ترتیب 74/2 ± 85/25 و 11/4 ± 95/136 کیلوگرم در سال و برای روزهای باز به ترتیب 04/0 ± 03/0 و 26/0 ± 54/0 روز در سال بود. روند ژنتیکی برای شیر تولیدی مثبت و خیلی معنی دار بود، اما برای روزهای باز غیرمعنی دار بود.
یاسر آصفی امیر رشیدی
در این پژوهش برای برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات زنده مانی و وزن تولد به ترتیب از 7202 و 6585 رکورد جمع آوری شده در طی سال های 1374 تا 1388 توسط ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند مغانی استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی با 17 مدل مختلف در قالب مدل حیوانی، مدل آستانه ای و مدل پدری با روش reml و با استفاده از نرم افزارasreml برآورد شدند. جهت تعیین مدل مناسب برای هر صفت از آزمون aic استفاده شد. مدل مناسب برای آنالیز وزن تولد، شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مشترک بود. ولی مدل مناسب برای زنده مانی شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیط دائمی مادری، محیط مشترک و کواریانس بین ژنتیک افزایشی مستقیم و مادری بود. همچنین مدل مناسب برای آنالیز زنده مانی با استفاده از مدل پدری شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و محیط مشترک و با استفاده از مدل آستانه ای شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم بود. وراثت پذیری مستقیم برای صفت وزن تولد 02/0±09/0 و وراثت پذیری مستقیم زنده مانی با استفاده از مدل حیوانی و پدری به ترتیب 002/0±070/0 و 02/0±05/0 بود که پس از تصحیح به 22/0، 15/0 تغییر کرد. همچنین وراثت پذیری با مدل آستانه 10/0±30/0 برآورد شد. همچنین همبستگی ژنتیکی، محیطی و فنوتیپی بین وزن تولد و زنده مانی به ترتیب 24/0±61/0، 02/0±08/0 و 01/0±07/0 برآورد شد.
محمد مهدی غلام باباییان امیر رشیدی
در این پژوهش از اطلاعات شجره 10644 رأس بره نژاد گوسفند مغانی که طی سال های 1367 تا 1389 از مرکز پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در جعفرآباد مغان جمع آوری شده بود، برای برآورد ضریب همخونی و ارزیابی اثر آن بر صفات قبل از شیرگیری و زنده مانی استفاده شد. در این مطالعه، تعداد رکوردهای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و زنده مانی به ترتیب 7451، 6227 و 7070 رکورد بود. میانگین ضرایب همخونی کل جمعیت 57/0 درصد و جمعیت همخون که 12/33 درصد کل حیوانات شجره را شامل می شدند، 73/1 درصد بود. حداکثر ضریب همخونی 13/28 درصد بود. افزایش ضریب همخونی در هر سال 008/0±038/0 درصد بود، که از نظر آماری معنی دار بود (01/0p <). میانگین ضریب همخونی کل جمعیت و جمعیت همخون برای حیوانات دارای رکورد وزن تولد به ترتیب 67/0 و 79/1 درصد، برای حیوانات دارای رکورد وزن شیرگیری به ترتیب 62/0 و 84/1 درصد و برای حیوانات دارای رکورد صفت زنده مانی به ترتیب 65/0 و 85/1 درصد بود. تجزیه و تحلیل اثر همخونی بر صفات مورد نظر با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (reml) با استفاده از 12 مدل حیوانی با نرم افزار asreml انجام شد. مناسب ترین مدل با استفاده از معیار آکایک (aic) تعیین شد. ضریب تابعیت وزن تولد و وزن شیرگیری از همخونی به ترتیب 003/0±003/0- و 025/0±029/0- کیلوگرم برآورد شد (05/0p >). همچنین، ضریب تابعیت صفت زنده مانی از همخونی برابر 132/0±270/0- درصد برآورد شد که معنی دار بود (05/0p <).
محمد الماسی امیر رشیدی
در این پژوهش از شجره 4186 رأس بز مرخز حاصل از 201 بز نر و 1323 بز ماده که در طی سال های 1371 تا 1390 در ایستگاه پرورش بز مرخز سنندج جمع آوری شده بود، به منظور برآورد ضریب همخونی و اثر آن بر صفات وزن تولد و زنده مانی استفاده شد. از کل جمعیت 07/58 درصد همخون بودند. میانگین ضریب همخونی کل جمعیت از سال های 1371 تا 1390 ، 03/3 درصد برآورد شد. میانگین همخونی در هر سال به طور میانگین 044/0±236/0 درصد افزایش یافته بود(05/0p<). بالاترین ضریب همخونی 25/31 درصد بود. میانگین ضریب همخونی در جمعیت حیوانات همخون، (2431 رأس) 21/5 درصد بود. در این پژوهش بزغاله های نر و ماده به ترتیب 60/48 و 40/51 درصد کل جمعیت را تشکیل می دادند. میانگین ضریب همخونی آنها به ترتیب 10/3 و 95/2 درصد بود. از 2431 رأس حیوان همخون، 1159 رأس نر و 1272 رأس ماده بوده، میانگین ضریب همخونی آنها به ترتیب 18/5 و 24/5 درصد بود. در این گله، 48/57 درصد بزغاله ها یک قلو، 85/41 درصد دو قلو و 67/0 درصد سه قلو بودند. میانگین ضریب همخونی آنها در کل جمعیت به ترتیب 29/3، 69/2 و 60/1 درصد و در جمعیت حیوانات همخون 36/5، 01/5 و 81/2 درصد بود. بررسی میزان همخونی بزغاله ها در سطوح مختلف سن مادر از 2 تا 7 سالگی نشان داد که میانگین ضریب همخونی برآورد شده در بزغاله های حاصل از بزهای جوان بیشتر از بزهای مسن است. نتایج حاصل نشان داد که در میان حیوانات همخون 15/27 و 55/25 درصد حیوانات به ترتیب از مادران 2 و 3 ساله متولد شده بودند. تجزیه و تحلیل اثر همخونی بر صفات مورد مطالعه با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (reml) با استفاده از 12 مدل حیوانی برای هر صفت انجام شد. مناسب ترین مدل با استفاده از معیار آکایک تعیین شد. ضریب تابعیت وزن تولد از میزان همخونی برابر 57/1±50/0- گرم برآورد شد (05/0p>). ضریب تابعیت زنده مانی از میزان همخونی برابر10/0±17/0- درصد برآورد شد (05/0p>).
علی خادم جلال رستم زاده
هدف از این پژوهش، ارزیابی پلی مورفیسم ژن mhc-drb در بزهای نژاد مرخز با استفاده از تکنیک pcr-rflp بود. نمونه های خون از 83 رأس حیوان موجود در ایستگاه بز مرخز سنندج گرفته شد. استخراج dna به روش استخراج نمکی انجام گرفت. محصول تکثیر قطعه ای از گزون دوم ژن mhc-drb با طول 285 جفت باز بود که توسط سه آنزیم محدود کننده haeiii, psti, taqi هضم گردید. در هضم محصولات pcr با استفاده از آنزیم taqi سه ژنوتیپ و دو آلل شناسایی گردید. فراوانی های ژنوتیپی و آللی برای ژنوتیپ هایtt, tt و tt به ترتیب 32/0، 55/0 و 13/0 و برای آلل های t و t به ترتیب 59/0 و 41/0 برآورد گردید. در هضم محصولات pcr با استفاده از آنزیم psti دو ژنوتیپ و دو الل شناسایی گردید. فراوانی ژنوتیپ های pp و pp 74/0 و 26/0 و فراوانی آلل های p و p 87/0 و 13/0 برآورد گردید. همچنین ژنوتیپ pp در حیوانات مورد آزمایش مشاهده نگردید. در الگوی هضمی haeiii نه ژنوتیپ و چهار آلل شناسایی گردید. فراوانی ژنوتیپ های cd, cc, bd, bc, bb, ad, ac, ab و dd به ترتیب 027/0، 083/0 ، 041/0، 07/0، 27/0، 055/0، 27/0، 125/0 و 041/0 و فراوانی آلل های c, b, a و d به ترتیب 076/0، 25/0، 52/0 و 15/0 برآورد گردید. همچنین نتایج نشان داد که تعادل هاردی واینبرگ برای ژن mhc-drb در جمعیت برقرار است. ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم taqi و haeiii و صفات تولید بیده یک سالگی و دو سالگی و وزن تولد مشاهده نشد. ارتباط معنی داری فقط بین پلی مورفیسم psti و تولید بیده یک سالگی مشاهده گردید (p<0/05).
سلمان قیصر اسعد وزیری
این تحقیق به منظور بررسی اثرات مقادیر مختلف نانوذرات اکسید روی بر عملکرد کبد، کلیه و پانکراس بلدرچین تخم گذار ژاپنی انجام شد. جهت انجام این آزمایش 200 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در سالن پرورش طیور دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان، در بستر پرورش داده شدند. بعد از 42 روز تعداد 75 قطعه بلدرچین ماده در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 تیمار (سطوح 0، 20، 60،180 ppm نانوذرات اکسید روی و 60 ppm روی تجاری) و 5 تکرار ( هر تکرار سه قطعه پرنده در هر قفس) مورد آزمایش قرار گرفت. مشاهدات با استفاده از نرم افزار sas رویه glm تجزیه و تحلیل آماری شد. میانگین ها با روش آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شدند.
ملیحه مقیم امیر رشیدی
در این مطالعه، عملکرد گوسفندان آرمان، ایران بلک و بلوچی با استفاده از رکورد های جمع آوری شده از ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد در سال¬های 1364 تا 1390 مورد مقایسه قرار گرفت. صفات مورد بررسی بره¬ها شامل وزن تولد، وزن شیرگیری و زنده¬مانی بره¬ها از تولد تا شیرگیری بود. صفات تولید مثل هم شامل تعداد بره¬ی متولد شده و تعداد بره¬ی از شیر گرفته شده (به¬عنوان صفات اصلی)، مجموع وزن بره های متولد شده و مجموع وزن بره¬های شیرگیری شده (به عنوان صفات ترکیبی) بود. تجزیه واریانس داده¬ها نشان داد که اثرات نژاد و سایر عوامل ثابت بر روی صفات مورد مطالعه معنی¬دار است (01/0p<). وزن تولد بره¬های نژاد آرمان و ایران¬بلک کمتر از بره¬های نژاد بلوچی بود و زنده¬مانی بره¬های نژاد آرمان بیشتر از نژاد¬های دیگر بود. وزن شیرگیری بره¬ها در نژادهای آرمان، ایران¬بلک و بلوچی به ترتیب 98/20، 86/20 و 60/20 کیلوگرم بود. در صفات تولیدمثل میش، تعداد بره-ی متولد شده در گوسفندان آرمان، ایران¬بلک و بلوچی به¬ترتیب 57/1، 59/1 و 31/1 بود. مجموع وزن بره¬های از شیرگرفته شده نیز در نژادهای آرمان، ایران¬بلک و بلوچی به¬ترتیب 67/33، 16/32 و 94/28 کیلوگرم بود. نتایج این تحقیق نشان داد که نژاد¬های سنتز شده در مقایسه با نژاد بلوچی، پتانسیل بهتری برای تولید بره و گوشت دارند.
حمید بخشی زاده امیر رشیدی
در این تحقیق برای آنالیز صفات وزن تولد و زنده مانی و برآورد پارامترهای ژنتیکی از تعداد 3654 رکورد که طی سال های 1374 تا 1391 در ایستگاه اصلاح نژاد گوسفتد ماکویی جمع آوری شده بود استفاده شد. پارامتر های ژنتیکی با استفاده از 17 مدل مختلف در قالب مدل های دام، آستانه ای و پدری با روش remelبرآورد شدند. برای تعیین مناسب ترین مدل از معیار aic استفاده شد. بهترین مدل دام برای صفت وزن تولد شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیط مشترک، محیط دائمی مادری و کوواریانس بین اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری بود (مدل 12). ولی برای زنده مانی بره، بهترین مدل دام شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و کوواریانس بین ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری بود (مدل 4). مناسب ترین مدل پدری برای صفت زنده مانی شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم قوچ و با استفاده از مدل آستانه ای نیز، شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم قوچ بود. وراثت پذیری مستقیم وزن تولد 06/0±21/0 و وراثت پذیری مستقیم زنده مانی با مدل دام و پدری 04/0±15/0 و 04/0±09/0 برآورد شد. وراثت پذیری مستقیم برآورد شده برای زنده مانی توسط مدل های دام و پدری پس از تصحیح به 02/0±27/0 و 02/0±16/0 افزایش یافت. وراثت پذیری زنده مانی با استفاده از مدل آستانه ای 11/0±27/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی، محیطی و فنوتبپی بین وزن تولد و زنده مانی به ترتیب 40/0±16/0، 02/0±15/0 و 01/0±13/0 برآورد شد )01/0> .(p
امیر رشیدی مرتضی سقائیان نژاد
از سال 1969 موتور سوئیچ رلکتانس(srm) به خاطر مزایای ارزان بودن و پیشرفت ادوات الکترونیک قدرت به منظور کاربردهای سرعت متغیر پیشنهاد شد. این موتور دارای سیم پیچی های میدان مشابه موتور dc برای سیم پیچی های استاتور می باشد و بر روی روتور خود سیم پیچی یا مگنت ندارد. سیم پیچی متمرکز و مقاومت کم، کوچک بودن ممان اینرسی روتور، عدم استفاده از جاروبک، چگالی توان مطلوب، عدم تزویج متقابل بین سیم پیچ ها، آزادی انتخاب هر تعداد فاز و بالا بودن قابلیت اطمینان سیستم از ویژگی های منحصربفرد این درایو می باشد. علیرغم این ویژگی ها، درایو آن از ضریب توان نامناسبی برخوردار است و این امر با توجه به ارزش بیش از پیش مصرف انرژی و هزینه های مربوط به آن، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. نویز صوتی بالا از دیگر معایب اصلی این موتور می باشد. در این پایان نامه ابتدا یک سیستم درایو موتور سوئیچ رلکتانس 4 فاز 6/8 ، با در نظرگرفتن مشخصه های اندازه گیری شده ی عملی، مدلسازی می شود. در ادامه مبدل های srm و طبقه بندی آنها، اصول کار، نکات مربوط به طراحی و مزایا و معایب هر مبدل و تاثیر آنها بر خروجی ماشین، ارائه شوند و در نهایت گزیده ای از این مبدل ها را با یکدیگر مقایسه کرده و نتایج یک نمونه ساخته شده درایو srm با مبدل رایج بر اساس دو استراتژی مختلف، به همراه مقایسه با نتایج شبیه سازی ارائه می گردد و سپس کنترل حلقه بسته سیستم درایو به همراه مبدل انتخابی با استفاده از کنترل کننده جریان بر اساس روش کلیدزنی هیسترزیس، ارائه می شود. به منظور بهبود ضریب توان، استفاده از یک یکسوکننده جریانی (csr)به عنوان طبقه ی ورودی مبدل درایو srm پیشنهاد می شود. سوئیچینگ csr از روش مدولاسیون بردار فضایی در مبدل های ماتریسی الهام گرفته شده تا بتوان از اندیس مدولاسیون مبدل به منظور کاهش لرزش موتور در ابتدای راه اندازی نیز استفاده کرد. در انتها نتایج عملی کل سیستم درایو با استفاده از یک پردازنده قدرتمندdsp با مدل tms320f2812 برای انجام محاسبات و تصمیم گیری استفاده و نتایج شبیه سازی نیز با استفاده از محیط سیمولینک نرم افزار مطلب ارائه می گردد.
معصومه باباخانی محمد رزم کبیر
هدف از این پژوهش برآورد روند ژنتیکی صفات اقتصادی در مرغان بومی آذربایجان غربی بود. به منظور برآورد روند ژنتیکی، از تعداد 40588 رکورد مربوط به مرغ و خروس-های بومی که طی15 نسل، از سال 1367 تا 1391 در ایستگاه اصلاح نژاد و تکثیر مرغ بومی، آذربایجان غربی واقع در شهرستان ارومیه تهیه شده بود، استفاده گردید. صفات مورد بررسی شامل وزن بدن در 8 هفتگی(bw8)، سن بلوغ جنسی(asm)، وزن بدن در بلوغ جنسی(bwsm)، تعداد تخم مرغ(en) و میانگین وزن تخم مرغ(mew) بودند. تجریه و تحلیل داده ها و برآورد مولفه های واریانس و پارامترهای ژنتیکی، با مدل حیوانی چند صفتی، توسط نرم افزار asreml با استفاده از روش حداکثر درستنمائی محدود شده (reml) برآورد شدند. روند ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب از طریق رگرسیون میانگین ارزش اصلاحی و میانگین فنوتیپی صفات بر نسل برآورد شدند. وراثت پذیری صفات وزن بدن در 8 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بدن در بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب 17/0، 20/0، 17/0، 09/0 و 12/0 برآورد شد. بیشترین همبستگی ژنتیکی بین صفت سن بلوغ جنسی و تعداد تخم مرغ (85/0-) برآورد شد. روند ژنتیکی صفات وزن بدن در 8 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بدن در بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب 246/0± 27/0 (گرم)، 145/0±27/0- (روز)، 664/0±38/0 (گرم)، 075/0±14/0 (عدد) و 005/0±006/0- (گرم) برآورد گردید. معنی دار نبودن روند های ژنتیکی صفات مورد بررسی (05/0< p)، نشان میدهد که پیشرفت ژنتیکی صفات اقتصادی در این ایستگاه کمتر از میزان مورد انتظار بوده است.
پیمان محمودی امیر رشیدی
هدف از این پژوهش برآورد ضریب همخونی و بررسی اثرات آن بر صفات تولیدمثل در بزهای مرخز بود. به منظور برآورد ضریب همخونی، شجره ی 5351 رأس بز که طی سال های 1366 تا 1392 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز شهرستان سنندج ثبت شده بود، آنالیز گردید. تعداد نرها 234 رأس و نتاج حاصل از آن ها 4769 رأس بود. تعداد ماده ها 1470 رأس و نتاج حاصل از آن ها 4898 رأس بود. میانگین ضریب همخونی گله، کمترین و بیشترین میزان همخونی به ترتیب 2/68، 0/006 و 31/25 درصد، تعداد حیوانات همخون 2777 رأس و میانگین ضریب همخونی در جمعیت همخون 5/17 درصد برآورد شد. به منظور برآورد اثرات همخونی بر صفات تولیدمثل، تعداد 3443 رکورد برای تعداد بزغاله متولد شده (lsb)، تعداد بزغاله شیرگیری شده (lsw)، مجموع وزن بزغاله متولد شده (tlbw) و میانگین وزن بزغاله متولد شده (mlbw) و تعداد 2918 رکورد برای مجموع وزن بزغاله شیرگیری شده (tlww) و میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده (mlww) آنالیز گردید. ضرایب تابعیت از همخونی بزهای ماده برای صفت تعداد بزغاله متولد شده، تعداد بزغاله شیرگیری شده، مجموع وزن بزغاله متولد شده و مجموع وزن بزغاله شیرگیری شده، میانگین وزن بزغاله متولد شده و میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده به ترتیب 0/063 ، 0/013- ، 0/241 ، 0/638، 0/028و 1/783- بود. همچنین ضرایب تابعیت از ضریب همخونی بزغاله ها برای صفات ذکر شده بترتیب 0/035- ، 0/019- ، 0/077- ، 0/782- ، 0/008- و 0/332- برآورد شد. اثرات سن مادر و سال زایش بر صفات تولیدمثل در سطح یک درصد معنی دار بود. اثر همخونی بر صفات تولیدمثل بجز میانگین وزن بزغاله شیرگیری شده معنی دار بود (p < 0.01).
سمیه تیموری امیر رشیدی
هدف از این پژوهش، برآورد مولفه های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات تعداد بزغاله متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (lsb)، تعداد بزغاله شیرگیری شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (lsw) و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری در بزهای مرخز است. برای این منظور از اطلاعات 3439، 3439 و 4087 رکورد به ترتیب برای صفات lsb، lsw و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری که طی 21 سال (1392-1371) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بزمرخز شهرستان سنندج جمع آوری شده بودند، استفاده شد. اثرات ثابت سال زایش و سن مادر بر صفات lsb و lsw معنی دار بود (05/0>p) و اثرات ثابت سال زایش، سن مادر، تیپ تولد و جنس بزغاله بر صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری معنی دار بود (05/0>p). برای آنالیز ژنتیکی صفات lsb و lsw از دو مدل خطی و پواسن و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری از دو مدل خطی و پروبیت استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی و آماره نیکویی برازش با استفاده از کل رکوردها و توانایی پیش بینی از طریق اعتبارسنجی بر اساس پیش بینی میانگین مربعات خطا و همبستگی بین ارزش های مشاهده شده و برازش شده مورد آزمون قرار گرفت. مقادیر وراثت پذیری با استفاده از مدل خطی و غیر خطی برای صفت lsb به ترتیب 02/0 و 04/0، برای صفت lsw به ترتیب 02/0 و 05/0 و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری به ترتیب 16/0 و 35/0 برآورد شد. مقدار همبستگی بین نتایج حاصل از مدل های مختلف از نظر پیش بینی اثرات تصادفی بالا بود. برای صفت تعداد بزغاله های متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش، مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس نیکویی برازش و توانایی پیش بینی نشان داد. برای صفت تعداد بزغاله های شیرگیری شده به ازای هر بز ماده، هر دو مدل خطی و پواسن عملکرد نیکویی برازش مشابه و مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس توانایی پیش بینی نشان دادند. برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری، عملکرد مدل خطی بهتر از مدل پروبیت بر اساس نیکویی برازش بود. به طور کلی، بر اساس نتایج حاصل، استفاده از مدل های خطی برای ارزیابی ژنتیکی صفات مورد بررسی در بز مرخز مناسب می باشد.
فرهاد محمدی محمد رزم کبیر
هدف از این تحقیق برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت دوقلوزایی در گوسفند زندی با مدل های خطی و آستانه ای بود. برای این منظور از 8076 رکورد گوسفندان زندی ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد خجیر استان تهران که طی سال¬های 1371 تا 1390 جمع آوری شده بود، استفاده شد. اثرات ثابت سال و سن میش بر صفت دوقلوزایی معنی¬دار بود (p≤0/01). مولفه¬های واریانس با استفاده از روش حداکثر درستنمائی محدود شده برآورد شدند. طبق معیار آکایک، در مدل های خطی و مدل آستانه ای به ترتیب مدل تکرارپذیری و مدل آستانه ای حیوانی مناسب ترین مدل بودند. وراثت¬پذیری مستقیم(h2) و نسبت واریانس محیط دائم به واریانس فنوتیپی(pe2) با مدل خطی برای دوقلوزایی به ترتیب 0/01± 0/02، 0/01± 0/05 برآورد شد. وراثت¬پذیری پس از تصحیح با روابط مقیاس به 0/14 افزایش یافت. ضریب وراثت¬پذیری دوقلوزایی با مدل¬های آستانه¬ای حیوانی و پدری بترتیب 0/02± 0/11و 0/06± 0/15 برآورد شد. ضریب تابعیت از همخونی صفت دوقلوزایی 0/07- برآورد شد، که نشان می¬دهد به ازای یک درصد افزایش درضریب همخونی به میزان 0/07از میانگین صفت دوقلوزایی کم می شود. واریانس محیط دائمی از واریانس ژنتیکی افزایشی بیشتر بود، که نشان می¬دهد صفت دوقلوزایی بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی و یا اثرات ژنتیکی غیرافزایشی می¬باشد. تکرارپذیری صفت دوقلوزایی در این پژوهش 0/07برآورد شد. مقادیر پایین وراثت پذیری برآورد شده برای دوقلوزایی بیانگر این است که پاسخ به انتخاب ژنتیکی بر اساس عملکرد میش، اندک خواهد بود و برای بهبود این صفت، بهبود و مدیریت عوامل محیطی توصیه می¬شود.
محمد شیخ احمدی امیر رشیدی
چکیده ندارد.
محمدمهدی اسلامی هنر امیر رشیدی
چکیده ندارد.
امیر رشیدی ناصر امام جمعه کاشان
در بررسی حاضر از ارقام مربوط به بزغاله های متولد شده در ایستگاه تحقیقاتی بزمرخز سنندج و گله های دامداران مختلف که در سالهای 1368-77 جمع آوری شده بود استفاده شد. صفات قطر الیاف ، طول دسته الیاف ، جعد، وزن بیده، تولید شیر، وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی مطالعه شد. اثر عوامل محیطی بجز اثر رنگ پوشش روی طول دسته الیاف ، بر تغییرات قطر الیاف و طول دسته الیاف معنی دار بود. اثر سن حیوان و اثر سال بر تغییرات وزن بیده معنی دار ولی بر تغییرات شیر تولیدی معنی دار نبود. همبستگی فنوتیپی جعد - طول دسته الیاف ، جعد - قطر الیاف - وزن بیده به ترتیب 0/42,0/30,0/37,0/04,-0/22,0/44 بود. با حذف یا افزودن اثرات ژنتیکی و محیطی مادری، برای هر یک از صفات ، سه مدل مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت .