نام پژوهشگر: وحید خسروی
وحید خسروی رضا مرندی
امروزه بیوتکنولوژی نقش بسیار مهمی در حذف یون ها ی فلزات سنگین موجود در آب و خاک بر عهده دارد. باکتری، قارچ، مخمر و جلبک دریایی از جمله جاذب ها ی بیولوژیک مناسبی هستند که برای فرآیند جذب مورد استفاده قرار می گیرند. در مطالعه حاضر جذب یون ها ی مس و منگنز موجود در پساب اسیدی معدن مس سرچشمه کرمان که نسبت به سایر یون ها غلظت بیشتری داشتند، با استفاده از باکتری باسیلوس تورنجینسیس- که از خود پساب معدن مذکور استخراج گردید- در دو سیستم فلاسک غوطه ور (ناپیوسته) و بستر تثبیت (پیوسته) بررسی شد. غلظت سایر یون ها ناچیز بود و از تأثیر آن ها بر جذب چشم پوشی گردید. در سیستم فلاسک غوطه ور عوامل موثر بر میزان جذب توسط گونه باسیلوس بهینه سازی شدند. مقادیر بهینه این عوامل که ph، مدت زمان تماس بین جاذب و پساب، غلظت جاذب و دما بودند به ترتیب 6، min 150، gr/l 1 و ?k 308 به دست آمد. در این شرایط جذب ناپیوسته موفق به حذف 32 و 25 درصد مس و منگنز موجود در پساب شد. داده ها ی جذبی حاصل برای دو یون فلزی با مدل ها ی لانگمویر و فروندلیش مقایسه گردید و مشاهده شد که این داده ها برازش بیشتری با مدل لانگمویر دارد. حداکثر جذب به دست آمده در مدل لانگمویر به ترتیب mg/g29/2 و mg/g 17/9 برای مس و منگنز بود. در مطالعه سیستم پیوسته جذب یون ها ی مس و منگنز موجود در نمونه پساب شماره یک توسط بایومس باکتری تثبیت شده در ستون، تأثیر تغییرات سرعت جریان مورد بررسی قرار گرفت. در 15 دقیقه اول عملیات و در سرعت ها ی مختلف، 100% مس و حدود 90% منگنز موجود در پساب جذب ستون شد که این موضوع کارایی بیشتر سیستم پیوسته را در مقایسه با سیستم ناپیوسته نشان می دهد. نتایج تجربی نشان داد با افزایش سرعت جریان، زمان رخنه (زمان لازم برای رسیدن غلظت خروجی به مقدار مورد نظر) کاهش می-یابد. همچنین افزایش سرعت جریان، سبب کاهش میزان جذب تعادلی (حداکثر جذب ستون) می گردد. برای پیش بینی منحنی رخنه و پارامترهای مشخصه ستون از دو مدل توماس و یون - نلسون استفاده شد. مطالعه واجذب و بازجذب در هر دو سیستم پیوسته و ناپیوسته، در 5 چرخه انجام گردید که نتایج حاصل نشان داد میزان بازجذب پس از هر مرحله واجذب و بازیابی جاذب، بیش از 90 درصد بیشترین جذب در چرخه اول خواهد بود که این موضوع ارزش جاذب از نظر اقتصادی را نیز توجیه می نماید.
وحید خسروی غلامرضا خواجویی نژاد
عوامل فیزیولوژیکی کنترل کننده رشد دانه گندم کاملا شناخته شده نیستند. به منظور درک هر چه بیشتر فیزیولوژی عملکرد دانه گندم و همچنین آگاهی از پتانسیل بالقوه شش رقم گندم در شرایط محیطی منطقه کرمان آزمایشی در محل مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان به مرحله اجرا در آمد. در این آزمایش از طرح اسپلیت پلات و در سه تکرار استفاده شد. فاکتور اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (پانزدهم مهر، اول آبان، پانزدهم آبان، اول آذر و پانزدهم آذر) بود. فاکتور فرعی به چهار رقم گندم جدید اصلاح شده (بم، اکبری، ارگ و سیستان) و دو رقم گندم متداول منطقه (روشن و پیشتاز) اختصاص داشت. بر اساس جدول تجزیه واریانس، تاریخ کاشت اثر معنی داری بر کلیه صفات مورد مطالعه (تعداد پنجه در هر بوته، مساحت برگ پرچم، تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر بوته، طول خوشه، تعداد دانه در هر خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، عملکرد دانه در متر مربع عملکرد دانه در هکتار، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت) داشت. ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر صفات (تعداد پنجه در هر بوته، تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر بوته، طول خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، عملکرد دانه در متر مربع عملکرد دانه در هکتار، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت) متفاوت بودند. اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر تعداد پنجه در هر بوته، ارتفاع گیاه، تعداد خوشه در هر گیاه تعداد دانه در هر خوشه، عملکرد دانه در هر بوته، وزن هزاردانه معنی دار گردید و از نظر این صفات ارقام مختلف در تاریخ های کاشت مختلف روند متفاوتی را طی کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر تاریخ کاشت و اختلاف ارقام از نظر عملکرد دانه بسیار معنی دار بوده است. تاریخ کاشت اول آبان ماه با میانگین تولید 4944 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را تولید نمود که نسبت به تاریخ کاشت اول آذر نزدیک به 40 درصد برتری داشت.رقم بم با میانگین تولید 4848 کیلوگرم در هکتار نسبت به پنج رقم دیگر پر محصول تر بود. اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر عملکرد دانه در هکتار غیر معنی دار گردید و ارقام گندم مورد مطالعه در تاریخ های کاشت مختلف روند یکسانی داشتند. لغات کلیدی : گندم، تاریخ کاشت، رقم، عملکرد، اجزاء عملکرد
آرزو عزیزیان شرمه سید کاظم صباغ
بیماری پوسیدگی ساقه برنج یکی از شایعترین عوامل قارچی بیماری زای این محصول، در ایران و اکثر کشورهای تولید کننده برنج بوده که هرساله خسارت زیادی را به تولید این محصول وارد می کند. عامل این بیماری قارچ هتروتال magnaporthe salvinii (anamorph: sclerotium oryzae) میباشد. برای بررسی تنوع مورفولوژی، ژنتیکی و بیماری زایی این گونه، نمونهبرداری به صورت تصادفی از استان مازندران به عمل آمد. نمونهها بر روی محیط کشت wa کشت داده شد. به دنبال آن با روش نوک هیف عمل خالصسازی انجام گردید و تعداد 45 جدایه جداسازی و برای مطالعات بعدی مورد استفاده قرار گرفت. جدایهها بر روی محیط کشت pda دارای رنگ پرگنه خاکستری تیره متمایل به سیاه و سختینههای کروی و نیمه کروی سیاه رنگ بودند. بررسی تنوع مورفولوژی جدایهها و تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار sasنشان داد که بر اساس اندازهگیری سرعت رشد در 13 گروه و اندازهگیری قطر سختینهها در 23 گروه و از نظر اندازه طول و عرض کنیدی در یک گروه قرار گرفتند. بیشترین قطر مربوط به جدایه sa.2 از ساری و کمترین قطر مربوط به جدایه f.1 از فریدونکنار بود. بزرگ ترین سختینه مربوط به جدایه a.13 و کوچک ترین سختینه مربوط به جدایه a.1 از آمل بودند. برای بررسی آزمون بیماری زایی، از برنج رقم اهلمی طارم استفاده شد. علائم بیماری 10 روز بعد از آلودگی ثبت گردید. تجزیه دادهها نشان داد که جدایهها در سه گروه قرار دارند. جدایههای be.32، ra.1 و a.22 به ترتیب متعلق به شهرستانهای بهشهر، رامسر و آمل شدت بیماری زایی بیشتری را از خود نشان دادند. مطالعه تنوع ژنتیکی جدایهها، با چهار نشانگر up به صورت انفرادی انجام شد، که جدایهها در نه گروه ژنتیکی طبقهبندی شدند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در بین جدایههای به دست آمده در استان تنوع ژنتیکی نسبتاً بالایی وجود دارد ولی بین شدت بیماری زایی و تنوع ژنتیکی و مورفولوژی رابطه مستقیمی مشاهده نشد.
وحید خسروی فرشید جندقی علایی
باتوجه به اهمیت مقاوم¬سازی و ترمیم سازه¬ها به ویژه پل¬ها و توسعه روش¬های مقاوم¬سازی با ورق¬های پلیمر مسلح به الیاف (frp) در عصر حاضر، بسیاری از پژوهش¬ها در زمینه سازه به سوی ارزیابی این روش مقاوم¬سازی و مقایسه آن با سایر روش¬های نوین گرایش داشته است. همان طور که می¬دانیم پل¬ها همواره تحت اثر بار دینامیکی ناشی از تردد وسایل نقلیه قرار دارند و ازین¬رو پدیده خستگی در شاه¬تیرهای پل تأثیر قابل ملاحظه¬ای بر افت ظرفیت باربری آنها خواهد داشت. روش مقاوم¬سازی با استفاده از ورق¬های frp یکی از موثرترین روش¬های مقاوم¬سازی و نیز ترمیم پل¬ها در مقابل پدیده خستگی می¬باشد که در این تحقیق به دنبال آن بوده¬ایم تا تأثیر پدیده خستگی را بر یک تیر بتن¬آرمه با چند آرایش متفاوت ورق پلیمر مسلح به الیاف کربن (cfrp) بررسی کرده و افت مقاومت تیر ناشی از تکرار تناوب¬های بارگذاری و پدیده خستگی را در آرایش-های متفاوت باهم مورد مقایسه قرار دهیم. نمونه¬ها با 6 آرایش متفاوت برحسب تعداد لایه¬ها و پهنای ورق، در نرم افزار اجزای محدود abaqus مدل¬سازی شدند و برای هر نمونه یک تحلیل استاتیکی و یک تحلیل خستگی انجام شد. تحلیل خستگی شامل دو مرحله است. در مرحله اول بارگذاری تناوبی با تعداد 50000 سیکل و در مرحله دوم بارگذاری استاتیکی روی نمونه اعمال شد. در پایان نتایج تحلیل استاتیکی و خستگی نمونه¬ها بصورت نمودار بار- تغییرمکان باهم مقایسه گردید. مقایسات انجام شده، تفاوت تأثیر پدیده خستگی را بر تیر بتن¬آرمه مقاوم شده با ورق با تعداد لایه¬های متفاوت و پهنای متفاوت مشخص کرد. یکی از نتایج مبین این امر بود که تأثیر افزایش تعداد لایه¬های ورق cfrp و ضخامت در بهبود مقاومت تیر در برابر خستگی فراتر از تأثیر افزایش پهنای ورق¬ها و سطح تماس آنها در بهبود مقاومت تیر می¬باشد.
الهام خلیلی وحید خسروی
چکیده ندارد.
وحید خسروی پرویز ادیب فر
چکیده ندارد.
وحید خسروی فرامرز ادیب زاده
چکیده ندارد.