نام پژوهشگر: احمدعلی نوربالا
فاطمه نوربالا احمد برجعلی
این پژوهش در پی بررسی اثربخشی مدل درمانی "پرورش ذهن شفقت ورز" (cmt) بر میزان افسردگی، اضطراب، خودانتقادی (در دو سطح مقایسه ای و درونی شده) و نشخوارفکری بیماران افسرده می باشد. به همین منظور 19 تن از بیماران افسرده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (9 نفر) و کنترل (10 نفر) قرارگرفتند و مداخله (در دو سطح پرورش ذهن شفقت ورز و عدم مداخله) اجرا شد. شرکت کنندگان مجموعه مقیاس های افسردگی بک (bdi)، اضطراب(as) ، سطوح خودانتقادی (lscs)، نشخوار فکری (rrq) و شفقت به خود (scs) را پیش از مداخله، پس از آن و دو ماه بعد از آن (مطالعه ی پیگیری) تکمیل کردند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد cmt منجر به کاهش میزان افسردگی و اضطراب گروه آزمایشی در مطالعه ی پیگیری گردید و تعامل مداخله و شفقت به خود، اثر معناداری بر روی میزان نشخوارفکری افراد نشان داد و افراد با شفقت به خود بالاتر سود بیشتری از مداخله کسب کردند و نشخوار آن ها کاهش یافت. این مطالعه شواهد جدیدی درمورد شرایط تأثیرگذاری cmt بر افراد افسرده نشان داد، مبنی بر اینکه میزان رگه ی شفقت به خود اولیه ی مراجعان، نقش تعیین گری در نوع استفاده آن ها از درمان دارد.
زهرا عارف نسب مصطفی قانعی
مقدمه ایران در جریان جنگ تحمیلی با عراق حدود 34000 جانباز مواجهه یافته با گاز خردل دارد که هنوز دهها هزار نفر از آنها از مشکلات تنفسی رنج می برند. این افراد علاوه بر بیماری جسمانی مزمن دارای مشکلات متعدد سلامت روان هستند. تا کنون درمان جانبازان شیمیایی بیشتر بر پایه علامت درمانی و استفاده از کورتیکواستروئیدها بوده است. امروزه یافتن درمانهای دارویی و غیر دارویی نوین، با هدف بهبود عملکرد تنفسی و افزایش کیفیت زندگی این افراد امری ضروری است که مداخلات روانشناختی مانند مدیریت استرس می تواند از جمله این درمانها باشد. روش این مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی است.جامعه آماری شامل جانبازان شیمیایی تنفسی ساکن استان تهران دارای ضایعه تنفسی خفیف تا متوسط، عدم سابقه اختلالات روانپزشکی عمده و بیماریهای طبی مزمن دیگر و عدم مصرف داروهای مرتبط با آنها بودند. از میان این افراد تعداد 42 نفر با میانگین سنی 47 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 14 نفره دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. ابزارها و آزمایشات مورد استفاده شامل پرسشنامه های سلامت عمومی 28 ، کیفیت زندگی sf-36 و پرسشنامه تنفسی سنت جرج، تست اسپیرومتری و نمونه گیری خون بودند که در دو نوبت قبل و بعد از مداخلات در مورد هر سه گروه انجام شد. یکی از گروه های آزمایشی هشت جلسه درمان گروهی «کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی» یا mbsr و گروه دیگر آزمایشی هشت جلسه درمان گروهی «رهایی هیجانی» یا eft دریافت کرده و اعضای گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. یافته ها تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که وضعیت سلامت روان، کیفیت زندگی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، در هر دو گروه آزمایشی، بعد از درمان نسبت به قبل از درمان بهبود معنادار داشته است. شاخص های اسپیرومتری بعد از درمان نسبت به قبل از درمان تفاوت معنادار نداشت. از نظر شاخص های ایمنولوژیکی نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی توانستند پاسخ تکثیر لنفوسیتی را در هر دو گروه آزمایشی افزایش معنادار داده و جلوی افزایش بیش از حد اینترلوکین17 را بگیرند. اما در درصدهای سلولهای لنفوسیتیcd4+ ، +cd8+, cd4+/cd8 تغییرات معنادارمشاهده نشد غیر از سلولهای کشنده طبیعی یا nk-cell که در گروه کنترل افزایش معنادار داشت. نتیجه گیری مداخلات مدیریت استرس(تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و رهایی هیجانی) توانستند وضعیت سلامت روان، کیفیت زندگی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پارامترهای ایمنی شناختی را در جانبازان شیمیایی تنفسی بهبود بخشند.
الهام اشرفی احمدعلی نوربالا
چکیده ندارد.
فریده عامری احمدعلی نوربالا
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی دراختلافات زناشویی می پردازد به این منظور 39 زوج از زوجینی که برای حل اختلافات زناشویی طی 6ماه اول سال 81 به مراکز مشاوره بهزیستی مراجعه کرده بودند ، بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند.