نام پژوهشگر: مجید یزدانی
مجید یزدانی امیر حسین امیرخانی
تحقیقات و تئوری های مدیریت منابع انسانی نشان داده است که هیچ سرمایه ای بالاتر از سرمایه انسانی نیست و درهرسازمانی باید حداکثر امکانات را برای آماده سازی این سرمایه به کار بست. پیکره نیری انسانی را انسانهای مختاری تشکیل می دهد که ممکن است به دلایل گوناگون سازمان راترک کنند. بنابراین در برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی باید به عواملی همچون رضایت شغلی و رعایت عدالت نگهداری افراد توجه کافی بشود. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی ورفتار شهروندی سازمانی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بوده و ابزار جمع آوری اطلا عات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق کارکنان بانک ملت تهران می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت عدالت نامناسب و ابعاد رفتارشهروندی مناسب می باشد.همچنین بین عدالت سازمانی ورفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت ومعناداری وجود نداشت.
مجید یزدانی حمید قربانی
فرآیندهای نقطه ای گیبز به عنوان مدل هایی برای انواع الگوهای نقطه ای، مخصوصا الگوهایی با بازداری، به کار گرفته می شوند که منظم نر از فرآیندهای کاملا تصادفی هستن. این مدل ها هم نامانایی فضایی و هم وابستگی بین نقاط را تشریح می کنند. برای الگوی نقطه ای مشخص، فرض بر این است که این الگو از مدل فرآیند گیبز پیروی می کند و با این فرض، هدق ما برآورد پارامترهای مدل می باشد. عموما محاسبه و پیدا کردن ماکزیمم درستنمایی فرآیندهای نفطه ای بسیار مشکل است. حتی مدل های خانواده نمایی ساده مانند فرآیندهای اثر متقابل زوجی یک ثابت نرمال ساز را شامل می شوند که تابعی پیچیده از می باشد. یک جایگزین برای تابع درستنمایی، تابع شبه درستنمایی است. روش مورد بحث ما روش ماکزیمم شبه درستنایی است. هر چند که به طور مختصر روش ماکزیمم درستنمایی را نیز معرفی می کنیم. در این جا روش برمن و ترنر برای یافتن برآورد ماکزیمم شبه درستنمایی (mple) فرآیندهای نقطه ای گیبز با تابع شدت شرطی نمایی، تشریح می شود.
مجید یزدانی رضا کی پور
انرژی خورشید یکی از مهمترین انواع انرژی موجود در سطح زمین است. یکی از روش های تبدیل این انرژی به الکتریسیته، استفاده از سلول های فتوولتائیک است. دیده می شود که، منحنی مشخصه سلول های فتوولتائیک غیر خطی بوده و وابستگی شدیدی به میزان دما و تابش دارد. در هر لحظه با تابش و دمای مشخص، تنها یک نقطه در این منحنی توان حداکثری دارد و به این نقطه، نقطه حداکثر توان گفته می شود. سیستم ها و الگوریتم هایی که این نقطه حداکثر توان را مشخص می کنند، الگوریتم های ردیابی نقطه حداکثر توان نام دارند. روش های بسیاری برای ردیابی نقطه حداکثر توان ارائه گردیده و در این پایان نامه دو روش جدید مطرح می گردد. در روش اول، که برپایه الگوریتم جریان اتصال کوتاه ارائه شده و با کمک از دو الگوریتم ژنتیک و استنتاج فازی مقدار مناسب جریان نقطه حداکثر توان تخمین زده می شود در این روش مقدار ضریب ثابت موجود در روش پایه، توسط الگوریتم ژنتیک و بیشترین احتمال وقوع شناسایی شده و به جای اتصال کوتاه مداوم سیستم جهت اندازه گیری جریان اتصال کوتاه از منطق استنتاج فازی برای تخمین جریان اتصال کوتاه در شرایط دما و تابش مشخص استفاده می گردد. روش اول به علت استفاده از ضریب ثابت ( بهینه شده توسط الگوریتم ژنتیک) در شرایط جویی متغیر، باعث کاهش راندمان سیستم می شود که روش دوم برای اصلاح این مورد در نظر گرفته شده است. در روش دوم ارائه شده، از الگوریتم پایه ولتاژ مدار باز استفاده می گردد که هم میزان ولتاز مدار باز و مقدار ضریب ثابت از منطق استنتاج فازی تخمین زده می شود. این دو روش بر پایه روش استنتاج فازی بوده و مشکلات روش های جریان اتصال کوتاه و ولتاژ مدار باز را برطرف می نماید. نتایج حاصل توسط نرم افزاز متلب ارزیابی شده و صحت و دقت روش های پیشنهادی تایید گردید.
مجید یزدانی محسن سلیمانی امین آبادی
افزایش فعالیت¬های صنعتی طی سال¬های اخیر و به دنبال آن ورود انواع آلاینده¬ها به ویژه فلزات سنگین به محیط زیست، آلودگی خاک، آب و هوا را به دنبال داشته است. منابع خاک بخش حیاتی زندگی بشر هستند که ارزش بالای آن ایجاب می¬کند برنامه مدیریتی در راستای حفظ و پاکسازی این منابع در نظر گرفته شود. روش¬های مختلفی برای پاکسازی آلاینده¬های فلزی در خاک وجود دارد که هر یک دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. یکی از روش¬های پاکسازی فلزات سنگین در خاک، الکتروکینتیک است که قادر به پاکسازی محیط خاک در زمان کم و با کارایی زیاد است. با این وجود برای افزایش کارایی این روش، استفاده از کلات¬های سنتزی شیمایی مانند edta ضروری است. با توجه به مشکلات زیست محیطی این کلات¬ها، محققان به دنبال جایگزین مناسب برای آنها و کاهش مشکلات زیست محیطی روش¬های پاکسازی هستند. لذا این پژوهش به منظور به منظور بررسی استفاده از اسید¬هیومیک و ویناس حاصل از کارخانجات الکل¬سازی بر کارایی روش الکتروکینتیک و گیاه¬پالایی برای پاکسازی یک خاک آلوده به فلزات سنگین سرب، روی و کادمیوم انجام شد. نمونه برداری از خاک آلوده معدن سرب و روی باما در جنوب غرب اصفهان و از عمق 0 تا 20 سانتی¬متری صورت گرفت. در مرحله اول، تاثیر عوامل نوع ماده کلات کننده (edta، اسیدهیومیک، ویناس) و آب مقطر، غلظت کلات کننده (50، 100 و 200 میلی¬مولار کربن )، پ¬هاش محیط (6، 8 و 10) و نسبت خاک به محلول کلات کننده (ا به 20، 1به 40 و 1 به 80) در آزمایش¬های پیمانه¬ای و با استفاده از آزمون تاگوچی بررسی شد. سپس مناسب¬ترین کلات و غلظت در آزمایش¬های الکتروکینتیک و گیاه¬پالایی مورد استفاده قرار گرفت. در آزمایش¬های الکتروکینتیک از یک محفظه شیشه¬ای به طول 50، عرض 10 و ارتفاع 20 سانتی¬متر استفاده شد که در دو طرف محفظه¬ای به طول 10 سانتی¬متر برای قرار¬گیری الکترود¬های گرافیتی آند (قطب مثبت) و کاتد (قطب منفی) تعبیه شده بود. درون محفظه اصلی به طول 30 سانتی¬متر خاک آلوده ریخته شد و با محلول¬های کلات کننده اشباع گردید. جریان الکتریکی به صورت مستقیم به مقدار 60 ولت (2 ولت بر سانتی¬متر) به مدت 60 ساعت در محفظه ایجاد شد، سپس از 3 قسمت کاتد، میانی وآند نمونه برداری خاک انجام گرفت. آزمایش¬های گیاه¬پالایی نیز با استفاده از گیاه خرفه ( portulaca orelacea) و با مد نظر گرفتن شرایط بدست آمده از آزمون تاگوچی به مدت 60 روز در انجام شد. در پایان غلظت فلزات سنگین در نمونه خاک و گیاه پس از عصاره¬گیری با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله¬ای (َپرکین المر aanalyst 700) اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که به ترتیب کلات¬های edta، اسید¬هیومیک، ویناس و آب مقطر بیشترین کارایی را در جداسازی فلزات از خاک داشتند ولی کارایی ویناس و آب مقطر ناچیز بود. شرایط بهینه جداسازی فلزات شامل غلظت کلات کننده برابر با 200 میلی¬مولار کربن، پ¬هاش 8 و نسبت خاک به محلول کلات کننده ا به 80 بود. کارایی کلات edta در جداسازی فلزات روی، کادمیوم و سرب از خاک به ترتیب 67، 48 و 19، برای اسید¬هیومیک به ترتیب 22، 26 و 5 درصد بود. در آزمایشات الکتروکینتیک، کلات edta برای پاکسازی خاک از کادمیوم، کارایی 35 درصد و بیشترین مقدار را نشان داد. در حالی که کارایی اسید¬هیومیک در این مورد حدود 9 درصد بود. استفاده از اسید¬هیومیک منجر به افزایش جذب فلزات به وسیله گیاه خرفه و افزایش کارایی گیاه¬پالایی گردید، در حالی که استفاده از edta منجر به ایجاد سمیت برای گیاه گردید. با توجه به اینکه کارایی اسید¬هیومیک بر فرایند پاکسازی خاک مورد آزمون قابل توجه بود، استفاده از آن به علت عدم دارا بودن مشکلات زیست محیطی کلات edta توصیه می¬شود. بااین وجود باید توجه داشت که استفاده از اسیدهیومیک برای پاکسازی فلزاتی مانند سرب که با پیوند محکمی به ذرات خاک متصل شده¬اند ممکن است سودمد نباشد.
مجید یزدانی محمد رضا طرقی نژاد
در این پژوهش به بررسی متالورژیکی اتصال حاصل از جوشکاری انفجاری فولاد ck60- فولاد st37 پرداخته شده است. نسبت بار انفجاری و فاصله توقف صفحه پرنده قبل از انفجار به ترتیب 4/1= r و t2=d (t ضخامت صفحه پرنده) انتخاب گردیده است. در حالت جوش داده شده، با بررسی¬های ریزساختاری و همچنین آزمون¬های مکانیکی مانند برش، ضربه و تغییرات ریزسختی مورد مطالعه قرار گرفت. سپس به بررسی عملیات آزادسازی تنش در سه دمای مختلف پرداخته شد. به منظور مقایسه با حالت جوش¬ داده شده، آزمون¬های مکانیکی روی نمونه¬های عملیات حرارتی ¬شده انجام شد. در نهایت برای افزایش مقاومت به سایش اتصال دو فلزی تولید شده، عملیات سخت گردانی در شش حالت نرماله کردن، سرد کردن در روغن، سرد کردن در آب و سپس تمپر در دماهای 200، 400 و ºc600 انجام شد. سپس آزمون¬های سایش و برش روی نمونه¬های سخت شده انجام شد. مطالعات ریزساختاری که توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی صورت گرفت، نشان داد که نمونه ¬جوش ¬داده شده دارای فصل مشترک موجی به همراه بعضی مناطق ذوب موضعی است. با انجام عملیات آزادسازی تنش، مناطق ذوب موضعی حذف و مناطق ریزدانه ایجاد می-گردند، همچنین درشت ¬دانگی در دانه¬های نزدیک فصل مشترک بعد از انجام عملیات آزادسازی تنش در دماهای 650 و °c700 مشاهده شد. نتایج نشان داد که حتی با انجام عملیات سخت¬گردانی، باز هم هندسه موجی در فصل مشترک مشاهده می¬شود. همچنین در طرف ck60 تغییرات ریزساختاری شدیدی رخ می¬دهد، به گونه¬ای که با سرد کردن در آب ریزساختار از حالت فریتی- پرلیتی به مارتنزیت تغییر می¬کند، اما در طرف st37 باز هم ساختار فریتی- پرلیتی مشاهده شد. نتایج حاصل از ریزسختی¬سنجی نشان داد، در حالت جوش¬داده پیک سختی در نزدیکی فصل مشترک رخ می¬دهد که با دورشدن از آن کاهش می¬یابد. زمانی که آزادسازی تنش در دمای °c600 انجام شد مقادیر سختی کاهش یافت، اما پیک سختی به صورت کامل از بین نرفت. با انجام عملیات آزادسازی تنش در دماهای 650 و °c700 سختی در نزدیکی فصل مشترک به میزان بیش¬تری نسبت به مناطق دور از فصل مشترک کاهش یافت که منطبق با قسمت درشت دانگی در دو طرف فصل مشترک می¬باشد. نتایج حاصل از آزمون برش نشان داد، استحکام برشی بدست-آمده در حالات جوش¬داده شده و آزادسازی تنش از عدد تعریف شده توسط استاندارد بیش¬تر می¬باشند، در نتیجه می¬توان به صورت ایمن از اتصال دو فلزی ایجاد شده استفاده کرد. با بررسی استحکام برشی بعد از انجام عملیات سخت گردانی مشاهده شد که اختلاف زیادی بین مقادیر بدست آمده برای حالات مختلف است، به طوری که حالت سرد شده در آب حداقل استحکام برشی و تمپر در °c600 بیش¬ترین مقدار را دارد. نتایج حاصل از آزمون ضربه برای حالت جوش¬داده شده و عملیات آزادسازی تنش نشان داد، با انجام عملیات حرارتی انرژی جذب¬شده در هر سه دمای آزمون افزایش می¬یابد. همچنین به منظور بررسی استحکام پیوند، آزمون خمش به دو صورت که فولاد ck60 یک بار تحت کشش و بار دیگر تحت فشار قرار گیرد، انجام شد. زمانی که ck60 تحت فشار قرار گرفت، نمونه دوفلزی تولید شده به راحتی تا °180 خم شد، اما زمانی که تحت کشش قرار گرفت در زوایای کمتر از º45، اتصال تولید شده از سمت فولاد ck60 شروع به ترک و نهایتا موجب جداشدن و شکستن قطعه گردید. همچنین آزمون سایش انجام شده نشان داد، نمونه تمپر¬شده در °c200 بهترین مقاومت به سایش را داراست ولی نمونه سرد شده در آب، مقاومت به سایش کمتری نسبت به نمونه¬های تمپر¬شده در 200، °c400 و همچنین سرد شده در روغن دارد. در نهایت نشان داده شد، با توجه به در نظر گرفتن همزمان نتایج آزمون سایش و برش برای حالات مختلف سخت¬شده، نمونه تمپر¬شده در °c400 و سرد شده در روغن جزء بهترین حالات می¬باشند و با توجه به اینکه سرد کردن در روغن دارای اعوجاج کمتری نسبت به آب است، بنابراین می¬تواند حالت بهینه باشد.