نام پژوهشگر: سیامک زند رضوی
علی اصغر اکرمی ابرقویی مهدی امیرکافی
دراین تحقیق، افت تحصیلی و عوامل موثر برآن را مورد بررسی قرار می دهیم. گرچه در سال های اخیر در مطالعه افت تحصیلی و عوامل موثر برآن تحقیقات متعددی انجام گرفته است، ولی اینکه چگونه ابعاد تعاملات دانش آموزان با حامیان خود بر عملکرد یا افت تحصیلی دانش آموزان اثر می گذارد، تحقیقات اندکی به عمل آمده است. ما دراین تحقیق علاوه بر بررسی ابعاد تعاملات اجتماعی دانش آموز با معلم، والدین، همسالان وهمسایگان و رابطه آن با افت تحصیلی، اثرات عوامل دیگری همچون درگیری تحصیلی، استراتژی های کنارآمدن، انتظارات معلم و رابطه مثبت و حمایتی والدین- معلم را مورد تحلیل وبررسی قراردادیم. شرکت کنندگان در این مطالعه تعداد 296 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه بودند که با روش پیمایشی و با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین کیفیت روابط مثبت و حمایتی که دانش آموزان در محیط مدرسه و خارج از آن ازجانب حامیان خود، به ویژه معلمان، والدین، همسالان و همسایگان تجربه می کنند، با افت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر آنهایی که از حمایت، صمیمیت، اعتماد و دلگرمی دادن، در حد بالایی بهره مند می شوند، عمدتاً معدل بالاتر وعملکرد بهتری دارند. برعکس بچه هایی که دراین روابط ومناسبات از رابطه مثبت و حمایتی درحد پایینی بهره مند می شوند، عمدتاً دچار افت تحصیلی هستند. علاوه بر این، با بهره گیری از ضریب رگرسیون لجستیک، یافته ها نشان داد که متغیرهای انتظارات معلم، استراتژی های کنارآمدن و درگیری تحصیلی، به ترتیب، از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر افت تحصیلی محسوب می شوند و در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته افت تحصیلی بیشترین سهم را ایفا می کنند
شکوفه فتحی پیش استا مهدی امیر کافی
پژوهش حاضر به بررسی احساس تعلق ساکنین به محله مسکونی و عوامل موثر بر آن در شهر کرمان، در سال 89-1388 می پردازد. در این تحقیق از تئوری های جامعه شناسان کلاسیکی همچون فردیناند تونیس و امیل دورکیم و... در کنار دیدگاههای نظریه پردازان مکتب شیکاگو و همچنین نظریات مربوط به سرمایه اجتماعی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش اجرای تحقیق، پیمایش است و به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را ساکنین محلات شهر کرمان در سال 89-1388 تشکیل می دهند که در سه منطقه مسکونی شهر با وضعیت های اقتصادی-اجتماعی پایین، متوسط و بالا ساکن هستند. پرسشنامه ها میان جمعیت نمونه ای متشکل از 300 نفر (135 مرد و 165 زن) توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و بکارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. آماره های مورد استفاده جهت آزمون فرضیات، ضرایب همبستگی کندال، تایb، گاما و سامرز و همچنین ضریب همبستگی پیرسون است. علاوه بر آن از آزمون تی و آنوا نیز در ارزیابی متغیر های پیشینه ای نیز استفاده شده است. در این پژوهش متغیر احساس تعلق به عنوان متغیر وابسته و متغیر های شبکه روابط اجتماعی، اعتماد، مدت اقامت ساکنین، دسترسی به امکانات، شباهت وضعیت اقتصادی-اجتماعی، نظارت غیررسمی و نظم اجتماعی-فیزیکی به عنوان متغیر های مستقل در نظر گرفته شده اند. یافته های پژوهش مبین آنست که احساس تعلق ساکنین بر اساس جنسیت، تولد در محله، منطقه مسکونی، تغییر محل زندگی، وضعیت تاهل و ارزیابی محله به لحاظ طبقاتی از سوی پاسخگویان متفاوت است. همچنین کلیه فرضیات تحقیق، با توجه به نتایج بدست آمده تایید شدند؛ بدین صورت که بین عوامل مستقل «شبکه روابط اجتماعی، اعتماد، مدت اقامت ساکنین، دسترسی به امکانات، شباهت وضعیت اقتصادی-اجتماعی، نظارت غیررسمی و نظم اجتماعی-فیزیکی» و احساس تعلق به محله مسکونی رابطه معناداری وجود دارد. مفاهیم کلیدی: احساس تعلق، همسایگی، محله
ناهید رحیمی پور انارکی سیامک زند رضوی
آمارها درباره تعداد کودکانی که در جهان کار می کنند دقیق و روشن نیست . تعداد کل کودکان کارگر در جهان 352 میلیون نفر است و تعداد کو دکان کارگر در ایران به 1 میلیون و 600 هزار نفر می رسد. هدف اصلی این پروژه بررسی چرایی و چگونگی پدید آمدن کودکان کارگر در جامعه و استمرار آن تا زمان حاضر است، اهدف اختصاصی شامل فرایند پیدایش و گسترش کودکان کارگر در جوامع صنعتی از قرن نوزدهم میلادی ، بررسی وضعیت کودکان کارگر در کرمان از قرن نوزدهم میلادی و بررسی وضعیت چگونگی حمایت از کودکان کارگر در جوامع گوناگون است . پیش فرض های پژوهش متکی بر دیدگاه ساختار و عاملیت یان کرایب است .ساختارها دارای عمق هستی شناختی و مناسبتی هستند.خصوصیت مهم کنش انسانی قصدی بودن آن و عنصر برجسته در این ماجرا قصد عامل است. هدف پژوهش در سطح ساختا ر این است که چرا با وجود پیشرفت بشر هنوز تعداد زیادی از کودکان مشغول کار هستند؟ هدف پژوهش در سطح عاملیت معرفی تجربه پایش حمایت از کودکان کارگر ، معرفی مدرسه آزاد مشتاق ، معرفی رویکرد کودک به کودک و معرفی جایگاه دانش جامعه شناسی و پژوهش مشارکتی برای بلند کردن صدای کودکان کارگر است. پرسش های پژوهش در این سطح عبارت است از اینکه : چگونه می توان کودکان کارگر را مورد حمایت عملی قرار داد، بطوریکه با توانمند سازی آنان خودشان بتوانند در جهت لغو کار کودکان تلاش نمایند؟ و اینکه چگونه دانش جامعه شناسی و پژوهش مشارکتی می تواند در فرایند پایش فعالیت های توانمند سازاز کمرنگ شدن مشارکت واقعی کودکان جلوگیری کند؟ در سطح ساختار از ایده های نظریه پردازانی از جمله مارکس ، هاروی ، سینزوود و بوردیو و در سطح عاملیت از نظریه پردازانی همچون مازلو، هات و گلاسر استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش آموزش کودکان بازمانده از تحصیل در مدسه ازاد مشتاق و به کار گیری رویکرد کودک به کودک و تمرین کار گروهی بوده.
روح الله خواجه دولت آباد داریوش بوستانی
چکیده : این رساله به کاوش و کند و کاو مسأله اعتیاد دانشجویی در میان دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان با استفاده از روش کیفی و روش شناسی نظریه ی زمینه ایمی پردازد. در این ارتباط پانزده تن از دانشجویان وابسته به مصرف مواد، به عنوان مشارکت-کنندگان تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش شناسی کیفی و راهکار نظریه زمینه ایانجام پذیرفته است. در این ارتباطظهور 360 مفهوم اولیه، 38 مقوله عمده، 10 مقوله هسته و یک مقوله هسته اصلیاز جریان کار حصول گردیده است. مقولات هسته ی ده گانه اثر شامل ؛ 1. الگوی ناکارآمد مناسبات و تعاملات درون خانوادگی،2. بستر های تسهیل گر مواد؛یک امر پردازنده ی عادی سازی ذهنیت مصرف مواد، 3. چالش-های عاطفی و احساسی جنسیت محور، 4. گروه دوستی؛ یک بستر آموختنی و فشار هنجاری، 5. ادراکاتسوق دهنده مصرف مواد، 6. خصیصه های فردی وویژگی های کاراکتری، 7. خانه دانشجویی بستری مبهم از نشانه و شناسه،8. خوابگاه دانشجویی؛ نمایه ای از فشار و اضطراب(خوابگاه ناراحت)، 9. سرگردانی و نمود نارضایتی از خویشتن،10. شکست تحصیلی مواجهه با عینیتی گزندهمی باشد که پس از مراحل مختلف کدگذاری، تحلیل فحوایی و انتزاع تفسیری، مقوله هسته اثر به عنوان مصرف مواد؛ پذیرندگی و نمایش برساخته های یک نظام معنایی دیرینه و سیال به عنوان گزیده و حاصل نهایی اثر به پیدایی رسیده است.
صلاح الدین نادری سیامک زند رضوی
گسترش همزمان فقر و جهانی شدن فعالیت های اقتصادی در جهان و فقیر شدن بخش های بزرگی از جمعیت، خانواده ها و کودکان آن ها را وامی دارد تا برای بقای خود به هر فعالیتی روی بیاورند.در این شرایط دیگر مجالی برای تحصیل نیست، خانواده به نان آورانی هر چه بیشتر نیاز دارد و این نیاز کاملا فوریست.خانواده ها از سر ناچاری فرزندانشان را به کار اجباری وا می دارند. مانوئل کاستلزبه عنوان یکی از نظریه پردازان جامعه شناسی در عصر جدید به بحث درعرصه کار کودکان می پردازد و شرایطی را به تصویر می کشد که در آن کودکان در وضعیت بدون بازگشتی می افتندکه او آن را به سیاه چاله ها تعریف می نماید.در این میان کودکان مهاجر همیشه در معرض خطر بیشتری به نسبت دیگر کودکان در افتادن در این سیاه چاله ها می باشند واز سوی دیگر آرمان جامعه شناسی مردم مدار کمک به این افراد و آشنا کردن آنان با شرایط خویش است. حال در این پژوهش به دنبال راه عملی می باشیم برای این سوال که چگونه می توان با کمک چارچوبهای نظری جامعه شناسی حرفه ای و استفاده از جامعه شناسی مردم مدار وروش پژوهش عملی مشارکتی ( رویکرد پروژه ای، و رویکرد کودک به کودک) فعالیت هایی را در جهت آموزش، آگاه سازی و توانمند کردن کودکان در برابر این خطرات احتمالی پیش بینی شده در جامعه شناسی حرفه ای انجام داد.به این منظور سه پروژه خشونت و کار کودکان؛ کمیساریا و حقوق کودک پناهنده و بازآفرینی مدل کاستلز توسط 32 دختر و 22پسر در مرکز دوستدار کودک مشتاق انجام و توسط پژوهشگر هدایت شده است.فرایند انجام کار وتولیدات کودکان در این فرایند طولانی در این رساله مستند و گزارش شده است.
مهدیه بیاناتی کاظم کاظمی
این پژوهش به بررسی حافظه جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و عوامل موثر شکل گیری حافظه جمعی آن ها پرداخته است. رویکرد پژوهش کمی و با شیوه پیمایش است. از طریق تمونه گیری طبقه ای 251 نفر از اعضای هیأت علمی مورد پر سش قرار گرفتند.
مریم رحمانی مهدی ادیبی سده
چکیده ندارد.
پریوش مشایخ مهدی امیرکافی
چکیده ندارد.
سیمین فروغزاده سیامک زند رضوی
این پژوهش چگونگی سیمای زن و مرد را در قوانین خانواده و مجازات اسلامی مطالعه می کند و همچنین تفاوتها و تشابهات حقوقی بین زن و مرد را نشان میدهد و دیدگاهها و نظرات مختلف را که در رابطه با قوانین و جنسیت هستند مقایسه می کند.