با وجود گستردگی تحقیقات صورت گرفته در زمینه نحوه ارتباط سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش، انتقال دانش، تسهیم دانش ودیگر مفاهیم مشابه، به واسطه گستردگی دیدگاه های موجود در مورد ساختار سرمایه اجتماعی و مباحث مرتبط با دانش، نتایج یکسان و قطعی در این زمینه حاصل نگردیده است. هدف این تحقیق بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تسهیم دانش در بین مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی است.روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران و کارشناسان بودند.به منظور انجام تحقیق پرسشنامه ای طراحی گردید که پس از ارائه آن به تعدادی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت. پس از گردآوری پرسشنامه ها(200 مورد)،پاسخ ها به لحاظ عوامل قابل شناسایی و پایایی لازم مورد بررسی قرار گرفته و سپس نسبت به تحلیل اطلاعات اقدام گردید.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در جهاد دانشگاهی بین سرمایه اجتماعیو تسهیم دانش رابطه ای معنادار وجود دارد.با تغییرسرمایه اجتماعی دراجزای سه بعدساختاری(پیوند متقابل اجتماعی)، بعد رابطه ای (اعتماد،هویت، هنجار عمل متقابل، ذهنیت باز) و بعد شناختی(زبان و دیدگاه مشترک)،میزان تسهیم دانش تغییر مییابد.همچنین نگرش و انتظارات در خصوص تسهیم دانش بر کیفیت تسهیم دانش اثر مثبت دارد.بنا بر این تمرکز بیشتر بر پیوند متقابل اجتماعی ، اعتماد، ذهنیت باز و دیدگاه مشترک که موثرترین جزء سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش در دو بعد نگرشی و کیفی در جهاد دانشگاهی است می تواند بیشترین کمک را به افزایش سطح تسهیم دانش نماید.

امروزه پیشرفت حوزه های مختلف فرهنگی ‏‏‏‏، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و به ویژه فناوری‏، محیطی رقابتی، پویا و به شدت متغیری را ایجاد کرده و نتایج تحقیقات، نشان از کمبود نیروهای شایسته و با استعداد و افزایش نیاز سازمان ها به مدیرانِ به مراتب توانمندتر، مستعد تر ، ماهرتر و شایسته تر از مدیران امروزی ، در سال های آتی دارد. یکی از پاسخ های مناسب به این نیاز سازمان ها، طراحی و تبیین چهره ای نوظهور در قالب سازمان جانشین-پرور و براساس مفاهیم غنیّ مدیریت استعداد، شایستگی و سرمایه اجتماعی است. سازمان جانشین پرور؛ سازمانی است که در آن، کارکنان با استعداد، شایسته و مناسب برای تصدّی پست های مدیریتی، حساس و کلیدی، از میان افراد واجدشرایط، علاقه مند و مستعد انتخاب شده و طی برنامه های مدون آموزش، توسعه و توانمندسازی آماده تصدّی این مشاغل می گردند تا در صورت نیاز، سازمان با خلأ جانشین مناسب مواجه نشود. حال، پرسش اصلی و بنیادی آن است که چگونه می توان مدل مفهومی چنین سازمانی را طراحی و تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش اصلی، تحقیق اکتشافی ـ ترکیبی حاضر، شکل گرفت و محقق، پس از تمرکز بر مبانی نظری، مطالعه ادبیات موضوع و انجام مصاحبه های اکتشافی طی مدت نه ماه، به جمع بندی رسیده و با امتیازگذاری و وزن دهی به بیست ودو عامل مستخرج از مبانی نظری و گویه سازی برای آن ها، توسط پانل صاحب نظرانِ دلفی ـ طی دو مرحله ـ و انجام تحلیل عاملی اکتشافی، به هفت مولفه نوظهور دست یافت. این مولفه ها، حدود 81% از موضوع پژوهش را تبیین نموده و صورت بندی مدل مفهومی سازمان جانشین پرور را رقم زدند. آزمون مدل مفهومی پیش گفته، در مرکز آموزش مدیریت دولتی با پرسشنامه طراحی شده (آلفای کرونباخ 958/0) و استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل که طی مدت سه ماه به انجام رسید، نشان داد که از میان چهارده فرضیه علّی تدوین شده، فرضیه پنجم ـ تأثیر مستقیم توانمندی های راهبردی بر ارتباطات نهادی ـ را نمی توان در سطح اطمینان 99% معنادار دانست. یافته های این تحقیق در حوزه نظری، سهم محقق در رشد و تکامل نظریه های جانشین پروری را آشکارا بیان می کند. سازمان جانشین پرور، طیف مطالعات انجام شده در این حوزه را از اواخر دهه 1950 تا سال 2013، ارتقا بخشیده و رویکرد تکاملی به مباحث و نظریه های جانشین پروری را در کلاس جهانی به پیش برده تا آن جا که این چهره نوظهور سازمانی، طیف بندی برک (2005) را از سه نظریه به چهار نظریه رسانده است. پیاده سازی مولفه های مدل عملیاتی سازمان جانشین پرور در مورد مطالعه، آزمون مدل مفهومی مذکور در دستگاه های اجرایی و صفی و پویانمایی مدل با رویکرد آینده پژوهی و افزودن بُعد زمان به آن، برخی از پیشنهادهایی است که به پژوهشگران آتی حوزه مدیریت سرمایه انسانی توصیه می گردد.

دانشگاهها با رسالت تحول آفرینی و توسعه و گسترش مرزهای علم و دانش و همچنین دور محور اساسی آموزش و پرورش فعالیت می کنند. یکی از عمده ترین ابزارها در این مسیر بسترسازی مناسب نظام اطلاع رسانی در رسیدن به اهداف است . اطلاع رسانی به مجموع فعالیتهایی گفته می شود که جریان تولید، گردآوری، پردازش ، اشاعه، توزیع، مصرف و مدیریت اطلاعات را دربر می گیرد. نظام اطلاع رسانی، روندی نظام یافته است که با جمع آوری اطلاعات پراکنده، سازماندهی و اشاعه آنها در راستای دانسته های افراد فعالیت می مند و دو نقش اساسی را به عهده دارد: -1 فرآیند مناسبی جهت آگاهی از جدیدترین منابع اطلاعاتی فراهم نماید. -2 اطلاعاتی که تولید می شود به شکل پراکنده است و بخودی خود قابلیت استفاده ندارد، توسط نظام اطلاع رسانی تامین، پردازش و اشاعه می گردد. این تحقیق با عنایت به سوابق نظام اطلاع رسانی در کشور و دانشگاهها به بررسی میزان اثربخش بودن این فعالیت در دانشگاههای شهر تهران پرداخته است . این بررسی با محور قرار دادن 8 فرضیه در رابطه بین متغیر وابسته "اثربخشی نظام اطلاع رسانی" با متغیرهای مستقل، "ثبات مدیران ارشد"، "بکارگیری متخصصان اطلاع رسانی"، تغییرات ساختاری سازمان"، حماین و پشتیبانی مدیران ارشد"، "انتقال و انعکاس صحیح نیازمندیهای اطلاعاتی از سوی کاربران"، "انبوهی اطلاعات موجود در واحد اطلاع رسانی"، "آشنایی و شناخت کاربران از نظام اطلاع رسانی" و "خدمات دهی مناسب واحد اطلاع رسانی به کاربران" به انجام رسیده است . در نتیجه این تحقیق رابطه بین چهار فرضیه "تغییرات ساختاری، ثبات مدیران ارشد، انبوهی اطلاعات در واحد اطلاع رسانی و بکارگیری متخصصان با اثر بخشی نظام اطلاع رسانی رد و چهار فرضیه دیگر شامل حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد، انتقال و انعکاس صحیح نیازمندیهای اطلاعاتی از سوی کاربران، آشنایی و شناخت کاربران نظام اطلاع رسانی و خدمات دهی مناسب واحد اطلاع رسانی به کاربران مورد تایید واقع شده است . همچنین با استفاده از نتایج تحقیق و نظر و پیشنهاد پاخگویان، برای بهبود نظام اطلاع رسانی دانشگاهها پیشنهادهایی به مسئولان عالیرتبه وزارت فرهنگ و آموزش عالی، دانشگاهها، مراکز اطلاع رسانی، شاغلان و کابران نظام اطلاع رسانی و محققان علاقه مند به این حوزه ارائه شده است . در انجام این تحقیق توصیفی از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است . جامعه این تحقیق، شاغلان اطلاع رسانی، اعضای هیات علمی و دانشجویان دانشگاههای شهر تهران هستند، که با بهره گیری از روشهای آماری تعدادی از افراد به عنوان انتخاب و دو پرسشنامه مخصوص شاغلان نظام اطلاع رسانی و کاربران نظام اطلاع رسانی از آنان نظرخواهی و نتایج مورد تجزیه و تحلیل این پژوهش واقع شده است .